آیه 187 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 187 بقره)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِكُمْ ۚ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ ۗ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ ۖ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ ۚ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ ۚ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<186 آیه 187 سوره بقره 188>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 2
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

برای شما در شبهای ماه رمضان مباشرت با زنان خود حلال شد، که آنها جامه عفاف شما و شما نیز لباس عفّت آنها هستید. و خدا دانست که شما (در کار مباشرت زنان به نافرمانی و اطاعت شهوت نفس) خود را به ورطه گناه می‌افکنید لذا از حکم حرمت درگذشت و گناه شما را بخشید، از اکنون (در شب رمضان) رواست که با زنهای خود (به حلال) مباشرت کنید و از خدا آنچه مقدّر فرموده بخواهید. و بخورید و بیاشامید تا خط سفیدی روز از سیاهی شب در سپیده دم پدیدار گردد، پس از آن روزه را به پایان برسانید تا اول شب. و با زنان هنگام اعتکاف در مساجد مباشرت نکنید. این احکام، حدود دین خداست، زنهار در آن راه مخالفت مپویید! خداوند این گونه آیات خود را برای مردم بیان فرماید، باشد که پرهیزکار شوند.

در شبِ روزهایی که روزه دار هستید، آمیزش با زنانتان برای شما حلال شد. آنان برای شما لباسند و شما برای آنان لباسید. خدا می دانست که شما [پیش از حلال شدن این کار] به خود خیانت می کردید، پس توبه شما را پذیرفت و از شما در گذشت. اکنون [آزاد هستید که] با آنان آمیزش کنید و آنچه را خدا [در این کار] برای شما مقرّر داشته [از فضیلت، ثواب، پاکدامنی از حرام و فرزند شایسته] طلب کنید. و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید صبح از رشته سیاه شب برای شما آشکار شود؛ سپس روزه را تا شب به پایان برید. و در حالی که در مساجد معتکف هستید با زنان آمیزش نکنید. اینها حدود خداست، به آنها نزدیک نشوید. خدا این گونه آیاتش را برای مردم بیان می کند تا [از مخالفت اوامر و نواهی او] بپرهیزند.

در شبهاى روزه، همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گرديده است. آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستيد. خدا مى‌دانست كه شما با خودتان ناراستى مى‌كرديد، پس توبه شما را پذيرفت و از شما درگذشت. پس، اكنون [در شبهاى ماه رمضان مى‌توانيد] با آنان همخوابگى كنيد، و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته طلب كنيد. و بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد بامداد از رشته سياه [شب‌] بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا [فرا رسيدن‌] شب به اتمام رسانيد. و در حالى كه در مساجد معتكف هستيد [با زنان‌] درنياميزيد. اين است حدود احكام الهى! پس [زنهار به قصد گناه‌] بدان نزديك نشويد. اين گونه، خداوند آيات خود را براى مردم بيان مى‌كند، باشد كه پروا پيشه كنند.

همبسترى با زنانتان در شب ماه روزه بر شما حلال شد. آنها پوشش شمايند و شما پوشش آنهاييد. خدا مى‌دانست كه شما به خويشتن خيانت مى‌ورزيد، پس توبه شما را بپذيرفت و شما را عفو كرد. اكنون با آنها همبستر شويد و آنچه را كه خدا بر شما مقرر گردانيده است انجام دهيد، و بخوريد و بياشاميد تا رشته روشن صبحدم در تاريكى شب آشكار شود. و روزه را به شب برسانيد. و چون در مسجد اعتكاف كنيد، با زنان همبستر مشويد. اينها حدود فرمان خداست، بدان نزديك مشويد. خدا آيات خود را اينچنين بيان مى‌كند، باشد كه به پرهيزگارى برسند.

آمیزش جنسی با همسرانتان، در شبِ روزهایی که روزه می‌گیرید، حلال است. آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید). خداوند می‌دانست که شما به خود خیانت می‌کردید؛ (و این کارِ ممنوع را انجام می‌دادید؛) پس توبه شما را پذیرفت و شما را بخشید. اکنون با آنها آمیزش کنید، و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته، طلب نمایید! و بخورید و بیاشامید، تا رشته سپید صبح، از رشته سیاه (شب) برای شما آشکار گردد! سپس روزه را تا شب، تکمیل کنید! و در حالی که در مساجد به اعتکاف پرداخته‌اید، با زنان آمیزش نکنید! این، مرزهای الهی است؛ پس به آن نزدیک نشوید! خداوند، این چنین آیات خود را برای مردم، روشن می‌سازد، باشد که پرهیزکار گردند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

You are permitted on the night of the fast to go into your wives: they are a garment for you, and you are a garment for them. Allah knew that you would betray yourselves, so He pardoned you and excused you. So now consort with them and seek what Allah has ordained for you, and eat and drink until the white streak becomes manifest to you from the dark streak at the crack of dawn. Then complete the fast until nightfall, and do not consort with them while you dwell in confinement in the mosques. These are Allah’s bounds, so do not approach them. Thus does Allah clarify His signs for mankind so that they may be Godwary.

It is made lawful to you to go into your wives on the night of the fast; they are an apparel for you and you are an apparel for them; Allah knew that you acted unfaithfully to yourselves, so He has turned to you (mercifully) and removed from you (this burden); so now be in contact with them and seek what Allah has ordained for you, and eat and drink until the whiteness of the day becomes distinct from the blackness of the night at dawn, then complete the fast till night, and have not contact with them while you keep to the mosques; these are the limits of Allah, so do not go near them. Thus does Allah make clear His communications for men that they may guard (against evil).

It is made lawful for you to go in unto your wives on the night of the fast. They are raiment for you and ye are raiment for them. Allah is Aware that ye were deceiving yourselves in this respect and He hath turned in mercy toward you and relieved you. So hold intercourse with them and seek that which Allah hath ordained for you, and eat and drink until the white thread becometh distinct to you from the black thread of the dawn. Then strictly observe the fast till nightfall and touch them not, but be at your devotions in the mosques. These are the limits imposed by Allah, so approach them not. Thus Allah expoundeth His revelation to mankind that they may ward off (evil).

Permitted to you, on the night of the fasts, is the approach to your wives. They are your garments and ye are their garments. Allah knoweth what ye used to do secretly among yourselves; but He turned to you and forgave you; so now associate with them, and seek what Allah Hath ordained for you, and eat and drink, until the white thread of dawn appear to you distinct from its black thread; then complete your fast Till the night appears; but do not associate with your wives while ye are in retreat in the mosques. Those are Limits (set by) Allah: Approach not nigh thereto. Thus doth Allah make clear His Signs to men: that they may learn self-restraint.

معانی کلمات آیه

رفث: جماع. سخن گفتن با زن درباره جماع و سخن قبيح (صحاح) مراد از آن در آيه جماع است. لفظ «الى» حاكى است كه معنى ميل به آن تضمين شده است.

باشروهن: مباشرت، رسيدن دو پوست بدن به همديگر است، مراد از آن در آيه مجامعت مى باشد.

خيط: رشته، نخ، مراد از رشته سفيد، صبح و از خيط اسود تاريكى شب است.

عاكفون: عاكف و معتكف كسى است كه عمل اعتكاف انجام دهد كه خواهد آمد. عكف و عكوف در اصل ملازمت با تعظيم است.

