معروف بن خربوذ

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مرحوم کشّی در رجال خود او را از اصحاب اجماع و از فقهای برجسته شیعه و در ردیف محمد بن مسلم و زرارة بن اعین دانسته است.[۱]

معروف از یاران امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام بوده[۲] و سجده های طولانی او ضرب المثل بوده است[۳] و شیخ کشّی و دیگران روایاتی راجع به او در این باره نقل کرده اند. وی از بشیر بن تیم صحابی[۴]، ابی الطفیل و حکم بن مستور نیز روایت کرده است و حنان بن سدیر و عبدالله بن سنان و جمعی دیگر از او روایت می کنند.

علامه جلیل سید شرف الدین موسوی در المراجعات می نویسد: ذهبی در میزان الاعتدال نام وی را آورده و او را به راستگویی و تشیّع توصیف نموده است و با گذاردن نام رمز بخاری، مسلم و ابوداود در کنار نام او به این نکته اشاره کرده است که احادیث وی را نگاشته اند. همچنین گفته: از ابوطفیل روایت نقل می کند و نیز گفته است: قلیل الحدیث است. ابوعاصم، ابوداود، عبیدالله بن مومنی و دیگران از او حدیث نقل کرده اند و از ابوحاتم نقل کرده که احادیث او باید نوشته شود (یعنی صحیح و قابل استناد است).

من می گویم: ابن خلکان در وفیات الاعیان وی را ذکر نموده و گفته است او از موالیان و دوستان علی بن موسی الرضا علیه السلام است. پس از آن در تمجید و ستودن او عنان قلم را رها ساخته و از او حکایتی نقل کرده است که در ضمن آن آمده است: من به خدا روی آوردم و آنچه را داشتم در راه خدمت به مولایم علی بن موسی الرضا علیه السلام رها ساختم.

ابن قتیبة هنگامی که در کتاب معارف، رجال شیعه را می شمارد، معروف را از آنان به شما می آورد. مسلم به احادیث معروف استدلال می کند. احادیث او در قسمت حج کتاب صحیح که از ابوطفیل نقل نموده موجود است. سری سقطی از شاگردان اوست.[۵]

کشی روایاتی نقل می کند که دلالت بر مدح او دارد.[۶] و علامه مامقانی از خبری که دلالت بر ذم او می کند به بهترین شکل جواب داده است.[۷]

او در سال 200هـ. رحلت کرد.[۸]

پانویس

  1. رجال الکشّی، ص238، شماره 431.
  2. رجال الطوسی، ص120، 145، 311.
  3. رجال الکشّی، ص184؛ وسائل الشیعة، ج4، ص980.
  4. سفینة البحار، ج6، ص212.
  5. المراجعات، سید عبدالحسین شرف الدین، بیروت، دار و مکتبة الرسول الاکرم صلی الله علیه و آله، ص178.
  6. نک: معجم رجال الحدیث، ج19، ص249ـ252.
  7. نک: تنقیح المقال فی علم الرجال، انتشارات جهان، ج3، ص227.
  8. سال 201 و 204 نیز گفته شده است.

منبع

ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره 9.