فضائل و مناقب حضرت فاطمه علیهاالسلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{ضعیف}}
 
{{ضعیف}}
[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت صديقه طاهره]]، دخت [[پیامبر اسلام|پيامبر اکرم]] صلي‌الله‌عليه‌و‌آله ستايشگران بي شمار دارد و از فضايل، [[مناقب]] و مقامات عاليه او ستايش هاي فراواني شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وي را ستوده‌اند. رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: او پاره تن من است و او قلب من است که ميان دو پهلوي من قرار دارد؛ پس کسي که او را اذيت کرده و کسي که مرا بيازارد خداوند را آزرده است.
+
[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت صدیقه طاهره]]، دخت [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ستایشگران بی شمار دارد و از فضایل، [[مناقب]] و مقامات عالیه او ستایش های فراوانی شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وی را ستوده‌اند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: او پاره تن من است و او قلب من است که میان دو پهلوی من قرار دارد؛ پس کسی که او را اذیت کرده و کسی که مرا بیازارد خداوند را آزرده است.
  
=مقدمه=
+
==مقدمه==
[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|زهرا]] (ع) [[کوثر|كوثر]] خداست. ليله القدر خداست. جلوه ي جمال خدا و تفسير جلال خداست. زهرا (ع) ادامه [[پیامبر اسلام|رسول]] است و همتاي [[امام علی علیه السلام|علي]]. حضرت زهرا (ع) در رأس تمام بانوان [[اسلام]] قرار دارد زيرا او تنها بانويي است كه پدرش [[معصوم|معصوم‌]]، شوهرش معصوم و خودش نيز معصوم بوده است. محيط پرورش و زندگي حضرت زهرا (ع) محيط عصمت و طهارت بوده است. اوست كه معرف نهايت كمال زن است و اوج عروج يك انسان. چشمه ي [[غدير]] در باغ دستان پرتوان او به بلوغي رسيد و غديريان از دامان [[عصمت]] او به رويشي رسيدند.
 
كودكي خويش را در خانه شخص اول اسلام يعني پيغمبر برگزيده اي كه تحت تربيت مستقيم پروردگار جهان قرارداشت طي كرد. دوران خانه داري و بچه داري را در خانه دومين شخصيت ممتاز اسلام يعني [[امام علی علیه السلام|علي بن ابي طالب]] (ع) گذراند. در اين دوران كوتاه دو پسر معصوم يعني [[امام حسن علیه السلام|حسن]] (ع) و [[امام حسین علیه السلام|حسين]] (ع) را تربيت كرد و دو دختر شجاع و فداكار مانند [[حضرت زینب سلام الله علیها|زينب]] و [[ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب|ام كلثوم]] به جامعه تحويل داد.
 
  
==از ولادت تا شهادت==
+
[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|زهرا]] (ع) [[کوثر|کوثر]] خداست. لیله القدر خداست. جلوه ی جمال خدا و تفسیر جلال خداست. زهرا (ع) ادامه [[پیامبر اسلام|رسول]] است و همتای [[امام علی علیه السلام|علی]]. حضرت زهرا (ع) در رأس تمام بانوان [[اسلام]] قرار دارد زیرا او تنها بانویی است که پدرش [[معصوم|معصوم‌]]، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده است. محیط پرورش و زندگی حضرت زهرا (ع) محیط عصمت و طهارت بوده است. اوست که معرف نهایت کمال زن است و اوج عروج یک انسان. چشمه ی [[غدیر]] در باغ دستان پرتوان او به بلوغی رسید و غدیریان از دامان [[عصمت]] او به رویشی رسیدند.
[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] (ع) شاگرد مكتب [[پیامبر اسلام|محمد]] (صلی الله علیه وآله) است از خردسالي تا واپسين ساعات حيات آن گاه كه كودكي است خرد از معلم بزرگ جهان محمد مصطفي (ص) درس زندگي مي آموزد. از نزديك رستن نهال عظيم دانش راستي و حقيقت را نظاره مي كند و در جان شيرين زخم جانكاه حقيقت را احساس مي كند. او از مربي آدميان درس [[توحید|توحيد]] و يقين‌، [[ایمان|ايمان]]، [[تقوا]]، صبر، اتصال و قرب به خدارا نيك مي آموزد.
+
کودکی خویش را در خانه شخص اول اسلام یعنی پیغمبر برگزیده ای که تحت تربیت مستقیم پروردگار جهان قرارداشت طی کرد. دوران خانه داری و بچه داری را در خانه دومین شخصیت ممتاز اسلام یعنی [[امام علی علیه السلام|علی بن ابی طالب]] (ع) گذراند. در این دوران کوتاه دو پسر معصوم یعنی [[امام حسن علیه السلام|حسن]] (ع) و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] (ع) را تربیت کرد و دو دختر شجاع و فداکار مانند [[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب]] و [[ام کلثوم دختر علی بن ابی طالب|ام کلثوم]] به جامعه تحویل داد.
  
در تاريخ تولد حضرت فاطمه (ع) در بين علماي [[اسلام]] اختلاف است اما مرحوم [[شیخ کلینی|كليني]] در كتاب [[الکافی (کتاب)|كافي]] مي گويد: فاطمه (ع) پنج سال بعد از [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] متولد شد و چون از دنيا رحلت نمود هيجده سال و هفتاد و پنج روز داشت و هفتاد و پنج روز بعد از پدر خود زنده بود. در كتاب «[[دلائل الإمامة (کتاب)|دلائل الامامه]]» [[محمد بن جریر بن رستم طبری|طبري]] و «[[بحارالأنوار (کتاب)|بحار الانوار]]» [[علامه مجلسى|علامه مجلسي]] از [[ابو بصیر|ابوبصير]] از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (ع) نقل شده كه فرمودند: فاطمه (ع) در روز بيستم [[ماه جمادی الثانی|جمادي الآخر]] سال چهل و پنجم از ولادت پيامبر به دنيا آمد و هشت سال در [[مكه]] و ده سال در [[مدینه|مدينه]] با پدر خود زندگي نمود و بعد از رحلت پيامبر هفتاد و پنج روز زنده بود و روز سه شنبه سوم جمادي الآخر سال يازده هجرت از دنيا رحلت نمود.
+
=از ولادت تا شهادت=
  
مادر فاطمه (ع) زني بود به نام [[خدیجه کبری|خديجه]] دختر خويلد. خديجه در يكي از خانواده هاي اصيل و شريف [[قریش|قريش]] به دنيا آمد و تربيت يافت. افراد خانواده اش همه دانشمند و فداكار و روحاني و حمايت كننده از خانه [[کعبه|كعبه]] بودند. در تعريف و توصيف پدر فاطمه (ع) احتياجي به توصيف نيست زيرا شخصيت فوق العاده و عظمت روحي و اخلاق پسنديده و همت عالي و فداكاري و شجاعت [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] (ص) سرآمد تمامي افراد بشر است.
+
[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] (ع) شاگرد مکتب [[پیامبر اسلام|محمد]] (صلی الله علیه وآله) است از خردسالی تا واپسین ساعات حیات آن گاه که کودکی است خرد از معلم بزرگ جهان محمد مصطفی (ص) درس زندگی می آموزد. از نزدیک رستن نهال عظیم دانش راستی و حقیقت را نظاره می کند و در جان شیرین زخم جانکاه حقیقت را احساس می کند. او از مربی آدمیان درس [[توحید|توحید]] و یقین‌، [[ایمان|ایمان]]، [[تقوا]]، صبر، اتصال و قرب به خدارا نیک می آموزد.
  
دوران كودكي آن حضرت در محيط بسيار خطرناك و اوضاع بحراني و انقلابي صدر اسلام بود در زماني كه يكي از افتخارات مردم جاهل آن زمان زنده به گور كردن دختران بود و رسول خدا در چنين زماني دست دختر خود را مي بوسيد و مي فرمود فاطمه پاره تن من است. زماني كه دعوت پيغمبر (ص) علني شد اذيت و آذار دشمنان نيز شدت يافت.
+
در تاریخ تولد حضرت فاطمه (ع) در بین علمای [[اسلام]] اختلاف است اما مرحوم [[شیخ کلینی|کلینی]] در کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]] می گوید: فاطمه (ع) پنج سال بعد از [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] متولد شد و چون از دنیا رحلت نمود هیجده سال و هفتاد و پنج روز داشت و هفتاد و پنج روز بعد از پدر خود زنده بود. در کتاب «[[دلائل الإمامة (کتاب)|دلائل الامامه]]» [[محمد بن جریر بن رستم طبری|طبری]] و «[[بحارالأنوار (کتاب)|بحار الانوار]]» [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]] از [[ابو بصیر|ابوبصیر]] از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (ع) نقل شده که فرمودند: فاطمه (ع) در روز بیستم [[ماه جمادی الثانی|جمادی الآخر]] سال چهل و پنجم از ولادت پیامبر به دنیا آمد و هشت سال در [[مکه]] و ده سال در [[مدینه|مدینه]] با پدر خود زندگی نمود و بعد از رحلت پیامبر هفتاد و پنج روز زنده بود و روز سه شنبه سوم جمادی الآخر سال یازده هجرت از دنیا رحلت نمود.  
فاطمه (ع) وقتي از خانه خارج مي شد شاهد حوادث تلخي بود گاهي مي ديد پدرش را اذيت مي كنند و ناسزايش مي گويند اوضاع بحراني و خطرناك و حوادث سهميگن دوران زندگي فاطمه (ع) نه تنها خللي بر روح آن حضرت وارد نساخت بلكه بر عكس آن حضرت را براي هر گونه مبارزه اي آماده ساخت.
 
  
روزگار سخت و نيز خرد سالي فاطمه (ع) طي شد و زمان ازدواج حضرت رسيده بود. در اين زمان اسلام پيشرفت كرده بود و پيامبر شخص اول آن زمان بودند. حضرت فاطمه (ع) خواستگاران زيادي از اشراف و متمكنين داشتند اما رسول خدا فاطمه (ع) را براي [[امام علی علیه السلام|علی]] (ع) نگه داشته بود و دوست مي داشت از جانب ايشان پيشنهاد بشود.
+
مادر فاطمه (ع) زنی بود به نام [[خدیجه کبری|خدیجه]] دختر خویلد. خدیجه در یکی از خانواده های اصیل و شریف [[قریش|قریش]] به دنیا آمد و تربیت یافت. افراد خانواده اش همه دانشمند و فداکار و روحانی و حمایت کننده از خانه [[کعبه|کعبه]] بودند. در تعریف و توصیف پدر فاطمه (ع) احتیاجی به توصیف نیست زیرا شخصیت فوق العاده و عظمت روحی و اخلاق پسندیده و همت عالی و فداکاری و شجاعت [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] (ص) سرآمد تمامی افراد بشر است.
سرانجام نيز ازدواج اين دو روح آسماني سرگرفت و رسول خدا بسيار مسرور گشتند. از همين رهگذر بود كه ذريه و نسل پاك پيغمير (ص) در وجود دخترش قرار گرفت و چنين مقدر شد كه [[ائمه اطهار|امامان]] و پيشوايان و رهبران ديني اسلام از نسل زهرا (ع) به وجود آيند.
 
==نام ها، القاب و كينه ها==
 
براي حضرت زهرا (ع) در نزد حق تعالي نام هاي بسياري است و اين نشان از عظمت مقام آن شهيده والامقام در نزد خداوند دارد. مرحوم [[شیخ صدوق|صدوق]] و [[شیخ کلینی|كليني]] از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (ع) نقل نموده اند كه به [[يونس بن ظبيان كوفى|يونس بن ظبيان]] فرمود فاطمه(ع) نزد خداوند عزوجل نه اسم دارد. فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه، زهرا. سپس فرمود آيا مي داني معناي فاطمه چيست؟ يونس مي گويد گفتم مولاي من به من خبر دهيد. امام صادق (ع) فرمودند: او از هر شري جدا شده است و اگر [[امیرالمومنین|اميرالمومنين]] با او ازدواج نمي نمود تا قيامت براي او در روي زمين از آدم و بعد از او كفو و همتايي نمي بود. و نيز بيان كرد كه از حضرت صادق (ع) سوال نمودم كه چرا فاطمه (ع)‌ زهرا ناميده مي شود؟ امام صادق(ع) فرمودند: به اين دليل كه هر زمان در [[محراب]] عبادت مي ايستد نور او براي اهل آسمان مي درخشد چنان كه نور ستارگان براي اهل زمين مي درخشد.
 
  
[[علامه مجلسى|علامه مجلسي]] در كتاب شريف [[بحارالأنوار (کتاب)|بحار]] از [[مناقب ابن شهر آشوب (کتاب)|مناقب ابن شهر آشوب]] نقل نموده كه گويند [[کنیه|كنيه]] هاي فاطمه (ع) ام الحسن و ام الحسين و ام الائمه و ام أبيها مي باشد. برخي از اسامي و القاب آن حضرت عبارتند از:
+
دوران کودکی آن حضرت در محیط بسیار خطرناک و اوضاع بحرانی و انقلابی صدر اسلام بود در زمانی که یکی از افتخارات مردم جاهل آن زمان زنده به گور کردن دختران بود و رسول خدا در چنین زمانی دست دختر خود را می بوسید و می فرمود فاطمه پاره تن من است. زمانی که دعوت پیغمبر (ص) علنی شد اذیت و آذار دشمنان نیز شدت یافت.
1) انسيه: زني كه خصلت هاي خوب انساني در او متجلي است 2) بتول: زني پاك و دور از هر گونه آلودگي 3) تقيه: پاك و بي گناه 4) حبيبه: دوست و رفيق، دوست داشتني 5) حوراء: فرشته، زني كه خصلت هاي خوب فرشتگان را داراست 6) كوثر: خير فراوان، زني كه داراي خير فراوان و بركات بي شمار است 7) ريحانه: گل خوشبو و لطيف و مهربان.
+
فاطمه (ع) وقتی از خانه خارج می شد شاهد حوادث تلخی بود گاهی می دید پدرش را اذیت می کنند و ناسزایش می گویند اوضاع بحرانی و خطرناک و حوادث سهمیگن دوران زندگی فاطمه (ع) نه تنها خللی بر روح آن حضرت وارد نساخت بلکه بر عکس آن حضرت را برای هر گونه مبارزه ای آماده ساخت.
=فضائل فاطمه (ع)=
 
تنها رسول خدا (ص) و اميرالمومنين (ع) و امامان بعد از او كه علوم خود را از منبع [[وحی]] مي گرفته اند مي توانند شخصيت فاطمه را آن گونه كه سزاوار است بيان كنند و ديگران هر چه بگويند به اندازه شخصيت و استعداد خود گرفته اند و نخواهند توانست تمام شخصيت و مقام آن با نو را تبيين كنند، از اين رو بايد به سخنان رسول خدا (ص) و ائمه طاهرين مراجعه نمود تا بتوان فضايل و ارزشهاي آن با نوي يكتا عالم وجود را كه سرور زنان عالم و اسوه و پيشوا و بانوي نمونه عالم است بيان نمود. از همين رو علامه مجلسي در كتاب بحار از [[الخصال (کتاب)|خصال شيخ صدوق]] از [[امام رضا علیه السلام|حضرت رضا]](ع) نقل مي فرمايد كه رسول خدا (ص) فرمودند حسن و حسين بعد از من و بعد از پدرشان اميرالمومنين بهترين مردان روي زمين و مادر آنها فاطمه (ع) بهترين زنان عالم است. پيامبر (ص) نيز فرمودند: دخترم فاطمه (ص) اول كسي است كه داخل [[بهشت]] مي شود.
 
  
فاطمه (ع) حوراء انسيه اي است كه رسول خدا (ص) هر زمان مشتاق بوي بهشت مي شدند او را مي بوييدند و مي فرمودند «هر گاه فاطمه را مي بوسم‌‌، بوي درخت طوبي را از وي استشمام مي كنم».
+
روزگار سخت و نیز خرد سالی فاطمه (ع) طی شد و زمان ازدواج حضرت رسیده بود. در این زمان اسلام پیشرفت کرده بود و پیامبر شخص اول آن زمان بودند. حضرت فاطمه (ع) خواستگاران زیادی از اشراف و متمکنین داشتند اما رسول خدا فاطمه (ع) را برای [[امام علی علیه السلام|علی]] (ع) نگه داشته بود و دوست می داشت از جانب ایشان پیشنهاد بشود.
فاطمه (ع) عبد مطيع و بنده صالح پرورگار است كه رسول الله (ص) درباره وي فرمودند «خداوند قلب و جوارح دخترم را از ايمان و يقين پر كرده است».
+
سرانجام نیز ازدواج این دو روح آسمانی سرگرفت و رسول خدا بسیار مسرور گشتند. از همین رهگذر بود که ذریه و نسل پاک پیغمیر (ص) در وجود دخترش قرار گرفت و چنین مقدر شد که [[ائمه اطهار|امامان]] و پیشوایان و رهبران دینی اسلام از نسل زهرا (ع) به وجود آیند.
فاطمه (ع) بانوي برگزيده و عفيفه اي است كه خود مي فرمودند «بهترين چيز براي زن اين است كه نه او مردي را ببيند و نه مردي او را». و نيز مي فرمودند: «هنگامي زن قرب به پروردگار خواهد كرد كه در خانه اش پنهان شود».
 
==علم فاطمه (ع)==
 
فاطمه (ع) را از آن رو فاطمه ناميدند كه پروردگار از دانش خود آن قدر به او نوشاند كه از هر استادي بي نياز شد.
 
فاطمه (ع) به علي (ع) گفت: نزديك بيا، تا به تو از حوادث گذشته و حال و آينده تا روز قيامت، آن هنگام كه قيامت برپا مي شود خبر دهم. فاطمه را بدان سبب بتول ناميده اند كه از نظر فضل و دين و حسب، سرآمد تمامي زنان بود.
 
خداوند ده چيز را به ده زن تفضل كرد براي فاطمه (ع) دانش را؛ بهترين شاهد و نمونه بر علم بي كران زهرا(ع) همان [[خطبه]] ها و سخنراني هاي اوست به ويژه خطبه ي آن حضرت در [[مسجد النبی (ص)|مسجد مدينه]] در مقابل [[مهاجرین|مهاجر]] و [[انصار]] در احتجاج با [[ابوبکر|ابوبكر]]. اين خطبه همتاي خطبه هايي است كه [[امام علی علیه السلام|حضرت علي]] (ع) بيست و پنج سال بعد براي اهل [[کوفه|كوفه]] مي خواندند.
 
==ايمان فاطمه (ع)==
 
[[ایمان|ايمان]] همان عشق است و نفرت،‌ عشق در راه خدا و نفرت به خاطر او. ايمان همان رهبري و جهت دادن به عشق و نفرت است. ايمان حد قلبي مذهب است. آنان كه ايمان مي آورند از بزرگترين عشق ها براي خدا و از بالاترين محبت ها براي او برخوردار مي شوند. و فاطمه (ع) در اوج قله ي ايمان است و بهترين گواه بر وجود سراسر ايمان او يكي تأمل در زندگي و رفتار آن حضرت است و ديگري شهادت رسول خدا (ص) که فرمود: اي [[سلمان فارسی|سلمان]]! دخترم فاطمه آن چنان ايمان در اعماق دل و تمامي وجودش نفوذ كرده كه براي عبادت خدا، خود را از همه چيز فارغ مي سازد.
 
==عبادت فاطمه (ع)==
 
او در همه چيز بي همتا و بي نظير بود. در [[عبادت]] هم بي مانند بود. او سرآمد بكائين و توابين و خائفين قرار داشت و خدا دعاي او را بهتر از هر كسي استجابت مي كرد. او تا بدانجا رسيد كه بهترين زنان جهان و سرور زنان بهشت شد. [[امام حسن علیه السلام|امام حسن مجبتي]] (ع) مي فرمايند: ديدم مادرم شب جمعه در محراب به عبادت ايستاد و مدام [[رکوع|ركوع]] و [[سجده]] مي كرد تا صبح دميد.
 
[[حسن بصری|حسن بصري]] گويد در دنيا عابدتر از فاطمه نيست. او آن قدر براي نماز سرپا مي ايستاد كه پاهايش ورم مي كرد. او به هنگام عبادت آن چنان در عظمت حق غرق مي گشت و از خود بي خود مي شد كه از فكر عزيزان و فرزندان خويش نيز با تمامي علاقه اي كه به آنان داشت جدا مي شد از اين رو پروردگار نيز [[ملائكه|ملايكه]] اي را مي فرستاد تا گهواره ي فرزندان او را حركت دهند.
 
==زهد فاطمه (ع)==
 
[[زهد]] آزادي است، آزادي از هر آن چه رنگ تعلق به خود گيرد. زاهد كسي است كه به دنيا قانع نيست جايگاه بلندتري را طالب است. زهد [[اسلام]] زهد ترك نيست، زهد اخذ است. براي زهد فاطمه (ع) همين بس كه به راحتي از دنيا مي گذرد و براي رسيدن به قرب خدا از سر تمامي هستي خود بر مي خيزد و براي رسيدن به خوبي ها از خوشي ها مي گذرد.
 
براي زهد فاطمه (ع) از كجا بگويم. از خانه ساده اش يا از مهر و جهيزيه ي اندكش و يا از بخشش لباس عروسي و گلوبند با بركتش، همان گلوبندي كه گرسنه اي را سير كرد و برهنه اي را پوشاند و فقيري را بي نياز ساخت و بنده اي را آزاد كرد و سرانجام دوباره به نزد صاحبش بازگشت تا بازهم به جريان افتد و خيرات و بركات ادامه يابد.
 
در [[زیارتنامه|زيارتنامه]] آن حضرت نيز آمده است: او نه تنها زاهد بود، بلكه بالاتر از آن با زهد همدم و مأنوس بود. او راستي بريده و منقطع از دنيا و فاني در ذات خدا بود و راستي كه بتول زيبنده ي اوست. فاطمه (ع) به همگان مي فهماند كه ساده زيستي نه ويژه زمان فقر و ناداري بلكه فضيلتي است كه در تمام طول زندگاني، چه در زمان دارايي و چه هنگام ناداري، زمينه ساز آرامش فكري، موفقيت در بندگي و تقرب به خداست. اين اسوه حسنه با رفتار خويش به جهانيان اعلام مي دارد كه ارزش و منزلت آدمي به تجملات، تشريفات، لباس فاخر و آرايش هاي ظاهري نيست، بلكه ارزش انسان به تعالي روح و رنگ خدايي گرفتن است.
 
==عصمت فاطمه (ع)==
 
[[عصمت]] در لغت به معني مصونيت و محفوظ بودن است و معصوم كسي است كه از خطاء اشتباه و گناه در امان باشد.
 
عامل اين عصمت، آگاهي و آزادي است، آگاهي از همه ي راهها و آزادي از همه كشش ها، معصوم به راههاي آسمان واردتر از راههاي زمين است. و از همه ي هواها و هوس ها آزاد است. تلفيق آگاهي و آزادي مي شود عصمت و مبناي ولايت همين عصمت است.
 
براي اثبات عصمت فاطمه (ع) مي توان از آيات و احاديث متعددي مدد گرفت. از آيات به [[آیه تطهیر|آيه تطهير]]، [[آیه مباهله|مباهله]] و و از احاديث به رواياتي كه غضب او را غضب خدا و رسول مي داند. حضرت زهرا قطعاً عصمتي را كه انبياء و اولياء از آن برخوردار بوده اند داشته است زيرا كه در احاديث از جهت مقام و منزلت و نورانيت و ولايت همرديف با ايشان بلكه بالاتر بوده و او را كفو علي (ع) مي نامند. و در آيه تطهير [[اهل البیت|اهل بيت]] پيامبر را فاطمه، علي و حسن و حسين مي شمارند كه فرمود جز اين نيست كه خداوند خواسته است ناپاكي را از شما خاندان نبوت بزايد و شما را به طور كامل پاك و منزه گرداند.
 
==سيماي فاطمه در قرآن==
 
قريب 30 [[آیه|آيه]] در شأن [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا]] (ع) [[تأویل|تأويل]] شده است كه به مواردي از آن اشاره مي شود:
 
  
1) آيه شريفه ذوی القربي([[آیه مودت]]): هان اي پيامبر بگو: من از شما هيچ پاداشي بر رسالت خويش نمي خواهم جز دوست داشتن نزديكانم و هركس كار شايسته اي انجام دهد بر نيكي اش مي افزاييم منظور از قربي: [[امام علی علیه السلام|علي]] (ع)‌، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] (ع) [[امام حسن علیه السلام|حسن]] (ع)، [[امام حسین علیه السلام|حسين]] (ع) است. ([[سوره شوری|سوره شوري]]، آيه 23).
+
=نامها، القاب و کنیه‌ها=
  
2) [[آیه مباهله|آيه شريفه مباهله]]: (اي پيامبر) هر كه پس از اين دانشي كه به سوي تو فرود آمد، بازهم در مورد «عيسي» با تو چون و چرا نمود، بگو: بيايد تا ما پسران و بانوان و خودمان را فراخوانيم و شما نيز پسران وز نان و خودتان را فراخوانيد و آنگاه نفرين كنيم و لعنت خدا را برد دروغگويان قرار دهيم. ([[سوره آل عمران]]، آيه 61)
+
برای حضرت زهرا (ع) در نزد حق تعالی نام های بسیاری است و این نشان از عظمت مقام آن شهیده والامقام در نزد خداوند دارد. مرحوم [[شیخ صدوق|صدوق]] و [[شیخ کلینی|کلینی]] از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (ع) نقل نموده اند که به [[یونس بن ظبیان|یونس بن ظبیان]] فرمود فاطمه(ع) نزد خداوند عزوجل نه اسم دارد. فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا. سپس فرمود آیا می دانی معنای فاطمه چیست؟ یونس می گوید گفتم مولای من به من خبر دهید. امام صادق (ع) فرمودند: او از هر شری جدا شده است و اگر [[امیرالمومنین|امیرالمومنین]] با او ازدواج نمی نمود تا قیامت برای او در روی زمین از آدم و بعد از او کفو و همتایی نمی بود. و نیز بیان کرد که از حضرت صادق (ع) سوال نمودم که چرا فاطمه (ع)‌ زهرا نامیده می شود؟ امام صادق(ع) فرمودند: به این دلیل که هر زمان در [[محراب]] عبادت می ایستد نور او برای اهل آسمان می درخشد چنان که نور ستارگان برای اهل زمین می درخشد.
پيامبر از ميان تمام مردان مسلمان حضرت علي (ع) و از ميان تمام زنان مسلمان دخترش فاطمه (ع) و از ميان تمام كودكان مسلمان حسن (ع) و حسين (ع) را به همراه بود .
 
  
3) آيه شريفه هل أتي:
+
[[علامه مجلسى|علامه مجلسی]] در کتاب شریف [[بحارالأنوار (کتاب)|بحار]] از [[مناقب ابن شهر آشوب (کتاب)|مناقب ابن شهر آشوب]] نقل نموده که گویند [[کنیه|کنیه]] های فاطمه (ع) ام الحسن و ام الحسین و ام الائمه و ام أبیها می باشد. برخی از اسامی و القاب آن حضرت عبارتند از:
به عهد و [[نذر]] خود وفا مي كنند و از روزي كه شر و سختي اش را همه اهل محشر را فراگيرد مي ترسند و هم بر دوستي او (خدا) به فقير و طفل يتيم واسير طعام مي دهند و گويند ما فقط براي رضاي خدا به شما طعام مي دهيم و از شما هيچ پاداش و سپاسي هم نمي طلبيم ([[سوره انسان]]، آيه 7و 8 و 9).
+
۱) انسیه: زنی که خصلت های خوب انسانی در او متجلی است ۲) بتول: زنی پاک و دور از هر گونه آلودگی ۳) تقیه: پاک و بی گناه ۴) حبیبه: دوست و رفیق، دوست داشتنی ۵) حوراء: فرشته، زنی که خصلت های خوب فرشتگان را داراست ۶) کوثر: خیر فراوان، زنی که دارای خیر فراوان و برکات بی شمار است ۷) ریحانه: گل خوشبو و لطیف و مهربان.
دو فرزند گرانمايه فاطمه (ع)، حسن (ع) و حسين (ع) بيمار شدند. پيامبر به ديدار آن دو آمدند و به حضرت علي (ع) فرمودند براي بهبودي اينان نذري نماييد. حضرت علي (ع) به همراه بانوي بانوان و به پيروي از آنان [[فضه خدمتکار حضرت زهرا|فضه]] نذر كردند كه در صورت شفاء و بهبودي آنان 3 روز [[روزه]] بگيرند. در فاصله كمي بهبودي حاصل شد و اينان به نذر خود عمل نمودند و اين آيه در شأن ايشان نازل شد.
 
  
4) [[آیه نور|آيه مباركه نور]]: خداوند نور آسمانها و زمين است. وصف نور خداوند همانند چراغداني است كه در آن چراغي پرفروغ باشد و آن چراغ در حبابي قرار گيرد. حبابي شفاف و درخشنده، همچون اختري فروزان ([[سوره نور]]، آيه 35).
+
=سیمای حضرت فاطمه در قرآن=
منظور از مشكوه دختر پيامبر (ص) ‌ فاطمه (ع) است و واژه مصباح دو نور ديده اش حسن و حسين (ع) هستند. «كأنها كوكب دري» فاطمه در ميان زنان گيتي، بسان اختري نور افشان است.
 
==كرامات فاطمه (ع)==
 
[[معجزه|معجزات]] و كرامات فاطمه(ع) از هنگامي كه در شكم مادر بود آغاز مي شود. از همان هنگامي كه زنان مكه مادرش را كه با يتيمي بي چيز ازدواج كرده بود تنها گذارده بودند. او در همان تنهايي و غربت مادر، مونس او بود و او را تسلي مي داد. آن گاه كه به دنيا آمد نوري شرق و غرب عالم را فرا گرفت و تمامي خانه هاي مكه را پوشاند و در هنگام تولد لب به سخن گشود و به وحدانيت خدا و نبوت پدر و امامت شوهر و فرزندانش گواهي داد.
 
بارها اصحاب پيامبر ديدند كه آسياب سنگي خانه فاطمه (ع) مي گردد بدون آن كه كسي را بر سر آن بيابند. از تعجب نزد پيامبر (ص) رفته و داستان را بازگو مي كردند اما هر بار پيامبر (ص) تبسمي كرده و مي فرمود: آيا نمي دانيد كه خدا ملايكه اي دارد كه به محمد (ص) و آل محمد تا روز قيامت كمك مي كنند.
 
  
ابوعبيده از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]](ع) روايت مي كند: بعد از فوت رسول خدا (ص) فاطمه (ع) بسيار اندوهگين و بي تاب بود. از اين رو [[جبرئیل|جبرئيل]] هر روز تا هنگام شهادتش به نزد او مي آمد و او را تسليت مي داد و از جايگاه رسول (ص) و آن چه بر ذريه ي او خواهد گذشت و اخبار آينده او را با خبر مي كرد. علي هم آن ها را در صحيفه اي كه به مصحف فاطمه (ع) معروف است مي نوشت. مصحف فاطمه (ع) در واقع، يكي از تجليات علم بي نهايت الهي بر روح عظيم فاطمه مرضيه (ع) مي باشد كه بنابر روايات، اخبار گذشته و آينده تا خاتمه [[قیامت|قيامت]] در آن مصحف شريف موجود است، مصحف شريفي كه يكي از منابع اصلي علم [[ائمه اطهار|امامان]] مي باشد و پس از فاطمه (ع) دست به دست، از امامي به امام ديگر سپرده شده است تا اين كه در دست پاك [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام مهدی]] (عج) قرار يافته است. اين مقام فضيلتي بي نظير براي صديقه طاهره ي مي باشد، چرا كه سابقه نداشته است كه جبراييل جز با طبقه اول انبياي عظام چنين رفت و آمدهاي مكرري داشته باشد.
+
قریب ۳۰ [[آیه|آیه]] در شأن [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا]] (ع) [[تأویل|تأویل]] شده است که به مواردی از آن اشاره می شود:
==راستگويي فاطمه (ع)==
+
 
زندگي فاطمه (ع) بهترين گواه بر [[راستگویی و صداقت|صداقت]] و راستگويي اوست. از همين روست كه نامش را صدیقه ناميدند. يعني بسيار راستگو و كسي كه هرگز دروغ نگفته است. البته صديق معناي وسيع تر از اين دارد و به كسي كه نيت و قول و عملش با هم تطابق دارند گفته مي شود و به راستي كه فاطمه (ع) همين گونه بود و كاملترين مصداق آن. رسول خدا (ص) نيز با عنوان صادق و صدیقه از دختر خود نام مي برد.
+
۱) آیه شریفه ذوی القربی([[آيه مودت|آیه مودت]]): هان ای پیامبر بگو: من از شما هیچ پاداشی بر رسالت خویش نمی خواهم جز دوست داشتن نزدیکانم و هرکس کار شایسته ای انجام دهد بر نیکی اش می افزاییم منظور از قربی: [[امام علی علیه السلام|علی]] (ع)‌، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] (ع) [[امام حسن علیه السلام|حسن]] (ع)، [[امام حسین علیه السلام|حسین]] (ع) است. ([[سوره شوری|سوره شوری]]، آیه ۲۳).
==خشيت فاطمه (ع)==
+
 
خوف، ترس از عقاب و كوتاهي اعمال است و خشيت، ترس از عظمت و هيبت و در فاطمه (ع) اين هر دو جمع بود، آن گاه كه آيات 43 و 44 [[سوره حجر]] بر پيامبر نازل شد كه فرمود: و البته وعدگاه جميع آن مردم گمراه نيز آتش [[دوزخ]] خواهد بود كه آن دوزخ را هفت در است كه هر دري براي ورود دسته اي از گمراهان معين گرديده است. پيامبر سخت گريست و اصحاب از شدت گريه ي او گريستند اما نمي دانستند چه چيزي باعث شده آن حضرت اين گونه بگويند. از هيبت پيامبر (ص) كسي را جرأت سوال هم نبود از اين رو به سراغ فاطمه (ع) رفتند تا با آوردن او رسول خدا را آرام كنند.
+
۲) [[آیه مباهله|آیه شریفه مباهله]]: (ای پیامبر) هر که پس از این دانشی که به سوی تو فرود آمد، بازهم در مورد «عیسی» با تو چون و چرا نمود، بگو: بیاید تا ما پسران و بانوان و خودمان را فراخوانیم و شما نیز پسران وز نان و خودتان را فراخوانید و آنگاه نفرین کنیم و لعنت خدا را برد دروغگویان قرار دهیم. ([[سوره آل عمران]]، آیه ۶۱)
فاطمه (ع) آمد و به پدر گفت: فدايتان شوم چه شده است؟ اما همين كه رسول خدا (ص) جريان را گفت و آن آيات را بر او خواند به يك باره رنگ از رخسار فاطمه (ع) پريد و به روي خود زد و ناله برآورد كه: اي واي! واي بر كسي كه داخل آتش شود. فاطمه (ع) درخشيت خدا تا بدانجا رسيد كه هرگاه به نمازي ايستاد، از عظمت و هيب خداي سبحان نفس هايش به شماره مي افتاد.
+
پیامبر از میان تمام مردان مسلمان حضرت علی (ع) و از میان تمام زنان مسلمان دخترش فاطمه (ع) و از میان تمام کودکان مسلمان حسن (ع) و حسین (ع) را به همراه بود .
==شفاعت فاطمه (ع)==
+
 
روح هاي پركشيده و بزرگ تر از هستي، هرگز به فكر خود و دردهاي خودشان نيستند بلكه هميشه به ياد ديگران و رنج هايشان مي سوزند. و فاطمه (ع) اين پركشيده از تمامي هستي اين گونه بود و در اوج بود. او از همان ابتدا به فكر امت رسول الله (ص) بود چه در هنگام عقد و چه در هنگام [[حشر]]. در هنگام عقد به پدر مي گويد: پدر جان همه ي دخترها [[مهریه|مهريه]] خود را درهم و دينار قرار مي دهند، پس چه فرقي بين من با آن هاست، من مي خواهم مهريه خود را [[شفاعت]] از گنه كاران امت شما قرار دهم و اين درخواست مورد قبول خداي سبحان واقع مي شود.
+
۳) آیه شریفه هل أتی:
حضرت فاطمه (ع) به خاطر لطافت خاص روحي‌، مظهر تام و تمام رحمت الهي گشته است.
+
به عهد و [[نذر]] خود وفا می کنند و از روزی که شر و سختی اش را همه اهل محشر را فراگیرد می ترسند و هم بر دوستی او (خدا) به فقیر و طفل یتیم واسیر طعام می دهند و گویند ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی طلبیم ([[سوره انسان]]، آیه ۷و ۸ و ۹).
از آن جا كه رحمت و عطوفت خداوندي در وجود زن، بيشتر جلوه و بروز مي نمايد و در وجودي كه از همه چيز بريده و سراپا فناي در خدا گرديده است، به اوج تجلي مي رسد مي توان گفت: ريشه اي ترين و عميق ترين محبت ها، رحمت ها‌، رأفت ها، عطوفت ها و مغفرت هاي خداوند در وجود حضرت فاطمه (ع) تجلي كرده است. از همين روست كه آخرين و گسترده ترين شفاعت ها به دست مهربان حضرت فاطمه (ع) صورت مي پذيرد.
+
دو فرزند گرانمایه فاطمه (ع)، حسن (ع) و حسین (ع) بیمار شدند. پیامبر به دیدار آن دو آمدند و به حضرت علی (ع) فرمودند برای بهبودی اینان نذری نمایید. حضرت علی (ع) به همراه بانوی بانوان و به پیروی از آنان [[فضه خدمتکار حضرت زهرا|فضه]] نذر کردند که در صورت شفاء و بهبودی آنان ۳ روز [[روزه]] بگیرند. در فاصله کمی بهبودی حاصل شد و اینان به نذر خود عمل نمودند و این آیه در شأن ایشان نازل شد.
==ادب فاطمه (ع)==
+
 
برخورد فاطمه (ع) به گونه اي بود كه همه كس در همان نگاه اول‌ مجذوب ادب او مي شد. حسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آن چنان محسوس بود كه همه به آن اذعان داشتند. اين ادب محصول تربيت خداست، كه خدا خود به ترتيب اينان پرداخته است.
+
۴) [[آیه نور|آیه مبارکه نور]]: خداوند نور آسمانها و زمین است. وصف نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی پرفروغ باشد و آن چراغ در حبابی قرار گیرد. حبابی شفاف و درخشنده، همچون اختری فروزان ([[سوره نور]]، آیه ۳۵).
[[ام سلمه]] همسر رسول خدا (ص) مي گويد: پس از ازدواج با رسول خدا (ص) من عهده دار امور دخترش فاطمه شدم، اما به خدا قسم او با [[ادب]] تر و آگاه تر از من به همه ي مسايل بود. آن گاه كه رسول الله (ص) با فاطمه (ع) در مورد ازدواجش با علي (ع) به مشورت نشست، او گفت: «پدر جان! رأي، رأي شماست و شما بر من سزاوار تريد».
+
منظور از مشکوه دختر پیامبر (ص) فاطمه (ع) است و واژه مصباح دو نور دیده اش حسن و حسین (ع) هستند. «کأنها کوکب دری» فاطمه در میان زنان گیتی، بسان اختری نور افشان است.
==مواعظ فاطمه (ع)==
+
 
آدميت آدمي در گرو تحصيل دو دستاورد عظيم است: علم و ذكر، با علم از جهل ها جدا مي شويم و با ذكر از [[غفلت]] ها، انسان در يك مرحله جاهل است و محتاج دانستن، اما پس از يافتن و فهميدن ‌خطري ديگر بر سر راه است و آن غفلت و بي خبري است. در اين مرحله ديگر علم كارساز نيست كه ذكر و تذكر كارساز و چاره ي درد است. جوانه فكر آدمي اگر با آب ذكر آبياري نشود، خشك شده و از بين خواهد رفت.
+
=فضائل حضرت فاطمه=
 +
 
 +
تنها رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) و امامان بعد از او که علوم خود را از منبع [[وحی]] می گرفته اند می توانند شخصیت فاطمه را آن گونه که سزاوار است بیان کنند و دیگران هر چه بگویند به اندازه شخصیت و استعداد خود گرفته اند و نخواهند توانست تمام شخصیت و مقام آن با نو را تبیین کنند، از این رو باید به سخنان رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین مراجعه نمود تا بتوان فضایل و ارزشهای آن با نوی یکتا عالم وجود را که سرور زنان عالم و اسوه و پیشوا و بانوی نمونه عالم است بیان نمود. از همین رو علامه مجلسی در کتاب بحار از [[الخصال (کتاب)|خصال شیخ صدوق]] از [[امام رضا علیه السلام|حضرت رضا]](ع) نقل می فرماید که رسول خدا (ص) فرمودند حسن و حسین بعد از من و بعد از پدرشان امیرالمومنین بهترین مردان روی زمین و مادر آنها فاطمه (ع) بهترین زنان عالم است. پیامبر (ص) نیز فرمودند: دخترم فاطمه (ص) اول کسی است که داخل [[بهشت]] می شود.
 +
 
 +
فاطمه (ع) حوراء انسیه ای است که رسول خدا (ص) هر زمان مشتاق بوی بهشت می شدند او را می بوییدند و می فرمودند «هر گاه فاطمه را می بوسم‌‌، بوی درخت طوبی را از وی استشمام می کنم».
 +
فاطمه (ع) عبد مطیع و بنده صالح پرورگار است که رسول الله (ص) درباره وی فرمودند «خداوند قلب و جوارح دخترم را از ایمان و یقین پر کرده است».
 +
فاطمه (ع) بانوی برگزیده و عفیفه ای است که خود می فرمودند «بهترین چیز برای زن این است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را». و نیز می فرمودند: «هنگامی زن قرب به پروردگار خواهد کرد که در خانه اش پنهان شود».
 +
 
 +
'''علم فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
[[اهل البیت|اهل بیت]] (ع) مظهر تجلی صفات حق و گنجوران و خزان علم الهی می باشند و حضرت فاطمه (ع) عالمه ای است که علم خود را در مکتب و کلاسی نیاموخت جز آن که پرورش یافته دامان پیامبر اکرم (ص) و حامل [[وحی|وحی]] بود. مبانی اصیل و سخنان ژرفی که از حضرت فاطمه (ع) به جا مانده است خود حاکی از علم الهی ایشان است مثل خطبه ها، دعاها و برخی روایات. دلیل دیگر نقش تربیتی و سیره عملی حضرت در رابطه با تربیت فرزندان‌، همسر داری، هدایت و الگو بودن برای امت به ویژه زنان مسلمان‌، حاکی که از درجه والای دانش و علم آن حضرت می باشد. حضرت فاطمه (ع) بر بسیاری از [[علوم قرآن]] و مسائل و مطالب ادیان و شرایع پیشین آگاهی و احاطه داشت و خواندن و نوشتن نیز می دانست و نیز آن حضرت به سوالات مذهبی و [[احکام]] زنان پاسخ می داد.
 +
مصحف آن حضرت نیز دلایل دیگری بر ظرفیت بالای آن حضرت در پذیرش علوم و معارف الهی است که چون ظرف و مظروف باید مطابقت داشته باشند، بر ما معلوم می شود که حضرت فاطمه (ع) تا چه اندازه قدرت درک و جذب حقایق عالم خلقت را داشته اند. فاطمه (ع) را از آن رو فاطمه نامیدند که پروردگار از دانش خود آن قدر به او نوشاند که از هر استادی بی نیاز شد.
 +
فاطمه (ع) به علی (ع) گفت: نزدیک بیا، تا به تو از حوادث گذشته و حال و آینده تا روز قیامت، آن هنگام که قیامت برپا می شود خبر دهم. فاطمه را بدان سبب بتول نامیده اند که از نظر فضل و دین و حسب، سرآمد تمامی زنان بود.
 +
خداوند ده چیز را به ده زن تفضل کرد برای فاطمه (ع) دانش را؛ بهترین شاهد و نمونه بر علم بی کران زهرا(ع) همان [[خطبه]] ها و سخنرانی های اوست به ویژه خطبه آن حضرت در [[مسجد النبی (ص)|مسجد مدینه]] در مقابل [[مهاجرین|مهاجر]] و [[انصار]] در احتجاج با [[ابوبکر|ابوبکر]]. این خطبه همتای خطبه هایی است که [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] (ع) بیست و پنج سال بعد برای اهل [[کوفه|کوفه]] می خواندند.
 +
 
 +
'''ایمان فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
[[ایمان|ایمان]] همان عشق است و نفرت،‌ عشق در راه خدا و نفرت به خاطر او. ایمان همان رهبری و جهت دادن به عشق و نفرت است. ایمان حد قلبی مذهب است. آنان که ایمان می آورند از بزرگترین عشق ها برای خدا و از بالاترین محبت ها برای او برخوردار می شوند. و فاطمه (ع) در اوج قله ی ایمان است و بهترین گواه بر وجود سراسر ایمان او یکی تأمل در زندگی و رفتار آن حضرت است و دیگری شهادت رسول خدا (ص) که فرمود: ای [[سلمان فارسی|سلمان]]! دخترم فاطمه آن چنان ایمان در اعماق دل و تمامی وجودش نفوذ کرده که برای عبادت خدا، خود را از همه چیز فارغ می سازد.
 +
 
 +
'''عبادت فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
او در همه چیز بی همتا و بی نظیر بود. در [[عبادت]] هم بی مانند بود. او سرآمد بکائین و توابین و خائفین قرار داشت و خدا دعای او را بهتر از هر کسی استجابت می کرد. او تا بدانجا رسید که بهترین زنان جهان و سرور زنان بهشت شد. [[امام حسن علیه السلام|امام حسن مجبتی]] (ع) می فرمایند: دیدم مادرم شب جمعه در محراب به عبادت ایستاد و مدام [[رکوع|رکوع]] و [[سجده]] می کرد تا صبح دمید.
 +
[[حسن بصری|حسن بصری]] گوید در دنیا عابدتر از فاطمه نیست. او آن قدر برای نماز سرپا می ایستاد که پاهایش ورم می کرد. او به هنگام عبادت آن چنان در عظمت حق غرق می گشت و از خود بی خود می شد که از فکر عزیزان و فرزندان خویش نیز با تمامی علاقه ای که به آنان داشت جدا می شد از این رو پروردگار نیز [[ملائکه|ملایکه]] ای را می فرستاد تا گهواره ی فرزندان او را حرکت دهند.
 +
 
 +
'''زهد فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
[[زهد]] آزادی است، آزادی از هر آن چه رنگ تعلق به خود گیرد. زاهد کسی است که به دنیا قانع نیست جایگاه بلندتری را طالب است. زهد [[اسلام]] زهد ترک نیست، زهد اخذ است. برای زهد فاطمه (ع) همین بس که به راحتی از دنیا می گذرد و برای رسیدن به قرب خدا از سر تمامی هستی خود بر می خیزد و برای رسیدن به خوبی ها از خوشی ها می گذرد.
 +
برای زهد فاطمه (ع) از کجا بگویم. از خانه ساده اش یا از مهر و جهیزیه ی اندکش و یا از بخشش لباس عروسی و گلوبند با برکتش، همان گلوبندی که گرسنه ای را سیر کرد و برهنه ای را پوشاند و فقیری را بی نیاز ساخت و بنده ای را آزاد کرد و سرانجام دوباره به نزد صاحبش بازگشت تا بازهم به جریان افتد و خیرات و برکات ادامه یابد.
 +
در [[زیارتنامه|زیارتنامه]] آن حضرت نیز آمده است: او نه تنها زاهد بود، بلکه بالاتر از آن با زهد همدم و مأنوس بود. او راستی بریده و منقطع از دنیا و فانی در ذات خدا بود و راستی که بتول زیبنده ی اوست. فاطمه (ع) به همگان می فهماند که ساده زیستی نه ویژه زمان فقر و ناداری بلکه فضیلتی است که در تمام طول زندگانی، چه در زمان دارایی و چه هنگام ناداری، زمینه ساز آرامش فکری، موفقیت در بندگی و تقرب به خداست. این اسوه حسنه با رفتار خویش به جهانیان اعلام می دارد که ارزش و منزلت آدمی به تجملات، تشریفات، لباس فاخر و آرایش های ظاهری نیست، بلکه ارزش انسان به تعالی روح و رنگ خدایی گرفتن است.
 +
 
 +
'''عصمت فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
[[عصمت]] در لغت به معنی مصونیت و محفوظ بودن است و معصوم کسی است که از خطاء اشتباه و گناه در امان باشد.
 +
عامل این عصمت، آگاهی و آزادی است، آگاهی از همه ی راهها و آزادی از همه کشش ها، معصوم به راههای آسمان واردتر از راههای زمین است. و از همه ی هواها و هوس ها آزاد است. تلفیق آگاهی و آزادی می شود عصمت و مبنای ولایت همین عصمت است.
 +
برای اثبات عصمت فاطمه (ع) می توان از آیات و احادیث متعددی مدد گرفت. از آیات به [[آیه تطهیر|آیه تطهیر]]، [[آیه مباهله|مباهله]] و  … و از احادیث به روایاتی که غضب او را غضب خدا و رسول می داند. حضرت زهرا قطعاً عصمتی را که انبیاء و اولیاء از آن برخوردار بوده اند داشته است زیرا که در احادیث از جهت مقام و منزلت و نورانیت و ولایت همردیف با ایشان بلکه بالاتر بوده و او را کفو علی (ع) می نامند. و در آیه تطهیر [[اهل البیت|اهل بیت]] پیامبر را فاطمه، علی و حسن و حسین می شمارند که فرمود جز این نیست که خداوند خواسته است ناپاکی را از شما خاندان نبوت بزاید و شما را به طور کامل پاک و منزه گرداند.
 +
 
 +
'''حجاب فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
اسوه ی تمامی زنان عالم در [[حجاب]] و [[حیا|حیاء]]، حضرت فاطمه (ع) است. اوست کسی که زمانی که پدر بزرگوارش همراه با مرد نابینایی اجازه ورود به خانه آن حضرت را خواستند فرمودند اجازه دهید خودم را بپوشانم. پیامبر فرمودند: دخترم این مرد نابیناست و حضرت فاطمه (ع) فرمودند: پدرجان من که او را می بینم. و این اوج حیاء آن حضرت را می رساند که حتی خود را از یک مردم نابینا نیز می پوشاندند.
 +
آن حضرت حتی در آخرین لحظات حیات خود به فکر حجاب و مخفی بودن حجم بدنشان بعد از فوت بودند و زمانی که خادم ایشان نحوه ساخت [[تابوت]] را برای آن حضرت گفت، لبخند رضایتی بر لبان آن حضرت نشست. در سخن دیگری فرمودند: بهترین چیز برای یک زن این است که نه مردی او را دیده باشد و نه او مردی را ببیند. این چیزی نیست جز حیاء فاطمه (ع).
 +
 
 +
'''راستگویی فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
زندگی فاطمه (ع) بهترین گواه بر [[راستگویی و صداقت|صداقت]] و راستگویی اوست. از همین روست که نامش را صدیقه نامیدند. یعنی بسیار راستگو و کسی که هرگز دروغ نگفته است. البته صدیق معنای وسیع تر از این دارد و به کسی که نیت و قول و عملش با هم تطابق دارند گفته می شود و به راستی که فاطمه (ع) همین گونه بود و کاملترین مصداق آن. رسول خدا (ص) نیز با عنوان صادق و صدیقه از دختر خود نام می برد.
 +
 
 +
'''خشیت فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
خوف، ترس از عقاب و کوتاهی اعمال است و خشیت، ترس از عظمت و هیبت و در فاطمه (ع) این هر دو جمع بود، آن گاه که آیات ۴۳ و ۴۴ [[سوره حجر]] بر پیامبر نازل شد که فرمود: و البته وعدگاه جمیع آن مردم گمراه نیز آتش [[دوزخ]] خواهد بود که آن دوزخ را هفت در است که هر دری برای ورود دسته ای از گمراهان معین گردیده است. پیامبر سخت گریست و اصحاب از شدت گریه ی او گریستند اما نمی دانستند چه چیزی باعث شده آن حضرت این گونه بگویند. از هیبت پیامبر (ص) کسی را جرأت سوال هم نبود از این رو به سراغ فاطمه (ع) رفتند تا با آوردن او رسول خدا را آرام کنند.
 +
فاطمه (ع) آمد و به پدر گفت: فدایتان شوم چه شده است؟ اما همین که رسول خدا (ص) جریان را گفت و آن آیات را بر او خواند به یک باره رنگ از رخسار فاطمه (ع) پرید و به روی خود زد و ناله برآورد که: ای وای! وای بر کسی که داخل آتش شود. فاطمه (ع) درخشیت خدا تا بدانجا رسید که هرگاه به نمازی ایستاد، از عظمت و هیب خدای سبحان نفس هایش به شماره می افتاد.
 +
 
 +
'''شفاعت فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
روح های پرکشیده و بزرگ تر از هستی، هرگز به فکر خود و دردهای خودشان نیستند بلکه همیشه به یاد دیگران و رنج هایشان می سوزند. و فاطمه (ع) این پرکشیده از تمامی هستی این گونه بود و در اوج بود. او از همان ابتدا به فکر امت رسول الله (ص) بود چه در هنگام عقد و چه در هنگام [[حشر]]. در هنگام عقد به پدر می گوید: پدر جان همه ی دخترها [[مهریه|مهریه]] خود را درهم و دینار قرار می دهند، پس چه فرقی بین من با آن هاست، من می خواهم مهریه خود را [[شفاعت]] از گنه کاران امت شما قرار دهم و این درخواست مورد قبول خدای سبحان واقع می شود.
 +
حضرت فاطمه (ع) به خاطر لطافت خاص روحی‌، مظهر تام و تمام رحمت الهی گشته است.
 +
از آن جا که رحمت و عطوفت خداوندی در وجود زن، بیشتر جلوه و بروز می نماید و در وجودی که از همه چیز بریده و سراپا فنای در خدا گردیده است، به اوج تجلی می رسد می توان گفت: ریشه ای ترین و عمیق ترین محبت ها، رحمت ها‌، رأفت ها، عطوفت ها و مغفرت های خداوند در وجود حضرت فاطمه (ع) تجلی کرده است. از همین روست که آخرین و گسترده ترین شفاعت ها به دست مهربان حضرت فاطمه (ع) صورت می پذیرد.
 +
 
 +
'''ادب فاطمه (ع):'''
 +
 
 +
برخورد فاطمه (ع) به گونه ای بود که همه کس در همان نگاه اول‌ مجذوب ادب او می شد. حسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آن چنان محسوس بود که همه به آن اذعان داشتند. این ادب محصول تربیت خداست، که خدا خود به ترتیب اینان پرداخته است.
 +
[[ام سلمه]] همسر رسول خدا (ص) می گوید: پس از ازدواج با رسول خدا (ص) من عهده دار امور دخترش فاطمه شدم، اما به خدا قسم او با [[ادب]] تر و آگاه تر از من به همه ی مسایل بود. آن گاه که رسول الله (ص) با فاطمه (ع) در مورد ازدواجش با علی (ع) به مشورت نشست، او گفت: «پدر جان! رأی، رأی شماست و شما بر من سزاوار ترید».
 +
 
 +
=کرامات حضرت فاطمه=
 +
 
 +
[[معجزه|معجزات]] و کرامات فاطمه(ع) از هنگامی که در شکم مادر بود آغاز می شود. از همان هنگامی که زنان مکه مادرش را که با یتیمی بی چیز ازدواج کرده بود تنها گذارده بودند. او در همان تنهایی و غربت مادر، مونس او بود و او را تسلی می داد. آن گاه که به دنیا آمد نوری شرق و غرب عالم را فرا گرفت و تمامی خانه های مکه را پوشاند و در هنگام تولد لب به سخن گشود و به وحدانیت خدا و نبوت پدر و امامت شوهر و فرزندانش گواهی داد.
 +
بارها اصحاب پیامبر دیدند که آسیاب سنگی خانه فاطمه (ع) می گردد بدون آن که کسی را بر سر آن بیابند. از تعجب نزد پیامبر (ص) رفته و داستان را بازگو می کردند اما هر بار پیامبر (ص) تبسمی کرده و می فرمود: آیا نمی دانید که خدا ملایکه ای دارد که به محمد (ص) و آل محمد تا روز قیامت کمک می کنند.
 +
 
 +
ابوعبیده از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]](ع) روایت می کند: بعد از فوت رسول خدا (ص) فاطمه (ع) بسیار اندوهگین و بی تاب بود. از این رو [[جبرئیل|جبرئیل]] هر روز تا هنگام شهادتش به نزد او می آمد و او را تسلیت می داد و از جایگاه رسول (ص) و آن چه بر ذریه ی او خواهد گذشت و اخبار آینده او را با خبر می کرد. علی هم آن ها را در صحیفه ای که به مصحف فاطمه (ع) معروف است می نوشت. مصحف فاطمه (ع) در واقع، یکی از تجلیات علم بی نهایت الهی بر روح عظیم فاطمه مرضیه (ع) می باشد که بنابر روایات، اخبار گذشته و آینده تا خاتمه [[قیامت|قیامت]] در آن مصحف شریف موجود است، مصحف شریفی که یکی از منابع اصلی علم [[ائمه اطهار|امامان]] می باشد و پس از فاطمه (ع) دست به دست، از امامی به امام دیگر سپرده شده است تا این که در دست پاک [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام مهدی]] (عج) قرار یافته است. این مقام فضیلتی بی نظیر برای صدیقه طاهره ی می باشد، چرا که سابقه نداشته است که جبراییل جز با طبقه اول انبیای عظام چنین رفت و آمدهای مکرری داشته باشد.
 +
 
 +
=مواعظ حضرت فاطمه=
 +
 
 +
آدمیت آدمی در گرو تحصیل دو دستاورد عظیم است: علم و ذکر، با علم از جهل ها جدا می شویم و با ذکر از [[غفلت]] ها، انسان در یک مرحله جاهل است و محتاج دانستن، اما پس از یافتن و فهمیدن ‌خطری دیگر بر سر راه است و آن غفلت و بی خبری است. در این مرحله دیگر علم کارساز نیست که ذکر و تذکر کارساز و چاره ی درد است. جوانه فکر آدمی اگر با آب ذکر آبیاری نشود، خشک شده و از بین خواهد رفت.
 
چند موعظه از مواعظ روج بخش حضرت فاطمه (ع):  
 
چند موعظه از مواعظ روج بخش حضرت فاطمه (ع):  
  
1) كسي كه عبادت هاي خالصانه خود را به سوي خدا فرستد پروردگار بزرگ برترين مصلحت او را به سوي او فرو خواهد فرستاد. حضرت مي فرمايند كه علاوه بر اخلاص در عبادت بايد زمينه هاي ديگر نيز وجود داشته باشد در بعضي مواقع عبادت خالصانه است ولي بعضي از گناهان دعا را حبس مي كنند مانند [[حسد]] و [[عجب]] و [[كبر]] مانع از رفعت حتي دعايي كه سالم است مي شود. پس علاوه بر اخلاص بايد زمينه هاي ديگر را نيز آمده كرد.  
+
۱) کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد پروردگار بزرگ برترین مصلحت او را به سوی او فرو خواهد فرستاد. حضرت می فرمایند که علاوه بر اخلاص در عبادت باید زمینه های دیگر نیز وجود داشته باشد در بعضی مواقع عبادت خالصانه است ولی بعضی از گناهان دعا را حبس می کنند مانند [[حسد]] و [[عجب]] و [[کبر]] مانع از رفعت حتی دعایی که سالم است می شود. پس علاوه بر اخلاص باید زمینه های دیگر را نیز آمده کرد.
 +
 
 +
۲) بهترین شما کسانی هستند که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان ترند و همرانشان را اکرام کرده و بزرگ می دارند. آدم ها به خاطر راحت و برتری طلبی، دیگران را زیربار می کشند و آن ها که زرنگ تر هستند بار خود را با منت بر شانه های دیگران می گذارند. وقتی آدمی بیشتر فهمید، زرنگی را در این می بیند که خالی و با ظرفیت خنثی حرکت نکند، این جاست که منت می پذیرد، البته این منت با اکرام و عزت و مهربانی است.
 +
 
 +
۳) در خدمت مادر خود باش که بهشت زیر پای مادران است.
 +
 
 +
۴) فاطمه از رسول خدا (ص) روایت می کند: شش چیز از [[مروت]] است، سه تای آن در حضور و سه دیگر در سفر، آن سه که در حضور است [[تلاوت قرآن]]، آباد کردن [[مسجد|مساجد]] و معاشرت کردن با برادران دینی برای خدا‌، اما آن سه که در سفر است بخشیدن توشه، حسن خلق و [[مزاح]] در غیر معصیت خداوند.
  
2) بهترين شما كساني هستند كه در برخورد با مردم نرم تر و مهربان ترند و همرانشان را اكرام كرده و بزرگ مي دارند. آدم ها به خاطر راحت و برتري طلبي، ديگران را زيربار مي كشند و آن ها كه زرنگ تر هستند بار خود را با منت بر شانه هاي ديگران مي گذارند. وقتي آدمي بيشتر فهميد، زرنگي را در اين مي بيند كه خالي و با ظرفيت خنثي حركت نكند، اين جاست كه منت مي پذيرد، البته اين منت با اكرام و عزت و مهرباني است.  
+
۵) روزه دار به [[روزه]] داری خود عمل نکرده است، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را نگاه نداشته باشد.
  
3) در خدمت مادر خود باش كه بهشت زير پاي مادران است.
+
=کلام آخر=
  
4) فاطمه از رسول خدا (ص) روايت مي كند: شش چيز از [[مروت]] است، سه تاي آن در حضور و سه ديگر در سفر، آن سه كه در حضور است [[تلاوت قرآن]]، آباد كردن [[مسجد|مساجد]] و معاشرت كردن با برادران ديني براي خدا‌، اما آن سه كه در سفر است بخشيدن توشه، حسن خلق و [[مزاح]] در غير معصيت خداوند.
+
فاطمه (ع) اقیانوسی ژرف است که اندیشه اندیشمندان عالم را در غواصی اقیانوس ناکرانمند کوثر جز حیران و شیفتگی چاره ای نیست. آری فاطمه (ع) مجهوله القدر است، همان گونه که مخفیه القبر است. منزلت و قدر او مجهول و نهان است، همان سان که تربت و قبر او مخفی و پنهان است.
 +
او از آن روی فاطمه نامیده شده است که مردمان از شناخت حقیقت او بسی جدا افتاده اند. از این روی پی بری به کنه ذات فاطمه لاهوتی، به همان اندازه بعید و دست نایافتی است که آگاهی از ذات ربوبی.  
  
5) روزه دار به [[روزه]] داري خود عمل نكرده است، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را نگاه نداشته باشد.
+
این نوشته قطره ای از اقیانوس کوثر است که تا عالم، عالم است جای تحقیق و بحث و گفت و گو در مورد بعدی از ابعاد وجودی حضرت فاطمه (ع) است.
==مقام علمي فاطمه (ع)==
+
در مقام او همین بس که خداوند عالمیان تولدش را بر پیامبر (ص) مبارک قلمداد کرده او را خیر کثیر نامید. و [[سوره کوثر|سوره کوثر]] را در شأن آن حضرت نازل کرد. این بزرگوار خود از ارزشها و درجات والایی برخوردار است که هرگز در وجود دیگر زنان عالم پیدا نشده است. این مقاله مختصری است از آن همه فضلیت و حب و عشقی است که از آن بانو در دل موج می زند.
[[اهل البیت|اهل بيت]] (ع) مظهر تجلي صفات حق و گنجوران و خزان علم الهي مي باشند و حضرت فاطمه (ع) عالمه اي است كه علم خود را در مكتب و كلاسي نياموخت جز آن كه پرورش يافته دامان پيامبر اكرم (ص) و حامل [[وحی|وحي]] بود. مباني اصيل و سخنان ژرفي كه از حضرت فاطمه (ع) به جا مانده است خود حاكي از علم الهي ايشان است مثل خطبه ها، دعاها و برخی روايات. دليل ديگر نقش تربيتي و سيره عملي حضرت در رابطه با تربيت فرزندان‌، همسر داري، هدايت و الگو بودن براي امت به ويژه زنان مسلمان‌، حاكي كه از درجه والاي دانش و علم آن حضرت مي باشد. حضرت فاطمه (ع) بر بسياري از [[علوم قرآن]] و مسائل و مطالب اديان و شرايع پيشين آگاهي و احاطه داشت و خواندن و نوشتن نيز مي دانست و نيز آن حضرت به سوالات مذهبي و [[احكام]] زنان پاسخ مي داد.
 
مصحف آن حضرت نيز دلايل ديگري بر ظرفيت بالاي آن حضرت در پذيرش علوم و معارف الهي است كه چون ظرف و مظروف بايد مطابقت داشته باشند، بر ما معلوم مي شود كه حضرت فاطمه (ع) تا چه اندازه قدرت درك و جذب حقايق عالم خلقت را داشته اند.
 
==حجاب فاطمه (ع)==
 
اسوه ي تمامي زنان عالم در [[حجاب]] و [[حیا|حياء]]، حضرت فاطمه (ع) است. اوست كسي كه زماني كه پدر بزرگوارش همراه با مرد نابينايي اجازه ورود به خانه آن حضرت را خواستند فرمودند اجازه دهيد خودم را بپوشانم. پيامبر فرمودند: دخترم اين مرد نابيناست و حضرت فاطمه (ع) فرمودند: پدرجان من كه او را مي بينم. و اين اوج حياء آن حضرت را مي رساند كه حتي خود را از يك مردم نابينا نيز مي پوشاندند.
 
آن حضرت حتي در آخرين لحظات حيات خود به فكر حجاب و مخفي بودن حجم بدنشان بعد از فوت بودند و زماني كه خادم ايشان نحوه ساخت [[تابوت]] را براي آن حضرت گفت، لبخند رضايتي بر لبان آن حضرت نشست. در سخن ديگري فرمودند: بهترين چيز براي يك زن اين است كه نه مردي او را ديده باشد و نه او مردي را ببيند. اين چيزي نيست جز حياء فاطمه (ع).
 
==كلام آخر==
 
فاطمه (ع) اقيانوسي ژرف است كه انديشه انديشمندان عالم را در غواصي اقيانوس ناكرانمند كوثر جز حيران و شيفتگي چاره اي نيست. آري فاطمه (ع) مجهوله القدر است، همان گونه كه مخفيه القبر است. منزلت و قدر او مجهول و نهان است، همان سان كه تربت و قبر او مخفي و پنهان است.
 
او از آن روي فاطمه ناميده شده است كه مردمان از شناخت حقيقت او بسي جدا افتاده اند. از اين روي پي بري به كنه ذات فاطمه لاهوتي، به همان اندازه بعيد و دست نايافتي است كه آگاهي از ذات ربوبي. اين نوشته قطره اي از اقيانوس كوثر است كه تا عالم، عالم است جاي تحقيق و بحث و گفت و گو در مورد بعدي از ابعاد وجودي حضرت فاطمه (ع) است.
 
در مقام او همين بس كه خداوند عالميان تولدش را بر پيامبر (ص) مبارك قلمداد كرده او را خير كثير ناميد. و [[سوره کوثر|سوره كوثر]] را در شأن آن حضرت نازل كرد. اين بزرگوار خود از ارزشها و درجات والايي برخوردار است كه هرگز در وجود ديگر زنان عالم پيدا نشده است. اين مقاله مختصري است از آن همه فضليت و حب و عشقي است كه از آن بانو در دل موج مي زند.
 
  
 
=منابع=
 
=منابع=
  
* - اميني، ابراهيم (1373) بانوي نمونه اسلام فاطمه زهرا عليه السلام انتشارات شفق.
+
*امینی، ابراهیم (۱۳۷۳) بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا علیها السلام، انتشارات شفق.
* - ساطع، محبوبه (1381) نور آسماني: تاريخ و تحليل زندگاني حضرت زهرا (س) انتشارات فرهنگ مردم.
+
*ساطع، محبوبه (۱۳۸۱) نور آسمانی: تاریخ و تحلیل زندگانی حضرت زهرا (س)، انتشارات فرهنگ مردم.
* - پورسيد آقايي، سيد مسعود (1381) چشمه در بستر، تحليلي از زمان شناسي حضرت زهرا عليه السلام، انتشارات حضور.
+
*پورسید آقایی، سید مسعود (۱۳۸۱) چشمه در بستر، تحلیلی از زمان شناسی حضرت زهرا علیه السلام، انتشارات حضور.
* - سعادت پرور، علي (1388) جلوه نور، پرتوي از فضائل معنوي فاطمه زهرا عليه السلام / انتشارات رويداد.
+
*سعادت پرور، علی (۱۳۸۸) جلوه نور، پرتوی از فضائل معنوی فاطمه زهرا علیه السلام، انتشارات رویداد.
* - مصباح يزدي، محمد تقي (1388) جامي از زلال كوثر انتشارات موسسه آموزش و پژوهشي امام خميني.
+
*مصباح یزدی، محمد تقی (۱۳۸۸) جامی از زلال کوثر، انتشارات موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی.
* - گواهي، زهرا (1373)، مقام علمي و كرامات حضرت زهرا (عليه السلام) انتشارات طليعه.
+
*گواهی، زهرا (۱۳۷۳)، مقام علمی و کرامات حضرت زهرا (علیه السلام)، انتشارات طلیعه.
* - حسيني بهارانچي، سيد محمد (1381)، اسوه النساء - بانوي نمونه عالم انتشارات دفتر تبلغيات اسلامي حوزه علميه قم.
+
*حسینی بهارانچی، سید محمد (۱۳۸۱)، اسوه النساء - بانوی نمونه عالم، انتشارات دفتر تبلغیات اسلامی حوزه علمیه قم.
* - تاج لنگرودي، محمد مهدي (1378) اخلاق حضرت فاطمه (س) انتشارت واعظ.
+
*تاج لنگرودی، محمد مهدی (۱۳۷۸) اخلاق حضرت فاطمه (س)، انتشارت واعظ.
* - رسولي ، هاشم (1378) نمايي از زندگاني حضرت زهرا (س) و زينب كبري (س) انتشارات سفير صبح.
+
*رسولی ، هاشم (۱۳۷۸) نمایی از زندگانی حضرت زهرا (س) و زینب کبری (س)، انتشارات سفیر صبح.
* - موسوي كاشمري، سيد مهدي (1389) مقاله حضرت زهرا (س)، الگوي ابرار سايت شهر مجازي قرآن كريم وابسته به دانشگاه مجازي المصطفي.
+
*موسوی کاشمری، سید مهدی (۱۳۸۹) مقاله حضرت زهرا (س)، الگوی ابرار، سایت شهر مجازی قرآن کریم وابسته به دانشگاه مجازی المصطفی.
* - علامه مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار.
+
*علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار.
  
 
[[رده:حضرت فاطمه سلام الله علیها]]
 
[[رده:حضرت فاطمه سلام الله علیها]]
 
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
 
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۳

حضرت صدیقه طاهره، دخت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ستایشگران بی شمار دارد و از فضایل، مناقب و مقامات عالیه او ستایش های فراوانی شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وی را ستوده‌اند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: او پاره تن من است و او قلب من است که میان دو پهلوی من قرار دارد؛ پس کسی که او را اذیت کرده و کسی که مرا بیازارد خداوند را آزرده است.

مقدمه

زهرا (ع) کوثر خداست. لیله القدر خداست. جلوه ی جمال خدا و تفسیر جلال خداست. زهرا (ع) ادامه رسول است و همتای علی. حضرت زهرا (ع) در رأس تمام بانوان اسلام قرار دارد زیرا او تنها بانویی است که پدرش معصوم‌، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده است. محیط پرورش و زندگی حضرت زهرا (ع) محیط عصمت و طهارت بوده است. اوست که معرف نهایت کمال زن است و اوج عروج یک انسان. چشمه ی غدیر در باغ دستان پرتوان او به بلوغی رسید و غدیریان از دامان عصمت او به رویشی رسیدند. کودکی خویش را در خانه شخص اول اسلام یعنی پیغمبر برگزیده ای که تحت تربیت مستقیم پروردگار جهان قرارداشت طی کرد. دوران خانه داری و بچه داری را در خانه دومین شخصیت ممتاز اسلام یعنی علی بن ابی طالب (ع) گذراند. در این دوران کوتاه دو پسر معصوم یعنی حسن (ع) و حسین (ع) را تربیت کرد و دو دختر شجاع و فداکار مانند زینب و ام کلثوم به جامعه تحویل داد.

از ولادت تا شهادت

فاطمه (ع) شاگرد مکتب محمد (صلی الله علیه وآله) است از خردسالی تا واپسین ساعات حیات آن گاه که کودکی است خرد از معلم بزرگ جهان محمد مصطفی (ص) درس زندگی می آموزد. از نزدیک رستن نهال عظیم دانش راستی و حقیقت را نظاره می کند و در جان شیرین زخم جانکاه حقیقت را احساس می کند. او از مربی آدمیان درس توحید و یقین‌، ایمان، تقوا، صبر، اتصال و قرب به خدارا نیک می آموزد.

در تاریخ تولد حضرت فاطمه (ع) در بین علمای اسلام اختلاف است اما مرحوم کلینی در کتاب کافی می گوید: فاطمه (ع) پنج سال بعد از بعثت متولد شد و چون از دنیا رحلت نمود هیجده سال و هفتاد و پنج روز داشت و هفتاد و پنج روز بعد از پدر خود زنده بود. در کتاب «دلائل الامامه» طبری و «بحار الانوار» علامه مجلسی از ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: فاطمه (ع) در روز بیستم جمادی الآخر سال چهل و پنجم از ولادت پیامبر به دنیا آمد و هشت سال در مکه و ده سال در مدینه با پدر خود زندگی نمود و بعد از رحلت پیامبر هفتاد و پنج روز زنده بود و روز سه شنبه سوم جمادی الآخر سال یازده هجرت از دنیا رحلت نمود.

مادر فاطمه (ع) زنی بود به نام خدیجه دختر خویلد. خدیجه در یکی از خانواده های اصیل و شریف قریش به دنیا آمد و تربیت یافت. افراد خانواده اش همه دانشمند و فداکار و روحانی و حمایت کننده از خانه کعبه بودند. در تعریف و توصیف پدر فاطمه (ع) احتیاجی به توصیف نیست زیرا شخصیت فوق العاده و عظمت روحی و اخلاق پسندیده و همت عالی و فداکاری و شجاعت رسول خدا (ص) سرآمد تمامی افراد بشر است.

دوران کودکی آن حضرت در محیط بسیار خطرناک و اوضاع بحرانی و انقلابی صدر اسلام بود در زمانی که یکی از افتخارات مردم جاهل آن زمان زنده به گور کردن دختران بود و رسول خدا در چنین زمانی دست دختر خود را می بوسید و می فرمود فاطمه پاره تن من است. زمانی که دعوت پیغمبر (ص) علنی شد اذیت و آذار دشمنان نیز شدت یافت. فاطمه (ع) وقتی از خانه خارج می شد شاهد حوادث تلخی بود گاهی می دید پدرش را اذیت می کنند و ناسزایش می گویند اوضاع بحرانی و خطرناک و حوادث سهمیگن دوران زندگی فاطمه (ع) نه تنها خللی بر روح آن حضرت وارد نساخت بلکه بر عکس آن حضرت را برای هر گونه مبارزه ای آماده ساخت.

روزگار سخت و نیز خرد سالی فاطمه (ع) طی شد و زمان ازدواج حضرت رسیده بود. در این زمان اسلام پیشرفت کرده بود و پیامبر شخص اول آن زمان بودند. حضرت فاطمه (ع) خواستگاران زیادی از اشراف و متمکنین داشتند اما رسول خدا فاطمه (ع) را برای علی (ع) نگه داشته بود و دوست می داشت از جانب ایشان پیشنهاد بشود. سرانجام نیز ازدواج این دو روح آسمانی سرگرفت و رسول خدا بسیار مسرور گشتند. از همین رهگذر بود که ذریه و نسل پاک پیغمیر (ص) در وجود دخترش قرار گرفت و چنین مقدر شد که امامان و پیشوایان و رهبران دینی اسلام از نسل زهرا (ع) به وجود آیند.

نامها، القاب و کنیه‌ها

برای حضرت زهرا (ع) در نزد حق تعالی نام های بسیاری است و این نشان از عظمت مقام آن شهیده والامقام در نزد خداوند دارد. مرحوم صدوق و کلینی از امام صادق (ع) نقل نموده اند که به یونس بن ظبیان فرمود فاطمه(ع) نزد خداوند عزوجل نه اسم دارد. فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا. سپس فرمود آیا می دانی معنای فاطمه چیست؟ یونس می گوید گفتم مولای من به من خبر دهید. امام صادق (ع) فرمودند: او از هر شری جدا شده است و اگر امیرالمومنین با او ازدواج نمی نمود تا قیامت برای او در روی زمین از آدم و بعد از او کفو و همتایی نمی بود. و نیز بیان کرد که از حضرت صادق (ع) سوال نمودم که چرا فاطمه (ع)‌ زهرا نامیده می شود؟ امام صادق(ع) فرمودند: به این دلیل که هر زمان در محراب عبادت می ایستد نور او برای اهل آسمان می درخشد چنان که نور ستارگان برای اهل زمین می درخشد.

علامه مجلسی در کتاب شریف بحار از مناقب ابن شهر آشوب نقل نموده که گویند کنیه های فاطمه (ع) ام الحسن و ام الحسین و ام الائمه و ام أبیها می باشد. برخی از اسامی و القاب آن حضرت عبارتند از: ۱) انسیه: زنی که خصلت های خوب انسانی در او متجلی است ۲) بتول: زنی پاک و دور از هر گونه آلودگی ۳) تقیه: پاک و بی گناه ۴) حبیبه: دوست و رفیق، دوست داشتنی ۵) حوراء: فرشته، زنی که خصلت های خوب فرشتگان را داراست ۶) کوثر: خیر فراوان، زنی که دارای خیر فراوان و برکات بی شمار است ۷) ریحانه: گل خوشبو و لطیف و مهربان.

سیمای حضرت فاطمه در قرآن

قریب ۳۰ آیه در شأن حضرت زهرا (ع) تأویل شده است که به مواردی از آن اشاره می شود:

۱) آیه شریفه ذوی القربی(آیه مودت): هان ای پیامبر بگو: من از شما هیچ پاداشی بر رسالت خویش نمی خواهم جز دوست داشتن نزدیکانم و هرکس کار شایسته ای انجام دهد بر نیکی اش می افزاییم منظور از قربی: علی (ع)‌، فاطمه (ع) حسن (ع)، حسین (ع) است. (سوره شوری، آیه ۲۳).

۲) آیه شریفه مباهله: (ای پیامبر) هر که پس از این دانشی که به سوی تو فرود آمد، بازهم در مورد «عیسی» با تو چون و چرا نمود، بگو: بیاید تا ما پسران و بانوان و خودمان را فراخوانیم و شما نیز پسران وز نان و خودتان را فراخوانید و آنگاه نفرین کنیم و لعنت خدا را برد دروغگویان قرار دهیم. (سوره آل عمران، آیه ۶۱) پیامبر از میان تمام مردان مسلمان حضرت علی (ع) و از میان تمام زنان مسلمان دخترش فاطمه (ع) و از میان تمام کودکان مسلمان حسن (ع) و حسین (ع) را به همراه بود .

۳) آیه شریفه هل أتی: به عهد و نذر خود وفا می کنند و از روزی که شر و سختی اش را همه اهل محشر را فراگیرد می ترسند و هم بر دوستی او (خدا) به فقیر و طفل یتیم واسیر طعام می دهند و گویند ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی طلبیم (سوره انسان، آیه ۷و ۸ و ۹). دو فرزند گرانمایه فاطمه (ع)، حسن (ع) و حسین (ع) بیمار شدند. پیامبر به دیدار آن دو آمدند و به حضرت علی (ع) فرمودند برای بهبودی اینان نذری نمایید. حضرت علی (ع) به همراه بانوی بانوان و به پیروی از آنان فضه نذر کردند که در صورت شفاء و بهبودی آنان ۳ روز روزه بگیرند. در فاصله کمی بهبودی حاصل شد و اینان به نذر خود عمل نمودند و این آیه در شأن ایشان نازل شد.

۴) آیه مبارکه نور: خداوند نور آسمانها و زمین است. وصف نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی پرفروغ باشد و آن چراغ در حبابی قرار گیرد. حبابی شفاف و درخشنده، همچون اختری فروزان (سوره نور، آیه ۳۵). منظور از مشکوه دختر پیامبر (ص) ‌ فاطمه (ع) است و واژه مصباح دو نور دیده اش حسن و حسین (ع) هستند. «کأنها کوکب دری» فاطمه در میان زنان گیتی، بسان اختری نور افشان است.

فضائل حضرت فاطمه

تنها رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) و امامان بعد از او که علوم خود را از منبع وحی می گرفته اند می توانند شخصیت فاطمه را آن گونه که سزاوار است بیان کنند و دیگران هر چه بگویند به اندازه شخصیت و استعداد خود گرفته اند و نخواهند توانست تمام شخصیت و مقام آن با نو را تبیین کنند، از این رو باید به سخنان رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین مراجعه نمود تا بتوان فضایل و ارزشهای آن با نوی یکتا عالم وجود را که سرور زنان عالم و اسوه و پیشوا و بانوی نمونه عالم است بیان نمود. از همین رو علامه مجلسی در کتاب بحار از خصال شیخ صدوق از حضرت رضا(ع) نقل می فرماید که رسول خدا (ص) فرمودند حسن و حسین بعد از من و بعد از پدرشان امیرالمومنین بهترین مردان روی زمین و مادر آنها فاطمه (ع) بهترین زنان عالم است. پیامبر (ص) نیز فرمودند: دخترم فاطمه (ص) اول کسی است که داخل بهشت می شود.

فاطمه (ع) حوراء انسیه ای است که رسول خدا (ص) هر زمان مشتاق بوی بهشت می شدند او را می بوییدند و می فرمودند «هر گاه فاطمه را می بوسم‌‌، بوی درخت طوبی را از وی استشمام می کنم». فاطمه (ع) عبد مطیع و بنده صالح پرورگار است که رسول الله (ص) درباره وی فرمودند «خداوند قلب و جوارح دخترم را از ایمان و یقین پر کرده است». فاطمه (ع) بانوی برگزیده و عفیفه ای است که خود می فرمودند «بهترین چیز برای زن این است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را». و نیز می فرمودند: «هنگامی زن قرب به پروردگار خواهد کرد که در خانه اش پنهان شود».

علم فاطمه (ع):

اهل بیت (ع) مظهر تجلی صفات حق و گنجوران و خزان علم الهی می باشند و حضرت فاطمه (ع) عالمه ای است که علم خود را در مکتب و کلاسی نیاموخت جز آن که پرورش یافته دامان پیامبر اکرم (ص) و حامل وحی بود. مبانی اصیل و سخنان ژرفی که از حضرت فاطمه (ع) به جا مانده است خود حاکی از علم الهی ایشان است مثل خطبه ها، دعاها و برخی روایات. دلیل دیگر نقش تربیتی و سیره عملی حضرت در رابطه با تربیت فرزندان‌، همسر داری، هدایت و الگو بودن برای امت به ویژه زنان مسلمان‌، حاکی که از درجه والای دانش و علم آن حضرت می باشد. حضرت فاطمه (ع) بر بسیاری از علوم قرآن و مسائل و مطالب ادیان و شرایع پیشین آگاهی و احاطه داشت و خواندن و نوشتن نیز می دانست و نیز آن حضرت به سوالات مذهبی و احکام زنان پاسخ می داد. مصحف آن حضرت نیز دلایل دیگری بر ظرفیت بالای آن حضرت در پذیرش علوم و معارف الهی است که چون ظرف و مظروف باید مطابقت داشته باشند، بر ما معلوم می شود که حضرت فاطمه (ع) تا چه اندازه قدرت درک و جذب حقایق عالم خلقت را داشته اند. فاطمه (ع) را از آن رو فاطمه نامیدند که پروردگار از دانش خود آن قدر به او نوشاند که از هر استادی بی نیاز شد. فاطمه (ع) به علی (ع) گفت: نزدیک بیا، تا به تو از حوادث گذشته و حال و آینده تا روز قیامت، آن هنگام که قیامت برپا می شود خبر دهم. فاطمه را بدان سبب بتول نامیده اند که از نظر فضل و دین و حسب، سرآمد تمامی زنان بود. خداوند ده چیز را به ده زن تفضل کرد برای فاطمه (ع) دانش را؛ بهترین شاهد و نمونه بر علم بی کران زهرا(ع) همان خطبه ها و سخنرانی های اوست به ویژه خطبه آن حضرت در مسجد مدینه در مقابل مهاجر و انصار در احتجاج با ابوبکر. این خطبه همتای خطبه هایی است که حضرت علی (ع) بیست و پنج سال بعد برای اهل کوفه می خواندند.

ایمان فاطمه (ع):

ایمان همان عشق است و نفرت،‌ عشق در راه خدا و نفرت به خاطر او. ایمان همان رهبری و جهت دادن به عشق و نفرت است. ایمان حد قلبی مذهب است. آنان که ایمان می آورند از بزرگترین عشق ها برای خدا و از بالاترین محبت ها برای او برخوردار می شوند. و فاطمه (ع) در اوج قله ی ایمان است و بهترین گواه بر وجود سراسر ایمان او یکی تأمل در زندگی و رفتار آن حضرت است و دیگری شهادت رسول خدا (ص) که فرمود: ای سلمان! دخترم فاطمه آن چنان ایمان در اعماق دل و تمامی وجودش نفوذ کرده که برای عبادت خدا، خود را از همه چیز فارغ می سازد.

عبادت فاطمه (ع):

او در همه چیز بی همتا و بی نظیر بود. در عبادت هم بی مانند بود. او سرآمد بکائین و توابین و خائفین قرار داشت و خدا دعای او را بهتر از هر کسی استجابت می کرد. او تا بدانجا رسید که بهترین زنان جهان و سرور زنان بهشت شد. امام حسن مجبتی (ع) می فرمایند: دیدم مادرم شب جمعه در محراب به عبادت ایستاد و مدام رکوع و سجده می کرد تا صبح دمید. حسن بصری گوید در دنیا عابدتر از فاطمه نیست. او آن قدر برای نماز سرپا می ایستاد که پاهایش ورم می کرد. او به هنگام عبادت آن چنان در عظمت حق غرق می گشت و از خود بی خود می شد که از فکر عزیزان و فرزندان خویش نیز با تمامی علاقه ای که به آنان داشت جدا می شد از این رو پروردگار نیز ملایکه ای را می فرستاد تا گهواره ی فرزندان او را حرکت دهند.

زهد فاطمه (ع):

زهد آزادی است، آزادی از هر آن چه رنگ تعلق به خود گیرد. زاهد کسی است که به دنیا قانع نیست جایگاه بلندتری را طالب است. زهد اسلام زهد ترک نیست، زهد اخذ است. برای زهد فاطمه (ع) همین بس که به راحتی از دنیا می گذرد و برای رسیدن به قرب خدا از سر تمامی هستی خود بر می خیزد و برای رسیدن به خوبی ها از خوشی ها می گذرد. برای زهد فاطمه (ع) از کجا بگویم. از خانه ساده اش یا از مهر و جهیزیه ی اندکش و یا از بخشش لباس عروسی و گلوبند با برکتش، همان گلوبندی که گرسنه ای را سیر کرد و برهنه ای را پوشاند و فقیری را بی نیاز ساخت و بنده ای را آزاد کرد و سرانجام دوباره به نزد صاحبش بازگشت تا بازهم به جریان افتد و خیرات و برکات ادامه یابد. در زیارتنامه آن حضرت نیز آمده است: او نه تنها زاهد بود، بلکه بالاتر از آن با زهد همدم و مأنوس بود. او راستی بریده و منقطع از دنیا و فانی در ذات خدا بود و راستی که بتول زیبنده ی اوست. فاطمه (ع) به همگان می فهماند که ساده زیستی نه ویژه زمان فقر و ناداری بلکه فضیلتی است که در تمام طول زندگانی، چه در زمان دارایی و چه هنگام ناداری، زمینه ساز آرامش فکری، موفقیت در بندگی و تقرب به خداست. این اسوه حسنه با رفتار خویش به جهانیان اعلام می دارد که ارزش و منزلت آدمی به تجملات، تشریفات، لباس فاخر و آرایش های ظاهری نیست، بلکه ارزش انسان به تعالی روح و رنگ خدایی گرفتن است.

عصمت فاطمه (ع):

عصمت در لغت به معنی مصونیت و محفوظ بودن است و معصوم کسی است که از خطاء اشتباه و گناه در امان باشد. عامل این عصمت، آگاهی و آزادی است، آگاهی از همه ی راهها و آزادی از همه کشش ها، معصوم به راههای آسمان واردتر از راههای زمین است. و از همه ی هواها و هوس ها آزاد است. تلفیق آگاهی و آزادی می شود عصمت و مبنای ولایت همین عصمت است. برای اثبات عصمت فاطمه (ع) می توان از آیات و احادیث متعددی مدد گرفت. از آیات به آیه تطهیر، مباهله و … و از احادیث به روایاتی که غضب او را غضب خدا و رسول می داند. حضرت زهرا قطعاً عصمتی را که انبیاء و اولیاء از آن برخوردار بوده اند داشته است زیرا که در احادیث از جهت مقام و منزلت و نورانیت و ولایت همردیف با ایشان بلکه بالاتر بوده و او را کفو علی (ع) می نامند. و در آیه تطهیر اهل بیت پیامبر را فاطمه، علی و حسن و حسین می شمارند که فرمود جز این نیست که خداوند خواسته است ناپاکی را از شما خاندان نبوت بزاید و شما را به طور کامل پاک و منزه گرداند.

حجاب فاطمه (ع):

اسوه ی تمامی زنان عالم در حجاب و حیاء، حضرت فاطمه (ع) است. اوست کسی که زمانی که پدر بزرگوارش همراه با مرد نابینایی اجازه ورود به خانه آن حضرت را خواستند فرمودند اجازه دهید خودم را بپوشانم. پیامبر فرمودند: دخترم این مرد نابیناست و حضرت فاطمه (ع) فرمودند: پدرجان من که او را می بینم. و این اوج حیاء آن حضرت را می رساند که حتی خود را از یک مردم نابینا نیز می پوشاندند. آن حضرت حتی در آخرین لحظات حیات خود به فکر حجاب و مخفی بودن حجم بدنشان بعد از فوت بودند و زمانی که خادم ایشان نحوه ساخت تابوت را برای آن حضرت گفت، لبخند رضایتی بر لبان آن حضرت نشست. در سخن دیگری فرمودند: بهترین چیز برای یک زن این است که نه مردی او را دیده باشد و نه او مردی را ببیند. این چیزی نیست جز حیاء فاطمه (ع).

راستگویی فاطمه (ع):

زندگی فاطمه (ع) بهترین گواه بر صداقت و راستگویی اوست. از همین روست که نامش را صدیقه نامیدند. یعنی بسیار راستگو و کسی که هرگز دروغ نگفته است. البته صدیق معنای وسیع تر از این دارد و به کسی که نیت و قول و عملش با هم تطابق دارند گفته می شود و به راستی که فاطمه (ع) همین گونه بود و کاملترین مصداق آن. رسول خدا (ص) نیز با عنوان صادق و صدیقه از دختر خود نام می برد.

خشیت فاطمه (ع):

خوف، ترس از عقاب و کوتاهی اعمال است و خشیت، ترس از عظمت و هیبت و در فاطمه (ع) این هر دو جمع بود، آن گاه که آیات ۴۳ و ۴۴ سوره حجر بر پیامبر نازل شد که فرمود: و البته وعدگاه جمیع آن مردم گمراه نیز آتش دوزخ خواهد بود که آن دوزخ را هفت در است که هر دری برای ورود دسته ای از گمراهان معین گردیده است. پیامبر سخت گریست و اصحاب از شدت گریه ی او گریستند اما نمی دانستند چه چیزی باعث شده آن حضرت این گونه بگویند. از هیبت پیامبر (ص) کسی را جرأت سوال هم نبود از این رو به سراغ فاطمه (ع) رفتند تا با آوردن او رسول خدا را آرام کنند. فاطمه (ع) آمد و به پدر گفت: فدایتان شوم چه شده است؟ اما همین که رسول خدا (ص) جریان را گفت و آن آیات را بر او خواند به یک باره رنگ از رخسار فاطمه (ع) پرید و به روی خود زد و ناله برآورد که: ای وای! وای بر کسی که داخل آتش شود. فاطمه (ع) درخشیت خدا تا بدانجا رسید که هرگاه به نمازی ایستاد، از عظمت و هیب خدای سبحان نفس هایش به شماره می افتاد.

شفاعت فاطمه (ع):

روح های پرکشیده و بزرگ تر از هستی، هرگز به فکر خود و دردهای خودشان نیستند بلکه همیشه به یاد دیگران و رنج هایشان می سوزند. و فاطمه (ع) این پرکشیده از تمامی هستی این گونه بود و در اوج بود. او از همان ابتدا به فکر امت رسول الله (ص) بود چه در هنگام عقد و چه در هنگام حشر. در هنگام عقد به پدر می گوید: پدر جان همه ی دخترها مهریه خود را درهم و دینار قرار می دهند، پس چه فرقی بین من با آن هاست، من می خواهم مهریه خود را شفاعت از گنه کاران امت شما قرار دهم و این درخواست مورد قبول خدای سبحان واقع می شود. حضرت فاطمه (ع) به خاطر لطافت خاص روحی‌، مظهر تام و تمام رحمت الهی گشته است. از آن جا که رحمت و عطوفت خداوندی در وجود زن، بیشتر جلوه و بروز می نماید و در وجودی که از همه چیز بریده و سراپا فنای در خدا گردیده است، به اوج تجلی می رسد می توان گفت: ریشه ای ترین و عمیق ترین محبت ها، رحمت ها‌، رأفت ها، عطوفت ها و مغفرت های خداوند در وجود حضرت فاطمه (ع) تجلی کرده است. از همین روست که آخرین و گسترده ترین شفاعت ها به دست مهربان حضرت فاطمه (ع) صورت می پذیرد.

ادب فاطمه (ع):

برخورد فاطمه (ع) به گونه ای بود که همه کس در همان نگاه اول‌ مجذوب ادب او می شد. حسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آن چنان محسوس بود که همه به آن اذعان داشتند. این ادب محصول تربیت خداست، که خدا خود به ترتیب اینان پرداخته است. ام سلمه همسر رسول خدا (ص) می گوید: پس از ازدواج با رسول خدا (ص) من عهده دار امور دخترش فاطمه شدم، اما به خدا قسم او با ادب تر و آگاه تر از من به همه ی مسایل بود. آن گاه که رسول الله (ص) با فاطمه (ع) در مورد ازدواجش با علی (ع) به مشورت نشست، او گفت: «پدر جان! رأی، رأی شماست و شما بر من سزاوار ترید».

کرامات حضرت فاطمه

معجزات و کرامات فاطمه(ع) از هنگامی که در شکم مادر بود آغاز می شود. از همان هنگامی که زنان مکه مادرش را که با یتیمی بی چیز ازدواج کرده بود تنها گذارده بودند. او در همان تنهایی و غربت مادر، مونس او بود و او را تسلی می داد. آن گاه که به دنیا آمد نوری شرق و غرب عالم را فرا گرفت و تمامی خانه های مکه را پوشاند و در هنگام تولد لب به سخن گشود و به وحدانیت خدا و نبوت پدر و امامت شوهر و فرزندانش گواهی داد. بارها اصحاب پیامبر دیدند که آسیاب سنگی خانه فاطمه (ع) می گردد بدون آن که کسی را بر سر آن بیابند. از تعجب نزد پیامبر (ص) رفته و داستان را بازگو می کردند اما هر بار پیامبر (ص) تبسمی کرده و می فرمود: آیا نمی دانید که خدا ملایکه ای دارد که به محمد (ص) و آل محمد تا روز قیامت کمک می کنند.

ابوعبیده از امام صادق(ع) روایت می کند: بعد از فوت رسول خدا (ص) فاطمه (ع) بسیار اندوهگین و بی تاب بود. از این رو جبرئیل هر روز تا هنگام شهادتش به نزد او می آمد و او را تسلیت می داد و از جایگاه رسول (ص) و آن چه بر ذریه ی او خواهد گذشت و اخبار آینده او را با خبر می کرد. علی هم آن ها را در صحیفه ای که به مصحف فاطمه (ع) معروف است می نوشت. مصحف فاطمه (ع) در واقع، یکی از تجلیات علم بی نهایت الهی بر روح عظیم فاطمه مرضیه (ع) می باشد که بنابر روایات، اخبار گذشته و آینده تا خاتمه قیامت در آن مصحف شریف موجود است، مصحف شریفی که یکی از منابع اصلی علم امامان می باشد و پس از فاطمه (ع) دست به دست، از امامی به امام دیگر سپرده شده است تا این که در دست پاک امام مهدی (عج) قرار یافته است. این مقام فضیلتی بی نظیر برای صدیقه طاهره ی می باشد، چرا که سابقه نداشته است که جبراییل جز با طبقه اول انبیای عظام چنین رفت و آمدهای مکرری داشته باشد.

مواعظ حضرت فاطمه

آدمیت آدمی در گرو تحصیل دو دستاورد عظیم است: علم و ذکر، با علم از جهل ها جدا می شویم و با ذکر از غفلت ها، انسان در یک مرحله جاهل است و محتاج دانستن، اما پس از یافتن و فهمیدن ‌خطری دیگر بر سر راه است و آن غفلت و بی خبری است. در این مرحله دیگر علم کارساز نیست که ذکر و تذکر کارساز و چاره ی درد است. جوانه فکر آدمی اگر با آب ذکر آبیاری نشود، خشک شده و از بین خواهد رفت. چند موعظه از مواعظ روج بخش حضرت فاطمه (ع):

۱) کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد پروردگار بزرگ برترین مصلحت او را به سوی او فرو خواهد فرستاد. حضرت می فرمایند که علاوه بر اخلاص در عبادت باید زمینه های دیگر نیز وجود داشته باشد در بعضی مواقع عبادت خالصانه است ولی بعضی از گناهان دعا را حبس می کنند مانند حسد و عجب و کبر مانع از رفعت حتی دعایی که سالم است می شود. پس علاوه بر اخلاص باید زمینه های دیگر را نیز آمده کرد.

۲) بهترین شما کسانی هستند که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان ترند و همرانشان را اکرام کرده و بزرگ می دارند. آدم ها به خاطر راحت و برتری طلبی، دیگران را زیربار می کشند و آن ها که زرنگ تر هستند بار خود را با منت بر شانه های دیگران می گذارند. وقتی آدمی بیشتر فهمید، زرنگی را در این می بیند که خالی و با ظرفیت خنثی حرکت نکند، این جاست که منت می پذیرد، البته این منت با اکرام و عزت و مهربانی است.

۳) در خدمت مادر خود باش که بهشت زیر پای مادران است.

۴) فاطمه از رسول خدا (ص) روایت می کند: شش چیز از مروت است، سه تای آن در حضور و سه دیگر در سفر، آن سه که در حضور است تلاوت قرآن، آباد کردن مساجد و معاشرت کردن با برادران دینی برای خدا‌، اما آن سه که در سفر است بخشیدن توشه، حسن خلق و مزاح در غیر معصیت خداوند.

۵) روزه دار به روزه داری خود عمل نکرده است، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را نگاه نداشته باشد.

کلام آخر

فاطمه (ع) اقیانوسی ژرف است که اندیشه اندیشمندان عالم را در غواصی اقیانوس ناکرانمند کوثر جز حیران و شیفتگی چاره ای نیست. آری فاطمه (ع) مجهوله القدر است، همان گونه که مخفیه القبر است. منزلت و قدر او مجهول و نهان است، همان سان که تربت و قبر او مخفی و پنهان است. او از آن روی فاطمه نامیده شده است که مردمان از شناخت حقیقت او بسی جدا افتاده اند. از این روی پی بری به کنه ذات فاطمه لاهوتی، به همان اندازه بعید و دست نایافتی است که آگاهی از ذات ربوبی.

این نوشته قطره ای از اقیانوس کوثر است که تا عالم، عالم است جای تحقیق و بحث و گفت و گو در مورد بعدی از ابعاد وجودی حضرت فاطمه (ع) است. در مقام او همین بس که خداوند عالمیان تولدش را بر پیامبر (ص) مبارک قلمداد کرده او را خیر کثیر نامید. و سوره کوثر را در شأن آن حضرت نازل کرد. این بزرگوار خود از ارزشها و درجات والایی برخوردار است که هرگز در وجود دیگر زنان عالم پیدا نشده است. این مقاله مختصری است از آن همه فضلیت و حب و عشقی است که از آن بانو در دل موج می زند.

منابع

  • امینی، ابراهیم (۱۳۷۳) بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا علیها السلام، انتشارات شفق.
  • ساطع، محبوبه (۱۳۸۱) نور آسمانی: تاریخ و تحلیل زندگانی حضرت زهرا (س)، انتشارات فرهنگ مردم.
  • پورسید آقایی، سید مسعود (۱۳۸۱) چشمه در بستر، تحلیلی از زمان شناسی حضرت زهرا علیه السلام، انتشارات حضور.
  • سعادت پرور، علی (۱۳۸۸) جلوه نور، پرتوی از فضائل معنوی فاطمه زهرا علیه السلام، انتشارات رویداد.
  • مصباح یزدی، محمد تقی (۱۳۸۸) جامی از زلال کوثر، انتشارات موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی.
  • گواهی، زهرا (۱۳۷۳)، مقام علمی و کرامات حضرت زهرا (علیه السلام)، انتشارات طلیعه.
  • حسینی بهارانچی، سید محمد (۱۳۸۱)، اسوه النساء - بانوی نمونه عالم، انتشارات دفتر تبلغیات اسلامی حوزه علمیه قم.
  • تاج لنگرودی، محمد مهدی (۱۳۷۸) اخلاق حضرت فاطمه (س)، انتشارت واعظ.
  • رسولی ، هاشم (۱۳۷۸) نمایی از زندگانی حضرت زهرا (س) و زینب کبری (س)، انتشارات سفیر صبح.
  • موسوی کاشمری، سید مهدی (۱۳۸۹) مقاله حضرت زهرا (س)، الگوی ابرار، سایت شهر مجازی قرآن کریم وابسته به دانشگاه مجازی المصطفی.
  • علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار.