رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
عنوان بندی متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید محمدجواد نجومی

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از سيد محمد جواد نجومي)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله سید محمدجواد حسینی نجومی (۱۳۰۳ - ۱۳۸۷ ق)، فقیه و عالم شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانی بود. او فقه، اصول و ادبیات عرب را تدریس می نمود و علاوه بر آن در خوشنویسی نیز مهارت داشت.

۲۵۰px
نام کامل سید محمدجواد حسینی نجومی
زادروز ۱۳۰۳ قمری
زادگاه کرمانشاه
وفات ۱۳۸۷ قمری
مدفن قم _ قبرستان نو

Line.png

اساتید

سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، محمدعلی چهاردهی مدرس، محمدحسن علامی اصفهانی، سید حسین حائری،...

شاگردان

سید مرتضی نجومی، شیخ مجتبی حاج آخوند، شیخ حسن ممدوحی،...



ولادت و خاندان

سید محمدجواد حسینی نجومی در سال ۱۳۰۳ ق. در شهر کرمانشاه پا به عرصه وجود نهاد. پدرش میرزا سید اسماعیل، که یکی از محققان و مجتهدان بزرگ و معروف تاریخ کرمانشاه بشمار می ورد، در فقه، اصول، فلسفه و دیگر علوم اسلامی و در نوشتن انواع خط، دستی توانا داشت و از شاگردان فاضل اردکانی در کربلا بود.[۱]

جدش سید حسن نجومی، نیز منجمی عالی‌قدر و ریاضی‌دانی ماهر و در علوم اسلامی مجتهد بود. او تقویم‌های دست نویسی را در کمال صحت به رشته تحریر درمی آورد که یکی از این تقویم ها در کتابخانه آیت الله سید مرتضی نجومی در کرمانشاه موجود است.[۲]

اکثر خاندان نجومی از عالمان، راویان، فقیهان، منجمان و هنرمندان خوشنویس بوده و در کوفه، مشهد، سمنان، کربلا و کرمانشاه می زیسته اند.[۳] نسب سید محمدجواد نجومی، به امام سجاد علیه السلام می رسد.

تحصیل و استادان

سید محمدجواد نجومی، پانزده سال را نزد پدر با تقوا و هنرمند خود گذراند. معاشرت با پدر دانشمندش باعث پایه ریزی و تقویت پایه‌های اعتقادی، علمی و هنری وی گردید. او پس از اتمام دروس مقدماتی نزد پدرش، مراتب سطح را در محضر عالمان و فقیهان شهر کرمانشاه فراگرفت. وی در مدمت کوتاهی علوم ادبیات عرب، منطق، فلسفه، فقه و اصول را به خوبی به پایان رساند. سپس برای تکمیل تحصیلات و شرکت در درس خارج فقه و اصول، راهی نجف اشرف شد؛ ولی مشکلات زندگی، به او مجال اقامت طولانی در آن شهر را نداد و از این رو، پس از یک سال به کرمانشاه برگشت و نزد عالمان، مجتهدان و هنرمندان زادگاهش به کسب علم و معرفت پرداخت. تا این که بعد از طی مراحل فضل و دانش، به درجه رفیع اجتهاد رسید و از آیات عظام: سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاء عراقی، شیخ حسن علامی و سید حسین حائری اجازه روایت و اجتهاد گرفت.[۴]

شیخ ضیاء الدین عراقی در اجازه‌نامه اجتهادش به ایشان، وی را عالم، فاضل، کامل، سید سند و معتمد معرفی می کند.[۵] نیز آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی در اجازه‌نامه اجتهاد و روایتش به او، وی را عالم، فاضل، علامه، عماد اسلام، کسی که عمرش را در راه تحصیل علوم شرعی صرف کرده، محقق و پژوهشگر می داند.[۶] در بعضی از اجازه‌نامه های اجتهاد و روایت، او را عالمی عامل، فاضلی کامل و پژوهشگری دقیق معرفی کرده و در شأن او تعبیرهای مختلف و پرمعنایی بکار برده‌اند.[۷]

سید محمدجواد نجومی علاوه بر کسب فضل و علم از محضر استادان بزرگ حوزه علمیه نجف اشرف، از محضر فقیهان و عالمان برجسته و صاحب نظر کرمانشاه نیز سال ها کسب دانش نمود؛ از جمله:

۱. شیخ محمدعلی چهاردهی رشتی معروف به مدرس (متوفای ۱۳۳۴ ق) از فقیهان و عالمان نجف اشرف و کرمانشاه بوده است. وی دارای آثار متعددی در فقه، اصول، کلام و اخلاق است؛ که از جمله آنهاست: حاشیه علی القوانین؛ وسیلة النجاة فی المبدأ والمعاد؛ مقتل الحسین علیه السلام؛ شرح قواعد علامه؛ شرح دعای کمیل.[۸]

۲. محمدهادی جلیلی (متوفای ۱۳۷۷ ق)[۹] وی از شاگردان میرزا حبیب الله رشتی بوده و از مؤسسین حوزه علمیه کرمانشاه به امر آیت الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی است. کتاب القضاء، کتاب الشهاده، تعلیقة علی الکفایة و... از آثار او است.[۱۰]

۳. شیخ محمدحسن علامی اصفهانی (متوفای ۱۳۹۴ ق)[۱۱]؛ از شاگردان محمدکاظم آخوند خراسانی و آشنا با فقه و سایر علوم اسلامی و در تدریس و تفهیم مطالب علمی و در مناظره و جدل توانا بود. وی درباره آقای نجومی بارها می گفت: «اگر کسانی که من می‌شناسم، مجتهدند؛ آقا سیدجواد، «سیدالمجتهدین» است.»[۱۲]

۴. محمدحسین اصفهانی معروف به حاج آخوند؛[۱۳] وی بزرگ خاندان «حاج آخوند» و جزو شاگردان ملاقلی همدانی است.

۵. سید حسین حائری؛[۱۴] وی از مجتهدان و عالمان عالی‌قدر کرمانشاه و از جمله کسانی است که به محضر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه مشرف شده است.[۱۵]

تدریس و شاگردان

سید محمدجواد نجومی با این که از نظر مراتب علمی و کمالات معنوی، دارای مقامات عالی و کم نظیری بود، برای بسیاری ناشناخته ماند. از این رو، بیشتر شاگردان وی، طلاب دوره مقدمات و سطح بودند.

او فقه، اصول و ادبیات عرب را با بیانی شیوا و با تبحری خاص تدریس می کرد و شاگردان زیادی از کرسی درس او بهره بردند که از بین آنان می توان به این افراد اشاره کرد:

  • فرزندش، آیت الله سید مرتضی نجومی (متولد ۱۳۰۷ ش)،
  • شیخ مجتبی حاج آخوند (متوفای ۱۴۲۲ ق)، فرزند شیخ حسن حاج آخوند از و فقیهان نامی کرمانشاه،
  • شیخ حسن ممدوحی از محققان و مدرسان حوزه علمیه قم و عضو جامعه مدرسین (متولد ۱۳۱۸ ش).[۱۶]

فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی

سید محمدجواد نجومی علاوه بر تدریس کتاب های مختلف (مانند حاشیه ملاعبدالله، مغنی، مطول، معالم، قوانین، شرح لمعه و...)[۱۷] به تبلیغ احکام دین و ارشاد مسلمین و اقامه نماز جماعت و رسیدگی به مشکلات مردم نیز اهتمام داشت. علاوه بر این، ایشان کتابخانه ای با بیش از هزار جلد کتاب تأسیس کرد که در بین آن ها بیش از دویست جلد نسخه خطی باارزش، وقف خاندان و اولاد نجومی بود. این کتابخانه هم اکنون فعال است و حدود هجده هزار جلد کتاب دارد.[۱۸]

همچنین، آیت الله نجومی از عالمان و فقیهان نَسخ نویس و نامدار قرن چهاردهم هجری بشمار می رود. او از اوان جوانی خط نسخ را نزد خوشنویسان شهر کرمانشاه آموخت و سپس آن را نزد استاد بزرگ خط نسخ، محمدصالح خان کلهر، از خاندان حاجی زادگان کرمانشاه، به کمال رساند.[۱۹] به طوری که بسیاری از هنرمندان خوشنویس که خط وی را دیده اند، گفته اند: «ما خیال نمی کردیم در این عصر کسی چون میرزا احمد تبریزی (۱۱۵۵ ق) و استاد وصال، خوشنویسی کند.» و خود وی هم گفته است: «گهگاهی بعضی کلمات را به قدری خوب نوشته‌ام که انگشت خود را بوسیده‌ام».[۲۰] او هنر را برای هنر نمی‌خواست؛ بلکه آن را وسیله ای در جهت رشد و تعالی معنوی انسان و ارتباط بیشتر و بهتر با خالق زیبایی‌ها می دانست. این نگرش به هنر، موجب شد که وی به آیات قرآن کریم، ادعیه و احادیث توجه ویژه ای کند. از این رو، آثار بجا مانده از این هنرمند متأله، قطعاتی از آیات و دعاها است که اکنون این آثار، زینت بخش کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله سید مرتضی نجومی در شهر کرمانشاه است. وی علاوه بر قطعه نویسی، به استنساخ کتاب‌ها و رساله‌ها نیز می پرداخت که از آن ها می توان به رساله شیخ حسین بن عبدالصمد، پدر شیخ بهایی، که موضوع آن مباحثه با بعضی از عالمان حلب است و دیگری رساله ای است از شیخ مفید در تزویج رقیه و زینب از دختران رسول اکرم صلی الله علیه و آله اشاره کرد که این نسخه ها با خط نسخ به طرز شیوا و زیبایی به نگارش درآمده است.[۲۱]

ویژگی‌های اخلاقی

سید محمدجواد حسینی نجومی نمونه بارزی از انسان متقی و با ورع بود. تقوا و فضایل اخلاقی در روح و جان او رسوخ کرده بود. نشست و برخاستش، رفت و آمدش و گفتار و کردارش تنها برای خشنودی خداوند بود. در گفتار و موضع گیری‌هایش در برابر انحراف ها و کژی ها، دارای صلابت در عقیده، استواری در کلام و صراحت در لهجه بود.

بر اثر تهذیب نفس و مجاهدت با نفس اماره به مرحله کمال انسانی و صفای نفس و قداست باطن رسیده بود؛ به طوری که بسیاری از خواص و نزدیکان وی، او را صاحب نفس مؤثر می دانستند.

به نماز عشق می ورزید. خضوع و خشوعش در نماز وصف ناشدنی و در کمتر کسی دیده شده است. به نماز جماعت اهمیت فراوان می داد. وی نزدیک به ۳۵ سال در مسجد نواب کرمانشاه به اقامه نماز جماعت پرداخت که خیلی از خواص و بزرگان شهر به وی اقتدا می کردند.

تواضع و فروتنی وی زبانزد بود. از هرگونه مریدپروری پرهیز داشت. در طول مدت عمرش اجازه نداد کسی کفشش را جفت کند و یا دستش را به عنوان آقایی ببوسد و نیز در رفت و آمدهایش اجازه نمی داد که علاقه مندانش با او همراه شوند.

از دیگر ویژگی های اخلاقی وی، دائم الذکر بودن است، چه ذکر لفظی و چه ذکر عملی. از این رو، در حال نشستن هم، رو به قبله بودن را فراموش نمی کرد؛ فرزندش سید مرتضی نجومی می گوید: «هیچ گاه در منزل ندیدم که پدرم رو به غیرقبله بنشیند».

وی علاقه زیادی به جدش امام حسین علیه السلام و برپایی مراسم عزاداری و روضه خوانی داشت. حتی آن زمانی که رضاخان از تشکیل جلسات روضه منع می کرد، در منزل وی صبح و عصر مجلس عزاداری باشکوه تمام برگزار می شد و ابهت معنوی وی مانع از تعرض مأموران حکومتی به آن جلسات می شد و گاه که مجلس رسمی روضه برقرار نبود، در محیط کوچک منزل، برای اهل خود مجلس عزاداری برپا می‌کرد و بنابر نقل آیت الله سید مرتضی نجومی، کتاب «لواعج الاشجان» سید محسن امین عاملی و دیگر کتاب های مقتل سیدالشهداء را می خواند و ترجمه می کرد.[۲۲]

وفات

مرحوم سید محمد جواد نجومی، پس از سال ها زندگی علمی و هنری و پس از عمری مجاهدت و تلاش در راه دین، در هجدهم مرداد ۱۳۴۶ شمسی (دوم جمادی الاول ۱۳۸۷ ق)، در ۸۴ سالگی جان به جان آفرین تسلیم و به رحمت ایزدی پیوست. پیکر مطهر ایشان در شهر کرمانشاه تشییع شد و سپس به آرامگاه ابوحسین در قم، حجره مخصوص علما، منتقل و دفن گردید.[۲۳]

پانویس

  1. الاجازة الکبیرة، سید شهاب الدین مرعشی نجفی، ص ۴۲۷، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق.
  2. جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، محمدعلی سلطانی، ج ۱، ص ۵۰۶، انتشارات سها، چاپ اول، تهران.
  3. اعیان الشیعه، سید حسن امین، ج ۶، ص ۲۳، ص ۲۴ و ج ۹، ص ۲۳۴، انتشارات دارالتعارف للمطبوعات، بیروت؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج ۱۷، ص ۲۷۷.
  4. کیمیای هستی، ص ۲۴۹.
  5. همان، ص ۲۵۱.
  6. همان، ص ۲۵۳.
  7. همان، ص ۱۷۴، ۱۷۵، ۱۷۸، و ۲۵۵.
  8. معجم رجال الفکر والادب فی النجف خلال الف عام، محمدهادی امینی، چاپخانه الآداب، نجف اشرف، چاپ اول، ۱۳۸۴ ق.
  9. جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج ۱، ص ۵۰۴.
  10. گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج ۶، ص ۳۶۳، چاپخانه پیروز قم، ۱۳۵۴ ش.
  11. کیمیای هستی، ص ۲۴۹.
  12. زندگانی سردار کابلی، ص ۲۳۱.
  13. کیمیای هستی، ص ۲۴۹.
  14. کیمیای هستی، ص ۲۵۰.
  15. همان، ص ۱۴۴.
  16. مصاحبه با آیت الله شیخ حسن ممدوحی، به تاریخ ۸۰/۱۱/۸.
  17. همان.
  18. کیمیای هستی، ص ۲۶۲.
  19. جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج ۱، ص ۵۰۲ و ۵۰۴.
  20. کیهان فرهنگی، سال دوم، ش ۲، ص ۱۱؛ نشر دانش، سال دوم، ش ۵، ص ۹۶ و میراث ماندگار، سال دوم، ص ۲۴.
  21. میراث ماندگار، ص ۱۵.
  22. همان، ص ۶۶، ۹۱، ۱۳۴، ۲۰۶، ۲۵۱ و ۲۶۰.
  23. جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج ۱، ص ۵۰۵.

منابع

آرشیو عکس و تصویر