آیه 128 سوره نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا ۚ وَالصُّلْحُ خَيْرٌ ۗ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ ۚ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا

مشاهده آیه در سوره


<<127 آیه 128 سوره نساء 129>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و اگر زنی بیم داشت که شوهرش با وی مخالفت و بد سلوکی کند یا از او دوری گزیند باکی نیست که هر دو تن به گونه‌ای به راه صلح و سازش باز آیند، که صلح به هر حال بهتر است، و نفوس را بخل و حرص فرا گرفته. و اگر (درباره یکدیگر) نیکویی کرده و پرهیزکار باشید، خدا به هر چه کنید آگاه است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

If a woman fears from her husband misconduct or desertion, there is no sin upon the couple if they reach a reconciliation between themselves; and reconcilement is better. The souls are prone to greed; but if you are virtuous and Godwary, Allah is indeed well aware of what you do.

معانی کلمات آیه

نشوز: نشز (بر وزن عقل) ارتفاع يافتن و مكان مرتفع، نشوز: برترى و عصيان زن به مرد و مرد به زن.

شح: بخل يا بخل توأم با حرص. «احضرت الانفس الشح» يعنى نفوس به بخل آماده شده اند (بخل در نهاد نفس آدمى است).[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: ابن عباس گويد: سودة دختر زمعة كه يكى از زوجات پيامبر بود، ترسيد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم وى را طلاق گويد. لذا به پيامبر گفت: مرا طلاق مده و جزء زوجات خويش محسوب بدار و نوبت مرا حذف كن سپس اين آية نازل گرديد، سعيد بن مسيب از سليمان يسار نقل نمايد كه رافع بن خديج زنى داشت كه سن وى زياد بود و درباره او نازل شد.

امام محمدباقر عليه‌السلام فرمايد: زوجه رافع دختر محمد بن مسلمة بوده كه شوهر وى با بودن او زن جوانى گرفت و دختر محمد بن مسلمة را طلاق گفت: تا اين كه مدت كمى به پايان عده او باقى مانده بود، شوهرش گفت: اگر مي‌خواهى به تو رجوع كنم و اگر مي‌خواهى تو را وامى گذارم تا عدّه ات تمام شود. زن بوى گفت: رجوع كن و من صبر خواهم كرد سپس اين آية نازل گرديد[۳][۴].[۵]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «128»

و اگر زنى از شوهرش بيم ناسازگارى يا اعراض داشته باشد بر آن دو باكى نيست كه به گونه‌اى با يكديگر صلح كنند (گرچه با چشم‌پوشى بعضى از حقوقش باشد) و صلح بهتر است، ولى بخل وتنگ‌نظرى، در نفْس‌ها حاضر شده (ومانع صلح) است، واگر نيكى كنيد و تقوا ورزيد، پس بدانيد كه همانا خداوند به آنچه مى‌كنيد آگاه است.

نکته ها

«نُشوز»، از ريشه‌ى «نشز»- زمين بلند- و معناى آن طغيان است. در آيه‌ى 34 سخن از نشوز زن بود «تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ» و اينجا كلام از نشوز وسركشى مرد است.

«شح» در زن، نپوشيدن لباس خوب و ترك آرايش است. و در مرد، نپرداختن مهريّه و نفقه و نشان ندادن علاقه.

رافع‌بن خديج دو همسر داشت، يكى پير و ديگرى جوان. همسر مسنّ را به خاطر اختلاف‌هايى طلاق داد و پيش از تمام شدن عدّه، به او گفت: اگر حاضر باشى به اين شرط

جلد 2 - صفحه 176

با تو آشتى مى‌كنم كه اگر همسر جوانم را مقدّم داشتم صبر كنى، وگرنه پس از تمام شدن مدّت عدّه، از هم جدا مى‌شويم. زن، آشتى را پذيرفت. سپس اين آيه نازل شد.

امام صادق عليه السلام در ذيل آيه فرمود: اين آيه مربوط به كسى است كه از همسرش لذّتى نمى‌برد و بناى طلاقش را دارد، زن مى‌گويد: مرا طلاق نده، اگر خواستى همسر ديگرى بگير و مرا هم داشته باش. «1»

پیام ها

1- علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد. در مسائل خانوادگى قبل از آنكه كار به طلاق بكشد بايد چاره اى انديشيد. «خافَتْ»

2- گذشت از حقّى براى رسيدن به مصلحت بالاتر وحفظ خانواده، مانعى ندارد و بهتر از پافشارى براى گرفتن حقّ است. «فَلا جُناحَ»

3- در مسائل خانواده، مرحله‌ى اوّل اصلاح خود زوجين، بدون دخالت ديگران است. اگر نشد، ديگران دخالت كنند. «أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما»

4- بهره‌ى همسر از همسر، حقّى قابل گذشت است. حكمى نيست كه قابل تغيير نباشد. «فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا»

5- حقّ خانواده بيش از حقّ شخصى زن يا مرد است. به خاطر حفظ خانواده، بايد از حقّ شخصى گذشت. «وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ»

6- صلح، هميشه با پرداخت مال نيست. گاهى گذشت از حقّ، زمينه‌ساز مصالحه و آشتى است. و بخل مانع آن است. «وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ»

7- رمز تزلزل بسيارى از خانواده‌ها، تنگ نظرى و بخل و حرصى است كه انسان را احاطه كرده است. «وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ»

8- گذشت مرد از تمايلات جنسى و رعايت عدالت ميان دو همسر، از نمونه‌هاى تقوا و احسان است. «إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا»

«1». كافى، ج 6، ص 145؛ وسائل، ج 21، ص 351.

جلد 2 - صفحه 177

9- نظام حقوقى اسلام با نظام اخلاقى آن آميخته است. يُصْلِحا .... تُحْسِنُوا

10- چه گذشتن از حقّ خود و چه نيكى به همسر، همه در محضر خداوند است. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً»

11- مرد هوسباز بداند كه اگر به خاطر كاميابى خود، همسر قبل را در فشار قرار دهد و او به ناچار مسئله‌اى را بپذيرد، خدا به عملكردش آگاه است. «كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  3. پرش به بالا صاحبان كشف الاسرار و روض الجنان از امام محمدباقر عليه‌السلام و سعيد بن منصور از سعيد بن مسيب و نيز صاحب جامع البيان از سعيد بن جبير اين موضوع را روايت كرده اند ولى صاحب جامع البيان به طور كلى بدون آن كه اسمى از كسى به ميان آورد، روايت نموده و چنين گويد كه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله دختر محمد بن مسلمة در حباله نكاح رافع بن خديج بوده و چون سن وى زياد بود او را طلاق گفت و مدت كمى كه از عده او باقيمانده بود، به وى گفت: اگر بخواهى حاضرم تو را دوباره به زوجيت خود درآورم و رجوع كنم به شرط اين كه توقعى كه قبلاً از من داشتى، نداشته باشى و اگر نمى خواهى صبر كن تا عدّه ات تمام شود سپس هر جا كه خواسته باشى، مى توانى بروى زن مزبور رضايت داد. سپس اين آية نازل گرديد و نيز ابوداود و حاكم از عائشه و ترمذى در صحيح خود از ابن عباس چنين روايت كنند كه سوده دختر زمعة زوجه رسول خدا ترسيد كه پيامبر وى را طلاق گويد لذا به پيامبر گفت: حاضرم با زنان تو بنشينم و تقسيمى كه براى من قائل شده بودى به عائشه واگذار نمايم سپس اين آيه نازل گرديد.
  4. پرش به بالا در تفسير برهان از قول على بن ابراهيم موضوع دختر محمد بن مسلمة با رافع بن خديج چنان كه ذكر شده است آمده با اين فرق كه جريان كار دختر محمد بن مسلمة از اثر ناسازگارى نزديك بود به طلاق سوم كشانيده شود. ولى در طلاق سوم دختر محمد بن مسلمة رضايت داد كه با رافع با وجود بر اين كه زن جوانى گرفته بود، بسازد و وى را طلاق نگويد، - و ما موضوع فقهى اين آية را در كتاب حقوق مدنى زوجين خود آورده‌ايم. -
  5. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 250.

منابع