آیه 55 سوره نساء
<<54 | آیه 55 سوره نساء | 56>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنگاه برخی بدو گرویدند و برخی مانع ایمان به او شدند؛ پس (آنان را) کیفر آتش افروخته دوزخ بس است.
پس برخی از آنان [که اهل کتاب اند] به او [که پیامبر اسلام و والاترین فرد از خاندان ابراهیم است] ایمان آوردند، و گروهی از او روی گردانیده اند، و دوزخ که آتشی سوزان و برافروخته است، برای آنان کافی است.
پس برخى از آنان به وى ايمان آوردند، و برخى از ايشان از او روى برتافتند، و [براى آنان] دوزخ پرشراره بس است.
بعضى بدان ايمان آوردند و بعضى از آن اعراض كردند. دوزخ، آن آتش افروخته، ايشان را بس.
ولی جمعی از آنها به آن ایمان آوردند؛ و جمعی راه (مردم را) بر آن بستند. و شعله فروزانِ آتش دوزخ، برای آنها کافی است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
صد: صد و صدود گاهى به معنى اعراض و گاهى به معنى منع و برگرداندن آيد (رجوع شود به قاموس قرآن). و در اين آيه به معنى اعراض است.
سعير: آتش افروخته شده. سعر: افروختن و افروخته شدن آتش.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ كَفى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً «55»
پس بعضى از يهوديان به او (پيامبر اسلام) ايمان آوردند و بعضى (نه تنها ايمان نياوردند، بلكه) از ايمان آوردن مردم جلوگيرى كردند، و شعلهى سوزان دوزخ، براى كيفر آنان بس است.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِنا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ ناراً كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَزِيزاً حَكِيماً «56»
همانا به زودى كسانى را كه به آيات ما كافر شدند در آتشى خواهيم افكند. هر چه پوست بدنشان بسوزد، پوست ديگرى به جاى آن قرار مىدهيم تا كيفر را بچشند. همانا خداوند توانا و حكيم است.
نکته ها
چون آنان هر لحظه، لجاجت مىكنند پس بايد هر لحظه با پوست جديد كيفر شوند.
چنانكه در تفسير صافى آمده است: «ابن ابى العوجاء» يكى از مخالفان دين در عصر ائمه، از امام صادق عليه السلام پرسيد: گناه پوست جديد چيست؟ امام فرمود: پوست جديد، از سوختههاى همان پوست اوّل است، مثل خشتى كه شكسته و خورد مىشود و بار ديگر گل و خشت تازهاى ساخته مىشود.
پیام ها
1- كيفر كافران دائمى است. «بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً»
2- پوست جديد، به خاطر چشيدن عذاب شديد است. (چون در سوختن، بيشتر درد و سوزش مربوط به پوست است واگر آتش به استخوان برسد، درد كم مىشود). «بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً»
3- معاد جسمانى است. «بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً»
4- هرگز عذاب، به خاطر استمرار، براى كافران عادّى نمىشود. «لِيَذُوقُوا الْعَذابَ»
جلد 2 - صفحه 87
5- عذاب كردن دائمى كفّار حكيمانه است و هيچ نيروئى قادر بر جلوگيرى از قهر خداوند در دوزخ نيست. «عَزِيزاً حَكِيماً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ كَفى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً (55)
فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ: پس بعضى از يهودان كسى است كه ايمان آورده به حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يا به حديث آل ابراهيم، وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ: و از ايشان كسى است كه اعراض كرده از آن حضرت و تصديق ننموده به نبوت او، يا خبر انبياء سابق در باب نساء، يا ضمير «منهم» راجع به آل ابراهيم است، يعنى امت ابراهيم عليه السّلام، بعضى به او ايمان آوردند و برخى تصديق نكردند، مانند امت تو. پس همچنانكه كفر امت ابراهيم، وهن بر ابراهيم نشد، كفر امت تو موجب وهن تو نمىشود. وَ كَفى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً: و كافى است جهنم در حالتى كه افروخته است براى عذاب كافران، يعنى اگر به طريق عجله اثر عقوبت در دنيا به ايشان نرسد، آتش سوزان جهنم براى آنها كافى است كه مخلد خواهند بود در آن.
تبصره: آيه شريفه عموميت دارد نسبت به تمام مكلفين تا قيامت، و شامل است به هر كه تصديد كند و منع نمايد مردم را از طريق حق يا معرض شود و
«1» مدرك ياد شده، صفحات 46- 47.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 470
اعراض دهد مسلمين را از شريعت غرّاى محمدى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، يا تأسيس مجلس يا امرى كند كه بدان سبب، سدّ اجراء احكام الهى گردد. و براى اين جماعت، مهيا و آماده شده است عذاب آتش كه خلاصى و نجات نيابند از آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ كَفى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً (55)
ترجمه
پس بعضى از آنها كسانى هستند كه ايمان آوردند بآن و بعضى از آنها كسانى هستند كه باز ايستادند از آن و كافى است دوزخ براى آتش افروخته.
تفسير
اگر امرى مورد اتفاق طائفه باشد بعضى از آنها ممكن است مخالفت ننمايند از باب عصبيّت اگر چه خلاف حق باشد ولى بعد از آنكه بعضى از بنى اسرائيل
جلد 2 صفحه 68
قبول اسلام نمودند و دست از دين يهوديت برداشتند باز اگر بعض ديگر باقى باشند با وضوح حق و تقبّل بعضى معلوم ميشود منشأ صرف لجاج و عناد و حسد است خلاصه آنكه بعد از اسلام جمعى از علماء و دانايان يهود امر قبول بر سايرين سهلتر ميشود و ديگر عذر عقلى و عرفى براى كسى باقى نمىماند لذا اگر كسى زير بار نرود و اعراض كند استحقاق عقلى و عرفى براى عقوبت دارين پيدا ميكند و اگر خداوند نخواسته باشد تعجيل در عذاب آنها نمايد جهنم كه آتش افروخته است و جاى عذاب حتمى الهى است كافى است براى آنها.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَمِنهُم مَن آمَنَ بِهِ وَ مِنهُم مَن صَدَّ عَنهُ وَ كَفي بِجَهَنَّمَ سَعِيراً (55)
پس بعضي ايمان آوردند و بعضي امتناع كردند و مانع شدند و براي اينها كفايت ميكند بجهنمي که آتش افروز است.
مراد از فَمِنهُم مَن آمَنَ گروندگان بانبياء و ائمه طاهرين هستند که امروز منحصر بشيعه اثني عشريست بشرطي که اهل ضلالت نباشند که بتمام انبياء و اوصياء آنها ايمان آوردهاند و بصداي رسا ميگويند لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِن رُسُلِهِ شرحش بيايد.
وَ مِنهُم مَن صَدَّ عَنهُ مجرد عدم ايمان نيست بلكه كساني که مانع شدند از ايمان ديگران مثل رؤساء مشركين و يهود و نصاري که مانع شدند که ساير مشركين و يهود ايمان بياورند به پيغمبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و مثل خلفاي جور و بني اميه و بني عباس که مانع شدند از مسلمين که ايمان بائمه طاهرين بياورند و مثل كساني که امروز مانع ميشوند از پيروي فرمايشات علماء و نواب عام ائمه اطهار و مرجع ضمير عنه ايمان است که از (من آمن) استفاده ميشود.
وَ كَفي بِجَهَنَّمَ همين عذاب آنها را كفايت ميكند (سعيرا) افروختگي آتش است وَ إِذَا الجَحِيمُ سُعِّرَت التكوير آيه 12.
107
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 55)
در این آیه میگوید: «جمعی از مردم آن زمان به کتاب آسمانی که بر آل ابراهیم نازل شده بود ایمان آوردند و بعضی دیگر (نه تنها ایمان نیاوردند بلکه) در راه پیشرفت آن ایجاد مانع کردند و شعله فروزان آتش دوزخ برای آنها کافی است» (فَمِنهُم مَن آمَنَ بِهِ وَ مِنهُم مَن صَدَّ عَنهُ وَ کفی بِجَهَنَّمَ سَعِیراً).
همچنین کسانی که به این کتاب آسمانی که بر پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله نازل گردیده کفر میورزند به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم