آیه 70 سوره یونس
<<69 | آیه 70 سوره یونس | 71>> | |||||||||||||
|
ترجمه های فارسی
(این گفتار باطل، همه برای طمع) متاع دنیاست، سپس بازگشتشان به سوی ما خواهد بود و ما آنها را به کیفر کفرشان عذابی سخت بچشانیم.
در دنیا [بهره آنان از دروغ بستن] بهره ای [اندک] است؛ آن گاه بازگشتشان به سوی ماست؛ سپس به آنان به کیفر آنکه کفر می ورزیدند، عذابی سخت می چشانیم.
بهرهاى [اندك] در دنيا [دارند]. سپس بازگشتشان به سوى ماست. آنگاه به [سزاى] آنكه كفر مىورزيدند، عذاب سخت به آنان مىچشانيم.
برخوردارى از دنيا، آنگاه بازگشتشان به سوى ما. سپس به كيفر كفرورزيدنشان عذابى سختشان مىچشانيم.
بهرهای (ناچیز) از دنیا دارند؛ سپس بازگشتشان بسوی ماست؛ و بعد، به آنها مجازات شدید به سزای کفرشان میچشانیم!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ «69»
بگو: همانا كسانى كه بر خداوند دروغ مىبندند، رستگار نمىشوند.
مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ «70»
بهرهاى اندك در دنيا دارند، سپس بازگشت آنان به سوى ماست، آنگاه به سزاى كفرشان، عذاب سخت به آنان مىچشانيم.
نکته ها
«مَتاعٌ» و «متعه»، به بهرهگيرى كوتاه مدّت گفته مىشود. از آنجا كه بهرهورى انسان از دنيا و نعمتهاى آن كوتاه است، لذا قرآن در مورد امور دنيوى تعبير «متاع» را به كار برده است.
سؤال: اگر افترازنندگان رستگار نمىشوند، پس چرا در زندگى مادّى آنان را در رفاه بيشترى مىبينيم؟
پاسخ: اين رفاه و كاميابى موقّت است، «مَتاعٌ فِي الدُّنْيا» ولى كيفر اصلى آنان در آخرت و زمانى است كه به سوى او بازگردند.
پیام ها
1- آنان كه افرادى را به اميد شفاعت، فرزند خدا مىدانند، به هدفشان نمىرسند. قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً ... لا يُفْلِحُونَ
2- كاميابى موقّت اگر عذاب دائمى در پى داشته باشد، بىارزش است. «مَتاعٌ فِي الدُّنْيا، نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ»
3- لذّتهاى دنيا زودگذر است. «مَتاعٌ فِي الدُّنْيا»
4- ياد معاد، از عوامل بازدارنده از انحراف وگناه است. «إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ»
5- دروغ بستن به خداوند با انواع بدعتها، تحريفها، تفسير به رأىها و فرزند قراردادن براى او، كفر است. «بِما كانُوا يَكْفُرُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 600
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ (70)
مَتاعٌ فِي الدُّنْيا: براى ايشان است بهره و حظى در دنيا كه برخوردار شوند ايام كمى و زائل گردد به اندكى. ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ: پس به سوى حكم ما
ج5، ص 362
است بازگشت ايشان. ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ: پس بچشانيم ايشان را عذاب جهنم كه سخت است الم آن. بِما كانُوا يَكْفُرُونَ: به سبب كفرى كه اختيار كرده بودند.
تبصره- آيه شريفه تهديد و وعيد است مكذبين و مفترين را از عذاب الهى، و تحذير از كفر و دروغ و افترا و نسبت ناشايسته به ساحت جلال كبريائى، و تنبيه بر آنكه دروغ و افتراى بر خداى تعالى عاقبتش وخيم و مآلش عذاب اليم خواهد بود.
در كافى «1» شريف به سند صحيح از محمد بن مسلم كه شنيدم حضرت باقر عليه السّلام مىفرمود: كلّ شىء يجرّه الاقرار و التّسليم فهو الايمان و كلّ شىء يجرّه الانكار و الجحود فهو كفر.
يعنى: هر چيزى كه از لوازم و توابع اقرار و تسليم باشد مثل اعمال صالحه و اخلاق فاضله و پرهيز از معاصى، پس آن داخل در ايمان است به اعتبارى، و مكمل ايمان است به اعتبار ديگر. و هر چيزى كه از لوازم و توابع و آثار انكار و جحود باشد مانند افعال قبيحه و ملكات شنيعه، داخل در كفر و از مكملات آن يا از طرق مؤديه به كفر است، زيرا معاصى و محرمات طرقى هستند كه اصرار و دوام بر آنها منجر به كفر خواهد شد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهذا أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (68) قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ (69) مَتاعٌ فِي الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ (70)
ترجمه
گفتند گرفت خدا فرزندى منزّه است او او است بىنياز مر او را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است نيست نزد شما هيچ حجّتى بر اين آيا ميگوئيد نسبت بخدا آنچه را نميدانيد
بگو همانا آنانكه مىبندند بر خدا دروغ را رستگار نميشوند
بهرهاى است در دنيا پس بسوى ما است باز گشت ايشان پس ميچشانيم آنها را عذاب سخت براى آنكه بودند كه كافر ميشدند.
تفسير
جمعى از كفّار قريش ميگفتند ملائكه دختران خدايند و يهود معتقد بودند عزير پسر خدا است و نصارى مسيح را پسر خدا ميدانستند و چون بآنها اعتراض ميشد كه توالد و تناسل ملازم با ازدواج و جسميّت است ميگفتند خدا آنانرا برسم اولادى قبول كرده و ولد گرفته لذا خداوند آنها را اولا به تنزيه ذات احديّت از هر نقص ردّ فرموده كه مفاد كلمه سبحانه است و مفيد تعجّب است از مقاله فاسده آنها و ثانيا بيان فرموده كه اتّخاذ ولد بواسطه ضعف و فقر و احتياج است و خداوند بىنياز از ماسوى است و تمام مخلوق آسمانها و زمين مملوك و مقهور اراده اويند پس چه احتياج به اتّخاذ ولد دارد و ثالثا نفى حجّت از دعاوى آنها فرموده براى اشاره بآنكه ادّعاء بدون دليل پذيرفته نيست و در خاتمه توبيخ و ملامت شدهاند بر جهالت و نادانى و نسبت دادن آنها بخداوند امرى را كه مبرّى از آنست و آنها هم علم بآن ندارند چون از اقامه برهان بر آن عاجز شدند و قول بدون دليل جهل است و در دو آيه اخيره تصريح
جلد 3 صفحه 34
شده است كه اين قبيل افتراء بستن بخدا موجب كفر و خلود در آتش و نديدن روى فلاح و رستگارى است چند روزى در اين دنياى دنى بايد باين موهومات سر گرم باشند تا اجل آنها برسد و در پيشگاه الهى با روى سياه حاضر شوند و بجزاى عقائد باطله و اعمال فاسده خودشان برسند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
89مَتاعٌ فِي الدُّنيا ثُمَّ إِلَينا مَرجِعُهُم ثُمَّ نُذِيقُهُمُ العَذابَ الشَّدِيدَ بِما كانُوا يَكفُرُونَ (70)
كساني که رستگار نيستند يك زندگاني مختصري در دنيا دارند پس از آن بسوي ما مراجعت ميكنند پس از آن ميچشانيم آنها را عذاب سختي بسبب آنچه که بودند كافر ميشدند.
مَتاعٌ فِي الدُّنيا متاع دنيا همين خورد و خوراك و شهوتراني و هواپرستي چيز ديگري نيست و اينکه متاع دنيوي اولا مقرون ببلاهاي زيادي است زيرا احدي نائل بمطلوب خود نميشود و لو هر چه بالا رود (فريدون بملك جهان نيم سير) و دائما در همّ و غم و زد و خورد است بعلاوه بلاهاي گوناگون که بانسان از اطراف متوجه ميشود و نميداند يك ساعت بعد چه پيشامدي ميشود.
و ثانيا با هزار حسرت و زحمت ميگذارد و ميرود و بزرگان براي دنيا مثلهاي زيادي زدهاند مثل اينكه چاهي است که انسان را در وسط آن بطنابي بسته نظر ببالا ميكنند دو موش سياه و سفيد دارند نخ نخ اينکه طناب را پاره ميكنند و در ته چاه افعي دهان باز كرده براي بلعيدن آن و در اطراف چاه عسل مخلوط بگل و زنبورهاي زياد باطراف چاه باين عسلها ريخته اينکه انسان با اينکه زنبورها زد و خورد كند و اينکه عسلهاي مخلوط را جمعآوري كند. چاه بمنزله دنيا، طناب عمر، موش سياه و سفيد شب و روز، افعي قبر، عسل زخارف دنيوي مخلوط ببلاها، زنبورها اهل دنيا و امثله ديگري و در قرآن مجيد ميفرمايد قُل مَتاعُ الدُّنيا قَلِيلٌ ثُمَّ إِلَينا مَرجِعُهُم پس از انقضاء عمر و حلول موت در عالم آخرت زنده ميشوند و در پيشگاه عظمت پروردگار حاضر ميشوند ثُمَّ نُذِيقُهُمُ العَذابَ الشَّدِيدَ بدون حساب و نامه عمل و ميزان و صراط در جهنم مياندازيم آنها را که عذاب شديد دارد ابد الاباد بِما كانُوا يَكفُرُونَ اهل محشر بعضي بدون حساب داخل بهشت
جلد 10 - صفحه 427
ميشوند و آنها مؤمنيني هستند که بدون گناه وارد محشر شوند يا گناه نكردند يا توبه كردند يا بيك وسائلي آمرزيده شدند، و بعضي بدون حساب داخل جهنم ميشوند آنهايي که بدون ايمان از دنيا رفتند زيرا اگر عملي داشته باطل بوده چون ايمان شرط صحت کل اعمال است، و بعضي را رها ميكنند مثل قاصرين از كفار، اطفال، مجانين، سفهاء، دوردستان و امثال اينها و كساني که در معرض حساب و ميزان و نامه عمل و صراط در ميآيند كساني هستند که خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَي اللّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيهِم برائه آيه 103 باختلاف مراتب
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 70)- فرضا که آنها بتوانند با دروغها و افتراهای خود چند صباحی به مال و منال دنیا برسند «این تنها یک متاع زود گذر این جهان است، سپس بازگشتشان به سوی ماست و ما عذاب شدید را در مقابل کفرشان به آنها میچشانیم» (مَتاعٌ فِی الدُّنْیا ثُمَّ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِیدَ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم