ذکر (اصطلاح اخلاق و عرفان)
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
به گفته راغب در مفردات، «ذکر» دو معنی دارد؛ گاه به معنی حضور چیزی در ذهن (یادآوری) و گاه به معنی حفظ و نگاهداری معارف و اعتقاداتِ حق در درون جان است.[۱] منظور از ذکر خدا تنها یادآوری به زبان نیست، بلکه هدف این است که انسان با تمام قلب و جان به ذات خدا توجه داشته باشد، همان توجهی که انسان را از گناه بازمیدارد و به اطاعت فرمان او دعوت میکند، به همین دلیل از پیشوایان اسلام نقل شده است که منظور از ذکر، یادآوری عملی است.
مراتب ذکر خدا
۱. ذکر لفظی:
- «وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا»[۲]؛ و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند!
۲. ذکر قلبی:
- «وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ»[۳]؛ پروردگارت را در دل خود از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن و از غافلان مباش!
۳. ذکر معنوی و باطنی:
- «فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا ...»[۴]؛ ...خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان بلکه از آن هم بیشتر!...
در این آیه "ذکر" را به وصف "شدّت" توصیف کرده و معلوم است که مقصود از آن ذکر باطنی و معنوی است، چون ذکر لفظی شدت و ضعف ندارد.[۵][۶]
آثار ذکر خدا
۱. آرامش:
ذکر خدا، تنها آرام بخش دلهای مؤمنان: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللَّـهِ أَلَا بِذِکرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(سوره رعد/۲۸)؛ آنها (توبه کنندگان) کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است. آگاه باشید! تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
۲. منع از فحشاء و منکر:
نماز به عنوان مصداقی از ذکر، برترین مانع فحشاء:
- «... وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي»[۷]؛ و نماز را برای یاد من بپادار.
- «... إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ...»[۸]؛ (نماز را بپادار) که نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز میدارد.
۳. بصیرت:
ذکر خدا به هنگام وسوسه انگیزی های شیطان موجب بصیرت تقواپیشگان: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ»[۹]؛ پرهیزکاران هنگامی که گرفتار وسوسههایی شیطان شوند به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و ناگهان بینا میگردند.
۴. ترس از خدا:
ذکر و یاد خدا تأثیر عمیق و ژگرفی در دلهای مؤمنان میگذارد: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»[۱۰]؛ مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میگردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.
۵. آمرزش الهی:
- «... وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا»[۱۱]؛ ... زنان و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند، خداوند برای همه آنها مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.
۶. بهشت:
پاداش ذاکر خداوند، در پی ارتکاب گناه و ظلم به نفس: «وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ 💠[۱۲] أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ[۱۳]»؛ و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند به یاد خدا میافتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ و بر گناه اصرار نمیورزند با این که میدانند آنها پاداششان آموزش پروردگار و بهشت هایی است که از زیر درختانش، نهرها جاری است جاودانه در آن میمانند چه نیکو است پاداش اهل عمل![۱۴]
آثار اعراض از ذکر خدا
۱. زندگی سخت:
«وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا ...»[۱۵]؛ و هر که از یاد من روی گرداند، حتماً برای او زندگی (سخت و) تنگ خواهد بود...
مقصود از "ذکر خدای تعالی" یا معنای مصدری (یادآوری) است و یا به معنای قرآن و یا به معنای مطلق کتاب های آسمانی و یا به معنای دعوت حقّه است و اگر دعوت حقّه را "ذکر" نامیده از این باب است که لازمه پیروی دعوت حقه و اعتقاد به آن، یاد خدای متعال است و اگر فرمود: «کسی که از ذکر من اعراض کند معیشتی (تنگ) دارد». برای این است که اگر کسی خدا را فراموش کند و با او قطع ارتباط نماید دیگر چیزی جز دنیا باقی نمیماند که به آن دل ببندد و آن را مطلوب یگانه خود قرار دهد و در نتیجه همه تلاش های خود را منحصر در آن میکند و فقط به اصلاح زندگی دنیایش میپردازد و روز به روز آن را توسعه بیشتری میدهد و این معیشت، وی را آرام نمیکند، برای این که هر چه بدست میآورد به آن قانع و راضی نمیشود و دائماً چشم به اضافهتر از آن میدوزد بدون این که حرص و تشنگیش به جایی منتهی شود، پس چنین کسی در حالت فقر و تنگی بسر میبرد و همیشه دلش علاقمند به چیزی است که ندارد.[۱۶]
۲. تسلّط شیطان:
- «وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»[۱۷]؛ و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست.
۳. گمراهی:
- «... فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ»[۱۸]؛ وای بر آنان که قلب های سخت در برابر ذکر خدا دارند، آنها در گمراهی آشکاری هستند».[۱۹]
۴. نابینایی در قیامت:
- «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ 💠[۱۵] قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنْتُ بَصِيرًا 💠[۲۰] قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَىٰ[۲۱]»؛ و هر که از یاد من روی گرداند حتما برای او زندگی تنگی خواهد بود و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم. میگوید: پروردگارا چرا مرا نابینا محشور کردی در حالی که من (در دنیا) بینا بودم؟! میفرماید: آن گونه که آیات من برای تو آمد، تو آنها را فراموش کردی امروز نیز تو فراموش خواهی شد.
۵. جهنّم:
- «وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكَافِرِينَ عَرْضًا 💠[۲۲] الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا[۲۳]»؛ در آن روز جهنم را بر کافران عرضه میداریم! همانا که پردهای چشمانشان را از یاد من پوشانده بود و قدرت شنوایی نداشتند.
پانویس
- پرش به بالا ↑ راغب اصفهانی، مفردات، مادّه «ذکر».
- پرش به بالا ↑ سوره مزمل، آیه ۸.
- پرش به بالا ↑ سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- پرش به بالا ↑ سوره بقره، آیه ۲۰۰.
- پرش به بالا ↑ طباطبائی، محمدحسین؛ المیزان فی تفسیرالقرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۵۱۱.
- پرش به بالا ↑ جهت مطالعه رجوع شود به اخلاق در قرآن، مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء، ناشر: مدرسه امام علی بن ابیطالب علیه السلام، چاپ اول، قم، ۱۳۷۷ ش، ج۱، ص۳۶۲.
- پرش به بالا ↑ سوره طاها، آیه ۱۴.
- پرش به بالا ↑ سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
- پرش به بالا ↑ سوره اعراف، آیه ۲۰۱.
- پرش به بالا ↑ سوره انفال، آیه ۲.
- پرش به بالا ↑ سوره احزاب، آیه ۳۵.
- پرش به بالا ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.
- پرش به بالا ↑ همان، آیه ۱۳۶.
- پرش به بالا ↑ جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به فرهنگ قرآن (کلید راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم) اکبر هاشمی رفسنجانی و محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ج۱۴، ص۲۴۹.
- ↑ پرش به بالا به: ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ سوره طاها، آیه ۱۲۴.
- پرش به بالا ↑ ترجمه المیزان، همان، ج ۱۴-۱۵، ص ۳۱۴.
- پرش به بالا ↑ سوره زخرف، آیه ۳۶.
- پرش به بالا ↑ سوره زمر، آیه ۲۲.
- پرش به بالا ↑ جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به فرهنگ قرآن، ج۱۴، مادّه «ذکر».
- پرش به بالا ↑ همان، آیه ۱۲۵.
- پرش به بالا ↑ همان، آیه ۱۲۶.
- پرش به بالا ↑ سوره کهف، آیه ۱۰۰.
- پرش به بالا ↑ همان، آیه ۱۰۱.
منابع
- کاظم احمدزاده، "ذکر"، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: ۱۸ فروردین ۱۳۹۲.