آیه 49 سوره زمر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ ۚ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<48 آیه 49 سوره زمر 50>>
سوره : سوره زمر (39)
جزء : 24
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آری آدمی (ناسپاس) چون رنج و دردی به او رسد ما را به دعا می‌خواند و باز چون (آن رنج و عذاب را برداشتیم و) نعمت و دولت به او دادیم گوید: این نعمت دانسته (و به استحقاق) نصیب من گردید. (چنین نیست) بلکه آن امتحان وی است و لیکن اکثر مردم آگه نیستند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When distress befalls man, he supplicates Us. Then, when We grant him a blessing from Us, he says, ‘I was given it by virtue of [my] knowledge.’ Indeed, it is a test, but most of them do not know.

معانی کلمات آیه

  • ضر: بد حالى. «الضر: سوء الحال» خواه در نفس باشد يا در بدن يا در جاه و مال.
  • خولناه: خول (بر وزن شرف) عطيه تخويل: اعطاء و در اصل به معنى تمليك عطيه است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ «49»

پس چون سختى و ضررى به انسان رسد ما را مى‌خواند، سپس همين كه از جانب خود نعمتى به او عطا كنيم گويد: «بر اساس علم و تدبيرم نعمت‌ها به من داده شده» (چنين نيست) بلكه آن نعمت وسيله‌ى آزمايش است، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.

جلد 8 - صفحه 184

نکته ها

در قرآن بارها از اين مطلب سخن به ميان آمده است كه انسان هنگام خطر به خداوند رو مى‌كند ولى همين كه از خطر رهايى يافت، خدا را فراموش مى‌كند كه اين نشانه ناسپاسى انسان است.

پیام ها

1- انسان موجودى آسيب‌پذير است. «مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ»

2- انسان به قدرى عاجز است كه به مجرّد رسيدن خطر فرياد مى‌زند. «مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا»

3- تلخى‌ها، نتيجه‌ى عملكرد انسان و مايه‌ى آزمايش است، ولى نعمت‌ها لطف الهى است. مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ ... خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا

4- فشارها و حوادث انسان را به ناتوانى خود معترف و فطرت خداجويى را در انسان بيدار و شكوفا مى‌كنند. «فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا»

5- نيايش خالصانه سبب جلب رحمت خداست. دَعانا ... خَوَّلْناهُ نِعْمَةً

6- رفاه و آسودگى، بستر غفلت و غرور است. خَوَّلْناهُ نِعْمَةً ... إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ‌

7- انسان، موجودى ناسپاس است. خَوَّلْناهُ نِعْمَةً ... إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ‌

8- آنچه مورد انتقاد است ناديده گرفتن لطف خداست، نه آنكه علم و دانش در رشد و توسعه زندگى بى‌اثر است. «قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ»

9- بيشتر مردم نمى‌دانند كه نعمت‌ها و تلخى‌ها وسيله آزمايش هستند تا سپاسگزار و ناسپاس از هم شناخته شوند. «بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص303

منابع