خمس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
خمس به یک پنجم منفعت مازاد بر خرج سال گفته می شود و حقی است که خداوند برای [[پیامبر]] و [[امام]] و [[سادات]] فقیر در مال افراد قرار داده است و [[واجب]] است پرداخت شود. خمس به دو قمست تقسیم می‌شود که یک قسمت آن سهم امام علیه السلام است و قسمت دیگر آن سهم سادات فقیر می‌باشد.
+
'''«خُمس»''' به یک پنجم منفعت مازاد بر خرج سال گفته می شود و حقی است که خداوند برای [[پیامبر]] و [[امام]] و [[سادات]] فقیر در مال افراد قرار داده و [[واجب]] است پرداخت شود. خمس به دو قمست تقسیم می‌شود که یک قسمت آن سهم امام علیه السلام است و قسمت دیگر آن سهم سادات فقیر می‌باشد.
 
 
==خمس از نظر لغت==
 
 
 
خمس در لغت به  معناى «يك پنجم» و در اصطلاح فقه عبارت از يك پنجم از درآمد و غنيمت است كه بايد طبق شرايط خاصى پرداخت شود.<ref> احكام اقتصادى (ج  1)، ص 19.</ref>
 
  
 
==خمس در قرآن==
 
==خمس در قرآن==
  
خداوند در آیه زیر وجوب خمس و مصارف آن را به طور فشرده بیان نموده و اهمیت آن را گوش‌زد كرده است:
+
خداوند در [[آیه 41 سوره انفال|آیه ۴۱ سوره انفال]]، وجوب خمس و مصارف آن را به طور فشرده بیان نموده و اهمیت آن را گوش‌زد کرده است:
  
«وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبى وَالْیَتامی وَالْمَساكِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا؛<ref> [[سوره انفال]]، آیه 41.</ref> (ای مؤمنان) بدانید كه آنچه به شما غنیمت و فایده رسد (كم یا زیاد) خمس (یك پنجم) آن مخصوص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان است اگر یتیمان به خدا و آنچه بر بنده خود نازل كرده‌ایم دارید».
+
«وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبى وَالْیَتامی وَالْمَساکینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا؛ (ای مؤمنان) بدانید که آنچه به شما غنیمت و فایده رسد (کم یا زیاد) خمس (یک پنجم) آن مخصوص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان است اگر به خدا و آنچه بر بنده خود نازل کرده‌ایم دارید».
  
اگر چه متعارف از غنیمت چیزی است كه در جنگ از دشمن به دست می‌آید ولی با توجه به گفتار اهل لغت كه غنیمت را مطلق سود گرفته‌اند و بر حسب روایات فراوانی كه از پیغمبر اكرم و ائمه علیهم‌السلام رسیده آیه [[خمس]] شامل فوائد و سودهای دیگر نیز می‌گردد. چنان كه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «وَاخراجُ الخُمسِ مِنْ كلِّ مایَملِكُهُ اَحَدٌ مِنَ‌ النّاس؛<ref> جامع الاحادیث، ج ص 546.</ref> خمس از هر چه انسان مالك شود اخراج می‌گردد».
+
اگر چه متعارف از غنیمت چیزی است که در جنگ از دشمن به دست می‌آید، ولی با توجه به گفتار اهل لغت که غنیمت را مطلق سود گرفته‌اند و بر حسب روایات فراوانی که از [[پیامبر اسلام|پیغمبر اکرم]] و [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم‌السلام رسیده '''آیه خمس''' شامل فوائد و سودهای دیگر نیز می‌گردد. چنان که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «وَاخراجُ الخُمسِ مِنْ کلِّ ما یَملِکهُ اَحَدٌ مِنَ‌ النّاس؛<ref> جامع الاحادیث، ج ۸، ص ۵۴۶.</ref> خمس از هر چه انسان مالک شود اخراج می‌گردد».
  
و شخصی از موسی ابن جعفر علیهماالسلام پرسید از چه چیز خمس باید داده شود؟ فرمود: «فی كُلِّ ما اَفادَ النّاسُ مِنْ قَلیلٍ اَوْ كَثیرٍ؛<ref> وسائل، ج باب ‌ص 350، ح 6.</ref> در هر چیزی كه مردم فائده برند كم باشد یا زیاد (باید خمس آن داده شود)».
+
و شخصی از [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسی بن جعفر]] علیه السلام پرسید از چه چیز خمس باید داده شود؟ فرمود: «فی کلِّ ما اَفادَ النّاسُ مِنْ قَلیلٍ اَوْ کثیرٍ؛<ref> وسائل، ج ۶، باب ۸، ‌ص ۳۵۰، ح ۶.</ref> در هر چیزی که مردم فائده برند کم باشد یا زیاد (باید خمس آن داده شود)».
  
با در نظر گرفتن روش رسول اكرم و امامان معصوم علیهم‌السلام كه خمس را از امور دیگری غیر از غنیمت‌های جنگی نیز می‌گرفته‌اند و موارد فراوانی كه نقل شده رسول اكرم صلی الله علیه و آله به دادن خمس امر می‌كرد از جمله آن حضرت به طایفه بنی قیس نوشت: «فَاَنتُم اِنْ اَقَمْتُمُ الصَّلوهَ و آتَیتُم الزَّكوهَ و اَعطَیتُم سهمَ اللهِ و الصفِی فَاَنتُمْ آمِنونَ؛<ref> اسدالغابه، ج ص 328.</ref> اگر شما [[نماز]] را به پا دارید و [[زكات]] و [[خمس]] بدهید درامانید».
+
با در نظر گرفتن روش رسول اکرم و امامان معصوم علیهم‌السلام که خمس را از امور دیگری غیر از غنیمت‌های جنگی نیز می‌گرفته‌اند و موارد فراوانی که نقل شده رسول اکرم صلی الله علیه و آله به دادن خمس امر می‌کرد، از جمله آن حضرت به طایفه بنی قیس نوشت: «فَاَنتُم اِنْ اَقَمْتُمُ الصَّلوهَ و آتَیتُم الزَّکوهَ و اَعطَیتُم سهمَ اللهِ و الصفِی فَاَنتُمْ آمِنونَ؛<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۲۸.</ref> اگر شما [[نماز]] را به پا دارید و [[زکات]] و خمس بدهید در امانید»؛ و آن حضرت همچنان که افرادی را برای جمع‌آوری زکات می‌فرستاد، برای گرفتن خمس نیز مأمورینی را اعزام می‌فرمود، چنان که [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام را به [[یمن]] اعزام داشت و دستور داد خمس را از آن‌ها بگیرد؛<ref> بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۳۶۰.</ref> و مردی از بنی‌اسد را نیز مأمور گرفتن خمس کرد؛<ref> تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۹۳.</ref> لذا جای تردید باقی نمی‌ماند که مقصود از آیه خمس لزوم خمس در موارد دیگری از سود علاوه بر غنائم جنگی نیز خواهد بود.  
  
و آن حضرت همچنان كه افرادی را برای جمع‌آوری زكات می‌فرستاد برای گرفتن خمس نیز مأمورینی را اعزام می‌فرمود: چنان كه علی علیه السلام را به یمن اعزام داشت و دستور داد خمس را از آن‌ها بگیرد.<ref> [[بحارالانوار]]، ج 21، ص 360.</ref> و مردی از بنی‌اسد را نیز مأمور گرفتن خمس كرد.<ref> تفسیر عیاشی، ج 2، ص 93.</ref> لذا جای تردید باقی نمی‌ماند كه مقصود از آیه خمس لزوم خمس در موارد دیگری از سود علاوه بر غنائم جنگی نیز خواهد بود و با توجه به آن چه ذكر شد و بسیاری از مدارك و روایات دیگر علمای [[شیعه]] فتوا داده‌اند كه آیه مزبور شامل سودهای دیگری نیز می‌شود و علاوه بر لزوم دادن خمس غنیمت‌های جنگی در شش مورد دیگر (كه بعداً بیان می‌شود) نیز دادن خمس را واجب دانسته‌اند.
+
با توجه به آن چه ذکر شد و بسیاری از مدارک و روایات دیگر، علمای [[شیعه]] نیز [[فتوا]] داده‌اند که [[آیه]] مزبور شامل سودهای دیگری نیز می‌شود و علاوه بر لزوم دادن خمس غنیمت‌های جنگی، در شش مورد دیگر (که بعداً بیان می‌شود) نیز دادن خمس را واجب دانسته‌اند.
  
و نكته قابل توجهی كه آیه مزبور به آن اشاره كرده است اهمیت خمس می‌باشد كه می‌فرماید: «باید خمس سودی كه می‌برید بدهید اگر به خدا و آنچه بر بنده خود نازل كرده‌ایم ایمان دارید» و می‌رساند كه اگر بر كسی خمس واجب شده و از دادن آن خودداری می‌كند به خدا و آنچه بر پیامبر نازل شده [[ایمان]] و اعتقاد ندارد.<ref> فروع دين، غلامحسين رحيمي، ص 31.</ref>
+
نکته قابل توجهی که آیه مزبور به آن اشاره کرده است اهمیت خمس می‌باشد که می‌فرماید: «باید خمس سودی که می‌برید بدهید اگر به خدا و آنچه بر بنده خود نازل کرده‌ایم ایمان دارید» و می‌رساند که اگر بر کسی خمس واجب شده و از دادن آن خودداری می‌کند، به خدا و آنچه بر پیامبر نازل شده [[ایمان]] و اعتقاد ندارد.<ref> فروع دین، غلامحسین رحیمی، ص ۳۱.</ref>
  
 
==خمس در روایات==
 
==خمس در روایات==
  
* 1- [[امام رضا]] علیه السلام مى فرمايد: هيچ مالى حلال نمى گردد مگر از طريقى كه خداوند آن را حلال كرده است؛ خمس، پشتوانه ما براى تقويت دين ما و اداره زندگى ما و كمك به دوستان ما است. با خمس، آبروى خود را از كسانى كه از قدرتشان بيم داريم، حفظ مى كنيم. پس خمس را از ما دريغ نداريد و خود را از دعاى ما محروم نكنيد.<ref> [[وسائل الشيعه]]، ج ص 375.</ref>
+
*۱- [[امام رضا]] علیه السلام مى فرماید: هیچ مالى [[حلال]] نمى گردد مگر از طریقى که خداوند آن را حلال کرده است؛ خمس، پشتوانه ما براى تقویت [[دین|دین]] ما و اداره زندگى ما و کمک به دوستان ما است. با خمس، آبروى خود را از کسانى که از قدرتشان بیم داریم، حفظ مى کنیم. پس خمس را از ما دریغ ندارید و خود را از دعاى ما محروم نکنید.<ref> وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۳۷۵.</ref>
  
