نظم

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«نظم» در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن كار و...[۱] و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی كامل از دستورهای نظامی است.[۲] انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان پذیری و آراستگی است.[۳]

نظم در آفرینش

آفرینش بر اساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پدیده ای جای خاصی دارد و مأموریت و كار ویژه ای به عهده دارد. كرات آسمانی در مدار معینی حركت می كنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصی دارد و خلقت اشیا از اندازه، حدّ و میزان خاصی برخوردار است. خدای تعالی می فرماید: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ».[۴]

ما هر چیزی را به اندازه (و روی حساب) آفریدیم.

حكمت خداوندی در هر چیز تجلی یافته و موجودات عالم نیز روی حساب و نظم دقیق و نیز بر اساس هدف معینی قدم به عرصه هستی نهاده اند. جهان چون خط و خال و چشم و ابروست كه هر چیزی بجای خویش نیكوست. نظم شگفت و محیرالعقولی كه در همه مخلوقات، حركت سیاّره ها و ستارگان، گیاهان، موجودات دریایی و صحرایی، بدن انسان، گردش خون و... وجود دارد، همه و همه معلول تدبیر خداوند حكیم، مدبر و تواناست.

موارد نظم

الف ـ نظم در اوقات شبانه روز

نظم در زندگی یك مسلمان بر محور عبادت خدا ـ كه هدف از زندگی است ـ پدید می آید. یك مسلمان هنگام اذان صبح برای نماز برمی خیزد و پس از نماز به تلاوت آیاتی از قرآن می پردازد، سپس اقدام به ورزش مناسب یا مختصری استراحت، پس از صرف صبحانه بكار روزانه می پردازد، نزدیك اذان ظهر دست از كار برداشته برای نماز ظهر و سپس عصر آماده می شود، پس از نماز به صرف غذا و مقداری استراحت پرداخته، دوباره كار را آغاز می كند، نماز مغرب و عشا را به موقع ادا كرده و پس از دیدار با دوستان، بستگان، گفتگو با خانواده یا هر تفریح و جلسه مشروع دیگر وقتی به خواب می رود كه بتواند نماز صبح خود را سر وقت بخواند. این است كه معنای سخن حضرت موسی بن جعفر علیه السلام كه به پیروانش سفارش می كند: «بكوشید كه اوقات خود را چهار قسمت كنید: بخشی برای مناجات با خدا، دیگری برای امرار معاش، سوّم برای معاشرت با برادران و معتمدانی كه عیوبتان را به شما می گویند و قلباً به شما اخلاص دارند. چهارم برای لذتها و كامیابی های مشروع. با این بخش (چهارم) است كه بر سه بخش دیگر نیرو می گیرید».[۵]

ب ـ نظم فكری

اگر انسان زندگی خود را طبق بینش اسلامی نظم بدهد و بكوشد گفتار، رفتار و حركاتش منظم و مطابق برنامه دقیق اسلام باشد، نظم فكری پیدا می كند و هیچگاه دچار تزلزل فكری و عقیدتی نمی شود. حضرت امام خمینی در این باره می فرماید: «اگر در زندگیمان، در رفتار و حركاتمان نظم بدهیم، فكرمان هم بالطبع نظم می گیرد، وقتی فكر نظم گرفت یقیناً از آن نظم فكری الهی هم برخوردار خواهد شد».[۶]

ج ـ نظم در مصرف

نظم در مصرف به معنای داشتن حساب و برنامه دقیق در دخل و خرجها و مصرفهاست كه در این امور، اعتدال را رعایت كرده و از زیاده روی و اسراف بپرهیزند. چنانكه قرآن كریم بندگان خوب خود را این گونه می ستاید: «وَالَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَ كانَ بَیْنَ ذلِكَ قَواماً»؛[۷] (بندگان خدای رحمان) كسانی هستند كه هرگاه انفاق (هزینه) كنند، نه اسراف كنند و نه تقتیر (دست خشكی) و (هزینه زندگی آنان) بین این دو در شرایط متعادل است.

اهمیت نظم در زندگی

خدای توانا و حكیمی كه نظم را در دستگاه پهناور و عظیم خلقت قرار داده است، همین نظم را در زندگی انسانها و روابط اجتماعی آنان می پسندد. از این رو، شایسته است كه انسان در زندگی فردی و اجتماعی خویش، نظم و ترتیب و تدبیر در امور را مراعات كند؛ زیرا به گفته روانشاسان: «احتیاج به نظم و ترتیب، جزء احتیاجات اساسی روانی محسوب می گردد، رنگ و شكل و خاصی به زندگی می دهد. افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی درآورند».[۸]

نگاهی گذرا به حجم زیاد كتابهای قوانین و مقررات و بودجه های هنگفتی كه صرف قانونگذاری و تنظیم آنها می شود و اهمیتی كه همه ملل جهان به آنها می دهند ضرورت و لزوم نظم فردی و اجتماعی را در زندگی بشر آشكار می سازد.

اسلام نیز به عنوان دین جهانی و كامل به نظم و برنامه ریزی در زندگی اهمیت فراوان داده و به پیروان خویش سفارش كرده كه تمام كارهای خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بی برنامگی بپرهیزند. چرا كه تمام احكام اسلامی؛ واجبات، مستحبات، محرّمات، مكروهات و... در این راستا و در جهت برنامه دقیق و منظم دادن به مسلمانان قرار داده شده كه آنان را تحت نظم خاصی درآورد.

در دنیای كنونی نیز حركت قطارها، هواپیماها، ساعات كار ادارات و كارخانجات و... روی نظم خاصی و با دقیقه و ثانیه سنجیده می شود و با ورود كامپیوتر در عرصه زندگی نظم و ترتیب دقیقتر و بهتر صورت می گیرد و می توان گفت امروزه منظّم زندگی كردن جزء ضروریات زندگی بشر شده و مورد پسند عقل و دین است و اگر بخواهیم خود را از دایره نظم كه امروزه همه جامعه ها را تا حد زیادی فراگرفته و احاطه كرده، خارج كنیم با مشكلات زیادی روبرو می شویم.

نظم در قرآن

بخش عظیمی از دستورات و سفارشات قرآن كریم در راستای تنظیم اندیشه و اعمال انسان است. امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «الا انّ فیه علم ما یأتی والحدیث عن الماضی و دواء دائكم و نظم ما بینكم»؛[۹] آگاه باشید كه آگاهی از آینده خبر از گذشته، داروی درد (نادانی و گمراهی) و نظم و ترتیب زندگی روزمره شما در قرآن (آمده) است.

بیان قرآن كریم را درباره نظم می توان به دو بخش تقسیم كرد:

الف ـ نظم در تكوین

قرآن در این بخش، نظم حاكم بر جهان آفرینش را تشریح كرده و به انسان ها سفارش می كند كه درباره آن بیندیشند. تا به طراح زبردست آن (خدای تعالی) پی ببرند و در این راستا، گاه از فرود آمدن باران و رویش گیاهان یاد می كند و گاهی از عظمت آسمان، كوه ها و دریاها سخن می گوید. زمانی شگفتی های آفرینش موجودات و از جمله انسان را تذكر می دهد و در بسیاری از مواقع نیز آمد و شد شب و روز، فراوانی پدیده های هستی و بی شماری نعمت های الهی را در لا به لای آیات بیان می كند و انسان را به تفكر در نظم شگفت آور آن وامی دارد.

به عنوان نمونه می فرماید: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ»[۱۰] همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و شد و شب و روز، نشانه هایی برای خردمندان است.

ب ـ نظم در تشریع

همه آیاتی كه درباره قوانین و مقررات الهی نازل شده، برقرار كننده نظم و برنامه در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است. با این بیان، قرآن همواره پیروان خویش را به داشتن یك برنامه صحیح و منظم دعوت می كند و خواستار آن است كه مسلمانان در زندگی به اصول و مقررات الهی پای بند بوده، طبق برنامه ای كه خدا برای آنان تنظیم كرده، زندگی كنند و هیچ گاه از حدود الهی گام فراتر ننهند. چرا كه: «مَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»[۱۱] آنان كه از حدود الهی تجاوز كنند، همانان ستمكارانند.

