آیه 58 سوره توبه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<57 آیه 58 سوره توبه 59>>
سوره : سوره توبه (9)
جزء : 10
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و بعضی از آن مردم منافق در (تقسیم) صدقات بر تو اعتراض و خرده‌گیری کنند، اگر به آنها از آن عطا شود رضایت داشته و اگر از آن چیزی به آنها داده نشود سخت خشمگین شوند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There are some of them who blame you regarding [the distribution of] the charities: if they are given from them, they are pleased, but if they are not given from them, behold, they are displeased.

معانی کلمات آیه

يلمزك: لمز: عيب و عيب گرفتن. «لمزه لمزا. عابه» يلمزك: بر تو عيب مى ‏گيرد.

يسخطون: سخط (بر وزن شرف و عذر): غضب شديد. «يسخطون» به شدّت خشمگين مى ‏شوند. آن بر وزن شرف، مصدر نيز آيد.[۱]

نزول

«شیخ طوسی» گوید: کسى که در مقام عیب‌جوئى از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در موضوع صدقات برآمد، بلتعة بن حاطب بوده که مى گفت: محمد به هر کسى که دلش بخواهد صدقات می‌دهد و چه بسا به اشخاص صدقات می‌دهد و آن‌ها از پیامبر خشنود می‌گردند و چه بسا از کسانى منع می‌کند و آن‌ها خشمگین شوند سپس این آیه نازل گردید[۲].[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ «58»

و بعضى از منافقان در صدقات (تقسيم زكات)، به تو عيب مى‌گيرند. پس اگر چيزى از آن (اموال) به آنان داده شود، راضى مى‌شوند (و تو را عادل مى‌شمارند)، ولى اگر چيزى به آنان داده نشود، به ناگاه آنان خشمگين مى‌شوند (و تو را به بى‌عدالتى متّهم مى‌كنند).

نکته ها

«لَمز»، عيب‌جويى روبروست و اگر پشت سر عيب‌جويى كنند، «هَمز» است.

شخصى كه بعدها رهبر خوارج و مارقين شد، در تقسيم زكات به پيامبر صلى الله عليه و آله اعتراض كرد و گفت: به عدالت رفتار كن!!

حضرت فرمود: چه كسى از من عادل‌تر است؟ عمر خواست به خاطر اين جسارت او را بكشد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: رهايش كنيد، او پيروانى خواهد داشت كه چنان عبادت كنند كه شما عبادت‌هاى خويش را نسبت به آنها ناچيز خواهيد شمرد (اشاره به عبادت‌هاى خشك و بى‌ولايت آنان). با آن همه عبادت از دين خارج مى‌شوند، همچون خروج تير از كمان.

سرانجام آن شخص در جنگ نهروان به دست على عليه السلام به هلاكت رسيد.

پیام ها

1- منافق، حتّى نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله نيش مى‌زند و جسارت مى‌كند. «يَلْمِزُكَ»

2- لبه‌ى تيز حملات منافقان و تبليغات سوء آنان، رهبرى است. «يَلْمِزُكَ»

3- همه‌ى اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله عادل نبوده‌اند. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ»

4- مسئولان نظام اسلامى نبايد تحت تأثير عيب‌جويى‌هاى منافقان قرار گيرند. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ»

5- آغاز برخى انحراف‌ها، بى‌ادبى و جسارت به رهبر است كه از خودخواهى سرچشمه مى‌گيرد. (با توجّه به شأن نزول)

جلد 3 - صفحه 443

6- انگيزه‌ى انتقادها، گاهى منافع شخصى است، نه دلسوزى. «فَإِنْ أُعْطُوا»

7- سياست گذارى امور مالى و اقتصادى جامعه اسلامى، از شئون پيامبر و از اختيارات رهبر است. فَإِنْ أُعْطُوا ... وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا

8- منافق به حقّ خود قانع نيست، خودخواه وبى‌منطق است. فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا ... يَسْخَطُونَ‌

9- كينه و دشمنى و طعن و قضاوت به ناحقِ بعضى مردم، به خاطر از دست دادن منافع مادّى و شخصى است. «1» وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا ... يَسْخَطُونَ‌ (آرى، ريشه‌ى بعضى تحليل‌هاى نادرست، انگيزه‌هاى درونى است)


«1». امام صادق عليه السلام فرمود: بيش از دو سوّم مردم اين گونه مى‌باشند. كافى، ج 2، ص 228.

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا صاحب مجمع البیان از ابوسعید الخدرى روایت کرده و گوید: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله غنائم را تقسیم می‌نمود بنا به نقل از ابن عباس در روز حنین مردى از قبیله هوازن به نام ابن ابى ذى‌الخویصرة التمیمى که به او حرقوص بن زهیر مى گفتند و از ریشه خوارج بود، گفت: یا رسول الله عدالت را رعایت کن. پیامبر فرمود: واى بر تو اگر من رعایت نکنم چه کسى رعایت خواهد کرد. در این میان عمر بن الخطاب گفت: یا رسول اللّه اجازه بده گردن این مرد را بزنم. پیامبر فرمود: واگذار او را که داراى یارانى است که نماز و روزه شما در مقابل نماز و روزه ایشان کوچک شمرده شود ولى بعد چنان از دین برگردند و بدر آیند مانند تیرى که از کمان بدر آید به قسمى که نشانه اى از ایمان و اعتقاد در آن نباشد و مردى از میان اینان برخیزد که یکى از پستان‌هاى او (یا) در یکى از دست‌هاى او مانند پستان زنان گوشت زیادى باشد و در موقع فترت خروج خواهند نمود و در حدیث دیگر آمده است که پیامبر فرمود: هر وقت اینان خروج نمودند آنان را به قتل رسانید و بکشید سپس این آیه نازل گردید، و بعد ابوسعید گوید: شهادت می‌دهم که این موضوع را از رسول خدا شنیدم و نیز شهادت می‌دهم که هنگامى که على علیه‌السلام با آن‌ها جنگ می‌کرد. مردى را به همان وضع که از پیامبر شنیده بودم در میان آن‌ها دیدم و نیز ثعلبى از مفسرین عامه این موضوع را در تفسیر خود آورده و بخارى نیز در صحیح خود از ابوسعید الخدرى و نیز ابن ابى‌حاتم یکى دیگر از مفسرین عامه در تفسیر خود از جابر موضوع این مرد را بدون تفصیل ذکر نموده اند. کلبى گوید: این آیه درباره مؤلفین قلوب نازل گردیده که عبارت از منافقین بوده اند و مردى از میان آن‌ها بنام ابن الجواظ این سخنان را به زبان آورده بود.
  3. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص416.

منابع