آیه 48 سوره قمر

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۴۸ قمر)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ

مشاهده آیه در سوره


<<47 آیه 48 سوره قمر 49>>
سوره : سوره قمر (54)
جزء : 27
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

روزی که آنها را به رو در آتش دوزخ کشند (و گویند) اینک الم جهنم را بچشید!

روزی که با صورت در آتش کشیده می شوند [و به آنان می گویند:] سوزندگی و عذاب دردناک دوزخ را بچشید.

روزى كه در آتش به رو كشيده مى‌شوند [و به آنان گفته مى‌شود:] «لهيب آتش را بچشيد [و احساس كنيد].»

روزى كه آنها را، به صورت، در جهنم كشند كه: بچشيد عذاب سَقر را.

در آن روز که در آتش دوزخ به صورتشان کشیده می‌شوند (و به آنها گفته می‌شود:) بچشید آتش دوزخ را!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The day when they are dragged on their faces into the Fire, [it will be said to them,] ‘Taste the touch of hell!’

On the day when they shall be dragged upon their faces into the fire; taste the touch of hell.

On the day when they are dragged into the Fire upon their faces (it is said unto them): Feel the touch of hell.

The Day they will be dragged through the Fire on their faces, (they will hear:) "Taste ye the touch of Hell!"

معانی کلمات آیه

  • سقر: از نامهاى جهنم است. اصل آن به معنى تغيير رنگ مى‏‌باشد.عدم صرف آن به علّت تعريف و تأنيث است (مجمع) راغب گويد «سقرته الشمس» يعنى آفتاب او را ذوب كرد و رنگش را تغيير داد آن چهار بار در قرآن مجيد آمده است.[۱]

نزول

شأن نزول آیات 47 تا 49:

ابوهریرة گوید: مشرکین قریش با رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره خلقت خداوند از روى مصلحت و حکمت به مخاصمت و دشمنى برخاسته و منکر آن شده بودند سپس این آیات نازل گردید.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ «47» يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ «48» إِنَّا كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ «49»

همانا مجرمان در گمراهى و (آتش و) جنونند. روزى كه به رو در آتش كشيده شوند (و به آنان گفته شود:) تماس جهنم (و آتش دوزخ) را بچشيد. همانا ما هر چيز را به اندازه‌ى معيّنى آفريده‌ايم.

وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ «50»

و فرمان ما جز يك فرمان نيست (آن هم بسيار سريع) مانند يك چشم برهم زدن.

نکته ها

«سُعُرٍ» هم مى‌تواند جمع «سعير» (آتش برافروخته) و هم جمع‌ «سُعُرٍ» (جنون) باشد.

«يُسْحَبُونَ» به معناى كشيده شدن و «سحاب» ابرى است كه باد آن را مى‌كشاند. «سَقَرَ» يعنى دوزخ و در اصل سوختن پوست بر اثر حرارت است و «لمح» درخشيدن برق است.

در حديثى ذيل آيه‌ «إِنَّا كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» مى‌خوانيم كه حضرت على عليه السلام فرمود:

خداوند مى‌فرمايد: ما هر چيزى را براى اهل دوزخ به اندازه اعمالشان خلق نموديم. «1»

پیام ها

1- مجرمان در قيامت، سردرگم و متحير و گرفتار آتش هستند. «فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ» (بنابراين كه‌ «سُعُرٍ» معناى آتش برافروخته باشد).

«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 9 - صفحه 367

2- انسانى كه با انتخاب بد، خود را دوزخى مى‌كند، بى عقل است. «فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ» (بنابراين اين‌كه معناى‌ «سُعُرٍ» جنون باشد).

3- انكار و تكذيب دين الهى بارزترين جرم است. إِنَّ الْمُجْرِمِينَ‌ ...

4- مغروران دنيا، خوارشدگان قيامت هستند. نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ ... يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ‌

5- هستى داراى هدف و حساب و كتاب دقيق است. «كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»

6- هر يك از پيدايش اقوام و فرستادن انبيا و كيفر و پاداش انسان‌ها، در چارچوب مقرّرات و نظامى خاص صورت مى‌گيرد. «إِنَّا كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»

7- كارهاى الهى هم حساب شده و حكيمانه است و هم با سرعت انجام مى‌گيرد. بِقَدَرٍ ... كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48)

يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ: روزى كه كشيده شوند در آتش جهنم، عَلى‌ وُجُوهِهِمْ‌: بر رويهاى خود، يعنى ايشان را بروى انداخته بكشند و به جهنم افكنند و نزد اين حال به سرزنش به آنها گويند: ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ: بچشيد حرارت آتش و الم آن را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43) أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى‌ وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47)

يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48) إِنَّا كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (49) وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (51) وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ (52)

وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ (55)

جلد 5 صفحه 107

ترجمه‌

آيا كافران شما بهترند از آن اقوام نامبرده يا براى شما امان نامه‌ايست در كتابها

يا مى‌گويند ما جماعت انتقام كشنده‌ايم‌

زود باشد كه فرارى شوند آن جماعت و برگردانند پشت‌هاى خودشان را

بلكه قيامت وعده‌گاه آنها است و قيامت ابتلائش شديدتر و تلخ‌تر است‌

همانا گناهكاران در گمراهى و زبانه‌هاى آتش سوزانند

روز كه كشيده ميشوند در آتش بر رويهاشان بچشيد برخورد دوزخ را

همانا ما همه چيز را آفريديم باندازه‌

و نيست فرمان ما مگر يكبار مانند يكبار توجّه نمودن بچيزى با شتاب بچشم‌

و بتحقيق هلاك كرديم امثال شما را پس آيا پند گيرنده‌اى هست‌

و هر چه بجا آورده‌اند آنرا در كتابها است‌

و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است‌

همانا پرهيزكاران در بهشتها و كنار نهرهايند

در جايگاه راستى و درستى و صفا نزد پادشاه با اقتدار.

تفسير

خداوند متعال بعد از نقل قضاياى سابقه خطاب باهالى مكّه فرموده ميفرمايد آيا كفّار شما برتر و بالاتر و قوى و نيرومندترند از اقوام سابقه كه احوالشان و نتيجه اعمالشان مكرّر ذكر شد يا شما سند امان خود را از عذاب الهى در كتب سماوى گرفته‌ايد و در آنها خدا يادداشت فرموده كه اهالى مكّه را عذاب نفرمايد يا ميگويند ما جماعتى هستيم كه متّفق و متّحد با يكديگريم و ميتوانيم انتقام خودمان را از دشمنانمان بكشيم و كسى نميتواند بر ما غالب شود و افراد منتصر بملاحظه لفظ جميع است و قمّى ره فرموده قريش گفتند ما اجتماع نموديم كه انتقام خودمان را بقتل تو اى محمّد بكشيم پس اين آيه نازل شد و يكى از اخبار غيبيّه قرآن كه مثبت اعجاز آن و رسول خاتم است اين است كه خداوند خبر داده كه در آتيه نزديكى كه جنگ بدر باشد اجتماع آنها مبدّل بهزيمت و فرار و اقبالشان منجرّ به ادبار خواهد شد و واقع شد و آن اوّلين فتح بزرگ اسلام بود بعد از هجرت ولى خدا ميفرمايد موعد اصلى و عذاب كامل آنها در قيامت است و داهيه آنروز أدهى و أشدّ و طعم عذابش تلخ‌تر و استمرارش بيشتر است و اين هزيمت و فرار و قتل و اسارت و ادبار طليعه‌اى است از آن خفّت و انكسار و مشتى است نمونه از خروار گناهكاران در دنيا بضلالت و در گمراهى از حق و حقيقت بسر ميبرند و در

جلد 5 صفحه 108

آخرت بشعله‌هاى آتش سوزان جهنم معذّبند و قمّى ره فرموده سعير وادى بزرگى است در جهنّم و روز كه بعنف و جبر كشيده ميشوند بسوى آتش و برو در آن افكنده ميشوند بآنها گفته شود بچشيد طعم اصابت و مساس با آتش جهنّم را و سقر نام جهنم است و براى تعريف و تأنيث ممنوع از صرف شده و در بعضى از روايات بوادى مخصوصى در جهنّم براى اهل تكبّر كه آتش آن سوزانتر است معرّفى شده و خداوند هر چه را خلق فرموده بر طبق حكمت و مصلحت و بمقدار موافق با آن دو كه مكتوب در لوح محفوظ است خلق فرموده از جهت ذات و مقدار، عبث و جزاف نيست مقدّرى كه بگل نكهت و بگل جان داد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد عذاب كفّار هم از اين قبيل است كه بمقدار استحقاق آنها خواهد بود و قمى ره نقل فرموده كه از براى آن وقت و اجل و مدّت است و از بعضى از روايات استفاده ميشود كه اين آيات از انّ المجرمين تا اينجا در شأن طايفه قدريّه كه مجوس اين امّتند و خواستند خدا را بعدل توصيف نمايند از سلطنت اخراج نموده‌اند نازل شده و ظاهرا آنها كسانى هستند كه ميگويند امور خلق بتدبير آنها است نه تقدير خدا و نيست فرمان حق مگر يك امر كن يعنى يك اراده وجود كه فورا موجود ميشود و براى تصوير سهولت و فوريّت آن در ذهن فرموده مانند يك نظر افكندن بچيزى با سرعت و الّا امر از آن بالاتر است چون بصرف اراده وجود پيدا ميكند و چيز ديگرى لازم ندارد و لذا در جاى ديگر فرموده و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب يعنى نيست كار قيامت مگر مانند يك چشم بهم زدن بلكه آن كمتر است اگر بخواهد خداوند برپا نمايد آنرا و بعضى از مفسّرين اينجا هم گفته‌اند مراد امر قيامت است و باز خداوند بكفّار مكّه فرموده كه ما بتحقيق هلاك نموديم پيروان و امثال شما را در كفر و شرك پس هنوز شما متذكّر نشديد كه پيرامون اين اعمال نگرديد و بدانيد كه آنچه را سابقين شما بجا آوردند از كفر و شرك و الحاد و لجاج و عناد در نامه‌هاى اعمال آنها مكتوب و محفوظ است و هر كار خوب و بدى كوچك باشد يا بزرگ از هر كس صادر شده باشد از اولين و آخرين مضبوط و محصى و مسطور شده براى مجازات در دار جزا و اهل‌

جلد 5 صفحه 109

تقوى و پرهيزكارى در بهشتها كنار نهرهاى جارى در جايگاهيكه جز راستى و درستى و صدق و صفا در آن نباشد در جوار رحمت پادشاه صاحب اقتدارى كه عقول از معرفت آن عاجزند شادكام و مقضى المرام ميباشند و افراد نهر بملاحظه دلالت آن بر جنس و عدم احتياج آن بجمع و مراعات فواصل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را از قبرش بيرون ميآورد و بر ناقه‌اى از ناقه‌هاى بهشتى سوار ميفرمايد و لابد ببهشت ميرود و الحمد للّه رب العالمين.

جلد 5 صفحه 110

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ المُجرِمِين‌َ فِي‌ ضَلال‌ٍ وَ سُعُرٍ (47) يَوم‌َ يُسحَبُون‌َ فِي‌ النّارِ عَلي‌ وُجُوهِهِم‌ ذُوقُوا مَس‌َّ سَقَرَ (48)

محققا مجرمين‌ ‌در‌ گمراهي‌ و آتش‌ سوزان‌ هستند.

جلد 16 - صفحه 366

روزي‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ برو مياندازند ‌در‌ آتش‌ و بآنها مي‌گويند بچشيد و تماس‌ پيدا كنيد طعم‌ سقر ‌را‌.

يَوم‌َ يُسحَبُون‌َ فِي‌ النّارِ سحاب‌ ابر ‌است‌ ‌که‌ بتوسط باد و ملائكه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌با‌ شدّت‌ ‌هر‌ چه‌ تمام‌تر ميرانند بآن‌ محلي‌ ‌که‌ مأمور هستند ببارند كنايه‌ ‌از‌ اينكه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ملائكه‌ بشدت‌ ‌هر‌ چه‌ تمام‌تر ميرانند ‌با‌ زنجيرها و غلها و تازيانه‌ها بسوي‌ آتش‌.

عَلي‌ وُجُوهِهِم‌ بصورة و ‌از‌ سر ‌آنها‌ ‌را‌ پرتاب‌ مي‌كنند ميانه‌ آتش‌.

ذُوقُوا كلام‌ ملائكه‌ ‌است‌ بچشيد.

مَس‌َّ سَقَرَ تماس‌ بگيريد ‌با‌ آتش‌ اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ آتش‌ ‌از‌ ‌شما‌ جدا نمي‌شود و ‌شما‌ ‌هم‌ ‌از‌ آتش‌ جدا نخواهيد شد.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 48)- «در آن روز که در آتش دوزخ به صورتشان کشیده می‌شود (و به آنها گفته می‌شود:) بچشید آتش دوزخ را» دوزخی که پیوسته آن را انکار می‌کردید و دروغ و افسانه می‌پنداشتید (یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلی وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ).

در روایتی از امام صادق علیه السّلام نقل شده: در جهنّم «درّه‌ای است به نام سقر که جایگاه متکبران است، و هر گاه نفس بکشد دوزخ را می‌سوزاند»!

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص458
  2. صحیح ترمذى و صحیح مسلم و تفسیر کشف الاسرار.

منابع