شیخ محمدتقی اصفهانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ شيخ محمد تقی اصفهانی را به شیخ محمدتقی اصفهانی منتقل کرد)
سطر ۱: سطر ۱:
عالم و فقیه منتفذ بزرگ ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری که از مراجع تقلید بودند.
+
عالم و فقیه متنفذ بزرگ ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری که از مراجع تقلید بودند.  
  
==ولادت==
+
شيخ محمدتقى از رؤساى علما و مجتهدين و بزرگان فقها و مدرسين و زاهدين زمان خود بود كه در فقه و اصول صاحب آرا و افكار مشهورى است. فقيهان و اصولى‌هاى بعد از او پيوسته پيرامون افكار و اقوال او به بحث و تحقيق پرداخته‌اند و از آنها متأثر گرديده‌اند.
  
در بین سال‌های (1187ـ1185 هـ.ق)<ref>برای اطلاع از اوضاع و احوال ایران در آن زمان به کتب و منابع تاریخی مربوط به حکومت کریم خان مراجعه شود.</ref> در روستای «ایوان کیف» در خانواده‌ای مذهبی فرزندی چشم به جهان گشود که بعدها منشأ برکات فراوانی شد. پدر و مادرش به دلیل علاقه و محبتشان به امام نهم علیه السلام او را محمدتقی نام نهادند.
+
شیخ محمدتقی داماد شیخ جعفر کبیر؛ صاحب «کشف الغطاء» است.
  
==پدر و مادر==
+
==ولادت و خاندان==
  
پدرش محمدرحیم بیک «اهل ایوان کی»<ref> «ایوانکی» یا ایوانکیفی» دهستانی است از بخش های شهرستان گرمسار در استان سمنان که بر اساس سرشماری سال (1365 ش) دارای جمعیت 2268 نفری است. رود ایوانکی آب شرب این دهستان را تأمین می‌‌سازد. مردم آن عمدتا به کشاورزی و دامداری اشتغال دارند. سابقه ایوانکی به دوره‌های پیش از [[اسلام]] می‌‌رسد و در میانه سردره خوار قرار داشته است. تمامی ‌‌مردم ایوانکی [[شیعه]] هستند و از عالمان نامدار آن دیار، شیخ محمدتقی ایوانکیفی (1248 هـ.ق) را می‌‌توان برشمرد. (دائره المعارف تشیع، ج 2، ص 665) چاپ دوم، 1372.</ref> و از بزرگان ایل «استاجلو»<ref> «استاجلو»ای ایلاتی است که در زمان شاه اسماعیل بنیان گذار سلسله صفویه به او پیوسته و در راه اعتلای اسلام و تشیع و ایران خدماتی انجام داده‌اند. (تاریخ علمی ‌‌اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج 1، ص 129، چاپ اول، 1376).</ref> و مادرش دختر الله‌وردی بیک فرزند مهدی قلی خان بیگدلی و خواهرزن آقا محمدعلی کرمانشاهی (ارشد پسران آقا محمدباقر بهبهانی (متوفای 1205 هـ.ق) است. محمدرحیم بیک از طرف حکومت وقت در «ایوان کیف» در رأس امور دیوانی بود؛ اما در اواخر عمر از همه ریاست‌ها اعتراض کرده و در جوار عتبات عالیات در [[عراق]] ساکن گردیده و به [[عبادت]] قیام نموده است.<ref> تاریخ علمی ‌‌و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج 1، ص 126.</ref> او در سال (1217 هـ.ق) در [[نجف]] وفات یافته و در همان سرزمین در جواب [[امیرالمومنین]] علیه السلام مدفون گردید.<ref> قبیله عالمان دین، شیخ هادی نجفی پ، ص 13، چاپ اول، 1381، انتشارات عسگریه، با کمی ‌‌تغییر.</ref>
+
شيخ محمدتقى بن عبدالرحيم (محمدرحيم) تهرانى حائرى اصفهانى، در حدود سال 1185 هجرى قمرى در روستای «ایوان کیف» گرمسار در خانواده‌ای مذهبی به دنيا آمد. پدرش اهل ايوان كى<ref> «ایوانکی» یا ایوانکیفی» دهستانی است از بخش های شهرستان گرمسار در استان سمنان . سابقه ایوانکی به دوره‌های پیش از اسلام می‌‌رسد. (دائره المعارف تشیع، ج 2، ص 665 چاپ دوم، 1372).</ref> يا ايوان كيف [[تهران]] و از بزرگان ايل استاجلو<ref> «استاجلو» ایلاتی است که در زمان شاه اسماعیل بنیان گذار سلسله صفویه به او پیوسته و در راه اعتلای اسلام و تشیع و ایران خدماتی انجام داده‌اند. (تاریخ علمی ‌‌اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج 1، ص 129، چاپ اول، 1376).</ref> بوده و سپس در [[اصفهان]] ساكن شده است. محمدرحیم بیک از طرف حکومت وقت در «ایوان کیف» در رأس امور [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوانی]] بود؛ اما در اواخر عمر از همه ریاست‌ها اعتراض کرده و در جوار [[عتبات عالیات]] در [[عراق]] ساکن گردیده و به [[عبادت]] قیام نموده است.<ref> تاریخ علمی ‌‌و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج 1، ص 126.</ref> او در سال 1217 هـ.ق در [[نجف]] وفات یافته و در همان سرزمین در جوار [[امیرالمومنین]] علیه السلام مدفون گردید.<ref> قبیله عالمان دین، شیخ هادی نجفی پ، ص 13، چاپ اول، 1381، انتشارات عسگریه، با کمی ‌‌تغییر.</ref>
  
