بهشت
«بهشت» که در قرآن کریم از آن با نام «جَنَّة» یاد شده، منزلگاه ویژهای در جهان آخرت است که بندگان صالح خداوند پس از عبور از عالم دنیا به آن وارد میشوند و زندگی آرمانی در آن را تجربه میکنند. نعمتها و لذتهای بهشت تجلی اعمال و صفات اهل بهشت است و به میزان درجات قرب آنان بستگی دارد.
محتویات
بهشت در آموزههای ادیان
ادیان الهی از جایگاهی ویژه نزد خداوند برای پرهیزکاران و بندگان صالح خدا خبر داده اند و آن جایگاه را به گونه ای که برای پیروانشان قابل درک باشد توصیف نموده اند. این جایگاه نیکو در کتاب اوستا به صورت «وَهشیته اَنهو» و در زبان پهلوی به صورت «وَهشت» گفته می شود که جایگاه خوشی و سرزمین پندارهای پسندیده است. نیکوکاران در آنجا از برکات و طیّبات روحانی برخوردارند و با یاران و همنشینان سعادتمند روزگار می گذرانند. در اوستا به رستگاران وعده داده شده است که در پایان سومین شب پس از مرگشان یکباره در میان انبوهی از گیاهان خوشبو چشم خواهند گشود و وزش نسـیم نوازشگری را بر پوست تن خود احساس خواهند کرد که از جنوب، یعنی از سوی بهشت می وزد. باغ بهشت با یک نور ازلی به نام «خورنه» روشن است که همان روشنایی جاودانی ایزدی، پاینده ی فرّ پادشاهی و شکوفایی سرزمین است.[۱]
در اسفار پنجگانه تورات، کتاب مقدس یهودیان، از بهشت و جهنم و معاد سخن چندانی به میان نیامده است. در سایر کتب عهد قدیم هم در مورد مرحله پس از مرگ تنها اشاراتی به عالم مردگان می باشد. این بی اعتنایی حاصل تحریف کتاب مقدس و دنیا خواهی و گرایشهای مادی حاکمان و عالمان یهود است. با این همه می توان در عهد عتیق اشاراتی به این موضوع یافت. در کتاب دانیال و اشعیاء نبی چنین آمده است: «تمام مردگان زنده خواهند شد، بعضی برای زندگی جاودانی و برخی برای شرمساری و خواری جاودانی».[۱]
در عهد جدید مسأله معاد و رستاخیز نسبت به عهد عتیق به طور صریح تر و با توصیفات بیشتری ذکر شده است. عهد جدید از زندگی جاویدان پس از مرگ خبر داده و با تعابیری مانند «برکات ملکوت خدا» به توصیف نعمتهای بهشتی پرداخته است. نمونه ای از توصیفات عهد جدید از بهشت در مکاشفه یوحنا چنین است: «آنان از این پس از گرسنگی و تشنگی و گرمای سوزان نیمروز در امان خواهند بود».[۱]
و اما قرآن کریم و روایات اسلامی در توصیف بهشت و بهشتیان به تفصیل سخن گفته اند و عالمان مسلمان هر یک با مکتب عرفانی، فلسفی و اعتقادی خود به تبیین و توصیف آن پرداخته اند.
خصوصیات بهشت
نامهای بهشت
قرآن کریم از منزلگاه پاکان در آخرت با نامهای مختلفی یاد نموده است. برخی از آن نامها برای اشاره به ویژگیهای مختلف بهشت است و برخی اشاره به بهشت های مخصوصی که متناسب با درجات بهشتیان تدارک دیده شده است. تعدادی از این نامها عبارتند از: جنات النعیم،[۲] جنات عَدْن،[۳] جنات الفردوس،[۴] جنة الخلد،[۵] جنة المأوی،[۶] دارالسلام،[۷] دارالمُقامه[۸] و دارالقرار.[۹]
گستره بهشت
قرآن کریم وسعت بهشت را برابر با پهنه همه آسمانها و زمین دانسته است و می فرماید:«وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین».[۱۰] صاحب تفسیر المیزان معتقد است منظور از «عرض بهشت»، چیزى در مقابل طول آن نیست و تعبیر «عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» کنایه از وسعت خارج از حد تصور بشر است.[۱۱] در لغت عرب نیز هر گاه چیزى را با وصف وسعت و بزرگى یاد مىکنند آن را به عرض، متصف مىسازند؛ نظیر «بِلادٌ عَریضَةً» و «أرضٌ عَریضَة».[۱۲]
درجات بهشت
بندگان صالح خداوند در ایمان و عمل و قرب خداوند صاحب درجاتی هستند. قرآن کریم می فرماید: «انْظُرْ کیفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ لَلْآخِرَةُ أَکبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَکبَرُ تَفْضیلا»[۱۳] ؛ ببین چگونه بعضی را در دنیا به خاطر تلاششان بر بعضی دیگر برتری بخشیده ایم، درجات آخرت و برتری هایش از این هم بیشتر است.
از این رو نزدیکی جایگاه بندگان نسبت به رحمت الهی متفاوت است که از آن به درجات بهشت تعبیر می شود. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «لَا تَقُولُوا جَنَّةٌ وَاحِدَةٌ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ دَرَجَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْض»؛ نگویید یک بهشت است، خدای تعالی فرموده: درجاتی هست که بعضی از آن برتر از بعضی دیگر است.[۱۴]
درهای بهشت
مراد از «درها» یا «ابواب بهشت» که در قرآن و روایات به فراوانی از آن یاد شده، راههای وصول به آن است که برای نیکوکاران که در دنیا به آن دست یافته اند، گشوده و برای نا اهلان بسته است.
بر اساس روایات، جهنم ۷ باب و بهشت دارای ۸ باب است.[۱۵] در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است: «بهشت دارای هشت در است؛ دری هست که از آن پیامبران و صدّیقان وارد می شوند؛ دری هست که شهدا و صالحان از آن وارد می شوند؛ از پنج در دیگر شیعیان و دوستداران ما وارد می شوند... و از آخرین باب سایر مسلمانانی که به یگانگی خدا عقیده دارند و در دل آنان ذرّه ای از بغض و کینه نسبت به ما اهل بیت(ع) وجود ندارد وارد می شوند».[۱۵]
نعمتها و لذتهای بهشت
بهشت چنانکه قرآن و روایات وصف نموده اند، مجمع همه خوبیهاست،[۱۶] آن گونه که هر نعمت و لذتی در مقابل آن ناچیز است؛ امام علی علیه السلام می فرمایند: «کلُّ نَعِیمٍ دُونَ الْجَنَّةِ مَحْقُور»؛ هر نعمتی در مقابل بهشت، ناچیز است.[۱۷] رسول خدا صلی الله علیه وآله در این باره می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ یقُولُ أَعْدَدْتُ لِعِبَادِی الصَّالِحِینَ مَا لَا عَینٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر»؛[۱۸] «خداوند فرمود: براى بندگان نیک خود چیزهایى فراهم آورده ام که نه چشمى دیده است و نه گوشى شنیده است و نه به ذهن بشرى خطور کرده است». نعمتها و لذتهای بهشت تجلی اعمال و صفات پرهیزکاران است. از این رو دارای مراتب و مقامات و اشکال گوناگون بوده و دسترسی اهل بهشت به آن نعمتها به میزان درجات قرب آنان است.
باغهای بهشت
دهها آیه از قرآن در وصف باغهای بهشت و مراتب آن سخن گفته است. این باغها در قرآن کریم با با واژه هایی مانند "جنّة"،[۱۹] "حدیقة"[۲۰] و "روضة"[۲۱] به صورت مفرد یا جمع یاد شده است.