حدود: مرزها. مفرد آن حد است.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گويند: عمر بن الخطاب در شب ماه رمضان قصد نزديكى با زوجه خود را بعد از آن كه اندكى خوابيده بود نمود. پس از انجام عمل نزديكى فرداى آن شب قضيه را براى رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل نمود و اين آيه نازل گرديد و درباره بقيه آيه گويند: كه درباره ابوقيس بن صرمة نازل شده كه در زمين خود مشغول كار بود خوابش برد بعد از خواب براى او غذا آوردند، نخورد. خبر به رسول خدا دادند سپس اين آيه نازل گرديد.[۳][۴][۵]

از امام محمدباقر عليه‌السلام روايت گرديده كه اين آيه درباره خوّات بن جبير نازل شده كه مانند قضيه ابوقيس بن صرمة بوده با اين تفاوت كه موضوع خوّات در روز جنگ خندق اتفاق افتاده و جريان ابوقيس در مزرعه خودش[۶][۷] و موضوع ابوقيس بن صرمة از امام باقر عليه‌السلام نيز روايت گرديده است [۸][۹].[۱۰]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«187» أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى‌ نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ‌

در شب‌هاى روزه (ماه رمضان)، آميزش با همسرانتان براى شما حلال شد، آنها براى شما (همچون) لباسند و شما براى آنها (همچون) لباس. خداوند مى‌دانست كه شما به خود خيانت مى‌كرديد (وآميزش را كه ممنوع بود، بعضاً انجام مى‌داديد) پس توبه شما را پذيرفت و از شما درگذشت. اكنون (مى‌توانيد) با آنها هم بستر شويد و آنچه را خداوند بر شما مقرّر فرموده، طلب كنيد. و بخوريد و بياشاميد تا رشته سفيد از رشته سياه (شب) براى شما آشكار گردد. سپس روزه را تا شب به اتمام رسانيد. و در حالى كه معتكف در مساجد هستيد، با زنان آميزش نكنيد. اين حدود واحكام الهى است پس (به قصد تجاوز وگناه) به آن نزديك نشويد. خداوند اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مى‌سازد، باشد كه پرهيزگار گردند.

نکته ها

در آغاز اسلام، در شب و روز ماه رمضان، آميزش با همسر ممنوع بود و همچنين در ساعت معيّنى از شب مى‌توانستند افطار كنند و اگر روزه‌دار خوابش مى‌گرفت بعد از بيدارى حقّ غذا خوردن نداشت. برخى مسلمانان عليرغم ممنوع بودن آميزش جنسى اين كار را انجام مى‌دادند، ولى برخى ديگر با وجود زحمت و سختى، از خوردن در شب بعد از بيدارى خوددارى مى‌كردند. يكى از ياران پيامبر به نام مطعم‌بن جبير هنگام افطار به علّت دير

جلد 1 - صفحه 292

حاضر شدن غذا خوابش برد، وقتى بيدار شد گفت: من ديگر حقّ غذا خوردن ندارم و فردا را بدون غذا روزه گرفت و براى كندن خندق اطراف مدينه حاضر شد. در بين كار به علّت شدّت ضعف از حال رفت و بيهوش شد. پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار متأثّر شد و اين آيه نازل گرديد كه غذا خوردن تا طلوع فجر آزاد است و آميزش با همسران در شب‌هاى ماه رمضان مانع ندارد.

خداوند متعال مى‌داند كه شما به خويشتن خيانت مى‌كرديد و قدرت صبر و خوددارى نداشته و نداريد، به همين دليل تكليف را بر شما آسان و گذشته‌ى شما را عفو نمود.

اعتكاف، به معناى بريدن از دنيا و پناهنده شدن به خداست. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله با گرفتارى‌ها و مشكلاتى كه داشتند، گاهى در مسجد براى چند روز معتكف مى‌شدند و بدين وسيله روح خود را صفا و آرامش بيشتر مى‌دادند. از آنجا كه در غير حال اعتكاف نيز آميزش در مسجد ممنوع است. به نظر مى‌رسد مراد از كلمه «عاكفون» همان سكونت در مسجد باشد، نه اعتكاف به معناى عبادت مخصوص.

در تشبيه همسر به لباس، نكات و لطايف بسيارى نهفته است:

  • لباس بايد در طرح و رنگ و جنس مناسب انسان باشد، همسر نيز بايد كفو انسان و متناسب با فكر و فرهنگ و شخصيّت انسان باشد.
  • لباس مايه‌ى زينت و آرامش است، همسر وفرزند نيز مايه‌ى زينت و آرامش خانواده‌اند.
  • لباس عيوب انسان را مى‌پوشاند، هريك از زن و مرد نيز بايد عيوب و نارسايى‌هاى يكديگر را بپوشانند.
  • لباس انسان را از سرما و گرما حفظ مى‌كند، وجود همسر نيز كانون خانواده را گرم و زندگى را از سردى مى‌رهاند.
  • دورى از لباس، مايه‌ى رسوايى است، دورى از ازدواج و همسر نيز گاهى سبب انحراف و رسوايى انسان مى‌گردد.
  • در هواى سرد لباس ضخيم و در هواى گرم لباس نازك استفاده مى‌شود، هر يك از دو همسر نيز بايد اخلاق و رفتار خود را متناسب با نياز روحى طرف مقابل تنظيم كند؛ اگر مرد عصبانى است، زن با لطافت با او برخورد كند و اگر زن خسته است، مرد با او مدارا كند.

جلد 1 - صفحه 293

  • انسان بايد لباس خود را از آلودگى حفظ كند، هر يك از دو همسر نيز بايد ديگرى را از آلوده شدن به گناه حفظ نمايد.

پیام ها

1- تخفيف وآسان‌گيرى در احكام، از ويژگى‌هاى دين اسلام است. «أُحِلَّ لَكُمْ»

2- رعايت ادب در سخن، از ويژگى‌هاى قرآن است. «رفث» به معناى سخن گفتن پيرامون مسائل زناشويى است كه در آيه به كنايه از آميزش آمده است.

3- هر كجا خواستيد راهى را ببنديد، يك راه مشروع را باز بگذاريد. چون خداوند در روز رمضان، آميزش را ممنوع مى‌كند، لذا در شب آنرا مجاز مى‌شمرد. «1» «أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ»

4- عبادتِ روز و لذّت مشروع شب، نشانه‌ى جامعيّت دين است. در يك آيه، هم احكام روزه وهم مسائل زناشويى آمده است. «أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى‌ نِسائِكُمْ»

5- اسلام به نيازهاى طبيعى توجّه كامل دارد. «الرَّفَثُ إِلى‌ نِسائِكُمْ»

6- نياز زن و مرد به يكديگر، دو طرفه است و هريك براى پوشش نيازهاى طبيعى خود به ديگرى نيازمند است. «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ»

7- خداوند از جزئيات كارهاى انسان آگاه است. «عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ»

8- انسان، جايزالخطا وغريزه جنسى در او قوى است. «كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ»

9- ترك فرمان خدا، خيانت و ظلمى است به خود ما. «تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ»

10- در آميزش و فرزند خواهى، براى خداوند تكليف معيّن نكنيد كه پسر باشد يا دختر. «وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ»

11- حتّى آميزش جنسى بايد هدفدار باشد. «وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ»

«1». با اينكه آميزش جنسى، در اوّل هر ماه مكروه است، لكن در اوّل ماه رمضان مستحبّ است و شايد به خاطر اين است كه بايد به نحوى مردم را تأمين نمود، سپس از آنان تكليف خواست.

جلد 1 - صفحه 294

12- معيار احكام اسلامى، معيارهاى عمومى، طبيعى و ساده است. پيدا شدن سپيده‌ى صبح يا تاريكى شب را، هركس در هر كجا باشد مى‌تواند بفهمد.

«يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ»

13- نقش زمان‌بندى را در عبادات فراموش نكنيم. «أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ»

14- اعتكاف، سكونت در مسجد است، مشروط به روزه گرفتن. «عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ»

15- پيشگيرى از گناه لازم است. قرآن مى‌فرمايد: به گناه نزديك نشويد. چون نزديك شدن به گناه همان و افتادن در آن همان. «فَلا تَقْرَبُوها»

16- تقوا، فلسفه‌ى احكام الهى است. روزه براى تقواست، آميزش جنسى مشروع نيز براى تقواست. «1» «لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ»

17- عمل به دستورات الهى، بستر رشد و تقوا مى‌باشد. «لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى‌ نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (187)

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 342

شأن نزول: در كتاب كافى- مضمون حديث از حضرت صادق عليه السّلام آنكه: خوردن و آشاميدن و جماع حرام بود در ماه رمضان بر كسى كه مى‌خوابيد بعد از نماز عشاء، پس اتفاق افتاد براى شخصى خوابيدن، پس روز در كار خندق غش بر او عارض شد به سبب گرسنگى و تشنگى، آيه شريفه در نسخ آن تحريم نازل شد «1»:

أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ‌: حلال گردانيده شد براى شما شب روزه، يعنى در شبى كه روز آن مى‌خواهيد روزه داريد، الرَّفَثُ إِلى‌ نِسائِكُمْ‌:

مجامعت با زنان خود، هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ‌: زنان پوشش هستند براى شما، وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَ‌: و شما نيز پوشش هستيد براى ايشان.

نكته: اين كلام بيان حلال نمودن و كنايه است از موافقه. چون زوجين معتنق و ملتوى شوند به يكديگر و هر يك مشتمل مى‌شود بر ديگرى، لذا تشبيه به لباس شده كه فرا مى‌گيرد بدن را.

عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ‌: تعلق يافت علم خدا به معلوم بدرستى كه خيانت نمائيد نفس‌هاى خود را و ستم نمائيد بر خود به تعريض آن به عقاب و تنقيص حظ آن از ثواب. فَتابَ عَلَيْكُمْ‌: پس رجوع فرمود حق تعالى بر شما به رحمت خود و رخصت داد به مفطرات در شب روزه.

وَ عَفا عَنْكُمْ‌: و عفو فرمود و درگذشت از شما آن جنايت را و محو اثر آن‌

«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 186، حديث هفتم.

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 343

فرمود و آن حكم را كه بر شما واجب فرموده بود از شما رفع نمود. فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَ‌: پس اين هنگام كه از شما عفو و نسخ حكم را فرمود، مباشرت كنيد با زنان در شب ماه رمضان به عنوان جواز و اباحه. وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ‌: و طلب كنيد آنچه نوشته است خدا براى شما، يعنى تقدير نموده از اولاد. مراد آنست كه غرض اصلى از مباشرت، طلب بقاى نسل باشد نه مجرد لذات و التذاذ به شهوت، زيرا حكمت از خلق شهوت و مشروعيت نكاح، ايجاد ولد است نه صرف شهوت، و لذا تأكيد در امر نكاح و ازدواج بسيار وارد شده.

وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا: و بخوريد و بياشاميد در شبهاى روزه، حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ‌: تا اينكه روشن شود مر شما را رشته سفيدى؛ اين كنايه است از روشنائى افق صبح. مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ: از رشته سياهى شب از فجر صادق، يعنى رشته افق سفيدى كه روشنائى روز است از شب مبين گردد. خلاصه آنكه از اول شب تا طلوع صبح مجاز به افطار باشيد. ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ‌: پس به اتمام رسانيد روزه را تا شب كه غايت روزه و آخر وقت امساك باشد از اول صبح صادق كه فجر مستطير و منتشر گويند تا وقت داخل شدن شب كه آن غروب آفتاب است و علامت آن زوال حمره مشرقيه است از سمت رأس. و از باب مقدمه علميه بايد يك مقدار پيش از طلوع صبح و يك مقدار از مغرب داخل شود از باب احتياط يقين به حد واجب.

بعد از آن حكم اعتكاف را فرمايد: وَ لا تُبَاشِرُوهُنَ‌: و مباشرت نكنيد زنان را، وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ: و حال شما كه معتكف و مقيم باشيد در مساجد. از حضرت سيد سجاد عليه السّلام مروى است كه فرمود:

تفسير اثنا عشرى    ج‌1    344    

چنان است كه دو حج و دو عمره بجا آورده‌ «1». تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ‌: آنچه مذكور شد از احكام‌

«1» دعائم الاسلام، جلد اوّل، صفحه 286 (اين روايت، مستند به امام صادق است. در جامع احاديث الشيعه جلد 9 و بحار الانوار جلد 97 نيز همين روايت نقل شده است)

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 344

روزه، اعتكاف حد الهى است كه در دين محدود و مقرر فرموده است. فَلا تَقْرَبُوها: پس نزديك نشويد آن را. اين مبالغه است در منع تجاوز از آن، زيرا نزديكى كه واقع نشود البته تجاوز محقق نخواهد شد.

تنبيه: آيه شريفه نهى است از نزديك شدن به حدى كه حاجز است ميان حق و باطل تا به باطل نزديك نشود، چه جاى آنكه تخطى نمايد از آن؛ چنانچه فرمود حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: انّ لكلّ ملك حمى و انّ حمى اللّه محارمه و من حال حول الحمى يوشك ان يقع فيه‌ «1». يعنى براى هر پادشاهى غرقگاهى است، و غرق الهى محرمات او سبحانه مى‌باشد. پس هر كه بگذرد اطراف غرقگاه، نزديك است كه واقع شود در آن.

كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ‌: همچنين بيان مى‌نمايد خداى تعالى، آياتِهِ لِلنَّاسِ‌:

آيات و نشانه‌هاى خود را از اوامر و نواهى و وعد و وعيد و ثواب و عقاب براى عموم مردمان. لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ‌: براى اينكه بپرهيزيد و از حدود تجاوز نكنيد و مخالفت اوامر و نواهى سبحانى را ننمائيد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى‌ نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (187)

ترجمه‌

حلال شد از براى شما شب روزه جماع با زنانتان آنها لباسند از براى شما و شما لباسيد از براى آنان دانست خدا كه شما بوديد خيانت مى‌كرديد با خودهاتان پس پذيرفت توبه شما را و عفو كرد از شما پس اكنون مباشرت كنيد با ايشان و بجوئيد آنچه را نوشت خدا از براى شما و بخوريد و بياشاميد تا پديدار شود از براى شما رشته سفيد از رشته سياه از صبح صادق پس تمام كنيد روزه را تا

جلد 1 صفحه 233

شب و مباشرت نكنيد با ايشان با آنكه شما مقيمانيد در مسجدها اينست حدهاى خدا پس نزديك نشويد آنها را اين چنين بيان ميكند خدا آيتهاى خود را براى مردم باشد كه آنها پرهيزكار شوند.

تفسير

شب روزه شبى است كه فرداى آنروز بايد روزه داشت و رفث كنايه از جماع است و معنى اصلى آن هتك ستر است و باعتبار آنكه جماع نوعا ملازم با اين معنى است اطلاق شده است و اينكه متعدى بالى شده براى آنستكه متضمن معنى افضاء شده كه به معنى خلوت با زن است و متعدى بالى ميشود و سبب حليت آنستكه آنها به منزله لباس مردانند و مردان به منزله لباس آنها و نميتوانند از يكديگر جدا شوند و با كثرت مخالطت و شدت ملابست و معاشرت صبر و خوددارى از اين عمل مشكل است و در جوامع از حضرت صادق (ع) نقل نموده است كه در صدر اسلام مقاربت با زن در شب و روز ماه رمضان حرام بود و همچنين غذا خوردن بعد از خواب در شب حرام بود دسته از جوانان شب مقاربت با زنان مينمودند و مستور ميداشتند و يكى از اصحاب كه مطعم بن جبير نامداشت خوابيد پيش از افطار و در حفر خندق حاضر شد و غش كرد پس اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر حلال شدن جماع در شب و خوردن بعد از خواب و مراد از عفو الهى اين ترخيص است و در مجمع نقل نموده اختلاف عامه را در اسم اين مرد و آنكه گفته‌اند پس از بيان حال آن مرد در نزد پيغمبر (ص) عمر اعتذار جست از آنحضرت و اقرار نمود بر آنكه اين عمل محرم را من با زوجه خود بعد از نماز عشاء بجا آوردم و پس از او چند نفر ديگر جرئت نموده اقرار كردند و اين آيه نازل شد حقير عرض ميكنم بنابراين خيانت و معصيت كسانى كه مرتكب اين عمل شدند بر عامه ثابت ميشود بنص آيه شريفه و آنكه كسيكه ابتدا اقرار نموده با آنكه جوان هم نبوده از خدا و پيغمبر (ص) شرم نداشته چون اقرار به معصيت هم تجرى و معصيت است و نميدانم چرا از پيغمبر (ص) معذرت خواسته با آنكه بايد از خدا معذرت بخواهد اگر اعتقاد بخدا داشته و ميدانسته كه پيغمبر از پيش خود حكمى نميكند در هر حال خدا ميدانست كه مردم ظلم و خيانت ميكنند با نفوس خودشان كه خود را در معرض عقاب الهى قرار ميدهند و ناقص مينمايند حظ خودشان را از ثواب پس پذيرفت توبه آنها را چون توبه نمودند و ترخيص فرمود

جلد 1 صفحه 234

نزديكى با زنان را و تسهيل فرمود بر آنها امر را و محو نمود اثر گناه را پس حكم فرمود بعد از نسخ حكم سابق بآنكه با زنان مباشرت نمايند يعنى نزديكى كنند و طلب نمايند آنچه را مقدر فرموده است و نوشته است در لوح محفوظ از براى آنها از اولاد بسبب مقاربت با زنان يعنى براى شهوترانى اين عمل را نبايد انجام داد بلكه براى كثرت نسل كه مقصود اصلى از نكاح است بايد بجا آورد و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه طلب كنيد آنچه را مباح نموده است خداوند بر شما بعد از منع چون خداوند دوست دارد آنچه را رخصت داده است مردم مرتكب شوند چنانچه دوست دارد آنچه را منع فرموده اجتناب نمايند و از صادقين عليهما السلام مروى است كه مكروه است جماع در شب اول هر ماه مگر شب اول ماه رمضان كه مستحب است حقير عرض مى‌كنم شايد عمل برخصت كه مطلوب الهى است بهمان شب اول حاصل ميشود چون يك نوع شكرگزارى عملى است از اين ترخيص و مراد از رشته سفيد كه ظهور آن آخر حد جواز خوردن و آشاميدن است سفيدى منتشر در افق است كه از آن بصبح صادق تعبير ميشود و مراد از رشته سياه تاريكى ممتد مجاور با آنست و اين بر سبيل تشبيه است و براى توضيح بيان شده است رشته سفيد بانكه از جنس فجر است تا بقرينه مقابله معلوم شود حال رشته سياه كه از جنس ظلمت است و در منهج الصادقين روايت نموده است كه بعضى از اصحاب رشته سفيد و سياهى در برابر ميگذاردند و چون بسبب روشنى از يكديگر ممتاز ميشدند از مفطرات اجتناب مى- نمودند لهذا من الفجر در آيه شريفه نازل شد براى توضيح مراد از رشته سفيد و سياه و در اول نزول كلام الهى مجرد از اين بيان بود و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه مراد امتياز سفيدى روز است از سياهى شب و در تهذيب از آن حضرت روايت نموده كه كسى پرسيد بايد بخورم در شب ماه رمضان تا شك كنم در روز فرمود بخور تا شك نكنى در روز و در تهذيب و كافى و عياشى از آنحضرت روايت شده كه پرسيدند از دو نفر كه يكى از آن دو يقين بطلوع فجر پيدا كرده و ديگرى شك دارد فرمود آنكس كه شك دارد بخورد و آنكس كه يقين حاصل نموده حرام است بر او خوردن چون خداوند نهايت خوردن را يقين بطلوع فجر قرار داده است و در كافى و فقيه و عياشى از آنحضرت روايت شده كه اين آيه نازل شد در باره خوات بن جبير انصارى كه در واقعه خندق با پيغمبر بود و روزه داشت چون‌

جلد 1 صفحه 235

شب شد به منزل آمد و پيش از نزول اين آيه حكم اين بود كه اگر كسى قبل از افطار بخواب ميرفت بايد روزه را تا روز ديگر ادامه دهد از قضا آنشب طعام در در منزل او حاضر نبود اهل بيت او گفتند اندكى صبر نما تا غذا حاضر شود او تكيه نمود و بخواب رفت بعد از حاضر شدن طعام گفتند بخواب رفتى او هم با گرسنگى شب را بروز آورد و فرداى آنشب هم در حفر خندق كمك نمود تا غش كرد و پيغمبر بر او مرور فرمود و آن حال را مشاهده كرد پس اين آيه نازل شد و قمى بر اين روايت علاوه نموده است حرمت مقاربت با زن را در صدر اسلام و آن كه جوانان نميتوانستند صبر كنند و نهايت روزه مغرب شرعى است كه اول شب است و نهى شده است از مقاربت با زنان در حال اعتكاف و آن عبارت است از اقامه در مسجد جامع بلد براى عبادت و آدابى دارد كه در كتب فقهيه مفصلا ذكر شده است و احكام مذكوره محرمات الهى است كه از آن تعبير بحدود شده است يعنى غرق گاه است پس نزديك نشويد آنرا و در حديث نبوى وارد شده است كه هر پادشاهى را غرق گاهى است و غرقگاه خداوند محرمات او است و كسيكه گردش كند در اطراف غرقگاه ايمن نيست از آنكه واقع شود در آن پس نزديك نبايد شد و چنانچه خداوند اين احكام را بيان فرمود بيان مى- فرمايد حجج و دلائل بر احكام خود را براى مردم تا بپرهيزند از مخالفت اوامر و نواهى او.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أُحِل‌َّ لَكُم‌ لَيلَةَ الصِّيام‌ِ الرَّفَث‌ُ إِلي‌ نِسائِكُم‌ هُن‌َّ لِباس‌ٌ لَكُم‌ وَ أَنتُم‌ لِباس‌ٌ لَهُن‌َّ عَلِم‌َ اللّه‌ُ أَنَّكُم‌ كُنتُم‌ تَختانُون‌َ أَنفُسَكُم‌ فَتاب‌َ عَلَيكُم‌ وَ عَفا عَنكُم‌ فَالآن‌َ بَاشِرُوهُن‌َّ وَ ابتَغُوا ما كَتَب‌َ اللّه‌ُ لَكُم‌ وَ كُلُوا وَ اشرَبُوا حَتّي‌ يَتَبَيَّن‌َ لَكُم‌ُ الخَيطُ الأَبيَض‌ُ مِن‌َ الخَيطِ الأَسوَدِ مِن‌َ الفَجرِ ثُم‌َّ أَتِمُّوا الصِّيام‌َ إِلَي‌ اللَّيل‌ِ وَ لا تُبَاشِرُوهُن‌َّ وَ أَنتُم‌ عاكِفُون‌َ فِي‌ المَساجِدِ تِلك‌َ حُدُودُ اللّه‌ِ فَلا تَقرَبُوها كَذلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ اللّه‌ُ آياتِه‌ِ لِلنّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ يَتَّقُون‌َ (187)

