عيسى بن عبدالله قمى: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
==تولد عیسی بن عبدالله==
+
'''عیسى بن عبدالله قمى''' روایتگر اخبار و معارف [[اهل بیت]] علیهم‌السلام از خاندان معروف اشعرى بود و بنابر آنچه از شواهد مختلف بدست مى آید، وى در نیمه اول از قرن دوم در [[قم]] چشم به جهان گشود. از اخبار زیادى استفاده مى شود که محل زندگى او در قم بود، اما هر چند گاه، براى فراگیرى معارف و [[احکام]] دین، به [[مدینه]] مسافرت مى کرد و به حضور [[امام صادق]] علیه‌السلام مى رسید. بعضى علمای [[علم رجال|رجال]] به صراحت گفته اند که او مورد اعتماد و اطمینان است، بلکه بالاتر از وثاقت را که «[[عدالت]]» است، براى او ثابت کرده اند.<ref> تنقیح الرجال، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref>
 
 
عيسى بن عبدالله قمى روايتگر اخبار و معارف [[اهل بيت]] علیهم‌السلام از خاندان معروف اشعرى بود و بنابر آنچه از شواهد مختلف بدست مى آيد، وى در نيمه اول از قرن دوم در [[قم]] چشم به جهان گشود.
 
  
 
==شأن و مقام عیسی بن عبدالله==
 
==شأن و مقام عیسی بن عبدالله==
  
اين محدث بزرگوار، از چهره هاى دانشمندان شيعى بود و در اين باره بين اصحاب تراجم اختلافى به چشم نمى خورد و تمام علماء بزرگوارى كه در شرح حال راويان اخبار، قلم فرسايى كرده اند، نام عيسى را نيز ذكر كرده اند؛ اما ستايش يا انتقادى خاص درباره او ملاحظه نشده است و همين اندازه كه يك محدث، معروف باشد اما درباره او سخنى به خوبى يا بدى حاكى از ستايش يا مذمت نيامده باشد، به نظر بعضى از بزرگان، نشانه خوبى و صداقت آن شخص است.<ref>خلاصة الاقوال، ص 123.</ref>
+
این [[محدث]] بزرگوار، از چهره هاى دانشمندان [[شیعه|شیعى]] بود و در این باره بین اصحاب تراجم اختلافى به چشم نمى خورد و تمام علماء بزرگوارى که در شرح حال راویان اخبار، قلم زده اند، نام عیسى را نیز ذکر کرده اند؛ اما ستایش یا انتقادى خاص درباره او ملاحظه نشده است و همین اندازه که یک محدث، معروف باشد اما درباره او سخنى به خوبى یا بدى حاکى از ستایش یا مذمت نیامده باشد، به نظر بعضى از بزرگان، نشانه خوبى و صداقت آن شخص است.<ref>خلاصة الاقوال، ص ۱۲۳.</ref>
  
[[علامه حلى]] از يكى از دانشمندان علم تراجم نقل مى كند كه او مى نويسد: «عيسى بن عبدالله مانند پدرش است و عيسى در نزد [[امام صادق]] علیه‌السلام از احترام و منزلت خاصى برخوردار بود».<ref> همان.
+
عیسى از یاران [[امام صادق علیه السلام|امام جعفرصادق]] علیه‌السلام و [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى]] علیه‌السلام بود. [[علامه حلى]] از یکى از دانشمندان علم تراجم نقل مى کند که او مى نویسد: «عیسى بن عبدالله مانند پدرش است و عیسى در نزد امام صادق علیه‌السلام از احترام و منزلت خاصى برخوردار بود».<ref> همان.
</ref> اين سخن اشاره به رواياتى دارد كه به آن خواهيم پرداخت.
+
</ref>  
  
==عيسى بن عبدالله قمى يار امام==
+
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]] مى نویسد: «عیسى بن عبدالله از امام ابى عبدالله و ابى الحسن روایت مى کند».<ref> رجال نجاشى، ص ۲۱۰.</ref> [[شیخ طوسى]] او را در شمار اصحاب امام صادق علیه‌السلام به حساب آورده است.<ref>رجال شیخ، ص ۲۵۹.</ref> و جمعى دیگر این موضوع را در کتاب‌هاى خود یادآورى کرده اند.<ref>رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۱؛ امالى مفید، چاپ جامعه مدرسین، ص ۱۴۰؛ تنقیح الرجال، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref>
  
عيسى از ياران امام جعفرصادق علیه‌السلام و امام موسى  علیه‌السلام بود و نجاشى مى نويسد: «عيسى بن عبدالله از امام ابى عبدالله و ابى الحسن روايت مى كند».<ref> رجال نجاشى، ص 210.</ref> [[شيخ طوسى]] او را در شمار اصحاب [[امام صادق]] علیه‌السلام به حساب آورده است.<ref>رجال شيخ، ص 259.</ref> و جمعى ديگر اين موضوع را در كتاب‌هاى خود يادآورى كرده اند.<ref>رجال كشى، ج 2، ص 621؛ امالى مفيد، چاپ جامعه مدرسين، ص 140؛ تنقيح الرجال، ج 2، ص 361.</ref>
+
مطمئن ترین راه براى شناخت و پى بردن به شخصیت و بزرگى یک راوى، نظر و عنایت امام [[معصوم]] علیه‌السلام است. در رابطه با عیسى باید دید آیا امام سلام الله علیه تعریفى از وى داشته است؟ براى این کار باید به روایات و اخبار مراجعه کرد.  
  
==مورد اطمینان بودن عيسى==
+
دو نفر از بزرگترین عالمان [[شیعه|شیعه]] از «[[یونس بن یعقوب|یونس بن یعقوب]]» که وکیل [[امام کاظم]] علیه‌السلام و از یاران خاص حضرت صادق علیه‌السلام بود، نقل مى کنند که یونس گفت: من در [[مدینه]] بودم که دیدم حضرت صادق علیه‌السلام از سمت روبروى من مى آید. در یکى از کوچه ها با امام برخورد کردم. به من فرمود: «اى یونس! به خانه ما برو، زیرا یکى از مردانى که از ما «[[اهل البیت|اهل بیت]]» است، در خانه منتظر است، به خانه امام آمدم. دیدم مردى در نزدیکى درب منزل امام نشسته است، پرسیدم: تو کیستى؟ پاسخ داد: مردى از اهل [[قم]] هستم. همچنان گرم صحبت با او بودم که حضرت با سرعت هر چه تمام با همان مرکبى که سوار بودند، آمد و داخل خانه شد و از ما دو نفر خواست داخل شویم. آن‌گاه به من رو کرد و فرمود: «اى یونس! فکر مى کنم باور کردن آنچه درباره عیسى بن عبدالله گفتم، بر تو مشکل بود. عرض کردم: بلى، به خدا قسم، جانم فدایت، عیسى مردى از قم است! حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: «اى یونس! عیسى بن عبدالله از ما اهل بیت است چه زنده باشد و چه از دنیا برود».<ref>رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۴؛ امالى مفید، ص ۱۴۰؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۹۲؛ معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۹۴.</ref>
  
در كلام جمعى از گزارش دهندگان صراحتى درباره وثاقت و اعتماد بر او يافت نمى شود، هر چند بعضى به صراحت گفته اند كه او مورد اعتماد و اطمينان است، بلكه بالاتر از وثاقت را كه «عدالت» است، براى او ثابت كرده اند.<ref> تنقيح الرجال، ج ص 361.</ref>
+
این تعبیرات بسیار رسا، زیبا و صریح است و نشانه نهایت اعتماد امام به این محدث و عالم بزرگوار قمی است. مرحوم [[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویى]]، با تمام دقت نظرى که در احوالات روایتگران [[شیعه]] دارد، بعد از ذکر این حدیث مى نویسد: «این روایت براى اثبات بزرگى و منزلت رفیع او کفایت مى کند».<ref> معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۹۴.</ref>
  
==عيسى از منظر امام علیه‌السلام==
+
این سخن امام علیه‌السلام مانند سخنى است که [[امام باقر]] علیه‌السلام درباره [[سلمان فارسی|سلمان]] فرمود، آنگاه که فردى نزد امام علیه‌السلام وقتى خواست نام سلمان را بر زبان جارى کند، گفت: سلمان فارسى. حضرت به او فرمود: نگویید سلمان فارسى، بلکه بگویید سلمان محمدى، او مردى از ما اهل البیت است.<ref>رجال کشى، ج ۱، ص ۴۶.</ref>
  
مطمئن ترين راه براى شناخت و پى بردن به شخصيت و بزرگى يك راوى، نظر و عنايت امام معصوم علیه‌السلام است. در رابطه با عيسى بايد ديد آيا امام سلام الله عليه تعريفى از وى داشته است؟
+
در روایت دیگر آمده: یونس بن یعقوب مى گوید: «عیسى بن عبدالله قمى نزد امام جعفرصادق علیه‌السلام آمد. امام او را به چند امر مهم سفارش کرد آنگاه با او خداحافظى نمود، عیسى از خانه بیرون رفت، حضرت به خادم فرمود: او را بخوان. عیسى دوباره به خدمت امام آمد و باز امام سفارش‌هایى به او کرد، بار دیگر با امام خداحافظى کرد و رفت این بار هم امام فرمود تا دوباره برگردد، تا این که به او فرمود: «اى عیسى! خداوند متعال به رسولش مى فرماید: «اهل بیت خود را به خواندن [[نماز]] امر کن.<ref> [[سوره طه]]، آیه ۱۳۲.</ref> تو از ما اهل بیت هستى». بار آخر که امام با او خداحافظى کرد، بین دو چشم عیسى را بوسید».<ref>رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۵.</ref>
  
براى اين كار بايد به روايات و اخبار مراجعه كرد. دو نفر از بزرگترين عالمان شيعه از «يونس بن يعقوب» كه وكيل [[امام كاظم]] علیه‌السلام و از ياران خاص حضرت صادق علیه‌السلام بود، نقل مى كنند كه يونس گفت: من در [[مدينه]] بودم كه ديدم حضرت صادق علیه‌السلام از سمت روبروى من مى آيد. در يكى از كوچه ها با امام برخورد كردم. به من فرمود: «اى يونس! به خانه ما برو، زيرا يكى از مردانى كه از «ما اهل بيت» است، در خانه منتظر است، به خانه امام آمدم. ديدم مردى در نزديكى درب منزل امام نشسته است، پرسيدم: تو كيستى؟ پاسخ داد: مردى از اهل قم هستم.  
+
مرحوم [[شیخ کلینی|کلینى]] نیز روایتى در این باره از ابوزید نقل مى کند که او گفت: نزد حضرت صادق علیه‌السلام بودم، که عیسى بن عبدالله قمى وارد شد. امام به او خوش آمد گفت و در کنار خود جاى داد و فرمود: «اى عیسى! شیعه اى که در شهرى زندگى کند که صد هزار نفر یا بیشتر جمعیت داشته باشد و در آن شهر با [[تقوا]] تر از او پیدا شود، از ما نیست و نزد ما گرامى نخواهد بود».<ref>اصول کافى، ج ۲، ص ۷۸.</ref>
  
همچنان گرم صحبت با او بودم كه حضرت با سرعت هر چه تمام با همان مركبى كه سوار بودند، آمد و داخل خانه شد و از ما دو نفر خواست داخل شويم. آن‌گاه به من رو كرد و فرمود: «اى يونس! فكر مى كنم باور كردن آنچه درباره عيسى بن عبدالله گفتم، بر تو مشكل بود. عرض كردم: بلى، به خدا قسم، جانم فدايت، عيسى مردى از قم است! حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: «اى يونس! عيسى بن عبدالله از ما اهل بيت است چه زنده باشد و چه از دنيا برود».<ref>رجال كشى، ج 2، ص 624؛ امالى مفيد، ص 140؛ سفينة البحار، ج 2، ص 192؛ معجم رجال الحديث، ج 13، ص 194.</ref>
+
عیسى گرچه در حوزه [[حدیث]] و روایت شأن والایى داشت، در اعتقاد به مقام رفیع معصومان هم به درجات بالایى رسیده بود، و با همان تعبیر زیباى امام که فرمود: «هُوَ رَجُلٌ مِنّا اَهْل الْبَیت؛ او از ما اهل بیت علیه‌السلام است»، این سخن اثبات مى شود.<ref>رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۴.</ref>
  
اين تعبيرات بسيار رسا، زيبا و صريح است. و نشانه نهايت اعتماد امام به اين محدث و عالم بزرگوار قم است.
+
با تأمل و اندیشه در این روایات که بزرگان مذهب در کتاب‌هاى خود نقل کرده اند، انسان به شخصیت ولایى و شیعى این راوى و محدث کبیر پى  مى برد.
  
مرحوم آيت الله خويى، با تمام دقت نظرى كه در احوالات روايتگران [[شيعه]] دارد، بعد از ذكر اين حديث، مى نويسد: «اين روايت براى اثبات بزرگى و منزلت رفيع او كفايت مى كند».<ref> معجم رجال الحديث، ج 13، ص 194.</ref>
+
==فرزند و برادر عیسى بن عبدالله==
  
اين سخن امام علیه‌السلام مانند سخنى است كه [[امام باقر]] علیه‌السلام درباره سلمان فرمود، آنگاه كه فردى نزد امام علیه‌السلام وقتى خواست نام سلمان را بر زبان جارى كند، گفت: سلمان فارسى. حضرت به او فرمود: نگوييد سلمان فارسى بلكه بگوييد سلمان محمدى، او مردى از ما اهل البيت است.<ref>رجال كشى، ج 1، ص 46.</ref>
+
تنها فرزند ایشان که در منابع از او یاد شده است «محمد» نام دارد که پدر بزرگوار [[احمد بن محمد بن عیسی اشعری|احمد بن محمد بن عیسى قمى]] است. همین فرزند است که گویا از پدر بزرگوارش، عیسى، حدیث نقل مى کند.<ref> فهرست شیخ طوسى، ص ۱۱۶.</ref> درباره اش گفته اند: وى بزرگ قمى ها و رئیس طایفه اشعرى بود، نزد پادشاه زمان عظمت خاصى داشت او با حضرت رضا علیه‌السلام ملاقات کرد و از ایشان کسب [[حدیث]] نمود و از اصحاب و یاران [[امام جواد]] علیه‌السلام بشمار آمد.<ref> رجال نجاشى، ص ۶۰.</ref>
  
روايت ديگر: يونس بن يعقوب مى گويد: «عيسى بن عبدالله قمى نزد امام جعفرصادق علیه‌السلام آمد. امام او را به چند امر مهم سفارش كرد آنگاه با او خداحافظى نمود، عيسى از خانه بيرون رفت، حضرت به خادم فرمود: او را بخواه. عيسى دوباره به خدمت امام آمد و باز امام سفارش‌هايى به او كرد، بار ديگر با امام خداحافظى كرد و رفت اين بار هم امام فرمود تا دوباره برگردد، تا اين كه به او فرمود: «اى عيسى! خداوند متعال به رسولش مى فرمايد: «اهل بيت خود را به خواندن نماز امر كن.<ref> قرآن مجيد، [[سوره طه]]، آيه 132.</ref>تو از ما اهل بيت هستى» بار آخر كه امام با او خداحافظى كرد، ما بين دو چشم عيسى را بوسيد».<ref>رجال كشى، ج 2، ص 625.</ref>
+
همچنین عیسى بن عبدالله برادرى داشت که از بزرگان شیعه و ارادتمندان خاندان [[عصمت]] بود. اخبارى که در شأن او وارد شده است، بسیار پندآموز است. «[[ابوعمرو کشی|کشى]]» به نقل یکى از راویان مى گوید: «من در صحراى [[عرفات]]، (منى)، بودم که دیدم «[[عمران بن عبدالله اشعری قمی|عمران بن عبدالله قمى]]» به طرف ما آمد خیمه هایى را که همراه داشت، کنار خیمه‌گاه [[امام صادق]] علیه‌السلام نصب کرد. در این هنگام امام صادق علیه‌السلام نزدیک آمد و پرسید: این خیمه ها مال کیست؟ گفتند: خیمه هایى است که عمران بن عبدالله براى شما نصب کرده است. در همان لحظه، عمران به امام عرض کرد: این ها خیمه هایى است که شما دستور دادید، درست کنم. امام پرسید: هزینه اش چه مقدار شد؟ گفت: این‌ها را خودم ساخته ام و دوست دارم، به عنوان هدیه، قبول کنید. و اینجا بود که حضرت دست او را گرفت و فرمود: از خداوند مى خواهم که بر محمد و آل محمد درود و سلام بفرستد و تو و خانواده ات را، در روز قیامت، مورد عنایت و لطف خود قرار دهد».
  
با تأمل و انديشه در اين روايات كه بزرگان مذهب در كتاب‌هاى خود نقل كرده اند، انسان به شخصيت ولايى و شيعى اين راوى و محدث كبير پى  مى برد.
+
روزى نیز عمران نزد [[امام صادق]] علیه‌السلام آمد. امام از او به گرمى استقبال کرد. «حماد» مى گوید: وقتى عمران بلند شد و رفت، از امام پرسیدم: آن شخص چه کسى بود که این همه با او لطف کردید؟ فرمود: او از خاندان نجیب و بزرگى است.<ref>رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۳.</ref>
  
مرحوم كلينى نيز روايتى در اين باره از ابوزيد نقل مى كند كه او گفت: نزد حضرت صادق علیه‌السلام بودم، كه عيسى بن عبدالله قمى وارد شد. امام به او خوش آمد گفت و در كنار خود جاى داد و فرمود: «اى عيسى! شيعه اى كه در شهرى زندگى كند كه صد هزار نفر يا بيشتر جمعيت داشته باشد و در آن شهر باتقوى تر از او پيدا شود، از ما نيست و نزد ما گرامى نخواهد بود».<ref>اصول كافى، ج 2، ص 78.</ref>
+
==استادان حدیثی==
  
==هجرت و زيارت عیسی بن عبدالله قمی==
+
تعدادى از استادان [[حدیث|حدیث]] عیسى بن عبدالله عبارتند از:
  
از اخبار زيادى كه بعضى از آن‌ها نقل شد، استفاده مى شود كه محل زندگى او در [[قم]] بود و در آنجا اقامت داشته اما هر چند گاه، براى فراگيرى معارف و [[احكام]] دين، به [[مدينه]] مسافرت مى كرد و به حضور [[امام صادق]] علیه‌السلام مى رسيد.
+
*۱- [[ابان بن عثمان|ابان ابن عثمان]] یکى از روایتگران مشهور [[امامیه]] است و بعضى او را از [[اصحاب اجماع]] شمرده اند.<ref>رجال شیخ طوسى، ص ۲۵۹؛ معجم الرجال، ج ۱۳، ص ۱۹۵.</ref>
  
==ولايت==
+
*۲- محمد الحسن بن ابى خالد.<ref> رجال نجاشى، ص ۲۱۰.</ref>
  
گرايش عميق به ولايت [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام نشانه پاكى فطرت است و هر كس كه در اين مسير سير كند و زمام امور را دست حجت خدا و ولى مطلق او بسپارد، در ولايت او فانى و ذوب شده است و بى‌گمان اين قله كمال است.
+
*۳- [[احمد بن محمد بن خالد برقى]].<ref>جامع الروات، ج ۲، ص ۶۵۲ و معجم الرجال، ج ۱۳، ص ۱۹۶.
 
 
عيسى نيز گرچه در حوزه [[حديث]] و روايت شأن والايى داشت، در اعتقاد به مقام رفيع معصومان هم به درجات بالايى رسيده بود، و با همان تعبير زيباى امام كه فرمود: «هُوَ رَجُلٌ مِنّا اَهْلِ الْبَيْت» او از ما اهل بيت علیه‌السلام است. اين سخن اثبات مى شود.<ref>رجال كشى، ج 2، ص 624.</ref>
 
 
 
==استادان حدیث ایشان==
 
 
 
تعدادى از استادان حديث عيسى بن عبدالله عبارتند از:
 
 
 
* 1- ابان ابن عثمان يكى از روايتگران مشهور اماميه است و بعضى او را از اصحاب اجماع شمرده اند.<ref>رجال شيخ طوسى، ص 259؛ معجم الرجال، ج 13، ص 195.</ref>
 
 
 
* 2- محمد الحسن بن ابى خالد.<ref> رجال نجاشى، ص 210.</ref>
 
 
 
* 3- احمد بن محمد بن خالد برقى.<ref>جامع الروات، ج ص 652 و معجم الرجال، ج 13، ص 196.
 
 
</ref>
 
</ref>
  
* 4- حريز بن عبدالله سجستانى: از ياران حضرت صادق و [[امام كاظم]] علیه‌السلام. وى اهل سيستان و مورد اطمينان عالمان و از قيام‌كنندگان بر عليه [[خوارج]] بود.<ref>جامع الروات، ج ص 652.</ref><ref> رجال نجاشى، ص 105.</ref>
+
*۴- [[حريز بن عبدالله سجستانى]]: از یاران [[امام صادق علیه السلام|حضرت صادق]] و [[امام کاظم]] علیهما‌السلام. وى اهل سیستان و مورد اطمینان عالمان و از قیام‌کنندگان بر علیه [[خوارج]] بود.<ref>جامع الروات، ج ۲، ص ۶۵۲.</ref><ref> رجال نجاشى، ص ۱۰۵.</ref>
 
 
به حسب تحقيقى كه انجام شد، در نزديك به تمام روايات، اين محدث فرزانه بدون واسطه، از خود امام علیه‌السلام نقل مى كند؛ البته ممكن است محققى با تحقيق بيشتر روايات با واسطه اى را بيابد.
 
  
==تأليفات عیسی بن عبدالله قمی==
+
به حسب تحقیقى که انجام شد، در نزدیک به تمام روایات، این محدث فرزانه بدون واسطه، از خود امام علیه‌السلام نقل مى کند؛ البته ممکن است محققى با تحقیق بیشتر روایات با واسطه اى را بیابد.
  
تأليفات قابل توجهى از اين مرد فرزانه به يادگار نماند و تنها دو نفر از بزرگان مذهب شيعه گفته اند كه؛ «له مسايل» يا «مسايل عن الرضا علیه‌السلام».<ref>فهرست شيخ طوسى، ص 116؛ رجال نجاشى، ص 210.</ref>
+
==آثار و روایات ==
  
از متن عبارت چنين استفاده مى شود كه عيسى بن عبدالله، محضر شريف حضرت رضا علیه‌السلام را درك كرده و از ياران ايشان نيز به شمار مى رفت.
+
تألیفات قابل توجهى از این مرد فرزانه به یادگار نماند و تنها دو نفر از بزرگان مذهب [[شیعه|شیعه]] گفته اند که؛ «له مسایل» یا «مسایل عن الرضا علیه‌السلام».<ref>فهرست شیخ طوسى، ص ۱۱۶؛ رجال نجاشى، ص ۲۱۰.</ref> از متن عبارت چنین استفاده مى شود که عیسى بن عبدالله، محضر شریف [[امام رضا علیه السلام|حضرت رضا]] علیه‌السلام را درک کرده و از یاران ایشان نیز به شمار مى رفت.
  
==فرزندان وی==
+
برخی از روایات نقل شده از طریق عیسى بن عبدالله در اینجا ذکر می شود:
 
 
تنها فرزند ايشان كه در منابع از او ياد شده است «محمد» نام دارد كه پدر بزرگوار احمد بن محمد بن عيسى قمى است.
 
 
 
همين فرزند است كه گويا از پدر بزرگوارش، عيسى، حديث نقل مى كند.<ref> فهرست شيخ طوسى، ص 116.</ref>درباره اش گفته اند: وى بزرگ قمى ها و رئيس طايفه اشعرى بود، نزد پادشاه زمان عظمت خاصى داشت او با حضرت رضا علیه‌السلام ملاقات كرد و از ايشان كسب [[حديث]] نمود و از اصحاب و ياران [[امام جواد]] علیه‌السلام بشمار آمد.<ref> رجال نجاشى، ص 60.</ref>
 
 
 
==برادران ایشان==
 
 
 
عيسى بن عبدالله برادرى داشت كه از بزرگان شيعه و ارادتمندان خاندان عصمت بود. اخبارى كه در شأن او وارد شده است، بسيار پندآموز است. «كشى» به نقل يكى از راويان مى گويد: «من در صحراى عرفات، (منى )، بودم كه ديدم «عمران بن عبدالله قمى» به طرف ما آمد خيمه هايى را كه همراه داشت، كنار خيمه‌گاه [[امام صادق]] علیه‌السلام نصب كرد. در اين هنگام امام صادق علیه‌السلام نزديك آمد و پرسيد: اين خيمه ها مال كيست؟ گفتند: خيمه هايى است كه عمران بن عبدالله براى شما نصب كرده است. در همان لحظه، عمران به امام عرض كرد: اين ها خيمه هايى است كه شما دستور داديد، درست كنم. امام پرسيد: هزينه اش چه مقدار شد؟ گفت: اين‌ها را خودم ساخته ام و دوست دارم، به عنوان هديه، قبول كنيد. و اينجا بود كه حضرت دست او را گرفت و فرمود: از خداوند مى خواهم كه بر محمد و آل محمد درود و سلام بفرستد و تو و خانواده ات را، در روز قيامت، مورد عنايت و لطف خود قرار دهد».(22)
 
 
 
روزى نيز عمران نزد [[امام صادق]] علیه‌السلام آمد. امام از او به گرمى استقبال كرد. «حماد» مى گويد: وقتى عمران بلند شد و رفت، از امام پرسيدم: آن شخص چه كسى بود كه اين همه با او لطف كرديد؟ فرمود: او از خاندان نجيب و بزرگى است.<ref>رجال كشى، ج 2، ص 623.</ref>
 
 
 
==روايات حدیث ازعيسى بن عبدالله قمى==
 
  
 
'''<I>عبادت:</I>'''
 
'''<I>عبادت:</I>'''
  
«عبدالرحمن جعفى» مى گويد: در خدمت [[امام صادق]] علیه‌السلام بودم كه عيسى بن عبدالله قمى از امام پرسيد: [[عبادت]] چيست؟ امام فرمود: عبادت يعنى نيت خالص، همراه با اطاعت و پرستش خداوند از همان راه كه خود خداى متعال تعيين فرموده است.<ref> [[بحارالانوار]]، ج 70، ص 208؛ محاسن برقى، ص 261.</ref>
+
«عبدالرحمن جعفى» مى گوید: در خدمت [[امام صادق]] علیه‌السلام بودم که عیسى بن عبدالله قمى از امام پرسید: [[عبادت]] چیست؟ امام فرمود: عبادت یعنى نیت خالص، همراه با اطاعت و پرستش خداوند از همان راه که خود خداى متعال تعیین فرموده است.<ref> بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۰۸؛ محاسن برقى، ص ۲۶۱.</ref>
  
 
'''<I>استجابت دعا:</I>'''
 
'''<I>استجابت دعا:</I>'''
  
عيسى مى گويد: از حضرت صادق علیه‌السلام شنيدم كه فرمود: دعاى سه طايفه مورد پذيرش خداوند قرار مى گيرد:
+
عیسى مى گوید: از حضرت صادق علیه‌السلام شنیدم که فرمود: دعاى سه طایفه مورد پذیرش خداوند قرار مى گیرد: ۱- حاجى که [[حج]] واجب خود را انجام مى دهد و یا کسى که [[عمره]] مستحبى، انجام مى دهد. ۲- رزمنده در راه خدا. ۳- انسانى که مریض است. درباره این سه طایفه رفتار انسانى و اسلامى داشته باشید.<ref>بحارالانوار، ج ۸۱، ص ۲۲۵.</ref>
 
 
* 1- حاجى كه [[حج]] واجب خود را انجام مى دهد و يا كسى كه عمره مستحبى، انجام مى دهد.
 
 
 
* 2- رزمنده در راه خدا.
 
  
* 3- انسانى كه مريض است. درباره اين سه طايفه رفتار انسانى و اسلامى داشته باشيد.<ref>بحارالانوار، ج 81، ص 225.</ref>
+
'''روش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:'''
  
روش پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله: از حضرت صادق علیه‌السلام نقل مى كند كه امام فرمود: رسول الله صلی الله علیه و آله در نمازهاى صبح به جاى [[سوره اخلاص]]، سوره «عمّ يتسائلون»، «هل اتاك حديث الغاشيه» و «لا اقسم بيوم القيامه» را قرائت مى كرد.<ref>[[وسائل الشيعه]]، ج ص 481، چاپ مؤسسه آل البيت علیهم‌السلام.</ref>
+
از حضرت صادق علیه‌السلام نقل مى کند که امام فرمود: [[پیامبر اسلام|رسول الله]] صلی الله علیه و آله در نمازهاى صبح به جاى [[سوره اخلاص]]، سوره «عمّ یتسائلون»، «هل اتاک حدیث الغاشیه» و «لا اقسم بیوم القیامه» را قرائت مى کرد.<ref>وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۴۸۱، چاپ مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام.</ref>
  
==وفات عيسى بن عبدالله قمى==
+
==وفات ==
  
به [[شهادت]] اين كه او حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام را درك كرده است، به نظر مى رسد در اوائل نيمه قرن سوم هجرى از دنيا رفته است، ولى مدفن وى كجاست و در كجا و كدام ناحيه و شهر وفات يافته است؟ مشخص نيست.
+
به شهادت این که عیسى بن عبدالله قمى حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام را درک کرده است، به نظر مى رسد در اوائل نیمه قرن سوم هجرى از دنیا رفته است، ولى مدفن وى مشخص نیست.
  
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
ابوالحسن ربانى صالح‌آبادى, ستارگان حرم، جلد 6
+
* ابوالحسن ربانى صالح‌آبادى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۶.
 +
 
 
[[رده: علمای قرن سوم]]
 
[[رده: علمای قرن سوم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۵

عیسى بن عبدالله قمى روایتگر اخبار و معارف اهل بیت علیهم‌السلام از خاندان معروف اشعرى بود و بنابر آنچه از شواهد مختلف بدست مى آید، وى در نیمه اول از قرن دوم در قم چشم به جهان گشود. از اخبار زیادى استفاده مى شود که محل زندگى او در قم بود، اما هر چند گاه، براى فراگیرى معارف و احکام دین، به مدینه مسافرت مى کرد و به حضور امام صادق علیه‌السلام مى رسید. بعضى علمای رجال به صراحت گفته اند که او مورد اعتماد و اطمینان است، بلکه بالاتر از وثاقت را که «عدالت» است، براى او ثابت کرده اند.[۱]

شأن و مقام عیسی بن عبدالله

این محدث بزرگوار، از چهره هاى دانشمندان شیعى بود و در این باره بین اصحاب تراجم اختلافى به چشم نمى خورد و تمام علماء بزرگوارى که در شرح حال راویان اخبار، قلم زده اند، نام عیسى را نیز ذکر کرده اند؛ اما ستایش یا انتقادى خاص درباره او ملاحظه نشده است و همین اندازه که یک محدث، معروف باشد اما درباره او سخنى به خوبى یا بدى حاکى از ستایش یا مذمت نیامده باشد، به نظر بعضى از بزرگان، نشانه خوبى و صداقت آن شخص است.[۲]

عیسى از یاران امام جعفرصادق علیه‌السلام و امام موسى علیه‌السلام بود. علامه حلى از یکى از دانشمندان علم تراجم نقل مى کند که او مى نویسد: «عیسى بن عبدالله مانند پدرش است و عیسى در نزد امام صادق علیه‌السلام از احترام و منزلت خاصى برخوردار بود».[۳]

نجاشى مى نویسد: «عیسى بن عبدالله از امام ابى عبدالله و ابى الحسن روایت مى کند».[۴] شیخ طوسى او را در شمار اصحاب امام صادق علیه‌السلام به حساب آورده است.[۵] و جمعى دیگر این موضوع را در کتاب‌هاى خود یادآورى کرده اند.[۶]

مطمئن ترین راه براى شناخت و پى بردن به شخصیت و بزرگى یک راوى، نظر و عنایت امام معصوم علیه‌السلام است. در رابطه با عیسى باید دید آیا امام سلام الله علیه تعریفى از وى داشته است؟ براى این کار باید به روایات و اخبار مراجعه کرد.

دو نفر از بزرگترین عالمان شیعه از «یونس بن یعقوب» که وکیل امام کاظم علیه‌السلام و از یاران خاص حضرت صادق علیه‌السلام بود، نقل مى کنند که یونس گفت: من در مدینه بودم که دیدم حضرت صادق علیه‌السلام از سمت روبروى من مى آید. در یکى از کوچه ها با امام برخورد کردم. به من فرمود: «اى یونس! به خانه ما برو، زیرا یکى از مردانى که از ما «اهل بیت» است، در خانه منتظر است، به خانه امام آمدم. دیدم مردى در نزدیکى درب منزل امام نشسته است، پرسیدم: تو کیستى؟ پاسخ داد: مردى از اهل قم هستم. همچنان گرم صحبت با او بودم که حضرت با سرعت هر چه تمام با همان مرکبى که سوار بودند، آمد و داخل خانه شد و از ما دو نفر خواست داخل شویم. آن‌گاه به من رو کرد و فرمود: «اى یونس! فکر مى کنم باور کردن آنچه درباره عیسى بن عبدالله گفتم، بر تو مشکل بود. عرض کردم: بلى، به خدا قسم، جانم فدایت، عیسى مردى از قم است! حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: «اى یونس! عیسى بن عبدالله از ما اهل بیت است چه زنده باشد و چه از دنیا برود».[۷]

این تعبیرات بسیار رسا، زیبا و صریح است و نشانه نهایت اعتماد امام به این محدث و عالم بزرگوار قمی است. مرحوم آیت الله خویى، با تمام دقت نظرى که در احوالات روایتگران شیعه دارد، بعد از ذکر این حدیث مى نویسد: «این روایت براى اثبات بزرگى و منزلت رفیع او کفایت مى کند».[۸]

این سخن امام علیه‌السلام مانند سخنى است که امام باقر علیه‌السلام درباره سلمان فرمود، آنگاه که فردى نزد امام علیه‌السلام وقتى خواست نام سلمان را بر زبان جارى کند، گفت: سلمان فارسى. حضرت به او فرمود: نگویید سلمان فارسى، بلکه بگویید سلمان محمدى، او مردى از ما اهل البیت است.[۹]

در روایت دیگر آمده: یونس بن یعقوب مى گوید: «عیسى بن عبدالله قمى نزد امام جعفرصادق علیه‌السلام آمد. امام او را به چند امر مهم سفارش کرد آنگاه با او خداحافظى نمود، عیسى از خانه بیرون رفت، حضرت به خادم فرمود: او را بخوان. عیسى دوباره به خدمت امام آمد و باز امام سفارش‌هایى به او کرد، بار دیگر با امام خداحافظى کرد و رفت این بار هم امام فرمود تا دوباره برگردد، تا این که به او فرمود: «اى عیسى! خداوند متعال به رسولش مى فرماید: «اهل بیت خود را به خواندن نماز امر کن.[۱۰] تو از ما اهل بیت هستى». بار آخر که امام با او خداحافظى کرد، بین دو چشم عیسى را بوسید».[۱۱]

مرحوم کلینى نیز روایتى در این باره از ابوزید نقل مى کند که او گفت: نزد حضرت صادق علیه‌السلام بودم، که عیسى بن عبدالله قمى وارد شد. امام به او خوش آمد گفت و در کنار خود جاى داد و فرمود: «اى عیسى! شیعه اى که در شهرى زندگى کند که صد هزار نفر یا بیشتر جمعیت داشته باشد و در آن شهر با تقوا تر از او پیدا شود، از ما نیست و نزد ما گرامى نخواهد بود».[۱۲]

عیسى گرچه در حوزه حدیث و روایت شأن والایى داشت، در اعتقاد به مقام رفیع معصومان هم به درجات بالایى رسیده بود، و با همان تعبیر زیباى امام که فرمود: «هُوَ رَجُلٌ مِنّا اَهْل الْبَیت؛ او از ما اهل بیت علیه‌السلام است»، این سخن اثبات مى شود.[۱۳]

با تأمل و اندیشه در این روایات که بزرگان مذهب در کتاب‌هاى خود نقل کرده اند، انسان به شخصیت ولایى و شیعى این راوى و محدث کبیر پى مى برد.

فرزند و برادر عیسى بن عبدالله

تنها فرزند ایشان که در منابع از او یاد شده است «محمد» نام دارد که پدر بزرگوار احمد بن محمد بن عیسى قمى است. همین فرزند است که گویا از پدر بزرگوارش، عیسى، حدیث نقل مى کند.[۱۴] درباره اش گفته اند: وى بزرگ قمى ها و رئیس طایفه اشعرى بود، نزد پادشاه زمان عظمت خاصى داشت او با حضرت رضا علیه‌السلام ملاقات کرد و از ایشان کسب حدیث نمود و از اصحاب و یاران امام جواد علیه‌السلام بشمار آمد.[۱۵]

همچنین عیسى بن عبدالله برادرى داشت که از بزرگان شیعه و ارادتمندان خاندان عصمت بود. اخبارى که در شأن او وارد شده است، بسیار پندآموز است. «کشى» به نقل یکى از راویان مى گوید: «من در صحراى عرفات، (منى)، بودم که دیدم «عمران بن عبدالله قمى» به طرف ما آمد خیمه هایى را که همراه داشت، کنار خیمه‌گاه امام صادق علیه‌السلام نصب کرد. در این هنگام امام صادق علیه‌السلام نزدیک آمد و پرسید: این خیمه ها مال کیست؟ گفتند: خیمه هایى است که عمران بن عبدالله براى شما نصب کرده است. در همان لحظه، عمران به امام عرض کرد: این ها خیمه هایى است که شما دستور دادید، درست کنم. امام پرسید: هزینه اش چه مقدار شد؟ گفت: این‌ها را خودم ساخته ام و دوست دارم، به عنوان هدیه، قبول کنید. و اینجا بود که حضرت دست او را گرفت و فرمود: از خداوند مى خواهم که بر محمد و آل محمد درود و سلام بفرستد و تو و خانواده ات را، در روز قیامت، مورد عنایت و لطف خود قرار دهد».

روزى نیز عمران نزد امام صادق علیه‌السلام آمد. امام از او به گرمى استقبال کرد. «حماد» مى گوید: وقتى عمران بلند شد و رفت، از امام پرسیدم: آن شخص چه کسى بود که این همه با او لطف کردید؟ فرمود: او از خاندان نجیب و بزرگى است.[۱۶]

استادان حدیثی

تعدادى از استادان حدیث عیسى بن عبدالله عبارتند از:

  • ۲- محمد الحسن بن ابى خالد.[۱۸]

به حسب تحقیقى که انجام شد، در نزدیک به تمام روایات، این محدث فرزانه بدون واسطه، از خود امام علیه‌السلام نقل مى کند؛ البته ممکن است محققى با تحقیق بیشتر روایات با واسطه اى را بیابد.

آثار و روایات

تألیفات قابل توجهى از این مرد فرزانه به یادگار نماند و تنها دو نفر از بزرگان مذهب شیعه گفته اند که؛ «له مسایل» یا «مسایل عن الرضا علیه‌السلام».[۲۲] از متن عبارت چنین استفاده مى شود که عیسى بن عبدالله، محضر شریف حضرت رضا علیه‌السلام را درک کرده و از یاران ایشان نیز به شمار مى رفت.

برخی از روایات نقل شده از طریق عیسى بن عبدالله در اینجا ذکر می شود:

عبادت:

«عبدالرحمن جعفى» مى گوید: در خدمت امام صادق علیه‌السلام بودم که عیسى بن عبدالله قمى از امام پرسید: عبادت چیست؟ امام فرمود: عبادت یعنى نیت خالص، همراه با اطاعت و پرستش خداوند از همان راه که خود خداى متعال تعیین فرموده است.[۲۳]

استجابت دعا:

عیسى مى گوید: از حضرت صادق علیه‌السلام شنیدم که فرمود: دعاى سه طایفه مورد پذیرش خداوند قرار مى گیرد: ۱- حاجى که حج واجب خود را انجام مى دهد و یا کسى که عمره مستحبى، انجام مى دهد. ۲- رزمنده در راه خدا. ۳- انسانى که مریض است. درباره این سه طایفه رفتار انسانى و اسلامى داشته باشید.[۲۴]

روش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

از حضرت صادق علیه‌السلام نقل مى کند که امام فرمود: رسول الله صلی الله علیه و آله در نمازهاى صبح به جاى سوره اخلاص، سوره «عمّ یتسائلون»، «هل اتاک حدیث الغاشیه» و «لا اقسم بیوم القیامه» را قرائت مى کرد.[۲۵]

وفات

به شهادت این که عیسى بن عبدالله قمى حضرت امام رضا علیه‌السلام را درک کرده است، به نظر مى رسد در اوائل نیمه قرن سوم هجرى از دنیا رفته است، ولى مدفن وى مشخص نیست.

پانویس

  1. تنقیح الرجال، ج ۲، ص ۳۶۱.
  2. خلاصة الاقوال، ص ۱۲۳.
  3. همان.
  4. رجال نجاشى، ص ۲۱۰.
  5. رجال شیخ، ص ۲۵۹.
  6. رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۱؛ امالى مفید، چاپ جامعه مدرسین، ص ۱۴۰؛ تنقیح الرجال، ج ۲، ص ۳۶۱.
  7. رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۴؛ امالى مفید، ص ۱۴۰؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۹۲؛ معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۹۴.
  8. معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۱۹۴.
  9. رجال کشى، ج ۱، ص ۴۶.
  10. سوره طه، آیه ۱۳۲.
  11. رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۵.
  12. اصول کافى، ج ۲، ص ۷۸.
  13. رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۴.
  14. فهرست شیخ طوسى، ص ۱۱۶.
  15. رجال نجاشى، ص ۶۰.
  16. رجال کشى، ج ۲، ص ۶۲۳.
  17. رجال شیخ طوسى، ص ۲۵۹؛ معجم الرجال، ج ۱۳، ص ۱۹۵.
  18. رجال نجاشى، ص ۲۱۰.
  19. جامع الروات، ج ۲، ص ۶۵۲ و معجم الرجال، ج ۱۳، ص ۱۹۶.
  20. جامع الروات، ج ۲، ص ۶۵۲.
  21. رجال نجاشى، ص ۱۰۵.
  22. فهرست شیخ طوسى، ص ۱۱۶؛ رجال نجاشى، ص ۲۱۰.
  23. بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۰۸؛ محاسن برقى، ص ۲۶۱.
  24. بحارالانوار، ج ۸۱، ص ۲۲۵.
  25. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۴۸۱، چاپ مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام.

منابع