چشمهها
از جمله نعمتهای بهشت، چشمه هایی جوشان و جاری است[۲۲] است. برخی از این چشمه ها دارای نامهای خاص و مخصوص گروهی از اهل بهشت هستند، مانند چشمه تسنیم[۲۳]، چشمه کافور[۲۴] و چشمه سلسبیل.[۲۵]
رودها
از دیگر نعمتهای بهشت، نهرهای جاری از زیر درختان[۲۶] است. در برخی از آنها آب پاکیزه و خالص و برخی دیگر شراب، شیر یا عسل جاری است. قرآن کریم می فرماید: « مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یتَغَیرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبینَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى...»[۲۷]؛ وصف بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده این است که در آن نهرهایى است از آبهایى تغییرناپذیر و نهرهایى از شیرى که طعمش دگرگون نمى شود و نهرهایى از شراب که آشامندگان از آن لذت مى برند و نهرهایى از عسل مصفى... .
خوردنیها و نوشیدنیها
از نعمتهای بهشت خوراکی ها و نوشیدنی های آن است. خداوند به اهل بهشت می فرماید: « کلُوا وَ اشْرَبُوا هَنیئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیامِ الْخالِیةِ»[۲۸] از طعام و شرابهاى لذیذ و گواراى بهشتى هر چه خواهید تناول کنید، شما را گوارا باد، که این پاداش اعمال ایام گذشته دنیاست.
- نوشیدنها: به جز آب، شراب، شیر و عسلی که در نهرهای بهشت جاری و برای نوشیدن بهشتیان مهیاست، نوشیدنی های دیگری نیز وجود دارد. از جمله نوشیدنی زنجبیل که از چشمه سلسبیل است: « وَ یسْقَوْنَ فیها کأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً ، عَیناً فیها تُسَمَّى سَلْسَبیلاً»[۲۹]؛ و در آنجا به ایشان جامى بنوشانند که آمیزه ى آن زنجبیل است. از چشمهاى در آنجا که سلسبیل نامیده مى شود.
- میوه ها: در بهشت میوه های فراوان[۳۰] از هر گونه ای که بهشتیان تمایل داشته باشند[۳۱] موجود است. قرآن کریم برخی از میوه های دنیا مانند انار، خرما،[۳۲] انگور[۳۳] و موز[۳۴] را نیز به عنوان میوه های بهشت نام برده است.
- گوشتها: متناسب با اشتهای اهل بهشت خوراکهایی از گوشت فراهم است[۳۵] و از خوراکهای لذیذ بهشت گوشت پرندگان است: «وَ لَحْمِ طَیرٍ مِمَّا یشْتَهُون». [۳۶]
همسران بهشتی
بانوان صالح در بهشت به همسران پرهیزکارشان ملحق می شوند.[۳۷] همچنین اهل بهشت چه از زنان باشند و چه از مردان، همسرانی به دلخواهشان خواهند داشت.[۳۸] قرآن کریم برای حوریان بهشتی ویژگی هایی بیان نموده است، از جمله اینکه می فرماید: « وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عین »[۳۹] زنانى درشت چشم که تنها به شوهران خود نظر دارند، همدم آنهایند. از ویژگی های دیگر این همسران بهشتی این است که دارای جوانی[۴۰] و بکارت[۴۱] هستند. قرآن همچنین از آنان با تعابیری مانند «اللّؤلو المکنون»[۴۲] و «خَیراتٌ حِسان»[۴۳] یاد نموده که نشان دهنده ارزشمندی و حسن سیرت و زیبایی بی نظیر آنان است.
زینتهای بهشت
قرآن کریم متناسب با آنچه که برای اهل دنیا قابل تصور است، زینت اهل بهشت را توصیف نموده است. آنها دستبندهایی از طلا و مروارید[۴۴] و نقره[۴۵] بر دست و جامه هایی از حریر نازک و دیبا[۴۶] بر تن دارند و بر تختهای زیبا[۴۷] و فرشهای ابریشمین[۴۸] تکیه می کنند.
مسکن های زیبا
قرآن کریم از منزلگاه های اهل بهشت به «مَساکنَ طَیبَة» یاد می کند: «یغْفِرْ لَکمْ ذُنُوبَکمْ وَ یدْخِلْکمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساکنَ طَیبَةً فی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِک الْفَوْزُ الْعَظیم».[۴۹] قرآن همچنین از قصرهایی در بهشت که نهرهای آب از زیر آن جاریست خبر می دهد:«وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ»؛ [۵۰] و مسلماً مؤمنان نیکوکار را در غرفه هایی از بهشت جاى مى دهیم که نهرها در دامن آن جارى است و جاودانه در آن به سر برند، [براستى] پاداش اهل عمل نیکوست. امنیت و آرامش در این غرفه ها برای اهل بهشت همواره برقرار است.[۵۱] منظور از "غرفه" در این آیه شریفه ساختمان بلندی است که بر اطراف خود مشرف باشد.
احوال و اعمال بهشتیان
قرآن کریم و روایات از احوال و اعمال و سخنان اهل بهشت با یکدیگر فراوان گفته اند که گوشه ای از آن را مرور خواهیم کرد:
ورود به بهشت
اهل بهشت پس از گذر از دنیا و پایداری نسبت به ناملایمات فراوان، با سلام و درود ملائکه الهی به بهشت وارد می شوند و جاودانه در آن خواهند ماند: « وَ سیقَ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیکمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدینَ»[۵۲]؛ و آنان را که تقوای الهی پیشه کرده اند، گروه گروه به بهشت مى برند. چون به بهشت برسند درهایش گشوده شود. و خازنان بهشت گویندشان: سلام بر شما، بهشتتان خوش باد، به درون بیایید، همواره در اینجا خواهید بود.
برطرف شدن اندوه و ترس
هر گونه اندوه و ترس از اهل بهشت زدوده خواهد شد: «یا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَیکمُ الْیوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ....ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکمْ تُحْبَرُونَ»؛[۵۳] اى بندگان من! امروز نه بیمتان هست و نه شما غمگین می شوید. شما و همسرانتان به بهشت درون شوید و مسرور باشید.
آنان نیز خداوند را بر این نعمت بزرگ ستایش می کنند: «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکورٌ»؛[۵۴] و گویند: ستایش خداوند را که از ما اندوه را برد، به راستى پروردگار ما آمرزنده اى قدرشناس است.
نشنیدن سخن لغو و بیهوده
آنها هرگز در آنجا سخن لغو و بیهوده اى نمى شنوند، نه دروغى[۵۵]، نه دشنامى، نه تهمتى[۵۶] نه زخم زبانى، نه سخریه اى و نه حتى سخن بیهوده اى، تنها چیزى که در آنجا مرتبا به گوش مى خورد سلام است[۵۷]:«لا یسْمَعُونَ فیها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً...»[۵۸].
گفتگو با جهنمیان
در مراحلی از قیامت، بهشتیان با اهل جهنم گفتگوهایی دارند که در قرآن و روایات بیان شده است. در سوره مدثر آمده است که اصحاب یمین از اهل جهنم می پرسند: «ما سَلَککمْ فی سَقَرَ»[۵۹]؛ چه عاملى شما را به دوزخ کشاند؟ و آنان در جواب می گویند: «قالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصَلِّینَ وَ لَمْ نَک نُطْعِمُ الْمِسْکینَ . وَ کنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضینَ. وَ کنَّا نُکذِّبُ بِیوْمِ الدِّینِ. حَتَّى أَتانَا الْیقینُ»[۶۰]؛ پاسخ مى دهند: نمازگزار نبودیم، و بینوا را اطعام نمى کردیم، و با یاوه گویان هم آواز بودیم، و روز جزا را انکار مى کردیم، تا زمانى که مرگ ما فرا رسید.
در جایگاهی دیگر آنان را ندا داده و می پرسند: «نادى أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَینَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ»[۶۱]؛ و بهشتیان دوزخیان را ندا کنند که آنچه پروردگارمان به ما وعده داد (از مقامات بهشتى) ما به حق و حقیقت یافتیم، آیا شما نیز بدانچه پروردگارتان وعده داد (از عذاب دوزخ) به حقیقت رسیدید؟ گویند: بلى. آن گاه میان آنها منادیى ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد.
همچنین اهل جهنم که خود را از مواهب بیشمار خداوند به اهل بهشت محروم می بینند به آنان می گویند: «وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفیضُوا عَلَینا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْکافِرینَ»؛[۶۲] و اهل دوزخ بهشتیان را گویند که ما را از آبهاى گوارا یا از نعم بهشتى که خدا روزى شما کرده بهره مند کنید. آنها پاسخ دهند که خدا این آب و طعام را بر کافران حرام گردانیده است.
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ غلامحسین اعرابی, محمد معظمی گودرزی، بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگی های بهشت.
- ↑ سوره مائده/ آیه ۶۵- سوره یونس/آیه ۹
- ↑ سوره توبه/ آیه ۷۲؛ سوره رعد/ آیه ۲۳
- ↑ سوره کهف/ آیه ۱۰۷؛ سوره مؤمنون/ آیه ۱۱.
- ↑ سوره فرقان/آیه ۱۵
- ↑ سوره سجده/آیه۱۹؛ سوره نجم/آیه ۱۵
- ↑ سوره یونس/آیه ۲۵؛سوره انعام/آیه۱۲۷.
- ↑ سوره فاطر/آیه ۳۵
- ↑ سوره غافر/ آیه ۳۹
- ↑ سوره آل عمران/آیه۱۳۳
- ↑ المیزان فى تفسیر القرآن، ج۴، ص: ۱۹
- ↑ دائره المعارف قرآن کریم، مدخل بهشت،ج۶
- ↑ سوره اسراء/آیه ۲۱
- ↑ کتاب الزهد، ص: ۹۹
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین (للفیض)، النص، ص: ۳۷۲
- ↑ امام صادق(ع) می فرمایند: «جَعَلَ الْخَیرَ کلَّهُ فِی الْجَنَّةِ»؛ تحف العقول، النص، ص: ۳۰۶
- ↑ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۱۶۸
- ↑ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۸، ص: ۹۲
- ↑ سوره بقره/آیه۲۵
- ↑ سوره نبأ/آیه۳۲
- ↑ سوره روم/آیه۱۵؛ سوره شوری/آیه۲۲
- ↑ سوره الرحمان، ۴۶ و ۵۰ و ۶۲ و ۶۶؛ سوره غاشیه، ۱۲؛ سوره حجر، ۴۵؛ سوره دخان، ۵۱ و ۵۲؛ ذاریات، ۱۵؛ مرسلات، ۴۱.
- ↑ سوره مطففین/آیه۲۷
- ↑ سوره انسان/آیه ۵ و ۶
- ↑ سوره انسان/آیه ۱۸
- ↑ در ۳۸ آیه از قرآن کریم از این نهرها نام برده شده مانند: سوره بقره/ آیه۲۵؛ سوره نساء/ آیه۱۳
- ↑ سوره محمد/آیه ۱۱۵.
- ↑ سوره حاقه/آیه ۲۴.
- ↑ سوره انسان/آیه ۱۷ و ۱۸.
- ↑ وَ فاکهَةٍ کثیرَة؛ سوره واقعه/آیه ۳۲.
- ↑ وَ فَواکهَ مِمَّا یشْتَهُون ؛ سوره مرسلات/آیه ۴۲.
- ↑ فیهِما فاکهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّان؛ سوره الرحمن/آیه ۶۸.
- ↑ حَدائِقَ وَ أَعْناباً ؛ یوره نبأ/آیه ۳۲.
- ↑ وَ طَلْحٍ مَنْضُود؛سوره واقعه/آیه ۲۹.
- ↑ وأمددنهم بفکهة ولحم مّمّا یشتهون؛ سوره طور/آیه ۲۲
- ↑ سوره واقعه/آیه ۲۱
- ↑ سوره غافر /آیه ۸.
- ↑ در حدیثی از رسول خدا آمده است: در بهشت بازارى است که در آن خرید و فروشى نیست، تنها در آن جا تصویر مردان و زنان وجود دارد. هر کس که تمایلى به آنان پیدا کند، از همان جا بر او وارد مى شود. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۸، ص: ۱۴۸
- ↑ سوره صافات/آیه۴۸
- ↑ سوره نبأ/آیه۳۳
- ↑ سوره واقعه/آیه۳۶
- ↑ کأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکنُون؛ همانند مرواریدهایى در صدف؛سوره واقعه/آیه۲۳
- ↑ فیهِنَّ خَیراتٌ حِسانٌ؛ در آنجا زنانى است نیکسیرت و زیباروى؛ سوره الرحمن/آیه۷۰
- ↑ یحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً ؛ سوره حج/آیه ۲۳
- ↑ حُلُّوا أَساوِرَ مِنْ فِضَّة ؛ سوره انسان/آیه ۲۱
- ↑ َ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَق ؛ سوره کهف/آیه ۳۱
- ↑ سوره کهف/آیه ۳۳؛ سوره یس/آیه ۵۵ و ۵۶
- ↑ سوره الرحمن/آیه ۵۴
- ↑ سوره صف/آیه ۱۲
- ↑ سوره عنکبوت/آیه ۵۸
- ↑ «...فِی الْغُرُفاتِ آمِنُون» سوره سبأ/آیه ۳۷
- ↑ سوره زمر/آیه ۷۳
- ↑ سوره زخرف/آیات ۶۸ تا ۷۰
- ↑ سوره فاطر/آیه ۳۴
- ↑ «لا یسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا کذَّاباً» هرگز در آنجا سخن بیهوده و دروغ نشنوند. سوره نبأ/آیه۳۵
- ↑ «لایسمعون فیها لغوا ولاتأثیما». نه آنجا هیچ حرفى لغو و بیهوده شنوند و نه به یکدیگر گناهى بربندند. سوره واقعه/ آیه ۲۵
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۳، ص: ۱۰۶
- ↑ سوره مریم/آیه ۶۲
- ↑ سوره مدثر/آیه ۴۲
- ↑ سوره مدثر/آیات ۴۳ تا ۴۷
- ↑ سوره اعراف/آیه ۴۴
- ↑ سوره اعراف/آیه ۵۰
منابع
- مجلسى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، ۱۱۱جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق.
- ابن شعبه حرانى، تحف العقول عن آل الرسول، ۱جلد، جامعه مدرسین - قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۴ق.
- تمیمى آمدى، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۱جلد، دفتر تبلیغات - ایران ؛ قم، چاپ: اول، ۱۳۶۶ش.
- کوفى اهوازى، حسین بن سعید، الزهد، ۱جلد، المطبعة العلمیة - قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۲ق.
- فیض کاشانى، نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، ۱جلد، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى - تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۱ ش.
- هاشمى رفسنجانى، فرهنگ قرآن، قم: بوستان کتاب، نوبت چاپ: دوم، ۱۳۸۳ ش.
- مکارم شیرازى، تفسیر نمونه؛ تهران: دار الکتب الإسلامیة ۱۳۷۴ ش, چاپ: اول.
- غلامحسین اعرابی، بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگی های بهشت؛ مجله «پژوهش دین» بهار و تابستان ۱۳۹۴ - شماره ۳۰.