شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اصحاب یمین: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی 'مؤمنان نيكوكار در دنيا و دريافت كنندگان نامه عمل با دست راست در قيامت. واژه «اص...' ایجاد کرد)
 
 
(۱۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
مؤمنان نيكوكار در دنيا و دريافت كنندگان نامه عمل با دست راست در قيامت.
+
{{خوب}}
 +
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
'''«اصحاب الیَمین»''' یا '''«اصحاب المَیمَنة»''' در اصطلاح [[قرآن|قرآنى]]، به کسانى گفته مى‌شود که در دنیا با [[ایمان]] و [[عمل صالح|عمل ‌صالح]] زندگى کرده‌اند و در روز [[قیامت]] پس از حسابرسى آسان، [[نامه اعمال|نامه عملشان]] را با دست راست دریافت کرده و از نعمت‌هاى [[بهشت|بهشتى]] برخوردار می‌شوند.
  
واژه «اصحابِ يمين» 6 بار در [[قرآن]] بكار رفته و تركيبى از اصحاب (جمع صاحب به معناى ملازم) و يمين به معانى هم‌پيمان، قوت و شدت دست راست و سمت راست (از ماده يُمن به معناى بركت) است.<ref> مقاييس اللغه، ج‌ ص‌ 158؛ ترتيب العين، ج‌ ص‌ 2000؛ المصباح، ص‌ 682؛ التحقيق، ج‌ 14، ص‌ 270، «يمن».</ref>
+
==اصحاب یمین در قرآن==
 +
تعبیر «اصحابِ یمین» ۶ بار در [[قرآن|قرآن کریم]] بکار رفته و ترکیبى از اصحاب (جمع صاحب به معناى ملازم و همراه) و یَمین به معانى هم‌پیمان، قوت و شدت، دست راست و سمت راست (از ماده یُمن به معناى [[برکت]]) است.<ref> مقاییس اللغه، ج‌ ۶، ص‌ ۱۵۸؛ ترتیب العین، ج‌ ۳، ص‌ ۲۰۰۰؛ المصباح، ص‌ ۶۸۲؛ التحقیق، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۷۰، «یمن».</ref>
  
در تعبيرى ديگر كه سه بار در قرآن بكار رفته «اصحاب ميمنه» گفته شده است. «ميمنه» را برخى مصدر ميمى به معناى زيادى و استمرار در خير و بركت<ref> التحقيق، ج‌ 14، ص‌ 270، «يمن».</ref> و برخى ديگر، اسم مكان يعنى جايگاه خير و بركت دانسته‌اند.<ref> التفسير الكبير، ج‌ 27، ص‌ 143.</ref>
+
در تعبیرى دیگر که سه بار در قرآن بکار رفته «اصحاب المَیمَنه» گفته شده است. «میمنه» را برخى مصدر میمى به معناى زیادى و استمرار در خیر و برکت<ref> التحقیق، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۷۰، «یمن».</ref> و برخى دیگر، اسم مکان یعنى جایگاه خیر و برکت دانسته‌اند.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۳.</ref>
  
اصحاب يمين و ميمنه در اصطلاح قرآنى به كسانى گفته مى‌شود كه در دنيا باايمان و عمل ‌صالح زندگى كرده‌اند و روز قيامت نامه عملشان را با دست راست دريافت مى‌دارند: «فَلا‌اقتَحَمَ العَقَبَة × و ما اَدركَ مَا العَقَبَة × فَكُّ رَقَبَة × اَو اِطعـمٌ فى يَوم ذى مَسغَبَة × يَتيمـًا ذا مَقرَبَة × اَو مِسكينـًا ذا مَترَبَة × ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذينَ ءامَنوا وتَواصَوا بِالصَّبرِ و تَواصَوا بِالمَرحَمَة × اُولئِكَ اَصحبُ المَيمَنَة». ([[سوره بلد]]/90، 11‌ـ‌18)
+
اصحاب یمین و میمنه در اصطلاح قرآنى به کسانى گفته مى‌شود که در دنیا با [[ایمان]] و [[عمل صالح|عمل ‌صالح]] زندگى کرده‌اند و روز [[قیامت]] نامه عملشان را با دست راست دریافت مى‌دارند: {{متن قرآن|«ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}}؛ ([[سوره بلد]]/۹۰، ۱۷ـ‌۱۸) {{متن قرآن|«فَأَمَّا مَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ»}} ([[سوره انشقاق]]/۸۴، ۷؛ [[سوره حاقه]]/۶۹، ۱۹؛ [[سوره اسراء]]/۱۷، ۷۱).
  
«فَاَمّا مَن اوتِىَ كِتبَهُ بِيَمينِه» ([[سوره انشقاق]]/84،7؛ [[سوره حاقه]]/69،19؛ [[سوره اسراء]]/17،71) [[قرآن]]، اصحاب يمين را يكى از سه گروه انسان‌ها در قيامت (سابقون، اصحاب يمين و اصحاب شمال) معرفى كرده است: «و كُنتُم اَزوجـًا ثَلثَه × فَاَصحبُ المَيمَنَةِ... × و اَصحبُ‌المَشـَمَةِ... × والسّبِقونَ‌...». ([[سوره واقعه]]/56،‌7‌ـ‌10) و در موارد ديگر، اصحاب يمين را در مقابل اصحاب شمال و اصحاب ميمنه را در برابر اصحاب مشئمه قرار داده است. ([[سوره بلد]]/90، 18‌ـ‌19؛ [[سوره واقعه]]/56، 7‌ـ‌9، 27، 41)
+
قرآن، اصحاب یمین را یکى از سه گروه انسان‌ها در قیامت ([[سابقون]]، اصحاب یمین و [[اصحاب شمال]]) معرفى کرده است: {{متن قرآن|«وَکنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً * فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ... * وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ... * وَالسَّابِقُونَ...»}}. ([[سوره واقعه]]/۵۶،‌ ۷‌ـ‌۱۰) و در موارد دیگر، اصحاب یمین را در مقابل اصحاب شمال و اصحاب میمنه را در برابر اصحاب مشئمه قرار داده است ([[سوره بلد]]/۹۰، ۱۸‌ـ‌۱۹؛ [[سوره واقعه]]/۵۶، ۷‌ـ‌۹، ۲۷، ۴۱).
  
'''راز نامگذارى اصحاب يمين'''
+
==وجه نامگذارى اصحاب یمین==
  
# ‌اين گروه اهل يُمن و خير بوده، مسير حركت زندگيشان به سمت و سوى آن است<ref> مجمع البيان، ج‌ 10، ص‌ 591.</ref>، به ‌طورى كه در آخرت نيز غرق در نور و بركت‌اند:<ref> التفسير الكبير، ج‌ 27، ص‌ 142.</ref> «نورُهُم يَسعى بَينَ أيدِيهِم و بِأيمنِهِم» ([[سوره تحريم]]/66،8؛ [[سوره حديد]]/57،12) شايد به همين جهت، عرب به پرنده يا حيوانات وحشى كه هنگام پرواز و رَم‌كردن به سمت راست حركت كنند به يُمن و خوبى تفأل ‌مى‌زند.<ref> التفسير الكبير، ج‌ 27، ص‌ 142.</ref>
+
*این گروه اهل یُمن و خیر بوده، مسیر حرکت زندگیشان به سمت و سوى آن است<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۹۱.</ref>، به ‌طورى که در [[آخرت]] نیز غرق در نور و برکت‌اند:<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲.</ref> {{متن قرآن|«نُورُهُمْ یسْعَى بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمَانِهِمْ»}} ([[سوره تحریم]]/۶۶، ۸؛ [[سوره حدید]]/۵۷،۱۲) شاید به همین جهت، عرب به پرنده یا حیوانات وحشى که هنگام پرواز و رَم‌کردن به سمت راست حرکت کنند به یُمن و خوبى تفأل ‌مى‌زند.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲.</ref> طبق روایت هر دو دست پروردگار، یمین است که کنایه از خیر محض بودن خداست: «کلتا یدیه تبارک و تعالى یمین».<ref> الکافى، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۶.</ref>
 +
*عالم دو سمت دارد: سمت راست آن [[عالم ملکوت|ملکوت]] اعلا و جایگاه ارواح نورانى و [[فرشتگان]] نویسنده نیکی‌ها و [[بهشت]] موعود رستگاران: {{متن قرآن|«إِنَّ کتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِی عِلِّیینَ»}}.([[سوره مطففین]]/۸۳، ۱۸) و سمت چپ آن، ملکوت اسفل و جایگاه [[اصحاب شمال|اصحاب ‌شمال]] است و چون اصحاب ‌یمین در ملکوت اعلا قرار دارند، آنان را اصحاب ‌یمین نامیده‌اند.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج ۷‌، ص ۲۲؛ بحارالانوار، ج‌ ۶۴، ص‌ ۱۲۸.</ref>
 +
*چون اصحاب یمین [[نامه اعمال|نامه عمل]] را با دست ‌راست دریافت مى‌کنند، به این نام شناخته شده‌اند، چنان که [[قرآن]] نیز به صراحت این مطلب را بیان کرده است: {{متن قرآن|«فَمَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ»}}.([[سوره اسراء]]/۱۷، ۷۱)<ref> مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۲۴؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۲۱.</ref>
  
طبق روايت هر دو دست پروردگار، يمين است كه كنايه از خير محض بودن خداست: «كلتا يديه تبارك و تعالى يمين».<ref> الكافى، ج‌ ص‌ 126.</ref>
+
وجوه دیگرى نیز براى این نامگذارى ذکر شده است؛ مانند قوى‌تر بودن سمت راست بدن از سمت چپ آن یا شرافت و برترى سمت راست بر سمت چپ که بر اساس آن در عرف، بزرگان را در سمت راست جاى مى‌دهند.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۳.</ref>
  
# عالم دو سمت دارد: سمت راست آن ملكوت اعلا و جايگاه ارواح نورانى و [[فرشتگان]] نويسنده نيكي‌ها و [[بهشت]] موعود رستگاران: «اِنَّ كِتبَ الاَبرارِ لَفى عِلّيّين».([[سوره مطففين]]/83،18) و سمت چپ آن، ملكوت اسفل و جايگاه اصحاب ‌شمال است (‌=>‌اصحاب ‌شمال) و چون اصحاب ‌يمين در ملكوت اعلا قرار دارند. آنان را اصحاب ‌يمين ناميده‌اند.<ref> تفسير صدرالمتالهين، ج 7‌، ص 22؛ [[بحارالانوار]]، ج‌ 64، ص‌ 128.</ref>
+
==شمار اصحاب یمین==
  
# چون اصحاب يمين نامه عمل را با دست ‌راست دريافت مى‌كنند به اين نام شناخته شده‌اند، چنان كه [[قرآن]] نيز به صراحت اين مطلب را بيان كرده است: «فَمَن اوتِىَ كِتبَهُ بِيَمينِه».([[سوره اسراء]]/17،71)<ref> مجمع البيان، ج‌ 9، ص‌ 324؛ التفسير الكبير، ج‌ 27، ص‌ 142؛ تفسير صدرالمتالهين، ج‌ 7، ص‌ 21.</ref>
+
خداوند در تقسیم‌بندى انسان‌ها به گروه‌هاى سه‌گانه ([[سابقون]]، اصحاب یمین و [[اصحاب شمال]])، شمار اصحاب یمین را جمع فراوانى از امت‌هاى پیش از [[اسلام]] و جمع زیادى از امت اسلامى مى‌داند:<ref> مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۳۱؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۴.</ref> {{متن قرآن|«ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ * وَثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِینَ»}}. ([[سوره واقعه]]/۵۶، ۳۹‌ـ‌۴۰)
  
وجوه ديگرى نيز براى اين نامگذارى ذكر شده است؛ مانند قوى‌تر بودن سمت راست بدن از سمت چپ آن يا شرافت و برترى سمت راست بر سمت چپ كه بر اساس آن در عرف، بزرگان را در سمت راست جاى مى‌دهند.<ref> التفسير الكبير، ج‌ 27، ص‌ 143.</ref>
+
در حالى ‌که شمار سابقون را در امت اسلام، اندک و در امت‌هاى پیشین جمع فراوانى مى‌شمرد:<ref> المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۱.</ref> {{متن قرآن|«ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ * وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ»}}. ([[سوره واقعه]]/۵۶، ۱۳‌ـ‌۱۴) جهت این امر آن است که انبیاء علیهم‌السلام و اوصیاى آنان که از سابقان هستند، در امت‌هاى پیش از اسلام بودند.<ref> مجمع البیان ج‌ ۹، ص‌ ۳۲۵.</ref>
  
'''شمار اصحاب يمين'''
+
برخى از مفسران گفته‌اند: اولین و آخرین در آیات پیش گفته مربوط به امت اسلام است؛ یعنى سابقان صدر اسلام بیشتر از سابقان در زمان‌هاى بعدى‌اند؛ اما اصحاب یمین در صدر اسلام و پس از آن جمع فراوانى هستند. این گروه از مفسران به روایتى از [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله تمسک جسته‌اند که فرمود: هر ‌دو گروه اولین و آخرین از امت من هستند.<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۸، ص‌ ۱۹.</ref> [[ملاصدرا|صدرالمتألهین]] در توضیح روایت مى‌گوید: علت این که سابقان صدر اسلام بیشتر از [[آخر الزمان|آخرالزمان]] هستند، نزدیکى آنان به زمان [[وحی|وحى]] و [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم‌السلام است.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۲۸.</ref>
  
خداوند در تقسيم‌بندى انسان‌ها به گروه‌هاى سه‌گانه (سابقون، اصحاب يمين و اصحاب شمال)، شمار اصحاب يمين را جمع فراوانى از امت‌هاى پيش از اسلام و جمع زيادى از امت اسلامى مى‌داند:<ref> مجمع‌البيان، ج 9، ص 331؛ الميزان، ج 19، ص 124.</ref> «ثُلَّةٌ مِنَ الاَوَّلين × وثُلَّةٌ مِنَ الأخِرين». ([[سوره واقعه]]/56، 39‌ـ‌40)
+
==نشانه‌هاى اصحاب ‌یمین==
 +
برخی ویژگی های اصحاب یمین بر اساس آیات [[قرآن]] چنین است:
  
در حالى ‌كه شمار سابقون را در امت اسلام، اندك و در امت‌هاى پيشين جمع فراوانى مى‌شمرد:<ref> الميزان، ج‌ 19، ص‌ 121.</ref> «ثُلَّةٌ مِنَ الاَوَّلين × و قَليلٌ مِنَ الأخِرين». ([[سوره واقعه]]/56،13‌ـ‌14) جهت اين امر آن است كه انبياء عليهم‌السلام و اوصياى آنان كه از سابقان هستند، در امت‌هاى پيش از اسلام بودند.<ref> مجمع البيان ج‌ 9، ص‌ 325.</ref>
+
'''''۱. آزادسازى بردگان:'''''
  
برخى از مفسران گفته‌اند: اولين و آخرين در آيات پيش گفته مربوط به امت اسلام است؛ يعنى سابقان صدر اسلام بيشتر از سابقان در زمان‌هاى بعدى‌اند؛ اما اصحاب يمين در صدر اسلام و پس از آن جمع فراوانى هستند. اين گروه از مفسران به روايتى از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله تمسك جسته‌اند كه فرمود: هر ‌دو گروه اولين و آخرين از امت من هستند.<ref> الدرالمنثور، ج‌ ص‌ 19.</ref> صدرالمتألهين در توضيح روايت مى‌گويد: علت اين كه سابقان صدر اسلام بيشتر از آخرالزمان هستند، نزديكى آنان به زمان وحى و امامان عليهم‌السلام است.<ref> تفسير صدرالمتالهين، ج‌ ص‌ 28.</ref>
+
اصحاب یمین کسانى هستند که براى آزادسازى بردگان در دنیا اهتمام مى‌ورزند:<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref> «فَک‌ رَقبَة» ([[سوره بلد]]/۹۰، ۱۳). در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] دیگرى از [[آیه]]، آنان انسان‌ها را از بندگى [[شیطان]] و ارتکاب [[گناهان]] آزاد ساخته به [[توبه]] و بازگشت به سوى خداوند راهنمایى مى‌کنند.<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref> برخى گفته‌اند: آنان خویشتن را ‌با ‌عمل به طاعات الهى از [[عذاب]] آخرت رها ‌مى‌سازند.<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref>
  
'''نشانه‌هاى اصحاب ‌يمين دردنيا'''
+
'''''۲. اطعام گرسنگان:'''''
  
'''''1. آزادسازى بردگان:'''''
+
اصحاب یمین به [[اطعام]] گرسنگان به ویژه در روزگار سختى عنایت خاص داشته و خویشاوندان یتیم و نیازمندان زمینگیر را در اولویت قرار مى‌دهند:<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref> {{متن قرآن|«أَوْ إِطْعَامٌ فِی یوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ * یتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ * أَوْ مِسْکینًا ذَا مَتْرَبَةٍ»}}. (سوره بلد/۹۰، ۱۴‌ـ‌۱۶)
  
اصحاب يمين كسانى هستند كه براى آزادسازى بردگان در دنيا اهتمام مى‌ورزند:<ref> مجمع البيان، ج‌ 10، ص‌ 750؛ الميزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref> «فَكُّ‌رَقبَة» ([[سوره بلد]]/90،13) در تفسير ديگرى از آيه، آنان انسان‌ها را از بندگى شيطان و ارتكاب گناهان آزاد ساخته به توبه و بازگشت به سوى خداوند راهنمايى مى‌كنند.<ref> مجمع البيان، ج‌ 10، ص‌ 750؛ الميزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref> برخى گفته‌اند: آنان خويشتن را ‌با ‌عمل به طاعات الهى از عذاب آخرت رها ‌مى‌سازند.<ref> مجمع البيان، ج‌ 10، ص‌ 750؛ الميزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref>
+
ذکر آزادسازى بندگان و اطعام گرسنگان در پى اقتحام در عقبه (عبور از گردنه) از قبیل ذکر خاص بعد از عام به جهت اهمیت آن است، زیرا عقبه استعاره از اعمال نیکى است که براى آدمى دشوار باشد؛ این استعاره بر پایه تشبیه معقول به محسوس است:<ref> التحریر والتنویر، ج‌ ۳، ص‌ ۳۵۷؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۳۱، ص‌ ۱۸۵.</ref> {{متن قرآن|«فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاک مَا الْعَقَبَةُ * فَک رَقَبَةٍ»}}. (سوره بلد/۹۰، ۱۱‌ـ‌۱۳)
  
'''''2. اطعام گرسنگان:'''''
+
'''''۳. ایمان و سفارش به صبر و ترحم:'''''
  
اصحاب يمين به اطعام گرسنگان به ويژه در روزگار سختى عنايت خاص داشته و خويشاوندان يتيم و نيازمندان زمينگير را در اولويت قرار مى‌دهند:<ref> مجمع البيان، ج‌ 10، ص‌ 750؛ الميزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref> «اَو اِطعـمٌ فى يَوم ذى مَسغَبَة × يَتيمـًا ذا مَقرَبَة × اَو مِسكينـًا ذا مَترَبَة». (سوره بلد/90،14‌ـ‌16)
+
اصحاب یمین در دنیا از مؤمنانى هستند که بر [[ایمان]] پایدارى ورزیده و یکدیگر را به استقامت در انجام ‌دادن تکالیف و ترحم به نیازمندان سفارش مى‌کنند:<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۱.</ref> {{متن قرآن|«ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}}. (سوره بلد/۹۰، ۱۷‌ـ‌۱۸)
  
ذكر آزادسازى بندگان و اطعام گرسنگان در پى اقتحام در عقبه (عبور از گردنه) از قبيل ذكر خاص بعد از عام به جهت اهميت آن است زيرا عقبه استعاره از اعمال نيكى است كه براى آدمى دشوار باشد؛ اين استعاره بر پايه تشبيه معقول به محسوس است:<ref> التحرير والتنوير، ج‌ 3، ص‌ 357؛ التفسير الكبير، ج‌ 31، ص‌ 185.</ref> «فَلا اقتَحَمَ العَقَبَة × و مااَدركَ مَاالعَقَبَة × فَكُّ رَقَبَة». ([[سوره بلد]]/90،11‌ـ‌13)
+
در روایتى، اصحاب یمین اهل حِدّت معرفى شده‌اند؛<ref> بحارالانوار، ج‌ ۵، ص‌ ۲۴۱.</ref> یعنى کسانى که در مسائل دینى، اراده‌اى پولادین دارند و اهل استقامت و پایدارى و در پى کارهاى خیر هستند.<ref> النهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۳۵۲.</ref> برخى معتقدند که آزادسازى بندگان و اطعام نیازمندان از مصادیق سفارش به ترحم است که به سبب اهمیت آن، جداگانه ذکر شده ‌است.<ref> المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.</ref>
  
