برید بن معاویه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«بُرَید بن معاویه عجلى» (م، ۱۵۰ ق)، از فقها و راویان موثق شیعه در قرن دوم هجری و از یاران جلیل‌القدر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام مى‌باشد. برید همچنین از اصحاب اجماع بوده و روایات معتبری در فضیلت و تجلیل او وارد شده است.

زندگی‌نامه

برید بن معاویه، مکنّى به ابوالقاسم، از قبیله بنی عجل است که در کوفه ساکن بوده اند؛ قبیله بنی عجل از نژاد اعراب قحطانی می باشند که به کوفه هجرت کرده و در آنجا سکنا گزیده اند.[۱] در کتب رجال اشاره ای به تاریخ ولادت او نشده است.

برید فرزندی دارد به نام «قاسم» که وی نیز از اصحاب امام صادق علیه السلام و فردی ثقه و مورد اعتماد می باشد.[۲] این مطلب نشان می دهد که برید نه تنها خودش در خدمت فرهنگ تشیع بوده، بلکه پسری تربیت کرده که راه پدر را ادامه داده است.

برید بن معاویه عجلی از دید بزرگان علم رجال، صحابی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام[۳] و همچنین یکی از اصحاب اجماع[۴] می باشد. وی غیر از این که راوی ثقه احادیث اهل بیت علیهم السلام است، فقیه هم بوده است.[۵] تمام صاحبان کتب رجال، برید را ثقه می دانند.

در تاریخ وفات برید بن معاویه، اختلاف است؛ بعضی فوت او را در زمان امام صادق علیه السلام (م، ۱۴۸ ق) دانسته اند. اما قول قوی که اکثر کتب رجال نقل کرده اند، این است که وی در سال ۱۵۰ هـ.ق رحلت کرده است.[۶]

استادان و راویان

برید بن معاویه شاگرد امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده و بیشتر از محضر این دو بزرگوار بهره مند شده است. نقل مستقیم اکثر روایات از معصوم علیه السلام، گواه این مدعاست. غیر از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام، وی از محضر محمد بن مسلم استفاده کرده و روایاتی از طریق ایشان نقل می کند.

افراد زیادی نیز از محضر برید بن معاویه استفاده کرده اند؛ از جمله: جمیل بن صالح، عمر بن اذینه، عبدالکریم بن یحیی، الخثعمی، داوود بن فرقد، ثعلبة بن میمون و علی بن عقبه.

برید از منظر معصومان

روایات رسیده از ائمه علیهم السلام در مورد برید عجلی، نشان می دهد که وی مقام والایی در نزد ایشان داشته است که به برخی از روایات استناد می کنیم:

  • ۱. جمیل بن درّاج می گوید: روزی وارد منزل امام صادق علیه السلام شدم. هنگام ورود مردی از اهل کوفه را مشاهده کردم که از اطاق امام بیرون آمد و خارج شد. وارد اطاق امام شدم و گفتم: مردی کوفی را مشاهده کردم که از دیدار شما برمی گشت. حضرت فرمود: خداوند روحش را مقدس گرداند، وی مورد اطمینان پدرم بود. امروز هم وی مورد اطمینان و رازدار من است... زمانی که خداوند اراده کند بدی به اهل زمین برساند، به واسطه آنها آن بدی را برطرف می کند. آنها ستارگان شیعیان ما هستند. آنها باعث می شوند نام و یاد پدرم در همه جا زنده بماند. هر بدعتی را کشف می کنند و به مقابله برمی خیزند و بدعت ها را از دین می زدایند... من پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟! فرمود: درود خداوند بر آنها باد! آنها «برید بن معاویه عجلی، زرارة بن اعین، ابو بصیر و محمد بن مسلم» هستند.[۷]
  • ۲. امام صادق علیه السلام می فرمود: محبوبترین مردم نزد ما چه در این دنیا باشیم و چه نباشیم، چهار نفرند: «زرارة بن اعین، برید بن معاویه عجلی، محمد بن مسلم و ابوجعفر احول (مؤمن طاق)».[۸]
  • ۳. داوود بن سرحان نقل می کند: شنیدم از امام صادق علیه السلام که فرمود: همانا اصحاب پدرم زینت ما هستند؛ بدانید آنها «زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، برید بن معاویه و لیث مرادی» هستند. اینها همیشه با عدالت و قسط رفتار می کنند. اینها همیشه راست می گویند و در کلام صادقند. اینها سبقت گیرندگان مقرّب درگاه الهی هستند.[۹]
  • ۴. جمیل بن درّاج می گوید: شنیدم از امام صادق علیه السلام که فرمود: استواران در زمین و پرچمداران دین خداوند چهار نفرند: «محمد بن مسلم، برید بن معاویه، زرارة بن اعین و لیث بن البختری».[۱۰]
  • ۵. جمیل بن درّاج می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: بشارت ده مخبتین را به بهشت؛ «برید بن معاویه، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زرارة بن اعین». این چهارنفر از نجیبان و پاکان اند. اینها امین خداوند در بیان احکام الهی هستند. اگر اینها نبودند، آثار نبوت از بین می رفت.[۱۱]
  • ۶. حضرت صادق علیه السلام در حق ایشان فرموده: «هؤُلاءِ الْقَوّامُونَ بِالْقِسْطِ، هؤُلاءِ الْقَوّامُونَ بِالصِّدْقِ، وَ هؤُلاءِ السّابِقُونَ السّابِقُونَ اُولئِک الْمُقَرَّبُونَ».[۱۲]

