منابع و پی نوشتهای متوسط
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

استغفار

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«استغفار» از واژگان قرآنی، به معنای درخواست زبانی یا عملی از خداوند برای آمرزش و پاک کردن خطاها و گناهان است. پشیمانی از گناه و تصمیم بر عدم بازگشت به آن، از مهمترین شرایط استغفار است. استغفار آثار و برکات مادی و معنوی فراوانی دارد از جمله: آمرزش گناهان، دفع بلا و عذاب الهی، افزایش رزق و روزی.

معنای استغفار

کلمه استغفار از «غفر» مشتق شده که معناى لغوى آن ستر و پوشاندن و پاک کردن است[۱] و به صورت کلمه استغفار -باب استفعال- به معناى طلب ستر و پوشاندن است. و در اصطلاح، درخواست از خداوند بخشنده مهربان براى پرده پوشى گناه و بخشش آن در دنیا و آخرت را استغفار می گویند.

امام على (علیه السلام) در برابر کسی که ناآگاهانه عبارت «أستغفرُ الله» را گفت، در بیان حقیقت استغفار فرمود: آیا مى دانى که استغفار چیست؟ استغفار درجه علیین است و آن اسمى است که شش معنا و حقیقت را دربر دارد: اوّل، پشیمانى بر آنچه گذشته است؛ دوم، عزم و تصمیم بر ترک بازگشت به آن عمل؛ سوم، حقوقى را که از مردم ضایع نموده اى، ادا نمایى تا این که خدا را در حالى که هیچ حقى از کسى بر تو نیست ملاقات کنى؛ چهارم، هر عمل واجبى را که ضایع ساخته اى حقش را ادا نمایى؛ پنجم، گوشتى را که از معصیت بر تن تو روییده، با حزن و اندوه بر آن گناه از بین ببرى...؛ ششم، بدن را درد و رنج طاعت بچشانى، هم چنان که لذت معصیت چشانیدى و در این هنگام است که مى توانى بگویى «أستغفرُ الله».

آثار استغفار در قرآن

برای استغفار حقیقی می توان آثار و دستاوردهای مختلفی برشمرد، از جمله:

الف. آمرزش گناهان یا دفع آثار گناه:

از مهمترین دستاوردهای استغفار این است که خداوند از خطا و گناه بنده می گذرد. قرآن کریم در این باره می گوید: «وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا»[۲]؛ و هر کس کار زشتى کند یا برخود ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهد یافت. و در آیه دیگر می فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا»[۳]؛ و هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق خدا از او اطاعت شود. و اگر آنان هنگامى که [با ارتکاب گناه‏] به خود ستم کردند، نزد تو مى‏ آمدند و از خدا آمرزش مى‏ خواستند، و پیامبر هم براى آنان طلب آمرزش مى‏ کرد، یقیناً خدا را بسیار توبه‏ پذیر و مهربان مى ‏یافتند.

ب. رفع عذاب و بلا:

گناه و معصیت به طور یقین عذاب الهی را در دنیا و آخرت به دنبال دارد و بسیاری از بلاهای آسمانی از جمله زلزله و سیل، جنگ های ویرانگر و مرگ های ناگهانی، معلول گناهان و طغیان بشر است و یکی از عواملی که نقش به سزایی در رفع این بلاها و نیز عذاب اخروی دارد، استغفار است. قرآن کریم می گوید: «وَمَا کانَ اللَّهُ لِیعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ ۚ وَمَا کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یسْتَغْفِرُونَ»؛ [ای پیامبر] تا تو در میان مردم هستی خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد و نیز تا آنها استغفار می کنند خداوند عذابشان نمی کند.[۴] خداوند همچنین در آیات ۱۶۱-۱۶۲ سوره اعراف و آیات ۵۲-۵۸ سوره هود، ترک استغفار از سوی امت های پیشین را از عوامل گرفتاری آنان به عذاب های سنگین و سخت برمی شمارد و بیان می کند که چگونه آنان با ترک استغفار، خود را به نابودی سوق دادند.

ج. نزول نعمت و جلب برکات:

استغفار افزون بر این که آمرزش گناهان و رفع بلاهای آسمانی را در پی دارد، نزول نعمت های بی پایان الهی را نیز به همراه خواهد داشت. از این رو حضرت نوح به قوم گناهکار خویش می گوید: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیکمْ مِدْراراً * وَیُمْدِدْکمْ بِأَمْوالٍ وَبَنِینَ وَیجْعَلْ لَکمْ جَنّاتٍ وَیجْعَلْ لَکمْ أَنْهاراً»؛[۵] از پروردگار خود طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است تا باران های پربرکت آسمان را پی درپی بر شما بفرستد و شما را با دادن اموال و فرزندان فراوان، کمک کند و باغ های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد.

همچنین در آیات دیگری از قرآن آمده است: «وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ ۖ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ»[۶]؛ و از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید تا آنکه شما را تا پایان زندگى از بهره نیک و خوشى برخوردار کند، و هر که را صفات پسندیده و اعمال شایسته افزون‏تر از دیگران است، پاداش زیادترى عطا کند... . «وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ»[۷]؛ اى قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید، آن گاه به سوى او بازگردید، [تا] براى شما باران فراوان و پى در پى فرستد و نیرویى بر نیرویتان بیفزاید... .

استغفار در روایات

در روایات از استغفار به عنوان بهترین دعا و بهترین عبادت یاد شده و فراوان به آن سفارش شده است.

۱. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: «لِکلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ و َدَوَاءُ الذُّنُوبِ الِاسْتِغْفَارُ».[۸] رسول خدا (صلى الله علیه و آله): براى هر چیزى داروئى است و داروى گناه آمرزش خواهى و استغفار است.

۲. عَلِی بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: «تَعَطَّرُوا بِالِاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحَنَّکمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ».[۹] امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: خودتان را با استغفار معطر کنید، تا بوهاى بد گناه شما را رسوا نکند.

۳. أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ: «مَنْ عَمِلَ سَیئَةً أُجِّلَ فِیهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَمْ تُکتَبْ عَلَیهِ».[۱۰] امام صادق علیه السلام: هر کس گناهى کند پس اگر سه بار گفت «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ» آن گناه بر او نوشته نشود.

۴. عَلِی بْنِ مَهْزِیارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیوبَ عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ: «الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أَجَّلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ یکتَبْ عَلَیهِ شَیءٌ وَ إِنْ مَضَتِ السَّاعَاتُ وَ لَمْ یسْتَغْفِرْ کتِبَتْ عَلَیهِ سَیئَةٌ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیذَکرُ ذَنْبَهُ بَعْدَ عِشْرِینَ سَنَةً حَتَّى یسْتَغْفِرَ رَبَّهُ فَیغْفِرَ لَهُ و َإِنَّ الْکافِرَ لَینْسَاهُ مِنْ سَاعَتِهِ».[۱۱] امام صادق علیه السلام: بنده مومن چون گناه کند خدا او را هفت ساعت مهلت دهد پس اگر از خدا آمرزش خواست چیزى بر او نوشته نشود و اگر این ساعت ها گذشت و آمرزش نخواست یک گناه بر او نوشته شود و همانا مومن پس از بیست سال بیاد گناهش افتد تا از خدا آمرزش خواهد و خدا گناهش را بیامرزد و کافر همان ساعت آن را فراموش کند.

۵. زَید الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ: «کانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله یتُوبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی کلِّ یوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً فَقُلْتُ أَکانَ یقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیهِ قَالَ لَا وَلَکنْ کانَ یقُولُ أَتُوبُ إِلَى اللَّهِ قُلْتُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله کانَ یتُوبُ وَ لَا یعُودُ وَنَحْنُ نَتُوبُ و َنَعُودُ فَقَالَ اللَّهُ الْمُسْتَعَانُ».[۱۲] زید شحام از امام صادق علیه السلام نقل مى کند: رسول خدا صلى الله علیه و آله روزى هفتاد بار به درگاه خدا توبه می کرد؛ زید گوید: آیا حضرت مى فرمود: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَأَتُوبُ إِلَیهِ» فرمود: نه ولى مى فرمود: أَتُوبُ إِلَى اللَّه عرض کردم: رسول خدا توبه مى کرد با این که باز نمى گشت و ما توبه می کنیم و باز مى گردیم؛ فرمود: خدا یاور است.

۶. هِشَام بْنِ سَالِمٍ عَمَّنْ ذَکرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام قَالَ: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یقَارِفُ فِی یوْمِهِ وَلَیلَتِهِ أَرْبَعِینَ کبِیرَةً فَیقُولُ وَهُوَ نَادِمٌ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکرَامِ و َأَسْأَلُهُ أَنْ یصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یتُوبَ عَلَی إِلَّا غَفَرَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ وَلَا خَیرَ فِیمَنْ یقَارِفُ فِی یوْمٍ أَکثَرَ مِنْ أَرْبَعِینَ کبِیرَةً».[۱۳] امام صادق علیه السلام: هیچ مومنى نیست که در شبانه روز چهل گناه کبیره کند و با پشیمانى بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکرَامِ وَأَسْأَلُهُ أَنْ یصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ یتُوبَ عَلَیه»، جز اینکه خدا گناهش را بیامرزد و کسى که در روز بیش از چهل گناه کبیره انجام دهد، خیرى در او نیست.

۷. در تفسیر منهج الصادقین[۱۴] آمده است که مردى نزد امام على علیه السّلام آمد و گفت یا امیرالمؤمنین گناه بسیار کرده ام و صحیفه اعمال خود را با آن سیاه نموده ام دعا کن تا مرا خداى بیامرزد. حضرت علیه السّلام فرمود که برو و استغفار کن، شخصى دیگر بیامد و گفت یا امیرالمؤمنین زراعت من به جهت کمى آب خشک شده دعا کن تا باشد که خداى باران بفرستد. فرمود برو استغفار کن، کسى دیگر به خدمت آن حضرت علیه السّلام آمده گفت یا امیرالمؤمنین مردى درویشم و از فقر بی طاقت شده ام دعا فرماى تا خداى تعالى از لطف عمیم خود مرا انعامى فرماید. فرمود که برو و استغفار کن، مرد چهارم در آمد و گفت یا امیرالمؤمنین مال بسیار دارم و فرزندى ندارم، دعا کن تا حق سبحانه و تعالى مرا فرزندى دهد. آن حضرت علیه السّلام گفت که برو استغفار کن... . ابن عباس گوید که من در خدمت آن حضرت بودم گفتم یا امیرالمؤمنین از تو سؤالات مختلف کردند و تو همه را یک جواب دادى فرمود: یا بن عمّ أما سمعت قول اللّه تعالى «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیکمْ مِدْراراً * وَیُمْدِدْکمْ بِأَمْوالٍ وَبَنِینَ وَیجْعَلْ لَکمْ جَنّاتٍ وَیجْعَلْ لَکمْ أَنْهاراً»؛[۵]

استغفار پیامبران

در فرهنگ دینی، درخواست آمرزش از پیشگاه پروردگار، دارای اهمیت فراوان است. حتی پیامبران الهی در عین عصمت و طهارت، باز هم از خداوند درخواست آمرزش داشتند: «وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمینَ»؛[۱۵] و بگو: پروردگارا! مرا ببخش و رحمت کن و تو بهترین رحم کنندگانى. «قالَ رَبِّ اغْفِرْ لی‏ وَ لِأَخی‏ وَ أَدْخِلْنا فی‏ رَحْمَتِکَ»؛[۱۶] (حضرت موسى) گفت: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما.

البته استغفار پیامبران الهی - به دلیل عصمت آنان از هر گناه - به معنای درخواست آمرزش از گناه نیست؛ چرا که آنان از گناهان حتی صغیره معصوم‌اند، بلکه با توجه به جایگاه آنان می‌توان استغفارشان را از اشتغال به جنبه‌های مباح بشری و ضروری زندگی طبیعی؛ مانند خوردن و خوابیدن دانست که مانع از سیر در حالات ملکوتی می‌شود؛ لذا از این وقفه استغفار می‌کنند.[۱۷]

خداوند در وصف متّقین و مؤمنین مى فرماید: «الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ * الصّابِرینَ وَالصّادِقینَ وَالْقانِتینَ والْمُنْفِقینَ والْمُسْتَغْفِرینَ بِالاسْحارِ»؛[۱۸] آنان که می گویند: پروردگارا! قطعاً ما ایمان آوردیم، پس گناهانمان را بیامرز وما را از عذاب آتش نگاه دار. و آنان صابر و صادق و قانت و انفاق کنندگانند و در سحرها استغفار مى کنند. این آیه نشان می دهد که استغفار تنها برای گنهکاران نیست، بلکه متقین به صورت دائم و در مناجات های سحرگاهی همواره به درگاه خدا استغفار می کنند. این صفت متقین را قرآن در جای دیگر هم متذکر می شود: «کانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیلِ ما یهْجَعُونَ وَبِالاسْحارِ هُمْ یسْتَغْفِروُنَ»؛ شبها کم مى خوابند و در سحرها استغفار مى کنند.[۱۹]

آری استغفار، به فرموده امام علی علیه السلام، مقام انسان‌های بلند مرتبه است: «الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّین‏».[۲۰] و لازم نیست که برای معصیت و گناهی باشد؛ چرا که سالک الی الله که خواهان رسیدن به مقام قرب الهی است، هنگام تلاش و جدیت در مسیر سلوک وقتی نفس خویش را سست و کاهل می‌بیند، برای همین سستی استغفار می‌کند و از پروردگارش دائماً درخواست عفو و بخشش دارد.

پانویس

  1. قاموس قرآن، ج‏۵، ص: ۱۰۷
  2. سوره نساء، ۱۱۰.
  3. سوره نساء، ۶۴.
  4. سوره انفال، ۳۳.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ سوره نوح، ۱۰-۱۲.
  6. سوره هود، ۳.
  7. سوره هود، ۵۲.
  8. وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۶۸
  9. وسائل الشیعة، ج ۱۶، ص ۷۰.
  10. الکافی، ج ۲، ص ۴۳۷
  11. الکافی، ج ۲، ص ۴۳۷
  12. الکافی، ج ۲، ص ۴۳۷
  13. الکافی، ج ۲، ص ۴۳۷
  14. منهج الصادقین فى إلزام المخالفین، ج‏۱۰، ص ۱۹
  15. سوره مؤمنون، ۱۱۸.
  16. سوره اعراف، ۱۵۱.
  17. المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبائی، ج ‏۶، ص ۳۶۶.
  18. سوره آل عمران، ۱۷-۱۶.
  19. سوره ذاریات، ۱۷ ـ ۱۸.
  20. نهج البلاغه، ص: ۵۴۹.

منابع