روضه خوانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«روضه و روضه خوانى»، به معناى ذکر مصیبت سیدالشهدا (علیه السلام) و مرثیه خوانى براى ائمه و معصومین‌ (علیهم السلام) است که مورد تشویق امامان و یکى از عوامل زنده ماندن نهضت‌ حسینى و پیوند روحى و عاطفى شیعه با اولیاء دین است.

اشک ریختن و گریستن در مصائب ‌اهل بیت (علیهم السلام) نشانه عشق به آنان است و علاوه بر سازندگی هاى تربیتى براى سوگوار، موجب اجر و پاداش الهى در آخرت و بهره‌مندى از شفاعت ایشان است.

معناى روضه در اصل، باغ و بوستان است اما سبب اشتهار مرثیه خوانى به‌ «روضه‌» آن ‌است که مرثیه خوانان در گذشته، حوادث کربلا را از روى کتابى به نام ‌«روضة الشهداء» مى‌خواندند که تألیف ملا حسین کاشفى (متوفى ۹۱۰ هجرى) است.

«ملا حسین کاشفى یکى از دانشمندان و خطباى با قریحه و خوش آواز سبزوار در قرن نهم هجرى بود، در زمان سلطنت‌ سلطان حسین بایقرا (۸۷۵-۹۱۱ ه) به هرات، مرکز حکمرانى این پادشاه‌ رفت و چون حافظه‌اى توانا و قریحه‌اى سرشار و آوازى گیرنده و مطبوع داشت و خطیبى ‌دانشمند بود، بزودى شهرت یافت و مجالس وعظ و ذکر او بسیارى را به خود جلب کرد و مورد توجه پادشاه و شاهزادگان و اعیان و اکابر دولت و وزیر فاضل و هنرمند هنرپرور او «امیرعلى شیرنوایى‌» قرار گرفت. کاشفى دانشمندى فصیح و بلیغ و شاعر پرکار بود و بیش از چهل کتاب و رساله تالیف کرد. از جمله آنها «روضة الشهداء» بود. کاشفى کتاب ‌روضة الشهدا را در واقعه کربلا به فارسى نوشت و چون مطالب این کتاب را در مجالس‌ عزادارى از روى کتاب بر سر منبر مى‌خواندند، خوانندگان این کتاب به‌ «روضه خوان‌» معروف شدند و به تدریج ‌خواندن روضه از روى کتاب منسوخ شد و روضه خوان ها مطالب ‌کتاب را حفظ کرده و در مجالس عزادارى مى‌خواندند. در زمان صفویه اقامه عزادارى ‌بسیار رواج گرفت».[۱]

کتاب روضة الشهدا که حاوى ذکر مقتل و حوادث کربلا بود، در قرن دهم توسط محمد بن سلیمان فضولى به ترکى ترجمه شد، با نام‌ «حدیقة السعداء».[۲]

در اینجا نمونه‌اى‌ از متن روضة الشهداى واعظ کاشفى را جهت آشنایى مى‌آوریم، که نثرى زیبا و ادبى‌ است: «... آخر نظرى کن به حسرت آدم صفى و نوحه نوح نجى و در آتش انداختن ‌ابراهیم خلیل و قربانى کردن یعقوب در بیت الاحزان و بلیت ‌یوسف در چاه و زندان و شبانى و سرگردانى موسى کلیم و بیمارى و بى تیمارى ایوب و اره شکافنده بر فرق‌ زکریاى مظلوم و تیغ زهر آبداده بر حلق یحیى معصوم و الم لب و دندان سرور انبیاء و جگر پاره پاره حمزه سیدالشهدا و محنت اهل بیت رسالت و مصیبت‌ خانواده عصمت و سرشک دردآلود بتول عذرا و فرق خون آلوده على مرتضى (علیه السلام) و لب زهرچشیده نوردیده زهرا و رخ به خون آغشته شهید کربلا و دیگر احوال بلاکشان این امت و محنت‌ رسیدگان عالى همت همه با جان غم اندوخته در کانون غم و الم سر تا پاى سوخته. نظم: ز اندوه این ماتم جان گسل * روان گردد از دیده‌ها خون دل‌».[۳]

نثر شیوا و ادیبانه‌ «روضة الشهدا» ستودنى است، هر چند از نظر نقل، حاوى برخى ‌مطالب ضعیف و بى مأخذ است. به علاوه این کتاب در تحلیل حادثه عاشورا دیدگاهى‌ صوفیانه دارد و حوادث را بیشتر به منشأ غیبى و مسائل آزمایش و ابتلاء اولیاء نسبت ‌مى‌دهد تا بُعد حماسى و اجتماعى و قابل اسوه گیرى در مبارزات ضد ظلم.

از آنجا که مرثیه خوانى و ذکر مصیبت، سنت پسندیده دینى در احیاء خاطره و نام و فضایل اهل بیت پیامبر است، بجاست که اهل منبر و مداحان و ذاکران، با توجه به اهمیت و نقش بسزاى روضه خوانى، در ارائه الگوهاى شایسته بکوشند و چهره خوبى از ائمه و معصومین ارائه کنند.

در این زمینه، به درستى و صحت مطالب نقل شده، اعتبار منابع مورد استفاده، استوارى و زیبایى اشعار انتخابى و دورى کردن از هر حرف و روضه و شعرى که ‌با مقام والاى اولیاء خدا ناسازگار است توجه داشته باشند.[۴]

در فضیلت گریستن و گریاندن ‌افراد براى امام حسین (علیه السلام) به این حدیث توجه کنید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «من انشد فى ‌الحسین علیه السلام بیت ‌شعر فبکى و ابکى عشرة فله و لهم الجنة‌»[۵] هر کس درباره ‌حسین علیه السلام شعرى بگوید و گریه کند و ده نفر را بگریاند، براى او و آنان بهشت است.

پانویس

  1. موسیقى مذهبى ایران، ص ۸.
  2. فصلنامه هنر (وزارت ارشاد اسلامى) ج ۲، ص ۱۵۷. این ماخذ، مقاله مبسوطى درباره تاریخچه تعزیه خوانى‌ دارد، ص ۱۵۶ تا ۱۷۳.
  3. درآمدى بر نمایش و نیایش در ایران، جابر عناصرى، ص ۷۹.
  4. در زمینه آداب اهل وعظ و منبر، از جمله ر.ک: «لؤلؤ و مرجان‌»، مرحوم میرزا حسین نورى.
  5. کامل الزیارات، ص ۱۰۵.

منابع

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها