سید مرتضی حسینی فیروزآبادی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
{{بخشی از یک کتاب}}
 +
 +
'''آیت‌الله سید مرتضى حسینی فیروزآبادى''' (۱۳۲۹ - ۱۴۱۰ ق) فرزند آیت‌الله [[آيت الله فيروزآبادی|سيد محمد فيروزآبادی]]، عالم ربانی و [[فقیه]] مجاهد [[شیعه]] معاصر و از شاگردان [[میرزا ابوالحسن مشکینی|میرزا ابوالحسن مشکینى]] و [[سید جمال الدین گلپایگانی|سید جمال‌الدین گلپایگانى]] بود. دو کتاب «[[عنایة الاصول (کتاب)|عنایة الاصول]]» و «[[فضائل الخمسه من الصحاح السته (کتاب)|فضائل الخمسة]]» از مهمترین آثار اوست.
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
||نام کامل = سید مرتضی حسینی فیروزآبادی
 
||نام کامل = سید مرتضی حسینی فیروزآبادی
|تصویر=[[پرونده:Firuz Abadi.jpg|220px|center]]
+
|تصویر=[[پرونده:Firuz Abadi.jpg|۲۲۰px|center]]
||زادروز =  1290 شمسی
+
||زادروز =  ۱۲۹۰ شمسی
 
|زادگاه = [[نجف اشرف]]
 
|زادگاه = [[نجف اشرف]]
|وفات =  بیستم تیر 1369 شمسی
+
|وفات =  ۱۳۶۹ شمسی
 
|مدفن =  [[قم]]، باغ بهشت
 
|مدفن =  [[قم]]، باغ بهشت
|اساتید = على ايروانى، ابوالحسن مشكينى، سيدعلى قاضى، محمدكاظم شيرازى و سيد جمال الدين گلپايگانى
+
|اساتید = [[سید جمال الدین گلپایگانی|سید جمال الدین گلپایگانى]]، [[میرزا علی ایروانی|میرزا على ایروانى]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]]، [[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمدحسین اصفهانى]]
|شاگردان =  
+
|شاگردان = [[علامه امینی|علامه عبدالحسین امینى]]، سید هادی غضنفری خوانساری،...
|آثار = عناية الاصول فى شرح كفايةالاصول (در 6 جلد)، خلاصة الجواهر (شرح استدلالى بر منتخب المسائل)، فضائل الخمسة من الصحاح الستّة و غيرها من الكتب المعتبرة و ...
+
|آثار = [[عنایة الاصول (کتاب)|عنایة الاصول فى شرح کفایةالاصول]]، [[فضائل الخمسه من الصحاح السته (کتاب)|فضائل الخمسة من الصحاح الستة]]، منتخب  المسائل، خلاصة الجواهر، ...
 
}}
 
}}
  
{{بخشی از یک کتاب}}
+
==ولادت و خاندان==
 
+
سید مرتضى حسینی فیروزآبادى در سال ۱۳۲۹ ه.ق (۱۲۹۰ ش) در [[نجف]] اشرف به دنیا آمد.<ref>عنایة الاصول فى شرح کفایةالاصول، تألیف السید مرتضى حسینى فیروزآبادى، ج ۳، ص ۱.</ref> او در خانواده اى پا به عرصه وجود گذاشت که سابقه علمى دیرینه داشت. پدر بزرگوارش آیت الله [[آيت الله فيروزآبادی|سيد محمد حسینی یزدی فيروزآبادی]]<ref>فیروزآباد، یکى از بخش هاى میبد در ۵ کیلومترى اردکان و ۵۰ کیلومترى شهرستان یزد است.</ref>، عالم، عابد فاضل و مجتهدى بود که بعد از رحلت استاد خود، آیت الله [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم طباطبائى یزدى]] (۱۳۳۷ ه.ق)، به مقام [[مرجعیت|مرجعیت]] رسید.<ref>روزنامه جمهورى اسلامى، سه شنبه ۴ بهمن ۱۳۷۳، ش ۴۵۳۸، ص ۱۱.</ref> کتاب هاى «جامع  الکلم فى حکم اللباس  المشکوک»<ref>عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، سید مرتضى فیروزآبادى، ج ۳، ص ۱. در این کتاب «ازاحة الشکوک فى حکم اللباس المشکوک» آمده است.</ref> و «اصول الفقه» و «مناسک الحج والعمرة» از آثار باقى مانده او است.<ref>الذریعة الى تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، ج ۲۰، ص ۶۱-۶۲ و ریحانة الادب، محمد على مدرس، ج ۴، ص ۳۶۴.</ref>  
«آيت ولايت»
 
 
 
'''تبارى پاك '''
 
 
 
حاج سيد مرتضى در آخر [[ربيع  الاول]] 1329 ه.ق، در [[نجف]] اشرف به دنيا آمد.<ref>عناية الاصول فى شرح كفايةالاصول، تأليف السيد مرتضى حسينى فيروزآبادى، ج ص 1.</ref> او در خانواده اى پا به عرصه وجود گذاشت كه سابقه علمى ديرينه داشت. پدر بزرگوارش آيت الله حاج سيد محمد فيروزآبادى يزدى<ref>فيروزآباد، يكى از بخش هاى ميبد در 5 كيلومترى اردكان و 50 كيلومترى شهرستان يزد است.</ref>، عالم، عابد فاضل و مجتهدى بود كه بعد از رحلت استاد خود، مرجع عالم تشيع، آيت  الله حاج سيد محمدكاظم طباطبائى يزدى (1337 ه.ق)، به مقام مرجعيت رسيد.<ref>(3)روزنامه جمهورى اسلامى، سه شنبه 4 بهمن 1373، ش 4538، ص 11.</ref>
 
 
 
حجت  الاسلام سيد على كمالى دزفولى مى گويد: «قريب هشتاد سال قبل پدرم، مرحوم سيد رضى الدين، در محضر درس آيت  الله  العظمى مرحوم آقا سيد محمد فيروزآبادى كه مرجع بزرگ اماميه بود، بهره مند گرديد و از آن مرحوم اجازه اجتهاد گرفت. من در ده سالگى به ياد دارم كه رساله عمليه آن مرجع عاليقدر با حروف سربى و قطع كوچك بين كتاب هاى مرحوم پدرم بود».(4)
 
 
 
كتاب هاى «جامع  الكلم فى حكم اللباس  المشكوك»(5) و «اصول  الفقه» و «مناسك  الحج والعمرة» از ديگر آثار باقى مانده او است.(6) آيت  الله حاج سيد محمد فيروزآبادى در شب جمعه آخر [[ربيع  الاول]] 1345 ه.ق در [[سامرا]] وفات يافت و پيكر مطهرش را به [[نجف]] اشرف منتقل و دفن كردند.(7)
 
 
 
آيت  الله حاج احمد علومى، فرزند آيت الله آخوند ملا حسين اردكانى (1319-1393 ه.ق) حجت  الاسلام محمد حائرى اردكانى (1292-1381 ه.ق)(8) و سيد رضى  الدين كمالى، فرزند حاج سيد حسين ظهير الاسلام(9)، از شاگردان آن مرحوم بودند.
 
 
 
'''سلسله نسب '''
 
 
 
نسب شريف آيت  الله حاج سيد مرتضى به اين صورت است: سيد مرتضى فرزند سيد محمد، فرزند سيد محمدباقر، فرزند حسين حسينى فيروزآبادى... تا اين كه به امام  الساجدين، على  بن  الحسين  بن على  بن ابيطالب علیه السلام مى رسد.(10)
 
 
 
'''استادان '''
 
 
 
علامه بزرگوار، حاج سيد مرتضى، از ابتداى نوجوانى به تحصيل [[علم]] و دانش، علاقه زيادى داشت. با فراگيرى دانش هاى ابتدايى، براى فراگيرى علوم اسلامى به حوزه علميه [[نجف]] اشرف رفت و پس از تكميل. علوم پايه، (رسائل، مكاسب و كفايه) از محضر آيات عظام و علماى اعلام؛ حاج ميرزا على ايروانى (متوفاى 1354 ه.ق) و صاحب حاشيه بر مكاسب مرحوم شيخ انصارى، حاج شيخ ميرزا ابوالحسن مشكينى (متوفاى 1358 ه.ق) و صاحب حاشيه بر كفاية الاصول مرحوم آخوند خراسانى، حاج سيدابوالحسن اصفهانى (متوفاى 1365 ه.ق) و حاج شيخ محمدكاظم شيرازى بهره هاى فراوانى برد.(11) او در سال‌هاى اخير در مجلس استفتاى خصوصى مرحوم آيت  الله حاج شيخ محمدكاظم شيرازى نيز حاضر مى شد.
 
 
 
وى مدتى به درس آيت الله حاج شيخ محمدحسين اصفهانى (متوفاى 1361 ه.ق) حاضر شد و در معقول و منقول كسب فيض كرد. و از محضر عالم ربّانى، عارف والامقام، حاج سيدعلى قاضى (استاد [[علامه طباطبايى]]) و آيت  الله  العظمى سيد جمال الدين گلپايگانى، مراحل اخلاق و عرفان را كسب كرد.(12)
 
 
 
فرزند بزرگوارش مرحوم آيت  الله حاج سيد محمد فيروزآبادى مى گويد: «از منبع موثق شنيده شد كه بارها استاد ايشان مرحوم آيت  الله حاج ميرزا على ايروانى به فرزند ارشدش و ساير شاگردانش مى فرمود: جديت در تحصيل و پشتكار را از آقاى سيد مرتضى بياموزيد. اين در هنگامى بود كه كفاية الاصول را نزد ايشان مى خواند و هر روز نوشته هاى خود را به ايشان عرضه مى داشت و استاد براى تشويق، آن ها را بررسى مى نمود و پس از مقدارى اصلاح، تحسين فراوان مى كرد».(13)
 
 
 
'''تدريس '''
 
 
 
استعداد و نبوغى كه داشت، بزودى او را در رديف بهترين اساتيد حوزه [[نجف]] قرار داد. كتاب هاى سطح را چندين بار، از جمله كفاية الاصول را بيش از شش مرتبه و خارج آن را يك مرتبه تدريس كرد.
 
 
 
بيان زيبا و تعبير رسايش در تدريس، سبب شد طلاب و شاگردانش با عشق و شوق به محضر درسش، در مقبره مرجع عالم تشيع آيت الله حاج سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى، حاضر شوند و از خرمن پرثمر علم و دانش او خوشه ها بچينند.
 
 
 
شيوه تدريس آيت  الله فيروزآبادى به گونه اى بود كه با مقدماتى مناسب و بيانى روان و ساده مطالب سنگين را به شاگردان منتقل مى كرد و كمتر كسى از درك مسائل مشكل فقهى يا اصولى بى بهره مى ماند. اگر شخصى سؤال مى كرد، يا نقض و ايرادى داشت، با برخوردى نيكو و رعايت انصاف به جوابگويى مى پرداخت، و چه بسا حق را به جانب وى مى داد.(14) علامه عبدالحسين امينى (صاحب  الغدير)، يكى از ده‌ها شاگرد او بود كه از محضر استاد بهره مى برد.
 
 
 
وى دوازده ساعت براى تدريس و تأليف وقت مى گذاشت و ايام تعطيل را به تأليف اثر گرانقدرش «فضائل الخمسه» و «السبقة من السلف» اختصاص داده بود.(15)
 
 
 
'''ويژگي هاى اخلاقى '''
 
 
 
مرحوم فيروزآبادى در خانواده علم و [[تقوا]]، در جوار مرقد مطهر اميرمؤمنان [[امام علی]]  بن ابى  طالب علیه السلام، پرورش يافت و فضائل و محاسن اخلاقى عالى كسب كرد. بيشتر روزها، براى [[زيارت]] و كسب معنويت، به حرم مطهر اميرمؤمنان علیه السلام، مشرف مى شد و از آن بارگاه ملكوتى و پرفيض بهره ها مى برد.(16)
 
 
 
با مردم با نيكويى و روى گشاده برخورد مى كرد. خوش مشرب و خوش برخورد بود. مجالس عمومى او، مجلس انس و صفا بود و بيشتر به موضوعات، علمى و نقل قضاياى تاريخى و شيرين سپرى مى شد، به گونه اى كه اهل مجلس، مشتاق شنيدن و ادامه آن بودند.
 
 
 
در امور زندگى قانع و عفيف بود. و مقدار زيادى از زيرزمين منزلش را به دست خود حفر كرد. هر روز صبح با لحنى شيوا و صدايى رسا [[قرآن]] تلاوت مى كرد. شب‌هاى چهارشنبه و در سال‌هاى آخر شب‌هاى پنج شنبه كه خلوت بود، پياده به [[مسجد سهله]] [[كوفه]] مى رفت. على دوانى، يكى از همراهان وى در اين مراسم مى گويد: «در حجره آيت  الله فيروزآبادى در مسجد سهله، يك حصير و بالشى از سبوس گندم و آفتابه اى بيشتر موجود نبود».
 
 
 
در [[مسجد كوفه]] مانند مسجد سهله، مقاماتى از انبياء و اوصياء علیهم السلام برپاست. از آن جمله «مقام [[حضرت ابراهیم]] علیه السلام» مى باشد. ايشان به اين مقام علاقه زيادى داشتند تا آن جا كه مى فرمودند، دوست دارم پس از مرگم مرا دور مقام ابراهيم چند مرتبه [[طواف]] دهند.(17)
 
 
 
'''هجرت '''
 
 
 
آيت  الله فيروزآبادى در سال 1391 ه.ق به خاطر فشار حزب بعث عراق به همراه هزاران تن از ايرانيان شرافتمندِ مقيم [[عراق]] و صدها عالم و دانشمند، به ايران كوچ داده شد. وى به شهر مقدس [[قم]]، مهد علم و دانش و حرم امن آل محمد صلی الله علیه و آله، وارد شد و تا آخر عمر شريف به تدريس [[فقه]] و اصول مشغول بود و شب ها در حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها در رواق پايين پا، [[نماز]] را جماعت اقامه مى كرد.(18)
 
 
 
'''همگام با انقلاب '''
 
 
 
آيت  الله حاج سيد مرتضى فيروزآبادى، با اين كه بيشتر وقت خود را صرف تحقيق و تدريس و تأليف مى كرد، اما هيچ گاه انقلاب اسلامى را از نظر دور نداشت و در مواقع حساس وظيفه خود را به خوبى انجام مى داد. او مورد احترام بيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت [[امام خمینی]] بود. حجت  الاسلام حاج شيخ محمدجواد طبسى در اين رابطه چنين مى گويد: «روزى كه رژيم ستمشاهى پهلوى، تشكيل كابينه را به بختيار واگذار كرد، او براى انحراف اذهان مردم و انقلابيون. اعلام كرد 0/9 علما مرا تأييد مى كنند. به خاطر دارم كه در همان ايام برخى از دوستان بيانيه اى را تنظيم نموده و خواستار نظرات بزرگانى چون؛ مرحوم آيت  الله فيروزآبادى شدند. بنده به محضر ايشان رفته، ابتدا عرض كردم، شاپور بختيار چنين ادعا كرده كه 0/9 علما موافق من هستند، شما چه مى گوئيد؟ فرمودند: بيخود گفته، [[دروغ]] است. عرض كردم: پس شما نظرش را مردود مى دانيد؟ فرمود: بله. آنگاه اطلاعيه را خدمتشان تقديم كرده تا آن را امضا و مهر كنند. ايشان بلافاصله ورقه را از دستم گرفته و پاى آن را مهر كردند».
 
 
 
آقاى طبسى مى گويد: «روزى كه حضرت امام امت به [[قم]] تشريف آوردند، روز دوم يا سوم ورود ايشان به قم بود كه جهت ديدار با ايشان در سالن كتابخانه [[مدرسه فيضيه]] همراه عده زيادى از علما و روحانيون حضور داشتم. از دور چشمم به مرحوم آيت الله فيروزآبادى افتاد كه ايشان نيز جهت ملاقات با امام امت به سالن كتابخانه آمده بودند. شنيدم كه مرحوم امام، پس از اتمام ملاقات و سخنرانى كسى را خدمت ايشان فرستادند و از آن مرحوم تشكر كردند».
 
 
 
'''آثار و تأليفات '''
 
 
 
آيت  الله فيروزآبادى، آثارى پرمايه و گرانبها از خود به يادگار گذاشت. انتخاب موضوع و ترتيب زيباى بحث و بررسى همه  جانبه آن، گوياى ذوق، تسلط و تحقيق عميق وى بود، به گونه اى كه آن تأليفات نزد علماى بزرگوار مورد قبول قرار گرفت و بيشتر آن ها در رديف مصادر مهم درسى حوزه هاى علميه درآمد.
 
 
 
تأليفات وى عبارتند از:
 
 
 
'''<I>1- عناية الاصول فى شرح كفايةالاصول (در 6 جلد):</I>'''
 
 
 
اين كتاب شامل تحقيقاتى پيرامون كتاب‌هاى «تقريرات شيخ انصارى»، «رسائل»، «فصول»، «بدايع»، «معالم»، «قوانين»، «هداية المسترشدين» و ساير كتاب‌هاى مهم در علم اصول است. اين شرح با اين كه بدون متن چاپ شده ولى از ساير شرح ها و حواشى كه متن كفاية الاصول را دارند، مشهورتر و از جهت تيراژ چاپ بر همه تقدم دارد. بعضى چنين عقيده دارند كه كتاب در حقيقت ايراد بر بسيارى از مضامين كتاب كفاية الاصول است. يكى از مراجع بزرگ [[نجف]] اشرف كه خود شرحى بر كفايه نوشته است، وقتى «عناية الاصول» را ملاحظه كرد گفت: اگر مى دانستم «عناية الاصول» چاپ مى شود، به نوشتن شرح خود اقدام نمى كردم.
 
 
 
'''<I>2- الفروع  المهمة فى احكام  الائمة (3 جلد، در طهارت استدلالى):</I>'''
 
 
 
يكى از علماى نامى [[قم]] هنگام عيادت از فقيد سعيد، پس از ملاحظه اين كتاب گفت: اين اثر به مراتب در دقت نظر و حسن اسلوب از «خلاصة الجواهر» بهتر است.
 
 
 
'''<I>3- خلاصة الجواهر (شرح استدلالى بر منتخب  المسائل):</I>'''
 
 
 
تنها سه جلد خلاصة الجواهر از كتاب طهارت، به چاپ رسيده است. صلاة، صوم، [[زكات]]، [[خمس]] و [[حج]] آن نيز به خط مؤلف موجود است كه هنوز به زيور طبع آراسته نشده است. هر چند از نام كتاب به نظر مى رسد خلاصه اى از كتاب «جواهر الكلام» باشد ولى در تفصيل مطالب از آن كمتر نيست و به روش كتاب هاى حاج آقا رضا همدانى در دقت و حسن تعبير تأليف شده است.
 
 
 
'''<I>4- منتخب المسائل :</I>'''
 
 
 
مجموعه اى از مسائل فقهى و فتوائى به روش كتاب «منهاج  الصالحين» و «وسيلة النجاة» است و [[احكام]] [[نماز جمعه]] و احكام مساجد و ريش تراشى را نيز شامل شده است. اين كتاب در حقيقت كتابى فقهى بوده است نه رساله عمليه.
 
 
 
'''<I>5- فضائل  الخمسة من  الصحاح  الستّة و غيرها من  الكتب  المعتبرة:</I>'''
 
 
 
اين كتاب كه شامل [[احاديث]] و روايت هاى مربوط به فضائل و مناقب پنج تن آل عبا، [[پيامبر اسلام]] و [[حضرت فاطمه]] زهراى اطهر سلام الله علیها و [[امیرالمومنین]] و [[امام حسن]] و [[امام حسين]] علیهم السلام مى شود، از مهمترين كتاب‌هاى [[اهل سنت]] مى باشد. گذشته از رواج آن در همه شهرها خصوصاً بلاد اسلامى مدركى ارزنده براى مؤلفين در اين موضوع است.
 
 
 
[[علامه امينى]] اعلى  الله مقامه (از شاگردان آيت  الله فيروزآبادى) بارها كتاب فضائل الخمسه را خريده و به شهرهاى مختلف اسلامى مى فرستاد. هرگاه آيت  الله فيروزآبادى به ايشان مى گفت: جا دارد به فرستادن كتاب «الغدير» اكتفا كنيد، پاسخ مى داد: «الغدير» در موضوع ولايت جاى خود دارد؛ ولى «فضائل  الخمسه» در دسته بندى روايت هاى ولايتى متقن و مانند «[[وسائل  الشيعه]]» داراى ترتيبى آسان است و با سرعت مى توان روايت مورد نياز را از آن استخراج كرد.
 
 
 
گفتنى است در شهرهاى اسلامى گروه‌هايى از اهل سنت با خواندن اين كتاب به مذهب تشيع گرويده اند، از جمله مؤلف كتاب «ثم اهتديت» بارها از ايشان ياد مى كند و معلوم مى شود به خدمت استاد رسيده، از محضرش استفاده كرده است.
 
 
 
آيت الله  العظمى حاج ميرزا حسن بجنوردى بارها نقل مى كرد: «هيچ گاه از كتاب هاى اصولى يا فقهى آقا سيد مرتضى غبطه نمى خورم. زيرا چنين كتاب هايى به حد وافى در دسترس است به چيزى كه غبطه مى خورم، همانا كتاب «فضائل  الخمسه» است كه در [[روز رستاخيز]] نجات  دهنده مؤلفش است». اين كتاب توسط حجة الاسلام محمدباقر ساعدى به فارسى ترجمه و در چهار جلد به چاپ رسيده است.
 
 
 
'''<I>6- السبعة من  السلف من  الصحاج  الستة و غيرها من  الكتب  المعتبره عند اهل  السنة والجماعة:</I>'''
 
 
 
كتاب گزارشى از گفتار و كردار هفت تن از مخالفين [[امام على]] علیه السلام در صدر [[اسلام]] است و به چهل كتاب از مهمترين كتاب هاى حديثى و تاريخى اهل سنت مستند است پرده از رفتار نادرست آنان برمى دارد. دو كتاب «فضائل  الخمسه» و «السبعة من  السلف» از كتب مدركى در جهان اسلام محسوب مى شود و مورد توجه دانشمندان و محققين مى باشد.
 
 
 
شيوه تأليفى ايشان چنين بود كه سرتاسر كتاب هاى [[تفسير]] و [[رجال]] و [[حديث]] را با دقت كامل مطالعه و ملاحظه مى كرد تا اگر در موردى غير از «ابواب فضائل و مطاعن» روايتى قابل استفاده وجود دارد، بر وى مخفى نماند. علامه امينى صاحب  الغدير با كثرت تتبع و پشتكارى كه داشت، گاه براى مدرك بعضى روايات به ايشان مراجعه مى كرد.
 
 
 
آيت  الله فيروزآبادى در مقدمه «السبعة من  السلف» مى فرمايد: «مقدارى از كتاب را به رشته تحرير درآورده بودم، براى اين كه بدانم آيا نوشتن اين مطالب مورد رضايت خداوند متعال مى باشد، به [[قرآن کریم]] تفأل زدم: اين آيه شريفه باعث دلگرمى بيشتر من گرديد: «و نُنَزّلُ مِنَ  الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمؤْمِنينَ وَلا يَزيدُ الضّالِمينَ اِلاّ خَسارا»؛(19) و ما آن چه از قرآن نازل كرديم، شفاى دل و [[رحمت الهى]] براى اهل [[ايمان]] است و بر كافران به جز زيان چيزى نخواهد افزود.(20)
 
 
 
آثار چاپ نشده آيت  الله فيروزآبادى عبارتند از:
 
 
 
* 7- حاشيه رسائل ؛
 
 
 
* 8- حاشيه بر مكاسب ؛
 
 
 
* 9- رساله عمليه فارسى ؛
 
 
 
* 10- جزوه اى در ادعيه و مناجات و زيارات كه متأسفانه در دست نيست.(21)
 
 
 
'''وفات و محل دفن '''
 
 
 
آيت  الله فيروزآبادى پس از سال‌ها تلاش براى احياى [[فقه]] و معارف [[اهل بيت]] علیهم السلام، بر اثر بيمارى و ضعف مزاج در هفدهم [[ذی الحجه]] الحرام 1410 ه.ق به كوى دوست پركشيد و حوزه هاى علميه و مسلمين را در فقدانش به سوگ نشاند. بر حسب وصيت، آن فقيد سعيد را در [[قم]] مقدسه زير آسمان رحمت الهى (در معرض باران) در صحن دوم مزار باغ  بهشت، مقابل مزار شهدا، به خاك سپردند.(22)
 
 
 
از طرف مراجع عظام و علماى اعلام مجالس ختم در قم، [[مشهد]]، يزد و شهرهاى ديگر برپا گرديد و جمعى از شعرا با تجليل فراوان از مقام علمى و تقوايى آن بزرگوار، قصايد و ابياتى در سوگ وى سرودند كه نمونه اى از آن ذكر مى شود:
 
 
 
از غدير خم جهان پرنور شد × مرتضى با مرتضى محشور شد
 
 
 
در شب عيد غدير از امر [[حق ]] × چون كليم  الله به سوى طور شد
 
 
 
اِرْجِعى  گفتا به او رَبّ غفور × گفت لبيك و ز ياران دور شد
 
 
 
منبع علم و كمال و معرفت  × از ميان دوستان مستور شد
 
 
 
آيت حق بود و كان معدلت  × پس به جنت همنشين حور شد
 
 
 
گفت رازى در رثاى آن فقيه  × مرتضى با مصطفى محشور شد(23)
 
 
 
«محمد الرازى، 18 [[ذی الحجه]] 1410».
 
 
 
روى سنگ قبر چنين حكاكى شده است: هوالباقى . مرقد المرحوم المغفور له الورع التقى آية الله العظمى، الحاج السيد مرتضى الحسينى الفيروزآبادى اليزدى  النجفى قدس سره المولود فى  النجف  الاشرف، سنة 1329 هجرية والمتوفى فى مدينة قم  المقدسة فى 17 ذى  الحجة الحرام سنة 1410 هجرية.
 
 
 
در دو طرف حاشيه سنگ اين دو بيت شعر نيز نوشته شده است:
 
 
 
وَ فَدْتُ عَلَى الْكَريمِ بِغَيْر زادٍ × مِنَ الْحَسَناتِ وَالْقَلْبِ السّليم
 
 
 
وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ كُلّ شَيى ءٍ × اِذا كانَ  الْوُفُودُ عَلَى  الْكَريم(24)
 
 
 
و بر ديوار پهلوى قبر، تابلويى از جنس استيل آويخته است كه در آن تاريخ وفات و تاليفات وى در آن نوشته شده است.
 
 
 
'''فرزندان '''
 
 
 
از آيت  الله سيد مرتضى فيروزآبادى شش فرزند به جاى ماند. سيد على، دكتر سيد حسن و مرحوم آيت  الله سيد محمد فيروزآبادى فرزندان پسر وى مى باشند. سيد على و دكتر سيد حسن هنوز در قيد حيات اند و در تهران سكونت دارند. سيد ابوالقاسم فيروزآبادى (صاحب انتشارات فيروزآبادى)، سيد حسن مدنى و سيد عبدالحميد موسوى فرزند سيد على و نوه آيت  الله حاج سيدابوالحسن اصفهانى دامادهاى وى هستند. سيد على در فعاليت هاى اقتصادى و دكتر سيد حسن در سمت پزشكى مشغول به خدمت به مردم مى باشد.(25)
 
 
 
'''<I>آيت  الله سيد محمد فيروزآبادى </I>'''
 
 
 
سيد محمد فرزند بزرگ وى به سال 1309 ه.ش در [[نجف]] اشرف متولد شد. او دوره مقدماتى حوزه را فراگرفت و سطوح عالى را از محضر بزرگان علماى زمان آموخت. بعضى از اساتيد وى عبارتند از:
 
 
 
* 1- آيت  الله سيد محسن حكيم ؛
 
 
 
* 2- آيت  الله  العظمى سيدابوالقاسم خوئى ؛
 
  
* 3- آيت  الله  العظمى حاج ميرزا حسين بجنوردى ؛
+
نسب شریف سید مرتضى فیروزآبادى به [[امام سجاد علیه السلام|امام سجاد]] علیه السلام مى رسد.<ref>عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، ج ۳، ص أ.</ref>
  
* 4- مرحوم والدشان آيت الله سيدمرتضى فيروزآبادى .  
+
==تحصیل و استادان==
 +
سید مرتضى فیروزآبادى از ابتداى نوجوانى به تحصیل [[علم]] و دانش علاقه زیادى داشت. با فراگیرى دانش هاى ابتدایى، براى فراگیرى [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]] به حوزه علمیه [[نجف]] اشرف رفت و پس از تکمیل علوم پایه، از محضر آیات عظام: [[میرزا علی ایروانی|میرزا على ایروانى]] (متوفاى ۱۳۵۴ ه.ق)، [[میرزا ابوالحسن مشکینی|میرزا ابوالحسن مشکینى]] (متوفاى ۱۳۵۸ ه.ق)، [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] (متوفاى ۱۳۶۵ ه.ق) و [[شیخ محمدکاظم شیرازی|شیخ محمدکاظم شیرازى]] بهره هاى فراوانى برد.<ref>عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، ج ۳، ص ب.</ref> او در سال‌هاى اخیر در مجلس استفتاى خصوصى مرحوم آیت الله شیخ محمدکاظم شیرازى نیز حاضر مى شد.
  
وى در جوانى به درجه [[اجتهاد]] نائل آمد و در هفده سالگى به تدريس دروس حوزه در مدرسه حاج سيد محمدكاظم يزدى در نجف پرداخت. سيد محمد كه يكى از بهترين اساتيد بشمار مى آمد دروس كفاية را تدريس مى كرد، بعد از مراجعه به ايران، در حوزه هاى علميه قم، شهر رى، شميرانات به تدريس «كفاية الاصول» مكاسب شيخ انصارى [[تفسير قرآن]] و خارج [[فقه]] و اصول مشغول شد و شاگردان ممتازى تربيت كرد. همچنين آثار گرانمايه اى نيز از خود برجاى گذاشته است كه اكثر آن ها به طبع نرسيده است. بعضى از آثار وى عبارتند از:
+
وى مدتى نیز به درس آیت الله [[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمدحسین اصفهانى]] (متوفاى ۱۳۶۱ ه.ق) حاضر شد و در معقول و منقول کسب فیض کرد. و از محضر عالم ربّانى، عارف والامقام، [[سید علی آقا قاضی|سید على قاضى]] و آیت الله [[سید جمال الدین گلپایگانی|سید جمال الدین گلپایگانى]]، مراحل [[اخلاق]] و [[عرفان]] را کسب کرد.<ref>فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ترجمه فضائل الخمسه من الصحاح السّتة، تألیف سید مرتضى فیروزآبادى و ترجمه شیخ محمدباقر ساعدى، ص و-مقدمه.</ref>
  
* 1- شرح بر عروة الوثقى ؛
+
فرزند بزرگوارش مرحوم آیت  الله سید محمد فیروزآبادى مى گوید: «از منبع موثقی شنیده شد که بارها استاد ایشان مرحوم آیت  الله میرزا على ایروانى به فرزند ارشدش و سایر شاگردانش مى فرمود: جدیت در تحصیل و پشتکار را از آقاى سید مرتضى بیاموزید. این در هنگامى بود که [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] را نزد ایشان مى خواند و هر روز نوشته هاى خود را به ایشان عرضه مى داشت و استاد براى تشویق، آن ها را بررسى مى نمود و پس از مقدارى اصلاح، تحسین فراوان مى کرد».<ref>همان، ص د.</ref>
  
* 2- التقليد والاجتهاد؛
+
==تدریس و شاگردان==
 +
استعداد و نبوغى که آیت  الله فیروزآبادى داشت، بزودى او را در ردیف بهترین اساتید حوزه [[نجف]] قرار داد. کتاب هاى سطح را چندین بار، از جمله [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] را بیش از شش مرتبه و خارج آن را یک مرتبه تدریس کرد. بیان زیبا و تعبیر رسایش در تدریس، سبب شد طلاب و شاگردانش با عشق و شوق به محضر درسش حاضر شوند و از خرمن پرثمر علم و دانش او خوشه ها بچینند.
  
* 3- منتهى عناية الاصول ؛
+
شیوه تدریس آیت  الله فیروزآبادى به گونه اى بود که با مقدماتى مناسب و بیانى روان و ساده مطالب سنگین را به شاگردان منتقل مى کرد و کمتر کسى از درک مسائل مشکل فقهى یا اصولى بى بهره مى ماند. اگر شخصى سؤال مى کرد، یا نقض و ایرادى داشت، با برخوردى نیکو و رعایت انصاف به جوابگویى مى پرداخت، و چه بسا حق را به جانب وى مى داد.<ref>عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، ج ۳، ص ب-د.</ref> وى دوازده ساعت براى تدریس و تألیف وقت مى گذاشت و ایام تعطیل را به تألیف اثر گرانقدرش «فضائل الخمسه» و «السبقة من السلف» اختصاص داده بود.<ref>فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۱، ص د.</ref>
  
* 4- كفاية المفسرين .
+
[[علامه امینی|علامه عبدالحسین امینى]] (صاحب [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]) و سید هادی غضنفری خوانساری از جمله شاگردان او ذکر شده اند.
  
تعبد و شب زنده دارى، عشق به [[اهل  بيت]] علیهم السلام و مردم دارى از خصوصيات اخلاقى وى بود. به امر ارشاد و موعظه بسيار اهميت مى داد و ضمن اقامه [[نماز جماعت]] در مسجد جامع اقدسية، مردم آن سامان را ارشاد مى كرد. بارها به شهر و ديار پدرى خود، «دارالعبادة يزد» آمده و مردم منطقه فيروزآباد را مورد توجه قرار داد.  
+
==فعالیتهای اجتماعی و سیاسی==
 +
آیت الله فیروزآبادى در سال ۱۳۹۱ ه.ق به خاطر فشار حزب بعث [[عراق]] به همراه هزاران تن از ایرانیان شرافتمند مقیم [[عراق]] و صدها عالم و دانشمند، به [[ایران|ایران]] کوچ داده شد. وى به شهر مقدس [[قم]]، مهد علم و دانش و حرم امن آل محمد صلی الله علیه و آله، وارد شد و تا آخر عمر شریف به تدریس [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] مشغول بود و شب ها در حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها در رواق پایین پا، [[نماز]] را جماعت اقامه مى کرد.<ref>گنجینه دانشمندان، شریف رازى، ج ۲، ص ۲۲۴.</ref>
  
آيت الله سيد محمد پس از سال ها تدريس و [[تزكيه نفس]] بر اثر بيمارى سرطان در سال 1373 ه.ش در سن شصت  و چهار سالگى از دنيا رفت.(26)
+
آیت  الله سید مرتضى فیروزآبادى، با این که بیشتر وقت خود را صرف تحقیق و تدریس و تألیف مى کرد، اما هیچ گاه انقلاب اسلامى را از نظر دور نداشت و در مواقع حساس وظیفه خود را به خوبى انجام مى داد. او مورد احترام بیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت [[امام خمینی]] بود.  
  
پى نوشت
+
==آثار و تألیفات==
 +
آیت الله فیروزآبادى، آثارى پرمایه و گرانبها از خود به یادگار گذاشت. انتخاب موضوع و ترتیب زیباى بحث و بررسى همه  جانبه آن، گویاى ذوق، تسلط و تحقیق عمیق وى بود، به گونه اى که آن تألیفات نزد علماى بزرگوار مورد قبول قرار گرفت و بیشتر آن ها در ردیف مصادر مهم درسى [[حوزه علمیه|حوزه هاى علمیه]] درآمد.
 +
[[پرونده:Sabe.jpg|thumb|left|السبعة من السلف من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبره عند اهل السنة والجماعة - یکی از آثار آیت الله فیروزآبادی]]
  
(1). عناية الاصول فى شرح كفايةالاصول، تأليف السيد مرتضى حسينى فيروزآبادى، ج 3، ص 1.
+
تألیفات وى عبارتند از:
  
(2). فيروزآباد، يكى از بخش هاى ميبد در 5 كيلومترى اردكان و 50 كيلومترى شهرستان يزد است.
+
'''<I>۱- [[عنایة الاصول (کتاب)|عنایة الاصول فى شرح کفایةالاصول]] (در ۶ جلد):</I>'''
  
(3). روزنامه جمهورى اسلامى، سه شنبه 4 بهمن 1373، ش 4538، ص 11.
+
این کتاب شامل تحقیقاتى پیرامون کتاب‌هاى «تقریرات [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصارى]]»، «[[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]»، «فصول»، «بدایع»، «[[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]]»، «[[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]]»، «[[هدایة المسترشدین (کتاب)|هدایة المسترشدین]]» و سایر کتاب‌هاى مهم در [[اصول فقه‌‌‌‌|علم اصول]] است. این شرح با این که بدون متن چاپ شده، ولى از سایر شرح ها و حواشى که متن [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] را دارند، مشهورتر و از جهت تیراژ چاپ بر همه تقدم دارد. بعضى چنین عقیده دارند که کتاب در حقیقت ایراد بر بسیارى از مضامین کتاب کفایة الاصول است. یکى از مراجع بزرگ [[نجف]] اشرف که خود شرحى بر کفایه نوشته است، وقتى «عنایة الاصول» را ملاحظه کرد گفت: اگر مى دانستم «عنایة الاصول» چاپ مى شود، به نوشتن شرح خود اقدام نمى کردم.
  
(4). فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ترجمه فضائل الخمسه، فيروزآبادى، ترجمه محمدباقر ساعدى، ج 1، ص آخر.
+
'''<I>۲-</I>''' '''<I>منتخب المسائل:</I>'''
  
(5). عناية الاصول فى شرح كفاية الاصول، سيد مرتضى فيروزآبادى، ج 3، ص 1. در اين كتاب «ازاحة الشكوك فى حكم  اللباس  المشكوك» آمده است.
+
مجموعه اى از مسائل فقهى و [[فتوا|فتوائى]] به روش کتاب «[[منهاج الصالحین (کتاب)|منهاج  الصالحین]]» و «[[وسیلة النجاة (کتاب)|وسیلة النجاة]]» است و [[احکام]] [[نماز جمعه]] و احکام [[مسجد|مساجد]] و ریش تراشى را نیز شامل شده است. این کتاب در حقیقت کتابى فقهى بوده است نه رساله عملیه.
  
(6). الذريعة الى تصانيف الشيعه، [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج 20، ص 61-62 و [[ريحانة الادب]]، محمد على مدرس، ج 4، ص 364.
+
'''<I>۳- خلاصة الجواهر (شرح استدلالى بر منتخب  المسائل):</I>'''
  
(7). عناية الاصول، فى شرح كفاية الاصول، ج 3، ص 1 و ريحانة الادب، ج 4، ص 364.
+
تنها سه جلد خلاصة الجواهر از کتاب طهارت، به چاپ رسیده است. صلاة، صوم، [[زکات]]، [[خمس]] و [[حج]] آن نیز به خط مؤلف موجود است که هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. هر چند از نام کتاب به نظر مى رسد خلاصه اى از کتاب «[[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر الکلام]]» باشد ولى در تفصیل مطالب از آن کمتر نیست و به روش کتاب هاى [[آقا رضا همدانی|حاج  آقا رضا همدانى]] در دقت و حسن تعبیر تألیف شده است.
  
(8). تاريخ اردكان، على سپهرى، ج 1، ص 222 و 230.
+
'''<I>۴-</I>''' '''<I>الفروع  المهمة فى احکام  الائمة (۳ جلد، در طهارت استدلالى):</I>'''
  
(9). فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ج 1، ص آخر.
+
یکى از علماى نامى [[قم]] هنگام عیادت از این فقید سعید، پس از ملاحظه این کتاب گفت: این اثر به مراتب در دقت نظر و حسن اسلوب از «خلاصة الجواهر» بهتر است.
  
(10). عناية الاصول فى شرح كفاية الاصول، ج 3، ص أ.
+
'''<I>۵- [[فضائل الخمسه من الصحاح السته (کتاب)|فضائل  الخمسة من  الصحاح  الستّة و غیرها من  الکتب  المعتبرة]]:</I>'''
  
(11). عناية الاصول فى شرح كفاية الاصول، ج 3، ص ب.
+
این کتاب که شامل [[احادیث]] و روایت هاى مربوط به فضائل و مناقب پنج تن آل عبا، [[پیامبر اسلام]] و [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها و [[امیرالمومنین]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهم السلام مى شود، از مهمترین کتاب‌هاى [[اهل سنت]] مى باشد. گذشته از رواج آن در همه شهرها خصوصاً بلاد اسلامى، مدرکى ارزنده براى مؤلفین در این موضوع است.
  
(12). فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ترجمه فضائل  الخمسه من الصحاح السّتة، تأليف سيد مرتضى فيروزآبادى و ترجمه شيخ محمدباقر ساعدى، ص و-مقدمه.
+
[[علامه امینى]] اعلى  الله مقامه (از شاگردان آیت  الله فیروزآبادى) بارها کتاب فضائل الخمسه را خریده و به شهرهاى مختلف اسلامى مى فرستاد. هرگاه آیت الله فیروزآبادى به ایشان مى گفت: جا دارد به فرستادن کتاب «[[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]» اکتفا کنید، پاسخ مى داد: «الغدیر» در موضوع [[ولایت]] جاى خود دارد؛ ولى «فضائل الخمسه» در دسته بندى روایت هاى ولایتى متقن و مانند «[[وسائل  الشیعه]]» داراى ترتیبى آسان است و با سرعت مى توان روایت مورد نیاز را از آن استخراج کرد.  
  
(13). همان، ص د.
+
گفتنى است در شهرهاى اسلامى گروه‌هایى از اهل سنت با خواندن این کتاب به مذهب [[تشیع]] گرویده اند، از جمله مؤلف کتاب «ثم اهتدیت» بارها از ایشان یاد مى کند و معلوم مى شود به خدمت استاد رسیده و از محضرش استفاده کرده است. این کتاب توسط حجة الاسلام محمدباقر ساعدى به فارسى ترجمه و در چهار جلد به چاپ رسیده است.
  
(14). عناية الاصول فى شرح كفاية الاصول، ج 3، ص ب-د.
+
'''<I>۶- السبعة من  السلف من  الصحاح  الستة و غیرها من  الکتب  المعتبره عند اهل  السنة والجماعة:</I>'''
  
(15). فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ج 1، ص د.
+
این کتاب گزارشى از گفتار و کردار هفت تن از مخالفین [[امام على]] علیه السلام در صدر [[اسلام]] است و به چهل کتاب از مهمترین کتاب هاى حدیثى و تاریخى اهل سنت مستند است پرده از رفتار نادرست آنان برمى دارد. دو کتاب «فضائل  الخمسه» و «السبعة من  السلف» از کتب مدرکى در جهان اسلام محسوب مى شود و مورد توجه دانشمندان و محققین مى باشد.
  
(16). گفتگو با آيت  الله حاج سيد عباس خاتم يزدى.
+
شیوه تألیفى ایشان چنین بود که سرتاسر کتاب هاى [[تفسیر]] و [[رجال]] و [[حدیث]] را با دقت کامل مطالعه و ملاحظه مى کرد تا اگر در موردى غیر از «ابواب فضائل و مطاعن» روایتى قابل استفاده وجود دارد، بر وى مخفى نماند. علامه امینى صاحب  الغدیر با کثرت تتبع و پشتکارى که داشت، گاه براى مدرک بعضى روایات به ایشان مراجعه مى کرد.
  
(17). فضائل پنج تن... ج 1، مقدمه ص ز.
+
آیت  الله فیروزآبادى در مقدمه «السبعة من  السلف» مى فرماید: «مقدارى از کتاب را به رشته تحریر درآورده بودم، براى این که بدانم آیا نوشتن این مطالب مورد رضایت خداوند متعال مى باشد، به [[قرآن کریم]] تفأل زدم: این [[آیه|آیه]] شریفه باعث دلگرمى بیشتر من گردید: «و نُنَزّلُ مِنَ  الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمؤْمِنینَ وَلا یزیدُ الضّالِمینَ اِلاّ خَسارا»؛<ref>[[سوره اسراء]] ، آیه ۸۲.</ref> و ما آن چه از قرآن نازل کردیم، شفاى دل و رحمت الهى براى اهل [[ایمان]] است و بر کافران به جز زیان چیزى نخواهد افزود.<ref> السبعة من السلف، ص ۸.</ref>
  
(18). گنجينه دانشمندان، شريف رازى، ج 2، ص 224.
+
آثار چاپ نشده آیت  الله فیروزآبادى عبارتند از:
  
(19). [[سوره اسراء]]، آيه 82.
+
۷- حاشیه بر [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]؛
  
(20). السبعة من السلف، ص 8.
+
۸- حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]؛
  
(21). عناية الاصول فى شرح كفاية الاصول، ص د. و فضائل پنج تن، ج 1، ص مقدمه یب - ى.
+
۹- رساله عملیه فارسى؛
  
(22). همان.
+
۱۰- جزوه اى در ادعیه و مناجات و زیارات که متأسفانه در دست نیست.<ref>عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، ص د. و فضائل پنج تن، ج ۱، ص مقدمه یب - ى.</ref>
  
(23). فضائل پنج تن، ج 1، ص آخر يج.
+
==ویژگی‌هاى اخلاقى==
 +
مرحوم فیروزآبادى در جوار مرقد مطهر [[امام علی]] علیه السلام، پرورش یافت و فضائل و محاسن اخلاقى عالى کسب کرد. بیشتر روزها، براى [[زیارت]] و کسب معنویت، به [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|حرم مطهر امیرمؤمنان]] علیه السلام، مشرف مى شد و از آن بارگاه ملکوتى و پرفیض بهره ها مى برد.<ref>گفتگو با آیت الله حاج سید عباس خاتم یزدى.</ref>
  
(24). معناى اين دو بيت چنين است: بر خداوند كريم بدون هيچ زاد و توشه اى از حسنات و قلب سليم وارد شدم. و حمل زاد قبيح ترين چيز است اگر ورود بر شخص كريم باشد.
+
با مردم با نیکویى و روى گشاده برخورد مى کرد. خوش مشرب و خوش برخورد بود. مجالس عمومى او، مجلس انس و صفا بود و بیشتر به موضوعات، علمى و نقل قضایاى تاریخى و شیرین سپرى مى شد، به گونه اى که اهل مجلس، مشتاق شنیدن و ادامه آن بودند.
  
(25). گفتگو با سيدابوالقاسم فيروزآبادى، داماد آيت الله سيد مرتضى فيروزآبادى.
+
در امور زندگى قانع و عفیف بود. هر روز صبح با لحنى شیوا و صدایى رسا [[قرآن]] تلاوت مى کرد. شب‌هاى چهارشنبه و در سال‌هاى آخر شب‌هاى پنج شنبه که خلوت بود، پیاده به [[مسجد سهله]] در [[کوفه]] مى رفت. على دوانى، یکى از همراهان وى در این مراسم مى گوید: «در حجره آیت الله فیروزآبادى در مسجد سهله، یک حصیر و بالشى از سبوس گندم و آفتابه اى بیشتر موجود نبود».
  
(26). روزنامه جمهورى اسلامى، سه شنبه 4 بهمن 1373، ش 4538، ص 11.
+
ایشان همچنین به «مقام [[حضرت ابراهیم]] علیه السلام» در [[مسجد کوفه]] علاقه زیادى داشتند، تا آن جا که مى فرمودند، دوست دارم پس از مرگم مرا دور مقام ابراهیم چند مرتبه طواف دهند.<ref>فضائل پنج تن... ج ۱، مقدمه ص ز.</ref>
  
==منبع==
+
==وفات==
 +
مرحوم آیت  الله فیروزآبادى پس از سال‌ها تلاش براى احیاى [[فقه]] و معارف [[اهل بیت]] علیهم السلام، در هفدهم [[ذی الحجه]] الحرام ۱۴۱۰ ه.ق (۱۳۶۹ ش) دار فانی را وداع گفت. بر حسب وصیت، آن فقید سعید را در [[قم]] مقدسه در صحن دوم مزار باغ  بهشت، مقابل مزار شهدا، به خاک سپردند.<ref>همان.</ref>
 +
==منابع==
  
احمد محيطى اردكانى , ستارگان حرم، جلد 5
+
*[[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، احمد محیطى اردکانى، جلد ۵.
  
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
  
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
==آرشیو عکس و تصویر==
<gallery mode=packed heights=170px>
+
<gallery mode="packed" heights="170px">
پرونده:سيدمرتضى حسينى فيروزآبادى.jpg|آیت الله حسينى فيروزآبادى
+
پرونده:سيدمرتضى حسينى فيروزآبادى.jpg|سید مرتضی حسینی فیروزآبادی
  
 
</gallery>
 
</gallery>
  
[[رده:علمای معاصر|حسینی فیروزآبادی،سيد مرتضی]]
+
[[رده:علمای معاصر|فیروزآبادی،سيد مرتضی]]
 
[[رده:مبارزان علیه پهلوی]]
 
[[رده:مبارزان علیه پهلوی]]
 
[[رده:مجتهدین]]
 
[[رده:مجتهدین]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:اصولیون]]
 
[[رده:اصولیون]]
 +
[[رده:مدفونین در باغ بهشت]]
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۷

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


آیت‌الله سید مرتضى حسینی فیروزآبادى (۱۳۲۹ - ۱۴۱۰ ق) فرزند آیت‌الله سيد محمد فيروزآبادی، عالم ربانی و فقیه مجاهد شیعه معاصر و از شاگردان میرزا ابوالحسن مشکینى و سید جمال‌الدین گلپایگانى بود. دو کتاب «عنایة الاصول» و «فضائل الخمسة» از مهمترین آثار اوست.

۲۲۰px
نام کامل سید مرتضی حسینی فیروزآبادی
زادروز ۱۲۹۰ شمسی
زادگاه نجف اشرف
وفات ۱۳۶۹ شمسی
مدفن قم، باغ بهشت

Line.png

اساتید

سید جمال الدین گلپایگانى، میرزا على ایروانى، سید ابوالحسن اصفهانى، شیخ محمدحسین اصفهانى

شاگردان

علامه عبدالحسین امینى، سید هادی غضنفری خوانساری،...

آثار

عنایة الاصول فى شرح کفایةالاصول، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، منتخب المسائل، خلاصة الجواهر، ...


ولادت و خاندان

سید مرتضى حسینی فیروزآبادى در سال ۱۳۲۹ ه.ق (۱۲۹۰ ش) در نجف اشرف به دنیا آمد.[۱] او در خانواده اى پا به عرصه وجود گذاشت که سابقه علمى دیرینه داشت. پدر بزرگوارش آیت الله سيد محمد حسینی یزدی فيروزآبادی[۲]، عالم، عابد فاضل و مجتهدى بود که بعد از رحلت استاد خود، آیت الله سید محمدکاظم طباطبائى یزدى (۱۳۳۷ ه.ق)، به مقام مرجعیت رسید.[۳] کتاب هاى «جامع الکلم فى حکم اللباس المشکوک»[۴] و «اصول الفقه» و «مناسک الحج والعمرة» از آثار باقى مانده او است.[۵]

نسب شریف سید مرتضى فیروزآبادى به امام سجاد علیه السلام مى رسد.[۶]

تحصیل و استادان

سید مرتضى فیروزآبادى از ابتداى نوجوانى به تحصیل علم و دانش علاقه زیادى داشت. با فراگیرى دانش هاى ابتدایى، براى فراگیرى علوم اسلامى به حوزه علمیه نجف اشرف رفت و پس از تکمیل علوم پایه، از محضر آیات عظام: میرزا على ایروانى (متوفاى ۱۳۵۴ ه.ق)، میرزا ابوالحسن مشکینى (متوفاى ۱۳۵۸ ه.ق)، سید ابوالحسن اصفهانى (متوفاى ۱۳۶۵ ه.ق) و شیخ محمدکاظم شیرازى بهره هاى فراوانى برد.[۷] او در سال‌هاى اخیر در مجلس استفتاى خصوصى مرحوم آیت الله شیخ محمدکاظم شیرازى نیز حاضر مى شد.

وى مدتى نیز به درس آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانى (متوفاى ۱۳۶۱ ه.ق) حاضر شد و در معقول و منقول کسب فیض کرد. و از محضر عالم ربّانى، عارف والامقام، سید على قاضى و آیت الله سید جمال الدین گلپایگانى، مراحل اخلاق و عرفان را کسب کرد.[۸]

فرزند بزرگوارش مرحوم آیت الله سید محمد فیروزآبادى مى گوید: «از منبع موثقی شنیده شد که بارها استاد ایشان مرحوم آیت الله میرزا على ایروانى به فرزند ارشدش و سایر شاگردانش مى فرمود: جدیت در تحصیل و پشتکار را از آقاى سید مرتضى بیاموزید. این در هنگامى بود که کفایة الاصول را نزد ایشان مى خواند و هر روز نوشته هاى خود را به ایشان عرضه مى داشت و استاد براى تشویق، آن ها را بررسى مى نمود و پس از مقدارى اصلاح، تحسین فراوان مى کرد».[۹]

تدریس و شاگردان

استعداد و نبوغى که آیت الله فیروزآبادى داشت، بزودى او را در ردیف بهترین اساتید حوزه نجف قرار داد. کتاب هاى سطح را چندین بار، از جمله کفایة الاصول را بیش از شش مرتبه و خارج آن را یک مرتبه تدریس کرد. بیان زیبا و تعبیر رسایش در تدریس، سبب شد طلاب و شاگردانش با عشق و شوق به محضر درسش حاضر شوند و از خرمن پرثمر علم و دانش او خوشه ها بچینند.

شیوه تدریس آیت الله فیروزآبادى به گونه اى بود که با مقدماتى مناسب و بیانى روان و ساده مطالب سنگین را به شاگردان منتقل مى کرد و کمتر کسى از درک مسائل مشکل فقهى یا اصولى بى بهره مى ماند. اگر شخصى سؤال مى کرد، یا نقض و ایرادى داشت، با برخوردى نیکو و رعایت انصاف به جوابگویى مى پرداخت، و چه بسا حق را به جانب وى مى داد.[۱۰] وى دوازده ساعت براى تدریس و تألیف وقت مى گذاشت و ایام تعطیل را به تألیف اثر گرانقدرش «فضائل الخمسه» و «السبقة من السلف» اختصاص داده بود.[۱۱]

علامه عبدالحسین امینى (صاحب الغدیر) و سید هادی غضنفری خوانساری از جمله شاگردان او ذکر شده اند.

فعالیتهای اجتماعی و سیاسی

آیت الله فیروزآبادى در سال ۱۳۹۱ ه.ق به خاطر فشار حزب بعث عراق به همراه هزاران تن از ایرانیان شرافتمند مقیم عراق و صدها عالم و دانشمند، به ایران کوچ داده شد. وى به شهر مقدس قم، مهد علم و دانش و حرم امن آل محمد صلی الله علیه و آله، وارد شد و تا آخر عمر شریف به تدریس فقه و اصول مشغول بود و شب ها در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها در رواق پایین پا، نماز را جماعت اقامه مى کرد.[۱۲]

آیت الله سید مرتضى فیروزآبادى، با این که بیشتر وقت خود را صرف تحقیق و تدریس و تألیف مى کرد، اما هیچ گاه انقلاب اسلامى را از نظر دور نداشت و در مواقع حساس وظیفه خود را به خوبى انجام مى داد. او مورد احترام بیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینی بود.

آثار و تألیفات

آیت الله فیروزآبادى، آثارى پرمایه و گرانبها از خود به یادگار گذاشت. انتخاب موضوع و ترتیب زیباى بحث و بررسى همه جانبه آن، گویاى ذوق، تسلط و تحقیق عمیق وى بود، به گونه اى که آن تألیفات نزد علماى بزرگوار مورد قبول قرار گرفت و بیشتر آن ها در ردیف مصادر مهم درسى حوزه هاى علمیه درآمد.

السبعة من السلف من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبره عند اهل السنة والجماعة - یکی از آثار آیت الله فیروزآبادی

تألیفات وى عبارتند از:

۱- عنایة الاصول فى شرح کفایةالاصول (در ۶ جلد):

این کتاب شامل تحقیقاتى پیرامون کتاب‌هاى «تقریرات شیخ انصارى»، «رسائل»، «فصول»، «بدایع»، «معالم»، «قوانین»، «هدایة المسترشدین» و سایر کتاب‌هاى مهم در علم اصول است. این شرح با این که بدون متن چاپ شده، ولى از سایر شرح ها و حواشى که متن کفایة الاصول را دارند، مشهورتر و از جهت تیراژ چاپ بر همه تقدم دارد. بعضى چنین عقیده دارند که کتاب در حقیقت ایراد بر بسیارى از مضامین کتاب کفایة الاصول است. یکى از مراجع بزرگ نجف اشرف که خود شرحى بر کفایه نوشته است، وقتى «عنایة الاصول» را ملاحظه کرد گفت: اگر مى دانستم «عنایة الاصول» چاپ مى شود، به نوشتن شرح خود اقدام نمى کردم.

۲- منتخب المسائل:

مجموعه اى از مسائل فقهى و فتوائى به روش کتاب «منهاج الصالحین» و «وسیلة النجاة» است و احکام نماز جمعه و احکام مساجد و ریش تراشى را نیز شامل شده است. این کتاب در حقیقت کتابى فقهى بوده است نه رساله عملیه.

۳- خلاصة الجواهر (شرح استدلالى بر منتخب المسائل):

تنها سه جلد خلاصة الجواهر از کتاب طهارت، به چاپ رسیده است. صلاة، صوم، زکات، خمس و حج آن نیز به خط مؤلف موجود است که هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. هر چند از نام کتاب به نظر مى رسد خلاصه اى از کتاب «جواهر الکلام» باشد ولى در تفصیل مطالب از آن کمتر نیست و به روش کتاب هاى حاج آقا رضا همدانى در دقت و حسن تعبیر تألیف شده است.

۴- الفروع المهمة فى احکام الائمة (۳ جلد، در طهارت استدلالى):

یکى از علماى نامى قم هنگام عیادت از این فقید سعید، پس از ملاحظه این کتاب گفت: این اثر به مراتب در دقت نظر و حسن اسلوب از «خلاصة الجواهر» بهتر است.

۵- فضائل الخمسة من الصحاح الستّة و غیرها من الکتب المعتبرة:

این کتاب که شامل احادیث و روایت هاى مربوط به فضائل و مناقب پنج تن آل عبا، پیامبر اسلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام مى شود، از مهمترین کتاب‌هاى اهل سنت مى باشد. گذشته از رواج آن در همه شهرها خصوصاً بلاد اسلامى، مدرکى ارزنده براى مؤلفین در این موضوع است.

علامه امینى اعلى الله مقامه (از شاگردان آیت الله فیروزآبادى) بارها کتاب فضائل الخمسه را خریده و به شهرهاى مختلف اسلامى مى فرستاد. هرگاه آیت الله فیروزآبادى به ایشان مى گفت: جا دارد به فرستادن کتاب «الغدیر» اکتفا کنید، پاسخ مى داد: «الغدیر» در موضوع ولایت جاى خود دارد؛ ولى «فضائل الخمسه» در دسته بندى روایت هاى ولایتى متقن و مانند «وسائل الشیعه» داراى ترتیبى آسان است و با سرعت مى توان روایت مورد نیاز را از آن استخراج کرد.

گفتنى است در شهرهاى اسلامى گروه‌هایى از اهل سنت با خواندن این کتاب به مذهب تشیع گرویده اند، از جمله مؤلف کتاب «ثم اهتدیت» بارها از ایشان یاد مى کند و معلوم مى شود به خدمت استاد رسیده و از محضرش استفاده کرده است. این کتاب توسط حجة الاسلام محمدباقر ساعدى به فارسى ترجمه و در چهار جلد به چاپ رسیده است.

۶- السبعة من السلف من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبره عند اهل السنة والجماعة:

این کتاب گزارشى از گفتار و کردار هفت تن از مخالفین امام على علیه السلام در صدر اسلام است و به چهل کتاب از مهمترین کتاب هاى حدیثى و تاریخى اهل سنت مستند است پرده از رفتار نادرست آنان برمى دارد. دو کتاب «فضائل الخمسه» و «السبعة من السلف» از کتب مدرکى در جهان اسلام محسوب مى شود و مورد توجه دانشمندان و محققین مى باشد.

شیوه تألیفى ایشان چنین بود که سرتاسر کتاب هاى تفسیر و رجال و حدیث را با دقت کامل مطالعه و ملاحظه مى کرد تا اگر در موردى غیر از «ابواب فضائل و مطاعن» روایتى قابل استفاده وجود دارد، بر وى مخفى نماند. علامه امینى صاحب الغدیر با کثرت تتبع و پشتکارى که داشت، گاه براى مدرک بعضى روایات به ایشان مراجعه مى کرد.

آیت الله فیروزآبادى در مقدمه «السبعة من السلف» مى فرماید: «مقدارى از کتاب را به رشته تحریر درآورده بودم، براى این که بدانم آیا نوشتن این مطالب مورد رضایت خداوند متعال مى باشد، به قرآن کریم تفأل زدم: این آیه شریفه باعث دلگرمى بیشتر من گردید: «و نُنَزّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمؤْمِنینَ وَلا یزیدُ الضّالِمینَ اِلاّ خَسارا»؛[۱۳] و ما آن چه از قرآن نازل کردیم، شفاى دل و رحمت الهى براى اهل ایمان است و بر کافران به جز زیان چیزى نخواهد افزود.[۱۴]

آثار چاپ نشده آیت الله فیروزآبادى عبارتند از:

۷- حاشیه بر رسائل؛

۸- حاشیه بر مکاسب؛

۹- رساله عملیه فارسى؛

۱۰- جزوه اى در ادعیه و مناجات و زیارات که متأسفانه در دست نیست.[۱۵]

ویژگی‌هاى اخلاقى

مرحوم فیروزآبادى در جوار مرقد مطهر امام علی علیه السلام، پرورش یافت و فضائل و محاسن اخلاقى عالى کسب کرد. بیشتر روزها، براى زیارت و کسب معنویت، به حرم مطهر امیرمؤمنان علیه السلام، مشرف مى شد و از آن بارگاه ملکوتى و پرفیض بهره ها مى برد.[۱۶]

با مردم با نیکویى و روى گشاده برخورد مى کرد. خوش مشرب و خوش برخورد بود. مجالس عمومى او، مجلس انس و صفا بود و بیشتر به موضوعات، علمى و نقل قضایاى تاریخى و شیرین سپرى مى شد، به گونه اى که اهل مجلس، مشتاق شنیدن و ادامه آن بودند.

در امور زندگى قانع و عفیف بود. هر روز صبح با لحنى شیوا و صدایى رسا قرآن تلاوت مى کرد. شب‌هاى چهارشنبه و در سال‌هاى آخر شب‌هاى پنج شنبه که خلوت بود، پیاده به مسجد سهله در کوفه مى رفت. على دوانى، یکى از همراهان وى در این مراسم مى گوید: «در حجره آیت الله فیروزآبادى در مسجد سهله، یک حصیر و بالشى از سبوس گندم و آفتابه اى بیشتر موجود نبود».

ایشان همچنین به «مقام حضرت ابراهیم علیه السلام» در مسجد کوفه علاقه زیادى داشتند، تا آن جا که مى فرمودند، دوست دارم پس از مرگم مرا دور مقام ابراهیم چند مرتبه طواف دهند.[۱۷]

وفات

مرحوم آیت الله فیروزآبادى پس از سال‌ها تلاش براى احیاى فقه و معارف اهل بیت علیهم السلام، در هفدهم ذی الحجه الحرام ۱۴۱۰ ه.ق (۱۳۶۹ ش) دار فانی را وداع گفت. بر حسب وصیت، آن فقید سعید را در قم مقدسه در صحن دوم مزار باغ بهشت، مقابل مزار شهدا، به خاک سپردند.[۱۸]

منابع

پانویس

  1. عنایة الاصول فى شرح کفایةالاصول، تألیف السید مرتضى حسینى فیروزآبادى، ج ۳، ص ۱.
  2. فیروزآباد، یکى از بخش هاى میبد در ۵ کیلومترى اردکان و ۵۰ کیلومترى شهرستان یزد است.
  3. روزنامه جمهورى اسلامى، سه شنبه ۴ بهمن ۱۳۷۳، ش ۴۵۳۸، ص ۱۱.
  4. عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، سید مرتضى فیروزآبادى، ج ۳، ص ۱. در این کتاب «ازاحة الشکوک فى حکم اللباس المشکوک» آمده است.
  5. الذریعة الى تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، ج ۲۰، ص ۶۱-۶۲ و ریحانة الادب، محمد على مدرس، ج ۴، ص ۳۶۴.
  6. عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، ج ۳، ص أ.
  7. عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، ج ۳، ص ب.
  8. فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ترجمه فضائل الخمسه من الصحاح السّتة، تألیف سید مرتضى فیروزآبادى و ترجمه شیخ محمدباقر ساعدى، ص و-مقدمه.
  9. همان، ص د.
  10. عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، ج ۳، ص ب-د.
  11. فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۱، ص د.
  12. گنجینه دانشمندان، شریف رازى، ج ۲، ص ۲۲۴.
  13. سوره اسراء ، آیه ۸۲.
  14. السبعة من السلف، ص ۸.
  15. عنایة الاصول فى شرح کفایة الاصول، ص د. و فضائل پنج تن، ج ۱، ص مقدمه یب - ى.
  16. گفتگو با آیت الله حاج سید عباس خاتم یزدى.
  17. فضائل پنج تن... ج ۱، مقدمه ص ز.
  18. همان.


آرشیو عکس و تصویر