ورود جابر انصارى به کربلا و زیارت قبر امام حسین در اربعین: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 20 صفر|سال= سال 61 هجری قمری}}  
+
{{تقویم|روز= 20 صفر|سال= سال ۶۱ هجری قمری}}  
 +
بیستم ماه [[صفر]]، روز  [[اربعین امام حسین]] علیه‌السلام و یارانش است و آن روز [[زیارت امام حسین|زیارت امام حسین]] علیه‌السلام می‌باشد که براى آن، زیارت‌هاى ویژه‌اى از [[امامان معصوم]] علیهم‌السلام نقل شده است.<ref>براى استفاده از این زیارت‌ ها به کتب ادعیه از جمله کتاب شریف «[[مفاتیح  الجنان]]» شیخ  عباس  قمی رجوع نمایید.</ref>
  
 +
در این روز [[جابر بن عبدالله انصارى]] -از [[صحابه]] بزرگوار [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله- وارد [[کربلا]] گردید و [[قبر]] مطهر [[امام حسین]] علیه‌السلام را [[زیارت]] کرد. او نخستین زائرى بود که بامعرفت، موفق به زیارت قبر آن حضرت گردید. جابر انصارى که در هنگام [[شهادت در راه خدا|شهادت]] امام حسین علیه‌السلام به احتمال زیاد در [[مدینه]] حضور داشت و از قیام و شهادت آن حضرت بى‌ اطلاع بود، پس از آگاهى از جنایت سپاهیان [[یزید بن معاویه|یزید]] و شهادت امام حسین علیه‌السلام و یاران وفادارش در کربلا، عازم [[کوفه]] گردید تا از این رویداد بزرگ به خوبى آگاه شود.
  
 +
وى، پس از اطلاع کامل از نحوه شهادت و بدست‌آوردن نشانى محل شهادت امام حسین علیه‌السلام، عازم سرزمین [[کربلا]] گردید و نخستین کسى بود که توفیق زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام را بدست آورد و پایه‌ گذار سنت حسنه زیارت مرقد [[سیدالشهداء|سالار شهیدان]]، حضرت امام حسین علیه‌السلام گردید.
  
بيستم [[صفر]] روز  [[اربعين امام حسين]] علیه‌السلام و يارانش است. اين روز، روز زيارت امام حسين علیه‌السلام است و براى آن، زيارت‌ هاى ويژه ‌اى از [[امامان معصوم]] علیه‌السلام نقل شده است. براى استفاده از اين زيارت‌ ها به كتب ادعيه از جمله كتاب شريف [[مفاتيح  الجنان]] [[شیخ عباس قمی]] رجوع نماييد.
+
در اینجا ماجراى [[زیارت]] جابر را از کتاب «[[بشارة المصطفی (کتاب)|بشارة المصطفى]]» به نقل از کتاب «[[منتهى الآمال]]» [[حاج شیخ عباس قمی|شیخ عباس قمى]] بیان مى‌ کنیم: 
  
در اين روز [[جابربن عبدالله انصارى]] وارد [[كربلا]] گرديد و [[قبر]] مطهر [[امام حسين]] علیه‌السلام را زيارت كرد. او نخستين زائرى بود كه بامعرفت، موفق به زيارت قبر آن حضرت گرديد. جابر بن عبدالله انصارى كه در هنگام [[شهادت]] امام حسين علیه‌السلام به احتمال زياد در [[مدينه]] حضور داشت و از قيام و [[شهادت]] آن حضرت بى‌ اطلاع بود، پس از آگاهى از جنايت سپاهيان يزيد و شهادت امام حسين علیه‌السلام و ياران وفادارش در كربلا، عازم [[كوفه]] گرديد تا از اين رويداد بزرگ به خوبى آگاه شود.
+
«[[عطیه عوفی|عطیة بن  سعد کوفى]] -که از روات [[امامیه|امامیه]] است و [[اهل سنت]] در رجال، به صدق او در [[حدیث]] تصریح کرده اند- گفت: ما بیرون رفتیم با جابر بن عبدالله انصارى به جهت زیارت قبر حضرت حسین علیه السلام. پس زمانى که به کربلا وارد شدیم، جابر نزدیک [[فرات]] رفت و [[غسل]] کرد. پس جامه را لنگ خود کرد و جامه دیگر را بردوش افکند. پس گشود بسته اى را که در آن سُعد بود و بپاشید از آن بر بدن خود. پس به جانب قبر روان شد و گامى برنداشت مگر با ذکر خدا تا نزدیک قبر رسید. مرا گفت تا دست مرا به [[قبر]] گذار.  
  
وى، پس از اطلاع كامل از نحوه شهادت و بدست‌آوردن نشانى محل شهادت امام حسين علیه‌السلام، عازم سرزمين [[كربلا]] گرديد و نخستين كسى بود كه توفيق زيارت قبر امام حسين علیه‌السلام را بدست آورد و پايه‌ گذار سنت حسنه زيارت [[مرقد]] پيشواى شهيدان، حضرت امام حسين علیه‌السلام گرديد.
+
من دست وى را به قبر گذاشتم. چون دستش به قبر رسید بى هوش بر روى قبر افتاد. پس آبى بر وى پاشیدم تا به هوش آمد و سه بار گفت: یا حسین! پس گفت: «حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَه»؛ آیا دوست، جواب نمى‌ دهد دوست خود را؟ پس گفت: کجا توانى جواب دهى و حال آن که درگذشته از جاى خود رگ‌هاى گردن تو و آویخته شده بر پشت و شانه تو و جدایى افتاده بین سر و تن تو. پس شهادت مى‌ دهم که تو مى‌ باشى فرزند خیرالنبیین و پسر سیدالمؤمنین و فرزند هم‌ سوگند تقوى و سلیل هدى و خامس اصحاب کساء و پسر سیدالنقباء و فرزند [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] سیده زن‌ها و چگونه چنین نباشى و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سیدالمرسلین و پروریده شدى در کنار متقین و شیر خوردى از پستان ایمان و بریده شدى از شیر با سلام و پاکیزه بودى در حیات و ممات. همانا دل‌ هاى مؤمنین خوش نیست به جهت فراق تو و حال آن که شکى ندارد در نیکویى حال تو. پس بر تو باد سلام خدا و خشنودى او و همانا شهادت مى‌ دهم که تو گذشتى بر آن چه گذشت بر آن برادر تو [[حضرت یحیی علیه السلام|یحیى بن زکریا]].
  
در اين جا ماجراى [[زيارت]] جابر را از كتاب [[بشارة المصطفى]] به نقل از كتاب [[منتهى الآمال]] شيخ عباس قمى بيان مى‌ كنيم: عطيه بن  سعد بن جناده عوفى  كوفى كه از روات [[اماميه]] است و [[اهل سنت]] در رجال، تصريح كرده اند به صدق او در [[حديث]] گفت: ما بيرون رفتيم با جابر بن عبدالله انصارى به جهت زيارت قبر حضرت حسين عليه السلام.  
+
پس جابر برگردانید چشم خود را بر دور قبر و [[شهدای کربلا|شهدا]] را سلام کرد، بدین طریق: «اَلسَّلامُ عَلَیکمْ اَیتُهَا الْاَرْواحُ الَّتى حَلَّتْ بِفِناءِ قَبْرِ الْحُسَینِ عَلَیه‌السَّلامُ وَ اَناخَتْ بِرَحْلِهِ، اَشْهَدُ اَنَّکمُ اَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَیتُمُ الزَّکوةَ وَ اَمَرْتُمْ بِالمَعْروُفِ وَ نَهَیتُمْ عَنِ الْمُنْکرِ وَ جاهَدْتُمُ الْمُلْحِدینَ وَ عَبَدْتُمُ اللّهَ حَتّى آتیکمُ الْیقینُ».  
  
پس زمانى كه به كربلا وارد شديم، جابر نزديك فرات رفت و [[غسل]] كرد پس جامه را لنگ خود كرد و جامه ديگر را بردوش افكند. پس گشود بسته اى را كه در آن سُعد بود و به پاشيد از آن بر بدن خود. پس به جانب قبر روان شد و گامى برنداشت مگر با ذكر خدا تا نزديک قبر رسيد. مرا گفت تا دست مرا به [[قبر]] گذار.  
+
پس گفت: سوگند به آن که برانگیخت [[پیامبر اسلام|محمد]] صلى الله علیه و آله را به [[نبوت]] حقه که ما شرکت داریم شما را در آن چه داخل شدید در آن. عطیه گفت: به جابر گفتم: چگونه ما با ایشان شرکت کردیم و حال آن که فرود نیامدیم ما وادى اى را و بالا نرفتیم کوهى را و شمشیرى نزدیم؟ و اما این گروه، پس جدایى افتاده مابین سر و بدنشان و اولادشان یتیم و زنانشان بیوه گشته اند.
  
من دست وى را به قبر گذاشتم. چون دستش به قبر رسيد بى هوش بر روى قبر افتاد. پس آبى بر وى پاشيدم تا به هوش آمد و سه بار گفت: يا حسين! پس گفت: حَبيبٌ لايُجيبُ حَبيبَهُ؛ آيا دوست، جواب نمى‌ دهد دوست خود را؟ پس گفت: كجا توانى جواب دهى و حال آن كه در گذشته از جاى خود رگ‌ هاى گردن تو و آويخته شده بر پشت و شانه تو و جدايى افتاده بين سر و تن تو.
+
جابر گفت: اى عطیه! شنیدم از حبیب خود [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله که مى‌ فرمود: هر که دوست دارد گروهى را، با ایشان محشور شود و هر که دوست داشته باشد عمل قومى را، شریک شود در عمل ایشان. پس قسم به خداوندى که محمد صلى الله علیه و آله را براستى برانگیخته که نیت من و اصحابم بر آن چیزى است که گذشته بر او حضرت حسین علیه‌السلام و یاورانش».<ref> نک: منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۴۴۴؛ وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص ۱۹۴.</ref>
 
 
پس شهادت مى‌ دهم كه تو مى‌ باشى فرزند خيرالنبيين و پسر سيدالمؤمنين و فرزند هم‌ سوگند تقوى و سليل هدى و خامس اصحاب كساء و پسر سيدالنقباء و فرزند فاطمه سيده زن‌ ها و چگونه چنين نباشى و حال آن كه پرورش داده تو را پنجه سيدالمرسلين و پروريده شدى در كنار متقين و شيرخوردى از پستان ايمان و بريده شدى از شير با سلام و پاكيزه بودى در حيات و ممات.
 
 
 
همانا دل‌ هاى مؤمنين خوش نيست به جهت فراق تو و حال آن كه شكى ندارد در نيكويى حال تو. پس بر تو باد سلام خدا و خشنودى او و همانا شهادت مى‌ دهم كه تو گذشتى بر آن چه گذشت بر آن برادر تو يحيى بن زكريا. پس جابر برگردانيد چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام كرد، بدين طريق: «اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَيَّتُهَا الْاَرْواحُ الَّتى حَلَّتْ بِفِناءِ قَبْرِ الْحُسَينِ عَلَيه‌السَّلامُ وَ اَناخَتْ بِرَحْلِهِ، اَشْهَدُ اَنَّكُمُ اَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكوةَ وَ اَمَرْتُمْ بِالمَعْروُفِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جاهَدْتُمُ الْمُلْحِدينَ وَ عَبَدْتُمُ اللّهَ حَتّى آتيكُمُ الْيَقينُ».
 
 
 
پس گفت: سوگند به آن كه برانگيخت محمد صلى الله عليه و آله را به [[نبوت]] حقه كه ما شركت داريم شما را در آن چه داخل شديد در آن. عطيه گفت: به جابر گفتم: چگونه ما با ايشان شركت كرديم و حال آن كه فرود نيامديم ما وادى اى را و بالا نرفتيم كوهى را و شمشيرى نزديم؟ و اما اين گروه، پس جدايى افتاده مابين سر و بدنشان و اولادشان يتيم و زنانشان بيوه گشته اند.
 
 
 
جابر گفت: اى عطيه! شنيدم از حبيب خود رسول خدا صلى الله عليه و آله كه مى‌ فرمود: هر كه دوست دارد گروهى را، با ايشان محشور شود و هر كه دوست داشته باشد عمل قومى را، شريك شود در عمل ايشان. پس قسم به خداوندى كه محمد صلى الله عليه و آله را براستى برانگيخته كه نيت من و اصحابم بر آن چيزى است كه گذشته بر او حضرت حسين عليه‌السلام و ياورانش.<ref> نك: [[منتهي الآمال]] ([[شیخ عباس قمی]])، ج ص 444 و [[وقايع الايام]] (شيخ عباس قمي)، ص 194.</ref>
 
 
 
به اين ترتيب، جابر بن عبدالله انصارى نه تنها خود موفق به زيارت ابا عبدالله الحسين علیه‌السلام گرديد، بلكه با رفتار و گفتار خود [[زيارت امام حسين]] علیه‌السلام و ساير [[شهيدان كربلا]] را در ميان دوستداران [[اهل بيت]] علیهم‌السلام رواج داد.
 
  
 +
به این ترتیب، جابر بن عبدالله انصارى نه تنها خود موفق به زیارت ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام گردید، بلکه با رفتار و گفتار خود، [[زیارت امام حسین]] علیه‌السلام و سایر [[شهدای کربلا]] را در میان دوستداران [[اهل بیت]] علیهم‌السلام رواج داد.
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
* مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
+
'''منابع بیشتر:'''
 
+
* [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=80 وقایع الایام شیخ عباس قمی، ۲۰ صفر].
===منابع بیشتر===
 
 
 
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=80 وقایع الایام شیخ عباس قمی، 20 صفر].
 
 
 
 
[[رده:وقایع ماه صفر]]
 
[[رده:وقایع ماه صفر]]
 
[[رده:سال ۶۱ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۶۱ هجری قمری]]

نسخهٔ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۳۶

تقویم هجری قمری

روز واقعه:20 صفر
سال ۶۱ هجری قمری

بیستم ماه صفر، روز اربعین امام حسین علیه‌السلام و یارانش است و آن روز زیارت امام حسین علیه‌السلام می‌باشد که براى آن، زیارت‌هاى ویژه‌اى از امامان معصوم علیهم‌السلام نقل شده است.[۱]

در این روز جابر بن عبدالله انصارى -از صحابه بزرگوار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله- وارد کربلا گردید و قبر مطهر امام حسین علیه‌السلام را زیارت کرد. او نخستین زائرى بود که بامعرفت، موفق به زیارت قبر آن حضرت گردید. جابر انصارى که در هنگام شهادت امام حسین علیه‌السلام به احتمال زیاد در مدینه حضور داشت و از قیام و شهادت آن حضرت بى‌ اطلاع بود، پس از آگاهى از جنایت سپاهیان یزید و شهادت امام حسین علیه‌السلام و یاران وفادارش در کربلا، عازم کوفه گردید تا از این رویداد بزرگ به خوبى آگاه شود.

وى، پس از اطلاع کامل از نحوه شهادت و بدست‌آوردن نشانى محل شهادت امام حسین علیه‌السلام، عازم سرزمین کربلا گردید و نخستین کسى بود که توفیق زیارت قبر امام حسین علیه‌السلام را بدست آورد و پایه‌ گذار سنت حسنه زیارت مرقد سالار شهیدان، حضرت امام حسین علیه‌السلام گردید.

در اینجا ماجراى زیارت جابر را از کتاب «بشارة المصطفى» به نقل از کتاب «منتهى الآمال» شیخ عباس قمى بیان مى‌ کنیم:

«عطیة بن سعد کوفى -که از روات امامیه است و اهل سنت در رجال، به صدق او در حدیث تصریح کرده اند- گفت: ما بیرون رفتیم با جابر بن عبدالله انصارى به جهت زیارت قبر حضرت حسین علیه السلام. پس زمانى که به کربلا وارد شدیم، جابر نزدیک فرات رفت و غسل کرد. پس جامه را لنگ خود کرد و جامه دیگر را بردوش افکند. پس گشود بسته اى را که در آن سُعد بود و بپاشید از آن بر بدن خود. پس به جانب قبر روان شد و گامى برنداشت مگر با ذکر خدا تا نزدیک قبر رسید. مرا گفت تا دست مرا به قبر گذار.

من دست وى را به قبر گذاشتم. چون دستش به قبر رسید بى هوش بر روى قبر افتاد. پس آبى بر وى پاشیدم تا به هوش آمد و سه بار گفت: یا حسین! پس گفت: «حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَه»؛ آیا دوست، جواب نمى‌ دهد دوست خود را؟ پس گفت: کجا توانى جواب دهى و حال آن که درگذشته از جاى خود رگ‌هاى گردن تو و آویخته شده بر پشت و شانه تو و جدایى افتاده بین سر و تن تو. پس شهادت مى‌ دهم که تو مى‌ باشى فرزند خیرالنبیین و پسر سیدالمؤمنین و فرزند هم‌ سوگند تقوى و سلیل هدى و خامس اصحاب کساء و پسر سیدالنقباء و فرزند فاطمه سیده زن‌ها و چگونه چنین نباشى و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سیدالمرسلین و پروریده شدى در کنار متقین و شیر خوردى از پستان ایمان و بریده شدى از شیر با سلام و پاکیزه بودى در حیات و ممات. همانا دل‌ هاى مؤمنین خوش نیست به جهت فراق تو و حال آن که شکى ندارد در نیکویى حال تو. پس بر تو باد سلام خدا و خشنودى او و همانا شهادت مى‌ دهم که تو گذشتى بر آن چه گذشت بر آن برادر تو یحیى بن زکریا.

پس جابر برگردانید چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد، بدین طریق: «اَلسَّلامُ عَلَیکمْ اَیتُهَا الْاَرْواحُ الَّتى حَلَّتْ بِفِناءِ قَبْرِ الْحُسَینِ عَلَیه‌السَّلامُ وَ اَناخَتْ بِرَحْلِهِ، اَشْهَدُ اَنَّکمُ اَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَیتُمُ الزَّکوةَ وَ اَمَرْتُمْ بِالمَعْروُفِ وَ نَهَیتُمْ عَنِ الْمُنْکرِ وَ جاهَدْتُمُ الْمُلْحِدینَ وَ عَبَدْتُمُ اللّهَ حَتّى آتیکمُ الْیقینُ».

پس گفت: سوگند به آن که برانگیخت محمد صلى الله علیه و آله را به نبوت حقه که ما شرکت داریم شما را در آن چه داخل شدید در آن. عطیه گفت: به جابر گفتم: چگونه ما با ایشان شرکت کردیم و حال آن که فرود نیامدیم ما وادى اى را و بالا نرفتیم کوهى را و شمشیرى نزدیم؟ و اما این گروه، پس جدایى افتاده مابین سر و بدنشان و اولادشان یتیم و زنانشان بیوه گشته اند.

جابر گفت: اى عطیه! شنیدم از حبیب خود رسول خدا صلى الله علیه و آله که مى‌ فرمود: هر که دوست دارد گروهى را، با ایشان محشور شود و هر که دوست داشته باشد عمل قومى را، شریک شود در عمل ایشان. پس قسم به خداوندى که محمد صلى الله علیه و آله را براستى برانگیخته که نیت من و اصحابم بر آن چیزى است که گذشته بر او حضرت حسین علیه‌السلام و یاورانش».[۲]

به این ترتیب، جابر بن عبدالله انصارى نه تنها خود موفق به زیارت ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام گردید، بلکه با رفتار و گفتار خود، زیارت امام حسین علیه‌السلام و سایر شهدای کربلا را در میان دوستداران اهل بیت علیهم‌السلام رواج داد.

پانویس

  1. براى استفاده از این زیارت‌ ها به کتب ادعیه از جمله کتاب شریف «مفاتیح الجنان» شیخ عباس قمی رجوع نمایید.
  2. نک: منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۴۴۴؛ وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص ۱۹۴.

منابع

  • مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.

منابع بیشتر: