میزان اعمال: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی 'كلمه ميزان از ريشه وزن مي‌باشد مقاييس اللغة وزن را به معناي تعديل و استقامت گرف...' ایجاد کرد)
 
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
كلمه ميزان از ريشه وزن مي‌باشد مقاييس اللغة وزن را به معناي تعديل و استقامت گرفته است.<ref> ابي الحسين احمد بن فارس بن زكريا، مقاييس اللغه، مركز انشر مكتب الاعلام الاسلامي، 1404 هـ ق، ج ص 107 ذيل ماده وزن. </ref> و مفردات راغب اين كلمه را به معناي معرفت و شناخت اندازه يك شيء گرفته است.<ref> راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، مكتبه مرتضويه، ذيل مادّه وزن </ref> لسان العرب مي‌گويد: به وسيله‌اي كه با آن، چيزي اندازه‌گيري مي‌شود نيز ميزان گفته مي‌شود و جمع آن «موازين» است.<ref> ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه، 1405 هـ، ج 13، ص 446، ذيل ماده وزن. </ref> آيات و روايات زيادي دلالت دارد و اينكه در روز قيامت ميزان و ترازويي است كه به وسيله آن اعمال بندگان اندازه‌گيري مي‌شود ولي سؤالي كه در اينجا مطرح مي‌شود اين است كه منظور از اين ميزان چيست؟ آيا ميزان و ترازوي روز قيامت مشابه همين ترازوهايي است كه در دنيا مشاهده كرده‌ايم؟ و مراد از سنجش اعمال بندگان در روز قيامت به وسيله آن چيست؟
+
کلمه میزان از ریشه وزن می‌باشد. [[مقاییس اللغه|مقاییس اللغة]] وزن را به معنای تعدیل و استقامت گرفته است.<ref> ابی الحسین احمد بن فارس بن زکریا، مقاییس اللغه، مرکز انشر مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ هـ ق، ج ۶، ص ۱۰۷ ذیل ماده وزن. </ref> و [[مفردات قرآن راغب (کتاب)|مفردات راغب]] این کلمه را به معنای معرفت و شناخت اندازه یک شیء گرفته است.<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، مکتبه مرتضویه، ذیل مادّه وزن </ref> [[لسان العرب (کتاب)|لسان العرب]] می‌گوید: به وسیله‌ای که با آن، چیزی اندازه‌گیری می‌شود نیز میزان گفته می‌شود و جمع آن «موازین» است.<ref> ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ هـ، ج ۱۳، ص ۴۴۶، ذیل ماده وزن. </ref> [[آیه|آیات]] و روایات زیادی دلالت دارد که در روز [[قیامت|قیامت]] میزان و ترازویی است که به وسیله آن اعمال بندگان اندازه‌گیری می‌شود. ولی سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که منظور از این میزان چیست؟ آیا میزان و ترازوی روز قیامت مشابه همین ترازوهایی است که در دنیا مشاهده کرده‌ایم؟ و مراد از سنجش اعمال بندگان در روز قیامت به وسیله آن چیست؟
  
آيات وارد شده در مورد ميزان را به دو قسم مي‌توان تقسيم كرد:
+
==تفاسیر مختلف از میزان==
  
1.آياتي كه متذكر اصل وجود داشتن ميزان است مانند آيات 47 انبياء و 105 سوره كهف
+
۱- میزان روز قیامت مثل ترازوهای همین دنیا است و اینکه خداوند در روز قیامت ترازویی که دارای یک زبانه و دو کفه است نصب می‌کند و اعمال بندگان را به وسیله آن وزن می‌کند.
  
2.آياتي كه ناظر به نتيجه و ثمره اين ميزان است مانند آيات 102- 103 مومنون، 6- 9 قارعه و 8-9 سوره اعراف .<ref> سبحاني، جعفر، مفاهيم القرآن، موسسه امام صادق، 1428 هـ ق، ج 8، چاپ سوّم، ص 250 – 259، 2- سبحاني، جعفر، منشور جاويد، انتشارات موسسه سيد الشهداء، 1369، چ اول، ج 9، ص 317 – 327. </ref>
+
اشکال شده به این قول که اعمال از مقوله اعراض است و علاوه بر اینکه اعاده آن ممکن نیست و برای آنها وزن و سنگینی نیست و قائم به نفس نمی‌باشند پس چگونه وزن می‌شوند؟ گاهی از این اشکال جواب داده شده به اینکه صحیفه و نامه اعمال وزن می‌شود نه خود اعمال و گاهی به اینکه برای اعمال بندگان علائم و نشانه‌هایی هست که در دو کفه میزان ظاهر می‌شود و...
  
+
۲- میزان عبارت است از [[عدل الهی]] و اینکه خداوند در روز قیامت به هیچ کس ظلم نمی‌کند.
  
==تفاسير مختلف از ميزان==
+
۳- اینکه مراد از وزن ظهور مقدار مومن در منزلت و بزرگی و مقدار کافر در ذلّت و پستی است.<ref> پیشین، مفاهیم القرآن، ج ۸، ص ۲۵۰ – ۲۵۹. ۲- ابی علی الفضل بن الحسن الطبری، مجمع البیان، دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۰۸ هـ ق، چ دوّم، ج ۴-۳، ص ۶۱۶. </ref>
  
1- ميزان روز قيامت مثل ترازوهاي همين دنيا است و اينكه خداوند در روز قيامت ترازويي كه داراي يك زبانه و دو كفه است نصب مي‌كند و اعمال بندگان را به وسيله آن وزن مي‌كند.
+
==استعمال میزان در قرآن==
  
 +
در [[قرآن]] میزان در موارد مختلفی به کار رفته است:
  
اشكال شده به اين قول كه اعمال از مقوله اعراض است و علاوه بر اينكه اعاده آن ممكن نيست و براي آنها وزن و سنگيني نيست و قائم به نفس نمي‌باشند پس چگونه وزن مي‌شوند؟ گاهي از اين اشكال جواب داده شده به اينكه صحيفه و نامه اعمال وزن مي‌شود نه خود اعمال و گاهي به اينكه براي اعمال بندگان علائم و نشانه‌هايي هست كه در دو كفه ميزان ظاهر مي‌شود و...
+
۱- میزانی که به وسیله آن کالا را وزن می‌کنند: {{متن قرآن|«وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ»}} ([[سوره هود|هود]]/۸۵) «و ای قوم من پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید.»
  
 +
۲- میزان به معنای انسجام و نظمی که در عالم خلقت وجود دارد؛ {{متن قرآن|«وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ»}} ([[سوره الرحمن|الرحمن]]/۷) «و آسمان را برافراشت و میزان و قانون در آن گذاشت.»
  
2-ميزان عبارت است از عدل الهي و اينكه خداوند در روز قيامت به هيچ كس ظلم نمي‌كند.
+
۳- میزان به معنای قوانین عادلانه‌ای که وضع شده در راه خدمت به انسان و مجامع انسانی: {{متن قرآن|«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»}} ([[سوره حدید|حدید]]/ ۲۵) «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند».  
  
3-اينكه مراد از وزن ظهور مقدار مومن در منزلت و بزرگي و مقدار كافر در ذلّت و پستي است.<ref> پيشين، مفاهيم القرآن، ج 8، ص 250 – 259. 2- ابي علي الفضل بن الحسن الطبري، مجمع البيان، دارالمعرفه، بيروت، 1408 هـ ق، چ دوّم، ج 4-3، ص 616. </ref>
+
همچنین آیات وارد شده در مورد میزان اعمال را به دو قسم می‌توان تقسیم کرد:
  
==استعمال میزان در قرآن==
+
۱.آیاتی که متذکر اصل وجود داشتن میزان است مانند آیات ۴۷ [[سوره انبیاء|سوره انبیاء]] و ۱۰۵ [[سوره کهف|کهف]].
  
 
+
۲.آیاتی که ناظر به نتیجه و ثمره این میزان است مانند آیات ۱۰۲- ۱۰۳ [[سوره مؤمنون|سوره مومنون]]، ۶- ۹ [[سوره قارعه|قارعه]] و ۸-۹ [[سوره اعراف|اعراف]].<ref> سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، موسسه امام صادق، ۱۴۲۸ هـ ق، ج ۸، چاپ سوّم، ص ۲۵۰ – ۲۵۹، ۲- سبحانی، جعفر، منشور جاوید، انتشارات موسسه سید الشهداء، ۱۳۶۹، چ اول، ج ۹، ص ۳۱۷ – ۳۲۷. </ref>
در قرآن ميزان در موارد مختلفي به كار رفته است:
 
 
 
1- ميزاني كه به وسيله آن كالا را وزن مي‌كنند: «وَيا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِكْيالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ» (هود/85) «و اي قوم من پيمانه و وزن را با عدالت، تمام دهيد.»
 
 
 
2- ميزان به معناي انسجام و نظمي كه در عالم خلقت وجود دارد؛ «وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَ وَضَعَ الْمِيزَانَ» (الرحمن/ 7) «و آسمان را برافراشت و ميزان و قانون در آن گذاشت.»
 
 
 
3- ميزان به معناي قوانين عادلانه‌اي كه وضع شده در راه خدمت به انسان و مجامع انساني: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَينَاتِ وَ أنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حديد/ 25) «ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسماني) و ميزان (شناسايي حق از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند»
 
 
 
==میزان هر چیز به تناسب اوست==
 
برخي از الفاظي كه در قرآن وارد شده است ممكن است براي آنها حقايقي وجود داشته باشد كه براي ما معلوم نباشد از جمله اين الفاظ لفظ «ميزان» است كه احتمال دارد كه واقعيتي داشته باشد غير از ميزانها و ترازوهاي متعارف دنيوي كه با آن آشنا هستيم توضيح آنكه ميزان و ترازو در يك زمان طولاني تنها داراي يك مصداق بود و فقط منحصر به چيزي بود كه داراي دو كفه و يك زبانه باشد ولي كم‌كم بر اثر پيشرفت بشر ميزانهايي به وجود آمد كه قبلاً انسان تصور آن را نمي‌كرد مانند ميزانهايي براي سنجش درجه حرارت هوا و دماي بدن و يا وسايلي كه استهلاك آب و برق و غيره را اندازه‌گيري مي‌كند اينها نشان دهنده يك مطلب است و آن اينكه براي هر چيزي وسيله سنجشي است مناسب با خود آن چيز و ميزان منحصر در آنچه كه داراي يك زبانه و دو كفه باشد نيست بنابراين مي‌توانيم بگوئيم كه ميزان نصب شده در قيامت چيزي است كه به وسيله آن اعمال صالح از بد و عقايد صحيح از باطل شناخته مي‌شود اگر چه براي ما خصوصيات و ويژگي‌هاي آن ميزان دانسته نشود.
 
  
 
==منظور از وزن در قرآن==
 
==منظور از وزن در قرآن==
  
بعد از آنچه ذكر كرديم ببينم مقصود از وزن در آيه ذيل چيست خداوند مي‌فرمايد: «وَالْوَزْنُ يوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَـئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بِآياتِنَا يظْلِمُونَ» (اعراف/ 8و9) «و وزن كردن (اعمال و سنجش ارزش آنها) در آن روز حق است كساني كه غير القاي عمل آنها سنگين است رستگارانند. و كساني كه ميزانهاي (عمل) آنها سبك است افرادي هستند كه سرمايه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمي كه به آيات ما مي‌كرده‌اند از دست داده‌اند.» در تفسير آيه مفسرين اختلاف دارند كه ما در اينجا 3 احتمال را ذكر مي‌كنيم:
+
'''میزان هر چیز به تناسب اوست:'''
 
 
1.اينكه وزن مصدر است به معناي توزين و سنجش و معناي آيه اين است كه سنجش و وزن كردن اعمال بندگان و محاسبه آن در روز قيامت امري حق و اجتناب ناپذير است.
 
  
2.اينكه وزن به معناي ميزان باشد يعني وسيله‌اي كه با آن وزن مي‌كنند و آن حق است يعني اينكه حق چيزي است كه اعمال بندگان با مقايسه با آن سنجيده مي‌شوند.<ref> پيشين، مفاهيم القرآن، ج 8، ص 250- 259. </ref> همين معني را علامه طباطبايي در الميزان آورده است ايشان مي‌فرمايند: «بسيار به نظر قريب مي‌رسد كه مراد از آيه «و الوزنُ يومئذ الحقّ» اين باشد كه آن ميزاني كه در قيامت اعمال با آن سنجيده مي‌شوند همانا حق است به اين معني كه هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به همان اندازه اعتبار و ارزش دارد و چون اعمال نيك مشتمل بر حق است از اين رو داراي ثقل است و بر عكس عمل بد از آنجايي كه مشتمل بر چيزي نيست و باطل حرف است لذا داراي وزني نيست پس خداي سبحان در قيامت اعمال را با حق مي‌سنجد و وزن هر عملي به مقدار حقي است كه در آن است .
+
برخی از الفاظی که در قرآن وارد شده است ممکن است برای آنها حقایقی وجود داشته باشد که برای ما معلوم نباشد، از جمله این الفاظ لفظ «میزان» است که احتمال دارد که واقعیتی داشته باشد غیر از میزانها و ترازوهای متعارف دنیوی که با آن آشنا هستیم. توضیح آنکه میزان و ترازو در یک زمان طولانی تنها دارای یک مصداق بود و فقط منحصر به چیزی بود که دارای دو کفه و یک زبانه باشد ولی کم‌کم بر اثر پیشرفت بشر میزانهایی به وجود آمد که قبلاً انسان تصور آن را نمی‌کرد مانند میزانهایی برای سنجش درجه حرارت هوا و دمای بدن و یا وسایلی که استهلاک آب و برق و غیره را اندازه‌گیری می‌کند. اینها نشان دهنده یک مطلب است و آن اینکه برای هر چیزی وسیله سنجشی است مناسب با خود آن چیز و میزان منحصر در آنچه که دارای یک زبانه و دو کفه باشد نیست. بنابراین می‌توانیم بگوئیم که میزان نصب شده در قیامت چیزی است که به وسیله آن اعمال صالح از بد و عقاید صحیح از باطل شناخته می‌شود اگر چه برای ما خصوصیات و ویژگی‌های آن میزان دانسته نشود.
  
بنابراين وزن در آيه مورد بحث به معناي ثقل است نه به معناي مصدريش (سنجيدن) و اگر در آيه «وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ (مؤمنون/ 103) و آيه «فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيةٍ وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُمُّهُ هَاوِيةٌ» (قارعه/ 6 – 9) آن را به صيغه جمع آورده براي اين است كه دلالت كند بر اينكه ميزان اعمال يكي نيست بلكه براي هر كس ميزانهاي زيادي به اختلاف اعمال وي است حق در نمازش نماز واقعي و جامع همه اجزاء و شرائط است و حق در زكاتش زكات جامع شرائط است خلاصه حق در نماز غير از حق در روزه و زكات و حج و امثال آن است.<ref> طباطبايي، محمد حسين، ترجمه الميزان، سيد محمد باقر موسوي همداني، دفتر انتشارات اسلامي، ج 8، ص 12. </ref>
+
بعد از آنچه ذکر کردیم ببینم مقصود از وزن در آیه ذیل چیست؟ خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|«وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ *وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ»}} ([[سوره اعراف|اعراف]]/ ۸و۹) «و وزن کردن (اعمال و سنجش ارزش آنها) در آن روز حق است کسانی که غیر القای عمل آنها سنگین است رستگارانند. و کسانی که میزانهای (عمل) آنها سبک است افرادی هستند که سرمایه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمی که به آیات ما می‌کرده‌اند از دست داده‌اند.»
  
3.اينكه حق به منزله ثقل در ميزانهاي متعارف باشد و براي آن حق در روز قيامت تجسم واقعي باشد و با مطابقت و يا عدم مطابقت اعمال با آن اعمال صالح از فاسد شناخته شود.
+
در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیه مفسرین اختلاف دارند که ما در اینجا ۳ احتمال را ذکر می‌کنیم:
  
بين قسم دوّم و سوّم فرق است در قسم دوم حق داخل در جوهر و حقيقت اعمال بود امّا احتمال سوم خود حق در روز قيامت يك موجود مجسمي است و اعمال بندگان بر اين حق مجّسم عرضه مي‌شود و به همان مقداري كه مشابهت با آن حق دارد جزاء داده مي‌شود.
+
۱.اینکه وزن مصدر است به معنای توزین و سنجش و معنای آیه این است که سنجش و وزن کردن اعمال بندگان و محاسبه آن در روز قیامت امری [[حق]] و اجتناب ناپذیر است.
  
اين احتمال سوم از برخي از روايات استفاده مي‌شود امام صادق در تفسير قول خداي تعالي «و َنَضَعُ الموازين القسط» (انبياء/ 47) مي‌فرمايند ايشان انبياء و اوصياء مي‌باشند.<ref> بحارالانوار 7/249 الباب العاشر من كتاب العدل و المعاد حديث 6 نقل از مفاهيم القرآن ص 257. </ref> از روايت استفاده مي‌شود كه گويا اعمال هر امتي بر انبياء خودشان عرضه مي‌شود پس با مطابقت و مخالفت با اعمال انبياء دانسته مي‌شود كه آيا او شقي است يا رستگار، همين مطلب در زيارت حضرت اميرالمؤمنين وارد شده است آنجا كه مي‌فرمايد: «السلام علي يعسوب الايمان و ميزان الاعمال.<ref> قمي، شيخ عباس، مفاتيح الجنان، زيارت اربعة اميرالمؤمنين، نقل از مفاهيم القرآن ص 257. </ref> حضرت علي (ع) حق مجّسم است هر كس در اعمال و رفتارش مشابهت با او داشته باشد «فَهوَ مَن ثَقُلت موازينُه» كسي است كه ترازوهاي اعمالش سنگين است، و كسي كه مشابهت با او نداشته باشد «فهو ممن خفّت موازينُه» كسي است كه ترازوهاي اعمالش سبك است.<ref> سبحاني، جعفر؛ مفاهيم القرآن، ص 250- 259. </ref>
+
۲.اینکه وزن به معنای میزان باشد یعنی وسیله‌ای که با آن وزن می‌کنند و آن حق است، یعنی اینکه حق چیزی است که اعمال بندگان با مقایسه با آن سنجیده می‌شوند.<ref> پیشین، مفاهیم القرآن، ج ۸، ص ۲۵۰- ۲۵۹. </ref> همین معنی را [[علامه طباطبایى|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] آورده است، ایشان می‌فرمایند: «بسیار به نظر قریب می‌رسد که مراد از آیه {{متن قرآن|«و الوزنُ یومئذ الحقّ»}} این باشد که آن میزانی که در قیامت اعمال با آن سنجیده می‌شوند همانا حق است به این معنی که هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به همان اندازه اعتبار و ارزش دارد و چون اعمال نیک مشتمل بر حق است از این رو دارای ثقل است و بر عکس عمل بد از آنجایی که مشتمل بر چیزی نیست و باطل حرف است لذا دارای وزنی نیست پس خدای سبحان در قیامت اعمال را با حق می‌سنجد و وزن هر عملی به مقدار حقی است که در آن است .
  
+
بنابراین وزن در آیه مورد بحث به معنای ثقل است نه به معنای مصدریش (سنجیدن) و اگر در آیه {{متن قرآن|«وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ»}} ([[سوره مؤمنون|مؤمنون]]/ ۱۰۳) و آیه {{متن قرآن|«فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ* فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ* وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ * فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ»}} ([[سوره قارعه|قارعه]]/ ۶ – ۹) آن را به صیغه جمع آورده برای این است که دلالت کند بر اینکه میزان اعمال یکی نیست بلکه برای هر کس میزانهای زیادی به اختلاف اعمال وی است. حق در نمازش نماز واقعی و جامع همه اجزاء و شرائط است و حق در زکاتش زکات جامع شرائط است خلاصه حق در [[نماز]] غیر از حق در [[روزه]] و [[زکات|زکات]] و [[حج]] و امثال آن است.<ref> طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، ج ۸، ص ۱۲. </ref>
  
+
۳.اینکه حق به منزله ثقل در میزانهای متعارف باشد و برای آن حق در روز قیامت تجسم واقعی باشد و با مطابقت و یا عدم مطابقت اعمال با آن اعمال صالح از فاسد شناخته شود.
  
 +
بین قسم دوّم و سوّم فرق است در قسم دوم حق داخل در جوهر و حقیقت اعمال بود، امّا احتمال سوم خود حق در روز قیامت یک موجود مجسمی است و اعمال بندگان بر این حق مجّسم عرضه می‌شود و به همان مقداری که مشابهت با آن حق دارد جزاء داده می‌شود. این احتمال سوم از برخی از روایات استفاده می‌شود. [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (علیه السلام) در تفسیر قول خدای تعالی {{متن قرآن|«وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ»}}  ([[سوره انبیاء|انبیاء]]/ ۴۷) می‌فرمایند ایشان [[انبیاء]] و اوصیاء می‌باشند.<ref> بحارالانوار ۷/۲۴۹ الباب العاشر من کتاب العدل و المعاد حدیث ۶ نقل از مفاهیم القرآن ص ۲۵۷. </ref> از روایت استفاده می‌شود که گویا اعمال هر امتی بر انبیاء خودشان عرضه می‌شود پس با مطابقت و مخالفت با اعمال انبیاء دانسته می‌شود که آیا او شقی است یا رستگار. همین مطلب در زیارت حضرت [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] وارد شده است آنجا که می‌فرماید: «السلام علی یعسوب الایمان و میزان الاعمال.<ref> قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت اربعة امیرالمؤمنین، نقل از مفاهیم القرآن ص ۲۵۷. </ref> [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] (علیه السلام) حق مجّسم است، هر کس در اعمال و رفتارش مشابهت با او داشته باشد {{متن قرآن|«فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ»}} کسی است که ترازوهای اعمالش سنگین است، و کسی که مشابهت با او نداشته باشد {{متن قرآن|«وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ »}} کسی است که ترازوهای اعمالش سبک است.<ref> سبحانی، جعفر؛ مفاهیم القرآن، ص ۲۵۰- ۲۵۹. </ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منبع==
 
==منبع==
 +
محسن فتاحی اردکانی، حقیقت میزان، [http://www.pajoohe.ir  دانشنامه پژوهه]، بازیابی: 29 اردیبهشت 1394.
  
محسن فتاحی اردکانی ، حقیقت میزان [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=34211  پژوهشکده باقرالعلوم] بازیابی: بیست و نهم اردیبهشت 1394
+
{{اعتقادات شیعه}}
 +
[[رده:معاد]]
 +
[[رده:واژگان قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۰

کلمه میزان از ریشه وزن می‌باشد. مقاییس اللغة وزن را به معنای تعدیل و استقامت گرفته است.[۱] و مفردات راغب این کلمه را به معنای معرفت و شناخت اندازه یک شیء گرفته است.[۲] لسان العرب می‌گوید: به وسیله‌ای که با آن، چیزی اندازه‌گیری می‌شود نیز میزان گفته می‌شود و جمع آن «موازین» است.[۳] آیات و روایات زیادی دلالت دارد که در روز قیامت میزان و ترازویی است که به وسیله آن اعمال بندگان اندازه‌گیری می‌شود. ولی سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که منظور از این میزان چیست؟ آیا میزان و ترازوی روز قیامت مشابه همین ترازوهایی است که در دنیا مشاهده کرده‌ایم؟ و مراد از سنجش اعمال بندگان در روز قیامت به وسیله آن چیست؟

تفاسیر مختلف از میزان

۱- میزان روز قیامت مثل ترازوهای همین دنیا است و اینکه خداوند در روز قیامت ترازویی که دارای یک زبانه و دو کفه است نصب می‌کند و اعمال بندگان را به وسیله آن وزن می‌کند.

اشکال شده به این قول که اعمال از مقوله اعراض است و علاوه بر اینکه اعاده آن ممکن نیست و برای آنها وزن و سنگینی نیست و قائم به نفس نمی‌باشند پس چگونه وزن می‌شوند؟ گاهی از این اشکال جواب داده شده به اینکه صحیفه و نامه اعمال وزن می‌شود نه خود اعمال و گاهی به اینکه برای اعمال بندگان علائم و نشانه‌هایی هست که در دو کفه میزان ظاهر می‌شود و...

۲- میزان عبارت است از عدل الهی و اینکه خداوند در روز قیامت به هیچ کس ظلم نمی‌کند.

۳- اینکه مراد از وزن ظهور مقدار مومن در منزلت و بزرگی و مقدار کافر در ذلّت و پستی است.[۴]

استعمال میزان در قرآن

در قرآن میزان در موارد مختلفی به کار رفته است:

۱- میزانی که به وسیله آن کالا را وزن می‌کنند: «وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ» (هود/۸۵) «و ای قوم من پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید.»

۲- میزان به معنای انسجام و نظمی که در عالم خلقت وجود دارد؛ «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ» (الرحمن/۷) «و آسمان را برافراشت و میزان و قانون در آن گذاشت.»

۳- میزان به معنای قوانین عادلانه‌ای که وضع شده در راه خدمت به انسان و مجامع انسانی: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/ ۲۵) «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند».

همچنین آیات وارد شده در مورد میزان اعمال را به دو قسم می‌توان تقسیم کرد:

۱.آیاتی که متذکر اصل وجود داشتن میزان است مانند آیات ۴۷ سوره انبیاء و ۱۰۵ کهف.

۲.آیاتی که ناظر به نتیجه و ثمره این میزان است مانند آیات ۱۰۲- ۱۰۳ سوره مومنون، ۶- ۹ قارعه و ۸-۹ اعراف.[۵]

منظور از وزن در قرآن

میزان هر چیز به تناسب اوست:

برخی از الفاظی که در قرآن وارد شده است ممکن است برای آنها حقایقی وجود داشته باشد که برای ما معلوم نباشد، از جمله این الفاظ لفظ «میزان» است که احتمال دارد که واقعیتی داشته باشد غیر از میزانها و ترازوهای متعارف دنیوی که با آن آشنا هستیم. توضیح آنکه میزان و ترازو در یک زمان طولانی تنها دارای یک مصداق بود و فقط منحصر به چیزی بود که دارای دو کفه و یک زبانه باشد ولی کم‌کم بر اثر پیشرفت بشر میزانهایی به وجود آمد که قبلاً انسان تصور آن را نمی‌کرد مانند میزانهایی برای سنجش درجه حرارت هوا و دمای بدن و یا وسایلی که استهلاک آب و برق و غیره را اندازه‌گیری می‌کند. اینها نشان دهنده یک مطلب است و آن اینکه برای هر چیزی وسیله سنجشی است مناسب با خود آن چیز و میزان منحصر در آنچه که دارای یک زبانه و دو کفه باشد نیست. بنابراین می‌توانیم بگوئیم که میزان نصب شده در قیامت چیزی است که به وسیله آن اعمال صالح از بد و عقاید صحیح از باطل شناخته می‌شود اگر چه برای ما خصوصیات و ویژگی‌های آن میزان دانسته نشود.

بعد از آنچه ذکر کردیم ببینم مقصود از وزن در آیه ذیل چیست؟ خداوند می‌فرماید: «وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ *وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ» (اعراف/ ۸و۹) «و وزن کردن (اعمال و سنجش ارزش آنها) در آن روز حق است کسانی که غیر القای عمل آنها سنگین است رستگارانند. و کسانی که میزانهای (عمل) آنها سبک است افرادی هستند که سرمایه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمی که به آیات ما می‌کرده‌اند از دست داده‌اند.»

در تفسیر آیه مفسرین اختلاف دارند که ما در اینجا ۳ احتمال را ذکر می‌کنیم:

۱.اینکه وزن مصدر است به معنای توزین و سنجش و معنای آیه این است که سنجش و وزن کردن اعمال بندگان و محاسبه آن در روز قیامت امری حق و اجتناب ناپذیر است.

۲.اینکه وزن به معنای میزان باشد یعنی وسیله‌ای که با آن وزن می‌کنند و آن حق است، یعنی اینکه حق چیزی است که اعمال بندگان با مقایسه با آن سنجیده می‌شوند.[۶] همین معنی را علامه طباطبایی در المیزان آورده است، ایشان می‌فرمایند: «بسیار به نظر قریب می‌رسد که مراد از آیه «و الوزنُ یومئذ الحقّ» این باشد که آن میزانی که در قیامت اعمال با آن سنجیده می‌شوند همانا حق است به این معنی که هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به همان اندازه اعتبار و ارزش دارد و چون اعمال نیک مشتمل بر حق است از این رو دارای ثقل است و بر عکس عمل بد از آنجایی که مشتمل بر چیزی نیست و باطل حرف است لذا دارای وزنی نیست پس خدای سبحان در قیامت اعمال را با حق می‌سنجد و وزن هر عملی به مقدار حقی است که در آن است .

بنابراین وزن در آیه مورد بحث به معنای ثقل است نه به معنای مصدریش (سنجیدن) و اگر در آیه «وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ» (مؤمنون/ ۱۰۳) و آیه «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ* فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ* وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ * فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ» (قارعه/ ۶ – ۹) آن را به صیغه جمع آورده برای این است که دلالت کند بر اینکه میزان اعمال یکی نیست بلکه برای هر کس میزانهای زیادی به اختلاف اعمال وی است. حق در نمازش نماز واقعی و جامع همه اجزاء و شرائط است و حق در زکاتش زکات جامع شرائط است خلاصه حق در نماز غیر از حق در روزه و زکات و حج و امثال آن است.[۷]

۳.اینکه حق به منزله ثقل در میزانهای متعارف باشد و برای آن حق در روز قیامت تجسم واقعی باشد و با مطابقت و یا عدم مطابقت اعمال با آن اعمال صالح از فاسد شناخته شود.

بین قسم دوّم و سوّم فرق است در قسم دوم حق داخل در جوهر و حقیقت اعمال بود، امّا احتمال سوم خود حق در روز قیامت یک موجود مجسمی است و اعمال بندگان بر این حق مجّسم عرضه می‌شود و به همان مقداری که مشابهت با آن حق دارد جزاء داده می‌شود. این احتمال سوم از برخی از روایات استفاده می‌شود. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر قول خدای تعالی «وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ» (انبیاء/ ۴۷) می‌فرمایند ایشان انبیاء و اوصیاء می‌باشند.[۸] از روایت استفاده می‌شود که گویا اعمال هر امتی بر انبیاء خودشان عرضه می‌شود پس با مطابقت و مخالفت با اعمال انبیاء دانسته می‌شود که آیا او شقی است یا رستگار. همین مطلب در زیارت حضرت امیرالمؤمنین وارد شده است آنجا که می‌فرماید: «السلام علی یعسوب الایمان و میزان الاعمال.[۹] حضرت علی (علیه السلام) حق مجّسم است، هر کس در اعمال و رفتارش مشابهت با او داشته باشد «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ» کسی است که ترازوهای اعمالش سنگین است، و کسی که مشابهت با او نداشته باشد «وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ » کسی است که ترازوهای اعمالش سبک است.[۱۰]

پانویس

  1. ابی الحسین احمد بن فارس بن زکریا، مقاییس اللغه، مرکز انشر مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ هـ ق، ج ۶، ص ۱۰۷ ذیل ماده وزن.
  2. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، مکتبه مرتضویه، ذیل مادّه وزن
  3. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ هـ، ج ۱۳، ص ۴۴۶، ذیل ماده وزن.
  4. پیشین، مفاهیم القرآن، ج ۸، ص ۲۵۰ – ۲۵۹. ۲- ابی علی الفضل بن الحسن الطبری، مجمع البیان، دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۰۸ هـ ق، چ دوّم، ج ۴-۳، ص ۶۱۶.
  5. سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، موسسه امام صادق، ۱۴۲۸ هـ ق، ج ۸، چاپ سوّم، ص ۲۵۰ – ۲۵۹، ۲- سبحانی، جعفر، منشور جاوید، انتشارات موسسه سید الشهداء، ۱۳۶۹، چ اول، ج ۹، ص ۳۱۷ – ۳۲۷.
  6. پیشین، مفاهیم القرآن، ج ۸، ص ۲۵۰- ۲۵۹.
  7. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، ج ۸، ص ۱۲.
  8. بحارالانوار ۷/۲۴۹ الباب العاشر من کتاب العدل و المعاد حدیث ۶ نقل از مفاهیم القرآن ص ۲۵۷.
  9. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت اربعة امیرالمؤمنین، نقل از مفاهیم القرآن ص ۲۵۷.
  10. سبحانی، جعفر؛ مفاهیم القرآن، ص ۲۵۰- ۲۵۹.

منبع

محسن فتاحی اردکانی، حقیقت میزان، دانشنامه پژوهه، بازیابی: 29 اردیبهشت 1394.

‌اعتقادات شیعه
توحید توحید ذاتی * توحید صفاتی * توحید افعالی * توحید در عبادت * بداء * اسماء و صفات الهی
عدل قضا و قدر * اختیار * امر بین الامرین
نبوت عصمت پیامبران * خاتمیت * وحی * اعجاز * عدم تحریف قرآن
امامت

باورها:

ضرورت وجود امام * عصمت امامان * اهل بیت * چهارده معصوم * ولایت تكوینی * علم غیب امامان * غیبت امام زمان (عج) * انتظار * رجعت * توسل * شفاعت * آخر الزمان

ائمه علیهم السلام:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله * امام علی(ع) * امام حسن(ع) * امام حسین(ع) * امام سجاد(ع) * امام باقر(ع) * امام صادق(ع) * امام کاظم(ع) * امام رضا(ع) * امام جواد(ع) * امام هادی(ع) * امام عسکری(ع) * امام مهدی(عج)

معاد برزخ * معاد جسمانی * حشر * صراط * میزان * بهشت * جهنم