اخبات

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«اِخبات» از مفاهیم قرآنی، به معنای خضوع و تسلیم محض در برابر خداوند و اطمینان به اوست، که یکی از صفات مؤمنان راستین می‌باشد.

معنای اخبات

واژه «اخبات» از ریشه «خبت» به معناى زمین مطمئن و محکم است، و به تدریج در معناى نرمى و تواضع استعمال شده است.[۱] خلیل بن احمد گفته است: "خَبت" زمین گسترده و "مُخبِت" خاضع و متضرّع است. ازهری از یک اعرابی نقل می‌کند که: "خَبت" به معنای زمینی است آرام و گسترده. ابن فارس می‌گوید: "خُبت" وادی خالی از گیاه است و ابن قتیبه گوید: "خُبت" زمین گسترده مسطح است.

این واژه اصطلاحا به معنی فروتنی و خضوع و خشوع می باشد. و در وجه ارتباط اطمینان و خضوع با معنای زمین هموار و فراخ، گفته اند: راه رفتن در زمین هموار و گسترده، توأم با اطمینان است، و چنین زمینی زیر پای راهروان، خاضع و تسلیم است.[۲] راغب گفته است: خداوند لفظ "اخبات" را به معنای نرمی و تواضع به کار برده است: «فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ» (سوره حج، ۵۴). ابن‌عطیه در تفسیرش انابه و اطمینان و خوف را نیز بر آن افزوده و گفته است این الفاظ معانی نزدیک به هم دارند. زمخشری «أَخْبَتُوا» را به معنای "اطمینان پیدا کرد" و "عبادت خدا را از روی خشوع و فروتنی و انقطاع انجام داد" تفسیر نموده است. مجاهد گفته است: مخبتین کسانی هستند که به امر خدا اطمینان پیدا کرده‌اند و خداوند آنها را به خوف و وجل به هنگام یاد او متّصف نموده است. ابوهلال عسکری آن را به معنای افتادگی در برابر خدا معنا کرده است.

اخبات در آیات و روایات

«اخبات»، حقیقت و باطن ایمان است و کسی که به این مقام دست یابد، به حقیقت ایمان دست یافته و انسانی مطمئن و دارای ثبات عقیده و آرامش می‌باشد که هیچگونه خوف و حزن ندارد و تسلیم محض خداست.

در قرآن کریم در آیه «اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ اَخْبَتُوا اِلی‌ رَبِّهِمْ اُولائِکَ اَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُون» (سوره‌ هود، ۲۳) و جمله «وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ» (سوره حج، ۳۴) و جمله «فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ» (سوره حج، ۵۴)، به مقام مُخبتین اشاره شده و صفات آنان تبیین گردیده است. برخی مفسران با توجه به این آیات، اخبات را اطمینان به خدا دانسته‌اند که به واسطه آن ایمان شخص هرگز متزلزل و سست نمی‌شود و همانند زمینی سخت و محکم در آنجا استقرار یافته است.[۳] چنین شخصی دارای نوعی خشوع و خضوع و حالتی استمراری از انابه و تضرع است؛ به گونه‌ای که هرگز از خدا منقطع نمی‌شود و دمی از او غافل نمی گردد. کسی است که تنها در اندیشه پروردگار و عمل برای رضای اوست و برای عبادت او از همگان بریده و به وی پیوسته است.[۴]

بعضی از مفسران با توجه به آیه ۲۳ سوره هود که می فرماید: «وَأَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ»، بر این باورند که مخبتان به حالتی قلبی و معنوی دست می‌یابند که قبول ایمان و عمل را می‌بایست در این حالت دانست و بی وجود این حالت روحی در انسان نمی‌توان از درستی ایمان و قبولی عمل سخن گفت. از این رو این دسته از مفسران معتقدند که بدون اخبات نمی‌توان ایمان و عمل را کامل دانست و شرط کارساز بودن ایمان و عمل را می‌بایست در اخبات جست که به خاطر آن شخص وارد بهشت برین می‌شود.[۵]

از آنجا که حقیقت اسلام جز تسلیم در برابر خدا نیست و این تسیلم برخاسته از بینش و نگرش خاصی در انسان می‌باشد که در حوزه عمل به شکل عمل به آموزه های وحیانی ظهور می‌کند، حقیقت تسلیم را اخبات دانسته‌اند و گفته‌اند که تسلیم و اخبات یکی هستند و برای تایید نظر خویش به این روایت امام صادق علیه السلام استناد می‌کنند که می‌فرماید: «أتَدرُونَ مَا التَّسلیمُ... هُوَ وَاللَّهِ الإخبات»؛[۶] آیا می دانید که تسلیم چیست؟... به خدا سوگند تسلیم همان اخبات است.

اِخبات در ادعیه و زیارات نیز به‌ صورت یکى‌ از درخواست‌هاى بنده از درگاه خداوند آمده است; از امام علی علیه السلام در دعای ختم قرآن روایت شده که آن حضرت چنین درخواستی از خداوند می‌کند: «اللهم انی اسألک اخبات المُخبتین»،[۷] خداوندا از تو خشوع خاشعان را مسألت می نمایم.

ویژگی‌های مخبتین

چنانکه گفته شد، اخبات ارتباط تنگاتنگی با ایمان و عمل صالح دارد و از این رو مُخبِت، همان کسی است که تقید کامل به ایمان و عمل صالح داشته و در مقام تسلیم قرار دارد. خداوند در آیه ۲۳ سوره هود می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ» آنان در برابر خدا متواضع و فروتن و مطمئن به پروردگار هستند. و در برابر عزّت پروردگار، احساس ذلّت می‌کنند.

از این رو آنان را کسانی شمرده است که دارای نشانه و بیّنه‌ای از سوی پروردگارشان هستند که آنان را می‌پروراند. مُخبتین انسانهایی با دلی سالم و قلبی نرم در برابر حق و حقیقت هستند: «تُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ».(سوره حج، ۵۴)

آنان کسانی هستند که هرگز ستم نمی‌ورزند و از آنجا که به طور کامل به روز جزا ایمان و اطمینان دارند از حقوق شخصی خویش گذشته و در صدد انتقام برنمی‌آیند و همه اعمال و رفتارشان بر پایه تسلیم محض به خداوند انجام می‌شود.

پانویس

  1. راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ قرآن، دمشق سوریه، دارلقلم، ۱۴۱۲ه، چاپ اول، ص۲۷۲.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‌۱۴، ص‌۱۰۳.
  3. طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان، بیروت، الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۱، ج۱۰، ص۱۹۳.
  4. طبرسی؛ مجمع البیان، رسولی محلاتی و یزدی طباطبایی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۸، ج۵، ص۲۳۰.
  5. هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، ج۸، ص۶۱.
  6. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، ج۱، ص۳۹۱.
  7. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، وفا، ۱۴۰۳ق، نوبت دوم، ج۸۹، ص۲۰۶.

منابع