'''''3. ايمان و سفارش به صبر و ترحم:'''''
+
'''''۴. اعتدال و میانه‌روى:'''''
  
اصحاب يمين در دنيا از مؤمنانى هستند كه بر [[ايمان]] پايدارى و يكديگر را به استقامت در انجام ‌دادن تكاليف و ترحم به نيازمندان سفارش مى‌كنند:<ref> مجمع البيان، ج‌ 10، ص‌ 751.</ref> «ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذينَ ءامَنوا و تَواصَوا بِالصَّبرِ و تَواصَوا بِالمَرحَمَه × اُولئِكَ اَصحبُ المَيمَنَه». (سوره بلد/90، 17‌ـ‌18)
+
اصحاب یمین در زندگى دنیایى، از افراط و تفریط مى‌پرهیزند و همواره اهل [[اعتدال]] و میانه‌روى هستند. بر اساس آیه ۳۲ [[سوره فاطر]]/ ۳۵ بندگان دو گروه‌اند: ستم‌پیشگان و میانه‌روان: {{متن قرآن|«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَینَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ...»}}. از سدى قتاده، مجاهد، [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] و عکرمه نقل شده است که گروه میانه‌رو، همان اصحاب یمین هستند.<ref> جامع البیان، مج‌ ۱۲، ج‌ ۲۲، ص ۱۶۱‌ـ‌۱۶۳؛ مجمع‌البیان، ج ‌۸، ص‌ ۶۳۹.</ref>
  
در روايتى، اصحاب يمين اهل حِدّت معرفى شده‌اند؛<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ 5، ص‌ 241.</ref> يعنى كسانى كه در مسائل دينى، اراده‌اى پولادين دارند و اهل استقامت و پايدارى و در پى كارهاى خير هستند.<ref> النهايه، ج‌ 1، ص‌ 352.</ref> برخى معتقدند كه آزادسازى بندگان و اطعام نيازمندان از مصاديق سفارش به ترحم است كه به سبب اهميت آن، جداگانه ذكر شده ‌است.<ref> الميزان، ج‌ 20، ص‌ 293.</ref>
+
'''''۵. اطاعت و ولایت خاندان رسول خدا:'''''
  
'''''4. اعتدال و ميانه‌روى:'''''
+
[[امام باقر]] علیه‌السلام در تفسیر آیات ۳۸‌ـ‌۳۹ [[سوره مدثر]]/۷۴: {{متن قرآن|«کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ»}} فرموده است: به خدا سوگند! اصحاب یمین پیروان ما هستند.<ref> بحارالانوار، ج‌ ۲۴، ص‌ ۸.</ref> در روایات دیگرى نیز که در تفسیر سه گروه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال) وارد شده، آمده است که اصحاب یمین به [[ولایت|ولایت]] [[اهل بیت]] علیهم‌السلام معتقدند.<ref> همان، ص‌ ۴.</ref> در روایتى، [[امام کاظم]] علیه‌السلام، [[امیرالمومنین|امیرمؤمنان]] علیه‌السلام را امامِ اصحاب یمین معرفى کرده است.<ref> وسائل الشیعه، ج‌ ۵، ص‌ ۸۲.</ref>
  
اصحاب يمين در زندگى دنيايى، از افراط و تفريط مى‌پرهيزند و همواره اهل اعتدال و ميانه‌روى هستند. بر اساس آيه 32 [[سوره فاطر]]/ 35 بندگان دو گروه‌اند: ستم‌پيشگان و ميانه‌روان: «ثُمَّ اَورَثنَا الكِتـبَ الَّذينَ اصطَفَينا مِن عِبادِنا فَمِنهُم ظالِمٌ لِنَفسِهِ ومِنهُم مُقتَصِدٌ‌...».
+
روایات فراوانى در تفسیر {{متن قرآن|«فَسَلَامٌ لَّک مِنْ أَصْحَابِ الْیمِینِ»}} ([[سوره واقعه]]/۵۶، ۹۱) آمده است که اصحاب یمین [[شیعه|شیعیان]] اند و مراد آیه این است که تو (اى ‌پیامبر) از ناحیه اصحاب یمین ایمن هستى و اینان آزارى به فرزندانت نمى‌رسانند،<ref> بحارالانوار، ج ‌۲۴، ص‌ ۱.</ref> چنان‌که در تفسیر آیه {{متن قرآن|«کتَابٌ مَّرْقُومٌ»}} ([[سوره مطففین]]/۸۳، ۹) گفته شده است: [[نامه اعمال|نامه عمل]] اصحاب یمین از محبت به [[پیامبر اسلام|محمد]] و آل ‌محمد صلى الله علیه وآله لبریز است<ref> همان، ص‌ ۳.</ref> و این محبت از محبت آنان به اساس [[دین]] ناشى مى‌شود.
  
از سدى قتاده، مجاهد، ابن‌عباس و عكرمه نقل شده است كه گروه ميانه‌رو، همان اصحاب يمين هستند.<ref> جامع البيان، مج‌ 12، ج‌ 22، ص 161‌ـ‌163؛ مجمع‌البيان، ج ‌8، ص‌ 639.</ref>
+
==سرنوشت اصحاب یمین==
  
'''''5. اطاعت از خاندان رسول اكرم صلى الله عليه و آله و ارادت به آنان:'''''
+
'''''۱. اصحاب یمین در هنگام مرگ:'''''
  
[[امام باقر]] عليه‌السلام در تفسير آيات 38‌ـ‌39 [[سوره مدثر]]/74: «كلُّ نَفس بِمَا كَسَبت رَهِينَةٌ × الاّ أَصحبَ اليَمينِ» فرموده است: به خدا سوگند! اصحاب يمين پيروان ما هستند.<ref> بحارالانوار، ج‌ 24، ص‌ 8.</ref>
+
اصحاب یمین سعادتمندانى هستند که هنگام جان دادن، با ‌درود و ‌تحیت‌هاى ربوبى و [[فرشتگان]] و مؤمنان مواجه مى‌شوند<ref> جامع البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۳۶؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۱۲۸‌ـ‌۱۲۹.</ref> و خداوند خطاب به آنان مى‌فرماید: درود بر تو از برادران و دوستان با ایمان تو: {{متن قرآن|«وَأَمَّا إِن کانَ مِنَ أَصْحَابِ الْیمِینِ * فَسَلَامٌ لَّک مِنْ أَصْحَابِ الْیمِینِ»}}. ([[سوره واقعه]]/۵۶، ۹۰-۹۱) برخى در این [[آیه]] قائل به تقدیر محذوف بوده که بر اساس آن معناى آیه چنین مى‌شود: سلام و درود بر تو که به راستى از اصحاب یمین هستى و تو با این سلام، از عذاب الهى در امانى.<ref> مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴.</ref>
  
در روايات ديگرى نيز كه در تفسير سه گروه (سابقون، اصحاب يمين و اصحاب شمال) وارد شده، آمده است كه اصحاب يمين به ولايت اهل بيت عليهم‌السلام معتقدند.<ref> همان، ص‌ 4.</ref> در روايتى، [[امام كاظم]] عليه‌السلام امير مؤمنان عليه‌السلام را امامِ اصحاب يمين معرفى كرده است.<ref> [[وسائل الشيعه]]، ج‌ ص‌ 82.</ref>
+
[[عبدالله بن عباس|ابن ‌عباس]] در تفسیر آیه ۳۲ [[سوره نحل]]/۱۶: {{متن قرآن|«الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکةُ طَیبِینَ یقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ»}} مى‌گوید: این سلام و بشارت مخصوص اصحاب یمین است؛ فرشتگان در حالى ‌که آنان را از دنیا به [[آخرت]] منتقل مى‌کنند بر آنان درود و تحیت مى‌فرستند و به آن‌ها بشارت ورود به [[بهشت]] مى‌دهند.<ref> جامع‌البیان، مج ‌۸، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۳۶.</ref>
  
روايات فراوانى در تفسير «فَسَلم لكَ مِن أَصحبِ اليَمِين» ([[سوره واقعه]]/56،91) آمده است كه اصحاب يمين شيعيان‌اند و مراد آيه اين است كه تو (اى ‌پيامبر) از ناحيه اصحاب يمين ايمن هستى و اينان آزارى به فرزندانت نمى‌رسانند،<ref> بحارالانوار، ج ‌24، ص‌ 1.</ref> چنان‌ كه در تفسير آيه «كِتبٌ مَرقُوم» ([[سوره مطففين]]/ 83،9) گفته شده است: نامه عمل اصحاب يمين از محبت به محمد صلى الله عليه و آله و آل ‌محمد عليهم‌السلام لبريز است<ref> همان، ص‌ 3.</ref> و اين محبت از محبت آنان به اساس دين ناشى مى‌شود.
+
[[شیخ طبرسی|طبرسى]] مى‌گوید: هنگام جان دادن اصحاب یمین، رفتار فرشتگان مأمورِ استقبال و پذیرایى به ‌گونه‌اى است که [[پیامبر اکرم]] صلى الله علیه و آله خوشحال مى‌شود. وى آیه ۹۱ [[سوره واقعه]]/۵۶ را خطاب به پیامبر دانسته، چنین معنا مى‌کند: آنچه را از سلامت و امنیت براى اصحاب یمین خواهان بودى به چشم خود مشاهده خواهى کرد.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴.</ref>
  
'''سرنوشت اصحاب يمين'''
+
'''''۲. حسابرسى آسان:'''''
  
'''''1. اصحاب يمين در هنگام مرگ:'''''
+
گروهى در [[قیامت]] و روز حسابرسى، از دیدن [[نامه اعمال|نامه عمل]] خود ناراحت و پشیمان‌اند؛ اما اصحاب یمین در حالى ‌که نامه عمل را با دست راست دریافت کرده‌اند به آسانى حسابرسى مى‌شوند. سپس خوشحال و مسرور به سوى اهل خود بازمى‌گردند: {{متن قرآن|«فَأَمَّا مَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ * فَسَوْفَ یحَاسَبُ حِسَابًا یسِیرًا * وَینقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا»}}.([[سوره انشقاق‌]]/‌۸۴، ۷‌ـ‌۹)
  
اصحاب يمين سعادتمندانى هستند كه هنگام جان دادن، با ‌درود و ‌تحيت‌هاى ربوبى و [[فرشتگان]] و مؤمنان مواجه مى‌شوند<ref> جامع البيان، مج‌ 8، ج‌ 14، ص‌ 136؛ مجمع‌البيان، ج‌ 9، ص‌ 344؛ تفسير صدرالمتالهين، ج‌ ص‌ 128‌ـ‌129.</ref> و خداوند خطاب به آنان مى‌فرمايد: درود بر تو از برادران و دوستان با ايمان تو: «و أَمّا إِن كانَ مِن أَصحـبِ اليَمِين × فَسَلمٌ لَكَ مِن أَصحبِ اليَمين». ([[سوره واقعه]]/56، 90 ـ91)
+
حساب یسیر یعنى حسابرسى به ‌گونه‌اى که سختگیرى و نکته سنجى در آن نباشد به ‌طورى که از بدی‌ها به راحتى چشم‌پوشى و بر نیکی‌ها پاداش داده شود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله [[دعا]] مى‌کرد: پروردگارا! مرا با حساب یسیر حسابرسى کن: «اللّهمّ حاسبنى حساباً یسیراً». [[عایشه]] پرسید: حساب یسیر چگونه است؟ فرمود: به نامه عمل نگاه مى‌کنند و از آن رد مى‌شوند؛ یعنى فقط براى حسابرسى عرضه مى‌شود؛ ولى حسابرسى انجام نمى‌گیرد.<ref> جامع‌البیان، مج‌ ۱۵، ج‌ ۳۰، ص‌ ۱۴۵.</ref>
  
برخى تقدير آيه را به ‌صورت «فسلام لك انك من اصحاب‌اليمين» دانسته‌اند كه بر اساس آن معناى آيه چنين مى‌شود: سلام و درود بر تو كه به راستى از اصحاب يمين هستى و تو با اين سلام، از عذاب الهى در امانى.<ref> مجمع البيان، ج‌ ص‌ 344.</ref>
+
در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پرسیده شد: چه کارى انجام دهیم تا مانند اصحاب یمین حساب آسان روزیمان شود؟ فرمود: بخشش به کسى که محرومتان ساخته و ایجاد ارتباط با کسى که رشته ارتباط خود را با شما قطع کرده و گذشت از کسى که در حق شما ستم کرده است.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۹۹.</ref>
  
ابن ‌عباس در تفسير آيه 32 [[سوره نحل]]/16: «اَلَّذينَ تَتَوَفـّهُمُ المَلئِكَةُ طَيِّبينَ يَقولونَ سَلمٌ عَلَيكُمُ ادخُلوا الجَنَّةَ بِما كُنتُم تَعمَلون» مى‌گويد: اين سلام و بشارت مخصوص اصحاب يمين است؛ فرشتگان در حالى ‌كه آنان را از دنيا به آخرت منتقل مى‌كنند بر آنان درود و تحيت مى‌فرستند و به آن‌ها بشارت ورود به [[بهشت]] مى‌دهند.<ref> جامع‌البيان، مج ‌8، ج‌ 14، ص‌ 136.</ref>
+
این نحوه حسابرسى به اصحاب یمین اختصاص دارد و دیگران در گرو کردار خویش‌اند: {{متن قرآن|«کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ»}}. ([[سوره مدثر]]/ ۷۴، ۳۸‌ـ‌۳۹) [[امام باقر]] علیه‌السلام فرمود: کسانى که در گرو عمل خود نیستند، پیروان ما هستند<ref> بحارالانوار، ج‌ ۷، ص‌ ۱۹۲.</ref> و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: اصحاب یمینى که در گرو اعمال خویش نیستند، فرزندان مؤمنان‌اند زیرا خداوند بر پدرانشان منت گذاشته از آن‌ها چشم‌پوشى مى‌کند: {{متن قرآن|«وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ»}}. [[سوره طور]]/۵۲، ۲۱)<ref> همان، ج‌ ۲۴، ص‌ ۳۲۶.</ref>
  
طبرسى مى‌گويد: هنگام جان دادن اصحاب يمين، رفتار فرشتگان مأمورِ استقبال و پذيرايى به ‌گونه‌اى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خوشحال مى‌شود. وى آيه 91 [[سوره واقعه]]/56 را خطاب به پيامبر دانسته، چنين معنا مى‌كند: آنچه را از سلامت و امنيت براى اصحاب يمين خواهان بودى به چشم خود مشاهده خواهى كرد.<ref> مجمع‌البيان، ج‌ 9، ص‌ 344.</ref>
+
در [[سوره حاقه]] حال فردى از اصحاب یمین چنین بیان شده است که پس از حسابرسى آسان از خوشحالى فریاد برمى‌آورد: اى اهل محشر! نامه عمل مرا بخوانید. من در دنیا یقین داشتم که روزى براى حسابرسى خواهم آمد، بدین جهت کارهاى ناروا نکردم و اکنون ببینید که جز ‌خوبى در نامه عملم نیست:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۹۹.</ref> {{متن قرآن|« فَیقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کتَابِیهْ * إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ»}}. (سوره حاقه/۶۹،‌ ۱۹‌ـ‌۲۰) چون او مى‌داند که جز خوبى در نامه عملش نیست از این که کسى به آن بنگرد ناراحت نمى‌شود.<ref> همان، ص‌ ۵۲۰.</ref> البته خداى متعالى فرموده است که چنین گروهى زیانکار نخواهند بود زیرا در آیات‌۱‌ـ‌۳ [[سوره عصر]]/۱۰۳ فرمود: همه انسان‌ها در زیان‌اند، جز مؤمنان صالحى که یکدیگر را به حق و پایدارى سفارش کنند و در [[سوره بلد]] فرمود: مؤمنان صالحى که یکدیگر را به پایدارى و رحمت سفارش مى‌کنند، اصحاب یمین‌اند: {{متن قرآن|«ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}}. ([[سوره بلد]]/۹۰، ۱۷‌ـ‌۱۸)
  
'''''2. حسابرسى آسان:'''''
+
'''''۳. برخوردارى اصحاب یمین از نعمت‌هاى بهشتى:'''''
  
گروهى در قيامت و روز حسابرسى، از ديدن نامه عمل خود ناراحت و پشيمان‌اند؛ اما اصحاب يمين در حالى ‌كه نامه عمل را با دست راست دريافت كرده‌اند به آسانى حسابرسى مى‌شوند. سپس خوشحال و مسرور به سوى اهل خود بازمى‌گردند: «فَاَمّا مَن اوتِىَ كِتبَهُ بِيَمينِه × فَسَوفَ يُحاسَبُ حِسابـًا يَسِيرا × و يَنقَلِبُ اِلى اَهلِهِ مَسرورا».([[سوره انشقاق‌]]/‌84، 7‌ـ‌9)
+
پس از آن که اصحاب یمین با سربلندى و خوشحالى حسابرسى شدند، راهى جایگاه ابدى مى‌شوند تا از نعمت‌هاى الهى بهره‌مند گردند. در آیات ۲۱‌ـ‌۲۴ [[سوره حاقه]]/۶۹ کلیاتى از بهره‌مندى آنان بیان شده است، به این صورت که زندگى آن‌ها در کمال خرسندى و رضایت، در بهشتى است که ارزش و جایگاهى عالى دارد و میوه‌هاى درختانش در دسترس است، به ‌طورى که حتى در حال استراحت هم مى‌توان از آن تناول کرد. در آنجا به آنان خطاب مى‌شود: بخورید و بیاشامید و به ‌طور کامل بهره ببرید. گوارایتان باد میوه‌هایى‌ که ‌سراسر نفع و بدون زواید است. این پذیرایى پاداش کردار نیک شماست که در دنیا بدان همت گماشته بودید:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۲۰‌ـ‌۵۲۱.</ref> {{متن قرآن|«فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیةٍ * فِی جَنَّةٍ عَالِیةٍ * قُطُوفُهَا دَانِیةٌ * کلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیامِ الْخَالِیةِ»}}. (سوره حاقه/۶۹، ۲۱‌ـ‌۲۴)
  
حساب يسير يعنى حسابرسى به ‌گونه‌اى كه سختگيرى و نكته سنجى در آن نباشد به ‌طورى كه از بدي‌ها به راحتى چشم‌پوشى و بر نيكي‌ها پاداش داده شود. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله [[دعا]] مى‌كرد: پروردگارا! مرا با حساب يسير حسابرسى كن: «اللّهمّ حاسبنى حساباً يسيراً».
+
در [[سوره واقعه]] ابتدا اصحاب یمین با بهترین بیان وصف شده‌اند: {{متن قرآن|«فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}} (سوره واقعه/۵۶، ۸)، {{متن قرآن|«وَأَصْحَابُ الْیمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیمِینِ»}} (سوره واقعه/۵۶، ۲۷) تعبیر {{متن قرآن|«مَا أَصْحَابُ الْیمِینِ»}} و {{متن قرآن|«مَا أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»}} بهترین وصفى است که از آنان شده است زیرا این گونه تعابیر در مواردى بکار مى‌رود که اوصاف کسى در بیان نگنجد؛<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۱۰، ص‌ ۳۸۸.</ref> نیز در مقام بزرگداشت امر آنان و به شگفت آوردن شنونده از حال ایشان است.<ref> المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۳.</ref> سپس در ادامه همین آیات نعمت‌هاى بهشتى که اصحاب یمین از آن برخوردارند به تفصیل ذکر شده است:
  
عايشه پرسيد: حساب يسير چگونه است؟ فرمود: به نامه عمل نگاه مى‌كنند و از آن رد مى‌شوند؛ يعنى فقط براى حسابرسى عرضه مى‌شود؛ ولى حسابرسى انجام نمى‌گيرد زيرا اگر به ‌طور مختصر هم بررسى شود، هيچ‌كس نجات نخواهد يافت.<ref> جامع‌البيان، مج‌ 15، ج‌ 30، ص‌ 145.</ref>
+
الف. در سایه درختان سدرى هستند که خار ندارد یا خار آن‌ها کنده شده یا از فراوانى میوه، خارى بر آن‌ها نمودار نیست:<ref> مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۲۹؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۳.</ref> {{متن قرآن|«فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ»}} (سوره واقعه/۵۶، ۲۸) برخى این احتمال را بعید ندانسته‌اند که مقصود از سدر، «[[سدرة المنتهى|سدرة‌المنتهى]]» باشد.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۴۷.</ref>
  
در روايتى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پرسيده شد: چه كارى انجام دهيم تا مانند اصحاب يمين حساب آسان روزيمان شود؟ فرمود: بخشش به كسى كه محرومتان ساخته و ايجاد ارتباط با كسى كه رشته ارتباط خود را با شما قطع كرده و گذشت از كسى كه در حق شما ستم كرده است.<ref> مجمع‌البيان، ج‌ 10، ص‌ 699.</ref>
+
ب. در سایه درخت موز یا درخت داراى سایه خنک یا منظرى زیبا یا داراى شکوفه‌هایى خوشبو قرار دارند:<ref> مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۲۹؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۳.</ref> {{متن قرآن|«وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ»}}. ([[سوره واقعه]]/‌۵۶، ۲۹)
  
اين نحوه حسابرسى به اصحاب يمين اختصاص دارد و ديگران در گرو كردار خويش‌اند: «كُلُّ نَفس بِما كَسَبت رَهِينَةٌ × اِلاّ اَصحبَ اليَمِينِ». ([[سوره مدثر]]/ 74، 38‌ـ‌39) [[امام باقر]] عليه‌السلام فرمود: كسانى كه در گرو عمل خود نيستند، پيروان ما هستند<ref> بحارالانوار، ج‌ ص‌ 192.</ref> و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: اصحاب يمينى كه در گرو اعمال خويش نيستند، فرزندان مؤمنان‌اند زيرا خداوند بر پدرانشان منت گذاشته از آن‌ها چشم‌پوشى مى‌كند: «والَّذِينَ ءَامَنوا وَاتَّبَعَتهُم ذُرِّيَّتُهُم بِإيمن اَلحَقنا بِهِم ذُرِّيَّتَهُم». [[سوره طور]]/52،21)<ref> همان، ج‌ 24، ص‌ 326.</ref>
+
ج. در سایه‌هاى طولانى بسر مى‌برند و هیچ‌گاه آفتاب را نمى‌بینند:<ref> المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۳.</ref> {{متن قرآن|«وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ»}}. (سوره واقعه/۵۶، ۳۰) بر پایه روایتى در تفسیر آیه، بهشت همیشه مانند ساعات آغازین روز تابستان است و گرما و سرما ندارد.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.</ref>
  
آيه 9 [[سوره انشقاق]]/ 84 كه از بازگشت همراه با شادى اصحاب يمين به سوى اهل خود پس از حسابرسى خبر مى‌دهد، چنين تفسير شده است: وى به سبب خير و كرامتى كه ديده، خوشحال به سوى حورالعين روانه مى‌شود و برخى گفته‌اند: او شادمان به سوى همسر و فرزندان و خويشانش كه به بهشت رفته‌اند، مى‌رود.<ref> مجمع‌البيان، ج‌ 10، ص‌ 699.</ref>
+
د. از آب و آبشارهایى برخوردارند که شب و روز در مسیر خود جارى است و بخار و مِه از آن برنمى‌خیزد و براى استفاده‌اش هیچ رنجى را متحمل نمى‌شوند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.</ref> {{متن قرآن|«وَمَاء مَّسْکوبٍ»}} (سوره واقعه/۵۶، ۳۱).
  
در [[سوره حاقه]] حال فردى از اصحاب يمين چنين بيان شده است كه پس از حسابرسى آسان از خوشحالى فرياد برمى‌آورد: اى اهل محشر! نامه عمل مرا بخوانيد. من در دنيا يقين داشتم كه روزى براى حسابرسى خواهم آمد، بدين جهت كارهاى ناروا نكردم و اكنون ببينيد كه جز ‌خوبى در نامه عملم نيست:<ref> مجمع‌البيان، ج‌ 10، ص‌ 699.</ref> «فَيَقولُ هاؤُمُ اقرَءوا كِتبِيَه × اِنّى ظَنَنتُ اَنّى مُلق حِسابِيَه». (سوره حاقه/69،‌19‌ـ‌20)
+
هـ‌. از میوه‌هاى گوناگون و فراوانى برخوردارند:<ref> مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.</ref> {{متن قرآن|«وَفَاکهَةٍ کثِیرَةٍ»}} ([[سوره واقعه]]/ ۵۶، ۳۲) که مانند میوه‌هاى دنیا فصلى نیست و براى مصرف، نیازى به پرداخت وجه یا رخصت ‌طلبى ندارند: {{متن قرآن|«لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ»}}. (سوره واقعه/۵۶، ۳۳) برخى اتصاف فاکهه به «کثِیرَة» را از این جهت دانسته‌اند که بهشتِ اصحاب یمین، داراى صورت و مقدار است؛ ولى چون عالم مقربان، عالم وحدت و جمعیت است، فاکهه ایشان به ‌جاى وصف به کثرت وابسته به خواست آنان معرفى شده است:<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۵۰.</ref> {{متن قرآن|«وَفَاکهَةٍ مِّمَّا یتَخَیرُونَ»}}. (سوره واقعه/‌۵۶،‌ ۲۰)
  
چون او مى‌داند كه جز خوبى در نامه عملش نيست از اين كه كسى به آن بنگرد ناراحت نمى‌شود.<ref> همان، ص‌ 520.</ref> البته خداى متعالى فرموده است كه چنين گروهى زيانكار نخواهند بود زيرا در آيات‌1‌ـ‌3 [[سوره عصر]]/103 فرمود: همه انسان‌ها در زيان‌اند، جز مؤمنان صالحى كه يكديگر را به حق و پايدارى سفارش كنند و در [[سوره بلد]] فرمود: مؤمنان صالحى كه يكديگر را به پايدارى و رحمت سفارش مى‌كنند، اصحاب يمين‌اند: «ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذينَ ءامَنوا وتَواصَوا بِالصَّبرِ وتَواصَوا بِالمَرحَمَة × اُولئِكَ اَصحبُ المَيمَنَة». ([[سوره بلد]]/90، 17‌ـ‌18)
+
و. داراى زنانى سرو قامت در نهایت کمال معنوى و جمال ظاهرى‌اند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.</ref> {{متن قرآن|«وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ»}}، (سوره واقعه/۵۶، ۳۴) زنان بهشتى هرگز دچار پیرى نشده و زیبایى خود را از دست ندهند:<ref> المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۴.</ref> {{متن قرآن|«إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء»}} (سوره واقعه/۵۶، ۳۵) و همواره باکره‌اند: {{متن قرآن|«فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکارًا»}} (سوره واقعه/۵۶، ۳۶) این زنان، عاشق همسران خویش‌اند و همه سعى و تلاش خود را در رسیدگى به همسر و انس با وى صرف مى‌کنند و همسال مردان خود هستند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۱.</ref> {{متن قرآن|«عُرُبًا أَتْرَابًا»}} (سوره واقعه/۵۶، ۳۷) برخى {{متن قرآن|«أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء»}} را به معناى ایجاد بدون ماده و ولادت دانسته‌اند زیرا همه امور آخرت بدون ماده و استعداد و حرکت‌، انشا مى‌شوند.<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۵۴.</ref>
  
'''''3. برخوردارى اصحاب يمين از نعمت‌هاى بهشتى:'''''
+
==پانویس==
 
+
<references />
پس از آن كه اصحاب يمين با سربلندى و خوشحالى حسابرسى شدند راهى جايگاه ابدى مى‌شوند تا از نعمت‌هاى الهى بهره‌مند گردند. در آيات 21‌ـ‌24 [[سوره حاقه]]/69 كلياتى از بهره‌مندى آنان بيان شده است، به اين صورت كه زندگى آن‌ها در كمال خرسندى و رضايت، در بهشتى است كه ارزش و جايگاهى عالى دارد و ميوه‌هاى درختانش در دسترس است، به ‌طورى كه حتى در حال استراحت هم مى‌توان از آن تناول كرد.
 
 
 
در آنجا به آنان خطاب مى‌شود: بخوريد و بياشاميد و به ‌طور كامل بهره ببريد. گوارايتان باد ميوه‌هايى‌ كه ‌سراسر نفع و بدون زوايد است. اين پذيرايى پاداش كردار نيك شماست كه در دنيا بدان همت گماشته بوديد:<ref> مجمع‌البيان، ج‌ 10، ص‌ 520‌ـ‌521.</ref> «فَهُوَ فى عيشَة راضِيَة × فى جَنَّة عالِيَة × قُطُوفُها دانِيَة × كُلوا واشرَبوا‌هَنيـًا بِما اَسلَفتُم فِى الاَيّامِ الخالِيَة». (سوره حاقه/69،21‌ـ‌24)
 
 
 
در سوره واقعه ابتدا اصحاب يمين با بهترين بيان وصف شده‌اند: «فَاَصحبُ المَيمَنةِ مَا‌اَصحبُ المَيمَنةِ» (سوره واقعه/ 56، 8)، «وَأصحبُ اليَمينِ مَا أَصحبُ اليَمينِ» (سوره واقعه/56، 27) تعبير «مَاأَصحبُ اليَمِين» و «مَاأَصحبُ المَيمَنة» بهترين وصفى است كه از آنان شده است زيرا اين گونه تعابير در مواردى بكار مى‌رود كه اوصاف كسى در بيان نگنجد؛<ref> التفسير الكبير، ج‌ 10، ص‌ 388.</ref> نيز در مقام بزرگداشت امر آنان و به شگفت آوردن شنونده از حال ايشان است.<ref> الميزان، ج‌ 19، ص‌ 123.</ref> سپس در ادامه همين آيات نعمت‌هاى بهشتى كه اصحاب يمين از آن برخوردارند به تفصيل ذكر شده است:
 
 
 
الف. در سايه درختان سدرى هستند كه خار ندارد يا خار آن‌ها كنده شده يا از فراوانى ميوه، خارى بر آن‌ها نمودار نيست:<ref> مجمع‌البيان، ج 9، ص 329؛ الميزان، ج 19، ص 123.</ref> «فِى سِدر مَخضُود» (سوره واقعه/56،28) برخى اين احتمال را بعيد ندانسته‌اند كه مقصود از سدر، «سدرة‌المنتهى» باشد.<ref> تفسير صدرالمتالهين، ج‌ 7، ص‌ 47.</ref>
 
 
 
ب. در سايه درخت موز يا درخت داراى سايه خنك يا منظرى زيبا يا داراى شكوفه‌هايى خوشبو قرار دارند:<ref> مجمع‌البيان، ج 9، ص 329؛ الميزان، ج 19، ص 123.</ref> «و طَلح مَنضُود». ([[سوره واقعه]]/‌56، 29)
 
 
 
ج. در سايه‌هاى طولانى بسر مى‌برند و هيچ‌گاه آفتاب را نمى‌بينند:<ref> الميزان، ج‌ 19، ص‌ 123.</ref> «و ظِلّ مَمدُود». (سوره واقعه/56،30) بر پايه روايتى در تفسير آيه، سايه درختان بهشتى به اندازه‌اى است كه سواره‌اى در مدت 100 سال به پايان آن نمى‌رسد. بر اساس روايتى ديگر، بهشت هميشه مانند ساعات آغازين روز تابستان است و گرما و سرما ندارد.<ref> مجمع‌البيان، ج‌ 9، ص‌ 330.</ref>
 
  
د. از آب و آبشارهايى برخوردارند كه شب و روز در مسير خود جارى است و بخار و مِه از آن برنمى‌خيزد و براى استفاده‌اش هيچ رنج و تعبى را متحمل نمى‌شوند:<ref> مجمع‌البيان، ج‌ 9، ص‌ 330.</ref> «و مَاء مَسكُوب» (سوره واقعه/56،31) برخى «ظِلّ مَمدُود × و مَاء مَسكُوب» را به وجود منبسط تأويل كرده‌اند<ref> تفسير صدرالمتالهين، ج‌ 7، ص‌ 49.</ref> و آن وجود واحد امكانى است كه از خداى متعالى صادر و بر همه ماهيات امكانى گسترده شده است و تحقق همه آن‌ها ‌به واسطه اوست.<ref> همان؛ الميزان، ج‌ 19، ص‌ 123.</ref>
+
==منابع==
 
 
هـ‌. از ميوه‌هاى گوناگون و فراوانى برخوردارند:<ref> مجمع البيان، ج‌ 9، ص‌ 330.</ref> «و فكِهَة كَثِيرَة» ([[سوره واقعه]]/ 56، 32) كه مانند ميوه‌هاى دنيا فصلى نيست و براى مصرف، نيازى به پرداخت وجه يا رخصت ‌طلبى ندارند: «لاَمَقطوعَة و لاَمَمنوعَة». (سوره واقعه/56،33)
 
 
 
برخى اتصاف فاكهه به «كَثِيرَة» را از اين جهت دانسته‌اند كه بهشتِ اصحاب يمين، داراى صورت و مقدار است؛ ولى چون عالم مقربان، عالم وحدت و جمعيت است، فاكهه ايشان به ‌جاى وصف به كثرت وابسته به خواست آنان معرفى شده است:<ref> تفسير صدرالمتالهين، ج‌ 7، ص‌ 50.</ref> «و فَكِهَة مِمّا يَتَخيّرُون». (سوره واقعه/‌56،‌20)
 
 
 
و. داراى ساختمان‌هاى بلند و چند طبقه يا زنانى سرو قامت در نهايت كمال معنوى و جمال ظاهرى‌اند:<ref> مجمع‌البيان، ج‌ 9، ص‌ 330.</ref> «و فُرُش مَرفُوعَة»، (سوره واقعه/56،34) زنان بهشتى هرگز دچار پيرى نشده و زيبايى خود را از دست ندهند:<ref> الميزان، ج‌ 19، ص‌ 124.</ref> «اِنّا اَنشَأنهُنَّ اِنشاء» (سوره واقعه/56،35) و همواره باكره‌اند: «فَجَعلنهُنّ اَبكاراً» (سوره واقعه/56،36) اين زنان، عاشق همسران خويش‌اند و همه سعى و تلاش خود را در رسيدگى به همسر و انس با وى صرف مى‌كنند و همسال مردان خود هستند:<ref> مجمع‌البيان، ج‌ 9، ص‌ 331.</ref> «عُرُباً اَتراباً» (سوره واقعه/56،37) برخى «اَنشأنهُنّ اِنشَاء» را به معناى ايجاد بدون ماده و ولادت دانسته‌اند زيرا همه امور آخرت بدون ماده و استعداد و حركت‌، انشا مى‌شوند.<ref> تفسير صدرالمتالهين، ج‌ 7، ص‌ 54.</ref>
 
 
 
'''گفتگوى اصحاب يمين با گنهكاران در آخرت:'''
 
 
 
اصحاب يمين در آخرت با توبيخ از گنهكاران مى‌پرسند: چرا جهنمى شديد:<ref> مجمع البيان، ج‌ 10، ص‌ 591.</ref> «فِى جَنّت يَتَساءَلونَ × عَنِ المُجرِمينَ × مَا‌سَلَكَكُم فِى سَقرَ». ([[سوره مدثر]]/74،40‌ـ‌42) آنان پاسخ مى‌دهند كه ما از نمازگزاران نبوديم از مساكين دستگيرى نمى‌كرديم با گمراهان در سخنان و تحليل‌هاى باطل غور مى‌كرديم و به روز [[آخرت]] [[ايمان]] نداشتيم: «قالوا لَم‌نَكُ مِنَ المُصَلّين × ولَم‌نَكُ نُطعِمُ المِسكين × و كُنّا نَخوضُ مَعَ الخائِضين × و كُنّا نُكَذِّبُ بِيَومِ‌الدّين». ([[سوره مدثر]]/74، 43‌ـ‌46)
 
 
 
برخى اين پرسش و پاسخ را گفتگويى بين خود اصحاب يمين درباره جهنميان مى‌دانند.<ref> مجمع البيان، ج‌ 10، ص‌ 591.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
===منابع===
 
  
فتاح آقازاده و بخش فلسفه و كلام، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 3، صفحه 470-477
+
* [[دائرة المعارف قرآن کریم|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، جلد ۳، مدخل "اصحاب یمین" از فتاح آقازاده.
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
  
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۸


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«اصحاب الیَمین» یا «اصحاب المَیمَنة» در اصطلاح قرآنى، به کسانى گفته مى‌شود که در دنیا با ایمان و عمل ‌صالح زندگى کرده‌اند و در روز قیامت پس از حسابرسى آسان، نامه عملشان را با دست راست دریافت کرده و از نعمت‌هاى بهشتى برخوردار می‌شوند.

اصحاب یمین در قرآن

تعبیر «اصحابِ یمین» ۶ بار در قرآن کریم بکار رفته و ترکیبى از اصحاب (جمع صاحب به معناى ملازم و همراه) و یَمین به معانى هم‌پیمان، قوت و شدت، دست راست و سمت راست (از ماده یُمن به معناى برکت) است.[۱]

در تعبیرى دیگر که سه بار در قرآن بکار رفته «اصحاب المَیمَنه» گفته شده است. «میمنه» را برخى مصدر میمى به معناى زیادى و استمرار در خیر و برکت[۲] و برخى دیگر، اسم مکان یعنى جایگاه خیر و برکت دانسته‌اند.[۳]

اصحاب یمین و میمنه در اصطلاح قرآنى به کسانى گفته مى‌شود که در دنیا با ایمان و عمل ‌صالح زندگى کرده‌اند و روز قیامت نامه عملشان را با دست راست دریافت مى‌دارند: «ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ»؛ (سوره بلد/۹۰، ۱۷ـ‌۱۸) «فَأَمَّا مَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ» (سوره انشقاق/۸۴، ۷؛ سوره حاقه/۶۹، ۱۹؛ سوره اسراء/۱۷، ۷۱).

قرآن، اصحاب یمین را یکى از سه گروه انسان‌ها در قیامت (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال) معرفى کرده است: «وَکنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً * فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ... * وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ... * وَالسَّابِقُونَ...». (سوره واقعه/۵۶،‌ ۷‌ـ‌۱۰) و در موارد دیگر، اصحاب یمین را در مقابل اصحاب شمال و اصحاب میمنه را در برابر اصحاب مشئمه قرار داده است (سوره بلد/۹۰، ۱۸‌ـ‌۱۹؛ سوره واقعه/۵۶، ۷‌ـ‌۹، ۲۷، ۴۱).

وجه نامگذارى اصحاب یمین

  • این گروه اهل یُمن و خیر بوده، مسیر حرکت زندگیشان به سمت و سوى آن است[۴]، به ‌طورى که در آخرت نیز غرق در نور و برکت‌اند:[۵] «نُورُهُمْ یسْعَى بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمَانِهِمْ» (سوره تحریم/۶۶، ۸؛ سوره حدید/۵۷،۱۲) شاید به همین جهت، عرب به پرنده یا حیوانات وحشى که هنگام پرواز و رَم‌کردن به سمت راست حرکت کنند به یُمن و خوبى تفأل ‌مى‌زند.[۶] طبق روایت هر دو دست پروردگار، یمین است که کنایه از خیر محض بودن خداست: «کلتا یدیه تبارک و تعالى یمین».[۷]
  • عالم دو سمت دارد: سمت راست آن ملکوت اعلا و جایگاه ارواح نورانى و فرشتگان نویسنده نیکی‌ها و بهشت موعود رستگاران: «إِنَّ کتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِی عِلِّیینَ».(سوره مطففین/۸۳، ۱۸) و سمت چپ آن، ملکوت اسفل و جایگاه اصحاب ‌شمال است و چون اصحاب ‌یمین در ملکوت اعلا قرار دارند، آنان را اصحاب ‌یمین نامیده‌اند.[۸]
  • چون اصحاب یمین نامه عمل را با دست ‌راست دریافت مى‌کنند، به این نام شناخته شده‌اند، چنان که قرآن نیز به صراحت این مطلب را بیان کرده است: «فَمَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ».(سوره اسراء/۱۷، ۷۱)[۹]

وجوه دیگرى نیز براى این نامگذارى ذکر شده است؛ مانند قوى‌تر بودن سمت راست بدن از سمت چپ آن یا شرافت و برترى سمت راست بر سمت چپ که بر اساس آن در عرف، بزرگان را در سمت راست جاى مى‌دهند.[۱۰]

شمار اصحاب یمین

خداوند در تقسیم‌بندى انسان‌ها به گروه‌هاى سه‌گانه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال)، شمار اصحاب یمین را جمع فراوانى از امت‌هاى پیش از اسلام و جمع زیادى از امت اسلامى مى‌داند:[۱۱] «ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ * وَثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِینَ». (سوره واقعه/۵۶، ۳۹‌ـ‌۴۰)

در حالى ‌که شمار سابقون را در امت اسلام، اندک و در امت‌هاى پیشین جمع فراوانى مى‌شمرد:[۱۲] «ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ * وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ». (سوره واقعه/۵۶، ۱۳‌ـ‌۱۴) جهت این امر آن است که انبیاء علیهم‌السلام و اوصیاى آنان که از سابقان هستند، در امت‌هاى پیش از اسلام بودند.[۱۳]

برخى از مفسران گفته‌اند: اولین و آخرین در آیات پیش گفته مربوط به امت اسلام است؛ یعنى سابقان صدر اسلام بیشتر از سابقان در زمان‌هاى بعدى‌اند؛ اما اصحاب یمین در صدر اسلام و پس از آن جمع فراوانى هستند. این گروه از مفسران به روایتى از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تمسک جسته‌اند که فرمود: هر ‌دو گروه اولین و آخرین از امت من هستند.[۱۴] صدرالمتألهین در توضیح روایت مى‌گوید: علت این که سابقان صدر اسلام بیشتر از آخرالزمان هستند، نزدیکى آنان به زمان وحى و امامان علیهم‌السلام است.[۱۵]

نشانه‌هاى اصحاب ‌یمین

برخی ویژگی های اصحاب یمین بر اساس آیات قرآن چنین است:

۱. آزادسازى بردگان:

اصحاب یمین کسانى هستند که براى آزادسازى بردگان در دنیا اهتمام مى‌ورزند:[۱۶] «فَک‌ رَقبَة» (سوره بلد/۹۰، ۱۳). در تفسیر دیگرى از آیه، آنان انسان‌ها را از بندگى شیطان و ارتکاب گناهان آزاد ساخته به توبه و بازگشت به سوى خداوند راهنمایى مى‌کنند.[۱۷] برخى گفته‌اند: آنان خویشتن را ‌با ‌عمل به طاعات الهى از عذاب آخرت رها ‌مى‌سازند.[۱۸]

۲. اطعام گرسنگان:

اصحاب یمین به اطعام گرسنگان به ویژه در روزگار سختى عنایت خاص داشته و خویشاوندان یتیم و نیازمندان زمینگیر را در اولویت قرار مى‌دهند:[۱۹] «أَوْ إِطْعَامٌ فِی یوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ * یتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ * أَوْ مِسْکینًا ذَا مَتْرَبَةٍ». (سوره بلد/۹۰، ۱۴‌ـ‌۱۶)

ذکر آزادسازى بندگان و اطعام گرسنگان در پى اقتحام در عقبه (عبور از گردنه) از قبیل ذکر خاص بعد از عام به جهت اهمیت آن است، زیرا عقبه استعاره از اعمال نیکى است که براى آدمى دشوار باشد؛ این استعاره بر پایه تشبیه معقول به محسوس است:[۲۰] «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَمَا أَدْرَاک مَا الْعَقَبَةُ * فَک رَقَبَةٍ». (سوره بلد/۹۰، ۱۱‌ـ‌۱۳)

۳. ایمان و سفارش به صبر و ترحم:

اصحاب یمین در دنیا از مؤمنانى هستند که بر ایمان پایدارى ورزیده و یکدیگر را به استقامت در انجام ‌دادن تکالیف و ترحم به نیازمندان سفارش مى‌کنند:[۲۱] «ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ». (سوره بلد/۹۰، ۱۷‌ـ‌۱۸)

در روایتى، اصحاب یمین اهل حِدّت معرفى شده‌اند؛[۲۲] یعنى کسانى که در مسائل دینى، اراده‌اى پولادین دارند و اهل استقامت و پایدارى و در پى کارهاى خیر هستند.[۲۳] برخى معتقدند که آزادسازى بندگان و اطعام نیازمندان از مصادیق سفارش به ترحم است که به سبب اهمیت آن، جداگانه ذکر شده ‌است.[۲۴]

۴. اعتدال و میانه‌روى:

اصحاب یمین در زندگى دنیایى، از افراط و تفریط مى‌پرهیزند و همواره اهل اعتدال و میانه‌روى هستند. بر اساس آیه ۳۲ سوره فاطر/ ۳۵ بندگان دو گروه‌اند: ستم‌پیشگان و میانه‌روان: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَینَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ...». از سدى قتاده، مجاهد، ابن‌عباس و عکرمه نقل شده است که گروه میانه‌رو، همان اصحاب یمین هستند.[۲۵]

۵. اطاعت و ولایت خاندان رسول خدا:

امام باقر علیه‌السلام در تفسیر آیات ۳۸‌ـ‌۳۹ سوره مدثر/۷۴: «کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ» فرموده است: به خدا سوگند! اصحاب یمین پیروان ما هستند.[۲۶] در روایات دیگرى نیز که در تفسیر سه گروه (سابقون، اصحاب یمین و اصحاب شمال) وارد شده، آمده است که اصحاب یمین به ولایت اهل بیت علیهم‌السلام معتقدند.[۲۷] در روایتى، امام کاظم علیه‌السلام، امیرمؤمنان علیه‌السلام را امامِ اصحاب یمین معرفى کرده است.[۲۸]

روایات فراوانى در تفسیر «فَسَلَامٌ لَّک مِنْ أَصْحَابِ الْیمِینِ» (سوره واقعه/۵۶، ۹۱) آمده است که اصحاب یمین شیعیان اند و مراد آیه این است که تو (اى ‌پیامبر) از ناحیه اصحاب یمین ایمن هستى و اینان آزارى به فرزندانت نمى‌رسانند،[۲۹] چنان‌که در تفسیر آیه «کتَابٌ مَّرْقُومٌ» (سوره مطففین/۸۳، ۹) گفته شده است: نامه عمل اصحاب یمین از محبت به محمد و آل ‌محمد صلى الله علیه وآله لبریز است[۳۰] و این محبت از محبت آنان به اساس دین ناشى مى‌شود.

سرنوشت اصحاب یمین

۱. اصحاب یمین در هنگام مرگ:

اصحاب یمین سعادتمندانى هستند که هنگام جان دادن، با ‌درود و ‌تحیت‌هاى ربوبى و فرشتگان و مؤمنان مواجه مى‌شوند[۳۱] و خداوند خطاب به آنان مى‌فرماید: درود بر تو از برادران و دوستان با ایمان تو: «وَأَمَّا إِن کانَ مِنَ أَصْحَابِ الْیمِینِ * فَسَلَامٌ لَّک مِنْ أَصْحَابِ الْیمِینِ». (سوره واقعه/۵۶، ۹۰-۹۱) برخى در این آیه قائل به تقدیر محذوف بوده که بر اساس آن معناى آیه چنین مى‌شود: سلام و درود بر تو که به راستى از اصحاب یمین هستى و تو با این سلام، از عذاب الهى در امانى.[۳۲]

ابن ‌عباس در تفسیر آیه ۳۲ سوره نحل/۱۶: «الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکةُ طَیبِینَ یقُولُونَ سَلامٌ عَلَیکمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ» مى‌گوید: این سلام و بشارت مخصوص اصحاب یمین است؛ فرشتگان در حالى ‌که آنان را از دنیا به آخرت منتقل مى‌کنند بر آنان درود و تحیت مى‌فرستند و به آن‌ها بشارت ورود به بهشت مى‌دهند.[۳۳]

طبرسى مى‌گوید: هنگام جان دادن اصحاب یمین، رفتار فرشتگان مأمورِ استقبال و پذیرایى به ‌گونه‌اى است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خوشحال مى‌شود. وى آیه ۹۱ سوره واقعه/۵۶ را خطاب به پیامبر دانسته، چنین معنا مى‌کند: آنچه را از سلامت و امنیت براى اصحاب یمین خواهان بودى به چشم خود مشاهده خواهى کرد.[۳۴]

۲. حسابرسى آسان:

گروهى در قیامت و روز حسابرسى، از دیدن نامه عمل خود ناراحت و پشیمان‌اند؛ اما اصحاب یمین در حالى ‌که نامه عمل را با دست راست دریافت کرده‌اند به آسانى حسابرسى مى‌شوند. سپس خوشحال و مسرور به سوى اهل خود بازمى‌گردند: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِی کتَابَهُ بِیمِینِهِ * فَسَوْفَ یحَاسَبُ حِسَابًا یسِیرًا * وَینقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا».(سوره انشقاق‌/‌۸۴، ۷‌ـ‌۹)

حساب یسیر یعنى حسابرسى به ‌گونه‌اى که سختگیرى و نکته سنجى در آن نباشد به ‌طورى که از بدی‌ها به راحتى چشم‌پوشى و بر نیکی‌ها پاداش داده شود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله دعا مى‌کرد: پروردگارا! مرا با حساب یسیر حسابرسى کن: «اللّهمّ حاسبنى حساباً یسیراً». عایشه پرسید: حساب یسیر چگونه است؟ فرمود: به نامه عمل نگاه مى‌کنند و از آن رد مى‌شوند؛ یعنى فقط براى حسابرسى عرضه مى‌شود؛ ولى حسابرسى انجام نمى‌گیرد.[۳۵]

در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله پرسیده شد: چه کارى انجام دهیم تا مانند اصحاب یمین حساب آسان روزیمان شود؟ فرمود: بخشش به کسى که محرومتان ساخته و ایجاد ارتباط با کسى که رشته ارتباط خود را با شما قطع کرده و گذشت از کسى که در حق شما ستم کرده است.[۳۶]

این نحوه حسابرسى به اصحاب یمین اختصاص دارد و دیگران در گرو کردار خویش‌اند: «کلُّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ رَهِینَةٌ * إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ». (سوره مدثر/ ۷۴، ۳۸‌ـ‌۳۹) امام باقر علیه‌السلام فرمود: کسانى که در گرو عمل خود نیستند، پیروان ما هستند[۳۷] و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: اصحاب یمینى که در گرو اعمال خویش نیستند، فرزندان مؤمنان‌اند زیرا خداوند بر پدرانشان منت گذاشته از آن‌ها چشم‌پوشى مى‌کند: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ». سوره طور/۵۲، ۲۱)[۳۸]

در سوره حاقه حال فردى از اصحاب یمین چنین بیان شده است که پس از حسابرسى آسان از خوشحالى فریاد برمى‌آورد: اى اهل محشر! نامه عمل مرا بخوانید. من در دنیا یقین داشتم که روزى براى حسابرسى خواهم آمد، بدین جهت کارهاى ناروا نکردم و اکنون ببینید که جز ‌خوبى در نامه عملم نیست:[۳۹] « فَیقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کتَابِیهْ * إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ». (سوره حاقه/۶۹،‌ ۱۹‌ـ‌۲۰) چون او مى‌داند که جز خوبى در نامه عملش نیست از این که کسى به آن بنگرد ناراحت نمى‌شود.[۴۰] البته خداى متعالى فرموده است که چنین گروهى زیانکار نخواهند بود زیرا در آیات‌۱‌ـ‌۳ سوره عصر/۱۰۳ فرمود: همه انسان‌ها در زیان‌اند، جز مؤمنان صالحى که یکدیگر را به حق و پایدارى سفارش کنند و در سوره بلد فرمود: مؤمنان صالحى که یکدیگر را به پایدارى و رحمت سفارش مى‌کنند، اصحاب یمین‌اند: «ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُوْلَئِک أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ». (سوره بلد/۹۰، ۱۷‌ـ‌۱۸)

۳. برخوردارى اصحاب یمین از نعمت‌هاى بهشتى:

پس از آن که اصحاب یمین با سربلندى و خوشحالى حسابرسى شدند، راهى جایگاه ابدى مى‌شوند تا از نعمت‌هاى الهى بهره‌مند گردند. در آیات ۲۱‌ـ‌۲۴ سوره حاقه/۶۹ کلیاتى از بهره‌مندى آنان بیان شده است، به این صورت که زندگى آن‌ها در کمال خرسندى و رضایت، در بهشتى است که ارزش و جایگاهى عالى دارد و میوه‌هاى درختانش در دسترس است، به ‌طورى که حتى در حال استراحت هم مى‌توان از آن تناول کرد. در آنجا به آنان خطاب مى‌شود: بخورید و بیاشامید و به ‌طور کامل بهره ببرید. گوارایتان باد میوه‌هایى‌ که ‌سراسر نفع و بدون زواید است. این پذیرایى پاداش کردار نیک شماست که در دنیا بدان همت گماشته بودید:[۴۱] «فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیةٍ * فِی جَنَّةٍ عَالِیةٍ * قُطُوفُهَا دَانِیةٌ * کلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیامِ الْخَالِیةِ». (سوره حاقه/۶۹، ۲۱‌ـ‌۲۴)

در سوره واقعه ابتدا اصحاب یمین با بهترین بیان وصف شده‌اند: «فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ» (سوره واقعه/۵۶، ۸)، «وَأَصْحَابُ الْیمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیمِینِ» (سوره واقعه/۵۶، ۲۷) تعبیر «مَا أَصْحَابُ الْیمِینِ» و «مَا أَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ» بهترین وصفى است که از آنان شده است زیرا این گونه تعابیر در مواردى بکار مى‌رود که اوصاف کسى در بیان نگنجد؛[۴۲] نیز در مقام بزرگداشت امر آنان و به شگفت آوردن شنونده از حال ایشان است.[۴۳] سپس در ادامه همین آیات نعمت‌هاى بهشتى که اصحاب یمین از آن برخوردارند به تفصیل ذکر شده است:

الف. در سایه درختان سدرى هستند که خار ندارد یا خار آن‌ها کنده شده یا از فراوانى میوه، خارى بر آن‌ها نمودار نیست:[۴۴] «فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ» (سوره واقعه/۵۶، ۲۸) برخى این احتمال را بعید ندانسته‌اند که مقصود از سدر، «سدرة‌المنتهى» باشد.[۴۵]

ب. در سایه درخت موز یا درخت داراى سایه خنک یا منظرى زیبا یا داراى شکوفه‌هایى خوشبو قرار دارند:[۴۶] «وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ». (سوره واقعه/‌۵۶، ۲۹)

ج. در سایه‌هاى طولانى بسر مى‌برند و هیچ‌گاه آفتاب را نمى‌بینند:[۴۷] «وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ». (سوره واقعه/۵۶، ۳۰) بر پایه روایتى در تفسیر آیه، بهشت همیشه مانند ساعات آغازین روز تابستان است و گرما و سرما ندارد.[۴۸]

د. از آب و آبشارهایى برخوردارند که شب و روز در مسیر خود جارى است و بخار و مِه از آن برنمى‌خیزد و براى استفاده‌اش هیچ رنجى را متحمل نمى‌شوند:[۴۹] «وَمَاء مَّسْکوبٍ» (سوره واقعه/۵۶، ۳۱).

هـ‌. از میوه‌هاى گوناگون و فراوانى برخوردارند:[۵۰] «وَفَاکهَةٍ کثِیرَةٍ» (سوره واقعه/ ۵۶، ۳۲) که مانند میوه‌هاى دنیا فصلى نیست و براى مصرف، نیازى به پرداخت وجه یا رخصت ‌طلبى ندارند: «لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ». (سوره واقعه/۵۶، ۳۳) برخى اتصاف فاکهه به «کثِیرَة» را از این جهت دانسته‌اند که بهشتِ اصحاب یمین، داراى صورت و مقدار است؛ ولى چون عالم مقربان، عالم وحدت و جمعیت است، فاکهه ایشان به ‌جاى وصف به کثرت وابسته به خواست آنان معرفى شده است:[۵۱] «وَفَاکهَةٍ مِّمَّا یتَخَیرُونَ». (سوره واقعه/‌۵۶،‌ ۲۰)

و. داراى زنانى سرو قامت در نهایت کمال معنوى و جمال ظاهرى‌اند:[۵۲] «وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ»، (سوره واقعه/۵۶، ۳۴) زنان بهشتى هرگز دچار پیرى نشده و زیبایى خود را از دست ندهند:[۵۳] «إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء» (سوره واقعه/۵۶، ۳۵) و همواره باکره‌اند: «فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکارًا» (سوره واقعه/۵۶، ۳۶) این زنان، عاشق همسران خویش‌اند و همه سعى و تلاش خود را در رسیدگى به همسر و انس با وى صرف مى‌کنند و همسال مردان خود هستند:[۵۴] «عُرُبًا أَتْرَابًا» (سوره واقعه/۵۶، ۳۷) برخى «أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء» را به معناى ایجاد بدون ماده و ولادت دانسته‌اند زیرا همه امور آخرت بدون ماده و استعداد و حرکت‌، انشا مى‌شوند.[۵۵]

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج‌ ۶، ص‌ ۱۵۸؛ ترتیب العین، ج‌ ۳، ص‌ ۲۰۰۰؛ المصباح، ص‌ ۶۸۲؛ التحقیق، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۷۰، «یمن».
  2. التحقیق، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۷۰، «یمن».
  3. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۳.
  4. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۹۱.
  5. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲.
  6. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲.
  7. الکافى، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲۶.
  8. تفسیر صدرالمتالهین، ج ۷‌، ص ۲۲؛ بحارالانوار، ج‌ ۶۴، ص‌ ۱۲۸.
  9. مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۲۴؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۲؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۲۱.
  10. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۴۳.
  11. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۳۱؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۴.
  12. المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۱.
  13. مجمع البیان ج‌ ۹، ص‌ ۳۲۵.
  14. الدرالمنثور، ج‌ ۸، ص‌ ۱۹.
  15. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۲۸.
  16. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  17. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  18. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  19. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۰؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  20. التحریر والتنویر، ج‌ ۳، ص‌ ۳۵۷؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۳۱، ص‌ ۱۸۵.
  21. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۵۱.
  22. بحارالانوار، ج‌ ۵، ص‌ ۲۴۱.
  23. النهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۳۵۲.
  24. المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۲۹۳.
  25. جامع البیان، مج‌ ۱۲، ج‌ ۲۲، ص ۱۶۱‌ـ‌۱۶۳؛ مجمع‌البیان، ج ‌۸، ص‌ ۶۳۹.
  26. بحارالانوار، ج‌ ۲۴، ص‌ ۸.
  27. همان، ص‌ ۴.
  28. وسائل الشیعه، ج‌ ۵، ص‌ ۸۲.
  29. بحارالانوار، ج ‌۲۴، ص‌ ۱.
  30. همان، ص‌ ۳.
  31. جامع البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۳۶؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۱۲۸‌ـ‌۱۲۹.
  32. مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴.
  33. جامع‌البیان، مج ‌۸، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۳۶.
  34. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۴۴.
  35. جامع‌البیان، مج‌ ۱۵، ج‌ ۳۰، ص‌ ۱۴۵.
  36. مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۹۹.
  37. بحارالانوار، ج‌ ۷، ص‌ ۱۹۲.
  38. همان، ج‌ ۲۴، ص‌ ۳۲۶.
  39. مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۹۹.
  40. همان، ص‌ ۵۲۰.
  41. مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۵۲۰‌ـ‌۵۲۱.
  42. التفسیر الکبیر، ج‌ ۱۰، ص‌ ۳۸۸.
  43. المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۳.
  44. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۲۹؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۳.
  45. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۴۷.
  46. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۲۹؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۲۳.
  47. المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۳.
  48. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.
  49. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.
  50. مجمع البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.
  51. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۵۰.
  52. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۰.
  53. المیزان، ج‌ ۱۹، ص‌ ۱۲۴.
  54. مجمع‌البیان، ج‌ ۹، ص‌ ۳۳۱.
  55. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌ ۷، ص‌ ۵۴.

منابع