آیه 9 سوره طلاق

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 9 طلاق)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَذَاقَتْ وَبَالَ أَمْرِهَا وَكَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهَا خُسْرًا

مشاهده آیه در سوره


<<8 آیه 9 سوره طلاق 10>>
سوره : سوره طلاق (65)
جزء : 28
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

تا کیفر کردار خود چشیدند و عاقبت کارشان زیانکاری (و حسرت) گردید.

و آنان کیفر سنگین کفر و کبرشان را چشیدند و سرانجام کارشان خسارت بود.

تا كيفر زشت عمل خود را چشيدند، و پايان كارشان زيان بود.

پس عقوبت عمل خود را چشيدند. عاقبت كارشان زيانكارى بود.

آنها آثار سوء کار خود را چشیدند؛ و عاقبت کارشان خسران بود!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

So it tasted the evil consequences of its conduct, and the outcome of its conduct was ruin.

So it tasted the evil result of its conduct, and the end of its affair was perdition.

So that it tasted the ill-effects of its conduct, and the consequence of its conduct was loss.

Then did they taste the evil result of their conduct, and the End of their conduct was Perdition.

معانی کلمات آیه

«خُسْراً»: زیان. زیانکاری.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً «8»

و چه بسيار مناطق مسكونى كه از فرمان پروردگار خود و فرستادگانش سر باز زدند، پس ما سخت به حساب آنان رسيديم و به عذابى ناشناخته عذابشان كرديم.

فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً «9»

پس آنان ثمره تلخ كار خود را چشيدند و سرانجام كارشان خسارت بود.

نکته ها

«قريه» به معناى محل اجتماع مردم براى سكونت است، خواه شهر باشد يا روستا.

«عَتَتْ» از «عتو» به معناى سرپيچى است. «وَبالَ» به معناى شدّت و سنگينى است و مراد عذاب سخت است.

در آيات قبل دستوراتى پيرامون حقوق همسر و فرزند حتّى در ايام جدايى مطرح شد، اين آيه مى‌فرمايد: عمل به دستورات را جدّى بگيريد كه تخلّف از فرمان خدا و رسول كيفرى سخت در پى دارد و نمونه‌هاى بسيارى از اين كيفر را مى‌توان در طول تاريخ مشاهده نمود.

جلد 10 - صفحه 114

پیام ها

1- تاريخ و گذشتگان، آئينه‌اى براى آيندگان است. وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ ...

2- سنّت خداوند بر كيفر سخت كسانى است كه از فرمان خدا و رسول سرپيچى مى‌كنند. وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ‌ ...

3- تخلّف از فرمان انبيا، تخلّف از فرمان خداست. «عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ»

4- عذاب دنيا، هرچه هم شديد باشد، به اندازه چشيدنى بيش نيست. عذاب مهمّ در قيامت است. عَذَّبْناها ... فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها

5- سرانجام سرپيچى از فرمان خدا و رسول، خسارت است. «عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً»

6- به كاميابى‌هاى زودگذر نينديشيم، پايان كار را در نظر بگيريم. «عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً «9»

فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها: پس چشيدند عقوبت كار خود را، يعنى سزاى شرك و كفر و سركشى، وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً: و بود سر انجام كار ايشان زيانكارى، و كدام زيان از آن بدتر باشد كه از جنت ابدى و سعادت سرمدى محروم، و به زندان جحيم و عذاب اليم محبوس گردند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى‌ «6» لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً «7» وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً «8» فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً «9» أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً «10»

ترجمه‌

سكنى دهيد آنانرا از جائيكه سكنى داريد بمقدار وسعتان و آزار نرسانيد بآنان براى آنكه سخت‌گيرى كنيد بر آنها و اگر باشند صاحبان حمل پس انفاق كنيد بر آنان تا وضع كنند حمل خود را پس اگر شير دهند براى شما پس بدهيد مزدهاشانرا و توافق و تراضى نمائيد ميان خودتان بخوبى و شايستگى و اگر سخت‌گيرى كنيد با يكديگر پس زود باشد كه شير دهد براى او زن ديگرى‌

بايد انفاق كند صاحب وسعت بقدر وسع خود و كسيكه تنگ شده است بر او روزى او پس بايد انفاق كند از آنچه داده است باو خدا تكليف نميكند خدا كسى را مگر آنچه داد او را زود باشد كه قرار خواهد داد خدا پس از سختى‌

جلد 5 صفحه 225

آسانى را

و چه بسيار از اهل بلدى كه سركشى كردند از فرمان پروردگارشان و پيغمبران او پس محاسبه كرديم با آنان حسابى سخت و عذاب نموديم آنانرا عذابى زشت‌

پس چشيدند عقوبت كار خود را و بود سر انجام كارشان زيان‌

آماده كرد خدا براى آنها عذابى شديد پس بترسيد از خدا اى صاحبان خرد كه آنانيد كه ايمان آورديد بتحقيق فرستاد خدا بسوى شما موجب تذكّرى را.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب عدّه زنان مطلّقه بيان كيفيّت سكنى و انفاق بر آنها را فرموده باين تقريب كه سكونت دهيد آنها را در منازل خودتان از امكنه و عماراتى كه در اختيار داريد و واجد آن ميباشيد و متمكّن از آن هستيد و ضرر و آزار نرسانيد بآنها براى سخت‌گيرى بر آنها تا ناچار شوند و پيش از انقضاء عدّه از منزل خودشان بيرون روند چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و اگر آنها آبستن بودند پس مخارج آنها را بمقدار متعارف و مناسب حال خودتان و آنها بپردازيد تا از حمل فارغ شوند اگر چه طلاق بائن باشد چنانچه مستفاد از روايات ائمه اطهار است پس اگر طفل نوزاد خودشان را شير دادند بدستور شما مزد آنها را بدهيد و گفتگوى ميزان اجرت را بخوبى و قدر متعارف ميان خودتان بنمائيد و اگر از طرف شما يا آنها سخت‌گيرى شود در ميزان اجرت و مدّت و ساير خصوصيّات بدانيد كه خداوند آن طفل را بى‌روزى نخواهد گذاشت زن ديگرى پيدا ميشود كه او را شير دهد و اينجمله بيشتر براى عتاب بزن است در سخت‌گيرى و بايد انفاق نمايد صاحب ثروت و مال بقدر دارائى خود و شرف زن و كسيكه در مضيقه و تنگدستى گذران ميكند بايد بقدريكه خداوند باو داده انفاق نمايد نه زيادتر چون خداوند زيادتر از مقدار تمكّنى كه بكسى داده تكليف باو نميكند و از اينمعنى دلتنگ نباشد چون بناى خداوند بر آنستكه بياورد بعد از هر سختى آسانى را در دنيا يا آخرت و ظاهرا خداوند براى تهديد مسلمانان در تخلّف از اين احكام گوشزد فرموده احوال امم ماضيه را كه تخلّف نمودند از اوامر خدا و پيغمبران او از قبيل قوم لوط و عاد و ثمود و غير هم و خداوند تمام جزئيات معاصى آنها را بحساب آورد و از آنها بنزول عذاب منكر فضاحت‌آورى انتقام‌

جلد 5 صفحه 226

كشيد در دنيا پس چشيدند نتيجه بدكارشان را و عاقبت كارشان جز ضرر و زيان چيزى نبود و مهيّا فرمود براى آنها عذاب سخت‌ترى در آخرت كه بآن گرفتار و معذّب خواهند شد پس بايد از خدا بترسند كسانيكه داراى عقول صافيه هستند و ايمان بخدا و پيغمبرش آورده‌اند و بدانند كه خداوند منّت بزرگى بر آنها گذارده كه فرستاده و نازل فرموده بسوى آنها موجب تذكّر و ارشاد را كه پيغمبر خاتم و آيات مبيّنات قرآن است و بيايد در آيات آتيه انشاء اللّه تعالى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَذاقَت‌ وَبال‌َ أَمرِها وَ كان‌َ عاقِبَةُ أَمرِها خُسراً «9»

‌پس‌ چشيد ‌آن‌ قريه‌ آثار كار ‌خود‌ ‌را‌ و ‌بود‌ عاقبت‌ امر ‌آن‌ خسران‌ و زيان‌.

فَذاقَت‌ وَبال‌َ أَمرِها تشبيه‌ ‌است‌ انسان‌ ‌که‌ چيزي‌ تناول‌ ميكند بمجرد اينكه‌ ‌در‌ دهان‌ ميگذارد تلخي‌ و شيريني‌ و شوري‌ و ترشي‌ و خوش‌ طعمي‌ و بد طعمي‌ ‌او‌ ‌را‌ درك‌ ميكند ‌که‌ قوه ذائقه‌ تعبير ميكنند و چون‌ انسان‌ داراي‌ قواي‌ زيادي‌ هست‌ ظاهريه‌ و باطنيه‌، اما ظاهريه‌ مثل‌ ذائقه‌ ‌که‌ ‌در‌ دهان‌ ‌است‌ شامه‌ ‌که‌ ‌در‌ دماغ‌ ‌است‌ باصره‌ ‌در‌ چشم‌ ‌است‌ سامعه‌ ‌در‌ اذن‌ ‌است‌ لامسه‌ ‌که‌ ‌در‌ پوست‌ بدن‌ ‌است‌ جاذبه‌ ‌که‌ جذب‌ غذا ميكند دافعه‌ ‌که‌ دفع‌ ميكند. اما باطنيه‌ قوه‌ متخيله‌ ‌که‌ خطور ‌در‌ قلب‌ ميكند دراكه‌ ‌که‌ درك‌ حسن‌ و قبح‌ ميكند متفكره‌ ‌که‌ انسان‌ ‌را‌ بفكر عواقب‌ وادار ميكند، جازمه‌ ‌که‌ جزم‌ ‌در‌ انجام‌ ‌آن‌ ميكند عازمه‌ ‌که‌ عازم‌ ميشود ‌بر‌ انجام‌، متحركه‌ ‌که‌ حركت‌ عضلات‌ ميكند بطرف‌ ‌آن‌، عاقله‌ ‌که‌ صلاح‌ و فساد و فوائد و نتايج‌ ‌آن‌ ‌را‌ ميفهمد.

و چون‌ ذائقه‌ سريع‌ التأثير ‌است‌ بمجرد ورود ‌در‌ دهان‌ درك‌ ميكند تشبيه‌ فرموده‌ مضرات‌ كفر و شرك‌ و عتو و عناد آثارش‌ بزودي‌ باو ميرسد ‌که‌ ‌هر‌ مصيبت‌ و بلائي‌ ‌که‌

جلد 17 - صفحه 61

بانسان‌ متوجه‌ ميشود اثر افعال‌ و اقوال‌ و اعمال‌ انسان‌ ‌است‌: ما أَصابَكُم‌ مِن‌ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت‌ أَيدِيكُم‌ شوري‌ آيه 29. و تأثيرات‌ ‌آن‌ ‌هر‌ چه‌ ادامه‌ پيدا كند افعال‌ و اعمال‌ زيادتر ميشود ز ‌هر‌ مقدار يسيرش‌ تأثيرش‌ كم‌ ‌است‌ اما مقدار زيادش‌ تأثيراتش‌ زياد ميشود ‌تا‌ بحد هلاكت‌ رسد و همچنين‌ ساير امور ‌حتي‌ عذاب‌ جهنم‌ ‌هم‌ دائر مدار ‌اينکه‌ قسمت‌ ‌است‌ ‌هر‌ چه‌ كفر و شرك‌ و ضلالت‌ و عناد و ظلم‌ و جور و فسق‌ و معصيت‌ زيادتر ‌باشد‌ عذابش‌ شديدتر ميشود ‌تا‌ برسد بدرك‌ منافقين‌ ‌که‌ ميفرمايد: إِن‌َّ المُنافِقِين‌َ فِي‌ الدَّرك‌ِ الأَسفَل‌ِ مِن‌َ النّارِ نساء آيه 144. آنهم‌ مراتب‌ زيادي‌ دارد ‌تا‌ برسد نفاق‌ ‌آنها‌ ‌که‌ مقرون‌ بظلم‌ بمقربان‌ درگاه‌ الهي‌ ‌باشد‌ و آثارش‌ ‌تا‌ قيامت‌ باقي‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌در‌ چاه‌ ويل‌ ‌در‌ قعر چاه‌ ‌در‌ تابوت‌ ‌که‌ تمام‌ حرارت‌ و آتش‌ جهنم‌ ‌از‌ ‌آن‌ تابوت‌ برخاسته‌ ميشود وَ كان‌َ عاقِبَةُ أَمرِها خُسراً انسان‌ بايد نظر بعواقب‌ امور داشته‌ ‌باشد‌ بسا اموري‌ ‌که‌ ‌در‌ ابتداء امر تلخ‌ بنظر ميآيد لكن‌ عاقبتش‌ خوب‌ ‌است‌ مثل‌ دوائي‌ ‌که‌ ‌به‌ مريض‌ ميدهند ابتداء تلخ‌ و بد طعم‌ ‌است‌ لكن‌ عاقبتش‌ شفاء ‌است‌ و مثل‌ كساني‌ ‌که‌ احتياج‌ بعمل‌ دارند ابتداء حين‌ عمل‌ بسيار مشكل‌ و سخت‌ ‌است‌ تحمل‌ ‌آن‌ لكن‌ عاقبتش‌ رفع‌ علت‌ ‌است‌، و ‌از‌ ‌اينکه‌ قبيل‌ ‌است‌ عبادات‌ و تحصيل‌ علوم‌ دينيه‌ و جهاد ‌في‌ سبيل‌ اللّه‌ و صبر ‌بر‌ مصائب‌ و بليات‌ و امثال‌ اينها ‌که‌ ‌در‌ ابتدا سخت‌ و تلخ‌ ‌است‌ لكن‌ ‌در‌ عاقبت‌ شيرين‌ و گوارا ‌است‌ ‌که‌ گفتند:

(مرارة الدنيا حلاوة الاخرة و حلاوة الدنيا مرارة الاخرة)

صبر تلخ‌ آمد و لكن‌ عاقبت‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 9)- سپس در این آیه می‌افزاید: «آنها آثار سوء کار خود را چشیدند، و عاقبت کارشان خسران بود» (فذاقت وبال امرها و کان عاقبة امرها خسرا).

چه زیانی از این بدتر که سرمایه‌های خداداد را از کف دادند، و در این بازار تجارت دنیا نه تنها متاعی نخریدند بلکه سر انجام با عذاب الهی نابود شدند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع


عکس نوشته ها

طرح از موسسه اهل بیت علیهم السلام- (سایر عکس نوشته های این موسسه)