منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
ادبیات دانشنامه ای رعایت نشده
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

عبدالرحمن بن حجاج بجلی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (پروژه5: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
(ویرایش)
سطر ۲: سطر ۲:
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
  
استاد صفوان بن يحيى و از اصحاب حضرت [[امام صادق|صادق]] و [[امام کاظم|كاظم]] عليهماالسلام و رجوع به [[حق]] كرده و ملاقات كرده حضرت [[امام رضا|رضا]] عليه‌السلام را و وكيل حضرت صادق عليه‌السلام بوده و وفات كرده. در عصر حضرت رضا عليه‌السلام بر ولايت.  
+
'''عبدالرحمن بن حجاج'''، استاد [[صفوان بن یحیی|صفوان بن یحیى]] و از اصحاب حضرت [[امام صادق|صادق]] و [[امام کاظم|کاظم]] علیهماالسلام بوده، و رجوع به [[حق]] کرده و ملاقات کرده حضرت [[امام رضا|رضا]] علیه‌السلام را، و وکیل حضرت صادق علیه‌السلام بوده و وفات کرده در عصر حضرت رضا علیه‌السلام بر [[ولایت]].  
  
و روايت شده كه حضرت ابوالحسن عليه‌السلام شهادت بهشت براى او داده،<ref> (مجالس المؤمنين) 1/396، (تنقيح المقال) 2/141.</ref> و حضرت صادق عليه‌السلام به وى فرموده كه تكلم كن با اهل [[مدينه]] همانا من دوست مى‌دارم كه در رجال [[شيعه]] مانند تو را ببينم.<ref> همان مأخذ.</ref> و هم از آن جناب مروى است كه هر كه مرد در مدينه حق تعالى او را مبعوث فرمايد در آمنين روز قيامت و از جمله ايشان است يحيى بن حبيب و ابوعبيده حذّاء و عبدالرحمن بن حجاج.<ref> (تنقيح المقال)، 2/141.</ref>
+
و روایت شده که حضرت [[امام رضا علیه السلام|ابوالحسن]] علیه‌السلام [[شهادت (درفقه)|شهادت]] [[بهشت]] براى او داده،<ref> ([[مجالس المؤمنین]]) ۱/۳۹۶، (تنقیح المقال) ۲/۱۴۱.</ref> و حضرت صادق علیه‌السلام به وى فرموده که تکلم کن با اهل [[مدینه]]، همانا من دوست مى‌دارم که در رجال [[شیعه]] مانند تو را ببینم.<ref> همان مأخذ.</ref> و هم از آن جناب مروى است که هر که مرد در مدینه حق تعالى او را مبعوث فرماید در آمنین روز [[قیامت|قیامت]] و از جمله ایشان است یحیى بن حبیب و ابوعبیده حذّاء و عبدالرحمن بن حجاج.<ref> ([[تنقیح المقال]]۲/۱۴۱.</ref>
  
اما آن خبرى كه از ابوالحسن مروى است كه ذكر فرمود: عبدالرحمن بن حجاج را و فرمود: اِنَّهُ لَثَقيلٌ عَلَى الْفُؤادِ،<ref> (تنقيح المقال)، 1/142.</ref> شايد مراد از ثقالت او بر دل، دل مخالفين باشد يا آن كه مراد آن است كه از براى او موقعى است در نفس يا آن كه ثقالت او به جهت ملاحظه اسم او باشد؛ چه آن كه عبدالرحمن اسم ابن ملجم است و حجاج اسم حجاج بن يوسف ثقفى و مسلم است كه اسامى مبغضين [[امیرالمومنین]] عليه‌السلام نزد [[اهل بيت]] علیهم‌السلام آن حضرت بلكه نزد شيعيان و دوستانش، ثقيل و مكروه است.
+
اما آن خبرى که از ابوالحسن مروى است که ذکر فرمود: عبدالرحمن بن حجاج را و فرمود: «اِنَّهُ لَثَقیلٌ عَلَى الْفُؤادِ»،<ref> (تنقیح المقال)، ۱/۱۴۲.</ref> شاید مراد از ثقالت او بر دل، دل مخالفین باشد، یا آن که مراد آن است که از براى او موقعى است در نفس، یا آن که ثقالت او به جهت ملاحظه اسم او باشد؛ چه آن که عبدالرحمن اسم [[ابن ملجم]] است و حجاج اسم [[حجاج بن یوسف|حجاج بن یوسف ثقفى]]، و مسلم است که اسامى مبغضین [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام نزد [[اهل بیت]] علیهم‌السلام آن حضرت بلکه نزد [[شیعه|شیعیان]] و دوستانش، ثقیل و مکروه است.
  
سبط ابن جوزى در (تذكره) در ذكر اولاد عبدالله بن جعفر بن ابى‌طالب گفته كه هيچ كس از بنى‌هاشم فرزند خود را معاويه نام ننهاد. مگر عبدالله بن جعفر و چون اين نام را بر اولاد خود گذاشت بنى‌هاشم ترك او نمودند و با او تكلم نكردند تا وفات كرد.<ref> (تنقيح المقال)، 2/142.</ref>
+
[[سبط بن جوزی|سبط ابن جوزى]] در ([[تذکرة الخواص (کتاب)|تذکره]]) در ذکر اولاد [[عبدالله بن جعفر طيار|عبدالله بن جعفر بن ابى‌طالب]] گفته که هیچ کس از [[بنی هاشم|بنى‌هاشم]] فرزند خود را معاویه نام ننهاد. مگر عبدالله بن جعفر و چون این نام را بر اولاد خود گذاشت، بنى‌هاشم ترک او نمودند و با او تکلم نکردند تا وفات کرد.<ref> (تنقیح المقال)، ۲/۱۴۲.</ref>
  
لكن مخفى نماند: چنانكه گفته شد، نام عبدالرحمن نزد شيعيان اميرالمؤمنين عليه‌السلام ثقيل است و اما دشمنان آن حضرت از اين اسم خوششان مى‌آيد. همانا روايت شده از مسروق كه گفت: وقتى در نزد حميرا نشسته بودم و حديث مى‌كرد مرا كه ناگاه غلامى را ندا كرد كه سياه بود و به او عبدالرحمن مى‌گفت: چون غلام حاضر شد حميرا رو كرد به من و گفت: مى‌دانى براى چه اين غلام را عبدالرحمن نام نهادم؟ گفتم: نه، گفت: از اين جهت محبت و دوستى من با عبدالرحمن ابن ملجم.<ref> (الجمل)، [[شیخ مفید]]، ص 159-160.</ref>
+
لکن مخفى نماند: چنانکه گفته شد، نام عبدالرحمن نزد شیعیان [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه‌السلام ثقیل است و اما دشمنان آن حضرت از این اسم خوششان مى‌آید. همانا روایت شده از مسروق که گفت: وقتى در نزد [[عایشه|حمیرا]] نشسته بودم و [[حدیث|حدیث]] مى‌کرد مرا که ناگاه غلامى را ندا کرد که سیاه بود و به او عبدالرحمن مى‌گفت: چون غلام حاضر شد حمیرا رو کرد به من و گفت: مى‌دانى براى چه این غلام را عبدالرحمن نام نهادم؟ گفتم: نه، گفت: از این جهت محبت و دوستى من با [[ابن ملجم|عبدالرحمن ابن ملجم]].<ref> ([[الجمل]])، [[شیخ مفید]]، ص ۱۵۹-۱۶۰.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
==منبع==
+
==منابع==
  
حاج [[شیخ عباس قمی]], منتهی الآمال قسمت دوم، باب دهم: در تاريخ حضرت موسى بن جعفر عليه‌السلام
+
* [[شیخ عباس قمی]]، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، قسمت دوم، باب دهم: در تاریخ حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام.
  
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۳۴: سطر ۳۳:
 
}}
 
}}
  
 
+
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام صادق علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام صادق علیه السلام]]
  

نسخهٔ ‏۱۷ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۹

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


عبدالرحمن بن حجاج، استاد صفوان بن یحیى و از اصحاب حضرت صادق و کاظم علیهماالسلام بوده، و رجوع به حق کرده و ملاقات کرده حضرت رضا علیه‌السلام را، و وکیل حضرت صادق علیه‌السلام بوده و وفات کرده در عصر حضرت رضا علیه‌السلام بر ولایت.

و روایت شده که حضرت ابوالحسن علیه‌السلام شهادت بهشت براى او داده،[۱] و حضرت صادق علیه‌السلام به وى فرموده که تکلم کن با اهل مدینه، همانا من دوست مى‌دارم که در رجال شیعه مانند تو را ببینم.[۲] و هم از آن جناب مروى است که هر که مرد در مدینه حق تعالى او را مبعوث فرماید در آمنین روز قیامت و از جمله ایشان است یحیى بن حبیب و ابوعبیده حذّاء و عبدالرحمن بن حجاج.[۳]

اما آن خبرى که از ابوالحسن مروى است که ذکر فرمود: عبدالرحمن بن حجاج را و فرمود: «اِنَّهُ لَثَقیلٌ عَلَى الْفُؤادِ»،[۴] شاید مراد از ثقالت او بر دل، دل مخالفین باشد، یا آن که مراد آن است که از براى او موقعى است در نفس، یا آن که ثقالت او به جهت ملاحظه اسم او باشد؛ چه آن که عبدالرحمن اسم ابن ملجم است و حجاج اسم حجاج بن یوسف ثقفى، و مسلم است که اسامى مبغضین امیرالمومنین علیه‌السلام نزد اهل بیت علیهم‌السلام آن حضرت بلکه نزد شیعیان و دوستانش، ثقیل و مکروه است.

سبط ابن جوزى در (تذکره) در ذکر اولاد عبدالله بن جعفر بن ابى‌طالب گفته که هیچ کس از بنى‌هاشم فرزند خود را معاویه نام ننهاد. مگر عبدالله بن جعفر و چون این نام را بر اولاد خود گذاشت، بنى‌هاشم ترک او نمودند و با او تکلم نکردند تا وفات کرد.[۵]

لکن مخفى نماند: چنانکه گفته شد، نام عبدالرحمن نزد شیعیان امیرالمؤمنین علیه‌السلام ثقیل است و اما دشمنان آن حضرت از این اسم خوششان مى‌آید. همانا روایت شده از مسروق که گفت: وقتى در نزد حمیرا نشسته بودم و حدیث مى‌کرد مرا که ناگاه غلامى را ندا کرد که سیاه بود و به او عبدالرحمن مى‌گفت: چون غلام حاضر شد حمیرا رو کرد به من و گفت: مى‌دانى براى چه این غلام را عبدالرحمن نام نهادم؟ گفتم: نه، گفت: از این جهت محبت و دوستى من با عبدالرحمن ابن ملجم.[۶]

پانویس

  1. (مجالس المؤمنین) ۱/۳۹۶، (تنقیح المقال) ۲/۱۴۱.
  2. همان مأخذ.
  3. (تنقیح المقال)، ۲/۱۴۱.
  4. (تنقیح المقال)، ۱/۱۴۲.
  5. (تنقیح المقال)، ۲/۱۴۲.
  6. (الجملشیخ مفید، ص ۱۵۹-۱۶۰.

منابع