(‌در‌ شب‌ روزه‌ نزديكي‌ ‌با‌ زنانتان‌ ‌براي‌ ‌شما‌ حلال‌ شد، آنان‌ پوشش‌ ‌شما‌ و ‌شما‌ پوشش‌ آنان‌ هستيد ‌خدا‌ دانست‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌با‌ خويشتن‌ خيانت‌ كرديد ‌پس‌ توبه‌ ‌شما‌ ‌را‌ پذيرفت‌ و ‌از‌ ‌شما‌ عفو نمود، اكنون‌ ‌با‌ ‌ايشان‌ نزديكي‌ كنيد و طلب‌ كنيد آنچه‌ ‌را‌ ‌خدا‌ ‌براي‌ ‌شما‌ نوشته‌ و بخوريد و بياشاميد ‌تا‌ ‌براي‌ ‌شما‌ آشكار شود ريسمان‌ سفيد ‌از‌ ريسمان‌ سياه‌ ‌از‌ صبح‌، سپس‌ روزه‌ ‌را‌ باتمام‌ برسانيد ‌تا‌ شب‌، و ‌با‌ زنانتان‌ نزديكي‌ نكنيد و حال‌ آنكه‌ ‌در‌ مساجد معتكف‌ باشيد اينها حدود خدايي‌ ‌است‌ پيرامون‌ ‌آن‌ نگرديد، اينچنين‌ خداوند آياتش‌ ‌را‌ ‌براي‌ مردم‌ بيان‌ مي‌كند ‌تا‌ پرهيزكار شوند) «أُحِل‌َّ لَكُم‌» حلال‌ مقابل‌ حرام‌ و بمعني‌ ترخيص‌ ‌است‌ و ‌با‌ واجب‌ و مستحب‌ّ و مباح‌ و مكروه‌ سازگار ‌است‌ و حرام‌ بمعني‌ ممنوع‌ ‌است‌ و بحث‌ ‌در‌ اينكه‌ اشياء ‌در‌ اصل‌ اولي‌ حظر ‌يعني‌ منع‌ ‌است‌ ‌تا‌ حليتش‌ ‌از‌ شرع‌ ثابت‌ شود ‌ يا ‌ اصل‌ اولي‌ اباحه‌ ‌است‌ ‌تا‌ حرمتش‌ محقق‌ گردد بحث‌ قليل‌ الفائده ‌است‌ ‌بعد‌ ‌از‌ آنكه‌ ‌در‌ شريعت‌ مطهره‌ وارد ‌شده‌ ‌که‌ «

‌کل‌ شي‌ء لك‌ حلال‌ ‌حتي‌ تعلم‌ انه‌ حرام‌

» و ‌در‌ رواية مصعدة ‌بن‌ صدقه‌

جلد 2 - صفحه 340

ميفرمايد «

و الاشياء كلها ‌علي‌ ‌هذا‌ ‌حتي‌ تستبين‌ ‌او‌ تقوم‌ ‌به‌ البينة

» لَيلَةَ الصِّيام‌ِ مراد شبي‌ ‌است‌ ‌که‌ روزش‌ روزه‌ ميداريد چه‌ روزه‌ واجب‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ مستحب‌ّ و چه‌ ماه‌ رمضان‌ ‌باشد‌ و چه‌ ‌غير‌ ‌آن‌، چون‌ ‌در‌ روز روزه‌ جماع‌ بالاتفاق‌ مفطر ‌است‌ و ‌اگر‌ روزه‌ واجب‌ ‌باشد‌ حرام‌ و مفطر ‌است‌، و تعبير بليلة ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ دلالت‌ ‌بر‌ جنس‌ ليل‌ ميكند و همه‌ ليالي‌ صيام‌ ‌را‌ شامل‌ ‌است‌.

الرَّفَث‌ُ إِلي‌ نِسائِكُم‌ اصل‌ رفث‌ افصاح‌ و تصريح‌ بچيزي‌ ‌است‌ ‌که‌ بايد ‌از‌ ‌آن‌ كنايه‌ نمود و ‌در‌ اينجا مراد جماع‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ ‌آيه‌ حج‌ فَلا رَفَث‌َ وَ لا فُسُوق‌َ وَ لا جِدال‌َ فِي‌ الحَج‌ِّ«1» همين‌ معني‌ مراد ‌است‌ و تعديه‌ بالي‌ نسائكم‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ متضمن‌ معني‌ افضاء ‌يعني‌ رفتن‌ نزد زنان‌ ‌است‌ و مراد ‌از‌ نسائكم‌ اعم‌ّ ‌از‌ زنان‌ دائمي‌ ‌ يا ‌ انقطاعي‌ ‌ يا ‌ كنيزكان‌ ‌است‌ ‌غير‌ ‌از‌ ساير زنان‌ ‌که‌ مطلقا حرام‌ ‌است‌.

هُن‌َّ لِباس‌ٌ لَكُم‌ وَ أَنتُم‌ لِباس‌ٌ لَهُن‌َّ كنايه‌ ‌از‌ اينكه‌ زنها ساتر عيوب‌ شوهرها و شوهرها ساتر عيوب‌ زنها هستند چنانچه‌ لباس‌ ساتر عورت‌ ‌است‌، و حافظ شئون‌ يكديگر و اسباب‌ زينت‌ ‌هم‌ هستند چنانچه‌ لباس‌ حافظ بدن‌ و باعث‌ زينت‌ انسان‌ ‌است‌، و ‌اينکه‌ جمله‌ مستأنفه‌ ‌است‌ و سبب‌ حلال‌ بودن‌ جماع‌ ‌را‌ ‌در‌ شبهاي‌ روزه‌ بيان‌ ميكند ‌يعني‌ چون‌ زن‌ نسبت‌ بمرد بمنزله‌ لباس‌ ‌است‌ و اجتناب‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌در‌ مدت‌ يك‌ ماه‌ مشكل‌ ‌است‌ و همچنين‌ مرد نسبت‌ بزن‌، ‌از‌ اينجهت‌ ‌در‌ شبهاي‌ روزه‌ نزديكي‌ ‌با‌ آنان‌ حلال‌ شد ‌تا‌ ‌اينکه‌ اجتناب‌ قابل‌ تحمل‌ ‌باشد‌ عَلِم‌َ اللّه‌ُ أَنَّكُم‌ كُنتُم‌ تَختانُون‌َ أَنفُسَكُم‌ تختانون‌ ‌از‌ خيانت‌ ‌است‌ و مراد ‌از‌ اختيان‌ بنفس‌ ارتكاب‌ معصيت‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ قبل‌ ‌از‌ نزول‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌در‌ ليالي‌ شهر رمضان‌، جماع‌ ‌ يا ‌ مطلقا حرام‌ بوده‌ ‌ يا ‌ ‌بعد‌ ‌از‌ خواب‌ شب‌، و

1‌-‌ سوره‌ بقره‌ ‌آيه‌ 193

جلد 2 - صفحه 341

خداوند تفضلا ‌علي‌ ‌النّاس‌ ‌اينکه‌ حكم‌ ‌را‌ نسخ‌ فرمود و ‌بر‌ طبقش‌ اخباري‌ نيز وارد ‌شده‌ ‌که‌ متعرض‌ ميشويم‌ و ‌از‌ اينجا استفاده‌ ميشود ‌که‌ حكم‌ صوم‌ ‌با‌ نزول‌ ‌آيه‌ كُتِب‌َ عَلَيكُم‌ُ الصِّيام‌ُ ‌تا‌ آخر آيات‌ سه‌گانه‌ تشريع‌ ‌شده‌ ‌بود‌ و ‌بر‌ طبقش‌ عمل‌ مينمودند و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ بعدا نازل‌ شد و قسمتي‌ ‌از‌ حكم‌ سابق‌ ‌را‌ نسخ‌ نمود و نمي‌توان‌ ‌گفت‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌با‌ آيات‌ قبل‌ يك‌ مرتبه‌ نازل‌ ‌شده‌ زيرا نسخ‌ قبل‌ ‌از‌ عمل‌ معني‌ ندارد و لازمه‌ ‌آن‌ لغو بودن‌ جعل‌ اولي‌ ‌است‌.

فَتاب‌َ عَلَيكُم‌ وَ عَفا عَنكُم‌ توبه‌ ‌شما‌ ‌را‌ نسبت‌ بخيانت‌ بنفس‌ گذشته‌ پذيرفت‌ و نسبت‌ بآينده‌ ‌اينکه‌ حكم‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌شما‌ برداشت‌.

