خصائص النبی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«خصائص‌النبى»، ویژگیهاى خاص تکوینى و تشریعى پیامبر اکرم (صلى‌ اللّه‌ علیه‌ وآله‌)، به‌ ویژه احکام خاص مقرر شده براى ایشان و درباره ایشان است. آثار متعددی با عنوان یا موضوع «خصائص‌ النبى» توسط نویسندگان شیعه و سنی تألیف شده است، مانند: «غایة‌السّؤل فى خصائص الرسول» و «المواهب اللدنیة بالمِنَح المحمدیة».

مفهوم خصائص‌النبى

واژه خصائص، جمع خصیصه به‌ معناى ویژگی ها و اوصاف متمایز است.[۱] مراد از تعبیر خصائص‌ النبى در اصطلاح متون دینى، ویژگی هاى منحصر به فرد شخص حضرت محمد صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و سلم و نیز آیین اوست که او را از دیگران، اعم از مسلمانان و پیامبران دیگر متمایز مى‌سازد.

این ویژگیها اعم از اوصاف ذاتى و تکوینى او (چه ویژگیهاى ظاهرى و چه باطنى) است که طیف وسیعى از اوصاف و شمایل و اخلاق و کردار آن حضرت، وقایع و رویدادهاى زمان ایشان، کرامات و معجزات نبوى، تشریعات خاص مربوط به او و حتى ویژگی هاى امت و دین او را دربرمى‌گیرد.[۲]

البته مراد از خصائص‌ النبى (خصائص‌ الرسول) به معناى اخصّ که محور اصلى بحث در این مقاله است، مفهوم مورد نظرِ فقها یعنى احکام اختصاصى پیامبر و نیز احکامى است که درباره آن حضرت تشریع شده است.

مباحثی در خصائص‌النبى

در منابع مربوط به خصایص نبوى به استناد آیات و احادیث، علاوه بر احکام شرعىِ ویژه پیامبر اکرم صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌، به برخى از ویژگیهاى ذاتى ایشان، اعم از اوصاف خُلقى و مقام معنوى که خداوند به او ارزانى کرده و نیز خصایص امت وى پرداخته شده است.

برخى از مهم‌ترین ویژگیهاى مزبور چنین است: سَرْور آدمیان و اسوه جهانیان؛ برتر از همه در اخلاق و کردار و خاتم پیامبران[۳]؛ هدف غایى خلقت جهان و مقدم بر همه انبیا؛ تنها پیامبرى که به معراج رفته و به سدرة‌المنتهى راه یافته است؛ جهانى بودن نبوت و رسالت او[۴]؛ بشارت دادن همه پیامبران به آمدن او و عهد و میثاق گرفتن ایشان از امتشان مبنى بر پیروى کردن از پیامبر پس از بعثت؛[۵] مصون بودن قرآن، معجزه جاودان او از تحریف؛ رعب افکندن خداوند در دل دشمنان براى یارى رساندن به پیامبر؛ و سرور آدمیان در قیامت؛ اولین کسى است که وارد بهشت مى‌شود و به تعبیر قرآن «مقام محمود» و «شفاعت» و «کوثر» را در اختیار دارد.[۶] در این منابع، خصائصى نیز براى امت پیامبر اکرم ذکر شده است.[۷]

منابع جامع فقهى شیعه و اهل سنّت، غالباً در مبحث نکاح (باتوجه به اهمیت خصایص نبوى در مورد نکاح) به این موضوع از منظر فقهى نگریسته و به امتیازات و تکالیفِ شرعىِ ویژه آن حضرت در ابواب گوناگون فقهى پرداخته‌اند. مجموع این احکام بنابر یک تقسیم‌بندى متداول، چهار بخش است: مباحات (اصطلاحاً تخفیفات)، واجبات، محرّمات (این دو قسم را اصطلاحاً تغلیظات مى‌نامند) و کرامات و فضائل که شامل احکام خاصى است و براى رعایت حرمت و فضیلت پیامبر اکرم بر عهده مؤمنان تشریع شده است.[۸]

حکمت هایى براى تشریع این قبیل احکام درباره پیامبر صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ ذکر شده، مانند دریافتن منزلت خاص و ویژگیهاى برتر او، بهره بردن بیشتر آن حضرت از ثواب و نیز رفعت درجات معنوى او، همچنان‌که براى بسیارى از این احکام، حکمت هایى اختصاصى هم ذکر شده است. نکته مهم از دیدگاه فقها آن است که ویژگى اسوه بودن پیامبر، ضرورت شناخت این قبیل احکام را اقتضا دارد، زیرا دیگر مؤمنان در این موارد خاص نباید به آن حضرت تأسى کنند.[۹] به نظر فقها، در موارد تردید میان اختصاصى بودن یک حکم براى پیامبر و اشتراکى بودن آن براى همگان، اصل بر مشترک بودن حکم است.[۱۰]

چنانکه گفته شد، بسیارى از مباحات اختصاصى پیامبر به موضوع نکاح مربوط است. از جمله این موارد، جواز ازدواج آن حضرت به عقد دائم با بیش از چهار زن است. با وجود اتفاق‌نظر فقها درباره اصل حکم و نیز وقوع خارجى آن، درباره حکمت تشریع این حکم، آراى گوناگونى مطرح شده است. از جمله وجود اطمینان به رعایت عدالت توسط پیامبر حتى در بیش از چهار همسر، جلب نظر قبایل عرب به اسلام، دستیابى مردم به احکام شرعى به‌ ویژه در عرصه روابط خانوادگى و زناشویى، فراهم شدن زمینه شناخت اخلاق باطنى و شیوه معاشرت پیامبر براى مردم.[۱۱] بسیارى از فقها با استناد به آیه ۵۰ سوره احزاب و احادیث، ازدواج آن حضرت را با بیش از نُه زن که در هنگام رحلت پیامبر در عقد او بودند،[۱۲] جایز شمرده‌اند.[۱۳]

دیگر حکم اختصاصى او، جواز عقد نکاح با لفظ هبه (به این صورت که زوجه خود را به آن حضرت ببخشد) بوده که مهم‌ترین مستند فقهى آن آیه ۵۰ سوره احزاب است.[۱۴] البته درباره جایز بودن یا نبودن ازدواج بدون مهریه با زنى که خود را به پیامبر بخشیده بوده است، اختلاف‌نظر وجود دارد.[۱۵] همچنین به نظر مشهور میان فقهاى اهل سنّت، ازدواج پیامبر اکرم بدون موافقت ولى و شهادت شهود به استناد ازدواج پیامبر اکرم با زینب بنت جَحش، جایز بوده است .[۱۶] جایز بودن عقد نکاح در حال احرام دیگر خصیصه نبوى است که شمارى از فقهاى شیعه و اهل سنّت بدان قائل‌اند. مستند آنان حدیثى منقول از ابن‌عباس است که بر پایه آن پیامبر در زمان احرام با میمونه ازدواج کرد.[۱۷]

شمارى از دیگر مباحات اختصاصى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، عبارت‌اند از: گرفتن روزه وصال (یعنى آنکه روزه یک روز را بدون افطار به روزه روز بعد متصل کند یا این که روزه تا سحر ادامه یابد) به استناد حدیثى از آن حضرت؛[۱۸] جنگ کردن به صورت محدود در منطقه حرم مکه هنگام فتح مکه بر پایه حدیثى نبوى،[۱۹] ورود به مکه بدون احرام و کاربرد مواد معطر در حال احرام بنابر نظر برخى از فقها به استناد سیره حضرت.[۲۰]

شمارى از احکام اختصاصى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دایره محرمات قرار دارند، مانند حرمت ازدواج دائم با کنیزان و اهل کتاب؛[۲۱] از دیگر محرّمات اختصاصى براى پیامبر اکرم، حرمت دریافت صدقه واجب بود. بیشتر فقها گرفتن صدقه مستحبى را هم حرام شمرده‌اند.[۲۲] از دیگر محرّمات مزبور، حرمت غَمز یعنى اشاره کردن با چشم در امور مباح («خائنة الاعین»، سوره مؤمن: ۱۹)، مانند صدور فرمان با اشاره چشم بود. این کار از آن‌رو که نوعى مخفى کارى و مشابه خیانت است به استناد حدیث منقول از آن حضرت، شایسته پیامبران نیست. البته بیشتر فقها این کار را در جنگ با کفار در صورتى که تاکتیکى جنگى به شمار رود، مباح دانسته‌اند.[۲۳]

در برخى از منابع فقهى، حرمت کتابت و خواندن شعر (سوره عنکبوت: ۴۸؛ سوره یس: ۶۹)، حرمت کندن لباس یا ادوات جنگى پس از پوشیدن آن تا خاتمه جنگ (بر پایه حدیثى منقول از پیامبر)، حرمت چشم دوختن به اموال مردم (سوره حجر: ۸۸)، حرمت زیاده‌طلبى با اعطا کردن مال (سوره مدثر: ۶)، در شمار خصایص نبوى ذکر شده‌اند.[۲۴]

شمارى از خصایص نبوى که در زمره واجبات قرار داشته، عبارت بودند از: مسواک زدن پیش از هر نماز، ادا کردن نماز وَتر، تهجد (شب زنده‌دارى همراه با خواندن نماز شب) و قربانى کردن در روز عید قربان که به استناد احادیث نبوى، بر آن حضرت واجب بود.[۲۵] به نظر برخى فقها، شب زنده‌دارى ابتدا به موجب آیه ۲ سوره مزمل بر پیامبر اکرم واجب شد، ولى این حکم با نزول آیه ۷۹ سوره اسراء نسخ شد و تهجد بر او مانند دیگران مستحب گردید.[۲۶]

در برخى منابع فقهى، وجوب نهى از منکر در صورت مشاهده و ساقط نشدن آن از روى ترس (سوره مائده: ۶۷)، وجوب مشورت در امور (سوره آل‌ عمران: ۱۵۹) و وجوب اداى دین میتِ مدیون (به استناد حدیثى نبوى) از جمله خصایص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ذکر شده‌اند.[۲۷]

از جمله مصادیق بخش چهارم از خصایص‌النبى (کرامات)، احکام ویژه‌اى است که بر عهده زنان پیامبر یا درباره آنان مقرر شده بود. به تصریح قرآن،[۲۸] اگر آنان تقوا را رعایت کردند، بر زنان عادى شرف و فضیلت داشتند. آنان مکلف بودند که در برابر مردان با لحن فریبنده سخن نگویند بلکه سخن شایسته بر بان جارى کنند. پاداش و کیفر آنها نیز بر اساس آیات ۳۰ و ۳۱ سوره احزاب مضاعف است.

دیگر حکم خاص درباره زنان پیامبر، حرمت ازدواج آنان پس از پیامبر با دیگران بود (سوره احزاب: ۵۳) زیرا آنان مادر مؤمنان (اُمَّهاتُهُم) خوانده شده‌اند (سوره احزاب: ۶). حکم دیگر، سخن گفتن مسلمانان با زنان پیامبر از پشت پرده و نیز حرمت نگاه کردن به آنان به استناد آیه ۵۳ سوره احزاب بود.[۲۹]

شمارى دیگر از این قبیل احکام (کرامات)، احکامى است که براى حفظ حرمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و رعایت خضوع و ادب در برابر او، بر عهده مسلمانان قرار گرفته و مستند به آیات و احادیث است، مانند بالاتر نبردن صداى خود از صداى پیامبر،[۳۰] تا خارج شدن پیامبر از خانه صبر کردن و سپس صحبت کردن با او،[۳۱] خارج نشدن از مجلس پیامبر پیش از اجازه گرفتن از او و سلام دادن به او هنگام اداى نماز[۳۲] به استناد آیات قرآن، آزار رساندن به پیامبر اکرم موجب لعن و عذاب الهى است.[۳۳] در آیه ۶ سوره احزاب، اولویت پیامبر اکرم بر مؤمنان تأکید شده است. فقها به استناد این آیه به ولایت او بر دیگران و وجوب پیروى آنان از او حکم کرده‌اند. بر این اساس، حفظ جان پیامبر بر جان همگان اولویت دارد و او مى‌تواند هر چیزى را که در ملکیت دیگران است، حتى با وجود نیاز مالک آن، حیازت کند.[۳۴]

مهمترین آثار در خصائص‌النبى

آثار اهل سنت

برخى از آثار مهم در درباره خصائص‌النبى که عمدتا عالمان اهل سنّت نگاشته‌اند، عبارت‌اند از:

آثار شیعه

آثار اختصاصى عالمان شیعه درباره «خصائص‌النبى» معدود است و بیشتر در کتاب‌های فقهی مطرح شده است، اما آنها آثار اختصاصی‌ هم در این زمینه دارند، از جمله «خصائص‌ النبى» اثر احمد بن محمد بن دؤل قمى (متوفى ۳۵۰).[۳۸]

به علاوه در منابع حدیثى و تفسیر نیز به مناسبت بحث از آیات و احادیث مرتبط با خصائص‌النبى، به این موضوع توجه شده است. همچنین در منابع مربوط به سیره و تاریخ و کلام، در قالب عناوینى چون شمائل، فضائل، مناقب، معجزات و دلایل نبوت پیامبر اکرم از برخى خصایص وى سخن به میان آمده است مانند:

پانویس

  1. جوهرى؛ ابن‌منظور؛ معجم‌النفائس الوسیط، ذیل «خصص».
  2. اهدل، ص۱۵؛ صادق‌ بن محمد بن ابراهیم، ص۲۴.
  3. رجوع کنید به سوره احزاب: ۴۰.
  4. رجوع کنید به سوره سبا: ۲۸؛ سوره فرقان: ۱؛ سوره اعراف: ۱۵۸.
  5. رجوع کنید به سوره آل‌ عمران: ۸۱؛ سوره اعراف: ۱۵۷؛ سوره صف: ۶.
  6. رجوع کنید به سیوطى، ج۱، ص۷ـ۱۶، ج۲، ص۳۱۴ـ۳۳۱، ۳۷۶ـ۳۹۱؛ قسطلانى، ج۲، ص۶۴۲ـ۶۵۱، ۶۵۴ـ۶۵۶؛ اهدل، ص۲۰ـ۲۴، ۳۸، ۵۰ـ۵۲، ۶۱، ۱۲۳ـ۱۳۳.
  7. رجوع کنید به سیوطى، ج۲، ص۳۵۱ـ۳۶۱، ۳۵۸ـ۳۷۶، ۳۹۴ـ۳۹۵؛ قسطلانى، ج۲، ص۶۴۲ـ۷۳۵؛ اهدل، ص۷۷ـ۹۵، ۱۳۳ـ۱۳۸.
  8. رجوع کنید به نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۴۴ـ۳۵۶؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۳؛ بهوتى حنبلى، ج۵، ص۲۳.
  9. رجوع کنید به نووى، روضة الطالبین، ج۵، ص۳۶۲؛ سیوطى، ج۲، ص۳۹۶؛ بهوتى حنبلى، همانجا.
  10. براى نمونه رجوع کنید به نجفى، ج۲۹، ص۱۲۹.
  11. رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانى، ج۹، ص۹۹ـ۱۰۰؛ سیوطى، ج۲، ص۴۲۶؛ نجفى، ج۲۹، ص۱۱۹؛ صدر، ج۶، ص۴۰؛ نیز رجوع کنید به تعداد زوجات.
  12. رجوع کنید به ابن‌هشام، قسم۲، ص۶۴۷؛ ابن‌بابویه، ج۲، ص۴۱۹.
  13. رجوع کنید به محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۸؛ صدر، ج۶، ص۴۰ـ۴۱.
  14. براى نمونه رجوع کنید به محقق حلّى، قسم۲، ص۴۹۷؛ نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۵۳؛ بحرانى، ج۲۳، ص ۹۸ـ۹۹.
  15. براى نمونه رجوع کنید به علامه حلى، تذکرة‌الفقهاء، ج۲، ص۵۶۷؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۰ـ۷۱.
  16. رجوع کنید به ابن‌قدامه، ج۷، ص۳۴۰؛ نووى، ۱۴۰۷، ج۹، ص۲۲۹ـ۲۳۰؛ ابن‌حجره عسقلانى، ج۹، ص۱۱۰.
  17. رجوع کنید به ابن‌ شهر آشوب، ج۱، ص۱۲۴؛ نووى، روضة الطالبین، ج۵، ص۳۵۴؛ بهوتى حنبلى، ج۲، ص۵۱۳ـ۵۱۴؛ قس ابن‌قدامه، ج۳، ص۳۱۲.
  18. رجوع کنید به ابن‌ حِبّان، ج۱۴، ص۳۲۴ـ۳۲۵؛ علامه حلى، منتهى‌المطلب، ج۲، ص۶۱۷؛ بهوتى حنبلى، ج۲، ص۳۹۶.
  19. رجوع کنید به کلینى، ج۴، ص۲۲۶؛ علامه حلّى، منتهى‌المطلب، ج۲، ص۶۸۸؛ سیوطى، ج۲، ص۴۲۱ـ۴۲۲؛ شوکانى، ج۵، ص۲۸ـ۲۹.
  20. رجوع کنید به سیوطى، ج۲، ص۴۲۱ـ۴۲۳؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۶۲؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۸؛ براى موارد دیگر، مثل ناقض طهارت نبودن خواب براى ایشان رجوع کنید به احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۶؛ نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۵۲ـ۳۵۳؛ سیوطى، ج۲، ص۴۴۲؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۶۶؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۹؛ شوکانى، ج۱، ص۲۶۷؛ اهدل، ص۱۸۸؛ صدر، ج۶، ص۵۱.
  21. رجوع کنید به محقق حلّى، قسم ۲، ص۴۹۷؛ علامه حلّى، مختلف الشیعة، ج۷، ص۲۴۶ـ۲۴۸؛ سیوطى، ج۲، ص۴۱۲ـ۴۱۳؛ نجفى، ج۲۹، ص۱۲۵؛ قس بحرانى، ج۲۳، ص۱۰۱ـ۱۰۲.
  22. رجوع کنید به شمس‌الائمه سرخسى، ج۳۰، ص۲۷۵؛ محقق حلّى، همانجا؛ حَطّاب، ج۵، ص۹؛ قس آلوسى، ذیل سوره یوسف: ۸۸ که برخى این حرمت را ویژگى تمام پیامبران دانسته‌اند.
  23. رجوع کنید به بیهقى، ج۷، ص۴۰؛ ابن‌حجر عسقلانى، ج۵، ص۲۶۱؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۶ـ۵۷؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۶.
  24. رجوع کنید به طوسى، ج۴، ص۱۵۳؛ نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۴۸ـ۳۵۰؛ سیوطى، ج۲، ص۴۰۸ـ۴۱۱؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۸.
  25. رجوع کنید به محقق حلّى، همانجا؛ سیوطى، ج۲، ص۳۹۶ـ۳۹۷؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۴ـ۷۵.
  26. رجوع کنید به طوسى، همانجا؛ ابن‌قدامه، ج۱، ص۷۷۰؛ مطیعى، ج۱۶، ص۱۴۲.
  27. رجوع کنید به نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۴۷؛ سیوطى، ج۲، ص۳۹۸ـ۴۰۰؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۴.
  28. رجوع کنید به سوره احزاب: ۳۲.
  29. رجوع کنید به شهیدثانى، ج۷، ص۷۸ـ۷۹؛ نیز رجوع کنید به حجاب.
  30. رجوع کنید به سوره حجرات: ۲ـ۳.
  31. رجوع کنید به سوره حجرات: ۴ـ۵.
  32. رجوع کنید به سیوطى، ج۲، ص۴۴۲ـ۴۴۵؛ قسطلانى، ج۲، ص۶۷۹ـ۶۸۰؛ صدر، ج۶، ص۵۲ـ۵۴.
  33. رجوع کنید به سوره توبه: ۶۱؛ سوره احزاب: ۵۳، ۵۷.
  34. رجوع کنید به طوسى، همانجا؛ علامه حلّى، تذکرة‌الفقهاء، ج۲، ص۵۶۷؛ حطّاب، ج۵، ص۶.
  35. در مذهب ابن جوزی اختلاف است. گروهی او را حنبلی سنی و گروهی او را شیعه دانسته اند.
  36. حاجى‌خلیفه، ج۱، ستون ۷۰۵ـ۷۰۶، ج۲، ستون ۱۱۹۲، ۱۵۶۰؛ بغدادى، ایضاح، ج۲، ستون ۶۹۱؛ همو، هدیه، ج۱، ستون۱۴۰ـ۱۴۱، ۵۲۰ـ۵۲۱، ج۲، ستون ۲۰۶.
  37. در مذهب ابونعیم اختلاف است. گروهی او را سنی و گروهی او را شیعه معری کرده اند.
  38. رجوع کنید به نجاشى، ص۸۹ـ۹۰.

منابع