محمد بن مسلم ثقفی کوفی
«محمد بن مسلم ثقفی کوفی» (متوفی ۱۵۰ ق)، از فقها و محدثان موثق شیعه در قرن دوم قمری، و از اصحاب و راویان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام است. او یکی از اصحاب اجماع بوده و روایات بسیاری از این دو امام بزرگوار نقل کرده است. امام صادق علیهالسلام وی را از احیاگران مکتب امام باقر علیهالسلام به شمار آورده است. کتاب «الأربعمائة مسألة فی أبواب الحلال والحرام» از آثار روایی اوست.
نام کامل | محمد بن مسلم ثقفی کوفی |
زادگاه | کوفه |
وفات | ۱۵۰ قمری |
اساتید |
ابوحمزه ثمالی، حمران بن اعین شیبانی، زرارة بن اعین، محمد بن مسعود طائی،... |
شاگردان |
هشام بن سالم، ابان بن عثمان، جمیل بن دراج، حریز بن عبدالله، حماد بن عثمان، علاء بن رزین قلاء،... |
آثار |
الأربعمائة مسألة فی أبواب الحلال والحرام، مسند محمد بن مسلم،... |
زندگینامه
محمد بن مسلم بن رباح (ریاح) در شهر کوفه متولد شد. کنیهاش ابوجعفر، و ملقّب به القاب متعددی است که هر یک، به سبب وجود ویژگیهای جسمی، اقتصادی و قبیلهای او می باشد. چون گردن او از اندازه معمول، کوتاهتر بود به «اوقص»، و چون بینایی یک چشم او مشکل داشت به «اَعور»، و به جهت این که پلک چشمش بیش از معمول حرکت میکرد به «حدّاج»، و به دلیل این که قدش کوتاه بود به «قصیر»، و چون به انگیزه صیانت از باورهای شیعی خود تقیه کرد و برههای از عمر خود را به آسیابانی گذراند به «طحّان» (آسیابان) و گاهی که به تجارت و داد و ستد روغن میپرداخت به «سمّان» (روغنفروش)، و چون اصالتاً تبار و نیاکان او از شهر طائف در سرزمین حجاز بودند به «طائفی» و به مناسبت این که از قبیله ثقیف بود ـ که این تیره بیشتر ساکن قلمرو طائف بودند ـ به «ثقفی» معروف و شهره بوده است.[۱]
محمد بن مسلم کوفی از اصحاب و راویان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده و دو سال از عصر امامت امام کاظم علیهالسلام را نیز درک کرده است؛ چنانکه شیخ طوسی از او در شمار اصحاب امام کاظم نیز ذکر می کند. گفته اند: محمد بن مسلم ثقفی به مدت چهار سال متوالی در مدینه اقامت کرد و در این مدت به طور مستمر به محضر امام باقر علیه السلام بار مییافت و کسب دانش و حدیث میکرد.
محمد بن خالد طیالسی میگوید: محمد بن مسلم، در فاصلههای زمانی از کوفه به مدینه میرفت و به حضور مولای خویش امام باقر شرفیاب میشد. در یکی از این ملاقاتها، امام رو کرد به محمد بن مسلم و فرمود: «بَشّر المُخبِتین»[۲]، بشارت باد به انسانهای متواضع و فروتن! (اشاره به این که محمد بن مسلم از گروه فروتنان و انسانهای بیآلایش است). طیالسی آنگاه این داستان جالب را نقل میکند که روزی از روزها، امام باقر علیه السلام به محمد بن مسلم فرمود: «محمد! هنگامی که به کوفه برگشتی، تواضع و فروتنی پیشه کن. کاری کن که مأموران دستگاه ستمپیشه بنیامیه تو را مورد آزار و اذیت و شکنجه و زندان قرار ندهند». این یک دستورالعمل سیاسی و منطبق با شرایط زمان بود تا یاران حضرت، همانند محمد بن مسلم از شرّ و ستم دشمنان اهل بیت علیهمالسلام محفوظ بمانند. محمد بن مسلم نیز به کوفه که برگشت، به دستور امام عمل کرد و یک زنبیل پر از خرما برگرفت و کنار در مسجد رفت و شروع به خرمافروشی کرد. این عمل محمد بن مسلم که از بزرگان و شخصیت های معروف کوفه بود، تعجب همگان را برانگیخت. خویشاوندانش که متوجه این کار شدند، به او گفتند: آبروی ما را بردی، این کار در شأن تو نیست. محمد بن مسلم به آنان پاسخ داد: من خرمافروشی را رها نمیکنم؛ چرا که سرورم امام باقر علیه السلام چنین دستوری داده است. آنان گفتند: پس در خانه خود آسیابانی کن. او این پیشنهاد را پذیرفت و اسباب آسیاب کردن گندم را برایش فراهم کردند و او در درب مینشست و گندم یا جو آرد میکرد.[۳]
ابوعمرو کشی در رجال خود باواسطه از این فقیه و محدث وارسته نقل میکند که گفت: در یکی از مسافرتهایم از کوفه به مدینه، در مدینه دچار بیماری بسیار سختی شدم؛ به گونهای که در بستر بیماری افتادم و توان حرکت از من سلب شد؛ تا این که خبر بیماری من به مولایم امام باقر علیه السلام رسید. همان گونه که در بستر آه و ناله میکردم، دیدم خادم حضرت شربتی را که داخل ظرفی قرار داشت و روی آن را با پارچه پوشانده بود، نزد من آورد. سپس به من رو کرد و گفت: این شربت را بنوش! امام علیه السلام به من امر کرده که تا تو این را ننوشی، از نزد تو مرخص نشوم و به محضر امام بازنگردم. من هم به فرمان امام عمل کردم و آن را نوشیدم. آن شربت همانند مُشک خوشبو و بسیار خوشطعم و خنک بود. سپس خادم گفت: امام فرموده پس از این که شربت را نوشیدی، نزد من بیا. به هر حال چون آن را خوردم و در بدنم استقرار یافت، احساس کردم که سبک شدهام و دردم کاهش یافت. از جای خود حرکت کردم، چنان که گویی از قید و بند رها شدهام. در این جا بود که از سخن حضرت که فرموده بود نزد من بیا، دچار شگفتی شدم؛ چون من به هیچ روی توان حرکت کردن از بستر بیماری را نداشتم. بنابراین برخاستم و نزد آن امام مهربان روانه شدم. نزدیک خانه امام که رسیدم، اجازه ورود خواستم. امام علیه السلام از داخل خانه ندا کرد: بدنت خوب شد، داخل شو، داخل شو. بر حضرت وارد شدم؛ در حالی که گریه امانم را بریده و اشک بر گونهام جاری بود. بر حجت خدا سلام کردم و دست و پای آن حضرت را بوسیدم. امام فرمود: ای محمد! چرا گریه میکنی؟ عرض کردم: جانم به فدایت! گریه میکنم بر دوری راه کوفه تا مدینه و فراهم نبودن زمینه در محضر شما و محروم بودن از نگریستن به سیمای ملکوتی شما و بهرهمندی از دانش بیکران شما. امام باقر علیه السلام در پاسخ فرمود: این که گفتی تمکن مالی ماندن در این جا را نداری، ناراحت و نگران مباش. خداوند متعال، شیعیان و پیروان آل البیت را بدین امور امتحان و آزمایش میکند و بلا و سختیها را متوجه آنان میسازد. اما این که گفتی غریبی و راهت دور است، پس تو به امام حسین علیه السلام اقتدا کن که از ما اهل بیت دور است و قبر او در کنار فرات قرار دارد. این که میگویی راه دور است، بدان که مؤمن حقیقی، در این جهان، غریب و تنهاست تا این که از این دنیای فریبنده و آکنده از همّ و غمّ به جوار رحمت حق تعالی رحلت کند. نیز این که گفتی اهل بیت را دوست داری، خداوند تبارک و تعالی نیت و اراده تو را میداند و به همین نیت تو پاداش نیکو خواهد داد.[۴]
امام صادق علیه السلام نیز درباره او می فرماید: «کسی جز زراره، ابو بصیر، محمد بن مسلم و بُرَید بن معاویه عجلی یاد و نام ما و سخنان پدرم را زنده نگه نداشته است. اگر اینها نبودند کسی احکام دین را استنباط نمیکرد. اینان پاسداران (حریم احکام) دین الهی و امینان پدرم بر حلال و حرام خداوند هستند. اینان در دنیا و در آخرت به ما از همه سبقت گرفتهاند». [۵] همچنین آن حضرت فرمود: «زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و بُرَید از کسانی هستند که خداوند در مورد آنان فرموده است: «والسّابقون السّابقون اولئک المقرّبون»؛[۶] پیشیگرفتگان (در ایمان)، آنان به حقیقت مقربان درگاه (الهی) هستند.[۷]
محمد بن مسلم ثقفی کوفی در سال ۱۵۰ قمری به سن هفتاد سالگی درگذشته است.
جایگاه علمی
محمد بن مسلم، فقیه عصر خویش شمرده شده است؛ عصری که از نظر رونق فقه و کثرت فقها بهترین اعصار بشمار میرود. حتی عبدالرحمان بن حجاج و حماد بن عثمان که خود دارای منزلت والایی در فقاهت بودهاند، گفتهاند: «ما کان أحَدٌ مِنَ الشیعَةِ اَفْقهُ مِنْ محمد بن مسلم؛ هیچ یک از محدثان شیعه، فقیهتر از محمد بن مسلم نیست».[۸] او از اصحاب ششگانه امام باقر (علیهالسّلام) بوده که به اصحاب اجماع معروفند. شیخ مفید وی را از سرسلسله فقهایی میداند که شیعه، حلال و حرام و دیگر احکام را از آنان گرفته است.
کثرت حدیث:
از برجستهترین ویژگیهای این محدث بزرگ شیعی، تعداد شگفتانگیز روایات اوست؛ یک نظر گذرا بر کتب حدیث، فراوانی احادیث او را اثبات میکند. محمد بن مسلم خود این مطلب را در گزارشی چنین بیان کرده است: «هر زمان که در مسئلهای شرعی، دچار مشکل میشدم که دانستن حکم آن ضروری بود، به حضرت امام باقر علیه السلام و حضرت امام صادق علیه السلام مراجعه میکردم و طی سالیان متمادی که در مدینه اقامت داشتم و یا گاهی که از کوفه به مدینه میرفتم، حدود سی هزار حدیث از امام باقر علیه السلام شنیدم و شانزده هزار حدیث نیز از امام صادق علیه السلام فراگرفتم».[۹]
مرجعیت در فتوا:
عبدالله بن ابی یعفور ـ که خود یکی از برگزیدهترین فقیهان و محدثان و از یاران امام صادق علیه السلام است ـ میگوید: به امام صادق عرض کردم: من قدرت و توان این را ندارم که در هر زمانی به محضر شما شرفیاب شوم و از کوفه به حجاز مسافرت کنم. گاهی اتفاق میافتد که برخی شیعیان شما در آن جا، به من مراجعه میکنند و از مسائل شرعی و وظایف خود از من میپرسند. بارها شده که من حکم آن را نمیدانم. شما چه دستوری میدهید؟ امام علیه السلام در پاسخ او فرمود: تو را چه شده که از محمد بن مسلم ثقفی غافلی؟ به او مراجعه و از او پرسش کن؛ چون او از دانش آموختگان مکتب پدرم امام باقر علیه السلام است و از آن بزرگوار اخبار فراوانی را فراگرفته و یکی از چهره های مورد اعتماد و آبرومند نزد پدرم بوده است.[۱۰]
محمد بن مسلم نه تنها در این زمینه نزد پیروان اهل بیت علیهمالسلام، بلکه نزد مخالفان مکتب شیعه نیز معروف و مقبول بود. بر اساس گزارشها، برخی از بزرگان اهل سنت برای حل مسائل علمی به او رجوع میکردند. خود این فقیه گرانقدر بازگو میکند که: شبی پشت بام خانهام خوابیده بودم که ناگهان با صدای در از خواب بیدار شدم... من از بالا به پایین نگریستم، مشاهده کردم که پشت در، خانمی است. گفت: من عروسی دارم که دچار درد زایمان بود. این درد آن چنان شدید بود که از دنیا رفت، ولی بچهاش در رحم او زنده است و نشانه حیات بچه کاملاً مشهود است. وظیفه ما چیست؟ به زن گفتم: روزی در محضر فرزند پیامبر امام باقر علیه السلام بودم که همانند این سؤال از آن حضرت پرسیده شد. امام در پاسخ فرمود: اگر چنین رخدادی پیش آید، لازم است شکم زن را شکافته، بچه را از رحم او خارج کنند. ای خانم، بروید این کار را انجام دهید! سپس خطاب به او گفتم... چه کسی مرا به تو معرفی کرد؟ او در پاسخ گفت: خدا تو ر رحمت کند، نزد ابوحنیفه رفتم و حکم این مسئله را از او پرسیدم. او در پاسخ گفت: «من نمیدانم، بر تو باد که به محمد بن مسلم ثقفی مراجعه کنی؛ او میداند. وقتی نزد او رفتی، هر چه به تو فتوا داد، آن را برای من نیز بازگو کن...».[۱۱]
فعالیتهای علمی
محمد بن مسلم کوفی علاوه بر امامان علیهم اسلام، از برخی راویان مانند ابوحمزه ثمالی، حمران بن اعین شیبانی، زرارة بن اعین و محمد بن مسعود طائی روایت نقل کرده است.
برخی راویان بزرگ شیعه نیز از وی روایت نقل کرده اند، از جمله: هشام بن سالم، ابان بن عثمان، جمیل بن دراج، حریز بن عبدالله، حماد بن عثمان، علی بن رئاب، عمر بن اذینه و علاء بن رزین قلاء -که بیشترین نقل را از محمد بن مسلم دارد.[۱۲]
همچنین محمد بن مسلم کتابی با عنوان «الأربعمائة مسألة فی أبواب الحلال و الحرام» تألیف کرده است که در آن به بررسی ۴۰۰ مسأله در باب احکام شرعی پرداخته است.[۱۳]
پانویس
- ↑ رجال الکشی، ج 2، ص 386؛ تنقیح المقال، ج 3، ص 184.
- ↑ سوره حج، 34.
- ↑ رجال الکشی، ج 2، ص 395.
- ↑ رجال الکشی، ج 2، ص 396.
- ↑ کشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفه الرجال، ص ۱۳۶-۱۳۷.
- ↑ سوره واقعه، 10-11.
- ↑ همان، ص ۱۳۶.
- ↑ رجال الکشی، ج 2، ص 390-391.
- ↑ رجال الکشی، ج 2، ص 387.
- ↑ همان، ص 388.
- ↑ همان، ص 389.
- ↑ سبحانی، موسوعه طبقات فقها، ج۲، ص۵۲۲.
- ↑ نجاشی، رجال، ۱۴۲۴ق، ص۳۲۴.
منابع
- منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، قسمت دوم، باب نهم: در تاريخ حضرت صادق عليهالسلام.
- "برگی زرین از زندگی محمد بن مسلم ثقفی کوفی"، ابوالحسن ربانی صالحآبادی، فرهنگ کوثر، پاییز 1387، شماره 75.
- ستارگان درخشان (سرگذشت حضرت امام محمد باقر)، محمدجواد نجفی، جلد 7، کتابفروشی اسلامیه، 1376.
- "راویان امام صادق(علیهالسلام)"، سایت مجمع جهانی شیعهشناسی، بازیابی 30 بهمن 1397.