فَالآن‌َ بَاشِرُوهُن‌َّ مباشرت‌ كنايه‌ ‌از‌ جماع‌ و ‌اينکه‌ امر ‌براي‌ ترخيص‌ ‌است‌ نه‌ وجوب‌ زيرا ‌در‌ مقام‌ توهم‌ حظر ‌است‌ و ميتوان‌ ‌از‌ ‌آن‌ استحباب‌ استفاده‌ نمود طبق‌ حديثي‌ ‌که‌ ‌در‌ مجمع‌ البيان‌ ‌از‌ اكثر مفسرين‌ نقل‌ ميكند ‌که‌ فرمود «

ان‌ّ اللّه‌ يحب‌ّ ‌ان‌ يؤخذ برخصه‌ ‌کما‌ يؤخذ بعزائمه‌

» و ‌از‌ حضرت‌ باقر و صادق‌ (ع‌) روايت‌ كرده‌ ‌که‌ فرمودند ‌در‌ شبهاي‌ اول‌ ‌هر‌ ماهي‌ جماع‌ مكروه‌ ‌است‌ مگر شهر رمضان‌ بواسطه‌ همين‌ ‌آيه‌.

وَ ابتَغُوا ما كَتَب‌َ اللّه‌ُ لَكُم‌ ابتغاء بمعني‌ طلب‌ ‌است‌ ‌يعني‌ طلب‌ كنيد آنچه‌ ‌را‌ خداوند ‌براي‌ نفع‌ ‌شما‌ جعل‌ نموده‌ و ‌هر‌ چه‌ ‌را‌ ‌خدا‌ ‌براي‌ ‌شما‌ حلال‌ نموده‌ و ‌شما‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌آن‌ رخصت‌ داده‌ بگيريد و آنچه‌ ‌را‌ حرام‌ نموده‌ رها كنيد و گفتند مراد ‌از‌ ابتغاء ‌ما كتب‌ اللّه‌ طلب‌ ذريه‌ ‌است‌ ‌يعني‌ مقصد ‌شما‌ ‌از‌ مباشرت‌ زنان‌ تنها قضاء شهوت‌ نباشد بلكه‌ طلب‌ فرزند و بقاء نسل‌ ‌را‌ ‌هم‌ منظور داريد.

وَ كُلُوا وَ اشرَبُوا حَتّي‌ يَتَبَيَّن‌َ لَكُم‌ُ الخَيطُ الأَبيَض‌ُ مِن‌َ الخَيطِ الأَسوَدِ مِن‌َ الفَجرِ امر باكل‌ و شرب‌ نيز امر ترخيصي‌ ‌است‌ نه‌ وجوبي‌ زيرا ‌اينکه‌ امر نيز ‌در‌ مقام‌ توهم‌ حظر و منع‌ ‌است‌.

جلد 2 - صفحه 342

و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ اكل‌ و شرب‌ ‌در‌ شب‌ ماه‌ رمضان‌ نيز ‌في‌ الجمله‌ ممنوع‌ بوده‌ و گفتند ‌بعد‌ ‌از‌ خواب‌ حرام‌ بوده‌ ‌يعني‌ ‌اگر‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نماز عشاء ميخوابيدند و بعدا بيدار ميشدند ‌براي‌ ‌آنها‌ اكل‌ و شرب‌ حرام‌ ‌بود‌ و ‌بر‌ طبق‌ ‌اينکه‌ اخباري‌ روايت‌ ‌شده‌ چنانچه‌ ‌در‌ مجمع‌ البيان‌ ‌از‌ تفسير ‌علي‌ ‌بن‌ ابراهيم‌ قمي‌ ره‌ حديثي‌ نقل‌ كرده‌ ‌که‌ خلاصه‌ مضمون‌ ‌آن‌ حديث‌ اينست‌ ‌که‌ «حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ فرمود خوردن‌ و آشاميدن‌ ‌در‌ شهر رمضان‌ ‌در‌ شب‌ ‌بعد‌ ‌از‌ خواب‌ حرام‌ ‌بود‌ و نكاح‌ مطلقا ‌در‌ شب‌ و روز ماه‌ رمضان‌ حرام‌ ‌بود‌ و مردي‌ ‌از‌ اصحاب‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ خوّات‌ ‌بن‌ جبير انصاري‌«1» ميگفتند برادر ‌عبد‌ اللّه‌ ‌بن‌ جبير پير مردي‌ ضعيف‌ ‌بود‌ و ‌با‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ ‌در‌ خندق‌ روزه‌ ‌بود‌ ‌پس‌ ‌در‌ شام‌ بخانه‌ آمد و طعام‌ خواست‌ گفتند نخواب‌ ‌تا‌ طعام‌ آماده‌ كنيم‌ ولي‌ پيش‌ ‌از‌ اينكه‌ افطار كند خواب‌ ‌او‌ ‌را‌ ربود و هنگامي‌ ‌که‌ بيدار شد ‌گفت‌ ديگر ‌بر‌ ‌من‌ حرام‌ ‌است‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ شب‌ افطار كنم‌ و فردا صبح‌ ‌که‌ ‌در‌ خندق‌ حاضر شد بيهوش‌ گرديد و ‌رسول‌ ‌خدا‌ ‌او‌ ‌را‌ ديد و ‌بر‌ ‌او‌ رقت‌ نمود و نيز جمعي‌ ‌از‌ جوانان‌ ‌در‌ شب‌ رمضان‌ مخفيانه‌ ‌با‌ زنان‌ ‌خود‌ مجامعت‌ مينمودند ‌پس‌ خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ ‌از‌ روي‌ تفضل‌ ‌اينکه‌ حكم‌ ‌يعني‌ حرمت‌ جماع‌ ‌در‌ شب‌ ماه‌ رمضان‌ و حرمت‌ «اكل‌ و شرب‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نوم‌ ‌را‌ برداشت‌» و مراد ‌از‌ خيط ابيض‌ سفيده‌ صبح‌ صادق‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ كنار افق‌ ‌در‌ طرف‌ مشرق‌ مثل‌ يك‌ خط مستطيلي‌ عرضا كشيده‌ ميشود و بالاي‌ ‌آن‌ خط سياهي‌ ‌است‌ ‌که‌ همان‌ سياهي‌ شب‌ ‌باشد‌.

و كلمه‌ ‌من‌ الفجر بيان‌ خيط ابيض‌ ‌است‌ و مراد فجر ثاني‌ ‌است‌ ‌که‌ فجر صادقش‌ ميگويند نه‌ فجر اول‌ ‌که‌ فجر كاذبش‌ نامند و مانند خط سفيد عمودي‌ شبيه‌ دم‌ گرگ‌ ظاهر ميشود و ‌از‌ اينجهت‌ ‌آن‌ ‌را‌ ذنب‌ السرحان‌ نامند.

1‌-‌ ‌در‌ جمع‌ الجوامع‌ معطم‌ ‌بن‌ جبير برادر ‌عبد‌ اللّه‌ ‌إبن‌ جبير ضبط نموده‌ ولي‌ ‌در‌ قمي‌ و كافي‌ و فقيه‌ و عياشي‌ خوات‌ ‌بن‌ جبير ضبط ‌شده‌.

جلد 2 - صفحه 343

ثُم‌َّ أَتِمُّوا الصِّيام‌َ إِلَي‌ اللَّيل‌ِ غايت‌ داخل‌ ‌در‌ مغيي‌ نيست‌ ‌يعني‌ مدت‌ روزه‌ آخر روز ‌است‌ ‌که‌ باول‌ شب‌ وصل‌ ميشود ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ استتار تمام‌ قرص‌ خورشيد ‌در‌ تمام‌ نقاط شهر ‌از‌ سطح‌ زمين‌ ‌تا‌ بالاي‌ كوه‌ ‌است‌ و شناخته‌ ميشود بذهاب‌ سرخي‌ ‌از‌ طرف‌ مغرب‌ ‌تا‌ بالاي‌ سر ‌يعني‌ نصف‌ سطح‌ بالا ‌از‌ سرخي‌ خالي‌ شود و سرخي‌ بطرف‌ مشرق‌ بيفتد و بمجرد غروب‌ شمس‌ ‌از‌ نظر ‌که‌ مذهب‌ عامه‌ و جماعتي‌ ‌از‌ خاصه‌ ‌است‌ نميتوان‌ افطار نمود.

وَ لا تُبَاشِرُوهُن‌َّ وَ أَنتُم‌ عاكِفُون‌َ فِي‌ المَساجِدِ عكوف‌ و اعتكاف‌ بمعني‌ اقامت‌ ‌در‌ جايي‌ ‌است‌ و اعتكاف‌ ‌در‌ اصطلاح‌ فقه‌ عبارت‌ ‌از‌ اقامت‌ ‌در‌ بعضي‌ مساجد ‌براي‌ عبادت‌ ‌است‌ و ‌آن‌ داراي‌ احكام‌ و مسائلي‌ ‌است‌ ‌که‌ فقهاء ‌در‌ كتب‌ فقهيه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ كتاب‌ صوم‌ متعرض‌ ميشوند و اقل‌ّ اعتكاف‌ سه‌ روز ‌است‌ دو روز اول‌ مستحب‌ّ و روز سوم‌ واجب‌ ‌است‌ و همچنين‌ روز چهارم‌ و پنجم‌ مستحب‌ّ و روز ششم‌ واجب‌ و هكذا ‌هر‌ دو روز مستحب‌ّ و روز سوم‌ واجب‌ ميشود و اعتكاف‌ بسا بنذر و ساير موجبات‌ واجب‌ ميگردد.

و لازم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ يكي‌ ‌از‌ چهار مسجد (مسجد الحرام‌‌-‌ مسجد النبي‌‌-‌ مسجد اقصي‌‌-‌ مسجد كوفه‌) ‌ يا ‌ ‌در‌ مساجد جامعه‌ ‌در‌ ساير بلاد ‌باشد‌ و ‌در‌ مدت‌ اعتكاف‌ بايد ‌از‌ مسجد خارج‌ نشود مگر ‌براي‌ امر ضروري‌ و روزه‌ شرط صحت‌ اعتكاف‌ ‌است‌ و جماع‌ مطلقا (‌در‌ شب‌ و روز) ‌در‌ ايام‌ اعتكاف‌ حرام‌ ‌است‌ چنانچه‌ مفاد همين‌ جمله‌ ‌است‌ و ساير فروع‌ ‌اينکه‌ مسئله‌ مربوط بكتب‌ فقهيه‌ ‌است‌ تِلك‌َ حُدُودُ اللّه‌ِ فَلا تَقرَبُوها ‌يعني‌ ‌اينکه‌ احكامي‌ ‌که‌ درباره‌ روزه‌ و اعتكاف‌ گفته‌ شد حدود الهي‌ ‌است‌ و حدّ عبارت‌ ‌از‌ منتهي‌ ‌هر‌ چيزي‌ و حاجز ‌بين‌ دو چيز ‌است‌ و ‌براي‌ ‌هر‌ چيز حدّي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌تا‌ ‌آن‌ حدّ مربوط بآن‌ شيئي‌ ‌است‌ مثلا اخلاق‌ حسنه‌ ‌هر‌ يك‌ داراي‌ حدّي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌از‌ ‌آن‌ تجاوز نمود بجانب‌ افراط ‌ يا ‌ تفريط ميرسد و همچنين‌ ‌است‌ عقائد و افعال‌ و ساير امور ‌که‌ همه‌ محدود بحدي‌

جلد 2 - صفحه 344

هستند و ‌غير‌ محدود تنها ذات‌ اقدس‌ حق‌ تبارك‌ و ‌تعالي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ هيچ‌ وجه‌ محدود بحدي‌ نيست‌.

و حكماء گفته‌اند: «الشي‌ء اذا جاوز ‌عن‌ حدّه‌ انعكس‌ ‌الي‌ ضدّه‌» و مفاد (‌لا‌ تقربوها) همين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ نزديك‌ بحدّ نشويد مبادا داخل‌ ‌در‌ ‌آن‌ ‌شده‌ و مرتكب‌ حرام‌ گرديد چنانچه‌ ‌در‌ فرائد حديثي‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ نقل‌ كرده‌ ‌که‌ قسمتي‌ ‌از‌ ‌آن‌ اينست‌

(فمن‌ يرتع‌ غنمه‌ حول‌ الحمي‌ يوشك‌ ‌ان‌ يدخلها)

و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌از‌ آيات‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ هيچگونه‌ تصرف‌ و دخالتي‌ ‌در‌ احكام‌ شرع‌ نميتوان‌ نمود.

كَذلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ اللّه‌ُ آياتِه‌ِ لِلنّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ يَتَّقُون‌َ خداوند آيات‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ اوامر و نواهي‌ و حجج‌ و ادله‌ و احكام‌ ‌براي‌ نفع‌ عموم‌ مردم‌ بيان‌ ميكند و غرض‌ اصلي‌ حصول‌ تقوي‌ ‌يعني‌ ترك‌ محرمات‌ و فعل‌ طاعات‌ و انجام‌ وظائف‌ عبوديت‌ مي‌باشد.

برگزیده تفسیر نمونه


اشاره

آیه 187

شأن نزول:

از روایات اسلامی چنین استفاده می‌شود که در آغاز نزول حکم روزه، مسلمانان تنها حق داشتند قبل از خواب شبانه، غذا بخورند، چنانچه کسی در شب به خواب می‌رفت سپس بیدار می‌شد خوردن و آشامیدن بر او حرام بود.

و نیز در آن زمان آمیزش با همسران در روز و شب ماه رمضان مطلقا تحریم شده بود.

یکی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به نام «مطعم بن جبیر» که مرد ضعیفی بود با این حال روزه می‌داشت، هنگام افطار وارد خانه شد، همسرش رفت برای افطار او غذا حاضر کند بخاطر خستگی خواب او را ربود، وقتی بیدار شد گفت من دیگر حق افطار ندارم، با همان حال شب را خوابید و صبح در حالی که روزه دار بود برای حفر خندق (در آستانه جنگ احزاب) در اطراف مدینه حاضر شد، در اثناء تلاش و کوشش به واسطه ضعف و گرسنگی مفرط بیهوش شد، پیامبر بالای سرش آمد و از مشاهده حال او متأثر گشت.

و نیز جمعی از جوانان مسلمان که قدرت کنترل خویشتن را نداشتند شبهای ماه رمضان با همسران خود آمیزش می‌نمودند.

در این هنگام آیه نازل شد و به مسلمانان اجازه داد که در تمام طول شب می‌توانند غذا بخورند و با همسران خود آمیزش جنسی داشته باشند.

تفسیر:

اشاره

توسعه‌ای در حکم روزه- چنانکه در شأن نزول خواندیم در آغاز اسلام آمیزش با همسران در شب و روز ماه رمضان مطلقا ممنوع بود، و همچنین خوردن و آشامیدن پس از خواب و این شاید آزمایشی بود برای مسلمین و هم برای آماده ساختن آنها نسبت به پذیرش احکام روزه. این آیه که شامل چهار حکم اسلامی در زمینه روزه و اعتکاف است نخست در قسمت اول می‌گوید: «در شبهای

ج1، ص167

ماه روزه آمیزش جنسی با همسرانتان برای شما حلال شده است» (أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلی نِسائِکُمْ).

سپس به فلسفه این موضوع پرداخته، می‌گوید: «زنان لباس شما هستند و شما لباس آنها» (هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ).

لباس از یکسو انسان را از سرما و گرما و خطر بر خورد اشیا به بدن حفظ می‌کند، و از سوی دیگر عیوب او را می‌پوشاند. و از سوی سوم زینتی است برای تن آدمی، این تشبیه که در آیه فوق آمده اشاره به همه این نکات است.

سپس قرآن علت این تغییر قانون الهی را بیان کرده می‌گوید: «خداوند می‌دانست که شما به خویشتن خیانت می‌کردید (و این عمل را که ممنوع بود بعضا انجام می‌دادید) خدا بر شما توبه کرد، و شما را بخشید» (عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفا عَنْکُمْ).

آری! برای این که شما آلوده گناه بیشتر نشوید خدا به لطف و رحمتش این برنامه را بر شما آسان ساخت و از مدت محدودیت آن کاست.

اکنون که چنین است با آنها آمیزش کنید و آنچه را خداوند بر شما مقرر داشته طلب نمایید» (فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ).

سپس به بیان دومین حکم می‌پردازد و می‌گوید: «بخورید و بیاشامید تا رشته سپید صبح از رشته سیاه شب برای شما آشکار گردد» (وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ).

بعد به بیان سومین حکم پرداخته می‌گوید: «سپس روزه را تا شب تکمیل کنید» (ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ).

این جمله تأکیدی است بر ممنوع بودن خوردن و نوشیدن و آمیزش جنسی در روزها برای روزه‌داران، و نیز نشان دهنده آغاز و انجام روزه است که از طلوع فجر شروع و به شب ختم می‌شود.

سر انجام به چهارمین و آخرین حکم پرداخته می‌گوید: «هنگامی که در مساجد مشغول اعتکاف هستید با زنان آمیزش نکنید» (وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ

ج1، ص168

عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ)

.بیان این حکم مانند استثنایی است برای حکم گذشته زیرا به هنگام اعتکاف که حد اقل مدت آن سه روز است روزه می‌گیرند اما در این مدت نه در روز حق آمیزش جنسی با زنان دارند و نه در شب.

در پایان آیه، اشاره به تمام احکام گذشته کرده چنین می‌گوید: «اینها مرزهای الهی است به آن نزدیک نشوید» (تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها).

زیرا نزدیک شدن به مرز وسوسه انگیز است، و گاه سبب می‌شود که انسان از مرز بگذرد و در گناه بیفتد.

آری! این چنین خداوند آیات خود را برای مردم روشن می‌سازد، شاید پرهیزکاری پیشه کنند» (کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ).

آغاز و پایان، تقواست

جالب این که در نخستین آیه مربوط به احکام روزه خواندیم که هدف نهایی از آن تقوا است، همین تعبیر عینا در پایان آخرین آیه نیز آمده است (لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ) و این نشان می‌دهد که تمام این برنامه‌ها وسیله‌ای هستند برای پرورش روح تقوا و خویشتنداری و ملکه پرهیز از گناه و احساس مسؤولیت در انسانها!

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  3. احمد و ابوداود و حاكم از طريق عبدالرحمن بن ابى ليلى او از معاذ بن جبل روايت كنند: كه عمر در شب رمضان پس از اندكى خوابيدن با زن خود نزديكى كرد سپس قضيه را براى رسول خدا صلى الله عليه و آله بيان نمود، - بخارى از براء نقل نمايد وقتى كه روزه رمضان واجب گرديد، مسلمين در شب‌هاى آن با زنان خود نزديكى نمى كردند و بودند مردانى كه برخلاف آن رفتار مي‌نموده و نزديكى مي‌كردند سپس اين آيه نازل گرديد، - صاحب روض الجنان چنين گويد: در ابتداى امر در اوقات رمضان وقتى كه افطار مي‌كردند تا وقت نماز عشاء درباره خوردن و آشاميدن و نزديكى با زنان مجاز بودند پس از آن تا شب ديگر خوردن و آشاميدن و نزديكى با زنان حرام مي‌گرديد و نيز اگر كسى مي‌خوابيد بعد از افطار، پس از بيدار شدن بخوردن و آشاميدن و نزديكى با زنان تا شب بعد مجاز نمى بود تا اين كه شبى عمر بن الخطاب بعد از خواب با زوجه خويش نزديكى نمود و سخت پشيمان گشت و بامداد نزد رسول خدا آمد و قصه خويش را گفت. پيامبر فرمود: خطا كردى! سايرين از صحابه كه نشسته بودند، گفتند: يا رسول الله براى ما نيز چنين پيش آمدى كرده ولى ما از ذكر آن شرم مى داشتيم. آيا از براى اين كار مجاز مي‌باشيم يا نه؟ پيامبر فرمود: اجازه اين كار با خداوند است سپس اين آيه نازل گرديد.
  4. در تفاسير طبرى و ابن ابى‌حاتم از طريق عبدالله بن كعب بن مالك او از پدرش اين موضوع را نيز روايت نموده اند.
  5. در تفسير طبرى از قتاده نقل گرديده كه بعضى از مردم در هنگام اعتكاف از مسجد بيرون آمده در منزل با زنان خويش نزديكى مي‌نمودند سپس دوباره به اعتكاف برمي‌خواستند تا اين كه آيه «ولاتباشروهنّ» نازل شد.
  6. صاحب تفسير كشف الاسرار گويد: درباره ابوقيس آمد نام او صرمة بن انس بن صرمة بود كه همه روز به كار كشاورزى اشتغال داشت و روزه‌دار بود چون هنگام افطار گرديد براى او طعام گرم حاضر ساختند. ابوقيس از زيادى خستگى قبل از خوردن اندكى به خواب رفت. وقتى بيدار گشت، گفت: نمى خورم زيرا مخالف شرع است و روزه را نگه‌ داشت و چيزى نخورد تا ظهر فرداى آن شب، بى طاقت گشت و از هوش رفت. پيامبر چون وى را رنجور ديد، قضيه را پرسيد: پس از بيان ابوقيس اين آيه نازل گرديد، صاحب مجمع البيان گويد: ابوقيس از انصار بوده و نام او را به اختلاف: ابوقيس بن صرمة، قيس بن صرمة، ابوصرمة، صرمة بن اياس ذكر كرده اند و نيز گويد: جوانان مسلمين در شب‌هاى رمضان به طور پنهانى با زنان خود نزديكى مي‌نمودند تا اين كه اين آيه نازل گرديد و نيز موضوع أبوقيس را احمد و ابوداود و حاكم از معاذ بن جبل روايت كرده اند.
  7. اين موضوع را صاحب مجمع البيان بنام مطعم بن جبير برادر عبدالله بن جبير با اندك اختلاف از على بن ابراهيم بن هاشم از پدرش و او مرفوعا از امام صادق عليه‌السلام نقل نموده است.
  8. موضوع خوّات بن جبير الانصارى را نيز كلينى بعد از چهار واسطه از ابوبصير و او از يكى از امامين باقر و صادق عليهم‌السلام و نيز عياشى از سماعة او از امام صادق عليه‌السلام روايت و نقل نموده اند،- چنانكه صاحب تفسير برهان ذكر نموده است -.
  9. بخارى از سهل بن سعيد روايت كند: كه در مرحله نخست آيه «كُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ» بدون ذكر جمله «من الفجر» بوده، لذا مردم در هنگام سحر دو نخ سفيد و سياهى روى دو پاى خود مى نهادند و مى خوردند و مى آشاميدند تا آن دو نخ سفيد و سياه را رؤيت بتوانند، نمود ولى وقتى كه آيه «من الفجر» نازل گرديد، معلوم شد منظور از خيط اسود و خيط ابيض نخ سفيد و سياه نيست بلكه منظور از آن روز و شب است.
  10. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 56.

منابع

آرشیو عکس و تصویر