منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شهادت امام باقر علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تعیین رده)
(ویرایش)
 
(۱۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{خوب}}
 +
{{تقویم|روز= 7 ذی الحجه|سال= سال 114 هجری قمری}}
 +
[[امام باقر علیه السلام|امام محمد باقر]] علیه السلام در هفتم [[ذی الحجه]] سال ۱۱۴ و به قولی در [[ربیع الاول]] سال ۱۱۴ به شهادت رسید. گفته شده که آن حضرت را حاکم [[مدینه]] ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده است و به نظر می رسد اینکار به امر [[هشام بن عبدالملک]] (خلیفه وقت) صورت گرفته است.
  
 +
==مسموم شدن حضرت==
  
 +
آن چه مسلم است این است که [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] علیه السلام با طرح مرموز و مخفیانه [[هشام بن عبدالملک]]، مسموم شده و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید، ولی عامل و چگونگی آن به روشنی مشخص نیست. بعضی می نویسند: ابراهیم بن ولید بن یزید بن عبدالملک (پسر برادر زاده هشام) آن حضرت را مسموم نمود. و بعضی می نویسند: زید بن حسن به دستور هشام، زهر را به زین اسب مالید و اسب را به حضور امام باقر علیه السلام آورد، و اصرار کرد که آن حضرت بر آن سوار گردد، آن حضرت ناگزیر بر آن سوار شد و آن زهر در بدن او اثر کرد، به گونه ای که ران هایش متورم شد و سه روز به سختی در بستر بیماری افتاد و سرانجام به شهادت رسید.
 +
{{بیت|از کف برفت صبر و نماندش دگر قرار|دین شد تهی ز مخزن اسرار کردگار}}
 +
{{بیت|از ضعف بر جبین منیرش عرق نشست|ارکان پنجمین امامت زهم شکست}}
 +
{{بیت|گاهی زبان به ذکر حق و گه شدی به هوش|از دل کشیده آه شرربار و شد خموش<ref> به نقل از کتاب سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله.</ref>}}
  
 +
==پیشبینی شهادت==
  
==شهادت امام باقر عليه السلام==
+
[[کلینی]] به [[حدیث صحیح|سند صحیح]]  از [[زرارة بن اعین|زراره]] روایت کرده است که گفت: «روزی از حضرت [[امام باقر علیه السلام|امام محمد باقر]] علیه السلام شنیدم که فرمود: در خواب دیدم که بر سر کوهی ایستاده ام و مردم از هر طرف آن کوه به سوی من بالا می آمدند چون مردم بسیاری در اطراف آن کوه جمع شدند به ناگاه کوه بلند شد و مردم از هر طرف آن فرو می ریختند، تا آن که جماعتی بر آن کوه باقی ماندند و این اتفاق پنج مرتبه تکرار شد».
  
اين واقعيتي است که خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله را در روز [[سقيفه]] کشتند و قتل و مسموميت آن ها را رد طول تاريخ از آن زمان رقم زدند و اين مسأله اي است که حضرات معصومين عليهم السلام در گفته ها و اظهار نظرهاي خود بارها از آن سخن گفته اند. و بدين سان [[امام باقر]] عليه السلام و در پي او [[امام صادق]] عليه السلام و ديگران در صف و خطي قرار دارند که فرجام شان [[شهادت]] است و اين مسأله اي است که از خود آن ها نقل شده: «مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَو مَقتولُ»؛ هيچ یک از ما امامان نسيت، جز آن که مسموم و يا مقتول است...<ref> به نقل از کتاب احياگر تشيع.</ref>
+
گویا آن حضرت این خواب را به وفات خود تعبیر فرموده بود، که بعد از گذشت پنج شب از این خواب به رحمت ایزدی پیوستند.
  
'''دفن و مزار'''
+
در [[الکافی (کتاب)|کافی]] و [[بصائر الدرجات]] و سایر کتاب های معتبر روایت کرده اند که حضرت [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام فرمود: «که پدرم بیماری سختی گرفته بود و بیشتر مردم از بیماری حضرت ترسیدند و اهل بیت آن حضرت گریان شدند. امام باقر علیه السلام فرمود: من در این بیماری از دنیا نخواهم رفت زیرا دو نفر نزد من آمدند و به من چنین خبر دادند. پس از آن بیماری صحت یافت و مدتی سالم بود. پس روزى حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام را طلبید و فرمود که: جمعى از اهل [[مدینه|مدینه]] را حاضر کن. چون ایشان را حاضر کردم فرمود: اى جعفر! چون من به عالم بقاء رحلت کنم مرا [[غسل]] بده و [[کفن|کفن]] بکن و در سه جامه که یکى رداى حبره بود که نماز جمعه در آن مى‌‏کرد، و یکى پیراهنى که خود مى‏‌پوشید و فرمود که عمامه بر سرم ببند و عمامه را از جامه‏‌هاى کفن حساب مکن، و قبر مرا چهار انگشت از زمین بلند کن، و آب بر قبر من بریز، و اهل مدینه را گواه گرفت. چون بیرون رفتند گفتم: اى پدر بزرگوار! آنچه مى ‏فرمودى به عمل مى ‏آوردم و به گواه گرفتن احتیاج نبود. حضرت فرمود که: اى فرزند! براى این گواه گرفتم که بدانند تویى وصىّ من و در [[امامت]] با تو منازعه نکنند. پس گفتم: اى پدر بزرگوار! من امروز تو را از همه روز صحیح‏تر مى ‏یابم و آزارى در تو مشاهده نمى‌‏کنم. حضرت فرمود: آن دو کس که در آن مرض مرا خبر دادند که صحّت مى‌‏یابم در این مرض به نزد من آمدند و گفتند: در این مرض به عالم بقاء رحلت مى‌‏نمایى».
  
...امام باقر عليه السلام از دنيا رفت و خبر مشهور اين واقعه در 7 [[ذی الحجه]] سال 114 اتفاق افتاد اگر چه اسناد ديگري هم در اين زمينه وجود دارد. تشييع آبرومندانه اي از او به عمل آمد و [[امام صادق]] عليه السلام بر جنازه پدر نماز گزارد و او را در [[بقيع]]، در جوار پدر بزرگوارش دفن کردند و مزار او زيارتگاه است...<ref> به نقل از کتاب احياگر تشيع.</ref>
+
آن حضرت ساعات آخر عمر، کفن های خود را که پارچه سفیدی که با آن [[احرام]] به جا آورده بود مشخص نمود.
  
'''مسموم شدن امام باقر عليه السلام'''
+
کلینی به [[حدیث حسن|سند حسن]]  روایت کرده است که حضرت امام محمد باقر علیه السلام هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود [[وصیت]] فرمود. و به [[حدیث موثق|سند موثق]] از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده است که پدرم گفت: «ای جعفر از مال من برای ندبه کنندگان [[وقف]] کن که ده سال در [[منا|منی]] در موسم [[حج]] بر من ندبه و گریه کنند و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیت من زاری کنند».
  
آن چه مسلم است اين است که امام باقر عليه السلام با طرح مرموز و مخفيانه هشام بن عبدالملک، مسموم شده و به [[شهادت]] رسيد، ولي عامل و چگونگي آن به روشني مشخص نيست. بعضي مي نويسند: ابراهيم بن وليد بن يزيد بن عبدالملک (پسر برادر زاده هشام) آن حضرت را مسموم نمود. و بعضي مي نويسند: زيد بن حسن به دستور هشام، زهر را به زين اسب ماليد و اسب را به حضور امام باقر عليه السلام آورد، و اصرار کرد که آن حضرت بر آن سوار گردد، آن حضرت ناگزير بر آن سوار شد و آن زهر در بدن او اثر کرد، به گونه اي که ران هايش متورم شد و سه روز به سختي در بستر بيماري افتاد و سرانجام به شهادت رسيد.
+
کلینی به سند معتبر نیز روایت کرده است که چون امام محمد باقر علیه السلام به جهان باقی رحلت نمود، حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: «که هر شب در حجره ای که آن حضرت در آن وفات یافته بود، چراغ می افروختند».
  
آن حضرت ساعات آخر عمر، کفن هاي خود را که پارچه سفيدي که با آن احرام به جا آورده بود مشخص نمود.
+
== تاریخ و محل شهادت ==
 +
[[شیخ عباس قمی]] می گوید: که در تاریخ وفات [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] علیه السلام اختلاف است و وفات ایشان در روز دوشنبه هفتم [[ذی الحجه]] سال صد و چهاردهم به سن پنجاه و هفت سالگی در [[مدینه|مدینه]] مشرفه اتفاق افتاد. وفات ایشان در ایام [[خلافت]] هشام بن عبدالملک بود و گفته شده که آن حضرت را ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده و شاید به امر هشام بوده است.  
  
از کف برفت صبر و نماندش دگر قرار × دين شد تهي زمخزن اسرارکردگار
+
قبر مقدس آن حضرت به اتفاق همگی در [[بقیع]]، پهلوی پدرش [[امام سجاد علیه السلام|امام سجاد]] علیه السلام و عم بزرگوار خود، [[امام حسن]] علیه السلام قرار دارد.
  
از ضعف برجبين منيرش عرق نشست × ارکان پنجمين امامت زهم شکست
+
دوران [[امامت]] امام محمد باقر علیه السلام از سال ۹۵ هجری -که سال درگذشت [[امام سجاد علیه السلام|امام زین العابدین]] علیه السلام است- آغاز شد و تا سال ۱۱۴ هجری یعنی مدت ۱۹ سال و چند ماه ادامه داشت.<ref> به نقل از کتاب [[منتهی الآمال]].</ref>
  
گاهي زبان به ذکر حق و گه شدي به هوش × از دل کشيده آه شرربار و شد خموش<ref> به نقل از کتاب سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله.</ref>
+
==پانویس==
 
+
<references />
'''امام باقر عليه السلام در بستر بيماري'''
 
 
 
[[کلينی]] به سند صحيح  از زراره روايت کرده است که گفت روزي از حضرت امام محمد باقر عليه السلام شنيدم که فرمود: در خواب ديدم که بر سر کوهي ايستاده ام و مردم از هر طرف آن کوه به سوي من بالا مي آمدند چون مردم بسياري در اطراف آن کوه جمع شدند به ناگاه کوه بلند شد و مردم از هر طرف آن فرو مي ريختند، تا آن که جماعتي بر آن کوه باقي ماندند و اين اتفاق پنج مرتبه تکرار شد، گويا آن حضرت اين خواب را به وفات خود تعبير فرموده بود، که بعد از گذشت پنج شب از اين خواب به رحمت ايزدي پيوستند.
 
 
 
در کافي و [[بصائر الدرجات]] و ساير کتاب هاي معتبر روايت کرده اند که حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: که پدرم بيماري سختي گرفته بود و بيشتر مردم از بيماري حضرت ترسيدند و اهل بيت آن حضرت را به گريه درآمدند که امام باقر عليه السلام فرمود: من در اين بيماري از [[دنیا]] نخواهم رفت زيرا دو نفر نزد من آمدند و به من چنين خبر دادند پس از آن بيماري صحت يافت و مدتي و سالم بود. و براي من زمين را بشکاف و گود کن زيرا که من فربه هستم و در زمين [[مدينه]] براي من نمي توان لحد ساخت.
 
  
علت فرمايش حضرت آن است که زمين هاي مدينه سخت بودند به جاي آن که [[قبر]] را به اندازه قد متوسط انسان گود کنند، معمولاً براي قبر در آن زمين ها لحد درمي آوردند يعني حفره اي به اندازه جسد در ديوار قبر در سمت [[قبله]] درست مي کردند و چون امام صادق عليه السلام فربه و چاق بودند و در ديوار قبر به سختي جاي مي گرفتند، لذا وصيت کردند که زمين را براي اين امر گود نمايند تا ايشان به آساني و بدون مشکل در قبر شريفشان جاي گيرند.
+
'''منابع بیشتر:'''
  
پس گفتم: اي پدر بزرگوار من امروز تو را از همه وقت سالم تر مي بينم و ناراحتي در تو مشاهده نمي کنم حضرت فرمود: آن دو نفر که در آن بيماري صحت و سلامت من را خبر دادند در اين بيماري به نزد من آمدند و گفتند: در اين مريضي به عالم [[آخرت]] رحلت مي نمايي و به روايت ديگري فرمود: که اي فرزند، مگر نشنيدي حضرت علي بن الحسين عليهماالسلام من را از پس ديوار ندا کرد که اي محمد بيا و زود باش که ما انتظار تو را مي کشيم.
+
* [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/31855/ وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ۷ ذی الحجه].
  
کليني به سند حسن  روايت کرده است که حضرت امام محمد باقر عليه السلام هشتصد درهم براي [[تعزيه]] و ماتم خود [[وصيت]] فرمود. و به سند موثق از حضرت امام صادق عليه السلام روايت کرده است که پدرم گفت: اي جعفر از مال من براي ندبه کنندگان وقف کن که ده سال در مني در موسم [[حج]] بر من ندبه و گريه کنند و رسم ماتم را تجديد نمايند و بر مظلوميت من زاري کنند.
+
{{شناختنامه امام محمد باقر (ع)}}
  
کليني به سند معتبر نيز روايت کرده است که چون امام محمد باقر عليه السلام به جهان باقي رحلت نمود، حضرت امام صادق عليه السلام فرمود: که هر شب در حجره اي که آن حضرت در آن وفات يافته بود، چراغ مي افروختند.
+
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 
+
[[رده:سال ۱۱۴ هجری قمری]]
[[شيخ عباس قمي]] مي گويند: که در تاريخ وفات آن حضرت اختلافست و وفات ايشان در روز دوشنبه هفتم [[ذی الحجه]] سال صد و چهاردهم به سن پنجاه و هفت سالگي در مدينه مشرفه اتفاق افتاد. وفات ايشان در ايام خلافت هشام بن عبدالملک بود و گفته شده که آن حضرت را ابراهيم بن وليد بن عبدالملک بن مروان به زهر شهيد کرده و شايد به امر هشام بوده است. قبر مقدس آن حضرت به اتفاق همگي در [[بقيع]]، پهلوي پدر و عم بزرگوار خود، حضرت [[امام حسن]] عليه السلام قرار دارد.
 
 
 
نام مبارک امام پنجم محمد بود. لقب آن حضرت باقر يا [[باقر العلوم]] است، بدين جهت که: درياي دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت. القاب ديگري مانند شاکر و صابر و هادي نيز براي آن حضرت ذکر کرده اند که هر يک باز گوينده صفتي از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
 
 
 
کنيه امام "ابوجعفر" بود. مادرش فاطمه دختر [[امام حسن]] مجتبي علیه السلام است. بنابراين نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن علیه السلام و از سوي پدر به امام حسين علیه السلام مي رسيد. پدرش حضرت [[سيدالساجدين]]، [[امام زين العابدين]]، علي بن الحسين علیه السلام است.
 
 
 
تولد حضرت باقر علیه السلام در روز جمعه سوم ماه [[صفر]] سال 57 هجري در مدينه اتفاق افتاد. در واقعه جانگداز [[کربلا]] همراه پدر و در کنار جدش حضرت [[سيدالشهدا]] کودکي بود که به چهارمين بهار زندگيش نزديک مي شد.
 
 
 
دوران امامت امام محمد باقر علیه السلام از سال 95 هجري که سال درگذشت امام زين العابدين علیه السلام است آغاز شد و تا سال 114 ه. يعني مدت 19 سال و چند ماه ادامه داشته است.<ref> به نقل از کتاب [[منتهی الآمال]].</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
 
[[Category:امام باقر علیه السلام]]
 
[[Category:امام باقر علیه السلام]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۸

تقویم هجری قمری

روز واقعه:7 ذی الحجه
سال 114 هجری قمری

امام محمد باقر علیه السلام در هفتم ذی الحجه سال ۱۱۴ و به قولی در ربیع الاول سال ۱۱۴ به شهادت رسید. گفته شده که آن حضرت را حاکم مدینه ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده است و به نظر می رسد اینکار به امر هشام بن عبدالملک (خلیفه وقت) صورت گرفته است.

مسموم شدن حضرت

آن چه مسلم است این است که امام باقر علیه السلام با طرح مرموز و مخفیانه هشام بن عبدالملک، مسموم شده و به شهادت رسید، ولی عامل و چگونگی آن به روشنی مشخص نیست. بعضی می نویسند: ابراهیم بن ولید بن یزید بن عبدالملک (پسر برادر زاده هشام) آن حضرت را مسموم نمود. و بعضی می نویسند: زید بن حسن به دستور هشام، زهر را به زین اسب مالید و اسب را به حضور امام باقر علیه السلام آورد، و اصرار کرد که آن حضرت بر آن سوار گردد، آن حضرت ناگزیر بر آن سوار شد و آن زهر در بدن او اثر کرد، به گونه ای که ران هایش متورم شد و سه روز به سختی در بستر بیماری افتاد و سرانجام به شهادت رسید.

از کف برفت صبر و نماندش دگر قرار دین شد تهی ز مخزن اسرار کردگار

از ضعف بر جبین منیرش عرق نشست ارکان پنجمین امامت زهم شکست

گاهی زبان به ذکر حق و گه شدی به هوش از دل کشیده آه شرربار و شد خموش[۱]

پیشبینی شهادت

کلینی به سند صحیح از زراره روایت کرده است که گفت: «روزی از حضرت امام محمد باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: در خواب دیدم که بر سر کوهی ایستاده ام و مردم از هر طرف آن کوه به سوی من بالا می آمدند چون مردم بسیاری در اطراف آن کوه جمع شدند به ناگاه کوه بلند شد و مردم از هر طرف آن فرو می ریختند، تا آن که جماعتی بر آن کوه باقی ماندند و این اتفاق پنج مرتبه تکرار شد».

گویا آن حضرت این خواب را به وفات خود تعبیر فرموده بود، که بعد از گذشت پنج شب از این خواب به رحمت ایزدی پیوستند.

در کافی و بصائر الدرجات و سایر کتاب های معتبر روایت کرده اند که حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: «که پدرم بیماری سختی گرفته بود و بیشتر مردم از بیماری حضرت ترسیدند و اهل بیت آن حضرت گریان شدند. امام باقر علیه السلام فرمود: من در این بیماری از دنیا نخواهم رفت زیرا دو نفر نزد من آمدند و به من چنین خبر دادند. پس از آن بیماری صحت یافت و مدتی سالم بود. پس روزى حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام را طلبید و فرمود که: جمعى از اهل مدینه را حاضر کن. چون ایشان را حاضر کردم فرمود: اى جعفر! چون من به عالم بقاء رحلت کنم مرا غسل بده و کفن بکن و در سه جامه که یکى رداى حبره بود که نماز جمعه در آن مى‌‏کرد، و یکى پیراهنى که خود مى‏‌پوشید و فرمود که عمامه بر سرم ببند و عمامه را از جامه‏‌هاى کفن حساب مکن، و قبر مرا چهار انگشت از زمین بلند کن، و آب بر قبر من بریز، و اهل مدینه را گواه گرفت. چون بیرون رفتند گفتم: اى پدر بزرگوار! آنچه مى ‏فرمودى به عمل مى ‏آوردم و به گواه گرفتن احتیاج نبود. حضرت فرمود که: اى فرزند! براى این گواه گرفتم که بدانند تویى وصىّ من و در امامت با تو منازعه نکنند. پس گفتم: اى پدر بزرگوار! من امروز تو را از همه روز صحیح‏تر مى ‏یابم و آزارى در تو مشاهده نمى‌‏کنم. حضرت فرمود: آن دو کس که در آن مرض مرا خبر دادند که صحّت مى‌‏یابم در این مرض به نزد من آمدند و گفتند: در این مرض به عالم بقاء رحلت مى‌‏نمایى».

آن حضرت ساعات آخر عمر، کفن های خود را که پارچه سفیدی که با آن احرام به جا آورده بود مشخص نمود.

کلینی به سند حسن روایت کرده است که حضرت امام محمد باقر علیه السلام هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود. و به سند موثق از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده است که پدرم گفت: «ای جعفر از مال من برای ندبه کنندگان وقف کن که ده سال در منی در موسم حج بر من ندبه و گریه کنند و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیت من زاری کنند».

کلینی به سند معتبر نیز روایت کرده است که چون امام محمد باقر علیه السلام به جهان باقی رحلت نمود، حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: «که هر شب در حجره ای که آن حضرت در آن وفات یافته بود، چراغ می افروختند».

تاریخ و محل شهادت

شیخ عباس قمی می گوید: که در تاریخ وفات امام باقر علیه السلام اختلاف است و وفات ایشان در روز دوشنبه هفتم ذی الحجه سال صد و چهاردهم به سن پنجاه و هفت سالگی در مدینه مشرفه اتفاق افتاد. وفات ایشان در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود و گفته شده که آن حضرت را ابراهیم بن ولید بن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده و شاید به امر هشام بوده است.

قبر مقدس آن حضرت به اتفاق همگی در بقیع، پهلوی پدرش امام سجاد علیه السلام و عم بزرگوار خود، امام حسن علیه السلام قرار دارد.

دوران امامت امام محمد باقر علیه السلام از سال ۹۵ هجری -که سال درگذشت امام زین العابدین علیه السلام است- آغاز شد و تا سال ۱۱۴ هجری یعنی مدت ۱۹ سال و چند ماه ادامه داشت.[۲]

پانویس

  1. به نقل از کتاب سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله.
  2. به نقل از کتاب منتهی الآمال.

منابع بیشتر: