نذر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

نذر، التزام به انجام يا ترك عملى به نحو خاص بخاطر خداست كه با صيغه خاصى ‌منعقد مى‌شود، مثل ‌«لله على...» و انجام آنچه كه نذر شده واجب است و تخلف از آن ‌گناه است و كفاره دارد.[۱]

نذر در لغت و اصطلاح

نذر در لغت به معنای ملزم ساختن خود بر امری است كه از قبل الزامی بر انجام آن نداشته است. (لسان العرب، ابن منظور، ج14، ذیل واژه نذر؛ و نیز مفردات الفاظ قرآن كریم، ص797)

بنابراین، شخص با نذر كردن خود را ملزم و متعهد به كاری می‌كند كه در اصل تكلیف و الزامی در برابر آن نداشته است؛ ولی همین كه نذر كرد بر او لازم می‌شود براساس تعهد و الزام، عمل كند و التزام خویش را به شكل وفای به مفاد نذر نشان دهد.

علامه نجفی از بزرگ ترین فقیهان معاصر در كتاب ارزشمند جواهر الكلام در بیان اصطلاح فقهی آن می‌گوید كه نذر التزام به انجام یا ترك عمل است به گونه‌ای مخصوص. (جواهر الكلام، ج35، ص356)

به سخن دیگر، نذر اعم از انجام یا ترك كاری است كه از نظر حكم شرعی انجام یا ترك دادن آن بر انسان لازم نیست، ولی شخص با اجرای صیغه نذر، آن را بر خودش واجب كند، بنابراین انجام یا ترك آن كار بر او واجب شرعی می‌شود و در صورت تخلف می‌بایست تبعات آن را مانند كفاره نذر بپردازد.

پیشینه نذر

با نگاهی به گزارش‌های قرآنی این معنا به دست می‌آید كه نذر دارای پیشینه است و در میان اقوام پیش از اسلام نیز رواج داشته است. از جمله خداوند در آیه 35 سوره آل عمران گزارش می‌كند كه همسر عمران با خود نذر می‌كند تا فرزندش را برای خدمت در راه خدا آزاد كند و خداوند نذرش را پذیرفت و آن زن مومن، فرزندش مریم(س) را به خدمت خانه خدا فرستاد.

نذر از نظر حضرت مریم(س) و یهودیان، امری مطلوب و معروف بوده و او و سایر یهودیان هم عصر وی به نذر اعتقاد داشته و براساس آن عمل می‌كردند. البته نذری كه در آن عصر متداول بود، اشكال گوناگونی داشت كه از آن جمله می‌توان به نذر سكوت اشاره كرد. (سوره مریم، آیه26)

در میان مردم جاهلیت و پیش از اسلام در جزیره عربی نیز نذر متداول و رایج بود و شاید از همین جا بتوان دریافت كه نذر از آیین‌های دین حنیف ابراهیمی(ع) بوده است كه در جزیره عربی باقیمانده بود. (سوره بقره، آیه270)

توسل جستن برای رفع بلا، دفع مصیبت و جلب منفعت در میان همه اقوام، وجود داشته است و هر كسی می‌كوشید تا فضل و رحمت و محبت الهی را به شكلی به سوی خود و جامعه ای جلب نماید. شاید بتوان گفت كه برخی از احكام كه حضرت یعقوب(ع) برای رسیدن به مقاصد برخود واجب یا حرام كرده بود، از باب نذر بوده باشد. از این رو خداوند در تعرض به مسیحیان از احكام و قوانین الزامی سخن می‌گوید كه مسیحیان به عنوان رهبانیت برای خود وضع كرده بودند تا با توسل به این احكام و قوانین در جلب فضل و عنایت الهی بكوشند.

آنان در یك فرآیند، رهبانیتی را پدید آوردند كه بیرون از آموزه‌های معتدل وحیانی بود و ریاضت‌ها و سخت گیری‌هایی را برخود تحمیل كردند تا بتوانند روحانیت خویش را دو چندان سازند و از دنیا و تعلقات آن بیرون روند. این رهبانیت هر چند كه براساس آموزه‌های وحیانی نیست؛ چرا كه با فطرت و طبیعت ذاتی انسان در تضاد است، ولی از آن جایی كه امری ارادی بود كه شخص به اختیار خود انتخاب می‌كرد و انجام می‌داد، مورد تایید قرار می‌گیرد، ولی هرگز به عنوان یك قانون شرعی، تایید و امضا نمی شود تا فراگیر و اجباری گردد. (سوره حدید، آیه27) البته این كار در شریعت یهودی پیشینه‌ای تاریخی دارد، چرا كه قرآن از حضرت یعقوب(ع) گزارش می‌كند كه آن حضرت(ع) برای خود قوانین سخت گیرانه‌ای وضع كرده بود كه بعدها بنی اسرائیل آن را به عنوان قوانین الهی مورد تاكید قرار دادند؛ این در حالی بود كه خداوند آن قوانین را به عنوان قوانین الهی و وحیانی امضا و تایید نكرده بود. همین اتهام زنی بنی اسرائیل و یهود به خداوند درباره این قوانین و احكام سخت گیرانه بود كه خداوند را وادار می‌سازد تا از یهود بخواهد مدركی از تورات عرضه دارند كه خداوند چنین قوانینی را وضع كرده است. خداوند در آیه93 سوره آل عمران می‌فرماید: «همه خوراكیها بر فرزندان اسرائیل حلال بود، جز آنچه پیش از نزول تورات، اسرائیل (یعقوب) بر خویشتن حرام ساخته بود. بگو: «اگر جز این است و راست می‌گویید، تورات را بیاورید و آن را بخوانید.»

در حقیقت قوانین و مقررات شخصی را كه حضرت یعقوب(ع) برای خود وضع كرده بود، بعدها یهودیان به عنوان قوانین الهی مطرح می‌كردند و مخالفان با آن را مجازات و تنبیه می‌نمودند. همین شیوه غلط و نادرست یهودیان موجب شد تا خداوند با بیان این كه قوانین سخت گیرانه حضرت یعقوب(ع) ارتباطی به وحی و تورات ندارد، از یهودیان بخواهد تا مداركی از تورات درباره این قوانین و وضع الهی آن ارایه دهند؛ ولی از آن جایی كه در تورات این قوانین وجود نداشت، دست به تحریف می‌زنند و خود و دیگران را گمراه می‌كنند تا شیوه باطل خود را به عنوان دین الهی معرفی كنند. این همان بدعت باطلی است كه ایشان در پیش گرفتند و امری غیردینی را به دین و خدا نسبت دادند.

بنابراین، این شیوه‌ها را می‌توان بخشی از همان الزامی دانست كه در نذر از سوی شخص بر خود تحمیل می‌شود، ولی هرگز این بدان معنا نیست كه بر دیگران هم این الزام شود. به هرحال، می‌توان استنباط كرد كه انسانها به اشكال مختلفی برای رسیدن به اهداف گوناگون و براساس انگیزه‌های متفاوت، به نذر و مانند آن توسل می‌جسته‌اند.

از گزارش‌های قرآنی درباره چرایی نذر كردن به دست می‌آید كه مردم برای دست یابی به اهداف گوناگونی نذر می‌كردند و انگیزه‌های چندی، آنان را به این عمل می‌كشاند. از جمله از آیه 26 سوره مریم می‌توان دریافت كه برای رهایی و فرار از تنگناهای اجتماعی از نذر بهره گرفته می‌شده است. همچنین از آیه 7 سوره انسان این معنا به دست می‌آید كه اشخاص برای شفای بیماران و درمان آنان به نذر متوسل می‌شدند.

در روایات درباره شان نزول سوره انسان آمده است كه امیرمومنان علی(ع) و فاطمه(س) و فضه برای شفای بیماری حسن و حسین(ع) به پیشنهاد پیامبر(ص) نذر روزه كردند. (تفسیر كبیر، فخر رازی، ج 10، ص 746 و نیز مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 611؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج 4، ص 674؛ الكشاف، زمخشری، ج 4، ص 670)

امام صادق(ع) در روایتی كه در شان نزول همین آیه «یوفون بالنذر» از آن حضرت صادر شده، فرموده است: هنگامی كه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) مریض بودند، روزی پیامبر خدا(ص) به ملاقات آنها آمد و به علی(ع) فرمود: خوب است جهت سلامتی فرزندانت نذر نمایی. علی(ع) فرمود: من نذر می‌كنم، چنانچه این دو بهبود یابند، سه روز را به جهت تشكر از خداوند روزه بدارم. سپس فاطمه(س) و همچنین فضه كه كنیز آنها بود، همین نذر را تكرار نمودند و خدای متعال لباس عافیت را به اندام آن دو امام پوشاند و ایشان نیز روزه گرفتند. (میزان الحكمه، ج 10، ص 48) با توجه به این روایت می‌توان دریافت كه روزه گرفتن پس از بهبودی بوده است و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز روزه گرفتند كه داستان اطعام ایشان به فقیر و مسكین و اسیر در سوره انسان بیان شده است.

اهداف و انگیزه‌های نذر

نذر می‌تواند به انگیزه‌ها و اهداف گوناگونی انجام گیرد. از جمله اهداف و انگیزه‌های نذركننده می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:

1-رسیدن به مطلوب و برآورده شدن حاجت.

2-تقید به بندگی خدا و تلاش در جهت رسیدن به مقام قرب ربوبی.

3-تقویت انگیزش در جهت سیر و سلوك معنوی.

4-نجات از مصائب و رویدادهای سخت.

جایگاه نذر

نذر، از سنت هاى نيكوى اسلامى است. در نذر، شخص نذركننده با اعتقاد مذهبى، با خداوند پيمان مى بندد كه چنانچه حاجتش روا شود يا بيمارى اش شفا يابد و يا براى شكر به درگاه خدا و امورى ديگر از اين قبيل، مقدارى معين از مال خود را در راه رضاى او براى مسكينان، يتيمان، اسيران و ديگر امور خيريه خرج كند يا عمل راجح و مطلوبى را انجام دهد و يا از عمل ناپسندى دست بردارد.

علاقه‌مندان به اهل بيت و امام حسين‌ علیه السلام گاهى انجام برخى از امور را نذر مى‌كردند تا ملزم شوند آن را ادا كنند، از قبيل: نذر زيارت امام حسين‌ علیه السلام، عزادارى براى آن حضرت، برپايى مجالس و تعزيه و ذكر مصيبت، اهداى وسيله يا پولى‌ براى حرم يا زوار، اطعام، شركت در دستجات زنجيرزنى و عزادارى، ساختن تكيه يا حسينيه و...

اين گونه نذرها به طور طبيعى تامين كننده بخشى از هزينه‌هاى احياى عاشورا و ترويج ‌خط اهل بيت‌ علیهم السلام است و به كمكهاى مالى و جنسى يا انجام خدمات مربوط به ‌سیدالشهدا علیه السلام جنبه معنوى و قداست مى‌بخشد و افراد با افتخار به چنين كارهايى اقدام ‌مى‌كنند.

در ميان مردم، سنت هايى همچون آش نذرى، سفره نذرى، گوسفند نذرى، شله‌زرد، ترحلوا و... متداول است كه اغلب با نذر، بر خود واجب مى‌سازند و در كنار آن ‌مرثيه‌خوانى انجام مى‌گيرد و اين اطعامها به ياد اهل بيت علیهم السلام است.

شرايط نذر

  • 1- صيغه: در نذر بايد صيغه خوانده شود، ولى لازم نيست آن را به عربى بخوانند. پس اگر بگويد: «چنانچه مريض من خوب شود، براى خدا بر من است كه صد تومان به فقير بدهم»، نذر او صحيح است.[۲]
  • 2- توانايى ادا: كسى كه نمى تواند كارى انجام دهد اگر آن را نذر كند، صحيح نيست.[۳]
  • 3- نداشتن منع شرعى : اگر نذر كند كه كار حرام يا مكروهى انجام دهد يا كار واجب يا مستحبى را ترك كند، نذر او صحيح نيست.[۴]
  • 4- شرايط عمومى: نذركننده بايد بالغ، عاقل، مختار و مصمم باشد و از تصرف در مال خود ممنوع نباشد. بنابراين، نذركردن كسى كه او را مجبور كرده اند، يا به واسطه عصبانى شدن بى اختيار نذر كرده، صحيح نيست.[۵]

نكته: نذر زن بى اجازه شوهرش باطل است، ولى چنانچه با اجازه شوهر نذر كند شوهرش نمى تواند نذر او را به هم بزند، يا او را از عمل كردن به نذر جلوگيرى نمايد.[۶]

