آیه 70 سوره انعام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱۷۲: سطر ۱۷۲:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 +
 +
(آیه  70)
 +
 +
'''آنها که دین حق را به بازی گرفته اند'''
 +
 +
این آیه در حقیقت بحث آیه قبل را تکمیل می کند و به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می دهد «از کسانی که دین و آیین خود را به شوخی گرفته اند و یک مشت بازی و سرگرمی را به حساب دین می گذارند و زندگی دنیا و امکانات مادی آنها را مغرور ساخته، اعراض کن و آنها را به حال خود واگذار» (وَ ذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُم لَعِباً وَ لَهواً وَ غَرَّتهُمُ الحَیاةُ الدُّنیا).
 +
 +
در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که آیین آنها از نظر محتوا پوچ و واهی است و نام دین را بر یک مشت اعمالی که به کارهای کودکان و سرگرمیهای بزرگسالان شبیه تر است گذارده اند، این چنین افراد قابل بحث و گفتگو نیستند و لذا دستور می دهد از آنها روی بگردان و به آنها و مذهب توخالیشان اعتنا مکن.
 +
 +
سپس به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می دهد که «به آنها در برابر این اعمال هشدار بده که روزی فرا می رسد که هر کس تسلیم اعمال خویش است و راهی برای فرار از چنگال آن ندارد» (وَ ذَکر بِهِ أَن تُبسَلَ نَفسٌ بِما کسَبَت). «و در آن روز جز خدا نه
 +
حامی و یاوری دارد و نه شفاعت کننده ای» (لَیسَ لَها مِن دُونِ اللّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ).
 +
 +
کار آنها در آن روز به قدری سخت و دردناک است و چنان در زنجیر اعمال خود گرفتارند که «هر گونه غرامت و جریمه آن را (فرضا داشته باشند و) بپردازند که خود را از مجازات نجات دهند از آنها پذیرفته نخواهد شد» (وَ إِن تَعدِل کلَّ عَدلٍ لا یؤخَذ مِنها). چرا که «آنها گرفتار اعمال خویش شده اند» (أُولئِکَ الَّذِینَ أُبسِلُوا بِما کسَبُوا). نه راه جبران در آن روز باز است و نه زمان، زمان توبه است. به همین دلیل راه نجاتی برای آنها تصور نمی شود.
 +
 +
سپس به گوشه ای از مجازاتهای دردناک آنها اشاره کرده، می گوید: «نوشابه ای دارند از آب داغ و سوزان به همراه عذاب دردناک در برابر پشت پا زدنشان به حق و حقیقت» (لَهُم شَرابٌ مِن حَمِیمٍ وَ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یکفُرُونَ).
 +
 +
آنها از درون به وسیله آب سوزان می سوزند و از برون به وسیله آتش؟
  
 
}}
 
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۹

مشاهده آیه در سوره

وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا ۗ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا ۖ لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<69 آیه 70 سوره انعام 71>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 7
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و آنان را که دین خود را بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنها را فریب داد به حال خود واگذار، همین قدر (آنها را) به این قرآن تذکر ده، تا مبادا کسی به عمل خود عاقبت گرفتار شود و او را جز خدا دادرس و شفیعی نباشد، و اگر هر چه (برای آسایش خود از عذاب) فدا دهد از او نپذیرند. آنها همان کسانی هستند که عاقبت به کیفر اعمالشان به هلاکت می‌رسند و به کیفر کفرشان شرابی از حمیم جهنم و عذابی دردناک دارند.

و کسانی که دینشان را بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا آنان را فریفت، و اگذار؛ و [مردم را] با قرآن اندرز ده؛ که مبادا کسی [در روز قیامت] به [کیفر] آنچه [از گناهان] مرتکب شده [از رحمت و ثواب] محروم ماند [و به هلاکت سپرده شود]؛ و او را جز خدا سرپرست و یاور و شفیعی نباشد؛ و اگر [برای رهایی اش از عذاب] هر گونه عوض و فدیه ای بدهد از او پذیرفته نشود. آنانند که به سبب آنچه [از اعمال زشت] مرتکب شده اند [از رحمت و ثواب] محروم مانده [و به هلاکت سپرده شده] اند. و به خاطر آنکه همواره [به آیات الهی] کفر می ورزیدند برای آنان نوشابه ای از آب جوشان و عذابی دردناک است.

و كسانى را كه دين خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا آنان را فريفته است، رها كن؛ و [مردم را] به وسيله اين [قرآن‌] اندرز ده؛ مبادا كسى به [كيفر] آنچه كسب كرده به هلاكت افتد، در حالى كه براى او در برابر خدا يارى و شفاعتگرى نباشد؛ و اگر [براى رهايى خود] هر گونه فديه‌اى دهد، از او پذيرفته نگردد. اينانند كه به [سزاى‌] آنچه كسب كرده‌اند به هلاكت افتاده‌اند، و به [كيفر] آنكه كفر مى‌ورزيدند، شرابى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت.

و واگذار آن كسانى را كه دين خويش بازيچه و لهو گرفته‌اند و زندگانى دنيا فريبشان داد. و به قرآن پندشان ده مبادا بر كيفر اعمال خويش گرفتار آيند. جز خدا دادرس و شفيعى ندارند. و اگر براى رهايى خويش هر گونه فديه دهند پذيرفته نخواهد شد. اينان به عقوبت اعمال خود مأخوذند و به كيفر آنكه كافر شده‌اند برايشان شرابى از آب جوشان و عذابى دردآور مهيا شده است.

و رها کن کسانی را که آیین (فطری) خود را به بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآوری نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعت‌کننده‌ای! و (چنین کسی) هر گونه عوضی بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد؛ آنها کسانی هستند که گرفتار اعمالی شده‌اند که خود انجام داده‌اند؛ نوشابه‌ای از آب سوزان برای آنهاست؛ و عذاب دردناکی بخاطر اینکه کفر می‌ورزیدند (و آیات الهی را انکار) می‌کردند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Leave alone those who take their religion for play and diversion and whom the life of this world has deceived, and admonish with it, lest any soul should perish because of what it has earned: It shall not have any guardian besides Allah, nor any intercessor; and though it should offer every kind of ransom, it shall not be accepted from it. They are the ones who perish because of what they have earned; they shall have boiling water for drink and a painful punishment because of what they used to defy.

And leave those who have taken their religion for a play and an idle sport, and whom this world's life has deceived, and remind (them) thereby lest a soul should be given up to destruction for what it has earned; it shall not have besides Allah any guardian nor an intercessor, and if it should seek to give every compensation, it shall not be accepted from it; these are they who shall be given up to destruction for what they earned; they shall have a drink of boiling water and a painful chastisement because they disbelieved.

And forsake those who take their religion for a pastime and a jest, and whom the life of the world beguileth. Remind (mankind) hereby lest a soul be destroyed by what it earneth. It hath beside Allah no protecting ally nor intercessor, and though it offer every compensation it will not be accepted from it. Those are they who perish by their own deserts. For them is drink of boiling water and a painful doom, because they disbelieved.

Leave alone those who take their religion to be mere play and amusement, and are deceived by the life of this world. But proclaim (to them) this (truth): that every soul delivers itself to ruin by its own acts: it will find for itself no protector or intercessor except Allah: if it offered every ransom, (or reparation), none will be accepted: such is (the end of) those who deliver themselves to ruin by their own acts: they will have for drink (only) boiling water, and for punishment, one most grievous: for they persisted in rejecting Allah.

معانی کلمات آیه

ذر: فعل امر است. يعنى: ترك كن.

تبسل: بسل: منع و جلوگيرى كردن. «أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ» اينكه كسى از رحمت خدا ممنوع و محروم شود.

عدل: برابر. مراد از آن در آيه، فديه و عوض است كه برابر جرم باشد.

حميم: آب داغ. «الحميم: الماء الحار». به خويشان و دوستان حميم گويند كه در حمايت انسان حاد و داغ مى باشند. «فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ» شعراء/ 101، يعنى دوست مهربان.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْها أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ «70»

و كسانى را كه دين خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا مغرورشان كرده است، رها كن و به وسيله‌ى قرآن پندشان ده تا مبادا به كيفر آنچه كسب كرده‌اند به هلاكت افتند، در حالى كه جز خدا هيچ ياور و شفيعى ندارند، و اگر (انسان در آن روز) هرگونه عوضى (براى كيفر) بپردازد از او پذيرفته نمى‌شود، آنان كسانى هستند كه به سزاى آنچه كسب كرده‌اند به هلاكت افتادند براى آنان شرابى از آب سوزان و عذابى دردناك به كيفر كفر شان خواهد بود.

جلد 2 - صفحه 487

نکته ها

مراد از رها كردن منحرفان در جمله‌ى‌ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ‌ ...، اظهار تنفّر و قطع رابطه كردن با آنان است كه گاهى هم به نبرد با آنها مى‌انجامد، نه اين‌كه تنها به معناى ترك جهاد با آنان باشد.

كلمه‌ى‌ «تُبْسَلَ» به معناى محروم شدن از خوبى و به هلاكت رسيدن است.

به بازى گرفتن دين، هر زمانى به شكلى خود را نشان مى‌دهد، گاهى با اظهار عقائد خرافى، گاهى با قابل اجرا ندانستن احكام، گاهى با توجيه گناهان و گاهى با بدعت وتفسير به رأى وپيروى از متشابهات و ... است.

پیام ها

1- غيرت دينى، سبب طرد افراد بى‌دين و بايكوت كردن مخالفان مكتب در جامعه است. ذَرِ الَّذِينَ‌ ... چنانكه در آيات ديگرى نيز مى‌خوانيم: «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» «1»، «ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا» «2» و «لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ» «3»

2- دلبستگى و فريفته شدن به دنيا، زمينه‌ى به بازى گرفتن دين است. الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً ... غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا

3- تذكّر و موعظه، مى‌تواند سبب نجات از قهر و عذاب الهى گردد. «وَ ذَكِّرْ بِهِ»

4- در تذكّر و هشدار بايد از قرآن بهره‌گرفت. «وَ ذَكِّرْ بِهِ»

5- به دنيا مغرور نشويم كه در قيامت جز خداوند چيزى به كمك ما نمى‌آيد. «لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ»

6- عامل بدبختى‌هاى انسان، خود او و عملكرد اوست. بِما كَسَبَتْ‌ ... بِما كَسَبُوا ... عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ‌


«1». سجده، 30.

«2». حجر، 3.

«3». نحل، 127.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 488

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْها أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ (70)

و نيز در وصف كفار فرمايد:

وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً: و واگذار و اعراض كن از آنانكه اتخاذ كنند دين خود را بازى و مشغولى و طرب، يعنى بناى دين خود را به لهو و بازى و تشهى نهاده‌اند مانند عبادت اصنام و تحريم آنچه هيچ نفعى عاجلا و آجلا بر آن مترتب نمى‌شود؛ يا دينى كه پيغمبر ايشان را به آن دعوت نمايند سخريه و استهزا نمايند، يا عيد خود را كه ميقات عبادت است، زمان لهو و لعب خود نموده‌اند به خلاف اهل اسلام كه اعياد را زمان عبادت خود قرار دهند.

غرض آنكه اعراض كن از ملعبين و مستهزئين و مبالات مكن با اقوال و افعال ايشان‌ وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا: و فريب داده و مغرور نموده ايشان را زندگانى دنيا و بدان سبب انكار حشر و نشر مى‌كنند وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ‌: و پند ده ايشان را به قرآن به جهت مخافت آنكه بازداشته نشود هيچ نفسى از ايشان در هلاكت بسبب آنچه كسب كرده تا معذب شود لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ‌: نيست آن نفس گناهكار را بجز خدا دوستى كه مساعد

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 304

او باشد و نه شفاعت كننده‌اى كه او را از عذاب قهر سبحانى خلاصى و نجات تواند داد وَ إِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ‌: و اگر به حسب فرض فدا دهد آن نفس هر فدائى كه باشد تا خود را از عذاب باز خرد لا يُؤْخَذْ مِنْها اخذ و قبول كرده نشود از او أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا: آن گروه ملعبين و مستهزئين كسانى‌اند كه سپرده شده و ملابسند عذاب را بسبب آنچه كسب كرده‌اند از افعال شنيعه قبيحه و آنچه معتقدند از عقايد فاسده‌ لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ‌: مر ايشان را است در جهنم آبى از حميم كه باطن ايشان را بسوزاند وَ عَذابٌ أَلِيمٌ‌: و عذابى كه ظاهر ايشان را محترق سازد. و اين عذاب ظلم نيست، بلكه‌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ‌: به سبب آنكه كافر مى‌شدند به دين. تلبس ايشان به عذاب بر اين وجه است كه در بطون ايشان آب جوشان، و در ظاهر ابدانشان آتش سوزان بسبب كفرشان.

در خبر است: اهل جهنم سالهاى بسيار از تشنگى فرياد كنند كاسه آبى جوشان بديشان دهند، چون نزديك صورت خود برند همه گوشتهاى صورتشان پخته و ريخته شود، و چون بياشامند امعاى ايشان پاره پاره گردد كه فرموده:

«وَ سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ» «1».

تحذير- آيه شريفه دليل است بر تهديد و وعيد عظيم كسى را كه استهزا نمايد به قرآن و آيات الهى، و دين را ملعبه، و عبادات شرعيه را مضحكه قرار داده، بلكه به آن فخريه نمايند، و اصطلاحاتى بين خود براى سخريه مؤمنين قرار دهند! از نصايح لقمان عليه السّلام به فرزند خود: اى پسر من! اختيار كن مجالس را بر نظر خود، پس اگر ديدى قومى را كه ذكر نمايند خداوند عزّ و جلّ را به قول و عمل پس مجالست كن ايشان را بدرستى كه اگر عالم باشى، نفع دهد تو را علم تو، و زياد كنند علم تو را، و اگر جاهلى مى‌آموزند و عالم كنند تو را، و شايد خداوند تعالى ظل رحمت خود را شامل حال ايشان فرمايد، پس تو را هم با آنها فرا گيرد. و اگر ديدى قومى را كه متذكر خدا نيستند، پس منشين با آنها، زيرا اگر

«1» سوره محمّد، آيه 15.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 305

عالمى نفع ندهد تو را علمت، و اگر جاهلى زياد نمايند جهل تو را، و شايد خدا، ظلام عقوبت را متوجه آنها سازد، پس تو را هم به شآمت ايشان اصابه شود. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْها أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ (70)

ترجمه‌

بگو آيا بخوانيم غير از خدا چيزى را كه نفع نميدهد ما را و ضرر نميرساند ما را و برگردانده شويم بحال سابقمان بعد از آنكه هدايت نمود ما را خدا مانند كسيكه از راه بيرون برده باشند او را شيطان‌ها در زمين كه متحيّر و مر او را رفيقانى باشد كه بخوانند او را بهدايت كه بيا نزد ما بگو همانا هدايت خدا آن است هدايت و مأمور شديم كه تسليم شويم مر پروردگار جهانيانرا.

تفسير

اعراب در مسافرت گاهى از بيابان‌هاى هولناك عبور مينمودند و اتفاق مى‌افتاد كه يكنفر از آنها از رفقا دور ميشد و راه را گم مى‌كرد و آنها او را مى‌ديدند و ميخواندند بسوى خودشان و او اجابت نمى‌كرد و بحال تحيّر باقى ميماند آنها تصور مى‌كردند غول‌هاى بيابانى او را با خود برده‌اند و نمى‌گذارند برگردد و خداوند در اين آيه تشبيه جمع فرموده است حال كفار و دعاة اسلام را بشخص گمگشته و رفقايش در دعوت ايشان بطريق هدايت با وضوح مقصود و عدم اجابت هر يك از آنها با كمال احتياج بهدايت و در آنكه متابعت دعات اسلام موجب نجات است و متابعت شياطين و غولان منتج هلاك و مقصود تصديق متصور آنها نيست بلكه مراد تشبيه امر محسوس و معقول است بامر محسوس و موهوم كه يكى از انواع تشبيهات بديعه است ميفرمايد بگو آيا عبادت بكنيم ما بت‌هائيرا كه قدرت ندارند نفع و ضررى بما برسانند و پرستش نكنيم خداوندى‌

جلد 2 صفحه 336

را كه مالك هر نفع و ضررى است و برگرديم از دين اسلام به بت‌پرستى بعد از آنكه خداوند ما را هدايت بچنين دين شريفى فرمود چون عقب بمعنى پاشنه است و كنايه از بازماندن از مقصد خير و عود باصل باطل است و استفهام انكارى است در صورتى كه حال مادر عبادت بتها با وجود دعات اسلام كه ما را براه راست دعوت مى‌كنند مانند كسى است كه ديوان و غولان او را از جادّه خارج نموده‌اند در بيابان و حيران مانده رفقائى دارد كه ميخوانند او را براه راست و او اجابت نمى‌كند بگو هدايت خدا كه اسلام است آن بتنهائى هدايت است و ما بقى ضلالت و ما مأموريم بحكم عقل كه منقاد اوامر و نواهى الهى باشيم و راه ضلالت را نه‌پيمائيم و حيران حال است از مستهوى و ائتنا مقول قول مقدّر است كه يقولون باشد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ذَرِ الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا دِينَهُم‌ لَعِباً وَ لَهواً وَ غَرَّتهُم‌ُ الحَياةُ الدُّنيا وَ ذَكِّر بِه‌ِ أَن‌ تُبسَل‌َ نَفس‌ٌ بِما كَسَبَت‌ لَيس‌َ لَها مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ وَلِي‌ٌّ وَ لا شَفِيع‌ٌ وَ إِن‌ تَعدِل‌ كُل‌َّ عَدل‌ٍ لا يُؤخَذ مِنها أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ أُبسِلُوا بِما كَسَبُوا لَهُم‌ شَراب‌ٌ مِن‌ حَمِيم‌ٍ وَ عَذاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِما كانُوا يَكفُرُون‌َ (70)

و واگذار كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ گرفتند دين‌ ‌خود‌ ‌را‌ لعب‌ و لهو و فريب‌ داد ‌آنها‌ ‌را‌ حيات‌ و زندگي‌ دنيا و تذكر بده‌ و موعظه‌ فرما ‌به‌ اينكه‌ ‌هر‌ نفسي‌ گرفتار ميشود بآنچه‌ كسب‌ كرده‌ و نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌غير‌ ‌خدا‌ دوستي‌ و شفيعي‌ و ‌اگر‌ ‌هر‌ چه‌ داشته‌ ‌باشد‌ فدا دهد ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ خلاص‌ كند ‌از‌ ‌او‌ قبول‌ نميشود و نميگيرند اينها كساني‌ هستند ‌که‌ باعمال‌ زشت‌ ‌خود‌ مأخوذ شده‌اند ‌براي‌ ‌آنها‌ آشاميدنيست‌ ‌از‌ آب‌ بسيار جوش‌ آمده‌ و عذابي‌ ‌است‌ بسيار دردناك‌ بواسطه‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ بآن‌ كافر شدند.

جلد 7 - صفحه 109

وَ ذَرِ الَّذِين‌َ ‌يعني‌ ترك‌ مراوده‌ و مجالست‌ ‌با‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بنما اتَّخَذُوا دِينَهُم‌ لَعِباً وَ لَهواً ملعبه‌ بازيگريها ‌است‌ و كارهاي‌ لهو مثل‌ ساز و آواز و رقص‌ و كف‌زدن‌ و سائر لهويات‌ ‌که‌ امروز تمام‌ جوانان‌ و دختران‌ بالاخص‌ فرهنگيان‌ و كارگران‌ ‌ يا ‌ مشغول‌ ميكنند ‌خود‌ ‌را‌ بلهويات‌ بسينماها و تفريح‌گاهها ‌ يا ‌ ببازيگريها جيم‌ لاستيك‌ و توپ‌ بازي‌ و ‌آن‌ قدر اهميت‌ ميدهند باينها ‌که‌ دين‌ ‌خود‌ فرض‌ كردند و مسلما ‌از‌ نماز ‌در‌ نزد نمازگزاران‌ بيشتر اهميت‌ ميدهند.

وَ غَرَّتهُم‌ُ الحَياةُ الدُّنيا و تصور ميكنند ‌که‌ فقط همين‌ چهار روز دنيا ‌است‌ و ‌در‌ دنيا ماندني‌ هستند و ‌از‌ اسم‌ مرگ‌ و تابوت‌ و عماري‌ و قبر و غسالخانه‌ متأذي‌ ميشوند و نبادا چشم‌ ‌آنها‌ بيك‌ مرده‌ بيفتد ‌که‌ بخيال‌ مرگ‌ افتند و ‌از‌ كار لهو و لعب‌ ‌خود‌ آني‌ بازمانند.

وَ ذَكِّر بِه‌ِ مرجع‌ ضمير بعضي‌ گفتند قرآن‌، بعضي‌ حساب‌، بعضي‌ روز جزا و بعيد نيست‌ ‌که‌ مرجع‌ مفاد جملات‌ قبل‌ ‌باشد‌ ‌که‌ اتخاذ دين‌ بلهو و لعب‌ و غرور بحيات‌ دنيوي‌ ‌يعني‌ ‌از‌ مجالس‌ ‌آنها‌ اعراض‌ فرما لكن‌ ‌آنها‌ ‌را‌ متذكر نما ‌تا‌ حجت‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ تمام‌ شود و ‌اينکه‌ جمله‌ شبيه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌است‌ فَأَعرِض‌ عَنهُم‌ وَ عِظهُم‌ نساء ‌آيه‌ 66 أَن‌ تُبسَل‌َ نَفس‌ٌ بِما كَسَبَت‌ بسل‌ گرفتن‌ بجزاء عمل‌ ‌است‌ كُل‌ُّ نَفس‌ٍ بِما كَسَبَت‌ رَهِينَةٌ إِلّا أَصحاب‌َ اليَمِين‌ِ مدثر ‌آيه‌ 41 لَيس‌َ لَها ‌از‌ ‌براي‌ ‌هر‌ نفسي‌ نيست‌ مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ وَلِي‌ٌّ ‌که‌ حفظ كند ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ عذاب‌ و ‌لا‌ شفيع‌ ‌که‌ توسط كند ‌از‌ ‌براي‌ نجات‌ ‌آنها‌ وَ إِن‌ تَعدِل‌ و ‌اگر‌ ‌آن‌ نفس‌ عدلي‌ ‌براي‌ ‌خود‌ آورد كُل‌َّ عَدل‌ٍ ‌که‌ فدي‌ دهد و ‌لو‌ تمام‌ دنيا ‌را‌ ‌که‌ باو عذاب‌ متوجه‌ نشود لا يُؤخَذ مِنها قبول‌ نميشود چنانچه‌ ميفرمايد إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُم‌ كُفّارٌ فَلَن‌ يُقبَل‌َ مِن‌ أَحَدِهِم‌ مِل‌ءُ الأَرض‌ِ ذَهَباً وَ لَوِ افتَدي‌ بِه‌ِ أُولئِك‌َ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 85.

جلد 7 - صفحه 110

أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ أُبسِلُوا بِما كَسَبُوا گرفتار اعمال‌ ‌خود‌ هستند (‌النّاس‌ مجزيون‌ باعمالهم‌ ‌ان‌ خيرا فخير و ‌ان‌ شرّا فشرّ) و ‌در‌ قرآن‌ مجيد ميفرمايد فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ وَ مَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‌ُ زلزال‌ ‌آيه‌ 8 و 9.

