شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اصحاب یمین: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
{{خوب}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
'''«اصحاب الیَمین»''' یا '''«اصحاب المَیمَنة»''' در اصطلاح [[قرآن|قرآنى]]، به کسانى گفته مى‌شود که در دنیا با [[ایمان]] و [[عمل صالح|عمل ‌صالح]] زندگى کرده‌اند و در روز [[قیامت]] پس از حسابرسى آسان، [[نامه اعمال|نامه عملشان]] را با دست راست دریافت کرده و از نعمت‌هاى [[بهشت|بهشتى]] برخوردار می‌شوند.
  
مؤمنان نیكوكار در دنیا و دریافت كنندگان نامه عمل با دست راست در [[قیامت]].
+
==اصحاب یمین در قرآن==
 +
تعبیر «اصحابِ یمین» ۶ بار در [[قرآن|قرآن کریم]] بکار رفته و ترکیبى از اصحاب (جمع صاحب به معناى ملازم و همراه) و یَمین به معانى هم‌پیمان، قوت و شدت، دست راست و سمت راست (از ماده یُمن به معناى [[برکت]]) است.<ref> مقاییس اللغه، ج‌ ۶، ص‌ ۱۵۸؛ ترتیب العین، ج‌ ۳، ص‌ ۲۰۰۰؛ المصباح، ص‌ ۶۸۲؛ التحقیق، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۷۰، «یمن».</ref>
  
==واژه اصحاب یمین در قرآن==
+
در تعبیرى دیگر که سه بار در قرآن بکار رفته «اصحاب المَیمَنه» گفته شده است. «میمنه» را برخى مصدر میمى به معناى زیادى و استمرار در خیر و برکت<ref> التحقیق، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۷۰، «یمن».</ref> و برخى دیگر، اسم مکان یعنى جایگاه خیر و برکت دانسته‌اند.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۳.</ref>
واژه «اصحابِ یمین» 6 بار در [[قرآن]] بكار رفته و تركیبى از اصحاب (جمع صاحب به معناى ملازم) و یمین به معانى هم‌پیمان، قوت و شدت دست راست و سمت راست (از ماده یُمن به معناى بركت) است.<ref> مقاییس اللغه، ج‌ 6، ص‌ 158؛ ترتیب العین، ج‌ 3، ص‌ 2000؛ المصباح، ص‌ 682؛ التحقیق، ج‌ 14، ص‌ 270، «یمن».</ref>
 
  
در تعبیرى دیگر كه سه بار در قرآن بكار رفته «اصحاب میمنه» گفته شده است. «میمنه» را برخى مصدر میمى به معناى زیادى و استمرار در خیر و بركت<ref> التحقیق، ج‌ 14، ص‌ 270، «یمن».</ref> و برخى دیگر، اسم مكان یعنى جایگاه خیر و بركت دانسته‌اند.<ref> التفسیر الكبیر، ج‌ 27، ص‌ 143.</ref>
+
اصحاب یمین و میمنه در اصطلاح قرآنى به کسانى گفته مى‌شود که در دنیا با [[ایمان]] و [[عمل صالح|عمل ‌صالح]] زندگى کرده‌اند و روز [[قیامت]] نامه عملشان را با دست راست دریافت مى‌دارند: {{متن قرآن|«ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}}؛ ([[سوره بلد]]/۹۰، ۱۷ـ‌۱۸) {{متن قرآن|«فَأَمَّا مَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ»}} ([[سوره انشقاق]]/۸۴، ۷؛ [[سوره حاقه]]/۶۹، ۱۹؛ [[سوره اسراء]]/۱۷، ۷۱).
  
اصحاب یمین و میمنه در اصطلاح قرآنى به كسانى گفته مى‌شود كه در دنیا باایمان و عمل ‌صالح زندگى كرده‌اند و روز قیامت نامه عملشان را با دست راست دریافت مى‌دارند: {{متن قرآن|«فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ × وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ × فَكُّ رَقَبَةٍ × أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ × يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ × أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ × ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ × أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ»}}. ([[سوره بلد]]/90، 11‌ـ‌18)
+
قرآن، اصحاب یمین را یکى از سه گروه انسان‌ها در قیامت ([[سابقون]]، اصحاب یمین و [[اصحاب شمال]]) معرفى کرده است: {{متن قرآن|«وَکنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً * فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ... * وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ... * وَالسَّابِقُونَ...»}}. ([[سوره واقعه]]/۵۶،‌ ۷‌ـ‌۱۰) و در موارد دیگر، اصحاب یمین را در مقابل اصحاب شمال و اصحاب میمنه را در برابر اصحاب مشئمه قرار داده است ([[سوره بلد]]/۹۰، ۱۸‌ـ‌۱۹؛ [[سوره واقعه]]/۵۶، ۷‌ـ‌۹، ۲۷، ۴۱).
  
{{متن قرآن|«فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ»}} ([[سوره انشقاق]]/84، 7؛ [[سوره حاقه]]/69، 19؛ [[سوره اسراء]]/17، 71) [[قرآن]]، اصحاب یمین را یكى از سه گروه انسان‌ها در قیامت (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال) معرفى كرده است: {{متن قرآن|«وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً × فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ... × وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ... × وَالسَّابِقُونَ...»}}. ([[سوره واقعه]]/56،‌ 7‌ـ‌10) و در موارد دیگر، اصحاب یمین را در مقابل اصحاب شمال و اصحاب میمنه را در برابر اصحاب مشئمه قرار داده است. ([[سوره بلد]]/90، 18‌ـ‌19؛ [[سوره واقعه]]/56، 7‌ـ‌9، 27، 41)
+
==وجه نامگذارى اصحاب یمین==
  
==راز نامگذارى اصحاب یمین==
+
*این گروه اهل یُمن و خیر بوده، مسیر حرکت زندگیشان به سمت و سوى آن است<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۹۱.</ref>، به ‌طورى که در [[آخرت]] نیز غرق در نور و برکت‌اند:<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲.</ref> {{متن قرآن|«نُورُهُمْ یسْعَى بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمَانِهِمْ»}} ([[سوره تحریم]]/۶۶، ۸؛ [[سوره حدید]]/۵۷،۱۲) شاید به همین جهت، عرب به پرنده یا حیوانات وحشى که هنگام پرواز و رَم‌کردن به سمت راست حرکت کنند به یُمن و خوبى تفأل ‌مى‌زند.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲.</ref> طبق روایت هر دو دست پروردگار، یمین است که کنایه از خیر محض بودن خداست: «کلتا یدیه تبارک و تعالى یمین».<ref> الکافى، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۶.</ref>
 +
*عالم دو سمت دارد: سمت راست آن [[عالم ملکوت|ملکوت]] اعلا و جایگاه ارواح نورانى و [[فرشتگان]] نویسنده نیکی‌ها و [[بهشت]] موعود رستگاران: {{متن قرآن|«إِنَّ کتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِی عِلِّیینَ»}}.([[سوره مطففین]]/۸۳، ۱۸) و سمت چپ آن، ملکوت اسفل و جایگاه [[اصحاب شمال|اصحاب ‌شمال]] است و چون اصحاب ‌یمین در ملکوت اعلا قرار دارند، آنان را اصحاب ‌یمین نامیده‌اند.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج ۷‌، ص ۲۲؛ بحارالانوار، ج‌ ۶۴، ص‌ ۱۲۸.</ref>
 +
*چون اصحاب یمین [[نامه اعمال|نامه عمل]] را با دست ‌راست دریافت مى‌کنند، به این نام شناخته شده‌اند، چنان که [[قرآن]] نیز به صراحت این مطلب را بیان کرده است: {{متن قرآن|«فَمَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ»}}.([[سوره اسراء]]/۱۷، ۷۱)<ref> مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۲۴؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۲۱.</ref>
  
# ‌این گروه اهل یُمن و خیر بوده، مسیر حركت زندگیشان به سمت و سوى آن است<ref> مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 591.</ref>، به ‌طورى كه در آخرت نیز غرق در نور و بركت‌اند:<ref> التفسیر الكبیر، ج‌ 27، ص‌ 142.</ref> {{متن قرآن|«نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ»}} ([[سوره تحریم]]/66، 8؛ [[سوره حدید]]/57،12) شاید به همین جهت، عرب به پرنده یا حیوانات وحشى كه هنگام پرواز و رَم‌كردن به سمت راست حركت كنند به یُمن و خوبى تفأل ‌مى‌زند.<ref> التفسیر الكبیر، ج‌ 27، ص‌ 142.</ref> طبق روایت هر دو دست پروردگار، یمین است كه كنایه از خیر محض بودن خداست: «كلتا یدیه تبارك و تعالى یمین».<ref> الكافى، ج‌ 2، ص‌ 126.</ref>
+
وجوه دیگرى نیز براى این نامگذارى ذکر شده است؛ مانند قوى‌تر بودن سمت راست بدن از سمت چپ آن یا شرافت و برترى سمت راست بر سمت چپ که بر اساس آن در عرف، بزرگان را در سمت راست جاى مى‌دهند.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۳.</ref>
# عالم دو سمت دارد: سمت راست آن ملكوت اعلا و جایگاه ارواح نورانى و [[فرشتگان]] نویسنده نیكی‌ها و [[بهشت]] موعود رستگاران: {{متن قرآن|«إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ»}}.([[سوره مطففین]]/83، 18) و سمت چپ آن، ملكوت اسفل و جایگاه اصحاب ‌شمال است (‌=>‌اصحاب ‌شمال) و چون اصحاب ‌یمین در ملكوت اعلا قرار دارند. آنان را اصحاب ‌یمین نامیده‌اند.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج 7‌، ص 22؛ [[بحارالانوار]]، ج‌ 64، ص‌ 128.</ref>
 
# چون اصحاب یمین نامه عمل را با دست ‌راست دریافت مى‌كنند به این نام شناخته شده‌اند، چنان كه [[قرآن]] نیز به صراحت این مطلب را بیان كرده است: {{متن قرآن|«فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ»}}.([[سوره اسراء]]/17، 71)<ref> مجمع البیان، ج‌ 9، ص‌ 324؛ التفسیر الكبیر، ج‌ 27، ص‌ 142؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ 7، ص‌ 21.</ref>
 
 
 
وجوه دیگرى نیز براى این نامگذارى ذكر شده است؛ مانند قوى‌تر بودن سمت راست بدن از سمت چپ آن یا شرافت و برترى سمت راست بر سمت چپ كه بر اساس آن در عرف، بزرگان را در سمت راست جاى مى‌دهند.<ref> التفسیر الكبیر، ج‌ 27، ص‌ 143.</ref>
 
  
 
==شمار اصحاب یمین==
 
==شمار اصحاب یمین==
  
خداوند در تقسیم‌بندى انسان‌ها به گروه‌هاى سه‌گانه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال)، شمار اصحاب یمین را جمع فراوانى از امت‌هاى پیش از اسلام و جمع زیادى از امت اسلامى مى‌داند:<ref> مجمع‌البیان، ج ص 331؛ المیزان، ج 19، ص 124.</ref> {{متن قرآن|«ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ × وَثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِينَ»}}. ([[سوره واقعه]]/56، 39‌ـ‌40)
+
خداوند در تقسیم‌بندى انسان‌ها به گروه‌هاى سه‌گانه ([[سابقون]]، اصحاب یمین و [[اصحاب شمال]])، شمار اصحاب یمین را جمع فراوانى از امت‌هاى پیش از [[اسلام]] و جمع زیادى از امت اسلامى مى‌داند:<ref> مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۳۱؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۴.</ref> {{متن قرآن|«ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ * وَثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِینَ»}}. ([[سوره واقعه]]/۵۶، ۳۹‌ـ‌۴۰)
 
 
در حالى ‌كه شمار سابقون را در امت اسلام، اندك و در امت‌هاى پیشین جمع فراوانى مى‌شمرد:<ref> المیزان، ج‌ 19، ص‌ 121.</ref> {{متن قرآن|«ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ × وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ»}}. ([[سوره واقعه]]/56، 13‌ـ‌14) جهت این امر آن است كه انبیاء علیهم‌السلام و اوصیاى آنان كه از سابقان هستند، در امت‌هاى پیش از اسلام بودند.<ref> مجمع البیان ج‌ 9، ص‌ 325.</ref>
 
 
 
برخى از مفسران گفته‌اند: اولین و آخرین در آیات پیش گفته مربوط به امت اسلام است؛ یعنى سابقان صدر اسلام بیشتر از سابقان در زمان‌هاى بعدى‌اند؛ اما اصحاب یمین در صدر اسلام و پس از آن جمع فراوانى هستند. این گروه از مفسران به روایتى از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله تمسك جسته‌اند كه فرمود: هر ‌دو گروه اولین و آخرین از امت من هستند.<ref> الدرالمنثور، ج‌ 8، ص‌ 19.</ref> صدرالمتألهین در توضیح روایت مى‌گوید: علت این كه سابقان صدر اسلام بیشتر از آخرالزمان هستند، نزدیكى آنان به زمان وحى و امامان علیهم‌السلام است.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ 7، ص‌ 28.</ref>
 
  
==نشانه‌هاى اصحاب ‌یمین دردنیا==
+
در حالى ‌که شمار سابقون را در امت اسلام، اندک و در امت‌هاى پیشین جمع فراوانى مى‌شمرد:<ref> المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۱.</ref> {{متن قرآن|«ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ * وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ»}}. ([[سوره واقعه]]/۵۶، ۱۳‌ـ‌۱۴) جهت این امر آن است که انبیاء علیهم‌السلام و اوصیاى آنان که از سابقان هستند، در امت‌هاى پیش از اسلام بودند.<ref> مجمع البیان ج‌ ۹، ص‌ ۳۲۵.</ref>
  
'''''1. آزادسازى بردگان:'''''
+
برخى از مفسران گفته‌اند: اولین و آخرین در آیات پیش گفته مربوط به امت اسلام است؛ یعنى سابقان صدر اسلام بیشتر از سابقان در زمان‌هاى بعدى‌اند؛ اما اصحاب یمین در صدر اسلام و پس از آن جمع فراوانى هستند. این گروه از مفسران به روایتى از [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله تمسک جسته‌اند که فرمود: هر ‌دو گروه اولین و آخرین از امت من هستند.<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۸، ص‌ ۱۹.</ref> [[ملاصدرا|صدرالمتألهین]] در توضیح روایت مى‌گوید: علت این که سابقان صدر اسلام بیشتر از [[آخر الزمان|آخرالزمان]] هستند، نزدیکى آنان به زمان [[وحی|وحى]] و [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم‌السلام است.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۲۸.</ref>
  
اصحاب یمین كسانى هستند كه براى آزادسازى بردگان در دنیا اهتمام مى‌ورزند:<ref> مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 750؛ المیزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref> «فَكُّ‌رَقبَة» ([[سوره بلد]]/90، 13) در تفسیر دیگرى از آیه، آنان انسان‌ها را از بندگى شیطان و ارتكاب گناهان آزاد ساخته به توبه و بازگشت به سوى خداوند راهنمایى مى‌كنند.<ref> مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 750؛ المیزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref> برخى گفته‌اند: آنان خویشتن را ‌با ‌عمل به طاعات الهى از عذاب آخرت رها ‌مى‌سازند.<ref> مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 750؛ المیزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref>
+
==نشانه‌هاى اصحاب ‌یمین==
 +
برخی ویژگی های اصحاب یمین بر اساس آیات [[قرآن]] چنین است:
  
'''''2. اطعام گرسنگان:'''''
+
'''''۱. آزادسازى بردگان:'''''
  
اصحاب یمین به اطعام گرسنگان به ویژه در روزگار سختى عنایت خاص داشته و خویشاوندان یتیم و نیازمندان زمینگیر را در اولویت قرار مى‌دهند:<ref> مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 750؛ المیزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref> {{متن قرآن|«أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ × يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ × أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ»}}. (سوره بلد/90، 14‌ـ‌16)
+
اصحاب یمین کسانى هستند که براى آزادسازى بردگان در دنیا اهتمام مى‌ورزند:<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref> «فَک‌ رَقبَة» ([[سوره بلد]]/۹۰، ۱۳). در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] دیگرى از [[آیه]]، آنان انسان‌ها را از بندگى [[شیطان]] و ارتکاب [[گناهان]] آزاد ساخته به [[توبه]] و بازگشت به سوى خداوند راهنمایى مى‌کنند.<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref> برخى گفته‌اند: آنان خویشتن را ‌با ‌عمل به طاعات الهى از [[عذاب]] آخرت رها ‌مى‌سازند.<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref>
  
ذكر آزادسازى بندگان و اطعام گرسنگان در پى اقتحام در عقبه (عبور از گردنه) از قبیل ذكر خاص بعد از عام به جهت اهمیت آن است زیرا عقبه استعاره از اعمال نیكى است كه براى آدمى دشوار باشد؛ این استعاره بر پایه تشبیه معقول به محسوس است:<ref> التحریر والتنویر، ج‌ 3، ص‌ 357؛ التفسیر الكبیر، ج‌ 31، ص‌ 185.</ref> {{متن قرآن|«فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ × وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ × فَكُّ رَقَبَةٍ»}}. ([[سوره بلد]]/90، 11‌ـ‌13)
+
'''''۲. اطعام گرسنگان:'''''
  
'''''3. ایمان و سفارش به صبر و ترحم:'''''
+
اصحاب یمین به [[اطعام]] گرسنگان به ویژه در روزگار سختى عنایت خاص داشته و خویشاوندان یتیم و نیازمندان زمینگیر را در اولویت قرار مى‌دهند:<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref> {{متن قرآن|«أَوْ إِطْعَامٌ فِی یوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ * یتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ * أَوْ مِسْکینًا ذَا مَتْرَبَةٍ»}}. (سوره بلد/۹۰، ۱۴‌ـ‌۱۶)
  
اصحاب یمین در دنیا از مؤمنانى هستند كه بر [[ایمان]] پایدارى و یكدیگر را به استقامت در انجام ‌دادن تكالیف و ترحم به نیازمندان سفارش مى‌كنند:<ref> مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 751.</ref> {{متن قرآن|«ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ × أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ»}}. (سوره بلد/90، 17‌ـ‌18)
+
ذکر آزادسازى بندگان و اطعام گرسنگان در پى اقتحام در عقبه (عبور از گردنه) از قبیل ذکر خاص بعد از عام به جهت اهمیت آن است، زیرا عقبه استعاره از اعمال نیکى است که براى آدمى دشوار باشد؛ این استعاره بر پایه تشبیه معقول به محسوس است:<ref> التحریر والتنویر، ج‌ ۳، ص‌ ۳۵۷؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۳۱، ص‌ ۱۸۵.</ref> {{متن قرآن|«فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاک مَا الْعَقَبَةُ * فَک رَقَبَةٍ»}}. (سوره بلد/۹۰، ۱۱‌ـ‌۱۳)
  