انواع نذر

  • 1- نذر بر: نذرى است براى شكرگزارى نعمت دنيوى يا اخروى؛ مانند نذر براى بچه دار شدن يا توفيق تشرف به حج.
  • 2- نذر استدفاع: نذرى است براى رفع بلا، بيمارى و گرفتارى؛ مانند اين كه بگويد: اگر خداوند بيمارم را شفا دهد فلان كار را براى خدا انجام مى دهم.
  • 3- نذر زجر: نذرى است كه به انجام كار حرام يا مكروه و يا بر ترك واجب يا مستحب تعلق مى گيرد و به خاطر بازداشتن نفس از ارتكاب حرام يا مكروه و نيز ترك واجب يا مستحب منعقد مى گردد، مثل اين كه انسان نذر كند اگر فلان كار حرام يا مكروه را انجام دادم به خاطر زجر و منع نفس خودم از انجام آن، فلان كار را به خاطر خدا انجام دهم و يا اگر فلان كار واجب يا مستحب را ترك كردم به خاطر زجر نفس خود از ترك آن، فلان كار را به خاطر خدا انجام دهم.
  • 4- نذر تبرع: نذر مطلق است و مشروط به چيزى نيست؛ مثلاً شخصى نذر مى كند كه فردا روزه بگيرد.[۷]

كفاره نذر

  • 1- اگر انسان از روى اختيار به نذر خود عمل نكند، بايد كفاره بدهد.[۸] كفاره نذر، مانند كفاره افطار روزه ماه رمضان است. كفاره افطار روزه رمضان عبارت است شصت روز روزه كه سى و يك روزش پى در پى است يا غذا دادن به شصت فقير و يا آزاد ساختن اسير.[۹]
  • 2- هرگاه نذركننده، از اداى نذر خود در وقت مقرر باز بماند، نذرش ساقط مى شود ولى چنانچه نذرش روزه باشد، بايد افزون بر قضا، براى هر روز ده سير به فقرا غذا بدهد.[۱۰]

احكام نذر

  • 1- هرگاه فرزند نذرى كند، اگر چه بدون اجازه پدر هم باشد بايد به آن نذر عمل نمايد.[۱۱]
  • 2- اگر نذر كند عملى را انجام دهد، بايد همان طور كه نذر كرده به جا آورد. پس اگر نذر كند كه روز اول ماه صدقه بدهد، يا روزه بگيرد و يا نماز اول ماه بخواند، چنانچه قبل از آن روز يا بعد از آن به جا آورد كفايت نمى كند. و نيز اگر نذر كند كه وقتى مريض او خوب شد صدقه بدهد، چنانچه پيش از آن كه خوب شود صدقه را بدهد كافى نيست.[۱۲]
  • 3- اگر براى حرم يكى از امامان يا امامزادگان چيزى نذر كند، بايد آن را به مصارف حرم برساند. از قبيل فرش، پرده و روشنايى و اگر براى امام عليه السلام يا امامزاده نذر كند، مى تواند به خدامى كه مشغول خدمت هستند بدهد. چنان كه مى تواند به مصارف حرم يا ساير كارهاى خير برساند وثواب آن را هديه آن امام يا امامزاده نمايد.[۱۳]

پانویس

  1. تحرير الوسيله، امام خمينى ره، ص 237.
  2. توضيح المسائل، م 2641.
  3. همان، م 2647.
  4. همان، م 2648.
  5. همان، م 2642.
  6. همان، م 2644 و 2645.
  7. تحريرالوسيله، ج 2، ص 103، م 4.
  8. همان، ص 109، م 26.
  9. همان، م 28.
  10. تحريرالوسيله، ج 2، ص 108، م 24 و 25.
  11. توضيح المسائل، م 2647.
  12. همان، م 2651.
  13. توضيح المسائل، م 2662.

منابع

جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.

تحرير الوسيله، امام خمينى ره

فرشته محیطی، بررسی فلسفه، شرایط و احكام نذر، روزنامه كيهان، شماره 20013 به تاريخ دوازدهم شهریور نود ، صفحه 6 در دسترس در پژوهشکده باقرالعلوم، بازیابی هفتم اردیبهشت 1394