از این رو، می توان گفت یكی از اهداف مهم پیامبران الهی، تنظیم برنامه زندگی انسان ها در تمام ابعاد آن بوده و در صدد بودند تا جامعه طبق برنامه تنظیمی از جانب پروردگار به زندگی خویش ادامه دهد و از آن تخطی نكند.

به عنوان مثال قرآن برای انجام عبادت های اسلامی وقت و برنامه ای تنظیم كرده تا همه مسلمانان در آن وقت معین به عبادت بپردازند. چنان كه برای روزه گرفتن، ماه مبارك رمضان را معلوم كرده و ابتدا و انتهای روزه هر روز را معلوم كرده است و می فرماید: «...كُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّيَامَ إِلَى الَّليْلِ...»[۱۲] بخورید و بیاشامید تا رشته روشن صبحدم در تاریكی شب آشكار شود و روزه را به شب برسانید.

و در جای دیگر افرادی را كه در امور اجتماعی خود، منظم و هماهنگ و با اجازه رهبری عمل می كنند، در زمره مؤمنان قرار داده و آنان را چنین می ستاید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ»[۱۳] مؤمنان كسانی هستند كه به خدا و پیامبرش ایمان آورده اند و چون با پیامبر در كاری همگانی باشند، تا از او رخصت نطلبیده اند نباید بروند.

در آیه ای دیگر نیز، رزمندگان راهش را كه منظم، محكم و استوار وارد پیكار می شوند، مورد محبت خود قرار داده، می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ»[۱۴] خداوند دوست دارد كسانی را كه در راه او در صفی، همانند دیواری كه اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند، می جنگند.

نظم در روایات

نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تأكید قرار گرفته است. به عنوان نمونه، امیرمؤمنان علیه السلام كه بارها نتایج زیانبار بی نظمی و تشتّت را در فكر و عمل مسلمانان دیده بود، در بستر شهادت و در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در كارها فراخوانده، می فرماید: «اوصیكما و جمیع اهلی و ولدی و من بلغه كتابی بتقوی الله و نظم امركم».[۱۵] شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هر كس را كه نوشته من به او می رسد، به تقوای الهی و نظم در كارهایتان سفارش می كنم.

و در عهدنامه مالك اشتر رعایت نظم را با عباراتی دیگر این چنین سفارش می كند: ...إِیَّاكَ وَالْعَجَلَهَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْكَانِهَا أَوِ اللَّجَاجَهَ فِیهَا إِذَا تَنَكَّرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ كُلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ كُلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ؛ از عجله در مورد كارهایی كه وقتشان نرسیده یا سستی در كارهایی كه امكان عمل آن فراهم شده یا لجاجت در اموری كه مبهم است یا سستی در كارها هنگامی كه واضح و روشن است، برحذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر كاری را به موقع خود انجام بده.[۱۶]

پانویس

  1. منتهی الارب، واژه نظم.
  2. فرهنگ معین، واژه نظم.
  3. لغت نامه دهخدا، واژه انضباط.
  4. سوره قمر، آیه 49.
  5. تحف العقول، ص302، بیروت.
  6. سرگذشت های ویژه از زندگی حضرت امام خمینی، مصطفی وجدانی، ج4، ص121.
  7. سوره فرقان، آیه67.
  8. مقدمه روانشناسی، شریعتمداری، ص149.
  9. نهج البلاغه، فیض، خطبه 157.
  10. سوره آل عمران، آیه 190.
  11. سوره بقره، آیه 229.
  12. سوره بقره، آیه 187.
  13. سوره نور، آیه 62.
  14. سوره صف، آیه 4.
  15. نهج البلاغه، فیض، نامه 47، ص 977.
  16. همان، مدرك، نامه 53، ص 1031.

منابع

  • علی اصغر الهامی نیا و همکاران، اخلاق اسلامی.
  • نعمت الله يوسفيان، نظم و انضباط، اخلاق اسلامي، ص135، اندیشه قم، بازیابی: 8 اردیبهشت 1393.