* 2- قالَ‌الباقِر: «لایحلُّ لاَحدٍ ان یَشْتَرِیَ منَ الخُمسِ شَیْئاً حَتّی یَصِلَ الَینا حَقَّنا؛<ref> وسائل، ج ص 337، ح 4.</ref> ابوبصیر می‌گوید: [[امام باقر]] علیه السلام فرمود: برای هیچ كس حلال نیست كه چیزی از خمس (مالی كه خمس آن داده نشده) بخرد تا این كه حق ما را به ما برساند.
+
*۲- قال الباقر: «لایحلُّ لاَحدٍ ان یَشْتَرِیَ منَ الخُمسِ شَیْئاً حَتّی یَصِلَ الَینا حَقَّنا؛<ref> وسائل، ج ۶، ص ۳۳۷، ح ۴.</ref> [[ابو بصیر|ابوبصیر]] می‌گوید: [[امام باقر]] علیه السلام فرمود: برای هیچ کس حلال نیست که چیزی از خمس (مالی که خمس آن داده نشده) بخرد تا این که حق ما را به ما برساند.
  
* 3- در كافى بسند خود از على بن ابراهيم از پدرش از ابن ابى عمير از حسين بن عثمان از سماعه روايت كرده كه گفت: از امام ابى الحسن علیه السلام از مساله خمس سؤال كردم، حضرت فرمود: خمس در هر فائده اى كه مردم مى برند چه كم و چه زياد واجب است .<ref> كافى، ج ص 545.</ref>
+
*۳- در [[الکافی (کتاب)|کافى]] بسند خود از [[علی بن ابراهیم قمی|على بن ابراهیم]] از پدرش از [[محمد بن ابی عمیر|ابن ابى عمیر]] از حسین بن عثمان از سماعه روایت کرده که گفت: از امام ابى الحسن علیه السلام از مساله خمس سؤال کردم، حضرت فرمود: خمس در هر فائده اى که مردم مى برند چه کم و چه زیاد [[واجب]] است.<ref> کافى، ج ۱، ص ۵۴۵.</ref>
  
* 4- [[امام صادق]] علیه السلام می‌فرماید: به راستی خداوندی كه خدائی جز او نیست چون [[زكات]] را برای ما [[حرام]] كرده خمس را برای ما قرار داده است پس زكات را بر ما حرام كرده و خمس را برای ما (دادن خمس به ما) واجب كرده است و كرامت برای ما حلال است.<ref> وسائل، ج ص 337، ح 2.</ref>
+
*۴- [[امام صادق]] علیه السلام می‌فرماید: به راستی خداوندی که خدائی جز او نیست چون [[زکات]] را برای ما [[حرام]] کرده، خمس را برای ما قرار داده است و کرامت برای ما حلال است.<ref> وسائل، ج ۶، ص ۳۳۷، ح ۲.</ref>
  
* 5- ابوبصیر می‌گوید: به [[امام صادق]] علیه السلام عرض كردم: كوچكترین چیزی كه بنده را داخل آتش می‌كند چیست؟ فرمود: این است كه كسی یك درهم مال یتیم را بخورد و ما یتیم هستیم.<ref> وسائل، ج ص 337، ح 1.</ref>
+
*۵- ابوبصیر می‌گوید: به [[امام صادق]] علیه السلام عرض کردم: کوچکترین چیزی که بنده را داخل آتش می‌کند چیست؟ فرمود: این است که کسی یک درهم مال یتیم را بخورد و ما یتیم هستیم.<ref> وسائل، ج ۶، ص ۳۳۷، ح ۱.</ref>
  
* 6- [[امام زمان]] علیه السلام در نامه‌ای كه برای محمد ابن عثمان (دومین نایب خاص خود) فرستاد در آن نوشته بود به نام خداوند رحمن و رحیم لعنت خدا و [[فرشتگان]] و تمام مردم بر كسی كه یك درهم بدون مجوز مال ما را بخورد.<ref> وسائل، ج ص 337، ح 7.</ref>
+
*۶- [[امام زمان]] علیه السلام در نامه‌ای که برای [[محمد بن عثمان عمرى|محمد بن عثمان]] (دومین نایب خاص خود) فرستاد در آن نوشته بود به نام خداوند رحمن و رحیم، [[لعن|لعنت]] خدا و [[فرشتگان]] و تمام مردم بر کسی که یک درهم بدون مجوز مال ما را بخورد.<ref> وسائل، ج ۶، ص ۳۳۷، ح ۷.</ref>
  
* 7- و در نامه دیگری كه آن حضرت در پاسخ محمد بن عثمان فرستاد نوشت (و اما آنچه پرسیده بودی از عمل كسی كه مالی از (خمس) مال‌های ما در دست او است و آن را برای خود [[حلال]] دانسته و بدون دستور ما مانند مال خود در آن تصرف می‌كند. هر كس چنین كاری كند ملعون بوده و ما دشمن او هستیم چنان كه پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود هر كس چیزی از حق [[اهل بیت]] مرا حلال شمرد به زبان من و به زبان هر پیغمبر مستجاب الدعوه ملعون خواهد بود. پس هر كس به ما (در ندادن حق) ستم كند از جمله ستمگران به ما خواهد بود و لعنت خداوند بر او است كه خداوند می فرماید لعنت خدا بر ستمگران.<ref> وسائل، ج ص 376، ح 6.</ref>
+
*۷- در نامه دیگری که آن حضرت در پاسخ محمد بن عثمان فرستاد نوشت (و اما آنچه پرسیده بودی از عمل کسی که مالی از (خمس) مال‌های ما در دست او است و آن را برای خود [[حلال]] دانسته و بدون دستور ما مانند مال خود در آن تصرف می‌کند. هر کس چنین کاری کند ملعون بوده و ما دشمن او هستیم چنان که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود هر کس چیزی از حق [[اهل بیت]] مرا حلال شمرد به زبان من و به زبان هر پیغمبر مستجاب الدعوه ملعون خواهد بود. پس هر کس به ما (در ندادن حق) ستم کند از جمله ستمگران به ما خواهد بود و لعنت خداوند بر او است که خداوند می فرماید لعنت خدا بر ستمگران.<ref> وسائل، ج ۶، ص ۳۷۶، ح ۶.</ref>
  
* 8- محمد بن زید طبری می‌گوید: جمعی از مردم خراسان خدمت [[امام رضا]] علیه السلام رسیدند و از آن حضرت خواستند كه خمس را برای آن‌ها حلال كند آن حضرت فرمود: حلال نمی‌كنم شما به زبان خود را دوست خالص ما معرفی می‌كنید ولی حقی كه خدا برای ما قرار داده و ما را برای آن قرار داده كه آن خمس است از ما باز می‌دارید و سه بار فرمود نه برای هیچ یك از شما حلال نمی‌كنم.<ref> وسائل، ج ص 376، ح 3.</ref>
+
*۸- محمد بن زید طبری می‌گوید: جمعی از مردم [[خراسان]] خدمت [[امام رضا]] علیه السلام رسیدند و از آن حضرت خواستند که خمس را برای آن‌ها حلال کند؛ آن حضرت فرمود: حلال نمی‌کنم، شما به زبان خود را دوست خالص ما معرفی می‌کنید ولی حقی که خدا برای ما قرار داده و ما را برای آن قرار داده که آن خمس است از ما باز می‌دارید و سه بار فرمود نه برای هیچ یک از شما حلال نمی‌کنم.<ref> وسائل، ج ۶، ص ۳۷۶، ح ۳.</ref>
  
 
==فلسفه خمس==
 
==فلسفه خمس==
  
احكام اسلامى بر اساس مصلحت ها و مفسده هايى است كه در ذات موضوعات آن ها نهفته است و هيچ گاه اين احكام بى حساب مقرر نگرديده است. [[حكمت]] و [[فلسفه]] بخش قابل ملاحظه اى از احكام اسلامى در آيات و روايات توضيح داده شده است؛ بخش ديگر آن را نيز عقل آدمى با كمك علم و تجربه در گذر زمان مى تواند دريابد. بنابراين وجوب خمس نيز براساس مصلحت يا مصلحت هايى است كه در حقيقت آن موجود است. چنان كه در برخى از روايات به آن اشاره شده است.  
+
[[احکام شرعی|احکام]] اسلامى بر اساس مصلحت ها و مفسده هایى است که در ذات موضوعات آنها نهفته است و هیچ گاه این احکام بى حساب مقرر نگردیده است. حکمت و فلسفه بخش قابل ملاحظه اى از احکام اسلامى در [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] توضیح داده شده است؛ بخش دیگر آن را نیز [[عقل]] آدمى با کمک علم و تجربه در گذر زمان مى تواند دریابد. بنابراین وجوب خمس نیز بر اساس مصلحت یا مصلحت هایى است که در حقیقت آن موجود است. چنان که در برخى از روایات به آن اشاره شده است.  
  
به عنوان نمونه [[امام صادق]] عليه السلام درباره علت دريافت خمس از مردم مى فرمود: «انّى لَاخُذُ مِنْ احَدِكُمُ الدِّرْهَمَ وَ انّى  لَمِنْ اكْثَرِ اهْلِ الْمَدينَةِ مالًا، ما اريدُ بِذلِكَ الَّا انْ تُطَهَّرُوا؛<ref> [[علل الشرايع]]، [[شيخ صدوق]]، ص 377-378.</ref> من با اين كه از بيشتر اهل [[مدينه]] داراترم، يك درهم ([[خمس ]]) را هم از شما مى گيرم و از اين كار قصدى جز پاك شدن شما ندارم».
+
به عنوان نمونه [[امام صادق]] علیه السلام درباره علت دریافت خمس از مردم مى فرمود: «انّى لَآخُذُ مِنْ احَدِکمُ الدِّرْهَمَ وَ انّى  لَمِنْ اکثَرِ اهْلِ الْمَدینَةِ مالاً، ما أریدُ بِذلِک الَّا انْ تُطَهَّرُوا؛<ref> علل الشرایع، شیخ صدوق، ص ۳۷۷-۳۷۸.</ref> من با این که از بیشتر اهل [[مدینه]] داراترم، یک درهم (خمس) را هم از شما مى گیرم و از این کار قصدى جز پاک شدن شما ندارم».
  
چنان  كه از حديث شريف استفاده مى شود [[اهل بيت]] عليهم‌السلام از نظر معيشت و گذران زندگى هيچ نيازى به كمك ديگران ندارند و [[فلسفه]] اصلى خمس، اداره حكومتى است كه آن بزرگواران بايد در رأس آن قرار گيرند و مردم را به  سوى پاكى رهنمون شوند. بر همين اساس است كه در بعضى از روايات از خمس به عنوان «حق امارت و حكومت» ياد شده است.  
+
چنان  که از حدیث شریف استفاده مى شود، [[اهل بیت]] علیهم‌السلام از نظر معیشت و گذران زندگى هیچ نیازى به کمک دیگران ندارند و فلسفه اصلى خمس، اداره حکومتى است که آن بزرگواران باید در رأس آن قرار گیرند و مردم را به  سوى پاکى رهنمون شوند. بر همین اساس است که در بعضى از روایات از خمس به عنوان «حق امارت و حکومت» یاد شده است.  
  
حضرت على عليه السلام مى فرمايد: آن چه خداى عالم از اسباب و راه هاى معيشت و زندگى مخلوقات در [[قرآن]] بيان فرموده پنج چيز است كه عبارتند از: جهت امارت و حكومت، عمران و آبادانى، اجاره، تجارت و [[صدقات]]؛ اما جهت امارت و حكومت همان خمس است كه خداوند تعالى درباره اش  فرمود: «وَاعْلَمُوا انَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَىْ ءٍ فَانَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبى  وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ...؛ بدانيد هر چيزى را كه به غنيمت گرفتيد خمس آن از آنِ خداوند، پيامبر، خويشاوندان پيامبر، يتيمان و مسكينان است». ([[سوره انفال]]، آيه 41)<ref> وسائل الشيعه، ج ص 341.</ref>
+
[[امام علی علیه السلام|حضرت على]] علیه السلام مى فرماید: آن چه خداى عالم از اسباب و راه هاى معیشت و زندگى مخلوقات در [[قرآن]] بیان فرموده پنج چیز است که عبارتند از: جهت امارت و حکومت، عمران و آبادانى، اجاره، تجارت و [[صدقات]]؛ اما جهت امارت و حکومت همان خمس است که خداوند تعالى درباره اش  فرمود: «وَاعْلَمُوا انَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَىْءٍ فَانَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبى  وَالْیتامى وَالْمَساکینِ...؛ ([[سوره انفال]]، ۴۱) بدانید هر چیزى را که به غنیمت گرفتید خمس آن از آنِ خداوند، پیامبر، خویشاوندان پیامبر، یتیمان و مسکینان است».<ref> وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۳۴۱.</ref>
  
با توجه به اين حديث شريف و آيه شريفه، خمس در درجه اول مال خداست<ref> مال خداست؛ يعنى حق خداوند است كه خمس دهنده بايد آن را در راه خداوند (فى سبيل الله) به مصرف برساند، منت‌ها خداوند همين سهم خود را براى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و خاندانش قرار داده و شخص موظف است خمس مال خود را به پيغمبر، امام معصوم عليه السلام يا نايب او بپردازد.</ref> كه در نظام حكومتى الهى در اختيار مقام [[رسالت]] و امامت قرار مى گيرد و در زمان غيبت به ولى فقيه، مجتهد جامع الشرايط، عالم بالله و امين بر [[حلال]] و [[حرام]] الهى سپرده مى شود تا در راه مصالح مسلمانان، توسعه و ترويج فرهنگ و معارف اسلامى، تبليغات، ايجاد سازمان هاى دفاعى و غيره مصرف كند. از اين رو، اداره شئون مقام ولايت، امامت و رهبرى، تقويت مراكز دينى و اسلامى، تقويت بنيه اقتصادى حكومت اسلامى، تضمين استقلال آن، رفع محروميت ها و نيازمندى هاى جامعه (به  ويژه سادات) و... از آثار و بركات خمس خواهد بود.
+
با توجه به این حدیث شریف و آیه شریفه، خمس در درجه اول مال خداست<ref> مال خداست؛ یعنى حق خداوند است که خمس دهنده باید آن را در راه خداوند (فى سبیل الله) به مصرف برساند، منتها خداوند همین سهم خود را براى پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و خاندانش قرار داده و شخص موظف است خمس مال خود را به پیغمبر، امام معصوم یا نایب او بپردازد.</ref> که در نظام حکومتى الهى در اختیار مقام [[رسالت]] و [[امامت]] قرار مى گیرد و در زمان [[غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)|غیبت]] به [[ولایت فقیه|ولی فقیه]]، مجتهد جامع الشرایط، عالم بالله و امین بر [[حلال]] و [[حرام]] الهى سپرده مى شود تا در راه مصالح مسلمانان، توسعه و ترویج فرهنگ و معارف اسلامى، تبلیغات، ایجاد سازمان هاى دفاعى و غیره مصرف کند. از این رو، اداره شئون مقام ولایت، امامت و رهبرى، تقویت مراکز دینى و اسلامى، تقویت بنیه اقتصادى حکومت اسلامى، تضمین استقلال آن، رفع محرومیت ها و نیازمندى هاى جامعه (به  ویژه [[سادات]]) و... از آثار و برکات خمس خواهد بود.
  
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: «انَّ الْخُمْسَ عَوْنُنا عَلى  دينِنا وَ عَلى  عَيالاتِنا وَ عَلى  مَوالينا؛<ref> جامع احاديث الشيعه، ج ص 581.</ref> همانا خمس كمكى بر دين (و اهداف دينى)، خاندان و دوستان ماست».
+
[[امام رضا]] علیه السلام فرمود: «انَّ الْخُمْسَ عَوْنُنا عَلى  دینِنا وَ عَلى  عَیالاتِنا وَ عَلى  مَوالینا؛<ref> جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۵۸۱.</ref> همانا خمس کمکى بر دین (و اهداف دینى)، خاندان و دوستان ماست».
  
