آیه 111 سوره یوسف
<<110 | آیه 111 سوره یوسف | 111>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
همانا در حکایت آنان برای صاحبان عقل عبرت کامل خواهد بود. این قرآن نه سخنی است که فرا توان بافت لیکن کتب آسمانی پیش از خود را هم تصدیق کرده و هر چیزی را (که راجع به سعادت دنیا و آخرت خلق است) مفصل بیان میکند و برای اهل ایمان هدایت و (سعادت و) رحمت خواهد بود.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
قصصهم: قصص (بر وزن شرف): قصه و قصه گويى. (داستان سرايى) رجوع شود به آيه 3 از همين سوره.
عبرة: موعظه، پند. اصل عبر گذشتن از حالى است به حالى ؛ پند را از آن عبرة گفته اند كه از دانستن محسوس به دانستن غير محسوس عبور داده و رسيده مى شود.
الالباب: لب: عقل. جمع آن الباب است . لب در اصل ، به معنى مغز است . مانند: مغز بادام . در قرآن پيوسته به صيغه جمع آمده. به قولى به معنى عقل خالص است.
تفصيل: فصل: جدا كردن. ايضا تفصيل هم. آن در قرآن، به معناى روشن بيان كردن است. [۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَرى وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «111»
به راستى در سرگذشت آنان، براى خردمندان عبرتى است. (اين) سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد، بلكه تصديق كنندهى آن (كتاب آسمانى) است كه پيش از آن آمده و روشنگر هر چيز و (مايه) هدايت و رحمت براى گروهى است كه ايمان مىآورند.
نکته ها
«عبرت» و «تعبير» به معنى عبور است، عبور از صحنهاى به صحنهاى ديگر. «تعبير خواب» عبور از رؤيا به واقعيات. و «عبرت» يعنى عبور از ديدنىها و شنيدنىها به ناديدنىها و ناشنيدنىها.
«قَصَصِهِمْ» شايد اشاره به داستان تمام انبيا باشد و شايد مراد، داستان يوسف، يعقوب، برادران، عزيز مصر وحوادث تلخ وشيرينى باشد كه در اين سوره آمده بود.
پیام ها
1- شرط امتياز در داستانها، پندآموزى آنهاست. در ابتداى سوره فرمود:
جلد 4 - صفحه 307
«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ» ودر آخر فرمود: «لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ»
2- چنانكه حضرت يوسف عليه السلام على رغم همه كيدها و مشكلات و موانع به عزّت و قدرت رسيد، پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز على رغم همهى مكرها و ... به عزّت و قدرت خواهد رسيد. «لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ»*
3- تنها خردمندان از داستانها، پند وعبرت مىگيرند. «عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ»
4- عبرتآموزى از قصص قرآن، مخصوص يك زمان نيست. «لِأُولِي الْأَلْبابِ»
5- داستانهاى قرآن، بيان واقعيّتهاى عينى و عبرت آموز است. (يافتنى است، نه بافتنى.) «ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَرى»
6- گفتار راست و واقعى، تأثير عميق دارد. عِبْرَةٌ ... ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَرى
7- قرآن با كتب آسمانى ديگر همسو است. تَصْدِيقَ الَّذِي ...
8- قرآن، تمام نيازهاى انسان را مطرح مىكند. «تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ»
9- قرآن، هدايت محض است و آميخته با هيچ ضلالتى نيست. «هُدىً»
10- تنها اهل ايمان از هدايت ورحمت قرآن بهره مىبرند. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
11- نكته سنجى و درس گرفتن عقل لازم دارد؛ «عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ» ولى دريافت نور و رحمت الهى، ايمان نيز لازم دارد. «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
12- داستان يوسف براى جويندگان حقيقت، آيت «آياتٌ لِلسَّائِلِينَ» براى خردمندان، عبرت «عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ» و براى اهل ايمان، مايهى هدايت و رحمت است. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»*
«والحمدللّه ربّ العالمين»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم