آیه 50 سوره زمر
<<49 | آیه 50 سوره زمر | 51>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پیشینیان هم چنین میگفتند (که ما مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم) اما (خطا گفتند که وقت مرگ و هلاک) مال و دولتی که اندوختند هیچ به فریادشان نرسید.
همین [سخن بیهوده و باطل] را کسانی که پیش از آنان بودند، گفتند، ولی آنچه را [از مقام و ثروت همواره] به دست می آوردند، عذاب و هلاکت را از آنان برطرف نکرد.
قطعاً كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] اين [سخن] را گفتند و آنچه به دست آورده بودند، كارى برايشان نكرد.
اين سخنى بود كه پيشينيانشان هم مىگفتند، ولى هر چه گرد آورده بودند به حالشان سود نكرد.
این سخن را کسانی که قبل از آنها بودند نیز گفتند، ولی آنچه را به دست میآوردند برای آنها سودی نداشت!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- اغنى: كفايت. بىنيازى. اگر با «عن» و «من» باشد به معنى كفايت و بدون آن دو به معنى بىنياز كردن.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ «50»
به راستى كسانى كه قبل از آنان بودند (نيز) اين سخن را گفتند، ولى آن چه را (در دنيا) كسب مىكردند كارى برايشان نكرد.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 185
فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِينَ «51»
پس (نتيجه) اعمال بدى كه مرتكب شده بودند به آنان رسيد و كسانى از اينان (كافران مكّه) كه ستم كردند به زودى بدى آن چه را انجام دادهاند به ايشان خواهد رسيد و آنان نمىتوانند ما را درمانده كنند (و از ما بگريزند).
نکته ها
آيه 50 به طور كلى مىفرمايد: آنچه مجرمان در دنيا كسب كردهاند، در قيامت به كارشان نمىآيد. در آيات ديگر قرآن مصاديق آن چه كسب كردهاند بيان شده است، از جمله:
«لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ» «1»* هرگز اموالشان كارساز نيست.
«ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ» «2» هرگز جمعيّتشان كارساز نيست.
«لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ» «3» هرگز تدبيرشان كارساز نيست.
قارون نيز سرمايهى خود را نتيجهى دانش و تفكّر و سياست اقتصادى خود مىدانست و مىگفت: «إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدِي» «4» لذا قرآن در اين آيه مىفرمايد: «قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» اين سخن تازگى ندارد.
پیام ها
1- از نمونههاى تاريخى براى هدايت و تربيت بهره گيريم. «قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
2- تاريخ، بهترين گواه است كه مال و ثروت به هنگام قهر الهى، نه در دنيا انسان را نجات مىدهد و نه در آخرت. «فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» (وقتى قارون به زمين فرو رفت، هيچ گروهى نتوانست او را نجات دهد). «5»
«1». آل عمران، 10.
«2». اعراف، 48.
«3». طور، 46.
«4». قصص، 78.
«5». قصص، 81.
جلد 8 - صفحه 186
3- سنّتهاى الهى قانونمند است و زمان و مكان در آن اثرى ندارد. نسبت به گذشتگان: «فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا» و نسبت به آيندگان: «سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا»
4- اسباب نجات در قيامت، امورى غير از ثروت و قدرت است. «فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ»
5- سرنوشت انسان به دست خود اوست. «فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا»
6- مجرمان از دور كردن قهر خداوند نسبت خود عاجزند. «سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (50)
قَدْ قالَهَا: بحقيق گفتند اين مقاله را (انما اوتيته على علم)، الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ: آنانكه پيش از ايشان بودند مثل قارون و قوم او، فَما أَغْنى عَنْهُمْ: پس
جلد 11 - صفحه 255
بازنداشت از ايشان عذاب را، ما كانُوا يَكْسِبُونَ: آنچه بودند كه كسب مىكردند و جمع مىنمودند از امتعه و اموال دنيا بلكه موجب وبال و نكال است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (46) وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (47) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (48) فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (49) قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (50)
ترجمه
بگو خداوندا اى پديد آورنده آسمانها و زمين اى داناى پنهان و آشكار تو حكم ميكنى ميان بندگانت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند
و اگر آنكه بود براى آنها كه ستم كردند آنچه در زمين است تمامى و مانندش با آن هر آينه فديه دهند بآن براى آزادى خودشان از بدى عذاب روز قيامت و آشكار شود براى آنها از خدا آنچه نبودند كه گمان ببرند
و آشكار شود براى آنها
جلد 4 صفحه 502
بديهاى آنچه كسب كردند و احاطه نمايد بآنها آنچه بودند بآن استهزاء مينمودند
پس چون برسد بانسان بدى و ضررى ميخواند ما را پس چون داديم باو نعمتى از خودمان گويد جز اين نيست كه داده شدم آنرا براى دانش خودم بلكه آن آزمايشى است ولى بيشترشان نميدانند
بتحقيق گفتند آن كلام را كسانيكه بودند پيش از آنها پس بىنياز نكرد آنها را آنچه بودند كسب ميكردند.
تفسير
خداوند متعال بعد از ذكر ادلّه و افيه و مواعظ شافيه و عدم تأثير آن در قلوب قاسيه كفار پيغمبر خود را مأمور بدعا و توسل بدرگاه خدا براى فصل خصومت بين او و اعداء فرمود با اشاره بآنكه خداوند قادر است حكم فرمايد ميان اهل حق و باطل بغلبه و دولت و بين ظالم و مظلوم بكشيدن انتقام در دنيا و آخرت و البته خواهد كشيد و اهل حق را مثاب و اهل باطل را معاقب خواهد فرمود و اگر تمام دنيا و ما فيها و بعلاوه مانند آن براى كفار باشد در روز قيامت حاضرند بدهند و از سختى عذاب جهنم خود را آزاد نمايند چون فديه مالى است كه شخص ميدهد و جان خود را بآن ميخرد ولى آن روز از آنها فديه قبول نميشود علاوه بر آنكه چيزى ندارند كه بدهند و مىبينند از انواع عذاب الهى و اقسام آن آنچه را كه در خاطرشان خطور نكرده بود تا در دنيا بودند و پديدار ميشود براى آنها بديهاى اعمال بدشان كه تا در دنيا بودند متوجه بآن نبودند كه چقدر بد بوده و چه مجازاتى داشته و احاطه ميكند بآنها عذاب آنچه را بآن استهزاء مينمودند از شخص پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و احكام خداوند و وعده و وعيد او و چون بهمه چيز بوده عذابش هم از همه طرف است و يكى از اخلاق بد مردمان نادان كه انسان مجبول بر آن است خود پسندى است كه بايد شخص برياضت و تعقّل و تفكر آن را از خود دور نمايد لذا وقتى بانسان سختى و مرض و بلائى برسد متوجه بدرگاه الهى ميشود و رفع آنرا از او ميخواهد چون بالفطره ميداند كه زمام امور بدست يك خداوند قادر خبير بصير است ولى بعد از تفضل الهى بر او بنعمت صحت و سلامت و رفاهيت ميگويد من بعلم و دانش خودم باين مقام رسيدم كه دفع ضرر و كسب منفعت نمودم يا خدا مرا مستحق تفضّل و انعام دانست كه باين نعمت و اصل و آن محنت را از من زائل نمود ولى اين اشتباه و خلاف ادب است در پيشگاه احديّت
جلد 4 صفحه 503
از بنده ناچيزيكه از خود هيچ ندارد و اگر علم و دانش كمى هم در او وجود داشته باشد از خداوند باو انعام شده وظيفه بنده آنستكه هر محنتى از او زائل و بهر نعمتى و اصل ميشود بگويد خدا اين بلا را از من رفع نمود و اين نعمت را بمن عطا فرمود پس آن نعمت براى چنين بنده بىادبى امتحان و يا بلا است كه بايد بوبال آن مبتلا گردد ولى بيشتر مردم متوجه باين نكات اخلاقى و آثار سوء بداخلاقى در اين موارد نيستند و نميدانند وظيفه خود را در مرتبه عبوديّت و مقام الوهيّت چنانچه در احوال قارون كه از بنى اسرائيل و امم ماضيه نسبت باين امّت بود گذشت كه چنين اظهارى نمود و مورد غضب الهى شد و كسان ديگرى هم بودند كه بمال و منال دنيوى مغرور و از ياد خدا غافل شدند و از اين قبيل اظهارات نمودند و آنمال جز و بال براى آنها ثمرى نداشت و بىنياز نكرد آنانرا از توجه بخدا و توسل بذيل عنايت اولياء او.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قَد قالَهَا الَّذِينَ مِن قَبلِهِم فَما أَغني عَنهُم ما كانُوا يَكسِبُونَ (50)
بتحقيق همين مقاله را گفتند كفاري که قبل از اينها بودند پس بي نياز نكرد آنها را آنچه را که بودند كسب ميكردند.
قَد قالَهَا الَّذِينَ مِن قَبلِهِم كفار و مشركين امم ماضيه که هر نعمتي بآنها ميرسيد مستند بشانس و خوشبختي و عمليات خود ميدانستند و هر بلائي
جلد 15 - صفحه 328
متوجه ميشد مستند بخدا و تطير بانبياء و مؤمنين ميزدند.
اقول: همين نحو كساني که بعد از آنها آمدند الي زمان حاضر که هر بلائي را نسبت بخدا ميدهند بلكه كلمات كفر از آنها صادر ميشود و منشأ آن را علماء و مؤمنين ميدانند که اينها ما را ببدبختي و سيه روزي انداختهاند و اگر نعمتي بدست ميآورند مستند بخود و عمليات خود ميپندارند فَما أَغني عَنهُم ما كانُوا يَكسِبُونَ بجزاي خود ميرسند و بعقوبات اعمال خود گرفتار ميشوند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 50)- در این آیه میافزاید: «این سخن را کسانی که قبل از آنها بودند گفتند (آنها نیز ادعا میکردند که نعمتهای ما زائیده علم و لیاقت ماست) ولی آنچه را به دست میآوردند برای آنها سودی نداشت» (قَدْ قالَهَا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنی عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ).
آری! قارونهای مغرور اموالشان را مولود لیاقت خودشان میپنداشتند و مواهب الهی را بر خویش فراموش کرده، و تنها چشم به اسباب ظاهری دوخته بودند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص303
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم