و بارهای شما را (به آسانی) از شهری به شهر دیگر برند که خود شما (بدون بار) جز با مشقّت بسیار بدان جا نتوانید رسید (چه رسد با بار)؛ راستی که پروردگار شما رئوف و مهربان است.
و بارهای سنگین شما را تا شهری که جز با دشواری و مشقت به آن نمی رسید، حمل می کنند؛ یقیناً پروردگارتان رؤوف و بسیار مهربان است.
و بارهاى شما را به شهرى مىبَرند كه جز با مشقّت بدنها بدان نمىتوانستيد برسيد. قطعاً پروردگار شما رئوف و مهربان است.
بارهايتان را به شهرهايى كه جز به رنج تن بدانها نتوانيد رسيد، حمل مىكنند، زيرا پروردگارتان رئوف و مهربان است.
آنها بارهای سنگین شما را به شهری حمل میکنند که جز با مشقّت زیاد، به آن نمیرسیدید؛ پروردگارتان رؤوف و رحیم است (که این وسایل حیات را در اختیارتان قرار داده)!
And they bear your burdens to towns, which you could not reach except by straining yourselves. Indeed your Lord is most kind and merciful.
And they carry your heavy loads to regions which you could not reach but with distress of the souls; most surely your Lord is Compassionate, Merciful.
And they bear your loads for you unto a land ye could not reach save with great trouble to yourselves. Lo! your Lord is Full of Pity, Merciful.
And they carry your heavy loads to lands that ye could not (otherwise) reach except with souls distressed: for your Lord is indeed Most Kind, Most Merciful,
معانی کلمات آیه
اثقالكم: ثقل (بر وزن عنب): سنگينى. ثقيل: سنگين.
ثقل (بر وزن شبر): بار و آن چيزى است كه حملش سنگين است «اثقال»:بارها.
وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ: و برمىدارند بارهاى گران شما را، يا حمل كنند ابدان شما را. إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ: به شهرى كه نباشيد شما رسنده به آن با بارهاى سنگين، يا با پاى پياده. إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ: مگر به رنج و سختى كه به بدنهاى شما رسد، پس چگونه باشد حال شما با داشتن بارهاى گران اگر خداى تعالى اين چهارپايان را مسخّر شما نكرده بود تا حمل بارها نمائيد، چه مىكرديد و به كجا مىرفتيد، يا نمىرسيديد بدان شهرها مگر به رفتن نصف فوق شما به سبب سختى.
إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ: بدرستى كه پروردگار شما هرآينه مهربان است كه بىسابقه خدمتگزارى، شما را نعمت مرحمت فرمود، بخشاينده است كه به آفريدن چهارپايان، كار را بر شما آسان و آنها را رام فرمود. نمىبينى كه درازگوش چگونه تن در دهد به آسيا كردن و بار برداشتن، با آن كه مىبينيد اسب از اين خدمات معاف است. و شتر با آن توانائى كه اگر نافرمان شود بسيارى از مردان قوى با او برابرى نتوانند نمود، چگونه منقاد كودكى گردد. و گاو و گاوميش چگونه اطاعت صاحبش كند تا خيش بگردنش نهد و به شخم و آبكشى وادار كند. و گله گوسفند را يك چوپان بچراند، اگر آنها پراكنده و هر يك به طرفى روند، كى مىتواند همه را جمع نمايد؛ اين نيست مگر تسخير مسخّر قاهر كه آثار قدرتش هويدا است.
آفريد آسمانها و زمين را براستى و درستى برتر است از آنچه شريك قرار ميدهند
آفريد آدمى را از نطفه پس آنگاه او خصومت كنندهاى است آشكار
و شتر و گاو و گوسفند را آفريدشان براى شما كه در آنها است موجب گرمى و منفعتها و از آنها ميخوريد
و از براى شما است در آنها نمايش و آرايش هنگاميكه باز ميگردانيد از چراگاه و هنگاميكه روانه ميكنيد
و بر ميدارند بارهاى گران شما را تا شهرى كه نمىباشيد رسنده بآن مگر بمشقّت نفسها همانا پروردگار شما هر آينه با رأفت و رحمت است.
تفسير
- خداوند آفريد آسمانها و زمين را بحقّ و عدل و راستى و درستى بر وفق حكمت و نظام احسن كه هر دانشمندى از فكرت در آن عبرت گيرد و بوحدت صانعش پى برد و بىاختيار گويد برتر و بالاتر است مدبّر و خالق اين دستگاه وسيع منظّم كه چنين شريكهائى از قبيل بتها و غيرها داشته باشد و خصوص انسانرا كه خداوند در وجود او از هر يك از اجزاء عالم نمونهاى قرار داده لذا عالم اصغرش خواندهاند از نطفه كه آب گنديدهاى است خلق فرموده و چون بحد رشد و بلوغ رسد شروع بمخاصمه و مجادله با پدر و مادر و خدا و خلق نمايد و قولا و عملا شكر نعمت و اداء حقوق ايشانرا ننمايد بلكه احيانا اشكالات و اعتراضات بيجائى از او نسبت بپدر و مادر و دستگاه خلقت مشاهده شود كه بايد بكمك رسول باطنى و ظاهرى دفع و رفع گردد و اين دليل بر كمال قدرت الهى است كه از چنين جسم كثيف خفيفى چنين شخص قوى شريفى خلق نموده كه قادر بر مجادله و مخاصمه و قابل هدايت و ارشاد بمقامات عاليه است چنانچه روايت شده است كه ابى بن خلف استخوان پوسيدهاى را بدست گرفت و خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيد و گفت اى محمّد تو گمان ميكنى كه اين استخوان پوسيده را خدا دو مرتبه زنده ميكند پس اين آيه نازل شد. و خداوند انعام را كه شتر و گاو و گوسفند است و شامل بزهم ميشود لذا از آنها در سوره انعام بازواج ثمانية تعبير شده بود بملاحظه وجود نر و ماده در آنها خلق فرمود براى معيشت و انتفاع بنى آدم تا از پشم و كركشان فرش و روپوش و لباس تهيّه كنند و گرم شوند و از شير و سوارى و شيار زمين و روغن و ساير منافع آنها بهرهمند گردند و گوشتشان را نيز حلال فرمود كه
جلد 3 صفحه 272
بخورند بعلاوه موجب جمال و زينت و آرايش و نمايش جلو خانههاى صاحبانشان شوند و ايشانرا در انظار با تشخص و تعين كنند در دو وقت يكوقت كه اهمّيتش بيشتر است و لذا مقدم ذكر شده با آنكه طبعا مؤخّر است وقتى است كه ايشان آنها را با شكمهاى پر و پستانهاى مملوّ از شير از چراگاه بجايگاه خودشان بر ميگردانند ديگر وقتى است كه ايشان آنها را از جايگاهشان بچراگاه روانه مينمايند و يكى از فوائد مهمّ آنها باربرى است از بلدى ببلد ديگرى كه صاحبان آنها پياده و بىبار نمىتوانند برسند بآن بلد مگر با مشقّت و رنج بسيار چه رسد بآنكه بخواهند بار خود را هم بدوش بكشند يا مال التجاره با خود حمل نمايند خواه مكه معظّمه باشد كه از ابن عباس نقل شده خواه بلد ديگر از بلاد بعيده كه گفتهاند در هر حال اينها همه دلائل رأفت و رحمت و مهربانى و عطوفت پروردگار است بر بندگان كه وسائل تعيّش و تنعّم و آرايش و آسايش و سهولت كار آنها را براى ايشان خلق و در دستشان مسخّر و رام فرموده است ..
و حمل ميكند بارهاي سنگين شما را از اينکه شهر بشهر ديگري که نبوديد شما بتوانيد حمل كنيد مگر بسختي نفوس خود وَ تَحمِلُ مراد شتر است که ناقه ميگويند:
اثقالكم که گفتند شتر شصت من بار ميبرد که ساير حيوانات مثل اسب و قاطر و حمار نميتوانند که سيصد و شصت كيلو است و قبل از گاري و ماشين و طياره منحصر بود مال التجارة بحمل بر شتر بلي در دريا با كشتي ميبردند الي بلد بقرينه الي در تقدير من بلد هست يعني من بلد الي بلد لَم تَكُونُوا بالِغِيهِ انسان هر چه قدرت داشته باشد مثل حمال ده من بار نميتواند يك فرسخ ببرد و مثل حمار و استر و يابو بزحمت زيادي ميبرند که هر چند فرسخي بايد استراحت كنند يا تبديل شوند چنانچه در اسبهاي گاري بر سه فرسخي مال بند داشتند که مفاد إِلّا بِشِقِّ الأَنفُسِ است که بسيار مشقت داشت.
إِنَّ رَبَّكُم لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ خداوندي که شما را تربيت كرد از نطفه چه مراحلي و منازلي طي كرديد تا بحد كمال رسيديد و معاش زندگاني شما را تأمين فرمود و وسائل استفادات شما را در دسترس شما قرار داد تماما از روي رأفت و مهرباني و ترحم و تفضل بوده طلبي از او نداشتيد و استحقاقي در شما نبود، چنانچه فرداي قيامت هم آنچه از مثوبات و درجات عاليه عنايت فرمايد از روي تفضل است بلي قابليت محل شرط است و در آخرت فقط ايمانست که قابليت دارد ولي در دنيا حيات است که هر ذي روحي ما دام الحيوة قابليت دارد مگر آنكه بواسطه كفر و فسق مستحق بلا باشد، چنانچه در آخرت مستحق عذاب ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- در این آیه به یکی دیگر از منافع مهم بعضی از این حیوانات اشاره کرده، میگوید: «آنها بارهای سنگین شما را (بر دوش خود) حمل میکنند و به سوی شهر و دیاری که جز با مشقت زیاد به آن نمیرسیدید میبرند» (وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ إِلی بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بالِغِیهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ).
این نشانه رحمت و رأفت خداوند است که این چهار پایان را با این قدرت و نیرو آفریده است، و آنها را رام و تسلیم شما نیز گردانیده «چرا که پروردگار شما رءوف و رحیم است» (إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ).
به این ترتیب این چهار پایان در درجه اول، پوشش و وسائل دفاعی برای انسان در برابر گرما و سرما تولید میکنند، و در درجه بعد از فرآوردههای لبنیاتی آنها
ج2، ص553
استفاده میشود، و سپس از گوشتشان، و بعد از آثار روانی که در دلها میگذارند، مورد توجه قرار گرفته و سر انجام باربری آنها.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: