آیه 47 سوره ص

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ

مشاهده آیه در سوره


<<46 آیه 47 سوره ص 48>>
سوره : سوره ص (38)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و آنها نزد ما از برگزیدگان و خوبان عالم بودند.

به یقین آنان در پیشگاه ما از برگزیدگان و نیکان اند.

و آنان در پيشگاه ما جداً از برگزيدگان نيكانند.

آنها در نزد ما برگزيدگان و نيكانند.

و آنها نزد ما از برگزیدگان و نیکانند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed they are surely with Us among the elect of the best.

And most surely they were with Us, of the elect, the best.

Lo! in Our sight they are verily of the elect, the excellent.

They were, in Our sight, truly, of the company of the Elect and the Good.

معانی کلمات آیه

  • اخيار: نيكان. مفرد آن خير است «خير» يعنى اختيار شده و برگزيده.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ «45»

و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه داراى قوّت و بصيرت بودند ياد كن.

إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ «46»

همانا ما آنان را با خلوص ويژه‌اى كه يادآور سراى قيامت بود خالص كرديم.

وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ «47»

و آنان در پيشگاه ما از برگزيدگان و نيكانند.

وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ «48»

و اسماعيل و يَسَع و ذوالكفل را كه همه از نيكانند، ياد كن.

نکته ها

در اين آيات نام شش نفر از انبيا (ابراهيم، اسحاق، يعقوب، اسماعيل، اليسع و ذوالكفل) آمده و براى آنان شش صفت ذكر شده است: بندگى خدا، قدرت، بصيرت، خلوص، برگزيدگى و نيكى.

«مصطفين» جمع «مصطفى» به معناى برگزيده است. «اخيار» جمع «خير» به معناى اهل خير و نيكى است.

«الْيَسَعَ» كه نام او دو بار در قرآن آمده يكى از پيامبران الهى است.

در روايتى از امام رضا عليه السلام آمده است كه اين پيامبر همانند حضرت عيسى مرده زنده مى‌كرد.

امام جواد عليه السلام در پاسخ عبدالعظيم حسنى فرمود: ذوالكفل بعد از سليمان جزء 313 نفر از

جلد 8 - صفحه 117

پيامبران مرسل و برجسته بود كه مثل داود قضاوت مى‌كرد و جز براى خدا خشم نكرد. «1»

پیام ها

1- تاريخ پاكان و پيامبران و بزرگان را زنده نگاه داريم. «وَ اذْكُرْ عِبادَنا»

2- سرچشمه‌ى همه‌ى كمالات پيامبران، عبوديّت است. «عِبادَنا» قبل از كمالات ديگر ذكر شده است.

3- رهبر بايد داراى قدرت و بصيرت باشد. «أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ»

4- نشانه‌ى لطف خاص خداوند به بنده‌اش آن است كه او همواره ياد قيامت باشد. أَخْلَصْناهُمْ‌ ... ذِكْرَى الدَّارِ

5- آخرت انديشى و دورى از دنياطلبى از خصوصيات رهبران الهى است. «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ»

6- ياد قيامت، مايه نزديك شدن انسان به اخلاص است. أَخْلَصْناهُمْ‌ ... ذِكْرَى الدَّارِ

7- آخرت انديشى به انسان بصيرت مى‌دهد. أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ ... إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ‌ ...

8- بالاترين ارزش، آبرو داشتن نزد خداست. «عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ»

9- كسى كه بنده‌ى خالص و نيك خدا باشد، خداوند نام او را گرامى مى‌دارد.

(شما به فكر نام نيك نباشيد) وَ اذْكُرْ- وَ اذْكُرْ ...

10- يكى از راه‌هاى دعوت به خير، تجليل از اهل خير است. وَ اذْكُرْ ...

«1». بحار، ج 12، ص 348.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 118

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ (47)

وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا: و بدرستى كه ايشان نزد ما، لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ: هر آينه از جمله برگزيدگانند به نعمت نبوت و تحمل اعباء رسالت و قرب بارگاه عزت بسيار نيكوكاران.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ (45) إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (46) وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ (47) وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ (48) هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ (49)

جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ (50) مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ (51) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ (52) هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ (53) إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ (54)

ترجمه‌

و ياد كن بندگان ما ابراهيم و اسحق و يعقوب صاحبان قوّت و بصيرت را

همانا ما خالص نموديم ايشانرا بخود براى صفت مخصوصى كه ياد آنسراى است‌

و همانا ايشان نزد ما هر آينه از برگزيدگانى نيكانند

و ياد كن اسمعيل و اليسع و ذا الكفل را و همه از نيكانند

اين ذكر جميل ايشان است و همانا براى پرهيزكاران هر آينه خوبى بازگشت است‌

در بهشتهاى جاى اقامت هميشگى با آنكه گشوده است براى ايشان درها

در حاليكه تكيه زنندگانند در آنها ميخواهند در آنها ميوه بسيار و آشاميدنى‌

و نزد ايشانست زنان فروهشته چشم هم سن با هم‌

اينست آنچه وعده داده ميشويد براى روز شمار

همانا اينست روزى ما نيست براى آن پايانى.

تفسير

خداوند متعال متذكر فرموده است پيغمبر خود را از احوال بندگان برجسته خود تا مردم اقتداء نمايند باخلاق حسنه و صفات پسنديده ايشان مانند حضرت ابراهيم و فرزندش اسحق و فرزند او يعقوب عليهم السلام كه صاحبان قواى ايمانى و عبادى بودند و ارباب بصيرتها و معرفتهاى دينى و عقلى و نيز فرموده كه ما بايشان توفيق اخلاص در عبادت و اطاعت خود را عنايت فرموديم براى آنكه مخصوص نموديم آنانرا بخصلت خالصه‌اى از شوائب اوهام و اغراض دنيوى كه آن فكر و ذكر سراى باقى و عالم آخرت بود كه خانه حقيقى است نه دنيا كه سراى عاريت و دار فانى و معبر واقعى است و ايشان در علم ازلى و ابدى ما از برگزيدگان براى نبوّت و رسالت و اهل خير و سعادت بوده و خواهند بود و نيز فرموده كه ياد كن از حضرت اسمعيل جدّ امجد خود و پسر بزرگ حضرت ابراهيم از هاجر خاتون واقعى كه از انبياء نامى و معروف بحلم و صبر و رضا و تسليم بود و از اليسع كه گفته‌اند نام والدش اخطوب بود و الياس پيغمبر او را جانشين خود در بنى اسرائيل فرمود و

جلد 4 صفحه 474

غائب شد و بعدا او بمقام نبوّت فائز گشت و از ذو الكفل كه در سوره انبياء ذكر شد او يوشع بن نون است و بعضى او را پسر عموى اليسع دانند كه كفالت از انبياء مهجور مينمود و از تبيان نقل شده كه او پسر ايّوب پيغمبر است و بعد از او مبعوث به نبوّت شد و در هر حال تمام آنها از مردان نيك نيكوكار اهل خير و سعادت بودند اين فقط ذكر خير و نام نيكى است كه از ايشان در دنيا برقرار و باقى مانده و همانا براى اشخاص پرهيزكار هر آينه عاقبت نيكو و پسنديده‌اى است چه رسد بانبياء عظام و اوصياء كرام ايشان و آن عاقبت نيكو بهشتهائى است كه اقامتگاه دائمى ايشانست و درهاى آنها هميشه بروى ايشان باز است و مانعى از ورود ايشان در آنها نيست و باعمال صالحه خودشان در دنيا نعمتهاى آنرا كامل مينمايند و چون روز قيامت شود بدون انتظار و وقوف داخل در آنها ميگردند و ملائكه باستقبال ميآيند و ايشان بر تختها نشسته و بر پشتيها تكيه ميكنند و فرمان ميدهند كه انواع ميوجات و مشروبات را براى ايشان حاضر نمايند و فورا حاضر مينمايند براى تفكّه و تلذّذ نه براى گرسنگى و تشنگى چون در بهشت بروى كسيكه باز شد در الم و سختى بروى او بسته ميشود و دختران حوريّه با لباسهاى گوناگون بهشتى نزد آنها حاضر شوند و از خصوصيّات آنها آنستكه چشمهاشان مقصور و منحصر بشوهران بهشتى خودشان است و بديگرى چشم نيندازند و با هم همسن و در جمال و كمال متقاربند نه پير در آنها وجود دارد و نه طفل و نه زشت و نه بى‌معرفت اين اجمالى است از آنچه خداوند وعده ميدهد به بندگان پرهيزكار خود براى روز جزاى اعمالشان و اينرا هم بايد دانست كه روزى و عطا و بخشش خدا تمامى ندارد اين اوضاع بهشتى بهمين منوال هميشه باقى و برقرار خواهد بود

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِنَّهُم‌ عِندَنا لَمِن‌َ المُصطَفَين‌َ الأَخيارِ (47)

و محققا اينها نزد ‌ما ‌هر‌ آينه‌ ‌از‌ برگزيدگان‌ بسيار خوب‌ هستند ‌که‌ خداوند انبياء و اوصياء ‌آنها‌ ‌را‌ برگزيد ‌بر‌ جميع‌ عالمين‌ چنانچه‌ ميفرمايد إِن‌َّ اللّه‌َ اصطَفي‌ آدَم‌َ وَ نُوحاً وَ آل‌َ إِبراهِيم‌َ وَ آل‌َ عِمران‌َ عَلَي‌ العالَمِين‌َ ذُرِّيَّةً بَعضُها مِن‌ بَعض‌ٍ‌-‌ آل‌ عمران‌ آيه 30‌-‌ ‌که‌ شامل‌ جميع‌ انبياء و اوصياء ‌آنها‌ ميشود و عالمين‌ شامل‌ ملائكه‌ و روحانيين‌ و جن‌ و انس‌ ميشود بلكه‌ مقام‌ خليفة اللّهي‌ ‌به‌ ‌آنها‌ عنايت‌ فرمود ‌که‌ خطاب‌ شد ‌به‌ ملائكه‌ إِنِّي‌ جاعِل‌ٌ فِي‌ الأَرض‌ِ خَلِيفَةً‌-‌ بقره‌ آيه 28‌-‌ و خطاب‌ بداود شد ‌در‌ همين‌ سوره‌ آيه 25: يا داوُدُ إِنّا جَعَلناك‌َ خَلِيفَةً فِي‌ الأَرض‌ِ شرحش‌ گذشت‌ و ‌در‌ زيارات‌ ائمّه‌ بسيار داريم‌ خلفاء اللّه‌ خليفة اللّه‌ و رسوله‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 47)- در توصیف پنجم و ششم آنها می‌فرماید: «و آنها نزد ما از برگزیدگان و نیکانند» (وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ).

ایمان و عمل صالح آنها سبب شده که خدا آنان را از میان بندگان برگزیند و به منصب نبوت و رسالت مفتخر سازد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص234

منابع