اما در کنار احادیث فوق ـ که در بیان فضیلت برید بود ـ چند روایت نیز در مذمت برید از معصومان علیهم السلام نقل شده که بدین قرار است:

  • ۱. ابی الصباح می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: خداوند هلاک کند کسانی را که در دینشان شک می ورزند. «زرارة بن اعین و برید بن معاویه و محمد بن مسلم و اسماعیل جعفی» از کسانی هستند که در دینشان شک می ورزند.[۱۳]
  • ۲. یونس نقل می کند از مسمع که از ابن ابی سیّار شنیدم که اباعبداللّه علیه السلام می فرمود: خداوند لعنت کند برید را، خداوند لعنت کند زرارة بن اعین را... .[۱۴]

در تحلیل این گونه روایات، پاسخهای زیر داده شده است:

  • الف) در سند روایاتی که در مذمّت برید نقل شده، جبرئیل بن احمد قرار دارد که نه ممدوح است و نه ثقه.
  • ب) روایات مدح، فراوان است و قطعاً از اهل بیت علیهم السلام رسیده است و از حیث سند معتبر است. پس اعتنایی به روایات شاذّ که در مذمّت برید نقل شده است، نمی شود.
  • ج) در صحیحه عبداللّه بن زرارة آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: من عیب شما را می گویم و با این که شما را مذمّت می کنم، از شما دفاع می کنم، چون می ترسم دشمن به شما آسیب برساند و موجب حسد مردم و اذیت رساندن به شما شود.[۱۵]

گزیده‌ای از روایات

برید بن معاویه ۵۸ حدیث را مستقیماً از امام معصوم نقل کرده و ۳۲ حدیث را از طریق محمد بن مسلم از امام نقل کرده است.[۱۶]

در اینجا برخی از روایات برید ذکر می شود:

  • ۱. برید بن معاویه می گوید: شنیدم از امام صادق علیه السلام که ایشان فرمود: من از پدرم و پدرم از پدرش... و امام علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله و آن حضرت از جبرئیل و ایشان از خداوند شنید که خداوند فرموده است: زمانی که اراده کنم جمع کنم برای مسلمانی خیر دنیا و آخرت را قرار می دهم برای او قلبی خاشع؛ زبانی ذاکر؛ جسدی بر بلا صابر؛ و زن مؤمنه ای که وقتی به او نگاه کند، خوشحال شود و وقتی از او دور است، خود را حفظ کند.[۱۷]
  • ۲. همراه با حضرت صادق علیه السلام نشسته و مشغول صحبت بودیم که مردی وارد شد و گفت: من از خراسان برای دیدن شما آمده ام. (آنگاه پای خود را به حضرت نمایاند و گفت) به خدا قسم! نیامدم مگر به عشق شما؛ ببین چگونه پایم تاول زده است! پس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را روز قیامت همراه ما محشور می دارد! و آیا «دین» چیزی جز حبّ هست؟[۱۸]
  • ۳. برید می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم، منظور خداوند از «صادقین» در آیه «اتقوا اللّه و کونوا مع الصادقین» (سوره توبه، ۱۱۹) چیست؟ فرمود: مقصود خداوند فقط شامل ما می شود.[۱۹]
  • ۴. برید می گوید: امام صادق علیه السلام هر وقت اراده سفر می کرد، همه اهل و عیال خود را در خانه ای دعوت می کرد و دست را به دعا می داشت و می فرمود: «اللّهم انّی استودعک الغداة نفسی و مالی و اهلی و ولدی الشاهد منّا والغائب، اللّهمّ احفظنا واحفظ علینا اجعلنا فی جوارک، اللّهم لاتسلبنا نعمتک ولا تغیّر ما بنا من عافیتک و فضلک؛[۲۰] پروردگارا! امروز جان و مال و اهل و فرزندان حاضر و غایبم را به تو می سپارم. خدایا! ما را از شر حفظ کن و اموال ما را برای ما حفظ کن. خدایا! ما را در جوارِ خودت قرار ده. خدایا! نعمتت را از ما نگیر و احسان و فضلی را که به ما مرحمت فرموده ای، تغییر مده».
  • ۵. برید می گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنید که فرمود: از پدرم و او از پدرش... از علی علیه السلام و او از رسول اللّه صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمودند: مرز اسلام و کفر چیزی نیست مگر ترک نماز واجبی که عمدا ترک شود، یا نماز را سبک بشمارد و اگر چنین کند مثل آن است که نماز نخوانده باشد.[۲۱]
  • ۶. برید می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: وقتی فرزندان آدم علیه السلام بزرگ شده و به حد بلوغ رسیدند، خداوند حوری از حوریان بهشتی فرستاد و آدم یکی از پسرانش را به عقد او درآورد و همچنین پسر دیگر خود را به عقد زنی از طایفه جن درآورد. پس از بنی آدم هر کدام که دارای اخلاق نیکو و صورت زیبا هستند، از اولاد حوریّه می باشند و هر کدام زشت خوی و زشت صورت هستند، از نسل جنیان و این گونه نیست که پسران آدم با خواهران خودشان ازدواج کرده باشند.[۲۲]
  • ۷. برید می گوید: از امام در مورد آیه «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا...» (سوره آل عمران، ۲۰۰)، سؤال کردم. حضرت فرمود: صبر کنید بر انجام تکالیف و وظایف شرعی و بر دشمنی دشمنانتان صابر باشید و با امام موعود ارتباط داشته باشید.[۲۳]

پانویس

  1. معجم قبایل عرب، باب بنی عجل.
  2. رجال نجاشی، ص۳۱۳.
  3. قاموس الرجال، ج۲، ص۲۷۶.
  4. تنقیح المقال، مامقانی، ص۱۶۵.
  5. اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۸.
  6. تنقیح المقال، ص۱۶۵.
  7. قاموس الرجال، ج۲، ص۲۷۷.
  8. وسایل الشیعه، ج۲۷، ص۱۴۳.
  9. اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۹.
  10. رجال کشی، ص۱۳۵.
  11. رجال کشی، ص۱۷۰.
  12. مجالس المؤمنین، ۱/۳۴۰.
  13. اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۹.
  14. قاموس الرجال، ج۲، ص۲۷۶.
  15. معجم الرجال، خویی، ج۴، ص۱۹۸.
  16. تنقیح المقال، مامقانی، ص۱۶۵.
  17. وسایل الشیعه، ج۲۰، ص۴۰.
  18. بحارالانوار، ج۲۷، ح۵۷.
  19. اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸.
  20. همان، ص۲۸۳.
  21. وسایل الشیعه، ج۴، ص۴۲.
  22. علل الشرایع، ج۱، ص۱۰۳.
  23. تأویل الآیات، ص۸۶.

منابع

  • شیخ عباس قمی، منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیه السلام.
  • "برید بن معاویه عجلی"، علی احمدی، مجله فرهنگ کوثر، تابستان ۱۳۸۱، شماره ۵۴.