جبل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|دائره المعارف لغات قرآن کریم([[نثر طوبی]])}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دائره المعارف لغات قرآن کریم([[نثر طوبی]])}}
  
جبل به معنی کوه است و جمع آن جبال در [[قرآن]] استعمال شده است:
+
«جَبَل» به معنی کوه است و جمع آن «جِبال» در [[قرآن]] استعمال شده است:
  
* {{متن قرآن|«وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا»}}؛ ([[سوره نازعات]]/آیه32) کوهها را برافراشت.
+
*«لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّه...»؛ ([[سوره حشر]]/21) اگر این قرآن را بر کوهی نازل می‌کردیم، می‌دیدی که در برابر آن خاشع می‌شود و از خوف خدا می‌شکافد... .
* {{متن قرآن|«أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا* وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا»}}؛ ([[سوره نبأ]]/آیه7) آیا قرار ندادیم زمین را جای آرامش و کوهها را میخ.
+
*{{متن قرآن|«وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا»}}؛ ([[سوره نازعات]]/32) و کوهها را برافراشت.
 +
*{{متن قرآن|«أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا* وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا»}}؛ ([[سوره نبأ]]/7) آیا قرار ندادیم زمین را جای آرامش و کوهها را میخهای آن.
 +
*خداوند فرمود: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ وَ الْجِبَالِ‌ فَأَبَيْنَ‌ أَنْ‌ يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ‌ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ‌...» ([[سوره احزاب]]/٧٢) ما امانت را بر زمین و آسمان و کوهها عرضه داشتیم نپذیرفتند اما انسان پذیرفت و جای دیگر فرمود: کوهها [[تسبیح]] خدای می کنند: {{متن قرآن|« وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ...»}} ([[سوره انبیاء]]/79)؛ {{متن قرآن|«يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ...»}} ([[سوره سباء]]/10) و می بینی [[سجده]] خدا می کنند: ([[سوره حج]]/18) سجده و تسبیح جمادات به زبان تکوین است.
  
==حکمت های آفرینش کوه ها==
+
==حکمت آفرینش کوه‌ها==
  
 
در آفرینش کوه مصلحت بسیار است از جمله آنکه در جایهای بلند زمین هوا سردتر است و یخ و برف دیری می ماند و به تدریج آب می شود و رودها و چشمه های آب هنگام گرما و تابستان روان می گردد. اگر کوه نبود و برف را نگاه نمی داشت در فصل تابستان آب نبود و مردم از تشنگی هلاک می شدند.
 
در آفرینش کوه مصلحت بسیار است از جمله آنکه در جایهای بلند زمین هوا سردتر است و یخ و برف دیری می ماند و به تدریج آب می شود و رودها و چشمه های آب هنگام گرما و تابستان روان می گردد. اگر کوه نبود و برف را نگاه نمی داشت در فصل تابستان آب نبود و مردم از تشنگی هلاک می شدند.
  
دیگر آنکه کوهها از جنس طبقات عمیق درون زمین است سطح روی زمین که ما در آن زندگی می کنیم آماده کشت و زرغ و بناء و معیشت انسان و حیوان می باشد و معادن و اجسام دیگر که ما نیازمند آنهائیم و مانع کشت است مانند آهن و گوگرد و زاج و نمک و مس و نقره و طلا و غیر آن هزاران متر از سطح زمین پائین ترند کوهها مثل آنکه از باطن زمین برجسته اند آن معادن را با خود بالا آورده و مردم در رگه های کوه حوائج خویش را می یابند.
+
دیگر آنکه کوهها از جنس طبقات عمیق درون زمین است سطح روی زمین که ما در آن زندگی می کنیم آماده کشت و زرع و بناء و معیشت انسان و حیوان می باشد و معادن و اجسام دیگر که ما نیازمند آنهائیم و مانع کشت است مانند آهن و گوگرد و زاج و نمک و مس و نقره و طلا و غیر آن هزاران متر از سطح زمین پائین ترند. کوهها مثل آنکه از باطن زمین برجسته اند آن معادن را با خود بالا آورده و مردم در رگه های کوه حوائج خویش را می یابند.
  
 
سیم آنکه باطن زمین از فرط حرارت گداخته است و هر چه در آنجا است مایع و اگر اجسام سخت مانند کوه و ریشه های آن که در زیر خاک در هم تنیده نبودند، پیوسته زمین در زیر پای مردم می لغزید و قسمتی از آن در ماده گداخته درونی فرومی رفت و قسمت دیگر برمی جست.
 
سیم آنکه باطن زمین از فرط حرارت گداخته است و هر چه در آنجا است مایع و اگر اجسام سخت مانند کوه و ریشه های آن که در زیر خاک در هم تنیده نبودند، پیوسته زمین در زیر پای مردم می لغزید و قسمتی از آن در ماده گداخته درونی فرومی رفت و قسمت دیگر برمی جست.
  
این زلزله که گاه گاه در اندک مساحتی مشاهد می کنیم اگر صلابت کوهها نبود همیشه در همه جا اتفاق می افتاد، بسیار سخت تر از این روی خداوند کوهها را تشبیه به میخ کرد.
+
این [[زلزلة|زلزله]] که گاه گاه در اندک مساحتی مشاهد می کنیم اگر صلابت کوهها نبود همیشه در همه جا اتفاق می افتاد، بسیار سخت تر؛ از این روی [[الله|خداوند]] کوهها را تشبیه به میخ کرد.
  
==کوه ها در قیامت==
+
==کوه‌ها در قیامت==
  
در قیامت که همه چیز دیگرگون میشود کوه که در صلابت و ثبات مثل است سست و پراکنده و از هم پاشیده می شود و به جای ثبات به راه می افتد و می جنبد.
+
در [[قیامت]] که همه چیز دیگرگون می شود، کوه که در صلابت و ثبات مثل است، سست و پراکنده و از هم پاشیده می شود و به جای ثبات به راه می افتد و می جنبد.
  
«یوم تکون الجبال کالعهن» کوهها مانند پشم زده، یا «کثیبا مهیلا» یا تل ریک نرم میشوند «یوم نسیر الجبال فتری الارض بارزة» روزی که کوهها را برانیم و براه اندازیم و تو زمین را بینی از زیر کوهها بیرون آمده.
+
«و تکونُ الجبالُ کَالعِهن» ([[سوره معارج]]/9) کوهها مانند پشم زده می شوند، یا «وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَهِيلًا» ([[سوره مزمل]]/14) و کوهها تل ریگ نرم می شوند و «يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ بارِزَةً» ([[سوره کهف]]/47) روزی که کوهها را برانیم و براه اندازیم و تو زمین را بینی از زیر کوهها بیرون آمده.
  
خداوند فرمود: ما امانت را بر زمین و آسمان و کوهها عرضه داشتیم نپذیرفتند اما انسان پذیرفت (رجوع به امانت شود) و جای دیگر فرمود: کوهها تسبیح خدای می کنند {{متن قرآن|« وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ»}} ([[سوره انبیاء]]/آیه79) {{متن قرآن|«يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ»}} ([[سوره سباء]]/آیه10) و می بینی سجده خدا می کنند.{{متن قرآن|«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ  ...  وَالْجِبَالُ»}} ([[سوره حج]]/آیه18)سجده و تسبیح جمادات به زبان تکوین است.
+
{{متن قرآن|«وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ»}} ([[سوره نمل]]/88) کوهها را بینی پنداری بر یک جا استوارند با این که مانند ابر می گذرند. ظاهر آیه راجع به قیامت است که چون در صور دمند و همه موجودات نزد خداوند خاشع گردند کوهها را پا بر جای بینی با آنکه روان است مانند ابر و بعضی مردم عصر ما گویند آیه اشاره به قیامت نیست بلکه در همین زمان ما است و مقصود حرکت زمین است و بعضی گویند حرکت جوهری مقصود است در کوه، والله العالم.
 +
==منابع==
  
{{متن قرآن|«وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ»}} ([[سوره نمل]]/آیه88) کوهها را بینی پنداری بر یک جا استوارند با این که مانند ابر می گذرند. ظاهر آیه راجع به قیامت است که چون در صور دمند و همه موجودات نزد خداوند خاشع گردند کوهها را پا بر جای بینی با آنکه روان است مانند ابر و بعضی مردم عصر ما گویند آیه اشاره به قیامت نیست بلکه در همین زمان ما است و مقصود حرکت زمین است و بعضی گویند حرکت جوهری مقصود است در کوه، والله العالم.
+
*نثر طوبی: دائره المعارف لغات قرآن کریم، علامه شعرانی و محمد قریب، واژه "جبل"، ج1، ص124.
 
 
==منابع==
 
* نثر طوبی: دائره المعارف لغات قرآن کریم، علامه شعرانی و محمد قریب، واژه "جبل" (ج1، ص124).
 
  
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]

نسخهٔ ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۵۰

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائره المعارف لغات قرآن کریم(نثر طوبی) است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«جَبَل» به معنی کوه است و جمع آن «جِبال» در قرآن استعمال شده است:

  • «لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّه...»؛ (سوره حشر/21) اگر این قرآن را بر کوهی نازل می‌کردیم، می‌دیدی که در برابر آن خاشع می‌شود و از خوف خدا می‌شکافد... .
  • «وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا»؛ (سوره نازعات/32) و کوهها را برافراشت.
  • «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا* وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا»؛ (سوره نبأ/7) آیا قرار ندادیم زمین را جای آرامش و کوهها را میخهای آن.
  • خداوند فرمود: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ وَ الْجِبَالِ‌ فَأَبَيْنَ‌ أَنْ‌ يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ‌ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ‌...» (سوره احزاب/٧٢) ما امانت را بر زمین و آسمان و کوهها عرضه داشتیم نپذیرفتند اما انسان پذیرفت و جای دیگر فرمود: کوهها تسبیح خدای می کنند: « وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ...» (سوره انبیاء/79)؛ «يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ...» (سوره سباء/10) و می بینی سجده خدا می کنند: (سوره حج/18) سجده و تسبیح جمادات به زبان تکوین است.

حکمت آفرینش کوه‌ها

در آفرینش کوه مصلحت بسیار است از جمله آنکه در جایهای بلند زمین هوا سردتر است و یخ و برف دیری می ماند و به تدریج آب می شود و رودها و چشمه های آب هنگام گرما و تابستان روان می گردد. اگر کوه نبود و برف را نگاه نمی داشت در فصل تابستان آب نبود و مردم از تشنگی هلاک می شدند.

دیگر آنکه کوهها از جنس طبقات عمیق درون زمین است سطح روی زمین که ما در آن زندگی می کنیم آماده کشت و زرع و بناء و معیشت انسان و حیوان می باشد و معادن و اجسام دیگر که ما نیازمند آنهائیم و مانع کشت است مانند آهن و گوگرد و زاج و نمک و مس و نقره و طلا و غیر آن هزاران متر از سطح زمین پائین ترند. کوهها مثل آنکه از باطن زمین برجسته اند آن معادن را با خود بالا آورده و مردم در رگه های کوه حوائج خویش را می یابند.

سیم آنکه باطن زمین از فرط حرارت گداخته است و هر چه در آنجا است مایع و اگر اجسام سخت مانند کوه و ریشه های آن که در زیر خاک در هم تنیده نبودند، پیوسته زمین در زیر پای مردم می لغزید و قسمتی از آن در ماده گداخته درونی فرومی رفت و قسمت دیگر برمی جست.

این زلزله که گاه گاه در اندک مساحتی مشاهد می کنیم اگر صلابت کوهها نبود همیشه در همه جا اتفاق می افتاد، بسیار سخت تر؛ از این روی خداوند کوهها را تشبیه به میخ کرد.

کوه‌ها در قیامت

در قیامت که همه چیز دیگرگون می شود، کوه که در صلابت و ثبات مثل است، سست و پراکنده و از هم پاشیده می شود و به جای ثبات به راه می افتد و می جنبد.

«و تکونُ الجبالُ کَالعِهن» (سوره معارج/9) کوهها مانند پشم زده می شوند، یا «وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَهِيلًا» (سوره مزمل/14) و کوهها تل ریگ نرم می شوند و «يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ بارِزَةً» (سوره کهف/47) روزی که کوهها را برانیم و براه اندازیم و تو زمین را بینی از زیر کوهها بیرون آمده.

«وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ» (سوره نمل/88) کوهها را بینی پنداری بر یک جا استوارند با این که مانند ابر می گذرند. ظاهر آیه راجع به قیامت است که چون در صور دمند و همه موجودات نزد خداوند خاشع گردند کوهها را پا بر جای بینی با آنکه روان است مانند ابر و بعضی مردم عصر ما گویند آیه اشاره به قیامت نیست بلکه در همین زمان ما است و مقصود حرکت زمین است و بعضی گویند حرکت جوهری مقصود است در کوه، والله العالم.

منابع

  • نثر طوبی: دائره المعارف لغات قرآن کریم، علامه شعرانی و محمد قریب، واژه "جبل"، ج1، ص124.