شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید محمدکاظم طباطبائی یزدی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۶ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۴ توسط Mohammadi (بحث | مشارکت‌ها) (آرشیو عکس و تصویر)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله العظمی سید محمدکاظم طباطبایی معروف به «صاحب عروه»، یکی از فقهای بزرگ و نامدار قرن چهاردهم است که از نظر جامعیت در مسائل فرعی فقهی، کم نظیر می باشد. یکی از برگهای زرّین پرونده زندگی او، مقابله و مبارزه با استعمار، به خصوص انگلیس است.

Seyyedyazdi.jpg
نام کامل سید محمدکاظم طباطبایی یزدی
زادروز 1247 قمری
زادگاه یزد
وفات 1337 قمری
مدفن نجف

Line.png

اساتید

میرزا محمدحسن شیرازی، سید محمد باقر موسوی خوانساری،...

شاگردان

محمد حسین کاشف الغطاء، شهید سید حسن مدرس،...

آثار

حاشیه بر مكاسب، عروة الوثقى،...

ولادت و تحصیلات

او به سال ۱۲۴۷ هجری در یکی از قرای یزد به نام کسنویه پا به عرصه وجود نهاد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود شروع نمود و پس از طی نمودن دروس مقدماتی عازم مشهد شد و ضمن ادامه تحصیل در سطوحی بالاتر، در حوزه علمیه این شهر به آموختن دانشهایی چون: هیأت، نجوم و ریاضی اقبال نشان داد. سپس به اصفهان رفت و در مدرسه صدر ساکن شد. به محض ورود، در محضر درس شیخ محمدباقر نجفی، فرزند شیخ محمدتقی، صاحب هدایة المسترشدین، حاضر شد و از فروغ علمی وی بهره بُرد. به لحاظ نبوغ فکری و خلاقیّت علمی، به زودی با استاد خود انس ویژه ای فراتر از روابط معلمی و شاگردی برقرار کرد. او همچنین از محضر اساتیدی چون آیت الله سید محمد باقر موسوی خوانساری (صاحب روضات) و برادرش آیت الله حاج میرزا هاشم خوانساری و آیت الله محمد جعفر آباده ای استفاده های فراوانی برد.

سید در اصفهان به مرحله عالیه اجتهاد و استنباط احکام شرعی نائل آمد و از مرحوم نجفی اجازه اجتهاد گرفت. او در سال ۱۲۸۱ ه ق. با اجازه و معرفی استادش آیت الله شیخ محمد باقر نجفی، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت کرد. ورود سید به نجف مصادف بود با وفات شیخ اعظم، مرتضی انصاری و انتقال مرجعیت به میرزای شیرازی (میرزای بزرگ؛ فتوا دهنده تحریم تنباکو). آن بزرگوار از محضر فقهای بزرگی چون میرزای شیرازی، شیخ مهدی جعفری، شیخ راضی نجفی، فرزند شیخ محمد جعفر و آیت الله شیخ مهدی آل کاشف الغطا کسب فیض کرد تا آنکه خود در نجف اشرف به تدریس و تعلیم فقه و سایر علوم پرداخت. دیری نگذشت که او از بزرگترین مراجع عصر خود گردید. به ویژه پس از در گذشت مرحوم آخوند خراسانی، اکثریت قاطع شیعیان جهان مقلد و مطیع فتوای او شدند.

شاگردان

آیة اللّه سید محمدکاظم یزدی شاگردان بسیاری در حوزه پربار خود پرورش داد که برخی از آن ها به درجه اجتهاد رسیدند؛ از جمله معروف ترین شاگردان ایشان عبارتند از: آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم)، آیة اللّه آقا سید محمّدتقی خوانساری، آیة اللّه سید احمد خوانساری، مجاهد شهید شیخ محمدتقی بافقی، آیة اللّه آقا ضیاء عراقی، آیة اللّه مجاهد سید حسن مدرس، آیة اللّه حسین بروجردی (مرجع عالیقدر جهان اسلام)، محمد تنکابنی (مؤلف قصص العلماء)، شیخ احمد کاشف الغطا، آیة اللّه شیخ محمدحسین کاشف الغطا، آیة اللّه حاج آقا حسین قمی، حاج آقا رضا مسجد شاهی اصفهانی، سید عبدالحسین شرف الدین عاملی، سید محمد فیروزآبادی، شیخ زین الدین العابدین عابدی زنجانی، شیخ فضل اللّه شیخ الاسلام زنجانی، سید یونس اردبیلی، شیخ جعفر نقدی، آقا میرزا محمود (امام جمعه زنجانی)، میرزا مهدی آشتیانی، شیخ عبدالنبی عراقی و... .

آثار و تألیفات

تألیفات و آثار قلمی او مطابق آن چه صاحب ریحانة الادب آورده است، به این قرار می باشد:

  • ۱- العروة الوثقی: این کتاب که نشان از تسلط بالای سید کاظم بر مسائل فقهی و دقت و ذکاوت او دارد دربرگیرنده ابواب فقهی: طهارت، صلوه، زکات، خمس، صوم، حج و نکاح می باشد و مجموعاً دارای ۳۲۶۰ مساله فرعی فقهی است. کتاب عروه به علت محتوی بودن مسائل فرعی ضروری، مستند و مورد مراجعه و دقت فقها و مراجع بعدی واقع گردیده است و بارها از سوی فقهای عالی مقام محور بحث و تحشیه قرار گرفته است. شاید تاکنون ده‌ها جلد کتاب استدلالی بر اساس اصل و محور قرار دادن عروه از سوی فقهای بزرگ به صورت مستند عروه، مستمسک عروه یا حاشیه و نقد و بررسی و توضیح المسائل آن چاپ و تکثیر شده و در اختیار علاقمندان احکام فقهی قرار گرفته است.
  • ۴- حجیه الظن فی عدد الرکعات؛
  • ۵- السؤال والجواب (مسائل فقهی)؛
  • ۶- صحیفه الکاظمیه؛
  • ۷- رساله ای در منجزات مریض؛

فعالیت‌های علمی

تدریس:

پس از درگذشت مرحوم میرزا محمدحسن شیرازی در سال ۱۳۱۲ ه.ق، سید خود به تدریس و تشکیل حوزه درسی پرداخت. آیت الله یزدی، بر مباحث فقهی تسلط کامل داشت. از این رو مسائل مشکل و پیچیده فقهی را با بیانی روان و ساده و با استدلالی قوی، به طلاب عرضه می کرد، به گونه ای که شاگردان فراوانی جذب شیوه درس وی شدند. آن گونه که مورخان نوشته اند وی با تسلط کامل و مهارت تحسین برانگیز و استدلال قوی به طرح نظرات خود می پرداخت و ابواب مختلف فقهی را یکی پس از دیگری به بهترین وجه و آسانترین شیوه به پایان می رساند. او بدون استدلال قوی و قانع کننده، از مباحث علمی نمی گذشت و به مثالهای فراوان فقهی استشهاد می کرد. وقتی شاگردان اشکالات و سوالات خود را مطرح یا در مثالهای ایشان خدشه می کردند، با سعه صدر به سخن آنان گوش می داد و با وقار خاص به آنان می گفت: این اشکال به ذهن من نیز آمده! آنگاه به اشکال جواب می داد.

مرجعیت:

آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، سیره علمای صالح گذشته را در زمینه مرجعیت رعایت می کرد و با اینکه از بزرگترین علمای آن زمان به شمار می آمد همواره از پذیرش این امر خطیر دوری می جست. مردم و علمای نجف که به مقام علمی و معنوی وی بخصوص پس از رحلت میرزای بزرگ در سال ۱۳۱۲ ه ق. پی برده بودند نسبت به پذیرش مرجعیت، به آن فقیه وارسته، اصرار می کردند. ایشان سرانجام با احساس مسوولیت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمین، به این بار گران تن سپرد و با قبول مرجعیت جهان اسلام در ردیف علمایی همچون آیت الله العظمی آخوند خراسانی (متوفای ۱۳۲۹ ه ق.) و آیت الله العظمی شیخ محمد طه نجف (متوفای ۱۳۲۳ ه ق.) و دیگر مراجع آن زمان جای گرفت. وی بعد از رحلت آخوند خراسانی و آیت الله محمد طه نجف، زعیم بزرگ جهان تشیع گردید و به مثابه بزرگترین قدرت مذهبی و یگانه پاسدار حریم تشیع، حفظ کیان مسلمین را بر عهده گرفت. آن روز که دشمنان اسلام، کمر به نابودی اسلام بسته بودند این مرد بزرگ چونان مجاهدی نستوه و سیاستمداری فرزانه به صحنه آمد.

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی

سید کاظم طباطبائی و مشروطه:

مرحوم سید محمد کاظم یزدی در آغاز نهضت مشروطه، همراه و همگام با مشروطه خواهان بود؛ چنانکه آقای ابوالحسنی منذر می نویسد: «بر پایه اسنادی که از آن مرحوم در دست است و فتوکپی آنها نزد اینجانب موجود می باشد، سید در دوران تحصن معترضانه علمای تهران و برخی بلاد، در قم (در صدر مشروطه) جهت رفع مظلومیت علما و تحریض دربار به قبول درخواست های مشروع آنان، دست به اقداماتی زده است که احتمالاً در صدور دستخط مظفرالدین شاه بی تاثیر نبوده است».

مرحوم آیة اللّه سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در جریان نهضت مشروطه بر اثر اشاعه افکار ضدّ دینی، ادامه این حرکت را به مثابه شبی ظلمانی و آسمانی تیره و تار در افقی نامعلوم و مبهم یافت و برای کشف حقایق سکوت کرد و در هنگامه اختلاف مجلس، بر خلاف آیة اللّه آخوند خراسانی، ملا عبداللّه مازندرانی و حاج میرزا حسین میرخلیل تهرانی، حاضر نشد در این فضا تلگرافی در تأیید مشروطه و مجلس امضا کند تا مبادا بدخواهان آن را در تضعیف مرحوم شیخ فضل اللّه تبلیغ کنند.

از یکی از روحانیان سرشناس یزد نقل شده است: روزی یکی از اهالی یزد به بهانه پرسش مسأله ای خدمت سیّد یزدی رسید و به محض حضور، نامه ای دالّ بر تأیید مشروطه جلوی آقا نهاد و با تهدید اسلحه خواستار امضای آن شد. سید سینه را سپر کرد و گفت: من سالهاست آماده شهادتم. در «النجوم المسرده» به نقل از سیّدهاشم بن سیّد عبدالحی آمده است: «یکی از اشرار به چنین کاری مبادرت کرده و سیّد در پاسخ گفته: جان فدا کردن پیش من آسان تر از امضا کردن این مشروطه است.

مبارزه سید طباطبائی با استعمار غربی:

بدیهی است مخالفت سید با مشروطه نیز عمدتاً ناشی از هویدا بودن دست دشمن در آستین آن حرکت و تأثیر دیگ پلوی سفارت انگلیس در تأسیس آن بود. و درست از همین رو بود که از قبول پول «موقوفه اَوَد» هند خودداری می کرد. دولت انگلستان بسیار کوشید تا با استفاده از وجوه موقوفات هند، نظر سید را جلب کرده، او را وادار به سکوت نماید، اما سید همانند شیخ مرتضی انصاری از پذیرفتن آن وجوه سربازمی زد.

سِر رونالد استورزیکی، از سیاستمداران انگلیسی که برای تقدیم هزار لیره به نزد سید رفته بود و سید از پذیرفتن آن خودداری کرده بود، نقل می کند: «من اطمینان حاصل کردم که با او نمی توان صحبت پول کرد، مقام عالیِ او، قابل خرید و فروش نیست و بسیار خوشوقت است که در این باب با او صحبتی ننماییم و البته چنین وضعی را در کشورهای «مصر و حجاز» که همه برای پول به دنبال ما می دوند نمی توان یافت.»

سید از مبارزه اقتصادی نیز با استعمار غفلت نداشت و متوجه بود که استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی ممکن نیست. بنابراین، با تحریم کالاهای غربی تلاش کرد تا از این طریق، به مبارزه با آنان برخیزد.

مخالفت با قانون اساسی حکومت عثمانی:

آیت الله سید محمد کاظم یزدی نسبت به قانون اساسی حکومت عثمانی موضع قاطعانه ای در پیش گرفت و با آن مخالفت کرد و برای همین از سوی حکومت عثمانی، از عراق اخراج گردید. یکی از رهبران حکومت عثمانی نزد آیت الله سید محمد کاظم یزدی رفت و از ایشان درخواست کرد که قانون اساسی را به رسمیت بشناسد. آیت الله یزدی به او گفت: «شعار شما، شعار غربی است و قانون شما گرفته شده از غرب است و اینهائی که دم از آزادی می زنند جز نابودی اسلام چیزی در سر ندارند».

فتوای او درباره جهاد با استعمار غرب:

در آن هنگام که دولت ایتالیا قوای خود را برای اشغال لیبی در شمال آفریقا به حرکت درآورده بود و مملکت ایران نیز از سوی همسایه شمالی در اشغال نیروهای روس، و از جنوب مورد هجوم استعمار انگلیس بود، آن مرحوم فتوای زیر را صادر کرد: «بسم اللّه الرحمن الرحیم، در این ایام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب (لیبی) حمله نموده و از طرفی روس‌ها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده اند، و انگلیسی‌ها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده اند و اسلام را در معرض خطر نابودی قرار داده اند، بر عموم مسلمین از عرب و ایرانی واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روسی و انگلیسی از ایران هیچ فروگذار نکنند، زیرا این عمل از مهمترین فرایض اسلامی است تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی‌ها محفوظ بماند. (محمدکاظم طباطبایی)»

در نهایت همزمان با جنگ جهانی اول ۱۳۳۲ ه ق، انگلستان علیه امپراتور عثمانی اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به کشور اسلامی عراق کشیده شد. انگلیس برای تصرف بصره در شط العرب نیرو پیاده کرد. آیت الله سید محمد کاظم یزدی با فتوی خود مبنی بر وجوب جهاد، مسلمانان را به جهاد علیه کفار انگلیس ترغیب می کرد. و در فتوایی فرمود: "فتوای ما مبنی بر دفاع در مقابل هجوم کفار بر بلاد مسلمین در همه جا پخش شده است. از آنجا که دشمن نزدیک شده و کار سخت بالا گرفته و مشکلات زیادی پدید آورده است بر هر کس لازم است در عقب راندن قوای دشمن و سعی در حفظ حدود و ثغور اسلام، با همه امکاناتی که دارد غفلت نورزند." بعد از ابلاغ فتوای جهاد، جمع زیادی از علما به سوی جبهه های جنگ شتافتند؛ از جمله سید محمد یزدی فرزند ارشد آیت الله یزدی که سرانجام نیز به درجه رفیع شهادت نایل گشت.

آثار خیر سید محمد کاظم یزدی:

آیت الله یزدی در طول عمر مبارک خود، آثار زیادی را به یادگار گذاشت و کمکهای بسیاری به سرپرستان و یتیمان مبذول داشت. وی در عمران شهرها و روستاها بویژه در ساخت مسجد، حمام و کاروانسرا، همتی والا و نسبت به رسیدگی به امور حوزه های علمیه و طلاب علوم دینی، عنایت خاصی داشت و بناهای زیادی را بنیاد نهاد که مهمترین آنها، مدرسه علمیه و کتابخانه ایشان معروف به "مسجد سید" در نجف اشرف است.

وفات

آیت الله سید کاظم طباطبایی پس از عمری مبارزه و تلاش در راه تثبیت فرهنگ آل محمد صلی الله علیه و آله، در ۲۸ رجب ۱۳۳۷ ه.ق در نجف اشرف، در نود سالگی به رحمت ایزدی پیوست و در کنار درب طوسی از صحن مقدس مرتضوی مدفون گردید.

کنگره بزرگداشت آیت الله یزدی

کنگره بین‌المللی صاحب عروه الوثقی با حضور علما و شخصیت‌هایی از ایران، عراق و لبنان روز پنجشنبه ۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۱ در سالن همایش‌های مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در شهر قم برگزارشد.

در این کنگره متن پیام رهبر معظم انقلاب که بر گرفته از بیانات ایشان در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ی بزرگداشت علامه آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۲۲ بود، توسط حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری قرائت شد. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جامعیت شخصیت آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، شخصیت این فقیه بزرگ را از سه جنبه علمی، معنوی و آمادگی برای جهاد، برجسته و ممتاز خواندند و افزودند: لازم است تحقیق در مبانی فقهی سیّد کاظم طباطبایی تعمیق یابد.

منابع

پیوندها

آرشیو عکس و تصویر