عبدالله بن بکیر شیبانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
ایشان، یکی از ستارگان درخشان خاندان عریق و اصیل «آل اعین» است.<ref>رسالة أبی غالب الزراری، تحقیق سید محمدرضا حسینی جلالی، ص412، ش39.</ref> که به فقه و وثاقتش اعتراف شده و او را از اصحاب اجماع می دانند.<ref>رجال الکشی، ص345، ش639 و ص375، ش705. </ref>وی، فطحی مذهب است؛ اما در وثاقت او تردیدی نشده است.<ref>همان؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص173، ش463؛ خلاصة الأقوال، ص195، ش609.</ref>
+
عبداللّه بن بکیر، یکی از ستارگان درخشان خاندان عریق و اصیل «[[آل اعین]]» است<ref>رسالة أبی غالب الزراری، تحقیق سید محمدرضا حسینی جلالی، ص۴۱۲، ش۳۹.</ref> که به [[فقه]] و وثاقتش اعتراف شده و او را از [[اصحاب اجماع]] می دانند.<ref>رجال الکشی، ص۳۴۵، ش۶۳۹ و ص۳۷۵، ش۷۰۵. </ref> وی، [[فطحیه|فطحی]] مذهب است؛ اما در وثاقت او تردیدی نشده است.<ref>همان؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص۱۷۳، ش۴۶۳؛ خلاصة الأقوال، ص۱۹۵، ش۶۰۹.</ref>
  
[[علامه حلی]] می گوید: من به روایت های او (عبداللّه بن بکیر) اعتماد می کنم؛ اگرچه فاسد المذهب است.<ref>خلاصة الأقوال، ص195، ش609 و نیز بنگرید به: المختلف، ج2، ص497.</ref>
+
[[علامه حلی]] می گوید: من به روایت های او (عبداللّه بن بکیر) اعتماد می کنم؛ اگرچه فاسد المذهب است.<ref>خلاصة الأقوال، ص۱۹۵، ش۶۰۹ و نیز بنگرید به: المختلف، ج۲، ص۴۹۷.</ref> [[شیخ طوسی|شیخ الطائفه]] می نویسد: طائفه [[شیعه]] به اخبار فطحی ها، مثل عبداللّه بن بکیر و... عمل کرده اند.<ref>عدّة الأصول، ص۵۶.</ref>  البته گفتنی است که برخی از فقها، چون [[شهید ثانی]]<ref>المسالک، ج۱، ص۲۳.</ref> و [[محقق حلی]]،<ref>المعتبر، ص۶۰و۱۵۶،۴۱. </ref> روایت های او را به دلیل فطحی بودن وی نپذیرفته اند.
  
شیخ الطائفه می نویسد: طائفه شیعه به اخبار فطحی ها، مثل عبداللّه بن بکیر و... عمل کرده اند.<ref>عدّة الأصول، ص56.</ref> البته گفتنی است که برخی از فقها، چون شهید ثانی<ref>المسالک، ج1، ص23.</ref> و محقق حلی<ref>المعتبر، ص60و156،41 </ref>، روایت های او را به دلیل فطحی بودن وی نپذیرفته اند.
+
عبداللّه بن بکیر بن اعین، کثیر الحدیث و کثیر الروایه بوده است.<ref>رجال النجاشی، ص۲۲۲، ش۵۸۱؛ رسالة أبی غالب، ص۲۱۴، ش۳۹.</ref> [[شیخ طوسی]] و [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] برای او کتابی ذکر کرده اند؛<ref>الفهرست، شیخ طوسی، ص۱۷۴؛ رجال النجاشی، ص۲۲۲.</ref> و نیز [[ابن ندیم]] می نویسد که وی کتابی در اصول داشته است.<ref>الفهرست، ابن ندیم، تحقیق: یوسف علی طویل، بیروت، دارالکتب العلمیة، ص۳۳۱. </ref> [[ابن عقده]]، مسند عبداللّه بن بکیر را نوشته است.<ref>رسالة أبی غالب، ص۲۱۵.</ref> [[شیخ مفید]]، او را از فقهای بزرگی می داند که [[حلال]] و [[حرام]] الهی و فتاوا و [[احکام]] از آنها اخذ می شود و موردی برای طعن و ذمّشان نیست.<ref>بنگرید به: مصنفات شیخ مفید، ج۹ (جوابات أهل موصل فی العدد والرؤیة)، ص۲۵ و ۳۷.</ref>
  
عبداللّه بن بکیر بن اعین، کثیر الحدیث وکثیر الروایه بوده است.<ref>رجال النجاشی، ص222، ش581؛ رسالة أبی غالب، ص214، ش39.</ref> شیخ طوسی و نجاشی برای او کتابی ذکر کرده اند؛<ref>الفهرست، شیخ طوسی، ص174؛ رجال النجاشی، ص222.</ref> و نیز ابن ندیم می نویسد که وی کتابی در اصول داشته است.<ref>الفهرست، ابن ندیم، تحقیق: یوسف علی طویل، بیروت، دارالکتب العلمیة، ص331. </ref> ابن عقده، مسند عبداللّه بن بکیر را نوشته است.<ref>رسالة أبی غالب، ص215.</ref> شیخ مفید، او را از فقهای بزرگی می داند که [[حلال]] و [[حرام]] الهی و فتاوا و [[احکام]] از آنها اخذ می شود و موردی برای طعن و ذمّشان نیست.<ref>بنگرید به: مصنفات شیخ مفید، ج9 (جوابات أهل موصل فی العدد والرؤیة)، ص25 و 37.</ref>
+
[[مشایخ]] وی بزرگانی هستند چون: پدرش (بکیر بن اعین)، عمویش ([[زرارة بن اعین]])، حمزة بن حمران، [[حمران بن اعین شیبانی|حمران بن اعین]]، عبید بن زرارة، حفص بن ابی عیسی.<ref>ر.ک به: معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۱۳۳.</ref>  
  
مشایخ وی بزرگانی هستند چون: پدرش (بکیر بن اعین)، عمویش (زرارة بن اعین)، حمزة بن حمران، حمران بن اعین، عبید بن زرارة، حفص بن ابی عیسی؛<ref>ر.ک به: معجم رجال الحدیث، ج11، ص133.</ref> و جمع کثیری نیز از وی روایت می کنند که از آن جمله اند: ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی، حسن بن محبوب، علی بن اسباط، حسن بن فضال، فضالة بن ایوب، عبدالله بن مغیرة، جعفر بن بشیر، عباس بن عامر، علی بن رئاب، علاء بن رزین، عبدالرحمان بن ابی نجران، عبداللّه بن جبلة، عبداللّه بن حمّاد انصاری، مروان بن مسلم، موسی بن قاسم، نصر بن سوید صیرفی، زیاد بن مروان قندی و...<ref>همان.</ref>
+
و جمع کثیری نیز از وی روایت می کنند که از آن جمله اند: [[محمد بن ابی عمیر|ابن ابی عمیر]]، [[صفوان بن یحیی]]، [[حسن بن محبوب]]، علی بن اسباط، حسن بن فضال، فضالة بن ایوب، عبدالله بن مغیرة، جعفر بن بشیر، عباس بن عامر، علی بن رئاب، علاء بن رزین، عبدالرحمان بن ابی نجران، عبداللّه بن جبلة، عبداللّه بن حمّاد انصاری، مروان بن مسلم، موسی بن قاسم، نصر بن سوید صیرفی، زیاد بن مروان قندی و... .<ref>همان.</ref>
  
عبداللّه، سه پسر به نامهای حسّان (محمد)، حسن و علی داشت که در زمره عالمان بوده اند.
+
عبداللّه بن بکیر، سه پسر به نامهای حسّان (محمد)، حسن و علی داشت که در زمره عالمان بوده اند.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
[http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/5354?ParentID=78491 ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره 9].
+
 
 +
* [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/5354?ParentID=78491 ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره 9].
  
 
[[رده:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[رده:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]

نسخهٔ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۳

عبداللّه بن بکیر، یکی از ستارگان درخشان خاندان عریق و اصیل «آل اعین» است[۱] که به فقه و وثاقتش اعتراف شده و او را از اصحاب اجماع می دانند.[۲] وی، فطحی مذهب است؛ اما در وثاقت او تردیدی نشده است.[۳]

علامه حلی می گوید: من به روایت های او (عبداللّه بن بکیر) اعتماد می کنم؛ اگرچه فاسد المذهب است.[۴] شیخ الطائفه می نویسد: طائفه شیعه به اخبار فطحی ها، مثل عبداللّه بن بکیر و... عمل کرده اند.[۵] البته گفتنی است که برخی از فقها، چون شهید ثانی[۶] و محقق حلی،[۷] روایت های او را به دلیل فطحی بودن وی نپذیرفته اند.

عبداللّه بن بکیر بن اعین، کثیر الحدیث و کثیر الروایه بوده است.[۸] شیخ طوسی و نجاشی برای او کتابی ذکر کرده اند؛[۹] و نیز ابن ندیم می نویسد که وی کتابی در اصول داشته است.[۱۰] ابن عقده، مسند عبداللّه بن بکیر را نوشته است.[۱۱] شیخ مفید، او را از فقهای بزرگی می داند که حلال و حرام الهی و فتاوا و احکام از آنها اخذ می شود و موردی برای طعن و ذمّشان نیست.[۱۲]

مشایخ وی بزرگانی هستند چون: پدرش (بکیر بن اعین)، عمویش (زرارة بن اعین)، حمزة بن حمران، حمران بن اعین، عبید بن زرارة، حفص بن ابی عیسی.[۱۳]

و جمع کثیری نیز از وی روایت می کنند که از آن جمله اند: ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی، حسن بن محبوب، علی بن اسباط، حسن بن فضال، فضالة بن ایوب، عبدالله بن مغیرة، جعفر بن بشیر، عباس بن عامر، علی بن رئاب، علاء بن رزین، عبدالرحمان بن ابی نجران، عبداللّه بن جبلة، عبداللّه بن حمّاد انصاری، مروان بن مسلم، موسی بن قاسم، نصر بن سوید صیرفی، زیاد بن مروان قندی و... .[۱۴]

عبداللّه بن بکیر، سه پسر به نامهای حسّان (محمد)، حسن و علی داشت که در زمره عالمان بوده اند.

پانویس

  1. رسالة أبی غالب الزراری، تحقیق سید محمدرضا حسینی جلالی، ص۴۱۲، ش۳۹.
  2. رجال الکشی، ص۳۴۵، ش۶۳۹ و ص۳۷۵، ش۷۰۵.
  3. همان؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص۱۷۳، ش۴۶۳؛ خلاصة الأقوال، ص۱۹۵، ش۶۰۹.
  4. خلاصة الأقوال، ص۱۹۵، ش۶۰۹ و نیز بنگرید به: المختلف، ج۲، ص۴۹۷.
  5. عدّة الأصول، ص۵۶.
  6. المسالک، ج۱، ص۲۳.
  7. المعتبر، ص۶۰و۱۵۶،۴۱.
  8. رجال النجاشی، ص۲۲۲، ش۵۸۱؛ رسالة أبی غالب، ص۲۱۴، ش۳۹.
  9. الفهرست، شیخ طوسی، ص۱۷۴؛ رجال النجاشی، ص۲۲۲.
  10. الفهرست، ابن ندیم، تحقیق: یوسف علی طویل، بیروت، دارالکتب العلمیة، ص۳۳۱.
  11. رسالة أبی غالب، ص۲۱۵.
  12. بنگرید به: مصنفات شیخ مفید، ج۹ (جوابات أهل موصل فی العدد والرؤیة)، ص۲۵ و ۳۷.
  13. ر.ک به: معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۱۳۳.
  14. همان.

منابع