از همين رهگذر، مؤمنان نيز بايد براى برپايى و نشر آيين خود مايه بگذارند و با پرداخت خمس اموال خود حكومت اسلامى را در اداره كشور و استقلال آن در تمام زمينه هاى فرهنگى، اقتصادى، سياسى و نظامى يارى نمايند.<ref> احكام اقتصادى (ج 1)، ص 19.</ref>
+
از همین رهگذر، مؤمنان نیز باید براى برپایى و نشر آیین خود مایه بگذارند و با پرداخت خمس اموال خود، حکومت اسلامى را در اداره کشور و استقلال آن در تمام زمینه هاى فرهنگى، اقتصادى، سیاسى و نظامى یارى نمایند.<ref> احکام اقتصادى، ج ۱، ص ۱۹.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
  
(1). وسائل الشیعه، [[شيخ حر عاملی]]، [[قم]]: مؤسسه آل البيت لإحياء التراث، چاپ اول، 1409 هجری.
+
*[[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]]، شیخ حر عاملی، قم: مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹ هجری.
 
+
*احکام مالى، سید مرتضى حسینى فاضل.
(2). احكام مالى، سيد مرتضى حسينى فاضل.
+
*احکام اقتصادى، نعمت الله یوسفیان.
 +
*[[بحارالانوار]]، علامه مجلسى؛ تهران.
 +
*[[علل الشرائع]]، ترجمه ذهنى تهرانى، سید محمدجواد ذهنى تهرانى؛ قم، انتشارات مؤمنین، چاپ اول، ۱۳۸۰ ش.
  
(3). احكام اقتصادى، نعمت الله يوسفيان.
+
==برای مطالعه بیشتر==
  
(4). [[بحارالانوار]]، [[علامه مجلسى ]]؛ تهران.
+
*[http://raz.ahlolbait.com/cat/76 سایت راز ماندگاری، خمس]
 
 
(5). [[علل الشرائع]]، ترجمه ذهنى تهرانى، سيد محمدجواد ذهنى تهرانى؛ قم، انتشارات مؤمنين، چاپ اول، 1380 ش.
 
 
 
==منابع برای مطالعه بیشتر==
 
 
 
[http://www.razemandegari.com/category/%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C/%D8%AE%D9%85%D8%B3 سایت راز ماندگاری، خمس].
 
 
{{فقه/احکام}}
 
{{فقه/احکام}}
 
  
 
[[رده:احکام اقتصادی]]
 
[[رده:احکام اقتصادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۰

«خُمس» به یک پنجم منفعت مازاد بر خرج سال گفته می شود و حقی است که خداوند برای پیامبر و امام و سادات فقیر در مال افراد قرار داده و واجب است پرداخت شود. خمس به دو قمست تقسیم می‌شود که یک قسمت آن سهم امام علیه السلام است و قسمت دیگر آن سهم سادات فقیر می‌باشد.

خمس در قرآن

خداوند در آیه ۴۱ سوره انفال، وجوب خمس و مصارف آن را به طور فشرده بیان نموده و اهمیت آن را گوش‌زد کرده است:

«وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبى وَالْیَتامی وَالْمَساکینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا؛ (ای مؤمنان) بدانید که آنچه به شما غنیمت و فایده رسد (کم یا زیاد) خمس (یک پنجم) آن مخصوص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان است اگر به خدا و آنچه بر بنده خود نازل کرده‌ایم دارید».

اگر چه متعارف از غنیمت چیزی است که در جنگ از دشمن به دست می‌آید، ولی با توجه به گفتار اهل لغت که غنیمت را مطلق سود گرفته‌اند و بر حسب روایات فراوانی که از پیغمبر اکرم و ائمه علیهم‌السلام رسیده آیه خمس شامل فوائد و سودهای دیگر نیز می‌گردد. چنان که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «وَاخراجُ الخُمسِ مِنْ کلِّ ما یَملِکهُ اَحَدٌ مِنَ‌ النّاس؛[۱] خمس از هر چه انسان مالک شود اخراج می‌گردد».

و شخصی از موسی بن جعفر علیه السلام پرسید از چه چیز خمس باید داده شود؟ فرمود: «فی کلِّ ما اَفادَ النّاسُ مِنْ قَلیلٍ اَوْ کثیرٍ؛[۲] در هر چیزی که مردم فائده برند کم باشد یا زیاد (باید خمس آن داده شود)».

با در نظر گرفتن روش رسول اکرم و امامان معصوم علیهم‌السلام که خمس را از امور دیگری غیر از غنیمت‌های جنگی نیز می‌گرفته‌اند و موارد فراوانی که نقل شده رسول اکرم صلی الله علیه و آله به دادن خمس امر می‌کرد، از جمله آن حضرت به طایفه بنی قیس نوشت: «فَاَنتُم اِنْ اَقَمْتُمُ الصَّلوهَ و آتَیتُم الزَّکوهَ و اَعطَیتُم سهمَ اللهِ و الصفِی فَاَنتُمْ آمِنونَ؛[۳] اگر شما نماز را به پا دارید و زکات و خمس بدهید در امانید»؛ و آن حضرت همچنان که افرادی را برای جمع‌آوری زکات می‌فرستاد، برای گرفتن خمس نیز مأمورینی را اعزام می‌فرمود، چنان که حضرت علی علیه السلام را به یمن اعزام داشت و دستور داد خمس را از آن‌ها بگیرد؛[۴] و مردی از بنی‌اسد را نیز مأمور گرفتن خمس کرد؛[۵] لذا جای تردید باقی نمی‌ماند که مقصود از آیه خمس لزوم خمس در موارد دیگری از سود علاوه بر غنائم جنگی نیز خواهد بود.

با توجه به آن چه ذکر شد و بسیاری از مدارک و روایات دیگر، علمای شیعه نیز فتوا داده‌اند که آیه مزبور شامل سودهای دیگری نیز می‌شود و علاوه بر لزوم دادن خمس غنیمت‌های جنگی، در شش مورد دیگر (که بعداً بیان می‌شود) نیز دادن خمس را واجب دانسته‌اند.

نکته قابل توجهی که آیه مزبور به آن اشاره کرده است اهمیت خمس می‌باشد که می‌فرماید: «باید خمس سودی که می‌برید بدهید اگر به خدا و آنچه بر بنده خود نازل کرده‌ایم ایمان دارید» و می‌رساند که اگر بر کسی خمس واجب شده و از دادن آن خودداری می‌کند، به خدا و آنچه بر پیامبر نازل شده ایمان و اعتقاد ندارد.[۶]

خمس در روایات

  • ۱- امام رضا علیه السلام مى فرماید: هیچ مالى حلال نمى گردد مگر از طریقى که خداوند آن را حلال کرده است؛ خمس، پشتوانه ما براى تقویت دین ما و اداره زندگى ما و کمک به دوستان ما است. با خمس، آبروى خود را از کسانى که از قدرتشان بیم داریم، حفظ مى کنیم. پس خمس را از ما دریغ ندارید و خود را از دعاى ما محروم نکنید.[۷]
  • ۲- قال الباقر: «لایحلُّ لاَحدٍ ان یَشْتَرِیَ منَ الخُمسِ شَیْئاً حَتّی یَصِلَ الَینا حَقَّنا؛[۸] ابوبصیر می‌گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: برای هیچ کس حلال نیست که چیزی از خمس (مالی که خمس آن داده نشده) بخرد تا این که حق ما را به ما برساند.
  • ۳- در کافى بسند خود از على بن ابراهیم از پدرش از ابن ابى عمیر از حسین بن عثمان از سماعه روایت کرده که گفت: از امام ابى الحسن علیه السلام از مساله خمس سؤال کردم، حضرت فرمود: خمس در هر فائده اى که مردم مى برند چه کم و چه زیاد واجب است.[۹]
  • ۴- امام صادق علیه السلام می‌فرماید: به راستی خداوندی که خدائی جز او نیست چون زکات را برای ما حرام کرده، خمس را برای ما قرار داده است و کرامت برای ما حلال است.[۱۰]
  • ۵- ابوبصیر می‌گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: کوچکترین چیزی که بنده را داخل آتش می‌کند چیست؟ فرمود: این است که کسی یک درهم مال یتیم را بخورد و ما یتیم هستیم.[۱۱]
  • ۶- امام زمان علیه السلام در نامه‌ای که برای محمد بن عثمان (دومین نایب خاص خود) فرستاد در آن نوشته بود به نام خداوند رحمن و رحیم، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر کسی که یک درهم بدون مجوز مال ما را بخورد.[۱۲]
  • ۷- در نامه دیگری که آن حضرت در پاسخ محمد بن عثمان فرستاد نوشت (و اما آنچه پرسیده بودی از عمل کسی که مالی از (خمس) مال‌های ما در دست او است و آن را برای خود حلال دانسته و بدون دستور ما مانند مال خود در آن تصرف می‌کند. هر کس چنین کاری کند ملعون بوده و ما دشمن او هستیم چنان که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود هر کس چیزی از حق اهل بیت مرا حلال شمرد به زبان من و به زبان هر پیغمبر مستجاب الدعوه ملعون خواهد بود. پس هر کس به ما (در ندادن حق) ستم کند از جمله ستمگران به ما خواهد بود و لعنت خداوند بر او است که خداوند می فرماید لعنت خدا بر ستمگران.[۱۳]
  • ۸- محمد بن زید طبری می‌گوید: جمعی از مردم خراسان خدمت امام رضا علیه السلام رسیدند و از آن حضرت خواستند که خمس را برای آن‌ها حلال کند؛ آن حضرت فرمود: حلال نمی‌کنم، شما به زبان خود را دوست خالص ما معرفی می‌کنید ولی حقی که خدا برای ما قرار داده و ما را برای آن قرار داده که آن خمس است از ما باز می‌دارید و سه بار فرمود نه برای هیچ یک از شما حلال نمی‌کنم.[۱۴]

فلسفه خمس

احکام اسلامى بر اساس مصلحت ها و مفسده هایى است که در ذات موضوعات آنها نهفته است و هیچ گاه این احکام بى حساب مقرر نگردیده است. حکمت و فلسفه بخش قابل ملاحظه اى از احکام اسلامى در آیات و روایات توضیح داده شده است؛ بخش دیگر آن را نیز عقل آدمى با کمک علم و تجربه در گذر زمان مى تواند دریابد. بنابراین وجوب خمس نیز بر اساس مصلحت یا مصلحت هایى است که در حقیقت آن موجود است. چنان که در برخى از روایات به آن اشاره شده است.

به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام درباره علت دریافت خمس از مردم مى فرمود: «انّى لَآخُذُ مِنْ احَدِکمُ الدِّرْهَمَ وَ انّى لَمِنْ اکثَرِ اهْلِ الْمَدینَةِ مالاً، ما أریدُ بِذلِک الَّا انْ تُطَهَّرُوا؛[۱۵] من با این که از بیشتر اهل مدینه داراترم، یک درهم (خمس) را هم از شما مى گیرم و از این کار قصدى جز پاک شدن شما ندارم».

چنان که از حدیث شریف استفاده مى شود، اهل بیت علیهم‌السلام از نظر معیشت و گذران زندگى هیچ نیازى به کمک دیگران ندارند و فلسفه اصلى خمس، اداره حکومتى است که آن بزرگواران باید در رأس آن قرار گیرند و مردم را به سوى پاکى رهنمون شوند. بر همین اساس است که در بعضى از روایات از خمس به عنوان «حق امارت و حکومت» یاد شده است.

حضرت على علیه السلام مى فرماید: آن چه خداى عالم از اسباب و راه هاى معیشت و زندگى مخلوقات در قرآن بیان فرموده پنج چیز است که عبارتند از: جهت امارت و حکومت، عمران و آبادانى، اجاره، تجارت و صدقات؛ اما جهت امارت و حکومت همان خمس است که خداوند تعالى درباره اش فرمود: «وَاعْلَمُوا انَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَىْءٍ فَانَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبى وَالْیتامى وَالْمَساکینِ...؛ (سوره انفال، ۴۱) بدانید هر چیزى را که به غنیمت گرفتید خمس آن از آنِ خداوند، پیامبر، خویشاوندان پیامبر، یتیمان و مسکینان است».[۱۶]

با توجه به این حدیث شریف و آیه شریفه، خمس در درجه اول مال خداست[۱۷] که در نظام حکومتى الهى در اختیار مقام رسالت و امامت قرار مى گیرد و در زمان غیبت به ولی فقیه، مجتهد جامع الشرایط، عالم بالله و امین بر حلال و حرام الهى سپرده مى شود تا در راه مصالح مسلمانان، توسعه و ترویج فرهنگ و معارف اسلامى، تبلیغات، ایجاد سازمان هاى دفاعى و غیره مصرف کند. از این رو، اداره شئون مقام ولایت، امامت و رهبرى، تقویت مراکز دینى و اسلامى، تقویت بنیه اقتصادى حکومت اسلامى، تضمین استقلال آن، رفع محرومیت ها و نیازمندى هاى جامعه (به ویژه سادات) و... از آثار و برکات خمس خواهد بود.

امام رضا علیه السلام فرمود: «انَّ الْخُمْسَ عَوْنُنا عَلى دینِنا وَ عَلى عَیالاتِنا وَ عَلى مَوالینا؛[۱۸] همانا خمس کمکى بر دین (و اهداف دینى)، خاندان و دوستان ماست».

از همین رهگذر، مؤمنان نیز باید براى برپایى و نشر آیین خود مایه بگذارند و با پرداخت خمس اموال خود، حکومت اسلامى را در اداره کشور و استقلال آن در تمام زمینه هاى فرهنگى، اقتصادى، سیاسى و نظامى یارى نمایند.[۱۹]

پانویس

  1. جامع الاحادیث، ج ۸، ص ۵۴۶.
  2. وسائل، ج ۶، باب ۸، ‌ص ۳۵۰، ح ۶.
  3. اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۲۸.
  4. بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۳۶۰.
  5. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۹۳.
  6. فروع دین، غلامحسین رحیمی، ص ۳۱.
  7. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۳۷۵.
  8. وسائل، ج ۶، ص ۳۳۷، ح ۴.
  9. کافى، ج ۱، ص ۵۴۵.
  10. وسائل، ج ۶، ص ۳۳۷، ح ۲.
  11. وسائل، ج ۶، ص ۳۳۷، ح ۱.
  12. وسائل، ج ۶، ص ۳۳۷، ح ۷.
  13. وسائل، ج ۶، ص ۳۷۶، ح ۶.
  14. وسائل، ج ۶، ص ۳۷۶، ح ۳.
  15. علل الشرایع، شیخ صدوق، ص ۳۷۷-۳۷۸.
  16. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۳۴۱.
  17. مال خداست؛ یعنى حق خداوند است که خمس دهنده باید آن را در راه خداوند (فى سبیل الله) به مصرف برساند، منتها خداوند همین سهم خود را براى پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و خاندانش قرار داده و شخص موظف است خمس مال خود را به پیغمبر، امام معصوم یا نایب او بپردازد.
  18. جامع احادیث الشیعه، ج ۸، ص ۵۸۱.
  19. احکام اقتصادى، ج ۱، ص ۱۹.

منابع

  • وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، قم: مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹ هجری.
  • احکام مالى، سید مرتضى حسینى فاضل.
  • احکام اقتصادى، نعمت الله یوسفیان.
  • بحارالانوار، علامه مجلسى؛ تهران.
  • علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، سید محمدجواد ذهنى تهرانى؛ قم، انتشارات مؤمنین، چاپ اول، ۱۳۸۰ ش.

برای مطالعه بیشتر

فقه/احکام
عبادات: تقلید، طهارت، نماز، روزه، خمس، زکات، حج

اموال: خرید و فروش، شرکت، صلح، اجاره، مزارعه، مساقات، وکالت، قرض، حواله، رهن، ضامن شدن، کفالت، امانت، عاریه، ارث، غصب

آداب و رفتار: ازدواج، طلاق، خوردن و آشامیدن، نذر و عهد، قسم، امر به معروف و نهی از منکر، صید ، ذبح، وصیت، مال پیدا شده، وقف، دفاع، مسائل مستحدثه

رده ها: احکام | احکام عبادی | احکام اقتصادی | احکام خانواده | احکام روابط اجتماعی |اصطلاحات احکام|مراجع تقلید