در روایتى، اصحاب یمین اهل حِدّت معرفى شده‌اند؛<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ 5، ص‌ 241.</ref> یعنى كسانى كه در مسائل دینى، اراده‌اى پولادین دارند و اهل استقامت و پایدارى و در پى كارهاى خیر هستند.<ref> النهایه، ج‌ 1، ص‌ 352.</ref> برخى معتقدند كه آزادسازى بندگان و اطعام نیازمندان از مصادیق سفارش به ترحم است كه به سبب اهمیت آن، جداگانه ذكر شده ‌است.<ref> المیزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref>
+
'''''۳. ایمان و سفارش به صبر و ترحم:'''''
  
'''''4. اعتدال و میانه‌روى:'''''
+
اصحاب یمین در دنیا از مؤمنانى هستند که بر [[ایمان]] پایدارى ورزیده و یکدیگر را به استقامت در انجام ‌دادن تکالیف و ترحم به نیازمندان سفارش مى‌کنند:<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۱.</ref> {{متن قرآن|«ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}}. (سوره بلد/۹۰، ۱۷‌ـ‌۱۸)
  
اصحاب یمین در زندگى دنیایى، از افراط و تفریط مى‌پرهیزند و همواره اهل اعتدال و میانه‌روى هستند. بر اساس آیه 32 [[سوره فاطر]]/ 35 بندگان دو گروه‌اند: ستم‌پیشگان و میانه‌روان: {{متن قرآن|«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ...»}}.
+
در روایتى، اصحاب یمین اهل حِدّت معرفى شده‌اند؛<ref> بحارالانوار، ج‌ ۵، ص‌ ۲۴۱.</ref> یعنى کسانى که در مسائل دینى، اراده‌اى پولادین دارند و اهل استقامت و پایدارى و در پى کارهاى خیر هستند.<ref> النهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۳۵۲.</ref> برخى معتقدند که آزادسازى بندگان و اطعام نیازمندان از مصادیق سفارش به ترحم است که به سبب اهمیت آن، جداگانه ذکر شده ‌است.<ref> المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref>
  
از سدى قتاده، مجاهد، ابن‌عباس و عكرمه نقل شده است كه گروه میانه‌رو، همان اصحاب یمین هستند.<ref> جامع البیان، مج‌ 12، ج‌ 22، ص 161‌ـ‌163؛ مجمع‌البیان، ج ‌8، ص‌ 639.</ref>
+
'''''۴. اعتدال و میانه‌روى:'''''
  
'''''5. اطاعت از خاندان رسول اكرم صلى الله علیه و آله و ارادت به آنان:'''''
+
اصحاب یمین در زندگى دنیایى، از افراط و تفریط مى‌پرهیزند و همواره اهل [[اعتدال]] و میانه‌روى هستند. بر اساس آیه ۳۲ [[سوره فاطر]]/ ۳۵ بندگان دو گروه‌اند: ستم‌پیشگان و میانه‌روان: {{متن قرآن|«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَینَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ...»}}. از سدى قتاده، مجاهد، [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] و عکرمه نقل شده است که گروه میانه‌رو، همان اصحاب یمین هستند.<ref> جامع البیان، مج‌ ۱۲، ج‌ ۲۲، ص ۱۶۱‌ـ‌۱۶۳؛ مجمع‌البیان، ج ‌۸، ص‌ ۶۳۹.</ref>
  
[[امام باقر]] علیه‌السلام در تفسیر آیات 38‌ـ‌39 [[سوره مدثر]]/74: {{متن قرآن|«كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ × إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ»}} فرموده است: به خدا سوگند! اصحاب یمین پیروان ما هستند.<ref> بحارالانوار، ج‌ 24، ص‌ 8.</ref>
+
'''''۵. اطاعت و ولایت خاندان رسول خدا:'''''
  
در روایات دیگرى نیز كه در تفسیر سه گروه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال) وارد شده، آمده است كه اصحاب یمین به ولایت اهل بیت علیهم‌السلام معتقدند.<ref> همان، ص‌ 4.</ref> در روایتى، [[امام كاظم]] علیه‌السلام امیرمؤمنان علیه‌السلام را امامِ اصحاب یمین معرفى كرده است.<ref> [[وسائل الشیعه]]، ج‌ ص‌ 82.</ref>
+
[[امام باقر]] علیه‌السلام در تفسیر آیات ۳۸‌ـ‌۳۹ [[سوره مدثر]]/۷۴: {{متن قرآن|«کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ»}} فرموده است: به خدا سوگند! اصحاب یمین پیروان ما هستند.<ref> بحارالانوار، ج‌ ۲۴، ص‌ ۸.</ref> در روایات دیگرى نیز که در تفسیر سه گروه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال) وارد شده، آمده است که اصحاب یمین به [[ولایت|ولایت]] [[اهل بیت]] علیهم‌السلام معتقدند.<ref> همان، ص‌ ۴.</ref> در روایتى، [[امام کاظم]] علیه‌السلام، [[امیرالمومنین|امیرمؤمنان]] علیه‌السلام را امامِ اصحاب یمین معرفى کرده است.<ref> وسائل الشیعه، ج‌ ۵، ص‌ ۸۲.</ref>
  
روایات فراوانى در تفسیر {{متن قرآن|«فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ»}} ([[سوره واقعه]]/56، 91) آمده است كه اصحاب یمین شیعیان‌اند و مراد آیه این است كه تو (اى ‌پیامبر) از ناحیه اصحاب یمین ایمن هستى و اینان آزارى به فرزندانت نمى‌رسانند،<ref> بحارالانوار، ج ‌24، ص‌ 1.</ref> چنان‌ كه در تفسیر آیه {{متن قرآن|«كِتَابٌ مَّرْقُومٌ»}} ([[سوره مطففین]]/83، 9) گفته شده است: نامه عمل اصحاب یمین از محبت به محمد صلى الله علیه و آله و آل ‌محمد علیهم‌السلام لبریز است<ref> همان، ص‌ 3.</ref> و این محبت از محبت آنان به اساس دین ناشى مى‌شود.
+
روایات فراوانى در تفسیر {{متن قرآن|«فَسَلَامٌ لَّک مِنْ أَصْحَابِ الْیمِینِ»}} ([[سوره واقعه]]/۵۶، ۹۱) آمده است که اصحاب یمین [[شیعه|شیعیان]] اند و مراد آیه این است که تو (اى ‌پیامبر) از ناحیه اصحاب یمین ایمن هستى و اینان آزارى به فرزندانت نمى‌رسانند،<ref> بحارالانوار، ج ‌۲۴، ص‌ ۱.</ref> چنان‌که در تفسیر آیه {{متن قرآن|«کتَابٌ مَّرْقُومٌ»}} ([[سوره مطففین]]/۸۳، ۹) گفته شده است: [[نامه اعمال|نامه عمل]] اصحاب یمین از محبت به [[پیامبر اسلام|محمد]] و آل ‌محمد صلى الله علیه وآله لبریز است<ref> همان، ص‌ ۳.</ref> و این محبت از محبت آنان به اساس [[دین]] ناشى مى‌شود.
  
 
==سرنوشت اصحاب یمین==
 
==سرنوشت اصحاب یمین==
  
'''''1. اصحاب یمین در هنگام مرگ:'''''
+
'''''۱. اصحاب یمین در هنگام مرگ:'''''
  
اصحاب یمین سعادتمندانى هستند كه هنگام جان دادن، با ‌درود و ‌تحیت‌هاى ربوبى و [[فرشتگان]] و مؤمنان مواجه مى‌شوند<ref> جامع البیان، مج‌ ج‌ 14، ص‌ 136؛ مجمع‌البیان، ج‌ ص‌ 344؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ص‌ 128‌ـ‌129.</ref> و خداوند خطاب به آنان مى‌فرماید: درود بر تو از برادران و دوستان با ایمان تو: {{متن قرآن|«وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ أَصْحَابِ الْيَمِينِ × فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ»}}. ([[سوره واقعه]]/56، 90-91)
+
اصحاب یمین سعادتمندانى هستند که هنگام جان دادن، با ‌درود و ‌تحیت‌هاى ربوبى و [[فرشتگان]] و مؤمنان مواجه مى‌شوند<ref> جامع البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۳۶؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۱۲۸‌ـ‌۱۲۹.</ref> و خداوند خطاب به آنان مى‌فرماید: درود بر تو از برادران و دوستان با ایمان تو: {{متن قرآن|«وَأَمَّا إِن کانَ مِنَ أَصْحَابِ الْیمِینِ * فَسَلَامٌ لَّک مِنْ أَصْحَابِ الْیمِینِ»}}. ([[سوره واقعه]]/۵۶، ۹۰-۹۱) برخى در این [[آیه]] قائل به تقدیر محذوف بوده که بر اساس آن معناى آیه چنین مى‌شود: سلام و درود بر تو که به راستى از اصحاب یمین هستى و تو با این سلام، از عذاب الهى در امانى.<ref> مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴.</ref>
  
برخى تقدیر آیه را به ‌صورت {{متن قرآن|«فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ»}} دانسته‌اند كه بر اساس آن معناى آیه چنین مى‌شود: سلام و درود بر تو كه به راستى از اصحاب یمین هستى و تو با این سلام، از عذاب الهى در امانى.<ref> مجمع البیان، ج‌ ص‌ 344.</ref>
+
[[عبدالله بن عباس|ابن ‌عباس]] در تفسیر آیه ۳۲ [[سوره نحل]]/۱۶: {{متن قرآن|«الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکةُ طَیبِینَ یقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ»}} مى‌گوید: این سلام و بشارت مخصوص اصحاب یمین است؛ فرشتگان در حالى ‌که آنان را از دنیا به [[آخرت]] منتقل مى‌کنند بر آنان درود و تحیت مى‌فرستند و به آن‌ها بشارت ورود به [[بهشت]] مى‌دهند.<ref> جامع‌البیان، مج ‌۸، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۳۶.</ref>
  
[[ابن ‌عباس]] در تفسیر آیه 32 [[سوره نحل]]/16: {{متن قرآن|«الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»}} مى‌گوید: این سلام و بشارت مخصوص اصحاب یمین است؛ فرشتگان در حالى ‌كه آنان را از دنیا به آخرت منتقل مى‌كنند بر آنان درود و تحیت مى‌فرستند و به آن‌ها بشارت ورود به [[بهشت]] مى‌دهند.<ref> جامع‌البیان، مج ‌8، ج‌ 14، ص‌ 136.</ref>
+
[[شیخ طبرسی|طبرسى]] مى‌گوید: هنگام جان دادن اصحاب یمین، رفتار فرشتگان مأمورِ استقبال و پذیرایى به ‌گونه‌اى است که [[پیامبر اکرم]] صلى الله علیه و آله خوشحال مى‌شود. وى آیه ۹۱ [[سوره واقعه]]/۵۶ را خطاب به پیامبر دانسته، چنین معنا مى‌کند: آنچه را از سلامت و امنیت براى اصحاب یمین خواهان بودى به چشم خود مشاهده خواهى کرد.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴.</ref>
  
طبرسى مى‌گوید: هنگام جان دادن اصحاب یمین، رفتار فرشتگان مأمورِ استقبال و پذیرایى به ‌گونه‌اى است كه پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله خوشحال مى‌شود. وى آیه 91 [[سوره واقعه]]/56 را خطاب به پیامبر دانسته، چنین معنا مى‌كند: آنچه را از سلامت و امنیت براى اصحاب یمین خواهان بودى به چشم خود مشاهده خواهى كرد.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 9، ص‌ 344.</ref>
+
'''''۲. حسابرسى آسان:'''''
  
'''''2. حسابرسى آسان:'''''
+
گروهى در [[قیامت]] و روز حسابرسى، از دیدن [[نامه اعمال|نامه عمل]] خود ناراحت و پشیمان‌اند؛ اما اصحاب یمین در حالى ‌که نامه عمل را با دست راست دریافت کرده‌اند به آسانى حسابرسى مى‌شوند. سپس خوشحال و مسرور به سوى اهل خود بازمى‌گردند: {{متن قرآن|«فَأَمَّا مَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ * فَسَوْفَ یحَاسَبُ حِسَابًا یسِیرًا * وَینقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا»}}.([[سوره انشقاق‌]]/‌۸۴، ۷‌ـ‌۹)
  
گروهى در قیامت و روز حسابرسى، از دیدن نامه عمل خود ناراحت و پشیمان‌اند؛ اما اصحاب یمین در حالى ‌كه نامه عمل را با دست راست دریافت كرده‌اند به آسانى حسابرسى مى‌شوند. سپس خوشحال و مسرور به سوى اهل خود بازمى‌گردند: {{متن قرآن|«فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ × فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا × وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا»}}.([[سوره انشقاق‌]]/‌84، 7‌ـ‌9)
+
حساب یسیر یعنى حسابرسى به ‌گونه‌اى که سختگیرى و نکته سنجى در آن نباشد به ‌طورى که از بدی‌ها به راحتى چشم‌پوشى و بر نیکی‌ها پاداش داده شود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله [[دعا]] مى‌کرد: پروردگارا! مرا با حساب یسیر حسابرسى کن: «اللّهمّ حاسبنى حساباً یسیراً». [[عایشه]] پرسید: حساب یسیر چگونه است؟ فرمود: به نامه عمل نگاه مى‌کنند و از آن رد مى‌شوند؛ یعنى فقط براى حسابرسى عرضه مى‌شود؛ ولى حسابرسى انجام نمى‌گیرد.<ref> جامع‌البیان، مج‌ ۱۵، ج‌ ۳۰، ص‌ ۱۴۵.</ref>
  
حساب یسیر یعنى حسابرسى به ‌گونه‌اى كه سختگیرى و نكته سنجى در آن نباشد به ‌طورى كه از بدی‌ها به راحتى چشم‌پوشى و بر نیكی‌ها پاداش داده شود. پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله [[دعا]] مى‌كرد: پروردگارا! مرا با حساب یسیر حسابرسى كن: «اللّهمّ حاسبنى حساباً یسیراً».
+
در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پرسیده شد: چه کارى انجام دهیم تا مانند اصحاب یمین حساب آسان روزیمان شود؟ فرمود: بخشش به کسى که محرومتان ساخته و ایجاد ارتباط با کسى که رشته ارتباط خود را با شما قطع کرده و گذشت از کسى که در حق شما ستم کرده است.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۹۹.</ref>
  
عایشه پرسید: حساب یسیر چگونه است؟ فرمود: به نامه عمل نگاه مى‌كنند و از آن رد مى‌شوند؛ یعنى فقط براى حسابرسى عرضه مى‌شود؛ ولى حسابرسى انجام نمى‌گیرد زیرا اگر به ‌طور مختصر هم بررسى شود، هیچ‌كس نجات نخواهد یافت.<ref> جامع‌البیان، مج‌ 15، ج‌ 30، ص‌ 145.</ref>
+
این نحوه حسابرسى به اصحاب یمین اختصاص دارد و دیگران در گرو کردار خویش‌اند: {{متن قرآن|«کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ»}}. ([[سوره مدثر]]/ ۷۴، ۳۸‌ـ‌۳۹) [[امام باقر]] علیه‌السلام فرمود: کسانى که در گرو عمل خود نیستند، پیروان ما هستند<ref> بحارالانوار، ج‌ ۷، ص‌ ۱۹۲.</ref> و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: اصحاب یمینى که در گرو اعمال خویش نیستند، فرزندان مؤمنان‌اند زیرا خداوند بر پدرانشان منت گذاشته از آن‌ها چشم‌پوشى مى‌کند: {{متن قرآن|«وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ»}}. [[سوره طور]]/۵۲، ۲۱)<ref> همان، ج‌ ۲۴، ص‌ ۳۲۶.</ref>
  
در روایتى از پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله پرسیده شد: چه كارى انجام دهیم تا مانند اصحاب یمین حساب آسان روزیمان شود؟ فرمود: بخشش به كسى كه محرومتان ساخته و ایجاد ارتباط با كسى كه رشته ارتباط خود را با شما قطع كرده و گذشت از كسى كه در حق شما ستم كرده است.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 699.</ref>
+
در [[سوره حاقه]] حال فردى از اصحاب یمین چنین بیان شده است که پس از حسابرسى آسان از خوشحالى فریاد برمى‌آورد: اى اهل محشر! نامه عمل مرا بخوانید. من در دنیا یقین داشتم که روزى براى حسابرسى خواهم آمد، بدین جهت کارهاى ناروا نکردم و اکنون ببینید که جز ‌خوبى در نامه عملم نیست:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۹۹.</ref> {{متن قرآن|« فَیقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کتَابِیهْ * إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ»}}. (سوره حاقه/۶۹،‌ ۱۹‌ـ‌۲۰) چون او مى‌داند که جز خوبى در نامه عملش نیست از این که کسى به آن بنگرد ناراحت نمى‌شود.<ref> همان، ص‌ ۵۲۰.</ref> البته خداى متعالى فرموده است که چنین گروهى زیانکار نخواهند بود زیرا در آیات‌۱‌ـ‌۳ [[سوره عصر]]/۱۰۳ فرمود: همه انسان‌ها در زیان‌اند، جز مؤمنان صالحى که یکدیگر را به حق و پایدارى سفارش کنند و در [[سوره بلد]] فرمود: مؤمنان صالحى که یکدیگر را به پایدارى و رحمت سفارش مى‌کنند، اصحاب یمین‌اند: {{متن قرآن|«ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}}. ([[سوره بلد]]/۹۰، ۱۷‌ـ‌۱۸)
  
این نحوه حسابرسى به اصحاب یمین اختصاص دارد و دیگران در گرو كردار خویش‌اند: {{متن قرآن|«كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ × إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ»}}. ([[سوره مدثر]]/ 74، 38‌ـ‌39) [[امام باقر]] علیه‌السلام فرمود: كسانى كه در گرو عمل خود نیستند، پیروان ما هستند<ref> بحارالانوار، ج‌ 7، ص‌ 192.</ref> و پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمودند: اصحاب یمینى كه در گرو اعمال خویش نیستند، فرزندان مؤمنان‌اند زیرا خداوند بر پدرانشان منت گذاشته از آن‌ها چشم‌پوشى مى‌كند: {{متن قرآن|«وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ»}}. [[سوره طور]]/52، 21)<ref> همان، ج‌ 24، ص‌ 326.</ref>
+
'''''۳. برخوردارى اصحاب یمین از نعمت‌هاى بهشتى:'''''
  
آیه 9 [[سوره انشقاق]]/ 84 كه از بازگشت همراه با شادى اصحاب یمین به سوى اهل خود پس از حسابرسى خبر مى‌دهد، چنین تفسیر شده است: وى به سبب خیر و كرامتى كه دیده، خوشحال به سوى حورالعین روانه مى‌شود و برخى گفته‌اند: او شادمان به سوى همسر و فرزندان و خویشانش كه به بهشت رفته‌اند، مى‌رود.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 699.</ref>
+
پس از آن که اصحاب یمین با سربلندى و خوشحالى حسابرسى شدند، راهى جایگاه ابدى مى‌شوند تا از نعمت‌هاى الهى بهره‌مند گردند. در آیات ۲۱‌ـ‌۲۴ [[سوره حاقه]]/۶۹ کلیاتى از بهره‌مندى آنان بیان شده است، به این صورت که زندگى آن‌ها در کمال خرسندى و رضایت، در بهشتى است که ارزش و جایگاهى عالى دارد و میوه‌هاى درختانش در دسترس است، به ‌طورى که حتى در حال استراحت هم مى‌توان از آن تناول کرد. در آنجا به آنان خطاب مى‌شود: بخورید و بیاشامید و به ‌طور کامل بهره ببرید. گوارایتان باد میوه‌هایى‌ که ‌سراسر نفع و بدون زواید است. این پذیرایى پاداش کردار نیک شماست که در دنیا بدان همت گماشته بودید:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۲۰‌ـ‌۵۲۱.</ref> {{متن قرآن|«فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیةٍ * فِی جَنَّةٍ عَالِیةٍ * قُطُوفُهَا دَانِیةٌ * کلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیامِ الْخَالِیةِ»}}. (سوره حاقه/۶۹، ۲۱‌ـ‌۲۴)
  
در [[سوره حاقه]] حال فردى از اصحاب یمین چنین بیان شده است كه پس از حسابرسى آسان از خوشحالى فریاد برمى‌آورد: اى اهل محشر! نامه عمل مرا بخوانید. من در دنیا یقین داشتم كه روزى براى حسابرسى خواهم آمد، بدین جهت كارهاى ناروا نكردم و اكنون ببینید كه جز ‌خوبى در نامه عملم نیست:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 699.</ref> {{متن قرآن|« فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيهْ × إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيهْ»}}. (سوره حاقه/69،‌ 19‌ـ‌20)
+
در [[سوره واقعه]] ابتدا اصحاب یمین با بهترین بیان وصف شده‌اند: {{متن قرآن|«فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}} (سوره واقعه/۵۶، ۸)، {{متن قرآن|«وَأَصْحَابُ الْیمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیمِینِ»}} (سوره واقعه/۵۶، ۲۷) تعبیر {{متن قرآن|«مَا أَصْحَابُ الْیمِینِ»}} و {{متن قرآن|«مَا أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}} بهترین وصفى است که از آنان شده است زیرا این گونه تعابیر در مواردى بکار مى‌رود که اوصاف کسى در بیان نگنجد؛<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۱۰، ص‌ ۳۸۸.</ref> نیز در مقام بزرگداشت امر آنان و به شگفت آوردن شنونده از حال ایشان است.<ref> المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۳.</ref> سپس در ادامه همین آیات نعمت‌هاى بهشتى که اصحاب یمین از آن برخوردارند به تفصیل ذکر شده است:
  
چون او مى‌داند كه جز خوبى در نامه عملش نیست از این كه كسى به آن بنگرد ناراحت نمى‌شود.<ref> همان، ص‌ 520.</ref> البته خداى متعالى فرموده است كه چنین گروهى زیانكار نخواهند بود زیرا در آیات‌1‌ـ‌3 [[سوره عصر]]/103 فرمود: همه انسان‌ها در زیان‌اند، جز مؤمنان صالحى كه یكدیگر را به حق و پایدارى سفارش كنند و در [[سوره بلد]] فرمود: مؤمنان صالحى كه یكدیگر را به پایدارى و رحمت سفارش مى‌كنند، اصحاب یمین‌اند: {{متن قرآن|«ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ × أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ»}}([[سوره بلد]]/90، 17‌ـ‌18)
+
الف. در سایه درختان سدرى هستند که خار ندارد یا خار آن‌ها کنده شده یا از فراوانى میوه، خارى بر آن‌ها نمودار نیست:<ref> مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۲۹؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۳.</ref> {{متن قرآن|«فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ»}} (سوره واقعه/۵۶، ۲۸) برخى این احتمال را بعید ندانسته‌اند که مقصود از سدر، «[[سدرة المنتهى|سدرة‌المنتهى]]» باشد.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۴۷.</ref>
  
'''''3. برخوردارى اصحاب یمین از نعمت‌هاى بهشتى:'''''
+
ب. در سایه درخت موز یا درخت داراى سایه خنک یا منظرى زیبا یا داراى شکوفه‌هایى خوشبو قرار دارند:<ref> مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۲۹؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۳.</ref> {{متن قرآن|«وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ»}}. ([[سوره واقعه]]/‌۵۶، ۲۹)
  
پس از آن كه اصحاب یمین با سربلندى و خوشحالى حسابرسى شدند راهى جایگاه ابدى مى‌شوند تا از نعمت‌هاى الهى بهره‌مند گردند. در آیات 21‌ـ‌24 [[سوره حاقه]]/69 كلیاتى از بهره‌مندى آنان بیان شده است، به این صورت كه زندگى آن‌ها در كمال خرسندى و رضایت، در بهشتى است كه ارزش و جایگاهى عالى دارد و میوه‌هاى درختانش در دسترس است، به ‌طورى كه حتى در حال استراحت هم مى‌توان از آن تناول كرد.
+
ج. در سایه‌هاى طولانى بسر مى‌برند و هیچ‌گاه آفتاب را نمى‌بینند:<ref> المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۳.</ref> {{متن قرآن|«وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ»}}. (سوره واقعه/۵۶، ۳۰) بر پایه روایتى در تفسیر آیه، بهشت همیشه مانند ساعات آغازین روز تابستان است و گرما و سرما ندارد.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.</ref>
  
در آنجا به آنان خطاب مى‌شود: بخورید و بیاشامید و به ‌طور كامل بهره ببرید. گوارایتان باد میوه‌هایى‌ كه ‌سراسر نفع و بدون زواید است. این پذیرایى پاداش كردار نیك شماست كه در دنیا بدان همت گماشته بودید:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 520‌ـ‌521.</ref> {{متن قرآن|«فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ × فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ × قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ × كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ»}}. (سوره حاقه/69، 21‌ـ‌24)
+
د. از آب و آبشارهایى برخوردارند که شب و روز در مسیر خود جارى است و بخار و مِه از آن برنمى‌خیزد و براى استفاده‌اش هیچ رنجى را متحمل نمى‌شوند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.</ref> {{متن قرآن|«وَمَاء مَّسْکوبٍ»}} (سوره واقعه/۵۶، ۳۱).
  
در [[سوره واقعه]] ابتدا اصحاب یمین با بهترین بیان وصف شده‌اند: {{متن قرآن|«فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ»}} (سوره واقعه/56، 8)، {{متن قرآن|«وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ»}} (سوره واقعه/56، 27) تعبیر {{متن قرآن|«مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ»}} و {{متن قرآن|«مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ»}} بهترین وصفى است كه از آنان شده است زیرا این گونه تعابیر در مواردى بكار مى‌رود كه اوصاف كسى در بیان نگنجد؛<ref> التفسیر الكبیر، ج‌ 10، ص‌ 388.</ref> نیز در مقام بزرگداشت امر آنان و به شگفت آوردن شنونده از حال ایشان است.<ref> المیزان، ج‌ 19، ص‌ 123.</ref> سپس در ادامه همین آیات نعمت‌هاى بهشتى كه اصحاب یمین از آن برخوردارند به تفصیل ذكر شده است:
+
هـ‌. از میوه‌هاى گوناگون و فراوانى برخوردارند:<ref> مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.</ref> {{متن قرآن|«وَفَاکهَةٍ کثِیرَةٍ»}} ([[سوره واقعه]]/ ۵۶، ۳۲) که مانند میوه‌هاى دنیا فصلى نیست و براى مصرف، نیازى به پرداخت وجه یا رخصت ‌طلبى ندارند: {{متن قرآن|«لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ»}}. (سوره واقعه/۵۶، ۳۳) برخى اتصاف فاکهه به «کثِیرَة» را از این جهت دانسته‌اند که بهشتِ اصحاب یمین، داراى صورت و مقدار است؛ ولى چون عالم مقربان، عالم وحدت و جمعیت است، فاکهه ایشان به ‌جاى وصف به کثرت وابسته به خواست آنان معرفى شده است:<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۵۰.</ref> {{متن قرآن|«وَفَاکهَةٍ مِّمَّا یتَخَیرُونَ»}}. (سوره واقعه/‌۵۶،‌ ۲۰)
  
الف. در سایه درختان سدرى هستند كه خار ندارد یا خار آن‌ها كنده شده یا از فراوانى میوه، خارى بر آن‌ها نمودار نیست:<ref> مجمع‌البیان، ج 9، ص 329؛ المیزان، ج 19، ص 123.</ref> {{متن قرآن|«فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ»}} (سوره واقعه/56، 28) برخى این احتمال را بعید ندانسته‌اند كه مقصود از سدر، «سدرة‌المنتهى» باشد.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ 7، ص‌ 47.</ref>
+
و. داراى زنانى سرو قامت در نهایت کمال معنوى و جمال ظاهرى‌اند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.</ref> {{متن قرآن|«وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ»}}، (سوره واقعه/۵۶، ۳۴) زنان بهشتى هرگز دچار پیرى نشده و زیبایى خود را از دست ندهند:<ref> المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۴.</ref> {{متن قرآن|«إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء»}} (سوره واقعه/۵۶، ۳۵) و همواره باکره‌اند: {{متن قرآن|«فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکارًا»}} (سوره واقعه/۵۶، ۳۶) این زنان، عاشق همسران خویش‌اند و همه سعى و تلاش خود را در رسیدگى به همسر و انس با وى صرف مى‌کنند و همسال مردان خود هستند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۱.</ref> {{متن قرآن|«عُرُبًا أَتْرَابًا»}} (سوره واقعه/۵۶، ۳۷) برخى {{متن قرآن|«أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء»}} را به معناى ایجاد بدون ماده و ولادت دانسته‌اند زیرا همه امور آخرت بدون ماده و استعداد و حرکت‌، انشا مى‌شوند.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۵۴.</ref>
 
 
ب. در سایه درخت موز یا درخت داراى سایه خنك یا منظرى زیبا یا داراى شكوفه‌هایى خوشبو قرار دارند:<ref> مجمع‌البیان، ج 9، ص 329؛ المیزان، ج 19، ص 123.</ref> {{متن قرآن|«وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ»}}. ([[سوره واقعه]]/‌56، 29)
 
 
 
ج. در سایه‌هاى طولانى بسر مى‌برند و هیچ‌گاه آفتاب را نمى‌بینند:<ref> المیزان، ج‌ 19، ص‌ 123.</ref> {{متن قرآن|«وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ»}}. (سوره واقعه/56، 30) بر پایه روایتى در تفسیر آیه، سایه درختان بهشتى به اندازه‌اى است كه سواره‌اى در مدت 100 سال به پایان آن نمى‌رسد. بر اساس روایتى دیگر، بهشت همیشه مانند ساعات آغازین روز تابستان است و گرما و سرما ندارد.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 9، ص‌ 330.</ref>
 
 
 
د. از آب و آبشارهایى برخوردارند كه شب و روز در مسیر خود جارى است و بخار و مِه از آن برنمى‌خیزد و براى استفاده‌اش هیچ رنج و تعبى را متحمل نمى‌شوند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 9، ص‌ 330.</ref> {{متن قرآن|«وَمَاء مَّسْكُوبٍ»}} (سوره واقعه/56، 31) برخى {{متن قرآن|«وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ × وَمَاء مَّسْكُوبٍ»}} را به وجود منبسط تأویل كرده‌اند<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ 7، ص‌ 49.</ref> و آن وجود واحد امكانى است كه از خداى متعالى صادر و بر همه ماهیات امكانى گسترده شده است و تحقق همه آن‌ها ‌به واسطه اوست.<ref> همان؛ المیزان، ج‌ 19، ص‌ 123.</ref>
 
 
 
هـ‌. از میوه‌هاى گوناگون و فراوانى برخوردارند:<ref> مجمع البیان، ج‌ 9، ص‌ 330.</ref> {{متن قرآن|«وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ»}} ([[سوره واقعه]]/ 56، 32) كه مانند میوه‌هاى دنیا فصلى نیست و براى مصرف، نیازى به پرداخت وجه یا رخصت ‌طلبى ندارند: {{متن قرآن|«لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ»}}. (سوره واقعه/56، 33)
 
 
 
برخى اتصاف فاكهه به «كَثِیرَة» را از این جهت دانسته‌اند كه بهشتِ اصحاب یمین، داراى صورت و مقدار است؛ ولى چون عالم مقربان، عالم وحدت و جمعیت است، فاكهه ایشان به ‌جاى وصف به كثرت وابسته به خواست آنان معرفى شده است:<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ 7، ص‌ 50.</ref> {{متن قرآن|«وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ»}}. (سوره واقعه/‌56،‌ 20)
 
 
 
و. داراى ساختمان‌هاى بلند و چند طبقه یا زنانى سرو قامت در نهایت كمال معنوى و جمال ظاهرى‌اند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ص‌ 330.</ref> {{متن قرآن|«وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ»}}، (سوره واقعه/56، 34) زنان بهشتى هرگز دچار پیرى نشده و زیبایى خود را از دست ندهند:<ref> المیزان، ج‌ 19، ص‌ 124.</ref> {{متن قرآن|«إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء»}} (سوره واقعه/56، 35) و همواره باكره‌اند: {{متن قرآن|«فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَارًا»}} (سوره واقعه/56، 36) این زنان، عاشق همسران خویش‌اند و همه سعى و تلاش خود را در رسیدگى به همسر و انس با وى صرف مى‌كنند و همسال مردان خود هستند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ص‌ 331.</ref> {{متن قرآن|«عُرُبًا أَتْرَابًا»}} (سوره واقعه/56، 37) برخى {{متن قرآن|«أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء»}} را به معناى ایجاد بدون ماده و ولادت دانسته‌اند زیرا همه امور آخرت بدون ماده و استعداد و حركت‌، انشا مى‌شوند.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ 7، ص‌ 54.</ref>
 
 
 
==گفتگوى اصحاب یمین با گنهكاران در آخرت==
 
 
 
اصحاب یمین در آخرت با توبیخ از گنهكاران مى‌پرسند: چرا جهنمى شدید:<ref> مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 591.</ref> {{متن قرآن|«فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءلُونَ × عَنِ الْمُجْرِمِينَ × مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ»}}. ([[سوره مدثر]]/74، 40‌ـ‌42) آنان پاسخ مى‌دهند كه ما از نمازگزاران نبودیم از مساكین دستگیرى نمى‌كردیم با گمراهان در سخنان و تحلیل‌هاى باطل غور مى‌كردیم و به روز [[آخرت]] [[ایمان]] نداشتیم: {{متن قرآن|«قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ × وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ × وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ × وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ»}}. ([[سوره مدثر]]/74، 43‌ـ‌46)
 
 
 
برخى این پرسش و پاسخ را گفتگویى بین خود اصحاب یمین درباره جهنمیان مى‌دانند.<ref> مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 591.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد مدخل "اصحاب یمین" از فتاح آقازاده و بخش فلسفه و كلام [http://maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3]
+
 
 +
* [[دائرة المعارف قرآن کریم|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، جلد ۳، مدخل "اصحاب یمین" از فتاح آقازاده.
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
  
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۸


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«اصحاب الیَمین» یا «اصحاب المَیمَنة» در اصطلاح قرآنى، به کسانى گفته مى‌شود که در دنیا با ایمان و عمل ‌صالح زندگى کرده‌اند و در روز قیامت پس از حسابرسى آسان، نامه عملشان را با دست راست دریافت کرده و از نعمت‌هاى بهشتى برخوردار می‌شوند.

اصحاب یمین در قرآن

تعبیر «اصحابِ یمین» ۶ بار در قرآن کریم بکار رفته و ترکیبى از اصحاب (جمع صاحب به معناى ملازم و همراه) و یَمین به معانى هم‌پیمان، قوت و شدت، دست راست و سمت راست (از ماده یُمن به معناى برکت) است.[۱]

در تعبیرى دیگر که سه بار در قرآن بکار رفته «اصحاب المَیمَنه» گفته شده است. «میمنه» را برخى مصدر میمى به معناى زیادى و استمرار در خیر و برکت[۲] و برخى دیگر، اسم مکان یعنى جایگاه خیر و برکت دانسته‌اند.[۳]

اصحاب یمین و میمنه در اصطلاح قرآنى به کسانى گفته مى‌شود که در دنیا با ایمان و عمل ‌صالح زندگى کرده‌اند و روز قیامت نامه عملشان را با دست راست دریافت مى‌دارند: «ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»؛ (سوره بلد/۹۰، ۱۷ـ‌۱۸) «فَأَمَّا مَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ» (سوره انشقاق/۸۴، ۷؛ سوره حاقه/۶۹، ۱۹؛ سوره اسراء/۱۷، ۷۱).

قرآن، اصحاب یمین را یکى از سه گروه انسان‌ها در قیامت (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال) معرفى کرده است: «وَکنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً * فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ... * وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ... * وَالسَّابِقُونَ...». (سوره واقعه/۵۶،‌ ۷‌ـ‌۱۰) و در موارد دیگر، اصحاب یمین را در مقابل اصحاب شمال و اصحاب میمنه را در برابر اصحاب مشئمه قرار داده است (سوره بلد/۹۰، ۱۸‌ـ‌۱۹؛ سوره واقعه/۵۶، ۷‌ـ‌۹، ۲۷، ۴۱).

وجه نامگذارى اصحاب یمین

  • این گروه اهل یُمن و خیر بوده، مسیر حرکت زندگیشان به سمت و سوى آن است[۴]، به ‌طورى که در آخرت نیز غرق در نور و برکت‌اند:[۵] «نُورُهُمْ یسْعَى بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمَانِهِمْ» (سوره تحریم/۶۶، ۸؛ سوره حدید/۵۷،۱۲) شاید به همین جهت، عرب به پرنده یا حیوانات وحشى که هنگام پرواز و رَم‌کردن به سمت راست حرکت کنند به یُمن و خوبى تفأل ‌مى‌زند.[۶] طبق روایت هر دو دست پروردگار، یمین است که کنایه از خیر محض بودن خداست: «کلتا یدیه تبارک و تعالى یمین».[۷]
  • عالم دو سمت دارد: سمت راست آن ملکوت اعلا و جایگاه ارواح نورانى و فرشتگان نویسنده نیکی‌ها و بهشت موعود رستگاران: «إِنَّ کتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِی عِلِّیینَ».(سوره مطففین/۸۳، ۱۸) و سمت چپ آن، ملکوت اسفل و جایگاه اصحاب ‌شمال است و چون اصحاب ‌یمین در ملکوت اعلا قرار دارند، آنان را اصحاب ‌یمین نامیده‌اند.[۸]
  • چون اصحاب یمین نامه عمل را با دست ‌راست دریافت مى‌کنند، به این نام شناخته شده‌اند، چنان که قرآن نیز به صراحت این مطلب را بیان کرده است: «فَمَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ».(سوره اسراء/۱۷، ۷۱)[۹]

وجوه دیگرى نیز براى این نامگذارى ذکر شده است؛ مانند قوى‌تر بودن سمت راست بدن از سمت چپ آن یا شرافت و برترى سمت راست بر سمت چپ که بر اساس آن در عرف، بزرگان را در سمت راست جاى مى‌دهند.[۱۰]

شمار اصحاب یمین

خداوند در تقسیم‌بندى انسان‌ها به گروه‌هاى سه‌گانه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال)، شمار اصحاب یمین را جمع فراوانى از امت‌هاى پیش از اسلام و جمع زیادى از امت اسلامى مى‌داند:[۱۱] «ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ * وَثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِینَ». (سوره واقعه/۵۶، ۳۹‌ـ‌۴۰)

