آیه 70 سوره صافات

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۷۰ صافات)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَهُمْ عَلَىٰ آثَارِهِمْ يُهْرَعُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<69 آیه 70 سوره صافات 71>>
سوره : سوره صافات (37)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و باز از پی آنها شتابان می‌رفتند.

و [با اینکه می‌دانستند گمراهند بدون اندیشه و تأمل] عجولانه از پی آنان می‌رفتند!

پس ايشان به دنبال آنها مى‌شتابند!

و بر پى ايشان شتابان مى‌روند.

با این حال به سرعت بدنبال آنان کشانده می‌شوند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

yet they press onwards in their footsteps.

So in their footsteps they are being hastened on.

But they make haste (to follow) in their footsteps.

So they (too) were rushed down on their footsteps!

معانی کلمات آیه

  • يهرعون: هرع و اهراع: رفتن به شتاب. «هرع اليه، مشى باضطراب و سرعة» على هذا «يهرعون» يعنى به سرعت كشيده مى‌‏شدند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ «69» فَهُمْ عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ «70»

آنان پدران خويش را گمراه يافتند. امّا با اين حال، در پى آنان شتابان مى‌دوند.

وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ «71» وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ «72»

بى‌گمان قبل از آنان، اكثر پيشينيان (نيز) گمراه شدند. و قطعاً ما در ميانشان بيم‌دهندگانى فرستاديم.

فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ «73» إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ «74»

پس (اينك) بنگر كه سرانجام هشدار داده شدگان چگونه بود. (كه همه آنان هلاك شدند) به استثناى بندگان خالص شده خدا.

نکته ها

«يُهْرَعُونَ» به معناى بردن با شتاب است. در اين آيه خداوند از كسانى كه بى‌تأمّل و با سرعت به سراغ افكار نياكان مى‌روند، انتقاد كرده است.

يكى از ويژگى‌هاى دوزخيان، تقليد كوركورانه از پدران و اجداد است؛ در حالى كه تقليد در اعتقادات جايز نيست و عقائد انسان بايد بر استدلال و عقل پايه‌ريزى شود.

پیام ها

1- تقليد كوركورانه و پيروى از نياكان در افكار و رفتار نادرست، تحت هر عنوان كه باشد، پذيرفتنى نيست. أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ‌ ... عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ‌

2- بدترين نوع تقليد آن است كه با علم و آگاهى از انحراف، از منحرفان تقليد كنيم. «أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ»

3- عقائد باطل نياكان بر نسل آينده اثرگذار است. «آباءَهُمْ ضالِّينَ»

4- خودباختگى در برابر آداب و رسوم باطل نياكان، ممنوع است. ( «يُهْرَعُونَ» به معناى كشانده شدن قهرى و بدون اختيار است.)

5- ميراث فرهنگى نياكان، همه جا و هميشه قابل ستايش نيست. «عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ»

جلد 8 - صفحه 37

6- در فضاى انحراف، مهم‌ترين وظيفه هشدار است. خداوند در ميان امت‌هاى گمراه، هشدار دهندگانى فرستاده است. ضَلَّ قَبْلَهُمْ‌ ... أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ‌

7- خداوند اتمام حجّت مى‌كند. «أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ»

8- اكثريّت فاسد جامعه، دليل بر رها كردن افراد مستعد هدايت نيست. ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ‌ ... أَرْسَلْنا فِيهِمْ‌

9- تاريخى را مطالعه كنيم كه مايه‌ى رشد و عبرت باشد. «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ» ما مأمور به تأمّل و انديشه در سرنوشت كافران لجوج و متعصّب هستيم.

10- با وجود اكثريّت فاسد، مى‌توان بنده خدا بود و در جامعه‌ى فاسد هضم نشد. «إِلَّا عِبادَ اللَّهِ»

11- عبادت خدا سبب دريافت الطاف ويژه است. «عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ»

12- اخلاص در عبادت، مايه‌ى نجات از بدعاقبتى است. «كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ»

13- تنها بندگان خالص الهى هشدارهاى انبيا را جدّى مى‌گيرند. «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَهُمْ عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70)

فَهُمْ عَلى‌ آثارِهِمْ‌: پس ايشان بر اثر پدران خود. يُهْرَعُونَ‌: شتابنده مى‌شوند.

بيان: «يهرعون» صيغه مجهول دلالت مى‌كند بر آنكه پدران ايشان تحريص مى‌كردند آنها را به مسارعت به اتباع خود، و آنها بدون تأمل و تعقل و بحث پيروى مى‌كردند و دلائل حق را متابعت نمى‌كردند، لا جرم گرفتار وبال و نكال آن شدند.

«1» سوره كهف آيه 29.

«2» سوره محمد آيه 15.

جلد 11 - صفحه 127


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ (61) أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (62) إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ (63) إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ (64) طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّياطِينِ (65)

فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (66) ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ (67) ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ (68) إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ (69) فَهُمْ عَلى‌ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ (70)

ترجمه‌

براى مثل اين پس بايد عمل كنند عمل كنندگان‌

آيا اين بهتر است براى تشريفات وارد يا درخت زقّوم‌

همانا ما قرار داديم آنرا امتحانى براى ستمكاران‌

همانا آن درختى است كه بيرون ميآيد در قعر دوزخ‌

بار آن گويا سرهاى شيطانها است‌

پس همانا آنها هر آينه خورندگانند از آن پس پركنندگانند از آن شكمها را

پس همانا براى آنها است بر روى آن هر آينه آميخته‌اى از آب گرم‌

پس همانا بازگشت آنها بسوى دوزخ است‌

همانا آنها يافتند پدرانشان را گمراهان‌

پس آنها در پيروى كارهاى آنان شتابان ميشوند.

تفسير

ظاهرا آيه اوّل نقل كلام اهل بهشت است در ضمن آيات سابقه چنانچه بيان شد و محتمل است كلام الهى باشد از قبل خود يعنى براى مانند اين نعيم كه در آيات اولئك لهم رزق معلوم تا كأنّهنّ بيض مكنون ذكر شد بايد كار كنند كاركنان و در هر حال خداوند ميفرمايد آيا اين نعيم مذكور در آيات سابقه مفصّلا خوب است كه تشريفات ورودى مهمان باشد يا درخت زقّوم كه در مقابل آن تشريفات ورودى كه براى اهل بهشت تهيّه شده بود براى اهل جهنّم تهيّه شده و پذيرائيهاى بعدى هر يك از دو دسته هم بهمين مناسبت خواهد بود و گفته شده زقوم نام درختى است كه در نهامه ميرويد و داراى برگهاى كوچك تلخ بدبو است و در مجمع نقل نموده كه قريش وقتى آيه انّ شجرة الزّقوم طعام الأثيم را شنيدند گفتند ما چنين درختى را نمى‌شناسيم و ابو جهل گفت محمد گمان ميكند آتش درخت ميروياند در صورتى كه درخت را ميسوزاند پس نازل شد انّا جعلناها فتنة

جلد 4 صفحه 434

للظّالمين يعنى ما آن درخت را موجب آزمايش كفّار قرار داديم كه بدون تأمّل در قدرت خدا آنرا منكر شدند و موجب مزيد عذاب آخرت آنها گرديد پس فتنه هم بمعناى امتحان و هم بمعناى عذاب اينجا مناسب است علاوه بر آنكه چنين نزل يعنى تهيّه بدوى براى وارد بخودى خود هم عذاب و بلا است و اگر اين شأن نزول نبود حمل بر عذاب و بلا ميشد و گفته شده چون آنها اظهار عدم اطّلاع از چنين درختى نمودند خدا آنرا معرّفى فرموده كه آن درختى است كه از ته جهنّم بيرون مى‌آيد و شاخه‌هايش بلند ميشود و بتمام طبقات جهنّم ميرسد و چون از آتش ميرويد در آتش نميسوزد و ميوه آن در وقت طلوع از شاخه مانند سرهاى شياطين است و اين يك نوع تشبيه لطيفى از امر حسّى است بامر خيالى مانند تشبيه سر نيزه بدندان غول در شعر امرء القيس يا روى خوب برخسار پرى كه رايج است با آنكه نه غول را كسى ديده نه پرى را شياطين را هم نمى‌بينند ولى در عالم خيال صورت قبيحى براى آنها تصوّر مينمايند كه ترس آور است و كفّار قبل از ورود بجهنّم از شدّت گرسنگى شكم را از آن پر ميكنند و عطش بر آنها غلبه مينمايد پس مدّتى تشنه ميمانند تا مايعى مركّب از چرك و خون بد بوى مشوب و مخلوط بزرداب جوشانى بآنها داده ميشود كه امعائشان متلاشى ميگردد و بعدا بجايگاه خودشان از جهنّم منتقل خواهند شد و گناه آنها آنستكه ديدند پدرانشان در ضلالت و گمراهى كفر و شرك بسر ميبرند و بدون تأمّل و تفكر و تحقيق و تدقيق تقليد از آنها نمودند و در پيروى آنها شتابان شدند مانند آنكه كسى آنها را تعقيب نموده و بسرعت ميراند بسوى آن و گفته شده حميم جاى مخصوصى دارد خارج از جهنّم آنها را مانند شتر ميبرند بر سر آن مايع جوشان و سيراب نموده بجهنّم برميگردانند بدليل قول خداوند هذه جهنّم الّتى يكذّب بها المجرمون يطوفون بينها و بين حميم آن پناه مى‌بريم بخداى مهربان.

جلد 4 صفحه 435

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنَّهُم‌ أَلفَوا آباءَهُم‌ ضالِّين‌َ (69) فَهُم‌ عَلي‌ آثارِهِم‌ يُهرَعُون‌َ (70)

سر كفر ‌آنها‌ اينست‌ ‌که‌ اينها يافتند پدران‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌در‌ ضلالت‌ و گمراهي‌ ‌پس‌ اينها ‌بر‌ آثار ‌آنها‌ بشتاب‌ ميروند.

بزرگترين‌ منشأ كفر و شرك‌ و ضلالت‌ و فسق‌ و فجور تقليد آباء ‌است‌ مشاهده‌ كنيد ذريه يهود يهودي‌ ميشوند ذريه نصاري‌ نصراني‌ ذريه مخالفين‌ مخالف‌

جلد 15 - صفحه 161

ذراري‌ فساق‌ فاسق‌ ميشوند چنانچه‌ ‌در‌ مقابل‌ انبياء همين‌ عذر ‌را‌ مياوردند چنانچه‌ ميفرمايد وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدنا عَلَيها آباءَنا اعراف‌ آيه 27 بَل‌ قالُوا إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي‌ أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي‌ آثارِهِم‌ مُهتَدُون‌َ زخرف‌ آيه 21 إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي‌ أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي‌ آثارِهِم‌ مُقتَدُون‌َ زخرف‌ آيه 23 أَ صَلاتُك‌َ تَأمُرُك‌َ أَن‌ نَترُك‌َ ما يَعبُدُ آباؤُنا‌-‌ الاية هود آيه 89 و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌.

(سؤال‌) چرا ‌اگر‌ تقليد آباء مدركي‌ دارد ‌اينکه‌ ابناء نوع‌ امروزه‌ تقليد آباء نميكنند دخترها مشاهده‌ ميكنند مادرها و بزرگترهاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ زير چادر هستند ولي‌ ‌آنها‌ مكشوفات‌ بيرون‌ ميآيند پسرها ميبينند پدرها و بزرگتران‌ ‌خود‌ ‌را‌ محاسن‌ دارند و وضع‌ لباس‌ ‌آنها‌ مشاهده‌ ميكنند ولي‌ ‌خود‌ ‌به‌ وضع‌ ديگري‌ بيرون‌ ميآيند پدرها و مادرها نماز ميگذارند ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ روزه‌ مي‌‌-‌ گيرند ‌در‌ مساجد حاضر ميشوند پاي‌ مواعظ مينشينند سينما و تئاتر خانه‌ها نميروند و تماشاخانه‌ها حاضر نميشوند و ‌غير‌ اينها ولي‌ اينها نه‌ نماز ميكنند و نه‌ روزه‌ نه‌ مسجد نه‌ موعظه‌ بلكه‌ سينما تماشاخانه‌ و و و (جواب‌) ‌در‌ امر باطل‌ تقليد آباء ميكنند ولي‌ ‌در‌ امر حق‌ مخالفت‌ ميكنند و منشأ ‌آن‌ قساوت‌ قلب‌ هواي‌ نفس‌ حب‌ شهوات‌ ‌است‌ و اينكه‌ ميگويند تقليد آباء ميكنيم‌ بهانه‌ ‌است‌ و الا فساد اخلاق‌ بيحيايي‌ و بيعفتي‌ و مفاسد ديگر منشأ آنست‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 70)- اما «با این حال بسرعت به دنبال آنان کشانده می‌شوند» (فَهُمْ عَلی آثارِهِمْ یُهْرَعُونَ).

اشاره به این که چنان دل و دین بر تقلید نیاکان باخته‌اند که گوئی آنها را بسرعت و بی‌اختیار به دنبالشان می‌دوانند و این اشاره به نهایت تعصب و شیفتگی آنها به خرافات نیاکان است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص143

منابع