سید احمد کربلایی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: سید احمد کربلایی تهرانی، ' /> '''کلید واژه:...' ایجاد کرد)
 
 
(۱۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''آیت الله سید احمد طهرانی''' (۱۲۸۰ - ۱۳۳۲ ق) مشهور به سید احمد کربلایی، از فقها و عرفای بزرگ [[شیعه]] در قرن چهارده هجری و از شاگردان [[ملا حسینقلی همدانی]] بود. او علاوه بر داشتن جایگاهی والا در عرصه [[فقه|فقاهت]]، در میدان [[عرفان]] و سیر و سلوک نیز زبانزد بود و عالمان بزرگی چون [[سید علی آقا قاضی|سید علی قاضی]] را تربیت نمود. سید در اثر گریه‌های طولانی یکی از چشمان خود را از دست داده بود و به همین دلیل، به سید احمد واحدالعین مشهور شد.<ref>مجاهد، مقدمۀ مجموعه آثار فارسی احمد غزالی، بی‌تا، ص۱۸۷.</ref>
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = سید احمد موسوی حائری تهرانی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۱۲۸۰ قمری
 +
|زادگاه = [[کربلا]]
 +
|وفات =  1355 قمری
 +
|مدفن = [[نجف]]، [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|حرم امام علی علیه‌السلام]]
 +
|اساتید =  [[ملا حسینقلی همدانی]]، [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[میرزا حبیب الله رشتی]]، [[آخوند خراسانی]]،...
 +
|شاگردان = [[سید علی آقا قاضی|سید علی آقا قاضی]]، [[سید محسن امین]]، [[سید جمال الدین گلپایگانی|سید جمال‌الدین گلپایگانی]]، [[شیخ محمدتقی بافقی]]،...
 +
|آثار = رساله محاکمات بین علمین،...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
 +
سید احمد کربلایی تهرانی اواسط قرن ۱۳ هـ.ق در خانواده ای دانش پرور و هاشمی تبار، در شهر مقدس [[کربلا]]، دیده به جهان گشود. پدرش سید ابراهیم موسوی تهرانی برای تحصیل معارف [[دین]] و بهره‌مندی از محضر بزرگان دانش، از دیار خویش (تهران) به شهر کربلا، که یکی از مراکز علمی [[شیعه]] بود، هجرت نمود، و در جوار مرقد پاک حضرت [[سیدالشهداء]] علیه السلام به فراگیری آموزه های دینی پرداخت.<ref> طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۸۷، ناشر، دارالمرتضی، مشهد، چاپ ۱۴۰۴ هـ.ق؛ اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۷۲؛ دارالتعارف للمطبوعات، بیروت.</ref>
  
 +
==تحصیلات و استادان==
  
 +
از آن جا که حوزه [[نجف]] از دیرباز از اعتبار و شهرت جهانی برخوردار بود و خاستگاه برجسته‌ترین استادان علوم معقول و منقول بشمار می رفت؛ لذا سید احمد برای تکمیل تحصیلاتش در اواخر سال (۱۳۰۰ هـ.ق) به این حوزه مقدسه هجرت نمود. وی سطوح عالیه و دروس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را از محضر بزرگان آن دیار، فراگرفت و بهره‌های فراوانی کسب نمود و به درجه رفیع [[اجتهاد]] رسید. سید احمد در کنار تحصیل برای جمعی از طلاب به تدریس پرداخت.<ref> اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۷۲.</ref>
  
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 4، صفحه 286
+
ایشان، فقه و اصول را از محضر مجتهدان بزرگی چون: [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، (صاحب [[فتوا|فتوای]] معروف تحریم تنباکو)، علامه بزرگوار [[میرزا حسین خلیلی تهرانی]]، [[میرزا حبیب الله رشتی]] و [[آخوند خراسانی]] بهره برد و در این علوم تبحری تمام و کمال یافت.
  
'''نویسنده:''' ابوالحسن رباني
+
سید احمد با آن فطرت پاک و دل صافی که داشت، به آموختن دانش‌های ظاهری و نقلی بسنده نکرد، بلکه پس از فراگیری کتاب تشریع، به مطالعه کتاب تکوین به ویژه «نفس» پرداخت. وی برای رسیدن به این منزلت والا، سر بر آستان عارف بی همتا، [[ملا حسینقلی همدانی]] نهاد.
  
==سید احمد کربلایی تهرانی==
+
==تدریس و شاگردان==
  
'''تولد'''
+
سید احمد کربلایی به دنبال کوشش پیگیر و پشتکار فراوان، در ردیف یکی از معروفترین و برجسته‌ترین استادان [[نجف]]، قرار گرفت، و در حوزه [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[حکمت]]، [[اخلاق]] و [[عرفان]] از مرتبه بلندی برخوردار شد. این گونه بود که گروهی از دانش پژوهان و دلسوخته‌گان وادی عشق، پروانه‌وار به گرد این شمع فروزان جمع شدند و از دانش و تربیت و نصایح عارفانه او بهره‌های فراوانی بردند. اسامی جمعی از شاگردانش که در منابع ترجمه این عارف فرهیخته آمده، از این قرارند:
  
اواسط قرن 13 هـ.ق در خانواده ای دانش پرور و هاشمی تبار، به نام سید ابراهیم موسوی تهرانی، در شهر مقدس [[کربلا]]، کودکی دیده به جهان گشود، که نام احمد را برایش برگزیدند.
+
#[[سید علی آقا قاضی|سید علی آقا قاضی]]، عارف بلندآوازه و شخصیت معروف
 +
#سید محمدکاظم عصار تهرانی، عارف، اصولی و [[فقیه]] معروف
 +
#[[سید محسن امین]]، که از سال (۱۳۰۸ هـ.ق) تا سال (۱۳۱۱ هـ.ق) نزد این بزرگوار کسب فیض کرد.
 +
#[[میرزا مهدی اصفهانی|میرزا مهدی غروی اصفهانی]]، دانشمند معروف که در آخر عمر در [[مشهد]] مقدس زندگی می کرد.
 +
#[[سید جمال الدین گلپایگانی|سید جمال‌الدین گلپایگانی]]
 +
#[[شیخ محمدتقی بافقی|شیخ محمدتقی بافقی قمی]]
 +
#[[آقا بزرگ تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانی]]
 +
#سید ابوالقاسم لواسانی
 +
#کیوان قزوین، مولف کتاب معروف رساله رازگشا.<ref> ر.ک: توحید علمی و عینی، از مرحوم سید محمد حسینی تهرانی، ص ۱۰ و ۹ و ۳ و ۲؛ کیهان اندیشه، سال ۶۵؛ اعیان الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۷۲؛ رساله رازگشا، ص ۵۵، کتابخانه مرحوم آیت الله مرعشی، چاپ قدیم؛ مقدمه علامه طباطبایی بر رساله محاکمات بین علمین، ص ۲۷۱؛ شرح مقدمه قیصری از سید جلال آشتیانی، ص ۳۷، چاپ دفتر تبلیغات، سال ۱۳۷۲.</ref>
  
خاندان پدری سید احمد اصالتاً اهل تهران بوده‌اند؛ اما پدرش برای تحصیل معارف [[دین]] و بهره‌مندی از محضر بزرگان دانش، از دیار خویش به شهر کربلا، که یکی از مراکز علمی [[شیعه]] بود، هجرت نمود، و در جوار مرقد پاک حضرت [[سیدالشهداء]] علیه السلام به فراگیری آموزه های دینی پرداخت. به همین علت فرزندش، سید احمد، به سید احمد کربلایی تهرانی شهرت یافت. در پاره‌ای نوشته ها، عنوان حائری را به نامش افزوده‌اند. از آن جا که این عالم بزرگوار، در هنگام [[عبادت]] و نیایش، بسیار گریه می کرد و به «بکاء» هم معروف شده است. و گویا یکی از چشمان او، بر اثر بیماری، نابینا شد؛ از این رو به «واحدالعین» هم نامیده شده است.
+
==آثار و تألیفات==
 +
از تألیفات این عالم بزرگ خبری در دست نیست؛ فقط [[سید محسن امین]] شاگرد برجسته‌اش در این راستا می‌گوید: له مؤلفات فی الفقه و الاصول.<ref> اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۷۲.</ref>
 +
[[پرونده:Muhkamat.jpg|thumb|left|رساله محاکمات بین علمین - حاوی مکاتبات سید احمد کربلایی]]
 +
بنابراین او آثاری در زمینه مسائل [[فقه]] و [[اصول فقه]] داشت ولی به نظر می رسد چاپ نشده است. البته در حوزه مسائل [[عرفان|عرفانی]] در قسمت عرفان عملی دستورالعمل‌هایی برای شاگردانش دارد و مکاتبات او با [[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمدحسین اصفهانی]] ـ که به نام «رساله محاکمات بین علمین» معروف است ـ از آن بزرگوار به یادگار مانده که زینت بخش عرصه کتاب و قلم است.
  
با جستجویی که در منابع زندگی نامه این عارف فرزانه انجام شد، تاریخ دقیق ولادت او به دست نیامد؛ ولی از مجموع اخبار گردآوری شده در مورد شرح حال او می توان حدس زد که پس از نیمه دوم سال قرن سیزدهم تولد یافته است.<ref> طبقات اعلام الشیعه، ج 1، ص 87، ناشر، دارالمرتضی، مشهد، چاپ 1404 هـ.ق؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 472؛ دارالتعارف للمطبوعات، بیروت؛ تارخی حکما و عرفای متأخرین، ص 134، چاپ انجمن اسلامی، حکمت فلسفه ایران.</ref>
+
اثر اخیر وی «رساله محاکمات بین علمین» نشانی است از توان علمی و ژرف اندیشی آن فقیه و عارف کم‌نظیر که با مقدمه [[علامه طباطبایى|علامه محمدحسین طباطبایی]] و تعلیقات آن بزرگوار و شاگردش [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|محمدحسین حسینی تهرانی]] به زیور چاپ آراسته گردیده است.<ref> یادنامه شهید آیت الله قدوسی، ص ۲۵۰، سال ۱۳۶۲؛ توحید علمی و عینی.</ref>
  
'''هجرت'''
+
نامه‌های عرفانی زیادی از آن بزرگوار در کتاب های مختلف درج شده است، که فرازی از یک دستورالعمل او را به خوانندگان گرامی تقدیم می کنیم: 
  
از آن جا که حوزه [[نجف]] از دیرباز از اعتبار و شهرت جهانی برخوردار بود و خاستگاه برجسته‌ترین استادان علوم معقول و منقول بشمار می رفت؛ لذا سید احمد برای تکمیل تحصیلاتش به این حوزه مقدسه هجرت نمود. حوزه‌های درسی نجف از رونق و جاذبه ویژه‌ای برخوردار بود. و [[کربلا]]یی که آثار نبوغ و فهم در سیمای او می درخشید و جانش تشنه دانش [[دین]] بود، به سوی این حوزه شتافت. البته اطلاعی از سال ورود او به حوزه نجف در دست نیست؛ اما با توجه به سن وی می شود گفت: در اواخر سال (1300 هـ.ق) به نجف هجرت نموده است. بعد از ورود به حوزه پربار نجف، با تلاش روزافزون به تحصیل پرداخت. وی سطوح عالیه و دروس خارج [[فقه]] و [[اصول]] را از محضر بزرگان آن دیار، فراگرفت و بهره‌های فراوانی کسب نمود و به درجه رفیع [[اجتهاد]] رسید. سید احمد در کنار تحصیل برای جمعی از طلاب به تدریس پرداخت.<ref> اعیان الشیعه، ج 2، ص 472.</ref>
+
«إن شاءالله تعالی تمام مواظبت، بر دوام توجه و توسل به [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت حجت]] عجل الله تعالی فرجه که واسطه فیض زمان است، ملحوظ داشته، بعد از [[نماز]]، دعای غیبت که: "اللهم عرّفنی نفسک" بوده باشد و سه [[سوره اخلاص]] هدیه به آن بزرگوار، و [[دعای فرج]]: "اللهم عظم البلاء" را ترک نکند. و تمام مواظبت بر دوام [[طهارت]] مهما امکن و خواب بر طهارت و [[وضو]] و [[تسبیح حضرت زهرا]] علیهاالسلام در وقت خوابیدن و بعد از هر [[نماز]] واجب و قرائت [[آیةالکرسی]] و مواظبت بر [[سجده]] شکر بعد از بیداری و خواندن آیات "إنّ فی خلق السموات والارض ..."<ref>[[سوره آل عمران]]، ۱۹۰-۱۹۴.</ref> را بعد از بیدار شدن برای [[نماز شب]]، با کمال توجه به عالم هستی و تفکر در آن، و نظر بر آسمان و کواکب و آفاق و دعای [[صحیفه سجادیه]] را بعد از نماز شب ترک ننماید. والسلام علیه و رحمة الله. حرره فی شهر [[رمضان]] المبارک سال ۱۳۲۷، احمد الموسوی حائری».<ref> تذکره المتقین، ص ۱۶۰، چاپ نور حضرت فاطمه سلام الله علیها، تهران، ناصرخسرو، سال ۱۳۶۱.</ref>
  
'''استادان'''
+
==از منظر بزرگان==
  
ایشان، فقه و اصول را از محضر مجتهدان بزرگی چون: میرزا محمدحسن شیرازی، معروف به میرزای بزرگ (صاحب فتوای معروف تحریم تنباکوعلامه بزرگوار میرزا حسین خلیلی تهرانی، میرزا حبیب الله رشتی و آخوند خراسانی بهره برد و در این علوم تبحری تمام و کمال یافت. سید احمد با آن فطرت پاک و دل صافی که داشت به آموختن دانش‌های ظاهری و نقلی بسنده نکرد بلکه پس از فراگیری کتاب تشریع، به مطالعه کتاب تکوین به ویژه «نفس» پرداخت. وی برای رسیدن به این منزلت والا، سر بر آستان عارف بی همتا، ملا حسینقلی همدانی نهاد. این استاد کارآزموده آن چنان اخگری بر جان او افکند که شعله وجودش لحظه به لحظه بیشتر و بیشتر شد و به مقامی رسید که، آقا بزرگ تهرانی درباره اش می گوید: او یگانه دوران بود.<ref> نقباءالبشر، ج 2، ص 674؛ مجله حوزه، شماره 15، تیر ماه 1365، ص 73 اعیان الشیعه، ج ص 472؛ کیهان اندیشه شماره خرداد و تیر ماه سال 1365، از سید جلال الدین آشتیانی،؛ هدیه الرازی، چاپ نجف، ص 66؛ ترجمه هدیه الرازی توسط وزارت ارشاد در سال 1361.</ref>
+
*[[آقا بزرگ تهرانی]]، صاحب «[[نقباء البشر (کتاب)|نقباءالبشر]]» که از شاگردان او بوده در ترجمه‌اش چنین می‌نگارد: «او یکی از یاران و شاگردان ویژه عارف کبیر ملا حسینقلی همدانی بود. او یگانه روزگار خویش بود در مراتب دانش، رفتار، سیر و سلوک، [[زهد]]، [[ورع]]، تقواطلبی، شناخت خداوند متعال و ترس و خوف از خداوند. او همواره نمازهای خویش را در خلوت می خواند و از این که مردم در [[نماز]] به او اقتدا کنند پرهیز و اجتناب می کرد. او از خوف خدا، بسیار می‌گریست و اشک می ریخت به گونه‌ای که در حال نماز، گریه، عنان اختیار را از او می ربود؛ به ویژه در هنگامه [[نماز شب]]. من سالیان متمادی همسایه دیوار به دیوار او بودم و از حال و هوای او چیزهایی را مشاهده کردم که اگر بخواهم در این جا ذکر کنم سخن به درازا می کشد. او بسیار به مادر خود مهر می ورزید و به او خدمت می کرد و اتفاقا قبل از رحلت مادرش، از دنیا رفت».<ref> نقباءالبشر، ج ۱۷، ص ۸۷.</ref>
 +
*[[سید محسن امین]] شاگرد دیگر او می گوید: سید احمد کربلایی در قله [[تقوا]] و [[ورع]] و اهل ریاضت و تهذیب کننده نفوس و جان های بااستعداد بود.<ref> اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۷۲.</ref>
 +
*سید محمدکاظم عصار تهرانی: در میان بزرگانی که محضر آنان را درک کردم، تنها شخصی که از حجاب‌ها و پرده‌های ضخیم طبیعت و عالم ماده، عبور کرده و به مراحل والایی از کشف و شهود معنوی واصل شد، آقای کربلایی بود و من احدی را همتای او ندیدم.<ref> مقدمه شرح قیصری بر فصوص الحکم، جلال الدین آشتیانی، ص ۳۷.</ref>
 +
*آیت الله [[محمدحسین غروی اصفهانی|محمدحسین اصفهانی]] (مشهور به کمپانی) در شأن او گفته است: من احدی را در [[فقه]] مثل او ندیده‌ام.
 +
*همچنین درباره ایشان گفته‌اند: کوه علم و تجلی‌گاه دانش، دانشور جلیل و [[فقیه]] کبیر، دانشمند فاضل، او از اکابر روزگار بود و احاطه حیرت انگیزی در فقه داشت؛ از اعاظم فقهای [[امامیه]] و فقیه یگانه بود.<ref> توحید علمی و عینی، ص ۱۵؛ کیهان اندیشه، سال ۱۳۶۵؛ مجله حوزه، شماره ۱۵، سال ۱۳۶۵؛ مقدمه رساله محاکمات، علامه طباطبایی؛ نقباءالبشر؛ اعیان الشیعه.</ref>
 +
*یکی از دانشمندان معاصر می نویسد: در حوزه فقه، همین بس که در سن چهل سالگی نامزد [[مرجعیت]] [[شیعه]] شد، ولی حاضر نشد [[فتوا]] دهد. معروف است که: [[میرزا محمد تقی شیرازی|شیخ محمدتقی شیرازی]]، بزرگترین فقیه عصر خویش، احتیاطات خویش را به سید احمد کربلایی ارجاع می داد.
  
'''شاگردان'''
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
سید احمد کربلایی به دنبال کوشش پیگیر و پشتکار فراوان، در ردیف یکی از معروفترین و برجسته‌ترین استادان نجف، قرار گرفت، و در حوزه [[فقه]]، [[اصول]]، [[حکمت]]، [[اخلاق]] و [[عرفان]] از مرتبه بلندی برخوردار شد. این گونه بود که گروهی از دانش پژوهان و دلسوخته‌گان وادی عشق، پروانه‌وار به گرد این شمع فروزان جمع شدند و از دانش و تربیت و نصایح عارفانه او بهره‌های فراوانی بردند.
+
این عارف نامدار، بر اثر خلوص و بندگی خدای متعال، از حجاب ها و پرده های ضخیم طبیعت و عالم ماده عبور کرده و به مراحل والایی از معنویت دست یافته بود. به هنگام [[عبادت]] و نیایش آنقدر اشک می ریخت که به «بکّاء» معروف شد.  
  
اسامی جمعی از شاگردانش که در منابع ترجمه این عارف فرهیخته آمده، از این قرارند:
+
[[علامه طباطبایی]] می نویسد: از آقای سید احمد کربلایی که از شاگردان معروف استاد [[اخلاق]] و [[عرفان]]، آقای [[ملا حسینقلی همدانی]] بود، نقل شده که فرمود: روزی در جایی استراحت می کردم، و در خواب بودم. ناگهان شخصی مرا از خواب بیدار کرد و گفت اگر می خواهی نور اسفهبدیه<ref> این اصطلاحی است از شهاب الدین سهروردی، معروف به شیخ اشراق. وی نور «اسفهبدیه» را در نفوس کامله و تهذیب شده بکار می‌برد. ر.ک: شرح منظومه حاجی سبزرواری، ص ۳۳۶، بحث معاد.</ref> را بنگری از جای برخیز! هنگامی که چشم گشودم، دیدم درخششی بی حد و اندازه شرق و غرب را فراگرفته. سپس علامه طباطبایی می فرماید: این درخشش همان مقام تجلی نفس است.<ref> رساله لب اللباب، ص ۳۶، انتشارات حکمت.</ref>
  
* 1. میرزا علی آقای قاضی، عارف بلندآوازه و شخصیت معروف.
+
==وفات==
  
* 2. سید محمدکاظم عصار تهرانی، عارف، اصولی و فقیه معروف.
+
مرحوم سید احمد کربلایی، سالک الی الله و فانی در ولایت [[اهل بیت]] علیهم السلام، در لحظات آخر [[نماز عصر]] روز جمعه ۲۷ [[شوال]] المکرم (۱۳۳۲ هـ.ق) در [[نجف]] اشرف چشم از جهان خاکی فروبست و پیکر مطهر او در صحن شریف [[امام علی علیه السلام|حضرت امیرالمومنین]] (علیه السلام) مقابل ایوان طلا مدفون گردید.<ref> طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۸۸.</ref> 
  
* 3. سید محسن امین، که از سال (1308 هـ.ق) تا سال (1311 هـ.ق) نزد این بزرگوار کسب فیض کرد.
+
علامه [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|سید محمدحسین حسینی تهرانی]] می نویسد: «[[شیخ آقا بزرگ تهرانی|آقا بزرگ تهرانی]] برایم خاطره جالب و شنیدنی ای نقل کرد. او گفت: بعد از این که آقای سید احمد کربلایی دیده از جهان فروبست، شبی او را در خواب دیدم، انگشت سبابه او را محکم گرفتم و به او گفتم: از آن مقامات و درجاتی که خداوند به شما عطا فرموده برای من بیان کنید. او با قدرت، انگشت خود را از دست من کشید و تبسمی کرد و گفت: "حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی"».  
  
* 4. میرزا مهدی غروی اصفهانی، دانشمند معروف که در آخر عمر در [[مشهد]] مقدس زندگی می کرد.
+
==پانویس==
 
+
<references />
* 5. سید جمال‌الدین گلپایگانی.
 
 
 
* 6. شیخ محمدتقی بافقی قمی.
 
 
 
* 7. سید ابوالقاسم لواسانی.
 
 
 
* 8. کیوان قزوین، مولف کتاب معروف رساله رازگشا.<ref> ر.ک: توحید علمی و عینی، از مرحوم سید محمد حسینی تهرانی، ص 10 و 9 و 3 و 2؛ کیهان اندیشه، سال 65؛ اعیان الشیعه، ج 21، ص 472؛ رساله رازگشا، ص 55، کتابخانه مرحوم آیت الله مرعشی، چاپ قدیم؛ مقدمه [[علامه طباطبایی]] بر رساله محاکمات بین علمین، ص 271؛ شرح مقدمه قیصری از سید جلال آشتیانی، ص 37، چاپ دفتر تبلیغات، سال 1372.</ref>
 
 
 
'''فقاهت'''
 
 
 
وقتی نام سید احمد کربلایی را می شنویم یا پاره‌ای از منابع و زندگی‌نامه های مربوط به او را بررسی کنیم، بیشتر سیمای عرفانی و معنوی و اخلاقی او برای ما جلوه‌گر است و بعد علمی و فقهی او چندان مورد توجه قرار نمی گیرد؛ اما حقیقت این است که این مرد بزرگ، همان طور که در عرصه [[عرفان]] و [[سیر و سلوک]] و مجاهده با نفس ید بیضایی داشت، در میدان فقاهت نیز از جایگاه والایی برخوردار است، که گروهی از بزرگان تراجم از این نکته غافل نشده‌اند. محق بزرگ آقای محمدحسین اصفهانی مشهور به کمپانی در شأن او گفته است: من احدی را در [[فقه]] مثل او ندیده‌ام. و یا درباره ایشان گفته‌اند: کوه علم و تجلی‌گاه دانش؛ دانشور جلیل و فقیه کبیر؛ دانشمند فاضل او از اکابر روزگار بود و احاطه حیرت انگیزی در فقه داشت؛ از اعاظم فقهای امامیه و فقیه یگانه بود.<ref> توحید علمی و عینی، ص 15؛ کیهان اندیشه، سال 1365؛ مجله حوزه، شماره 15، سال 1365؛ مقدمه رساله محاکمات، علامه طباطبایی؛ نقباءالبشر؛ اعیان الشیعه.</ref>
 
 
 
یکی از دانشمندان معاصر می نویسد: در حوزه فقه، همین بس که در سن چهل سالگی نامزد [[مرجعیت]] [[شیعه]] شد؛ ولی حاضر نشد فتوا دهد، معروف است که: شیخ محمدتقی شیرازی، بزرگترین فقیه عصر خویش، احتیاطات خویش را به سید احمد کربلایی ارجاع می داد.
 
 
 
در این جا مناسب است داستانی نقل شود که علاوه بر آموزنده بودن، نشان دهنده مرتبه والای پیراستگی و وارستگی سید احمد کربلایی است. علامه سید محمد حسینی تهرانی می گوید: روزی به دیدن آیت الله سید علی لواسانی فرزند آیت الله سید ابوالقاسم، یکی از شاگردان مکتب عارف مشهور ملا حسین قلی همدانی بود. بعد از رحلت آن بزرگوار در سال 1311 هـ.ق در شمار شاگردان آیت الله سید احمد کربلایی، وصی آن جناب قرار گرفت.
 
 
 
روزی بعد از درسم، که شاگردان رفتند، به من فرمود: آقا سید ابوالقاسم! اگر کاری نداری بنشین! گفتم: کاری ندارم و در اطاق نشستم. سپس فرمود: برای میرزا محمدتقی بنویس!<ref> در این وقت مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمدتقی شیرازی در [[کربلا]] زندگی می کرد.</ref> آن گاه حالش دگرگون شد و گفت: آه!آه!
 
 
 
فرمود: این مرد (شیخ محمدتقی) احتیاطات خود را به من ارجاع داده. اشخاصی به او رجوع کرده اند (و به او گفته‌اند) که اگر برای شما اتفاقی بیفتد، ـ یعنی از دنیا بروید ـ در امر تقلید به کدام یک از علما رجوع کنیم؟ او در پاسخ گفته است: من غیر از سید احمد کربلایی کسی را سراغ ندارم. آقا سید ابوالقاسم! بنویس: آقای میرزا محمدتقی! شما که اینک در امور دنیا حکومت و ریاست دارید، اگر این کارها را بکنید و کسی را به من ارجاع دهید، فردای [[قیامت]] در محضر خدا، که حکومت با ماست از شما شکایت می کنم و از شما راضی نخواهم بود.<ref> توحید علمی و عینی، ص 32.</ref>
 
 
 
'''در اوج عرفان'''
 
 
 
عرفان ناب شیعی برگرفته از آموزه‌های دینی است، همانند: [[قرآن]]، اخبار و سیره [[اهل بیت]] عصمت و طهارت علیهم السلام که تبلور و جلوه معنوی [[اسلام]] هستند. این شیوه از زمان حیات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام و در میان پاره‌ای از یاران خاص آن دو بزرگوار مانند: [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] وجود داشت و کم و بیش در گستره تاریخ، زهد و پارسایی دینی، تداوم یافت؛ تا این که شخصیت های فرهیخته‌ای در این زمینه، درخشیدند.
 
 
 
از معروف‌ترین این چهره‌ها در روزگاران اخیر می توان از سید علی شوشتری، ـ استاد اخلاق [[شیخ مرتضی انصاری]] ـ و عارف کامل، ملا حسینقلی همدانی، ـ استاد برجسته تمام عارفان سده اخیر ـ نام برد. در مکتب عرفانی ملا حسینقلی همدانی انسان های بزرگی پرورش یافتند و به درجات والایی از [[توحید]]، [[خلوص]]، پارسایی و اعراف از زرق و برق فریبنده دنیای مادی، نائل شدند؛ که هر یک از آنان نمادی از قدس و پاکی بودند. شاگردان او در حدود سیصد نفر، رقم خورده‌اند که سرآمد آن ها، بزرگانی چون: میرزا جواد ملکی تبریزی، شیخ محمد بهاری و سید احمد کربلایی هستند. سید احمد کربلایی در پیروی از راه و رسم استادش آن چنان پیش رفت که یکی از چهره‌های جاودانه، ماندگار و قهرمان و قله عرفان ناب شیعی شد.<ref> اعیان الشیعه، ج 2، ص 472؛ مهر تابان، ص 140؛ روزنامه کیهان، مورخ 21/4/1373.</ref>
 
 
 
'''از منظر بزرگان'''
 
 
 
برای این که بیشتر با ژرفای اندیشه‌های عرفانی و حالات معنوی او آشنا شویم، لازم است که به سخنان بزرگان درباره وی، نیک گوش فرادهیم. [[آقا بزرگ تهرانی]]، صاحب «نقباءالبشر» که از معاصران او بوده در ترجمه‌اش چنین می‌نگارد: او یکی از یاران و شاگردان ویژه عارف کبیر ملا حسینقلی همدانی بود. او یگانه روزگار خویش بود در مراتب دانش، رفتار، [[سیر و سلوک]]، [[زهد]]، [[ورع]]، [[تقواطلبی]]، [[شناخت خداوند]] متعال و ترس و خوف از خداوند. او همواره نمازهای خویش را در خلوت می خواند و از این که مردم در [[نماز]] به او اقتدا کنند پرهیز و اجتناب می کرد. او از خوف خدا، بسیار می‌گریست و اشک می ریخت به گونه‌ای که در حال [[نماز]]، گریه، عنان اختیار را از او می ربود؛ به ویژه در هنگامه نمازهای شب. من سالیان متمادی همسایه دیوار به دیوار او بودم. و از حال و هوای او چیزهایی را مشاهده کردم که اگر بخواهم در این جا ذکر کنم سخن به دارازا می کشد. او بسیار به مادر خود مهر می ورزید و به او خدمت می کردم و اتفاقا قبل از رحلت مادرش، از دنیا رفت».<ref> نقباءالبشر، ج 17، ص 87.</ref>
 
  
سید محسن امین شاگرد دیگر سید احمد می گوید: سید احمد کربلایی در قله [[تقوا]] و ورع و اهل ریاضت و تهذیب کننده نفوس و جان های بااستعداد.<ref> اعیان الشیعه، ج 2، ص 472.</ref>
+
==منابع==
  
سید محمدکاظم عصار تهرانی: در میان بزرگانی که محضر آنان را درک کردم، تنها شخصی که از حجاب‌ها و پرده‌های ضخیم طبیعت و عالم ماده، عبور کرده و به مراحل والایی از کشف و شهود معنوی، واصل شد آقای کربلایی بود و من احدی را همتای او ندیدم.<ref> مقدمه شرح قیصری بر فصوص الحکم، جلال الدین آشتیانی، ص 37.</ref>
+
*تلخیص از مجموعه [[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد۴، زندگی نامه "سید احمد کربلایی تهرانی" از ابوالحسن ربانی.
 +
*آیت الله سید احمد کربلایی تهرانی، مجله افق حوزه، ۲۲ مهر ۱۳۸۸، شماره ۲۴۳، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/0/0/86046 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳.
  
'''تجلی نفس'''
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:احمد.jpg|سید احمد موسوی حائری تهرانی
 +
</gallery>
  
[[علامه طباطبایی]] می نویسد: از آقای سید احمد کربلایی که از شاگردان معروف استاد اخلاق و عرفان، آقای ملا حسینقلی همدانی بود، نقل شده که فرمود: روزی در جایی استراحت می کردم، و در خواب بودم. ناگهان شخصی مرا از خواب بیدار کرد و گفت اگر می خواهی نور اسفهبدیه<ref> این اصطلاحی است از شهاب الدین سهروردی، معروف به [[شیخ اشراق]]. روی نور «اسفهبدیه» را در نفوس کامله و تهذیب شده بکار می‌برد. ر.ک: شرح منظومه حاجی سبزرواری، ص 336، بحث [[معاد]].</ref> را بنگری از جای برخیز! هنگامی که چشم گشودم، دیدم درخششی بی حد و اندازه شرق و غرب را فراگرفته. سپس علامه طباطبایی می فرماید: این درخشش همان مقام تجلی نفس است.<ref> رساله لب اللباب، ص 36، انتشارات [[حکمت]].</ref>
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|کربلایی،سید احمد]]
 
+
[[رده:مجتهدین]]
از تألیفات این عالم بزرگ خبری در دست نیست؛ فقط شاگرد برجسته‌اش در این راستا می‌گوید: له مولفات فی الفقه والاصول.<ref> [[اعیان الشیعه]]، ج 2، ص 472.</ref>
+
[[رده:فقیهان]]
 
+
[[رده:عارفان]]
او آثاری در زمینه مسائل [[فقه]] و [[اصول فقه]] داشت ولی به نظر می رسد چاپ نشده است. البته در حوزه مسائل عرفانی در قسمت عرفان عملی دستورالعمل‌هایی برای شاگردانش دارد و مکاتبات او با شیخ محمدحسین اصفهانی ـ به نام «رساله محاکمات بین علمین» معروف است ـ از آن بزرگوار به یادگار مانده که زینت بخش عرصه کتاب و قلم است.
+
[[رده:مدفونین در حرم امام علی علیه السلام]]
 
 
اثر اخیر وی «رساله محاکمات بین علمین» نشانی است از توان علمی و ژرف اندیشی آن فقیه و عارف کم‌نظیر که با مقدمه علامه محمدحسین طباطبایی و تعلیقات آن بزرگوار و شاگردش محمدحسین حسینی تهرانی به زیور چاپ آراسته گردیده است.<ref> یادنامه شهید آیت الله قدوسی، ص 250، سال 1362؛ توحید علمی و عینی.</ref>
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
این عارف نامدار، سالک الی الله و فانی در ولایت امامان [[اهل بیت]] علیهم السلام، در لحظات آخر نماز عصر روز جمعه 27 [[شوال]] المکرم (1332 هـ.ق) در [[نجف]] اشرف چشم از جهان خاکی فروبست. پیکر مبارک او بعد از [[نماز]]، به دوش کشیده شد و در صحن شریف حضرت امیرالمومنین علیه السلام مقابل ایوان طلا، در پشت سر مبارک حضرت مدفون گردید.<ref> طبقات اعلام الشیعه، ج 1، ص 88.</ref>
 
 
 
'''دستورالعمل توحیدی و عرفانی'''
 
 
 
نامه‌های عرفانی زیادی از این بزرگوار در کتاب های مختلف درج شده است که، فرازی از یک دستورالعمل او را به خوانندگان گرامی تقدیم می کنیم: ان شاءالله تعالی تمام مواظبت، بر دوام توجه و توسل به حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه که واسطه فیض زمان است، ملحوظ داشته، بعد از [[نماز]]، دعای غیبت که: اللهم عرفنی نفسک بوده باشد و سه [[سوره اخلاص]] هدیه به آن بزرگوار، و دعای فرج: اللهم عظم البلاء را ترک نکند.
 
 
 
و تمام مواظبت بر دوام طهارت مهما امکن و خواب بر طهارت و [[وضو]] و [[تسبیح حضرت زهرا]] علیهاالسلام در وقت خوابیدن و بعد از هر نماز واجب و قرائت [[آیةالکرسی]] و مواظبت بر [[سجده]] شکر بعد از بیداری و خواندن آیات ان فی خلق السموات والارض را بعد از بیدار شدن برای [[نماز شب]]، با کمال توجه به عالم هستی و تفکر در آن، و نظر بر آسمان و کواکب و آفاق و دعای [[صحیفه سجادیه]] را بعد از نماز شب ترک ننماید. والسلام علیه و رحمة الله. حرره فی شهر [[رمضان]] المبارک سال 1327، احمد الموسوی حائری.<ref> [[تذکره المتقین]]، ص 160، چاپ نور [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها، تهران، ناصرخسرو، سال 1361.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۴

آیت الله سید احمد طهرانی (۱۲۸۰ - ۱۳۳۲ ق) مشهور به سید احمد کربلایی، از فقها و عرفای بزرگ شیعه در قرن چهارده هجری و از شاگردان ملا حسینقلی همدانی بود. او علاوه بر داشتن جایگاهی والا در عرصه فقاهت، در میدان عرفان و سیر و سلوک نیز زبانزد بود و عالمان بزرگی چون سید علی قاضی را تربیت نمود. سید در اثر گریه‌های طولانی یکی از چشمان خود را از دست داده بود و به همین دلیل، به سید احمد واحدالعین مشهور شد.[۱]

نام کامل سید احمد موسوی حائری تهرانی
زادروز ۱۲۸۰ قمری
زادگاه کربلا
وفات 1355 قمری
مدفن نجف، حرم امام علی علیه‌السلام

Line.png

اساتید

ملا حسینقلی همدانی، میرزا محمدحسن شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی، آخوند خراسانی،...

شاگردان

سید علی آقا قاضی، سید محسن امین، سید جمال‌الدین گلپایگانی، شیخ محمدتقی بافقی،...

آثار

رساله محاکمات بین علمین،...

ولادت و خاندان

سید احمد کربلایی تهرانی اواسط قرن ۱۳ هـ.ق در خانواده ای دانش پرور و هاشمی تبار، در شهر مقدس کربلا، دیده به جهان گشود. پدرش سید ابراهیم موسوی تهرانی برای تحصیل معارف دین و بهره‌مندی از محضر بزرگان دانش، از دیار خویش (تهران) به شهر کربلا، که یکی از مراکز علمی شیعه بود، هجرت نمود، و در جوار مرقد پاک حضرت سیدالشهداء علیه السلام به فراگیری آموزه های دینی پرداخت.[۲]

تحصیلات و استادان

از آن جا که حوزه نجف از دیرباز از اعتبار و شهرت جهانی برخوردار بود و خاستگاه برجسته‌ترین استادان علوم معقول و منقول بشمار می رفت؛ لذا سید احمد برای تکمیل تحصیلاتش در اواخر سال (۱۳۰۰ هـ.ق) به این حوزه مقدسه هجرت نمود. وی سطوح عالیه و دروس خارج فقه و اصول را از محضر بزرگان آن دیار، فراگرفت و بهره‌های فراوانی کسب نمود و به درجه رفیع اجتهاد رسید. سید احمد در کنار تحصیل برای جمعی از طلاب به تدریس پرداخت.[۳]

ایشان، فقه و اصول را از محضر مجتهدان بزرگی چون: میرزا محمدحسن شیرازی، (صاحب فتوای معروف تحریم تنباکو)، علامه بزرگوار میرزا حسین خلیلی تهرانی، میرزا حبیب الله رشتی و آخوند خراسانی بهره برد و در این علوم تبحری تمام و کمال یافت.

سید احمد با آن فطرت پاک و دل صافی که داشت، به آموختن دانش‌های ظاهری و نقلی بسنده نکرد، بلکه پس از فراگیری کتاب تشریع، به مطالعه کتاب تکوین به ویژه «نفس» پرداخت. وی برای رسیدن به این منزلت والا، سر بر آستان عارف بی همتا، ملا حسینقلی همدانی نهاد.

تدریس و شاگردان

سید احمد کربلایی به دنبال کوشش پیگیر و پشتکار فراوان، در ردیف یکی از معروفترین و برجسته‌ترین استادان نجف، قرار گرفت، و در حوزه فقه، اصول، حکمت، اخلاق و عرفان از مرتبه بلندی برخوردار شد. این گونه بود که گروهی از دانش پژوهان و دلسوخته‌گان وادی عشق، پروانه‌وار به گرد این شمع فروزان جمع شدند و از دانش و تربیت و نصایح عارفانه او بهره‌های فراوانی بردند. اسامی جمعی از شاگردانش که در منابع ترجمه این عارف فرهیخته آمده، از این قرارند:

  1. سید علی آقا قاضی، عارف بلندآوازه و شخصیت معروف
  2. سید محمدکاظم عصار تهرانی، عارف، اصولی و فقیه معروف
  3. سید محسن امین، که از سال (۱۳۰۸ هـ.ق) تا سال (۱۳۱۱ هـ.ق) نزد این بزرگوار کسب فیض کرد.
  4. میرزا مهدی غروی اصفهانی، دانشمند معروف که در آخر عمر در مشهد مقدس زندگی می کرد.
  5. سید جمال‌الدین گلپایگانی
  6. شیخ محمدتقی بافقی قمی
  7. شیخ آقا بزرگ تهرانی
  8. سید ابوالقاسم لواسانی
  9. کیوان قزوین، مولف کتاب معروف رساله رازگشا.[۴]

آثار و تألیفات

از تألیفات این عالم بزرگ خبری در دست نیست؛ فقط سید محسن امین شاگرد برجسته‌اش در این راستا می‌گوید: له مؤلفات فی الفقه و الاصول.[۵]

رساله محاکمات بین علمین - حاوی مکاتبات سید احمد کربلایی

بنابراین او آثاری در زمینه مسائل فقه و اصول فقه داشت ولی به نظر می رسد چاپ نشده است. البته در حوزه مسائل عرفانی در قسمت عرفان عملی دستورالعمل‌هایی برای شاگردانش دارد و مکاتبات او با شیخ محمدحسین اصفهانی ـ که به نام «رساله محاکمات بین علمین» معروف است ـ از آن بزرگوار به یادگار مانده که زینت بخش عرصه کتاب و قلم است.

اثر اخیر وی «رساله محاکمات بین علمین» نشانی است از توان علمی و ژرف اندیشی آن فقیه و عارف کم‌نظیر که با مقدمه علامه محمدحسین طباطبایی و تعلیقات آن بزرگوار و شاگردش محمدحسین حسینی تهرانی به زیور چاپ آراسته گردیده است.[۶]

نامه‌های عرفانی زیادی از آن بزرگوار در کتاب های مختلف درج شده است، که فرازی از یک دستورالعمل او را به خوانندگان گرامی تقدیم می کنیم:

«إن شاءالله تعالی تمام مواظبت، بر دوام توجه و توسل به حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه که واسطه فیض زمان است، ملحوظ داشته، بعد از نماز، دعای غیبت که: "اللهم عرّفنی نفسک" بوده باشد و سه سوره اخلاص هدیه به آن بزرگوار، و دعای فرج: "اللهم عظم البلاء" را ترک نکند. و تمام مواظبت بر دوام طهارت مهما امکن و خواب بر طهارت و وضو و تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام در وقت خوابیدن و بعد از هر نماز واجب و قرائت آیةالکرسی و مواظبت بر سجده شکر بعد از بیداری و خواندن آیات "إنّ فی خلق السموات والارض ..."[۷] را بعد از بیدار شدن برای نماز شب، با کمال توجه به عالم هستی و تفکر در آن، و نظر بر آسمان و کواکب و آفاق و دعای صحیفه سجادیه را بعد از نماز شب ترک ننماید. والسلام علیه و رحمة الله. حرره فی شهر رمضان المبارک سال ۱۳۲۷، احمد الموسوی حائری».[۸]

از منظر بزرگان

  • آقا بزرگ تهرانی، صاحب «نقباءالبشر» که از شاگردان او بوده در ترجمه‌اش چنین می‌نگارد: «او یکی از یاران و شاگردان ویژه عارف کبیر ملا حسینقلی همدانی بود. او یگانه روزگار خویش بود در مراتب دانش، رفتار، سیر و سلوک، زهد، ورع، تقواطلبی، شناخت خداوند متعال و ترس و خوف از خداوند. او همواره نمازهای خویش را در خلوت می خواند و از این که مردم در نماز به او اقتدا کنند پرهیز و اجتناب می کرد. او از خوف خدا، بسیار می‌گریست و اشک می ریخت به گونه‌ای که در حال نماز، گریه، عنان اختیار را از او می ربود؛ به ویژه در هنگامه نماز شب. من سالیان متمادی همسایه دیوار به دیوار او بودم و از حال و هوای او چیزهایی را مشاهده کردم که اگر بخواهم در این جا ذکر کنم سخن به درازا می کشد. او بسیار به مادر خود مهر می ورزید و به او خدمت می کرد و اتفاقا قبل از رحلت مادرش، از دنیا رفت».[۹]
  • سید محسن امین شاگرد دیگر او می گوید: سید احمد کربلایی در قله تقوا و ورع و اهل ریاضت و تهذیب کننده نفوس و جان های بااستعداد بود.[۱۰]
  • سید محمدکاظم عصار تهرانی: در میان بزرگانی که محضر آنان را درک کردم، تنها شخصی که از حجاب‌ها و پرده‌های ضخیم طبیعت و عالم ماده، عبور کرده و به مراحل والایی از کشف و شهود معنوی واصل شد، آقای کربلایی بود و من احدی را همتای او ندیدم.[۱۱]
  • آیت الله محمدحسین اصفهانی (مشهور به کمپانی) در شأن او گفته است: من احدی را در فقه مثل او ندیده‌ام.
  • همچنین درباره ایشان گفته‌اند: کوه علم و تجلی‌گاه دانش، دانشور جلیل و فقیه کبیر، دانشمند فاضل، او از اکابر روزگار بود و احاطه حیرت انگیزی در فقه داشت؛ از اعاظم فقهای امامیه و فقیه یگانه بود.[۱۲]
  • یکی از دانشمندان معاصر می نویسد: در حوزه فقه، همین بس که در سن چهل سالگی نامزد مرجعیت شیعه شد، ولی حاضر نشد فتوا دهد. معروف است که: شیخ محمدتقی شیرازی، بزرگترین فقیه عصر خویش، احتیاطات خویش را به سید احمد کربلایی ارجاع می داد.

ویژگی‌های اخلاقی

این عارف نامدار، بر اثر خلوص و بندگی خدای متعال، از حجاب ها و پرده های ضخیم طبیعت و عالم ماده عبور کرده و به مراحل والایی از معنویت دست یافته بود. به هنگام عبادت و نیایش آنقدر اشک می ریخت که به «بکّاء» معروف شد.

علامه طباطبایی می نویسد: از آقای سید احمد کربلایی که از شاگردان معروف استاد اخلاق و عرفان، آقای ملا حسینقلی همدانی بود، نقل شده که فرمود: روزی در جایی استراحت می کردم، و در خواب بودم. ناگهان شخصی مرا از خواب بیدار کرد و گفت اگر می خواهی نور اسفهبدیه[۱۳] را بنگری از جای برخیز! هنگامی که چشم گشودم، دیدم درخششی بی حد و اندازه شرق و غرب را فراگرفته. سپس علامه طباطبایی می فرماید: این درخشش همان مقام تجلی نفس است.[۱۴]

وفات

مرحوم سید احمد کربلایی، سالک الی الله و فانی در ولایت اهل بیت علیهم السلام، در لحظات آخر نماز عصر روز جمعه ۲۷ شوال المکرم (۱۳۳۲ هـ.ق) در نجف اشرف چشم از جهان خاکی فروبست و پیکر مطهر او در صحن شریف حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) مقابل ایوان طلا مدفون گردید.[۱۵]

علامه سید محمدحسین حسینی تهرانی می نویسد: «آقا بزرگ تهرانی برایم خاطره جالب و شنیدنی ای نقل کرد. او گفت: بعد از این که آقای سید احمد کربلایی دیده از جهان فروبست، شبی او را در خواب دیدم، انگشت سبابه او را محکم گرفتم و به او گفتم: از آن مقامات و درجاتی که خداوند به شما عطا فرموده برای من بیان کنید. او با قدرت، انگشت خود را از دست من کشید و تبسمی کرد و گفت: "حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی"».

پانویس

  1. مجاهد، مقدمۀ مجموعه آثار فارسی احمد غزالی، بی‌تا، ص۱۸۷.
  2. طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۸۷، ناشر، دارالمرتضی، مشهد، چاپ ۱۴۰۴ هـ.ق؛ اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۷۲؛ دارالتعارف للمطبوعات، بیروت.
  3. اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۷۲.
  4. ر.ک: توحید علمی و عینی، از مرحوم سید محمد حسینی تهرانی، ص ۱۰ و ۹ و ۳ و ۲؛ کیهان اندیشه، سال ۶۵؛ اعیان الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۷۲؛ رساله رازگشا، ص ۵۵، کتابخانه مرحوم آیت الله مرعشی، چاپ قدیم؛ مقدمه علامه طباطبایی بر رساله محاکمات بین علمین، ص ۲۷۱؛ شرح مقدمه قیصری از سید جلال آشتیانی، ص ۳۷، چاپ دفتر تبلیغات، سال ۱۳۷۲.
  5. اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۷۲.
  6. یادنامه شهید آیت الله قدوسی، ص ۲۵۰، سال ۱۳۶۲؛ توحید علمی و عینی.
  7. سوره آل عمران، ۱۹۰-۱۹۴.
  8. تذکره المتقین، ص ۱۶۰، چاپ نور حضرت فاطمه سلام الله علیها، تهران، ناصرخسرو، سال ۱۳۶۱.
  9. نقباءالبشر، ج ۱۷، ص ۸۷.
  10. اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۷۲.
  11. مقدمه شرح قیصری بر فصوص الحکم، جلال الدین آشتیانی، ص ۳۷.
  12. توحید علمی و عینی، ص ۱۵؛ کیهان اندیشه، سال ۱۳۶۵؛ مجله حوزه، شماره ۱۵، سال ۱۳۶۵؛ مقدمه رساله محاکمات، علامه طباطبایی؛ نقباءالبشر؛ اعیان الشیعه.
  13. این اصطلاحی است از شهاب الدین سهروردی، معروف به شیخ اشراق. وی نور «اسفهبدیه» را در نفوس کامله و تهذیب شده بکار می‌برد. ر.ک: شرح منظومه حاجی سبزرواری، ص ۳۳۶، بحث معاد.
  14. رساله لب اللباب، ص ۳۶، انتشارات حکمت.
  15. طبقات اعلام الشیعه، ج ۱، ص ۸۸.

منابع

  • تلخیص از مجموعه گلشن ابرار، جلد۴، زندگی نامه "سید احمد کربلایی تهرانی" از ابوالحسن ربانی.
  • آیت الله سید احمد کربلایی تهرانی، مجله افق حوزه، ۲۲ مهر ۱۳۸۸، شماره ۲۴۳، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳.

آرشیو عکس و تصویر