عبدالله بن جعفر حمیری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«عبدالله بن جعفر حمیری» از محدثان موثق شیعه در قرن سوم هجری و از یاران و اصحاب امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام می باشد. وی کتاب‌های زیادی تصنیف کرد که معروفترین آنها «قرب الإسناد» است.

نام کامل عبدالله بن جعفر حمیری قمی
زادروز قرن سوم هجری
وفات قرن سوم هجری
مدفن قم

Line.png

اساتید

ابراهیم بن مهزیار اهوازی، احمد بن خالد برقی، ابراهیم بن هاشم قمی، احمد بن محمد بن عیسی اشعری،...

شاگردان

علی بن الحسین بابویه، محمد بن الحسن بن الولید، محمد بن الحسن الصفار،...

آثار

قرب الإسناد، کتاب الدلائل، کتاب الطلب، کتاب التوحید،...

ولادت و خاندان

از قراین این گونه استفاده می‌‌‌گردد که عبدالله در اوائل در اوائل قرن سوم هجری به دنیا آمده است. از جمله این قراین سال وفات مشایخ اوست. یکی از این مشایخ، محمد بن الحسین ابی الخطاب است که در سال ۲۶۲ هـ.ق از دنیا رفت.[۱] بنابراین می‌‌‌توان گفت که زمان تولد حمیری بین سال‌ها ۲۲۰ تا ۲۴۰ هجری است.

لازم به ذکر است که «حمیری» منسوب به حمیر است و حمیر نام محلی در غرب صنعا (مرکز یمن) و نیز نام پدر قبیله‌ای است.[۲] در مجمع البحرین[۳] می‌‌‌خوانیم «قبیلة فی الیمن کان منهم الملوک فی الزمن القدیم»، نام قبیله‌ای در یمن است که در قرن‌های گذشته پادشاهانی از آن ظهور کرده‌اند. بنابراین اجداد عبدالله بن جعفر حمیری از اهل یمن بوده‌اند. البته به عبدالله به این دلیل که برخاسته از قم بود، لقب «قمی» نیز داده بودند[۴] و مشهورترین کنیه‌اش را «ابوالعباس» دانسته‌اند.[۵]

حمیری چهار فرزند به نام‌های محمد، جعفر، حسین و احمد داشت که همه چهار نفر با امام هادی، امام حسن عسکری و امام زمان علیهم‌السلام مکاتبه داشتند: «کل کان له مکاتبة»؛[۶] از کلام نجاشی چنین استفاده می‌‌‌شود که فرزندان عبدالله بن جعفر در شمار بزرگان دانشوران بودند. البته در میان این چهار برادر فقط محمد بن عبدالله بن جعفر توثیق شده است[۷] و گاهی در کتب روایی مانند پدر بزرگوارش با عنوان «حمیری» از او یاد می‌‌‌شود.

حمیری صحابی معصومین

عبدالله حمیری این افتخار بزرگ را داشت که در جرگه یاران امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام وارد شود. در بعضی از اخبار می‌‌‌خوانیم عبدالله به خدمت امام هادی علیه‌السلام نامه نوشت و از حضرت با عنوان الرجل نام برد.[۸] البته در موارد زیادی نیز با عنوان ابی محمد[۹] نامه می‌‌‌نوشت و به خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌‌‌فرستاد.

شیخ طوسی در رجال ایشان را از اصحاب حضرت هادی و امام عسکری علیهماالسلام می‌‌‌داند.[۱۰] همچنین همه عالمانی که در علم رجال تألیف دارند، این نکته را تأیید کرده‌اند.

حمیری از منظر عالمان

اولین بار از حمیری در رجال کشی (یکی از بزرگترین منابع شناخت بزرگان و اصحاب ائمه اطهار) یاد شده است. در این کتاب می‌‌‌خوانیم: «قال نصر بن الصباح ابوالعباس الحمیری عبدالله بن جعفر کان استاد ابی الحسن...» (از قول استاد خود نقل می‌‌‌کند که حمیری استاد ابوالحسن است)[۱۱] و ظاهرا مراد از «ابوالحسن» در این جا پدر بزرگوار شیخ صدوق به نام علی بن الحسین بن بابویه است که یکی از شاگردان راویان «حمیری» بود.

شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ هـ.ق) می‌‌‌نویسد: «عبدالله بن جعفر حمیری قمی ‌‌‌مکنی به ابوالعباس و شخص ثقه و مورد اطمینانی است»[۱۲] و نجاشی درباره ایشان معتقد است که عبدالله بن جعفر حمیری بزرگِ علمای قم و شخصیت برجسته آن‌ها که در حدود سال ۲۹۰ قمری از قم به شهر کوفه رفتند و بزرگان و علمای کوفه از حمیری اخبار و روایات ائمه را زیاد شنیدید و کتاب‌های زیادی تصنیف کردند.[۱۳]

نجاشی تعبیرهایی درباره این استاد رجال راوی شناس بزرگ می‌‌‌آورد که بسیار جالب توجه است. وی از عظمت و جلالت محدث و فقیه شیعه این گونه سخن می‌گوید: «جناب حمیری در قم و بلکه در جهان شیعه، معروف و مشهور بود. وقتی به کوفه می‌‌‌رفت، اعاظم در پای منبر حدیث او جمع می‌‌‌شدند در حالی که کوفه خود از مرکز اصلی معارف احادیث اهل بیت عصمت و طهارت بود». جالب این که تعریف و تمجیدهایی که توسط علمای رجال درباره شخصیت عبدالله صورت گرفته، همانند عبارتی است که در حق شیخ صدوق ذکر شده است.

مشایخ و استادان

عبدالله حمیری در طول عمر خود از مکتب بزرگانی استفاده کرد و از آن‌ها روایت نقل نمود. این اساتید عبارتند از:

  • ۲- حسین بن مالک (شیخ در رجال او را ثقه از اصحاب امام هادی علیه‌السلام می‌‌‌داند).[۱۵]
  • ۳- محمد بن جزک (از یاران امام هادی علیه‌السلام و مورد وثوق است).[۱۶]
  • ۴- حسن بن علی بن کیان.[۱۷]
  • ۵- ایوب بن نوح.[۱۸]
  • ۷- هارون بن مسلم.[۲۰]
  • ۱۰- محمد بن الحسین ابی الخطاب.[۲۳]
  • ۱۲- محمد بن عیسی یقطینی.[۲۵]

شاگردان و راویان

جمعی از افراد برجسته نیز از محضر عبدالله حمیری کسب فیض و معرفت کرده‌اند که شمار آن‌ها تقریبا به ۱۲ نفر می‌‌‌رسد از جمله:

  • ۳- محمد بن موسی بن متوکل (از مشایخ صدوق است).[۲۸]
  • ۶- احمد بن محمد یحیی.[۳۲]

آثار و تألیفات

این محدث عظیم‌الشأن کتاب‌های زیادی تصنیف کرد. مرحوم شیخ طوسی در فهرست[۳۵] پانزده کتاب برای ایشان ذکر می‌‌‌کند و می‌‌‌نویسد: له کتب، و منها «کتاب الدلائل»، «کتاب الطلب»، «کتاب التوحید...» و «قرب الإسناد»؛ و نجاشی نیز ۲۶ کتاب برای وی می‌‌‌شمارد.[۳۶]

البته این کتاب‌ها از بین رفته‌اند و یا تاکنون به دست ما نرسیده‌اند و تنها یک کتاب از این محدث بزرگ به یادگار مانده است و آن کتاب معروف «قرب الاسناد» است که یکی از منابع و مآخذ کتب اربعه شیعه را تشکیل می‌‌‌دهد. مرحوم صاحب وسائل از این کتاب بسیار نقل روایت می‌‌‌فرماید[۳۷] و نیز علامه مجلسی در مقدمه بحارالانوار این کتاب را مورد عنایت قرار داده است.[۳۸]

نمونه‌ای از روایات حمیری

میزان شناخت مؤمن و منافق:

جناب حمیری به سند خود از امام باقر علیه‌السلام نقل می‌‌‌کند: «قال عبدالله بن عمر والله ما کنا نعرف المنافقین فی زمان رسول الله صلی الله علیه و آله الا ببُغضهم علیاً». عبدالله بن عمر گفت: به خدا قسم ما در زمان رسول کرم صلی الله علیه و آله افراد منافق را نمی‌‌‌شناختیم مگر به وسیله دشمنی که با علی علیه‌السلام داشتند (که هر کس دشمن حضرت علی علیه‌السلام بود منافق بود).[۳۹]

نشانه ریاکاران:

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «للمُرائی ثلاث علامات یکسل اذا کان وحده و ینشط اذا کان عندالناس و یحب أن یحمد جمیع اموره؛[۴۰] ریاکار سه نشانه دارد: در تنهایی بی‌علاقه به عبادت است و در حضور دیگران بانشاط است، و دوست دارد در تمام کارهایش او را ستایش کنند».

نماز اول وقت:

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «لَفضل الوقت الاول علی الاخیر خیرٌ للمؤمن من ولده و ماله؛[۴۱] فضیلت نماز اول وقت در مقابل آخر وقت، برای مؤمن از فرزند و مال و ثروت بهتر است».

وفات

زمان رحلت عبدالله حمیری نیز نامعلوم است و نمی‌‌‌توان قاطعانه درباره زمان رحلت ایشان ابراز نظر کرد. ولی از قرائن بدست می‌‌‌آید که زمان وفات ایشان نیمه دوم قرن سوم هجری بوده است. به این دلیل که یکی از شاگردانش سعد بن عبدالله اشعری بود که در سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ هجری درگذشت و محمد بن حسن صفار نیز که از دیگر شاگردان وی بود، در سال ۲۹۰ هجری رحلت کرد.

درباره محل دفن عبدالله نیز هر چند به اشاره چیزی در کتاب‌های مربوطه ذکر نشده است، اما به نظر می‌‌‌رسد در قم از دنیا رفته، و در کنار حضرت معصومه سلام الله علیها مدفون شده باشد.

پانویس

  1. همان، ص ۲۳۶.
  2. قاموس اللغه، ج ۲، ص ۱۴.
  3. مجمع البحرین، ماده حَمَرَ.
  4. رجال نجاشی، ص ۱۵۲ و فهرست شیخ، ص ۱۰۲.
  5. همان.
  6. رجال نجاشی، ص ۲۵۱.
  7. همان، ص ۲۵۱.
  8. الرجل اصطلاح محدثین شیعه به امام هادی علیه‌السلام اطلاق می‌‌‌شود.
  9. رجال محقق اردبیلی، ج ۱، ص ۴۷۹.
  10. رجال شیخ طوسی، ص ۴۳۲.
  11. رجال کشی، ج ۲، ص ۸۶۴.
  12. فهرست شیخ، ص ۱۰۲.
  13. رجال نجاشی، ص ۱۵۲.
  14. تنقیح المقال، مماقانی، ج ۱، ص ۱۳۶؛ جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹.
  15. رجال شیخ، ص ۴۱۳.
  16. همان، ص ۴۲۳.
  17. جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۹ و تنقیح المقال، ج ۱، ص ۳۰۰.
  18. تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۶۰.
  19. امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۱.
  20. همان، ۳۶، ص ۱۱۶.
  21. همان، ۳۷، ص ۱۷۱.
  22. همان، ۳۸، ص ۱۷۸.
  23. همان، ۳۹، ص ۱۸۱.
  24. همان، ۴۸، ص ۲۳۸.
  25. امالی صدوق، مجلس ۴۸، ص ۲۳۸.
  26. شرح مشیخه، ج ۴، ص ۱۲۲.
  27. همان.
  28. همان.
  29. نجاشی، ص ۲۵۱.
  30. جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۸.
  31. نجاشی، ص ۲۵۰ و خلاصه علامه، ص ۱۵۷.
  32. رجال نجاشی، ص ۱۵۲.
  33. رجال نجاشی، ص ۱۲۷ و جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.
  34. جامع الروات، ج ۱، ص ۴۷۱.
  35. فهرست، ص ۱۰۲.
  36. نجاشی، ص ۱۵۲.
  37. وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۴۰.
  38. بحارالانوار، ج ۱، ص ۶.
  39. قرب الاسناد به تحقیق صادق اردستانی، ص ۳۹.
  40. همان، ص ۴۱.
  41. همان، ص ۵۱.

منابع