میرزا عبدالحسین بروجردی
«میرزا عبدالحسین بروجردی» معروف به «صاحبالدّاری» (م، ۱۳۷۷ ق)، عالم مجاهد شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود. آیتالله صاحبالداری از طرف آیتالله حائری، اداره امور طلاب مدرسه فیضیه و مدرسه دارالشفاء و سرپرستی كتابخانه فیضیه را عهدهدار بود و نقش مهمی در تقویت حوزه علمیه قم و رفع مشکلات حوزه داشت.
نام کامل | میرزا عبدالحسین بروجردی |
زادروز | ۱۳۰۸ قمری |
زادگاه | بروجرد |
وفات | ۱۳۷۷ قمری |
مدفن | قم |
اساتید |
شیخ عبدالکریم حائری یزدی، آقا نورالدین عراقی، آخوند ملا علی عراقی،... |
شاگردان |
فقیهی بروجردی، شیخ غلامرضا انجدانی، علمی اراکی،... |
آثار |
تعلیقه بر رجال ابیمحمد،... |
ولادت و خاندان
عبدالحسین بروجردی در سال ۱۳۰۸ ق. در شهر بروجرد، در خانواده متدین و روحانی دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار این عالم جلیل القدر، مرحوم آخوند ملا علی بروجردی، یکی از عالمان متقی و باصفای بروجرد بشمار می رفت و به سبب داشتن حالات معنوی توأم با مناجات، مورد احترام اهالی آن سامان بود و کتابی خطی از آن مرحوم درباره «دعا» به یادگار مانده است.
طبق نقل فرزند بزرگوارش، علت این که شیخ عبدالحسین بروجردی در میان طلاب و علما به «صاحب الداری» مشهور بود، این است که او به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف عشق و ارادت عجیبی داشت. به همین جهت، این لقب را که از القاب امام زمان علیه السلام است، برای خود انتخاب کرد.[۱]
تحصیل و تدریس
عبدالحسین صاحب الداری تحصیلات ادبیات و مقدمات را در زادگاهش بروجرد، نزد اساتید بزرگوار آن دیار به اتمام رسانید. آن گاه به سلطان آباد اراک، که مرکزیت علمی خاصی داشت، هجرت نمود و سطوح علوم اسلامی را در محضر آیات بزرگوار: آقا نورالدین عراقی و آخوند ملا علی عراقی فراگرفت؛ تا این که آیت الله شیخ عبد الکریم حائری یزدی از کربلا به اراک آمد و مرحوم صاحب الداری به اتفاق بسیاری از فضلا و بزرگان آن عصر، به مدت هشت سال در درس خارج فقه و اصول او شرکت کرد.
وی ضمن تحصیل، سطوح پایین تر را برای عدهای از طلاب تدریس می کرد و همچنین از طرف آیت الله حائری یزدی تقسیم شهریه طلاب اراک را بر عهده داشت. در زمان های گذشته معمولاً بزرگان و زعمای حوزههای علمیه کسانی را برای این سمت برمیگزیدند که علاوه بر جهات علمی، خوش برخورد و بردبار، دارای مدیریت، خوش نامی و صفای نفس باشند. آنان که آن مرحوم را دیدهاند، همگی معترفند که وی همه این ویژگی ها را داشته است.
دو ماه بعد از مهاجرت آیت الله حائری یزدی به قم، صاحب الداری نیز به قصد فیض بردن از دانش فراوان استاد گرانمایه اش، راهی شهر مقدس قم می شود و در این شهر رحل اقامت می افکند.
صاحب «آثار الحجة» می نویسد: «آقای حاج میرزا عبدالحسین بروجردی، معروف به صاحب الداری، که مُقسّم ایشان (آیت الله حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم) در اراک بودند، برای نگارنده گفت که: بعد از توقف ایشان، اول کسی که به ایشان پیوست، بنده بودم با جناب حجت الاسلام آقای حاج میرزا هدایت الله وحید گلپایگانی که اکنون ساکن تهرانند. پس از آن که تا دو ماه شهریه به امر ایشان به محصلین اراک را پرداختم و بعد از آن که خدمت ایشان رسیدیم، فرمودند: «ما ماندنی شدیم؛ اگر شما هم بخواهید بمانید؛ خدا کریم است، بروید خانواده خود را بیاورید.» پس آقای حاج میرزا هدایت به اراک رفته و رفقا و اصحاب آیت الله حائری را از قضیه اطلاع داده و خانواده خود و مرا به قم آورد و کم کم رفقای اراک به قم آمده و رفته رفته حوزه علمیه قم تأسیس گردید و پیش بینی ها و پیش گویی های حضرات معصومین علیهم السلام مصداق یافت».[۲]
آیت الله صاحب الداری بعد از ورود به حوزه قم، در درس آیت الله حائری شرکت کرد و خود، به تدریس سطوح پایین تر پرداخت. جمعی از بزرگان و فضلای نامدار از محضر پرفیض وی بهره علمی و معنوی فراوانی بردند که از میان آنان می توان به آیات بزرگوار: فقیهی بروجردی، شیخ غلامرضا انجدانی، مرحوم علمی اراکی و... اشاره داشت.[۳]
حاج علی آقا صاحب الداری، فرزند برومند آن بزرگوار می فرماید: «حضرت آیت الله بهاءالدینی به من فرمودند که: من درس مرحوم آقای والدتان را دیده بودم که جمع کثیری از طلاب و فضلا در آن شرکت می کردند».
فعالیتهای اجتماعی
آیت الله صاحب الداری علاوه بر تحصیل و تدریس، مشاغل گوناگون دیگری را در حوزه بر عهده داشت و منشأ خدمات فراوان علمی و معنوی بود. فرزند وی این مشاغل را چنین بر شمرده است:
۱- تقسیم شهریه:[۴]
این امر تا پایان عمر استاد بزرگوارش و نیز در زمان حیات آیت الله بروجردی ادامه داشت.
۲- مدیریت مدارس علمی:
مرحوم صاحب الداری بعد از ورود به قم، از طرف آیت الله حائری یزدی اداره طلاب فیضیه و مدرسه دارالشفاء را بر عهده گرفت و زحمات زیادی را به جان خرید تا این مدارس را به شکل آبرومندی درآورد؛ زیرا برخی از حجرات آن ها به قهوه خانه تبدیل شده بود و قسمتی دیگر، محل استراحت خدام حرم و مابقی آن، متروک و غیرقابل استفاده گردیده بود. وی علاوه بر به دست گرفتن امور مدارس و بیرون راندن بیگارگان و سکنا دادن طلاب، در ساختن قسمت فوقانی مدرسه فیضیه و دارالشفاء به مرحوم آیت الله حائری کمک شایانی کرد؛ در حقیقت، متولی ساخت و ساز مدرسه هم بود. تولیت این مدارس در زمان آیات ثلاث[۵] بر عهده وی بود. در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی، علاوه بر این دو مدرسه، تصدی مدرسه «خان» هم به ایشان واگذار شد. یکی از بزرگان می فرمود: «شاید کسی به اندازه مرحوم آیت الله صاحب الداری به عالم اسلام و روحانیت خدمت نکرده است؛ زیرا با این که خانواده ایشان در قم بودند؛ حجرهای را در مدرسه فیضیه در اختیار داشت که بیشتر اوقات شبانه روز را در مدرسه بسر می برد و به رتق و فتق امور طلاب می پرداخت. گاهی نیمه های شب، طلاب مراجعه می کردند و او با کمال خوشرویی و بانهایت ادب و احترام حوائج آنان را برآورده می ساخت و همواره از این امر خوشنود بود».
۳- پیگیری امور نظام وظیفه طلاب:
وی، این وظیفه سنگین و حساس را که در زمان آیت الله حائری و نیز آیات ثلاث و آیت الله بروجردی بر عهده داشت، به خوبی به انجام رساند. با این که در زمان رضاخان و بعد از او روحانیت با مشکلات و محدودیت های فراوانی مواجه بود، اما او توانست ضمن حفظ شئون محصلان علوم دینی، منشأ خدمات ارزندهای گردد.
۴- مسئولیت کتابخانه مدرسه فیضیه:
مسئولیت کتابخانه مدرسه فیضیه از همان زمان آیت الله حائری بر عهده وی بود. نگهداری و جمع آوری کتاب ها و پرداختن به سایر امور مربوط به کتابخانه، از جمله وظایف او بشمار می رفت. شاید یکی از علل ماندگاری ایشان در اغلب اوقات شبانه روز در حجره خود در مدرسه فیضیه، رسیدگی به امور طلاب و به ویژه تهیه و تحویل کتاب های مورد نیاز آنان بوده است.
۵- عضویت در کمیسیون رسیدگی به شکایات و امتحانات:
آیت الله بروجردی به نظم و برنامهریزی در حوزه بسیار علاقهمند بود و بارها می فرمود: «حوزه به روی اشخاص مختلف باز است؛ افراد صالح و ناصالح از هم ممتاز نمی شوند؛ ای کاش نظمی بود و برنامه ای!» ایشان برای رسیدن بدین مقصود، گروهی از علمای برجسته را مأمور ساخت تا پس از مشورت، دیدگاههای اصلاحی خود را ارائه دهند. این گروه که اصطلاحاً به «هیئت حاکمه» معروف بود، وظیفه داشت با رعایت مصالح حوزه، عمل کند. برخی از اعضای این هیئت عبارت بودند از: امام خمینی، شیخ مرتضى حائرى یزدی، سید احمد زنجانی، سید ابوطالب مدرسی، شیخ فاضل قفقازی، شیخ عبدالحسین فقیهی، سید زین العابدین کاشانی، سید محمد محقق داماد، شیخ ابوالقاسم اصفهانی، سید مرتضی مبرقعی، حاج میرزا محمود روحانی و عبدالحسین صاحب الداری. جلسات گروه، هر شب در مدرسه حاج ملاصادق برگزار می شد، یکی از برنامه های هیئت، موضوع امتحانات حوزه بود که بر اساس آن مواد امتحان، سطوح مختلف تحصیل (که عبارت بود از سه سطح)، مدت تحصیل، درس های اصلی و جنبی و کتاب های مربوط به هر سطح تعیین گردید. از میان اعضای هیئت تعدادی به عنوان مسئول امتحانات برگزیده شدند که میرزا عبدالحسین صاحب الداری یکی از ایشان بود.[۶]
۶- رفع مشکلات حوزه:
مرحوم آیت الله صاحب الداری در امور رفاهی طلاب هم نقش بسزایی داشتند. حاج علی آقا، فرزند آن بزرگوار در این زمینه، دو خاطره زیر را نقل کرده است:
- روزی در ایوان حجره مدرسه فیضیه ایستاده بودم که مرحوم والد آمد. دیدم ناراحت است. پاکتی را به من داد و فرمود: برو به فلان حجره و این مبلغ را به فلانی بده! وقتی علت ناراحتی را سؤال کردم، فرمود: دو روز است که او غذا نخورده است؛ چرا من زودتر نفهمیدم؟ و این که وجه کمی بود، از این بابت هم متأثر بود. وقتی پول را به آن طلبه رساندم، او هم ناراحت شد. گفتم: چرا ناراحت هستید؟ گفت: ناراحتی من از این است که چطور و چرا دیگران این موضوع را فهمیدهاند؟!
- عامل پخش قند و شکر قم، شکری را به طلاب ساکن مدرسه فیضیه و دارالشفاء داده بود که این شکر هم تر بود و هم زرد؛ که طلبه ها به پدرم گله کردند. پدرم دستور داد شکرها را جمع کنند و به عامل پخش بازگردانند. سپس تلگرافی را برای قوام السلطنه بدین مضمون به تهران مخابره کردند: «شما می دانید که قم با بی آبی و عطش مواجه است؛ از شما تشکر می کنم که شکر تر را به طلبه های قم دادید تا رفع عطش و بی آبی آنان شود.» وقتی قوام السلطنه این تلگراف را خواند، فوری دستور تعویض رئیس دارایی را صادر کرد.[۷] گفتنی است که آیت الله صاحب الداری این شکر را با واریز کردن پول از اداره دارایی قم در آن زمان خریده بود و این اداره قصد داشت تا این گونه روحانیت را تحقیر کند؛ اما درایت و سرعت عمل آیت الله صاحب الداری مانع این عمل شد.
صفات اخلاقی
اخلاص و فروتنی:
مرحوم بروجردی با این که مسئولیت مدارس، نظام وظیفه، رسیدگی به شکایات، امتحانات و کتابخانه را بر عهده داشت، ولی همواره خود را خادم طلاب می خواند و بر آن مباهات می کرد. وی در زمان حیات خود، خدمات فراوانی انجام داد که پس از مرگش معلوم شد از سوی او بوده است.
احترام به بازماندگان روحانیان:
زندگی اغلب طلاب بسیار دشوار و درآمدشان منحصر به شهریه بود. از این رو، خانواده های آنان به سختی امرار معاش می کردند؛ خصوصاً خانواده هایی که سرپرستشان رحلت می کرد؛ چون شهریه هم قطع می شد، زندگی بر آنان بسیار مشکل و طاقت فرسا می گردید. مرحوم صاحب الداری به چنین خانواده هایی احترام فوق العاده ای قائل بود و می کوشید مشکلاتشان را رفع کند.
گشادهرویی با خانواده:
آقای علی صاحب الداری می گوید: «مرحوم والد با وجود مشاغل زیاد و حشر و نشر با افراد مختلف و فشار کارهای زیاد، در منزل با همه افراد خانواده با کمال خوش رویی و صفا و صمیمیت برخورد می کرد؛ به طوری که اگر کسی او را نمی شناخت، فکر می کرد هیچ مشغله یا مسئولیتی ندارد که چنین راحت و شاد و خندان و سرحال است. او سعی داشت تا خستگی کار را به محیط خانواده نیاورد».
رؤیای صادق:
حاج علی آقا صاحب الداری فرزند بزرگ مرحوم میرزا عبدالحسین می گوید: «مرحوم آیت الله حاج آقا جواد جزایری، از علمای بزرگ خرم آباد، در پیام تسلیتی، برایم نوشتند: من در شب وفات، ایشان را خواب دیدم و گفتم: مدتی هست که خدمت شما نرسیدهام. این دفعه ان شاءالله در قم خدمتتان خواهم رسید. ایشان فرمود: من دیگر در قم نیستم، بلکه در نجف اشرف در جوار آقا امیرالمومنین علیه السلام هستم. بیدار شدم و از این رؤیا تعجب کردم؛ چون از رحلت ایشان خبر نداشتم. بعد از دو روز، خبر رحلت ایشان به من رسید».
دیگر این که: «مرحوم آیت الله فکور یزدی که بسیار مقدس بود، به من فرمود: من در نجف بودم. شبی به فکر افتادم که به نیابت از دوست بزرگوارم آقای صاحب الداری در حرم حضرت امیر علیه السلام زیارتنامه ای بخوانم. همان شب در خواب ایشان را دیدم که به من فرمود: من دیگر در قم نیستم؛ بلکه در نجف اشرف و در خدمت آقا هستم».
تأثیر زیارت قبر پدر:
حاج علی آقا صاحب الداری می گوید: «من در حدود سی سال است که با عارف بزرگ و مرجع بزرگوار تقلید، حضرت آیت الله بهجت همسایه دیوار به دیوار هستم و از ایشان خاطرات زیادی دارم؛ از جمله این که: قبل از انقلاب برای این جانب مشکلی پیش آمد که برای حل آن می بایست صبح ها خیلی زود از قم به ساوه می رفتم و غروب، پاسی از شب گذشته، برمی گشتم. این کار بیش از یک ماه طول کشید و در این ایام حتی فرصت نکردم برای زیارت اهل قبور - خصوصاً به زیارت والد بزرگوارم - بروم؛ تا این که یک روز بر اثر کسالتی مردد بودم به ساوه بروم یا نه؟ در این حال، دیدم درِ منزلمان به صدا درآمد. رفتم در را باز کردم، دیدم حضرت آیت الله العظمی بهجت هستند. سلام و احوالپرسی کردند و بدون مقدمه فرمودند: شما چرا به زیارت اهل قبور نمی روید؟ گفتم: آقا! الآن یک ماه است که به ساوه می روم و فرصت پیدا نمی کنم. فرمودند: دیگر لازم نیست به ساوه بروید؛ اگر می خواهید گرفتاریتان رفع شود، به زیارت پدرتان بروید؛ مشکلتان حل می شود و من با ارتباطی که دارم، فهمیدم که شما به سر قبر ایشان نمی روید!»
همچنین آیت الله بهجت به مناسبتی به من فرمود: «من دیشب مرحوم حاج آقا (صاحب الداری) را در خواب دیدم. از ایشان درباره آیت الله بروجردی در آن جا سؤال کردم، فرمودند: وضعشان خیلی خوب است و در درجات بالا هستند. بعد، از مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی سؤال کردم، فرمودند: ایشان هم موقعیت و درجات بسیار بالایی دارند. آن وقت از کسی که خیلی معروفتر از این ها بود، سؤال کردم، ایشان اظهار بی اطلاعی کردند و فرمودند: من از ایشان اطلاعی ندارم».[۸]
وفات
مرحوم آیت الله میرزا عبدالحسین صاحب الداری پس از عمری تلاش و خدمت به اسلام و روحانیت، سرانجام در روز شهادت امام هادی علیه السلام در ۳ رجب ۱۳۷۷ ق. دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت الهی پرگشود. جنازه آن بزرگوار را باشکوه تشییع کردند و آیت الله بروجردی بر آن نماز گزاردند. سپس در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، کنار قبر استاد گرانقدرش آیت الله حائری یزدی، به خاک سپرده شد.
به دستور آیت الله مرعشی نجفی، بر سنگ قبر او نوشته شده است: «هوالباقی. قد ثوی فی هذا المضجع العالم الجلیل والفاضل النبیل حجت الاسلام والمسلمین الحاج میرزا عبدالحسین صاحب الداری نجل المرحوم الملا علی البروجردی قدس سره و قد افنی عمره فی خدمة المجمع العلمی ببلدة قم و کم له من حق علی المشتغلین لاهتمامه بشئونهم - حشره الله مع موالیه - و کانت وفاته یوم الجمعه، ۳ رجب ۱۳۷۷».
پانویس
- ↑ علامه دهخدا «صاحب الدار» را از القاب امام زمان دانسته است؛ مثل صاحب الزمان (لغتنامه، ج ۹، ص ۱۳۰۰۹).
- ↑ مصاحبه نویسنده با فرزند بزرگوارش، حاج علی آقا صاحب الداری.
- ↑ تاریخ بروجرد، دانشمندان بروجرد از قرن چهارم تا عصر معاصر، غلامرضا مولانا، ص ۵۹۹-۶۰۰.
- ↑ آثار الحجة، محمد شریف رازی، ج ۱، ص ۱۷.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۵۶.
- ↑ گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج ۱، ص ۲۸۸-۲۹۲.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۸۹.
- ↑ مجله حوزه، ش ۴۴-۴۳، ویژهنامه سی امین سال درگذشت آیت الله العظمی بروجردی، ص ۱۰۶.
منابع
- ستارگان حرم، محمدتقی ادهمنژاد لنگرودی، جلد ۱۳، صفحه ۲۳۳-۲۴۳.
- "بروجردی؛ عبدالحسین"، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.