==تحصیلات==
+
مادر محمدتقی، دختر الله‌وردی بيك بيگدلى از خوانين محترم كرمانشاه و خواهرزن آقا محمدعلى كرمانشاهى، ارشد پسران آقا [[وحید بهبهانی|محمدباقر وحيد بهبهانى]] (متوفای 1205 هـ.ق) است.
 +
==تحصیلات و استادان==
  
از زمان شروع به تحصیل شیخ و مکان آن و اساتید اولیه او در مقدمات و سطوح اطلاعی دقیق در دست نیست. آن چه مسلم است او درس وحید بهبهانی (متوفای 1205 هـ.ق) را چند سال درک کرده است و در همه تراجم او را از شاگردان وحید می‌‌نویسند. بنابراین می‌‌بایست تحصیل را از کودکی آغاز کرده باشد تا بتواند در سن حدود 15 سالگی یا کمی ‌‌بیشتر به محضر درس (استاد کل) وحید بهبهانی حاضر شود و چند سال نیز از درس او بهره‌مند گردد.<ref> قبیله عالمان دین، شیخ هادی نجفی، ص 15 و 14.</ref>
+
شيخ محمدتقى اصفهانى در جوانى پس از تكميل مبادى و مقدمات علوم، همراه پدرش به [[عتبات عالیات|عتبات عاليات]] مى‌رود. در [[کاظمین|كاظمين]] از سيد محسن اعرجى، معروف به محقق كاظمى، صاحب الوافى (متوفى 1227 قمرى) و در [[كربلا]] از محضر پربركت درس استاد [[وحید بهبهانی|وحيد بهبهانى]] (متوفى 1205 قمرى) و [[سید علی طباطبایی|سيد على]]، صاحب كتاب [[ریاض المسائل]] (متوفى 1231 قمرى) استفاده نمود. آنگاه به [[نجف]] اشرف مشرف گرديده و از درس [[سید محمد مهدی بحرالعلوم|علامه بحرالعلوم]] و سيد محمدمهدى صاحب المصابيح (متوفى 1212 قمرى) بهره برد.
  
==هجرت به نجف==
+
ايشان سپس، به حلقه درس [[شیخ جعفر کاشف الغطاء|شيخ جعفر كاشف الغطاء]] (متوفى 1228 قمرى) پيوسته و از خواص او گشت و سرانجام دختر شيخ جعفر را كه زن عالمه و فاضله‌اى بود به همسرى گرفت.
  
شیخ محمدتقی در اوایل جوانی به عتبات عالیات رفت و در [[کربلا]] از محضر درس استاد وحید بهبهانی و همچنین از مجلس دیگر استادان بزرگ علم و فضیلت نیز بهره فراوان برد و سپس به [[نجف]] اشرف مشرف گردید و از درس علامه بحرالعلوم (متوفای 1115 هـ.ق) استفاده نمود.<ref> رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر، دکتر سید محمدباقر کتابی، ج 1، ص 96، چاپ اول، 1375، با اندکی تغییر در عبارت، به نقل از نجوم السماء، ص 380.</ref>
+
'''هجرت به ایران:'''
  
شیخ متجاوز از دوازده سال یعنی قبل از وفات وحید بهبهانی تا پس از واقعه حمله وهابیان به کربلا<ref> در روز چهارشنبه عید غدیر سال (1216 هـ.ق) وهابی‌ها به ریاست مسعود فرزند عبدالعزیز امیر نجد، به [[کربلا]] حمله نموده و مرتکب قتل و غارت شده و ظلم و ستم فراوانی به زائران حرم مطهر [[امام حسین]] علیه السلام و اهالی کربلا روا داشتند؛ در حالی که مردم از قبل هیچ اطلاعی از این حمله نداشتند. تعداد نفرات مسعود را از یک هزار تا بیست هزار نفر نوشته و عده مقتولین را نیز از یک هزار تا بیست هزار نفر ذکر کرده‌اند که قریب پانصد نفر از آن‌ها در صحن مطهر و پنجاه نفر در حرم مبارک به قتل رسیدند. (ر.ک: تاریخ علمی‌‌ و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج ص 137).</ref> در آن شهرها نزد دانشوران فحل و مجتهدان بزرگ تحصیل نموده است.  
+
شیخ محمدتقی پس از تکمیل تحصیل و رسیدن به مقام [[اجتهاد]] و کسب [[اجازه (علم الحدیث)|اجازات]] از استادان خود، پس از سال (1216 هـ.ق) و واقعه حمله [[وهابیت|وهابی‌ها]] به شهر مقدس [[کربلا]] و احتمال حمله به شهر [[نجف]] اشرف، به [[ایران]] مهاجرت نمود. شیخ در ابتدای ورود خود به ایران، جهت [[زیارت]] به [[مشهد]] مقدس روانه می‌‌شود. شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] در «الکرام البرره» در این باره می‌‌نویسد: «وقتی که مرحوم شیخ محمدتقی اصفهانی صاحب حاشیه به مشهد الرضا علیه السلام مشرف گردید به منزل حاج میرزا داود خراسانی فرزند میرزا مهدی اصفهانی (1190ـ1240 هـ.ق) وارد گردیده و آن مرحوم در بزرگداشت و اکرام میهمان عزیز خود نهایت کوشش را نموده و بدهی‌های آن عالم بزرگوار را که بالغ بر یک هزار تومان بوده است از مال خود پرداخت نموده و مدت چهارده ماه ایشان را نزد خود نگهداشته و در این مدت، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را خدمت آن مرحوم تلمذ نموده است».<ref> تاریخ علمی‌‌ و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج1، ص 137، به نقل از الکرام البرره شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج ص 513.</ref> او سپس به [[یزد|يزد]] رفته و مدتى نيز در آنجا ماند، اما سرانجام در [[اصفهان]] رحل اقامت افکند.
 +
==تدریس و شاگردان==
 +
یکی از چهره‌های درخشان علم و دانش و بزرگان از مجتهدان که به [[اصفهان]] مهاجرت نموده و این شهر را وطن خود قرار داده و به تأسسیس [[حوزه علمیه]] پرداخته است، مرحوم شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی است. وی در ابتداى ورود به اصفهان، در محله احمدآباد رحل اقامت افكنده در [[مسجد]] ايلچى [[نماز جماعت]] مى‌خواند. پس از چندى به محله واقع در جنوب غربى [[مسجد امام اصفهان|مسجد شاه]] نقل مكان كرده و تا آخر عمر در اين مسجد به اقامه جماعت و تدريس پرداخت و تاكنون نيز خاندان ايشان در آنجا ساكن بوده و به آقايان مسجد شاهى شهرت دارند.
  
==استادان و مشایخ اجازه==
+
با شروع تدريس او به تدريج قدرت علمى و دقت نظرش در همه جا زبانزد شد و طلاب اصفهان چون احاطه کامل و تحقیقات شیخ را در مباحث علمی ‌‌خصوصا [[علم اصول]] شنیدند از گوشه و کنار به گرد او جمع شده و حوزه درس و بحث او یکی از حوزه‌های معتبر گردید؛ به طورى كه در مجلس درسش حدود سيصد نفر طلبه حاضر مى‌شدند. مرحوم حاج [[شیخ عباس قمی‌‌]] در مورد درس شیخ می‌‌نویسد: ...در اصفهان سکنی نمود، فضلا در درس او اجتماع کردند، مجلس درسش مجمع فضلا گردید.<ref> فوائدالرضویه، ج 2، ص 435.</ref>
 
 
از نام استادان دوره مقدمات و سطح مرحوم شیخ محمدتقی اطلاعی در دست نیست؛ فقط از زمانی که ایشان در درس خارج یا سطوح عالیه در اعتاب مقدسه حاضر می‌‌شده خبرهای مختصری وجود دارد. استادان این دوره ایشان که احتمالاً از قبل از سال (1200 هـ.ق) شروع می‌‌شود و تا هنگام مهاجرت به ایران ختم می‌‌شود عبارتند از:
 
 
 
# وحید بهبهانی (1205ـ1117 هـ.ق)
 
# شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء
 
# از دیگر استادان شیخ محمدتقی، سید محسن اعرجی کاظمینی
 
# سید مهدی بحرالعلوم
 
# میر سید علی حائری کربلایی
 
# سید مصلح الدین مهدوی
 
# علامه شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]]
 
 
 
==ازدواج بابرکت==
 
 
 
شیخ محمدتقی داماد شیخ جعفر کبیر؛ صاحب «کشف الغطاء» است. وی با یکی از دختران شیخ به نام نسمه خاتون (متوفی حدود 1295 هـ.ق) ازدواج نموده است.<ref>رجال اصفهان در [[علم]] و [[عرفان]] و ادب و هنر، ج 1، ص 99.</ref>
 
 
 
==بازگشت به وطن==
 
 
 
شیخ محمدتقی پس از تکمیل تحصیل و رسیدن به مقام [[اجتهاد]] و کسب اجازات از استادان خود، پس از سال (1216 هـ.ق) و واقعه حمله وهابی‌ها به شهر مقدس [[کربلا]] و احتمال حمله به شهر [[نجف]] اشرف، به ایران مهاجرت نمود. سال مهاجرت ایشان به طور قطع معلوم نیست؛ اما به طور مسلم پس از سال (1216 هـ.ق) است و از روی احتمال پس از فوت پدر در سال (1217 هـ.ق) بوده است.
 
 
 
شیخ در ابتدای ورود خود به ایران، جهت [[زیارت]] به [[مشهد]] مقدس روانه می‌‌شود. شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] در «الکرام البرره» در این باره می‌‌نویسد: «وقتی که مرحوم شیخ محمدتقی اصفهانی صاحب حاشیه به مشهدرضا علیه السلام مشرف گردید به منزل حاج میرزا داود خراسانی فرزند میرزا مهدی اصفهانی (1190ـ1240 هـ.ق) وارد گردیده و آن مرحوم در بزرگداشت و اکرام میهمان عزیز خود نهایت کوشش را نموده و بدهی‌های آن عالم بزرگوار را که بالغ بر یک هزار تومان بوده است از مال خود پرداخت نموده و مدت چهارده ماه ایشان را نزد خود نگهداشته و در این مدت، [[فقه]] و [[اصول]] را خدمت آن مرحوم تلمذ نموده است».<ref> تاریخ علمی‌‌ و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج1، ص 137، به نقل از الکرام البرره شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج 2، ص 513.</ref>
 
 
 
'''در یزد'''
 
 
 
شیخ محمدتقی پس از چهارده ماه توقف در سرزمین مقدس رضوی آن شهر را ترک نمود و وارد یزد گردید. وی در شهر یزد به تدریس فقه و اصول پرداخت. مدت توقف شیخ در یزد معلوم نیست. نواده ایشان حجت الاسلام شیخ هادی نجفی در این باره می‌‌نویسد: از قرائن چنین معلوم است که شیخ بیش از یک سال در یزد می‌‌ماند و پس از آن شاید به علت عدم مساعدت محیط و سختی معیشت، این شهر را ترک نموده و به اصفهان مهاجرت می‌‌نماید.<ref> قبیله عالمان دین، ص 16.</ref>
 
 
 
'''درخشش در اصفهان'''
 
 
 
قرن سیزدهم هجری یکی از درخشان‌ترین دوره های علمی ‌‌شهر تاریخی اصفهان است. شهری که از روی حق و حقیقت آن را «مرکز دانش مشرق زمین» خوانده‌اند. در ربع اول این قرن یکی از چهره‌های درخشان علم و دانش و بزرگان از مجتهدان که به اصفهان مهاجرت نموده و این شهر را وطن خود قرار داده و به تأسسیس [[حوزه علمیه]] پرداخته است. «مرحوم شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی است».
 
 
 
ورود ایشان به اصفهان احتمالا قبل از سال (1225 هـ.ق) بوده است. آن مرحوم در [[اصفهان]] ساکن گردید و پس از او یگانه فرزندش شیخ محمدباقر مسجدشاهی که عالمی ‌‌جلیل و محققی مدقق بود، چراغ دانش را که او برافروخته بود روشن و روشنتر نگاه داشت و به فرزندان عالم و برومند و مجتهد و خدمتگزار دین و مردم تحویل داد و آنان این شمع فروزان را بحمدالله تاکنون که متجاوز از یک قرن و نیم از ابتدای فروزش آن می‌‌گذرد همچنان روشن و نورانی نگاه داشته‌اند.<ref> تاریخ علمی‌‌ و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج 1، ص 14، با کمی ‌‌تغییر در عبارات.</ref>
 
 
 
شیخ در ابتدای ورود خود به اصفهان، در محله «احمدآباد» ساکن شده و در مسجد «ایلچی»<ref> مسجد ایلچی یکی از آثار باستانی اصفهان است که در سال (1097 هـ.ق) بوسیله صاحب سلطان بیگم دختر حکیم نظام الدین محمد ملقب به حکیم الملک ایلچی به سرکاری خواجه سعادت به اتمام رسیده است. (همان، ص 139).</ref> حوزه درس منعقد نمود و در آن مسجد اقامه جماعت می‌‌نمود. طلاب اصفهان چون احاطه کامل و تحقیقات شیخ را در مباحث علمی ‌‌خصوصا [[علم اصول]] شنیدند از گوشه و کنار به گرد او جمع شده و حوزه درس و بحث او یکی از حوزه‌های معتبر گردید.
 
 
 
مؤمنین و مقدسین نیز چون زهد و پارسایی او را می‌‌بینند به جماعت او حاضر گردیده به تدریج چون مسجد ایلچی برای برپایی درس و اقامه [[نماز جماعت]] گنجایش نداشته این مجالس به مسجد شاه (امام) تغییر مکان داد و این عالم بزرگ در آن مسجد به تدریس و امامت جماعت می‌‌پردازد.
 
 
 
==حوزه درس==
 
 
 
تعداد شرکت کنندگان در درس شیخ محمدتقی را تا چهارصد نفر نوشته‌اند.<ref> طبقات اعلام الشیعه (الکرام البرره)، ج 1، ص 215 به نقل از تکمله أمل الآمل. اگر چه مرحوم میرزا محمدباقر موسوی خوانساری که خود از شاگردان بنام شیخ بوده می‌‌نویسد: مجلس درسش مشحون از علما و فقها بود و بالغ بر سیصد نفر از علماء در مجلس درسش حضور می‌‌یافتند. روضات الجنات، ج 2، ص 124.</ref> که با توجه به جمعیت اصفهان در آن روز و اهل علم و حوزه موجود در آن وقت و معاصر بودن شیخ با مرحوم سید محمدباقر حجت الاسلام «شفتی» که ریاست آن زمان اصفهان با ایشان بوده؛ می‌‌توان گفت تقریباً تمام طلاب مستعد و فاضل و درسخوان اصفهان در درس ایشان حاضر می‌‌شده‌اند و اولین حوزه درس در آن زمان متعلق به ایشان بوده است.
 
 
 
مرحوم حاج [[شیخ عباس قمی‌‌]] در مورد درس شیخ می‌‌نویسد: ...در اصفهان سکنی نمود، فضلا در درس او اجتماع کردند، مجلس درسش مجمع فضلا گردید.<ref> فوائدالرضویه، ج 2، ص 435.</ref>
 
 
 
==شاگردان==
 
  
 
از آن جا که مدت تدریس شیخ در اصفهان بیش از بیست سال طول کشید، تعداد زیادی از دانشوران و بزرگان از حوزه درس شیخ بهره برده‌اند که ثبت و ضبط اسامی ‌‌همه آن‌ها کاری بس دشوار است؛ لکن به برخی از شاگردان بزرگ ایشان ذیلاً اشاره می‌‌شود:
 
از آن جا که مدت تدریس شیخ در اصفهان بیش از بیست سال طول کشید، تعداد زیادی از دانشوران و بزرگان از حوزه درس شیخ بهره برده‌اند که ثبت و ضبط اسامی ‌‌همه آن‌ها کاری بس دشوار است؛ لکن به برخی از شاگردان بزرگ ایشان ذیلاً اشاره می‌‌شود:
  
# ملا احمد ابن عبدالله خوانساری
+
* [[میرزا محمدحسن شیرازی|ميرزاى شيرازى]]
# شیخ محمدتقی گلپایگانی
+
* [[محمد حسین حائری اصفهانی (صاحب فصـول)|شيخ محمدحسين اصفهانی]]، صاحب كتاب الفصول الغروية (برادر صاحب ترجمه)
# میرزا محمدباقر موسوی خوانساری چهارسوقی
+
* [[شهید سید حسن مدرس|سيد حسن مدرس]]
# مولی محمدتقی فرزند حسینعلی هروی اصفهانی حائری
+
* [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر موسوی خوانساری]]
# سید محمدحسن مجتهد
+
* [[ملا زین العابدین گلپایگانی|مولی زین العابدین گلپایگانی]]
# میر سید حسن مدرس
+
* [[حاج ملاهادی سبزواری]]
# سید میرزا حسن فرزند محمد معصوم رضوی مشهدی
+
* شیخ مهدی کجوری شیرازی
# میرزای مجدد
 
# آقا حسین ورنامخواستی لنجانی اصفهانی
 
# شیخ محمدحسین فرزند محمدرحیم بیک استاجلو
 
# حاج ملا حسینعلی
 
# حاج میرزا داود
 
# مولی زین العابدین گلپایگانی
 
# آقا سید محمدصادق
 
# ملا عبدالجواد
 
# ملا علی قارپوزآبادی زنجانی
 
# شیخ فتح الله
 
# آقا مهدی
 
# شیخ مهدی کجوری شیرازی
 
# حاج ملا هادی سبزواری
 
# حاج میرزا هدایت الله ابرسجی شاهرودی خراسانی
 
# میر محمد بن میر محمدحسین شهرستانی حائری
 
# شیخ محمد فرزند محمدعلی فرزند محمدشفیع خراسانی طهرانی نجفی
 
  
==آثار==
+
==آثار و تألیفات==
  
در تراجم و فهرست کتاب‌ها و کتابخانه‌ها، از کتاب‌ها و دست نوشته‌های شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی نام برده شده که در این جا به مناسبت به آن‌ها اشاره می‌‌شود.
+
در تراجم و فهرست کتاب‌ها و کتابخانه‌ها، از کتاب‌ها و دست نوشته‌های شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی نام برده شده که در این جا به مناسبت ذکر می‌‌شود:
  
# مسائل
+
#[[هداية المسترشدين (کتاب)|هدایه المسترشدین فی شرح اصول معالم الدین]]
# [[احکام]] [[نماز]]
+
#مسائل
# تقریرات بحث [[فقه]]
+
#احکام [[نماز]]
# تبصره الفقهاء
+
#تقریرات بحث [[فقه]]
# مسأله الظنون
+
#تبصره الفقهاء
# رساله‌ای در مفطرنبودن توتون
+
#مسأله الظنون
# رساله عملیه به فارسی
+
#رساله‌ای در مفطرنبودن توتون
# رساله‌ای در فساد شرط ضمن عقد
+
#رساله عملیه به فارسی
# کتاب شرح اسماء حسنی
+
#رساله‌ای در فساد شرط ضمن عقد
# کتابی در طهارت
+
#کتاب شرح اسماء حسنی
# رساله‌ای در بحث دوران امر بین اقل و اکثر در علم اصول؛<ref> قبیله عالمان دین، ص 25.</ref>
+
#کتابی در [[طهارت]]
# هدایه المسترشدین فی شرح اصول معالم الدین
+
#رساله‌ای در بحث دوران امر بین اقل و اکثر در [[اصول فقه‌‌‌‌|علم اصول]]؛<ref> قبیله عالمان دین، ص 25.</ref>
  
 
==تخصص و تبحر==
 
==تخصص و تبحر==
سطر ۱۱۶: سطر ۶۱:
 
مرحوم شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] در این باره می‌‌نویسد: ...این کتاب (هدایه المسترشدین) بر احاطه شیخ و تبحر و تحقیق ایشان در علم اصول حکایت می‌‌کند و همیشه آرا و نظریات شیخ مورد بحث و گفتگوی افاضل از حوزویان بوده است.<ref> طبقات اعلام الشیعه، (الکرام البرر)، ج 1، ص 215.</ref>
 
مرحوم شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] در این باره می‌‌نویسد: ...این کتاب (هدایه المسترشدین) بر احاطه شیخ و تبحر و تحقیق ایشان در علم اصول حکایت می‌‌کند و همیشه آرا و نظریات شیخ مورد بحث و گفتگوی افاضل از حوزویان بوده است.<ref> طبقات اعلام الشیعه، (الکرام البرر)، ج 1، ص 215.</ref>
  
== اخلاق و صفات شیخ ==
+
==اخلاق و صفات شیخ==
  
 
او را به عنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوت حافظه، حضور ذهن، نکته گویی، سخاوت و شجاعت ستوده اند.طی دوران مرجعیت و حکومت شرعی و عرفی خود در اصفهان در کمک به مردم، رفع ستم از ایشان و تأمین وسایل آسایش آنان کوشا بود،  حدود شرعی را اجرا می کرد و نسبت به دستگاه حکومت بی اعتنا بود و با ظل السلطان فرزند شاه که حاکم اصفهان بود و بسیار بر مردم ستم می کرد، همواره درگیری داشت، اما در واقع قدرت او از قدرت حاکم اصفهان افزون تر بود.  
 
او را به عنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوت حافظه، حضور ذهن، نکته گویی، سخاوت و شجاعت ستوده اند.طی دوران مرجعیت و حکومت شرعی و عرفی خود در اصفهان در کمک به مردم، رفع ستم از ایشان و تأمین وسایل آسایش آنان کوشا بود،  حدود شرعی را اجرا می کرد و نسبت به دستگاه حکومت بی اعتنا بود و با ظل السلطان فرزند شاه که حاکم اصفهان بود و بسیار بر مردم ستم می کرد، همواره درگیری داشت، اما در واقع قدرت او از قدرت حاکم اصفهان افزون تر بود.  
سطر ۱۳۱: سطر ۷۶:
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
 +
 
*مجموعه گلشن ابرار، جلد 5، زندگی نامه "شيخ محمد تقی اصفهانی" از علي محمد نيكان.
 
*مجموعه گلشن ابرار، جلد 5، زندگی نامه "شيخ محمد تقی اصفهانی" از علي محمد نيكان.
 
*آقا نجفی اصفهانی، شیخ محمدتقی،دانشنامه جهان اسلام، ۶۴۶:۶، ۶۵۹؛ دایره المعارف بزرگ اسلامی،۱ :۴۸۱-۴۸۲ش،در دسترس در[http://daneshnameh.irdc.ir/?p=53 دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران]،بازیابی: 20 فروردین 1393.
 
*آقا نجفی اصفهانی، شیخ محمدتقی،دانشنامه جهان اسلام، ۶۴۶:۶، ۶۵۹؛ دایره المعارف بزرگ اسلامی،۱ :۴۸۱-۴۸۲ش،در دسترس در[http://daneshnameh.irdc.ir/?p=53 دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران]،بازیابی: 20 فروردین 1393.

نسخهٔ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۹

عالم و فقیه متنفذ بزرگ ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری که از مراجع تقلید بودند.

شيخ محمدتقى از رؤساى علما و مجتهدين و بزرگان فقها و مدرسين و زاهدين زمان خود بود كه در فقه و اصول صاحب آرا و افكار مشهورى است. فقيهان و اصولى‌هاى بعد از او پيوسته پيرامون افكار و اقوال او به بحث و تحقيق پرداخته‌اند و از آنها متأثر گرديده‌اند.

شیخ محمدتقی داماد شیخ جعفر کبیر؛ صاحب «کشف الغطاء» است.

ولادت و خاندان

شيخ محمدتقى بن عبدالرحيم (محمدرحيم) تهرانى حائرى اصفهانى، در حدود سال 1185 هجرى قمرى در روستای «ایوان کیف» گرمسار در خانواده‌ای مذهبی به دنيا آمد. پدرش اهل ايوان كى[۱] يا ايوان كيف تهران و از بزرگان ايل استاجلو[۲] بوده و سپس در اصفهان ساكن شده است. محمدرحیم بیک از طرف حکومت وقت در «ایوان کیف» در رأس امور دیوانی بود؛ اما در اواخر عمر از همه ریاست‌ها اعتراض کرده و در جوار عتبات عالیات در عراق ساکن گردیده و به عبادت قیام نموده است.[۳] او در سال 1217 هـ.ق در نجف وفات یافته و در همان سرزمین در جوار امیرالمومنین علیه السلام مدفون گردید.[۴]

مادر محمدتقی، دختر الله‌وردی بيك بيگدلى از خوانين محترم كرمانشاه و خواهرزن آقا محمدعلى كرمانشاهى، ارشد پسران آقا محمدباقر وحيد بهبهانى (متوفای 1205 هـ.ق) است.

تحصیلات و استادان

شيخ محمدتقى اصفهانى در جوانى پس از تكميل مبادى و مقدمات علوم، همراه پدرش به عتبات عاليات مى‌رود. در كاظمين از سيد محسن اعرجى، معروف به محقق كاظمى، صاحب الوافى (متوفى 1227 قمرى) و در كربلا از محضر پربركت درس استاد وحيد بهبهانى (متوفى 1205 قمرى) و سيد على، صاحب كتاب ریاض المسائل (متوفى 1231 قمرى) استفاده نمود. آنگاه به نجف اشرف مشرف گرديده و از درس علامه بحرالعلوم و سيد محمدمهدى صاحب المصابيح (متوفى 1212 قمرى) بهره برد.

ايشان سپس، به حلقه درس شيخ جعفر كاشف الغطاء (متوفى 1228 قمرى) پيوسته و از خواص او گشت و سرانجام دختر شيخ جعفر را كه زن عالمه و فاضله‌اى بود به همسرى گرفت.

هجرت به ایران:

شیخ محمدتقی پس از تکمیل تحصیل و رسیدن به مقام اجتهاد و کسب اجازات از استادان خود، پس از سال (1216 هـ.ق) و واقعه حمله وهابی‌ها به شهر مقدس کربلا و احتمال حمله به شهر نجف اشرف، به ایران مهاجرت نمود. شیخ در ابتدای ورود خود به ایران، جهت زیارت به مشهد مقدس روانه می‌‌شود. شیخ آقا بزرگ تهرانی در «الکرام البرره» در این باره می‌‌نویسد: «وقتی که مرحوم شیخ محمدتقی اصفهانی صاحب حاشیه به مشهد الرضا علیه السلام مشرف گردید به منزل حاج میرزا داود خراسانی فرزند میرزا مهدی اصفهانی (1190ـ1240 هـ.ق) وارد گردیده و آن مرحوم در بزرگداشت و اکرام میهمان عزیز خود نهایت کوشش را نموده و بدهی‌های آن عالم بزرگوار را که بالغ بر یک هزار تومان بوده است از مال خود پرداخت نموده و مدت چهارده ماه ایشان را نزد خود نگهداشته و در این مدت، فقه و اصول را خدمت آن مرحوم تلمذ نموده است».[۵] او سپس به يزد رفته و مدتى نيز در آنجا ماند، اما سرانجام در اصفهان رحل اقامت افکند.

تدریس و شاگردان

یکی از چهره‌های درخشان علم و دانش و بزرگان از مجتهدان که به اصفهان مهاجرت نموده و این شهر را وطن خود قرار داده و به تأسسیس حوزه علمیه پرداخته است، مرحوم شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی است. وی در ابتداى ورود به اصفهان، در محله احمدآباد رحل اقامت افكنده در مسجد ايلچى نماز جماعت مى‌خواند. پس از چندى به محله واقع در جنوب غربى مسجد شاه نقل مكان كرده و تا آخر عمر در اين مسجد به اقامه جماعت و تدريس پرداخت و تاكنون نيز خاندان ايشان در آنجا ساكن بوده و به آقايان مسجد شاهى شهرت دارند.

با شروع تدريس او به تدريج قدرت علمى و دقت نظرش در همه جا زبانزد شد و طلاب اصفهان چون احاطه کامل و تحقیقات شیخ را در مباحث علمی ‌‌خصوصا علم اصول شنیدند از گوشه و کنار به گرد او جمع شده و حوزه درس و بحث او یکی از حوزه‌های معتبر گردید؛ به طورى كه در مجلس درسش حدود سيصد نفر طلبه حاضر مى‌شدند. مرحوم حاج شیخ عباس قمی‌‌ در مورد درس شیخ می‌‌نویسد: ...در اصفهان سکنی نمود، فضلا در درس او اجتماع کردند، مجلس درسش مجمع فضلا گردید.[۶]

از آن جا که مدت تدریس شیخ در اصفهان بیش از بیست سال طول کشید، تعداد زیادی از دانشوران و بزرگان از حوزه درس شیخ بهره برده‌اند که ثبت و ضبط اسامی ‌‌همه آن‌ها کاری بس دشوار است؛ لکن به برخی از شاگردان بزرگ ایشان ذیلاً اشاره می‌‌شود:

آثار و تألیفات

در تراجم و فهرست کتاب‌ها و کتابخانه‌ها، از کتاب‌ها و دست نوشته‌های شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی نام برده شده که در این جا به مناسبت ذکر می‌‌شود:

  1. هدایه المسترشدین فی شرح اصول معالم الدین
  2. مسائل
  3. احکام نماز
  4. تقریرات بحث فقه
  5. تبصره الفقهاء
  6. مسأله الظنون
  7. رساله‌ای در مفطرنبودن توتون
  8. رساله عملیه به فارسی
  9. رساله‌ای در فساد شرط ضمن عقد
  10. کتاب شرح اسماء حسنی
  11. کتابی در طهارت
  12. رساله‌ای در بحث دوران امر بین اقل و اکثر در علم اصول؛[۷]

تخصص و تبحر

آنچه می‌‌توان به قطع و یقین گفت این است که: علامه محقق و فقیه و اصولی مدقق شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی از عالمان محقق فرقه امامیه است و در فقه و اصول صاحب آرا و افکار مشهوری است که اصولی‌ها و فقیهان بعد از او پیوسته پیرامون افکار و اقوال او به بحث و تحقیق پرداخته و از آن‌ها متأثر گردیده‌اند.

صاحب «روضات الجنات» که از شاگردان مبرز شیخ است درباره او می‌‌نویسد: شیخ از برترین علمای عصر خویش در فقه و اصول بود؛ بلکه نسبت به سایرین از دید و نظر بالاتری در علوم معقول و منقول برخوردار بود.[۸]

شاهد بر این مدعا آثار بسیار ارزشمندی است که از مرحوم شیخ باقی مانده است که در این میان می‌‌توان به کتاب «هدایه المسترشدین» اشاره کرد. این کتاب در اصول فقه نگارش یافته و از مهمترین کتاب‌های اصول بین متأخرین است و همواره مورد نظر و عنایت دانشمندان بوده است و احاطه و تحقیقات عمیق و افکار بلند شیخ در این کتاب به خوبی پیداست.

مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در این باره می‌‌نویسد: ...این کتاب (هدایه المسترشدین) بر احاطه شیخ و تبحر و تحقیق ایشان در علم اصول حکایت می‌‌کند و همیشه آرا و نظریات شیخ مورد بحث و گفتگوی افاضل از حوزویان بوده است.[۹]

اخلاق و صفات شیخ

او را به عنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوت حافظه، حضور ذهن، نکته گویی، سخاوت و شجاعت ستوده اند.طی دوران مرجعیت و حکومت شرعی و عرفی خود در اصفهان در کمک به مردم، رفع ستم از ایشان و تأمین وسایل آسایش آنان کوشا بود، حدود شرعی را اجرا می کرد و نسبت به دستگاه حکومت بی اعتنا بود و با ظل السلطان فرزند شاه که حاکم اصفهان بود و بسیار بر مردم ستم می کرد، همواره درگیری داشت، اما در واقع قدرت او از قدرت حاکم اصفهان افزون تر بود.

وفات

علامه شیخ محمدتقی در روز جمعه نیمه شوال سال (1248 هـ.ق) در سن حدود شصت سالگی در شهر اصفهان دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.

محدث قمی ‌‌می‌‌نویسد: مرحوم حاجی محمدابراهیم کلباسی (1261ـ1180 هـ.ق) بر او نماز گذارد.[۱۰] وی در تخت فولاد در بقعه وسط تکیه مادر شاهزاده[۱۱] نزدیک قبر محقق خوانساری و قبر مرحوم آیت الله حاج سید زین العابدین موسوی خوانساری پدر بزرگوار ایشان به خاک سپرده شد.

صاحب «روضات الجنات» در رثای او سروده مفصلی دارد که در کتاب روضات آمده است. در مطلع آن سروده چنین آمده است:


یا للذی اضحی تقیاً نهتدی بهداه کالبدر المنیرا لاوقدی

پانویس

  1. «ایوانکی» یا ایوانکیفی» دهستانی است از بخش های شهرستان گرمسار در استان سمنان . سابقه ایوانکی به دوره‌های پیش از اسلام می‌‌رسد. (دائره المعارف تشیع، ج 2، ص 665 چاپ دوم، 1372).
  2. «استاجلو» ایلاتی است که در زمان شاه اسماعیل بنیان گذار سلسله صفویه به او پیوسته و در راه اعتلای اسلام و تشیع و ایران خدماتی انجام داده‌اند. (تاریخ علمی ‌‌اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج 1، ص 129، چاپ اول، 1376).
  3. تاریخ علمی ‌‌و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج 1، ص 126.
  4. قبیله عالمان دین، شیخ هادی نجفی پ، ص 13، چاپ اول، 1381، انتشارات عسگریه، با کمی ‌‌تغییر.
  5. تاریخ علمی‌‌ و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج1، ص 137، به نقل از الکرام البرره شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج 2، ص 513.
  6. فوائدالرضویه، ج 2، ص 435.
  7. قبیله عالمان دین، ص 25.
  8. روضات الجنات، ج 2، ص 131.
  9. طبقات اعلام الشیعه، (الکرام البرر)، ج 1، ص 215.
  10. فوائدالرضویه، ص 435، در دو کتاب روضات الجنات، ص 131 و ریحانه الادب، ج4، ص 404، آمده است که حجت الاسلام سید محمدباقر شفتی (متوفای 1260 هـ.ق) صاحب کتاب مطالع الانوار با جمع بسیاری بر جنازه او نماز خواندند.
  11. تکیه مادر شاهزاده را یک زن گرجی که نامش مریم (متوفای 1246 هـ.ق) و همسر فتحعلی شاه و دایه سیف الدوله حاکم اصفهان برای مدفن خویش بنا نهاده است.

منابع

  • مجموعه گلشن ابرار، جلد 5، زندگی نامه "شيخ محمد تقی اصفهانی" از علي محمد نيكان.
  • آقا نجفی اصفهانی، شیخ محمدتقی،دانشنامه جهان اسلام، ۶۴۶:۶، ۶۵۹؛ دایره المعارف بزرگ اسلامی،۱ :۴۸۱-۴۸۲ش،در دسترس دردانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ ایران،بازیابی: 20 فروردین 1393.