آیه 2 سوره نصر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 2 سوره نصر 3>>
سوره : سوره نصر (110)
جزء : 30
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و مردم را بنگری که فوج فوج به دین خدا داخل می‌شوند (و تو را به رسالت تصدیق می‌کنند).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and you see the people entering Allah’s religion in throngs,

معانی کلمات آیه

  • افواج: دسته‌‏ها. گروه‌‏ها. مفرد آن فوج است. راغب گويد: جماعتى كه به سرعت مى‌‏روند.[۱]

نزول

شأن نزول آیات 1 تا 3:

معمر از زهرى نقل کند که موقع فتح مکه وقتى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم داخل مکه شد، خالد بن ولید را مأمور فرمود تا با کسانى از دشمنان که در پائین مکه هستند، قتال و نبرد نماید.

خالد برفت و آن‌ها فرار کردند و عده اى اسلحه به زمین گذاشتند سپس قبیله هاى اعراب دسته دسته و فوج فوج داخل در دین اسلام مى گردیدند و خداوند این سوره را نازل فرمود.[۲]

این سوره آخرین سوره ایست که بر پیامبر اسلام نازل گردید و گویند بعد از نزول این سوره عمر رسول خدا صلی الله علیه و آله یک سال بوده است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ «1» وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً «2» فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً «3»

هنگامى كه نصرت الهى فرا رسيد. مردم را ديدى كه دسته دسته در دين خدا وارد مى‌شوند. پس بايد سپاسگزارانه پروردگارت را تنزيه كنى و از او آمرزش بخواه كه او توبه‌پذير است.

نکته ها

عموم مفسرين، اين سوره را مربوط به زمان فتح مكه در سال هشتم هجرى مى‌دانند كه گروهى از مردم به خاطر حقانيّت اسلام، ايمان آوردند و بعضى از ترس به اسلام تظاهر كردند، نظير ابوسفيان كه امام على عليه السلام درباره آنان فرمود: «ما اسلموا و لكن استسلموا و اسرّوا الكفر» «1» آنان در ظاهر مسلمان شدند ولى در دل كافر ماندند. در قرآن براى ايمان دو نوع دخول آمده است: يكى دخول مردم در دين كه در اين سوره مى‌فرمايد: «يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ» و ديگرى دخول ايمان در دل مردم كه در سوره حجرات مى‌فرمايد: «وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ» «2» هنوز دين داخل قلب‌هاى شما نشده است.

در حديث مى‌خوانيم: هنگامى كه حضرت مهدى عليه السلام ظهور كنند، مردم دنيا فوج فوج به او ايمان مى‌آورند. «3»

«1»

. بحارالانوار، ج 32، ص 325.

«2». حجرات، 14.

«3». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 625

قرآن به تسبيح خداوند، بيش از تكبير و تحميد سفارش كرده است. واژه تسبيح در قرآن بيش از واژه‌هاى تكبير و تحميد آمده است.

در حديث مى‌خوانيم: هنگام فتح مكه، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ابتدا وارد مسجد الحرام شد و نماز گزارد. «1»

نصرت خداوند، منوط به يارى مردم از دين اوست. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» «2»

كلمه‌ «تَوَّابٌ» يازده بار در قرآن آمده است كه نه بار همراه با واژه رحمت‌ «تَوَّاباً رَحِيماً»*، يكبار همراه با حكمت‌ «3» و يك بار به طور مطلق در اين سوره آمده است.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بعد از فتح مكه، عفو عمومى اعلام كردند و همه را بخشيدند و مكه بدون خونريزى فتح شد. حتى هنگامى كه حضرت ديد سعد بن عبادة شعار انتقام مى‌دهد و مى‌گويد «اليوم يوم الملحمة» يعنى امروز تلافى مى‌كنيم، حضرت پرچم را از او گرفت و به دست حضرت على عليه السلام داد و فرمود: شعار را عوض كنيد و بگوييد: «اليوم يوم المرحمة» امروز روز رحمت است نه انتقام.

فتح و نصرت واقعى از جانب خداست، پس به ابزار و تجهيزات و نيروى انسانى تكيه نكنيد كه ممكن است همه امكانات باشد ولى باز هم شكست بخوريد. «وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» «4»

در فتح مكه، اميد بت‌پرستان به يأس و مركز شرك به پايگاه توحيد تبديل شد. موانعى كه بر سر راه مؤمنان بود، برچيده شد، اسلام تثبيت گشت و براى صدور به كشورهاى ديگر آماده شد.

فرمان استغفار يا براى نورانيّت بيشتر قلب است يا براى زدودن غرور پيروزى يا براى گناهان امّت و يا به خاطر معرفت بالاى حضرت نسبت به خداوند است.

«1». تفسير كنزالدقايق.

«2». محمّد، 7.

«3». نساء، 17.

«4». آل عمران، 126.

جلد 10 - صفحه 626

نگاهى گذرا به فتح مكّه‌

بعد از صلح حديبيه، چون مشركان پيمان‌شكنى كردند، پيامبر نيرويى فراهم و مكه را بدون خونريزى فتح كرد و شرح ماجرا چنين است: مسلمانان در چند كيلومترى مكه اردو زدند و ابوسفيان كه شبانه براى سركشى از مكه خارج شده بود با عباس عموى پيغمبر ملاقاتى داشت. عباس گفت: پيامبر با ده هزار سرباز به سراغ شما آمده است. ابوسفيان ترسيد و به عباس پناهنده شد و پيامبر امان دادن عباس را پذيرفت. پيامبر فرمود: هر كس به مسجد الحرام پناه ببرد يا به خانه ابوسفيان برود يا در خانه خود بماند، در امان است.

پيامبر به عباس فرمود: ابوسفيان را در تنگه‌اى كه گذرگاه مكه هست ببر تا لشگريان الهى كه از آنجا مى‌گذرند، او ببيند. ابوسفيان با ديدن اين مانور وحشت كرد و به عباس گفت:

سلطنت فرزند برادرت بسيار عظيم شده است، عباس گفت: سلطنت نيست بلكه نبوت است. سپس عباس به او گفت: به سراغ مردم مكه برو و آنها را از مقابله با لشگر اسلام بازدار.

ابوسفيان وارد مسجدالحرام شد و به مردم گفت: محمّد با جمعيّتى وارد مكه مى‌شود كه توان مقابله با او را نداريد، پس به مسجد الحرام يا خانه من يا خانه خود پناهنده شويد و اسلام بياوريد تا سالم بمانيد.

به هر حال پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وارد مكه شد و به ياد روزى كه از مكه مخفيانه خارج شد و به شكرانه اين‌پيروزى سجده كرد. سپس پيامبر با تلاوت سوره فتح وارد مسجد الحرام شد و مسلمانان همراه آن حضرت تكبير مى‌گفتند. حضرت نزديك كعبه آمد و بت‌ها را مى‌شكست و مى‌فرمود: «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً» «1» از آنجا كه دست حضرت به بت‌هاى بزرگ بالاى كعبه نمى‌رسيد، به حضرت على عليه السلام دستور داد تا پا بر دوش پيامبر نهد و بت‌ها را سرنگون كند. سپس حلقه كعبه را گرفت و از مردم مكه پرسيد: شما امروز چه انتظارى از من داريد؟ گفتند: بخشش. اشك در چشم حضرت جمع‌

«1». اسراء، 81.

جلد 10 - صفحه 627

شد و مردم گريه كردند. حضرت سخن يوسف را كه به برادرانش فرمود: «لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ» «1» امروز هيچ سرزنشى بر شما نيست، به زبان آورد و فرمود: همه آزاديد. آنگاه جملات‌ لااله الّا اللّه وحده وحده انجز وعده نصر عبده‌ ... را خواند و فرمود: هيچ كس از خون‌هاى ريخته شده و اموال غارت شده گذشته سخنى نگويد و تمام پرونده‌هاى گذشته مختومه و همه مشمول عفو عمومى شديد، پس وارد زندگى نوين شويد.

پیام ها

1- پيروزى در سايه نصرت الهى است. «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ»

2- نابودى سران كفر و شرك، زمينه براى ورود مردم به توحيد و يكتاپرستى است. إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ‌ ... النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ‌

3- مسلمانان وظيفه دارند در حدّ توان و امكان خود تلاش كنند تا زمينه ورود ديگران به اسلام فراهم شود. إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ‌ ... النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ‌

4- اگر موانع برطرف شود، مردم گروه گروه ايمان مى‌آورند. «يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً»

5- تا قبل از فتح مكه مردم يكى يكى مسلمان مى‌شدند، ولى بعد از فتح مكه، گروه گروه. «يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً»

6- فتح و پيروزى شما را مغرور نسازد كه هرچه هست از خداست. إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ‌ ... فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ‌

7- تنزيه خداوند از عيب و نقص و ظلم، بايد همراه با سپاس از نعمت‌ها و ستايش او باشد. «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ»

8- سپاس و ستايش و تسبيح خداوند، مقدمه استغفار و آمرزش‌طلبى است.

«فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ»

9- صالحان كه به قدرت مى‌رسند به جاى غرور و غفلت، جان و روح خود را با

«1». يوسف، 92.

جلد 10 - صفحه 628

ياد خدا معطر مى‌كنند. إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ‌ ... فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ‌

10- خداوند منزّه است از اينكه ياران دينش را تنها بگذارد. إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ‌ ... فَسَبِّحْ‌

11- هر كس، حتى پيامبر، هر قدر هم تسبيح و تحميد كند، در پايان آن استغفار كند. «وَ اسْتَغْفِرْهُ»

12- توبه پذيرى سنت خداوند است. «إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً»

«والحمدللّه ربّ العالمين»

جلد 10 - صفحه 630

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص388
  2. پرش به بالا کتاب المصنف از عبدالرزاق.

منابع