آیه 101 سوره کهف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا

مشاهده آیه در سوره


<<100 آیه 101 سوره کهف 102>>
سوره : سوره کهف (18)
جزء : 16
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آن کافرانی که بر چشم (قلب) شان پرده (غفلت) بود و از یاد من غافل بودند و (از فرط هوای نفس) هیچ توانایی بر شنیدن (آیات و کلمه الهی) نداشتند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

—Those whose eyes were blind to My remembrance and who could not hear.

معانی کلمات آیه

غطاء: پرده. راغب گويد: غطاء مثل طبق و نحو آنست كه روى چيزى گذاشته شود، چنان كه غشاء مثل لباس و نحو آنست كه روى‏ چيزى بگذارند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ تَرَكْنا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً «99»

و در آن روز (پايان جهان)، مردم را رها مى‌كنيم تا بعضى در بعضى همچون موج درآميزند و (چون) در صور دميده شود، همه را يكجا گرد خواهيم آورد.

وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكافِرِينَ عَرْضاً «100»

و آن روز، دوزخ را چنان كه بايد، بر كافران عرضه خواهيم كرد.

الَّذِينَ كانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَ كانُوا لا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعاً «101»

آنان كه چشمانشان از ياد من در پرده‌ى غفلت بود و (از شدّت تعصّب و لجاجت) توان شنيدن (سخن حقّ) را نداشتند.

جلد 5 - صفحه 229

نکته ها

اگر آيه‌ وَ تَرَكْنا ... را در كنار آيه‌ى‌ حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ ... «1» قرار دهيم، به نظر مى‌رسد كه مسأله‌ى قوم يأجوج و مأجوج، مربوط به قيامت و گويا مقدّمه‌ى آن است. يعنى پيش از قيامت، قوم يأجوج و مأجوج، آزاد و رها و مثل موج گسترده مى‌شوند.

از امام رضا عليه السلام در تفسير آيه‌ى‌ «أَعْيُنُهُمْ فِي غِطاءٍ عَنْ ذِكْرِي» نقل شده كه به مأمون فرمود: مراد از «ذكر» در اين آيه على‌بن ابى‌طالب عليهما السلام است. «2»

مراد از چشم و گوش در آيه‌ى 101، معرفت، بصيرت و شناخت است، يعنى چشم و گوش دل، نه عضو خاصّ در سر. زيرا قرآن گاهى كورى را به دل نسبت مى‌دهد و مى‌فرمايد: «مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‌» «3»

پیام ها

1- هر جا كه امنيّت هست از لطف اوست، اگر لحظه‌اى مردم را رها كند، جهان ناأمن مى‌شود. تَرَكْنا بَعْضَهُمْ‌ ...

2- شكسته شدن سدّ ذوالقرنين از نشانه‌هاى قيامت است. فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي‌ ... نُفِخَ فِي الصُّورِ

3- پيش از قيامت، زمين توسط اقوامى به هرج و مرج كشيده مى‌شود. تَرَكْنا ... يَمُوجُ‌ هر چند با ظهور امام زمان عليه السلام اين هرج و مرج اصلاح مى‌شود.

4- راه شناخت، بيشتر به وسيله‌ى چشم و گوش است. آنان چشمشان در پرده بود و گوششان قدرت شنيدن حقّ را نداشت. و حقّ را نمى‌فهميدند، والّا ذكر كه ديدنى نيست! «أَعْيُنُهُمْ فِي غِطاءٍ عَنْ ذِكْرِي»

5- انسان شنوا به خاطر عناد، به جايى مى‌رسد كه توان شنيدن حقّ را ندارد. «لا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعاً»


«1». انبياء، 96.

«2». تفسير لاهيجى.

«3». اسراء، 72.

جلد 5 - صفحه 230

6- دليل عرضه‌ى جهنّم بر كافران، عملكرد و قساوت خودشان در دنياست. عَرَضْنا جَهَنَّمَ‌ ... الَّذِينَ كانَتْ‌ ...

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع