ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تقویم هجری قمری

روز واقعه:12 محرم
سال 61 هجری قمری


چون به ابن زیاد خبر رسید که اسرای اهل بیت علیهم‌السلام به کوفه نزدیک شده‌اند، امر کرد سرهاى شهدا را که عمر بن سعد از پیش فرستاده بود خارج کرده و نزد اهل بیت علیهم‌السلام برند و در کوچه و بازار بگردانند تا سلطنت یزید بر مردم معلوم شود. مردم کوفه چون از ورود ایشان خبردار شدند از کوفه بیرون آمدند و اهل بیت علیهم‌السلام را سوار بر شتران وارد کوفه نمودند.

در حالى که زنان کوفه براى تماشا بالاى بام‌ها رفته بودند، زنى از روی بام صدا زد: «مَن أىّ الأسارى أنتنّ؟» شما اسیران کدام مملکت و قبیله هستید؟ گفتند: «نحن أسارى آل محمد (صلى الله علیه و آله)». چون آن زن این را شنید هر چه چادر و مقنعه داشت درآورد و برایشان پخش نمود. مخدرات گرفتند و خود را با آن‌ها پوشانیدند.

به روایت مسلم گچ‌کار، قریب به چهل محمل روى چهل شتر قرار داشت که زنان و اطفال بر آن سوار بودند و امام سجاد علیه‌السلام در حالى که مریض بودند و خون از رگ‌هاى گردنشان جارى بود، بر شترى برهنه سوار بودند.

سهل گوید: چون وارد کوفه شدم، دیدم بوق مى‌زدند و پرچم‌ها را افراشته بودند که ناگاه لشکر وارد شد و سرهاى شهدا را که بر فراز نیزه نصب کرده بودند، آوردند. رأس شریف امام حسین در نوک نیزه این آیه مبارکه را تلاوت مى نمود: «اَمْ حَسِبْتَ أَنّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَالْرَقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً» (کهف، ۹).

سهل گوید: گریه کنان گفتم: یا ابن رسول اللّه رأسک أعجب! یعنى تکلم سر مبارک تو از قصه اصحاب کهف و رقیم عجیب‌تر است.

سپس حضرت زینب علیهاالسلام مردم را امر به سکوت نمود و شروع به خواندن خطبه‌اى کوبنده و رسواکننده نمود.

منابع

  • سید مهدى مرعشى نجفى، حوادث الایام، صفحه ۴۲.
11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها