آیه 104 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<103 آیه 104 سوره بقره 105>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 1
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ای اهل ایمان (هنگام تکلم با رسول) به کلمه راعنا (ما را رعایت کن) تعبیر مکنید، بلکه بگویید: انظرنا (ناظر احوال ما باش)؛ و (سخن خدا را) بشنوید و (بدانید که) برای کافران عذاب دردناک مهیا است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

O you who have faith! Do not say Ra‘ina, but say Unzurna, and listen! And there is a painful punishment for the faithless.

معانی کلمات آیه

راعنا: فعل امر است از مراعاة يعنى: ما را مراعات كن، آن در اصل به معنى حفظ است.

انظرنا: فعل امر است از نظر. يعنى: منتظر ما باش، به ما مهلت بده- يا به ما نگاه كن. [۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: مسلمين وقتى كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مي‌رسيدند، مى گفتند: يا رسول الله، راعنا، اى اسمع منا؛ به ما گوش فرادار، يهوديان كه اين كلام را شنيدند آن را از حيث معنى تحريف نموده و مي‌گفتند، راعنا يا محمد و مقصودشان از اظهار اين جمله، گفتن كلمات ناهنجار و ركيك بود وقتى كه به آن‌ها هشدار داده شد كه از اين كلمات به زبان نياورند. مى گفتند: آنچه كه مسلمين مى گويند ما نيز مى گوئيم سپس خداوند به وسيله اين آيه مسلمين را از ذكر اين گفتار بازداشت[۳][۴]. [۵]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«104» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ‌

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! (به پيامبر) نگوييد: «راعِنا» مراعاتمان كن، بلكه بگوييد: «انظرنا» ما را در نظر بگير، و (اين توصيه را) بشنويد و براى كافران عذاب دردناكى است.

نکته ها

برخى از مسلمانان براى اينكه سخنان پيامبر را خوب درك كنند، درخواست مى‌كردند كه آن حضرت با تأنّى و رعايت حال آنان سخن بگويد. اين تقاضا را با كلمه‌ «راعِنا» مى‌گفتند.

يعنى مراعاتمان كن. ولى چون اين تعبير در عرف يهود، نوعى دشنام تلقى مى‌شد، «1» آيه نازل شد كه بجاى‌ «راعِنا» بگوييد: «انْظُرْنا» تا دشمن سوء استفاده نكند.

اين اوّلين آيه از آغاز قرآن است كه با خطاب: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»* شروع مى‌شود. و از اين به بعد بيش از هشتاد مورد وجود دارد كه با همين خطاب آمده است.

پیام ها

1- توجّه به انعكاس حرف‌ها داشته باشيد. «لا تَقُولُوا راعِنا ...» ممكن است افرادى با حسن نيّت سخن بگويند، ولى بايد بازتاب آنرا نيز در نظر داشته باشند.

«1». «راعنا» از ماده‌ى «رعى» به معنى مهلت دادن است. ولى يهود كلمه‌ى «راعنا» را از ماده‌ى «الرعونة» كه به معنى كودنى و حماقت است، مى‌گرفتند.

جلد 1 - صفحه 174

2- دشمن، تمام حركات وحتّى كلمات ما را زير نظر دارد واز هر فرصتى كه بتواند مى‌خواهد بهره برده وضربه بزند. «لا تَقُولُوا راعِنا ...»

3- اسلام، به انتخاب واژه‌هاى مناسب، بيان سنجيده ونحوه‌ى طرح و ارائه مطلب توجّه دارد. «وَ قُولُوا انْظُرْنا»

4- بايد در سخن گفتن با بزرگان ومعلّم، ادب در گفتار رعايت شود. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا ...»

5- اگر ديگران را سفارش به مراعات ادب مى‌كنيم، بايد ابتدا خودمان در سخن با مردم، رعايت ادب را بكنيم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» خطاب محترمانه است.

6- اگر از چيزى نهى مى‌شود، بهتر است جايگزين مناسب آن معرّفى شود.

«لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  3. پرش به بالا ابن منذر در تفسير خود از سدى روايت كند كه دو نفر يهودى بنام مالك بن الضيف و رفاعة بن زيد هر وقت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را مي‌ديدند با گفتار كلمات (راعنا سمعك) او را خطاب مي‌كردند مسلمين در مرحله اول خيال مي‌كردند جمله خوبى است سپس از گفتن آن منع گرديدند.
  4. پرش به بالا ابو نعيم از عامه نيز در دلائل از طريق سدى صغير از كلبى او از ابوصالح او از ابن عباس روايت كند و همچنين صاحب كشف الاسرار از عامه و صاحب روض الجنان از خاصه چنين گويند كه راعنا دشنام زشتى بود كه يهوديان به زبان مى آوردند و سعد بن معاذ كه زبان عبرى مي‌دانست مسلمين را از گفتن آن بازمي‌داشت و به يهوديان گفته بود هر كه اين كلمات را به زبان بياورد او را گردن خواهم زد.
  5. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 24.

منابع