در حالى ‌که شمار سابقون را در امت اسلام، اندک و در امت‌هاى پیشین جمع فراوانى مى‌شمرد:[۱۲] «ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ * وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ». (سوره واقعه/۵۶، ۱۳‌ـ‌۱۴) جهت این امر آن است که انبیاء علیهم‌السلام و اوصیاى آنان که از سابقان هستند، در امت‌هاى پیش از اسلام بودند.[۱۳]

برخى از مفسران گفته‌اند: اولین و آخرین در آیات پیش گفته مربوط به امت اسلام است؛ یعنى سابقان صدر اسلام بیشتر از سابقان در زمان‌هاى بعدى‌اند؛ اما اصحاب یمین در صدر اسلام و پس از آن جمع فراوانى هستند. این گروه از مفسران به روایتى از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تمسک جسته‌اند که فرمود: هر ‌دو گروه اولین و آخرین از امت من هستند.[۱۴] صدرالمتألهین در توضیح روایت مى‌گوید: علت این که سابقان صدر اسلام بیشتر از آخرالزمان هستند، نزدیکى آنان به زمان وحى و امامان علیهم‌السلام است.[۱۵]

نشانه‌هاى اصحاب ‌یمین

برخی ویژگی های اصحاب یمین بر اساس آیات قرآن چنین است:

۱. آزادسازى بردگان:

اصحاب یمین کسانى هستند که براى آزادسازى بردگان در دنیا اهتمام مى‌ورزند:[۱۶] «فَک‌ رَقبَة» (سوره بلد/۹۰، ۱۳). در تفسیر دیگرى از آیه، آنان انسان‌ها را از بندگى شیطان و ارتکاب گناهان آزاد ساخته به توبه و بازگشت به سوى خداوند راهنمایى مى‌کنند.[۱۷] برخى گفته‌اند: آنان خویشتن را ‌با ‌عمل به طاعات الهى از عذاب آخرت رها ‌مى‌سازند.[۱۸]

۲. اطعام گرسنگان:

اصحاب یمین به اطعام گرسنگان به ویژه در روزگار سختى عنایت خاص داشته و خویشاوندان یتیم و نیازمندان زمینگیر را در اولویت قرار مى‌دهند:[۱۹] «أَوْ إِطْعَامٌ فِی یوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ * یتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ * أَوْ مِسْکینًا ذَا مَتْرَبَةٍ». (سوره بلد/۹۰، ۱۴‌ـ‌۱۶)

ذکر آزادسازى بندگان و اطعام گرسنگان در پى اقتحام در عقبه (عبور از گردنه) از قبیل ذکر خاص بعد از عام به جهت اهمیت آن است، زیرا عقبه استعاره از اعمال نیکى است که براى آدمى دشوار باشد؛ این استعاره بر پایه تشبیه معقول به محسوس است:[۲۰] «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاک مَا الْعَقَبَةُ * فَک رَقَبَةٍ». (سوره بلد/۹۰، ۱۱‌ـ‌۱۳)

۳. ایمان و سفارش به صبر و ترحم:

اصحاب یمین در دنیا از مؤمنانى هستند که بر ایمان پایدارى ورزیده و یکدیگر را به استقامت در انجام ‌دادن تکالیف و ترحم به نیازمندان سفارش مى‌کنند:[۲۱] «ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ». (سوره بلد/۹۰، ۱۷‌ـ‌۱۸)

در روایتى، اصحاب یمین اهل حِدّت معرفى شده‌اند؛[۲۲] یعنى کسانى که در مسائل دینى، اراده‌اى پولادین دارند و اهل استقامت و پایدارى و در پى کارهاى خیر هستند.[۲۳] برخى معتقدند که آزادسازى بندگان و اطعام نیازمندان از مصادیق سفارش به ترحم است که به سبب اهمیت آن، جداگانه ذکر شده ‌است.[۲۴]

۴. اعتدال و میانه‌روى:

اصحاب یمین در زندگى دنیایى، از افراط و تفریط مى‌پرهیزند و همواره اهل اعتدال و میانه‌روى هستند. بر اساس آیه ۳۲ سوره فاطر/ ۳۵ بندگان دو گروه‌اند: ستم‌پیشگان و میانه‌روان: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَینَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ...». از سدى قتاده، مجاهد، ابن‌عباس و عکرمه نقل شده است که گروه میانه‌رو، همان اصحاب یمین هستند.[۲۵]

۵. اطاعت و ولایت خاندان رسول خدا:

امام باقر علیه‌السلام در تفسیر آیات ۳۸‌ـ‌۳۹ سوره مدثر/۷۴: «کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ» فرموده است: به خدا سوگند! اصحاب یمین پیروان ما هستند.[۲۶] در روایات دیگرى نیز که در تفسیر سه گروه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال) وارد شده، آمده است که اصحاب یمین به ولایت اهل بیت علیهم‌السلام معتقدند.[۲۷] در روایتى، امام کاظم علیه‌السلام، امیرمؤمنان علیه‌السلام را امامِ اصحاب یمین معرفى کرده است.[۲۸]

روایات فراوانى در تفسیر «فَسَلَامٌ لَّک مِنْ أَصْحَابِ الْیمِینِ» (سوره واقعه/۵۶، ۹۱) آمده است که اصحاب یمین شیعیان اند و مراد آیه این است که تو (اى ‌پیامبر) از ناحیه اصحاب یمین ایمن هستى و اینان آزارى به فرزندانت نمى‌رسانند،[۲۹] چنان‌که در تفسیر آیه «کتَابٌ مَّرْقُومٌ» (سوره مطففین/۸۳، ۹) گفته شده است: نامه عمل اصحاب یمین از محبت به محمد و آل ‌محمد صلى الله علیه وآله لبریز است[۳۰] و این محبت از محبت آنان به اساس دین ناشى مى‌شود.

سرنوشت اصحاب یمین

۱. اصحاب یمین در هنگام مرگ:

اصحاب یمین سعادتمندانى هستند که هنگام جان دادن، با ‌درود و ‌تحیت‌هاى ربوبى و فرشتگان و مؤمنان مواجه مى‌شوند[۳۱] و خداوند خطاب به آنان مى‌فرماید: درود بر تو از برادران و دوستان با ایمان تو: «وَأَمَّا إِن کانَ مِنَ أَصْحَابِ الْیمِینِ * فَسَلَامٌ لَّک مِنْ أَصْحَابِ الْیمِینِ». (سوره واقعه/۵۶، ۹۰-۹۱) برخى در این آیه قائل به تقدیر محذوف بوده که بر اساس آن معناى آیه چنین مى‌شود: سلام و درود بر تو که به راستى از اصحاب یمین هستى و تو با این سلام، از عذاب الهى در امانى.[۳۲]

ابن ‌عباس در تفسیر آیه ۳۲ سوره نحل/۱۶: «الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکةُ طَیبِینَ یقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ» مى‌گوید: این سلام و بشارت مخصوص اصحاب یمین است؛ فرشتگان در حالى ‌که آنان را از دنیا به آخرت منتقل مى‌کنند بر آنان درود و تحیت مى‌فرستند و به آن‌ها بشارت ورود به بهشت مى‌دهند.[۳۳]

طبرسى مى‌گوید: هنگام جان دادن اصحاب یمین، رفتار فرشتگان مأمورِ استقبال و پذیرایى به ‌گونه‌اى است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خوشحال مى‌شود. وى آیه ۹۱ سوره واقعه/۵۶ را خطاب به پیامبر دانسته، چنین معنا مى‌کند: آنچه را از سلامت و امنیت براى اصحاب یمین خواهان بودى به چشم خود مشاهده خواهى کرد.[۳۴]

۲. حسابرسى آسان:

گروهى در قیامت و روز حسابرسى، از دیدن نامه عمل خود ناراحت و پشیمان‌اند؛ اما اصحاب یمین در حالى ‌که نامه عمل را با دست راست دریافت کرده‌اند به آسانى حسابرسى مى‌شوند. سپس خوشحال و مسرور به سوى اهل خود بازمى‌گردند: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ * فَسَوْفَ یحَاسَبُ حِسَابًا یسِیرًا * وَینقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا».(سوره انشقاق‌/‌۸۴، ۷‌ـ‌۹)

حساب یسیر یعنى حسابرسى به ‌گونه‌اى که سختگیرى و نکته سنجى در آن نباشد به ‌طورى که از بدی‌ها به راحتى چشم‌پوشى و بر نیکی‌ها پاداش داده شود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله دعا مى‌کرد: پروردگارا! مرا با حساب یسیر حسابرسى کن: «اللّهمّ حاسبنى حساباً یسیراً». عایشه پرسید: حساب یسیر چگونه است؟ فرمود: به نامه عمل نگاه مى‌کنند و از آن رد مى‌شوند؛ یعنى فقط براى حسابرسى عرضه مى‌شود؛ ولى حسابرسى انجام نمى‌گیرد.[۳۵]

در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پرسیده شد: چه کارى انجام دهیم تا مانند اصحاب یمین حساب آسان روزیمان شود؟ فرمود: بخشش به کسى که محرومتان ساخته و ایجاد ارتباط با کسى که رشته ارتباط خود را با شما قطع کرده و گذشت از کسى که در حق شما ستم کرده است.[۳۶]

این نحوه حسابرسى به اصحاب یمین اختصاص دارد و دیگران در گرو کردار خویش‌اند: «کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ». (سوره مدثر/ ۷۴، ۳۸‌ـ‌۳۹) امام باقر علیه‌السلام فرمود: کسانى که در گرو عمل خود نیستند، پیروان ما هستند[۳۷] و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: اصحاب یمینى که در گرو اعمال خویش نیستند، فرزندان مؤمنان‌اند زیرا خداوند بر پدرانشان منت گذاشته از آن‌ها چشم‌پوشى مى‌کند: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ». سوره طور/۵۲، ۲۱)[۳۸]

در سوره حاقه حال فردى از اصحاب یمین چنین بیان شده است که پس از حسابرسى آسان از خوشحالى فریاد برمى‌آورد: اى اهل محشر! نامه عمل مرا بخوانید. من در دنیا یقین داشتم که روزى براى حسابرسى خواهم آمد، بدین جهت کارهاى ناروا نکردم و اکنون ببینید که جز ‌خوبى در نامه عملم نیست:[۳۹] « فَیقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کتَابِیهْ * إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ». (سوره حاقه/۶۹،‌ ۱۹‌ـ‌۲۰) چون او مى‌داند که جز خوبى در نامه عملش نیست از این که کسى به آن بنگرد ناراحت نمى‌شود.[۴۰] البته خداى متعالى فرموده است که چنین گروهى زیانکار نخواهند بود زیرا در آیات‌۱‌ـ‌۳ سوره عصر/۱۰۳ فرمود: همه انسان‌ها در زیان‌اند، جز مؤمنان صالحى که یکدیگر را به حق و پایدارى سفارش کنند و در سوره بلد فرمود: مؤمنان صالحى که یکدیگر را به پایدارى و رحمت سفارش مى‌کنند، اصحاب یمین‌اند: «ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ». (سوره بلد/۹۰، ۱۷‌ـ‌۱۸)

۳. برخوردارى اصحاب یمین از نعمت‌هاى بهشتى:

پس از آن که اصحاب یمین با سربلندى و خوشحالى حسابرسى شدند، راهى جایگاه ابدى مى‌شوند تا از نعمت‌هاى الهى بهره‌مند گردند. در آیات ۲۱‌ـ‌۲۴ سوره حاقه/۶۹ کلیاتى از بهره‌مندى آنان بیان شده است، به این صورت که زندگى آن‌ها در کمال خرسندى و رضایت، در بهشتى است که ارزش و جایگاهى عالى دارد و میوه‌هاى درختانش در دسترس است، به ‌طورى که حتى در حال استراحت هم مى‌توان از آن تناول کرد. در آنجا به آنان خطاب مى‌شود: بخورید و بیاشامید و به ‌طور کامل بهره ببرید. گوارایتان باد میوه‌هایى‌ که ‌سراسر نفع و بدون زواید است. این پذیرایى پاداش کردار نیک شماست که در دنیا بدان همت گماشته بودید:[۴۱] «فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیةٍ * فِی جَنَّةٍ عَالِیةٍ * قُطُوفُهَا دَانِیةٌ * کلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیامِ الْخَالِیةِ». (سوره حاقه/۶۹، ۲۱‌ـ‌۲۴)

در سوره واقعه ابتدا اصحاب یمین با بهترین بیان وصف شده‌اند: «فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ» (سوره واقعه/۵۶، ۸)، «وَأَصْحَابُ الْیمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیمِینِ» (سوره واقعه/۵۶، ۲۷) تعبیر «مَا أَصْحَابُ الْیمِینِ» و «مَا أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ» بهترین وصفى است که از آنان شده است زیرا این گونه تعابیر در مواردى بکار مى‌رود که اوصاف کسى در بیان نگنجد؛[۴۲] نیز در مقام بزرگداشت امر آنان و به شگفت آوردن شنونده از حال ایشان است.[۴۳] سپس در ادامه همین آیات نعمت‌هاى بهشتى که اصحاب یمین از آن برخوردارند به تفصیل ذکر شده است:

الف. در سایه درختان سدرى هستند که خار ندارد یا خار آن‌ها کنده شده یا از فراوانى میوه، خارى بر آن‌ها نمودار نیست:[۴۴] «فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ» (سوره واقعه/۵۶، ۲۸) برخى این احتمال را بعید ندانسته‌اند که مقصود از سدر، «سدرة‌المنتهى» باشد.[۴۵]

ب. در سایه درخت موز یا درخت داراى سایه خنک یا منظرى زیبا یا داراى شکوفه‌هایى خوشبو قرار دارند:[۴۶] «وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ». (سوره واقعه/‌۵۶، ۲۹)

ج. در سایه‌هاى طولانى بسر مى‌برند و هیچ‌گاه آفتاب را نمى‌بینند:[۴۷] «وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ». (سوره واقعه/۵۶، ۳۰) بر پایه روایتى در تفسیر آیه، بهشت همیشه مانند ساعات آغازین روز تابستان است و گرما و سرما ندارد.[۴۸]

د. از آب و آبشارهایى برخوردارند که شب و روز در مسیر خود جارى است و بخار و مِه از آن برنمى‌خیزد و براى استفاده‌اش هیچ رنجى را متحمل نمى‌شوند:[۴۹] «وَمَاء مَّسْکوبٍ» (سوره واقعه/۵۶، ۳۱).

هـ‌. از میوه‌هاى گوناگون و فراوانى برخوردارند:[۵۰] «وَفَاکهَةٍ کثِیرَةٍ» (سوره واقعه/ ۵۶، ۳۲) که مانند میوه‌هاى دنیا فصلى نیست و براى مصرف، نیازى به پرداخت وجه یا رخصت ‌طلبى ندارند: «لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ». (سوره واقعه/۵۶، ۳۳) برخى اتصاف فاکهه به «کثِیرَة» را از این جهت دانسته‌اند که بهشتِ اصحاب یمین، داراى صورت و مقدار است؛ ولى چون عالم مقربان، عالم وحدت و جمعیت است، فاکهه ایشان به ‌جاى وصف به کثرت وابسته به خواست آنان معرفى شده است:[۵۱] «وَفَاکهَةٍ مِّمَّا یتَخَیرُونَ». (سوره واقعه/‌۵۶،‌ ۲۰)

و. داراى زنانى سرو قامت در نهایت کمال معنوى و جمال ظاهرى‌اند:[۵۲] «وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ»، (سوره واقعه/۵۶، ۳۴) زنان بهشتى هرگز دچار پیرى نشده و زیبایى خود را از دست ندهند:[۵۳] «إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء» (سوره واقعه/۵۶، ۳۵) و همواره باکره‌اند: «فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکارًا» (سوره واقعه/۵۶، ۳۶) این زنان، عاشق همسران خویش‌اند و همه سعى و تلاش خود را در رسیدگى به همسر و انس با وى صرف مى‌کنند و همسال مردان خود هستند:[۵۴] «عُرُبًا أَتْرَابًا» (سوره واقعه/۵۶، ۳۷) برخى «أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء» را به معناى ایجاد بدون ماده و ولادت دانسته‌اند زیرا همه امور آخرت بدون ماده و استعداد و حرکت‌، انشا مى‌شوند.[۵۵]

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج‌ ۶، ص‌ ۱۵۸؛ ترتیب العین، ج‌ ۳، ص‌ ۲۰۰۰؛ المصباح، ص‌ ۶۸۲؛ التحقیق، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۷۰، «یمن».
  2. التحقیق، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۷۰، «یمن».
  3. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۳.
  4. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۹۱.
  5. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲.
  6. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲.
  7. الکافى، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۶.
  8. تفسیر صدرالمتالهین، ج ۷‌، ص ۲۲؛ بحارالانوار، ج‌ ۶۴، ص‌ ۱۲۸.
  9. مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۲۴؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۲۱.
  10. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۳.
  11. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۳۱؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۴.
  12. المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۱.
  13. مجمع البیان ج‌ ۹، ص‌ ۳۲۵.
  14. الدرالمنثور، ج‌ ۸، ص‌ ۱۹.
  15. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۲۸.
  16. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  17. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  18. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  19. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  20. التحریر والتنویر، ج‌ ۳، ص‌ ۳۵۷؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۳۱، ص‌ ۱۸۵.
  21. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۱.
  22. بحارالانوار، ج‌ ۵، ص‌ ۲۴۱.
  23. النهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۳۵۲.
  24. المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  25. جامع البیان، مج‌ ۱۲، ج‌ ۲۲، ص ۱۶۱‌ـ‌۱۶۳؛ مجمع‌البیان، ج ‌۸، ص‌ ۶۳۹.
  26. بحارالانوار، ج‌ ۲۴، ص‌ ۸.
  27. همان، ص‌ ۴.
  28. وسائل الشیعه، ج‌ ۵، ص‌ ۸۲.
  29. بحارالانوار، ج ‌۲۴، ص‌ ۱.
  30. همان، ص‌ ۳.
  31. جامع البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۳۶؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۱۲۸‌ـ‌۱۲۹.
  32. مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴.
  33. جامع‌البیان، مج ‌۸، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۳۶.
  34. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴.
  35. جامع‌البیان، مج‌ ۱۵، ج‌ ۳۰، ص‌ ۱۴۵.
  36. مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۹۹.
  37. بحارالانوار، ج‌ ۷، ص‌ ۱۹۲.
  38. همان، ج‌ ۲۴، ص‌ ۳۲۶.
  39. مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۹۹.
  40. همان، ص‌ ۵۲۰.
  41. مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۲۰‌ـ‌۵۲۱.
  42. التفسیر الکبیر، ج‌ ۱۰، ص‌ ۳۸۸.
  43. المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۳.
  44. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۲۹؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۳.
  45. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۴۷.
  46. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۲۹؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۳.
  47. المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۳.
  48. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.
  49. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.
  50. مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.
  51. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۵۰.
  52. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.
  53. المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۴.
  54. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۱.
  55. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۵۴.

منابع