لَهُم‌ شَراب‌ٌ مِن‌ حَمِيم‌ٍ حميم‌ شراب‌ جوش‌ آمده‌ بغايت‌ جوشش‌ وَ عَذاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِما كانُوا يَكفُرُون‌َ تفسيرش‌ واضح‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ دو نكته‌ ميتوان‌ استفاده‌ نمود و ‌آن‌ اينست‌ ‌که‌ ‌از‌ امور مسلّمه‌ ‌بين‌ المحققين‌ ‌است‌ ‌اگر‌ قضيه‌ بيان‌ علت‌ ‌در‌ ‌او‌ شد مثلا ‌گفت‌ (‌لا‌ تأكل‌ الرمّان‌ لانّه‌ حامض‌) علة ‌هم‌ معمم‌ ‌است‌ ‌هم‌ مخصص‌ ‌يعني‌ ‌از‌ كلمه‌ لأنّه‌ حامض‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ ‌هر‌ حامضي‌ ‌را‌ نبايد خورد و ‌لو‌ رمّان‌ نباشد و ‌غير‌ حامض‌ جايز ‌است‌ خوردن‌ و ‌لو‌ رمّان‌ ‌باشد‌، و ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ علت‌ مذكورات‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ‌را‌ كفر بيان‌ فرموده‌ استفاده‌ ميشود ‌هر‌ كافر ‌ يا ‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ حكم‌ كافر هستند باين‌ مذكورات‌ معذّب‌ هستند و ‌غير‌ كافر ‌از‌ ‌اينکه‌ عقوبات‌ معاف‌ هستند و نكته‌ ديگر آنكه‌ ‌اينکه‌ اعمال‌ موجب‌ كفر ميشود ‌پس‌ كساني‌ ‌که‌ دين‌ ‌خود‌ ‌را‌ لهو و لعب‌ قرار دهند و مغرور دنيا شوند كافر هستند و ‌لو‌ اسم‌ اسلام‌ روي‌ ‌خود‌ گذارند و تكليف‌ بسياري‌ ‌از‌ ابناء نوع‌ معلوم‌ ميشود.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 70)

آنها که دین حق را به بازی گرفته اند

این آیه در حقیقت بحث آیه قبل را تکمیل می کند و به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می دهد «از کسانی که دین و آیین خود را به شوخی گرفته اند و یک مشت بازی و سرگرمی را به حساب دین می گذارند و زندگی دنیا و امکانات مادی آنها را مغرور ساخته، اعراض کن و آنها را به حال خود واگذار» (وَ ذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُم لَعِباً وَ لَهواً وَ غَرَّتهُمُ الحَیاةُ الدُّنیا).

در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که آیین آنها از نظر محتوا پوچ و واهی است و نام دین را بر یک مشت اعمالی که به کارهای کودکان و سرگرمیهای بزرگسالان شبیه تر است گذارده اند، این چنین افراد قابل بحث و گفتگو نیستند و لذا دستور می دهد از آنها روی بگردان و به آنها و مذهب توخالیشان اعتنا مکن.

سپس به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور می دهد که «به آنها در برابر این اعمال هشدار بده که روزی فرا می رسد که هر کس تسلیم اعمال خویش است و راهی برای فرار از چنگال آن ندارد» (وَ ذَکر بِهِ أَن تُبسَلَ نَفسٌ بِما کسَبَت). «و در آن روز جز خدا نه حامی و یاوری دارد و نه شفاعت کننده ای» (لَیسَ لَها مِن دُونِ اللّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ).

کار آنها در آن روز به قدری سخت و دردناک است و چنان در زنجیر اعمال خود گرفتارند که «هر گونه غرامت و جریمه آن را (فرضا داشته باشند و) بپردازند که خود را از مجازات نجات دهند از آنها پذیرفته نخواهد شد» (وَ إِن تَعدِل کلَّ عَدلٍ لا یؤخَذ مِنها). چرا که «آنها گرفتار اعمال خویش شده اند» (أُولئِکَ الَّذِینَ أُبسِلُوا بِما کسَبُوا). نه راه جبران در آن روز باز است و نه زمان، زمان توبه است. به همین دلیل راه نجاتی برای آنها تصور نمی شود.

سپس به گوشه ای از مجازاتهای دردناک آنها اشاره کرده، می گوید: «نوشابه ای دارند از آب داغ و سوزان به همراه عذاب دردناک در برابر پشت پا زدنشان به حق و حقیقت» (لَهُم شَرابٌ مِن حَمِیمٍ وَ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یکفُرُونَ).

آنها از درون به وسیله آب سوزان می سوزند و از برون به وسیله آتش؟

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع