وَ اصبِر لِحُكمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعيُنِنا وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ (48) وَ مِنَ اللَّيلِ فَسَبِّحهُ وَ إِدبارَ النُّجُومِ (49)
و صبر كن براي حكم پروردگار خود، پس بدرستي که تو در مقابل چشمهاي ما هستي و تسبيح كن بضميمه حمد پروردگارت در حيني که قيام ميكني و از قسمتي از شب را، پس تسبيح كن و در حال بر گشتن ستارهها.
وَ اصبِر لِحُكمِ رَبِّكَ از براي صبر سه درجه گفتند: درجه اول صبر بر بلاء و مصائب و گرفتاريها، زيرا انسان در معرض بلاء و مصائب بسيار واقع
جلد 16 - صفحه 317
ميشود بالاخص هر چه مقامش عاليتر باشد بلاهايش بيشتر و مصائبش زيادتر است
البلاء موكل بالانبياء ثم الاولياء ثم الامثل فالامثل
و صبر در موقعي صادق است که جزع و فزع نكند و نزد غير خدا شكايت كند و بداند که عين صلاح او است و خداوند در قرآن ميفرمايد: إِنَّما يُوَفَّي الصّابِرُونَ أَجرَهُم بِغَيرِ حِسابٍ زمر آيه 13 و يكي از صفات امير المؤمنين (ع) اصبر الصابرين است که از آن حضرت است که ميفرمايد:
(صبرت و في العين قذي و في الحلق شجي)
و در حق ابي عبد اللّه الحسين است
(لقد عجبت من صبرك ملائكة السماوات)
و هكذا نسبت بساير ائمه هدي در مقابل خلفاء جور و گفتند: حكمت نزول بليات و مصائب چند چيز است، يك امتحان است که در امتحان ثابت ميماند يا از دست ميرود و خداوند تمام بندگانش را امتحان ميكند نه براي اينكه بر خدا العياذ چيزي مستور باشد، بلكه بر خود بنده و بر ديگران مكشوف گردد، چنانچه ميفرمايد:
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ الم أَ حَسِبَ النّاسُ أَن يُترَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنّا وَ هُم لا يُفتَنُونَ وَ لَقَد فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبلِهِم فَلَيَعلَمَنَّ اللّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعلَمَنَّ الكاذِبِينَ عنكبوت آيه 1 و 2 و من جمله از حكم كفاره گناهان است حتي گفتند: تب يك شب كفاره گناه يك سال است، و من جمله ارتفاع درجه است، و من جمله عين نعمت و تفضل است و بنده خيال ميكند بلاء و مصيبت است، و غير اينها از حكم و مصالح. درجه دوم: صبر مشقت و زحمت عبادت و اداء فرائض و نوافل مثل صلاة بالاخص صلاة ليل وقت آخر شب و صبر بر صوم و اداء حقوق واجبه از اخماس و زكوات و بذل و احسان في سبيل اللّه و بر تحصيل علم باحكام و ايصال برتبه اجتهاد و اعظم آنها در امر جهاد با كفار که نامش شجاعت است مثل صبر امير المؤمنين در غزوات، نه مثل كساني که فرار كردند يا تقاعد ورزيدند. درجه سوم: صبر بر ترك معاصي و جلوگيري از هواهاي نفساني و از خطورات و وساوس شيطاني و از ظلم و تعدي بديگران و از كشف و ساز و آواز و تجاهر بفسق و فجور و رفتن مجالس لهو و لعب و تماس با كفار و ارباب ضلال و امثال اينها.
فَإِنَّكَ بِأَعيُنِنا ما از تو غافل نيستيم و در كنف ما مصون و محفوظ هستي و
جلد 16 - صفحه 318
ما نگهبان تو هستيم از خطرات كفار و مشركين توكل بما داشته باش و اعتماد بما نما و وحشتي از اينکه دشمنان نداشته باش، و اطلاق اعين بر خداي متعال كنايه از احاطه قيوميت است، مثل اطلاق بصير و سميع، بلكه اطلاق عليم و قدير، زيرا مكرر بيان شده که خداي متعال صرف وجود است صفت زائد بر ذات ندارد و عين وجود و محض وجود و بحت وجود است غير متناهي ازلا و ابدا و سرمدا وَ نَحنُ أَقرَبُ إِلَيهِ مِن حَبلِ الوَرِيدِ ق آيه 15 ما يَكُونُ مِن نَجوي ثَلاثَةٍ إِلّا هُوَ رابِعُهُم وَ لا خَمسَةٍ إِلّا هُوَ سادِسُهُم وَ لا أَدني مِن ذلِكَ وَ لا أَكثَرَ إِلّا هُوَ مَعَهُم أَينَ ما كانُوا مجادلة آيه 8.
وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ در اينکه جمله اقوال زيادي گفتند: بالغ بر هفت قول.
«1» قيام ليل براي تهجد.
«2» قيام از نوم غيلولة براي صلاة ظهر.
«3» قيام بر صلوات مفروضه.
«4» قيام از مجالس که گفتند: كفاره هر مجلسي ذكر است.
«5» قيام بر صلوة فجر.
«6» قيام بر كليه صلوات.
«7» قيام بر نافله فجر.
اقول: تمام اينکه اقوال بدون مدرك است و تفسير برأي است. و كلمه حين تقوم مطلق است شامل هر قيامي ميشود، و آيه شريفه اشاره است به اينكه بر هر امري قيام كردي ابتداء ذكر الهي را بگو باعث سهولت آن امر و انجام او ميشود.
چنانچه در باب بسمله فرمودند
(کل امر ذي بال لم يبدء ببسم اللّه فهو ابتر)
و در حديث است
(ذكر اللّه حسن في کل حال)
و مراد از وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ خصوص سبحان اللّه و الحمد للّه نيست ظاهرا، بلكه مراد مطلق ذكر تسبيح است.
جلد 16 - صفحه 319
وَ مِنَ اللَّيلِ فَسَبِّحهُ و من براي تبعيض است يعني يك قسمت از شبرا، پس تسبيح كن، بعضي گفتند: مراد نماز مغرب و عشاء است، و بعضي گفتند:
نماز شب است که بر پيغمبر واجب بوده. اقول: بعيد نيست مراد مطلق عبادات باشد از نماز و ذكر و تلاوة و شاهد بر اينکه دعوي حديث شريفي است که از حضرت باقر و حضرت صادق (ع) زرارة و حمران و محمّد بن مسلم روايت كردهاند خلاصه مفادش اينكه حضرت رسالت سه مرتبه در شب از نصف شب تا صبح از بستر بر ميخواستند و پنج آيه از آخر سوره عمران تلاوت ميكرد که اول آن إِنَّ فِي خَلقِ السَّماواتِ وَ الأَرضِ و آخر آن إِنَّكَ لا تُخلِفُ المِيعادَ است، در مرتبه اول چهار ركعت از نماز شب ميخواندند بدو سلام، و در مرتبه ثانيه: چهار ركعت بهمين نحو و در مرتبه ثالثه: سه ركعت شفع و وتر، و از اينکه حديث بخصوص مفاد آيه مذكوره استفاده عموم ميشود که شامل نماز و ذكر و تلاوت ميگردد.
وَ إِدبارَ النُّجُومِ بعضي گفتند: دو ركعت نافله صبح است، بعضي گفتند: فريضه صبح است، و معني ادبار النجوم، غيبوبت ستارهها است بواسطه سفيدي صبح. اقول: از مجموع اينکه آيه شريفه استفاده ميشود که بنده بايد غافل از خدا نباشد صباحا و مساء ليلا و نهارا در هر حالي هست از نماز و ذكر و تلاوت قرآن غفلت و كوتاهي نكند و در هر حالي که هست خداوند حاضر و ناظر باقوال و افعال و اعمال او است و خداوند حافظ و نگهبان او است خدا از او غافل نيست او هم نبايد از خدا غافل باشد، و يكي از فوائد اينکه عمل از وساوس شيطان محفوظ ميماند. (ديو بگريزد از آن قوم که قرآن خوانند) و يكي از خطرات و تصادمات و بليات ارضي و سماوي مصون ميشود، و يكي قلب روشن ميشود توفيق ميآورد جلوگيري از معاصي ميشود ايمان قوت پيدا ميكند نامه عمل عبادي پر ميشود و نوراني ميگردد و اگر ما بوديم و فقط اينکه آيه شريفه ما را كافي بود که ميفرمايد:
فَاذكُرُونِي أَذكُركُم وَ اشكُرُوا لِي وَ لا تَكفُرُونِ بقره آيه 147. هذا آخر
جلد 16 - صفحه 320
ما اردنا ايراده في تفسير سورة الطور و يتلوها بتوفيق اللّه تفسير سورة النجم و بقية السور و الحمد للّه علي ما هدانا و له الشكر علي ما ابلينا و الصلاة و السلام علي نبينا و آله و اللعن علي اعدائنا و مبغضينا و معاندينا ابد الآبدين و دهر الداهرين و انا العبد المذنب المقصر السيد عبد الحسين المدعو بالطيب.
جلد 16 - صفحه 321
سورة النجم