آیه 12 سوره زمر

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۰ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها) (معانی کلمات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<11 آیه 12 سوره زمر 13>>
سوره : سوره زمر (39)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و باز مأمورم که در اسلام و در تسلیم امر خدا مقام اوّلیّت را دارا باشم.

و مأمورم که [در این آیین از] نخستین تسلیم شدگان [به فرمان ها و احکام] او باشم.

و مأمورم كه نخستين مسلمانان باشم.»

و مرا فرموده‌اند كه نخستين مسلمانان باشم.

و مأمورم که نخستین مسلمان باشم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and I have been commanded to be the foremost of those who submit [to Him].’

And I am commanded that I shall be the first of those who submit.

And I am commanded to be the first of those who are muslims (surrender unto Him).

"And I am commanded to be the first of those who bow to Allah in Islam."

معانی کلمات آیه

«أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ»: دارای دو معنی عمده است: الف - نخستینِ مسلمانان و پیروان دین اسلام باشم. یعنی در آنچه مردم را بدان می‌خوانم، خودم قدوه و الگو بوده و در طاعت و عبادت و تلاش در راه پیشبرد مقاصد آئین اسلام، سرآمد دیگران باشم. ب - من نخستین فرد از تسلیم شوندگان اوامر یزدان در حرکت با کاروان ایمان به قافله سالاری پیغمبران باشم.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «11»

بگو: «همانا من مأمورم كه خدا را بپرستم در حالى كه دين را براى او خالص و پيراسته گردانيده‌ام.

وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ «12»

و فرمان يافته‌ام كه اولين مسلمان باشم».

قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «13»

بگو: «البتّه اگر نسبت به پروردگارم عصيان ورزم، از عذاب روز بزرگ بيم دارم».

پیام ها

1- با اعلام خدامحورى، مشركان را از آرزوى نفوذ در انديشه و مكتب خود مأيوس كنيد. «قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ»

2- پيامبر از پيش خود چيزى نمى‌گويد و كارى نمى‌كند. أُمِرْتُ‌ ... أُمِرْتُ‌

3- رهبر بايد در كمالات پيشگام باشد. «أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ»

4- پيامبر صلى الله عليه و آله در انجام عبادت خالصانه و ديگر وظايفش، يك تنه عمل مى‌كرد، چه ديگران همراهى مى‌كردند و چه مخالفت. «أُمِرْتُ‌- مُخْلِصاً- أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ»

5- در دادگاه عدل الهى، انبيا با سايرين فرقى ندارند. «إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»

6- ايمان به عذاب قيامت قوى‌ترين عامل باز دارنده از گناه است. «إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 153

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ «12»

وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ‌: و امر شده‌ام به اينكه باشم، أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ‌: اول اسلام آورندگان، يعنى پيشواى آنها در دنيا و آخرت. حاصل آنكه من مأمورم كه خالص گردانم دين اسلام را از شرك و ريا و سبقت نمايم به اسلام و اعمال حسنه و اقوال مرضيه بر غير خود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «11» وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ «12» قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «13» قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي «14» فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15»

لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16» وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى‌ فَبَشِّرْ عِبادِ «17» الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ «18» أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ «19» لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ «20»

جلد 4 صفحه 489

ترجمه‌

بگو همانا من مأمور شده‌ام كه بپرستم خدا را با آنكه خالص كننده باشم براى او دين را

و مأمور شده‌ام به اين كه باشم پيش قدم منقادان‌

بگو همانا من ميترسم اگر نافرمانى كنم پروردگارم را از عذاب روزى بزرگ‌

بگو خدا را ميپرستم با آنكه خالص كننده‌ام برايش دينم را

پس بپرستيد آنچه را مى- خواهيد غير از او بگو همانا زيانكاران آنانند كه زيانكار نمودند خودشان و كسانشان را روز قيامت آگاه باش اين است آن زيانكارى آشكار

براى آنها است از بالاى سرشان خيمه‌هائى از آتش و از پائينشان خيمه‌هائى اينست كه ميترساند خدا بآن بندگانش را اى بندگان من پس بترسيد از من‌

و آنانكه كناره كردند از هر بسيار سركش كه بپرستند او را و بازگشتند بسوى خدا مرايشان را است مژده پس مژده ده بندگان مرا

آنانكه مى‌شنوند سخن را پس پيروى ميكنند نيكوتر آن را آن گروه آنانند كه هدايت نمود ايشانرا خداوند و آن گروه ايشانند خردمندان‌

آيا پس كسى كه واجب شد بر او وعده عذاب دوزخ آيا پس تو نجات ميدهى كسى را كه در آتش است‌

لكن آنانكه ترسيدند از پروردگارشان براى ايشان است منازل رفيعه‌اى كه از بالاى آنها منازل رفيعه‌اى است بنا شده جارى ميشود از زير آنها نهرها اين است وعده خدا تخلّف نميكند خدا وعده خود را.

تفسير

خداوند سبحان به پيغمبر خود دستور داده كه طريقه خود را در خدا پرستى براى كفار مكه بيان فرمايد باين تقريب كه من مأمور شدم از جانب خدا كه عبادت نمايم او را و خالص كنم براى خدا ديانت خود را از شرك بتمام اقسام و انواع آن و نيز مأمور شدم كه اول مطيع و منقاد خدا باشم و مقدّم باشم در اطاعت و انقياد و توابع آن كه فضل و شرف و ثواب است بر تمام بندگان مطيع و منقاد حق در دنيا و آخرت و آنكه من ميترسم اگر معصيت كنم خدا را از عذاب روز قيامت كه روز بسيار بزرگى است و من مأموريت خود را انجام داده و خواهم داد و غير خدا را با او در عبادت خود شريك نمى‌نمايم تا دين من خالص براى او باشد شما هم هر چه و هر كس را ميخواهيد غير از خدا عبادت كنيد فعلا من بشما كار ندارم بحال خودتان واگذارتان نمودم تا فرمان الهى برسد ولى بدانيد كه شما از افراد حقيقى و كامل زيانكارانيد چون منافع خود و خانواده خود را كه به تبع شما بر كفر باقى ماندند

جلد 4 صفحه 490

از دست داده و خودتان و آنها را متضرّر نموديد در روز قيامت چون منازل بهشتى خودتان را بدل نموديد بمنازل جهنمى و اين خود زيانكارى واضحى است كه جاى ترديد در آن نيست و منازل آنها در جهنم از اين قرار است كه طبقات آتش مانند خيمه‌هائى كه هر يك فوق ديگرى برپا شده باشد بر اهلش احاطه دارد بطوريكه زير پاى اهل هر خيمه آتشينى خيمه آتشين ديگر است كه اهلى دارد تا برسد بدرك اسفل كه آن مخصوص بمنافقين اين امّت و دشمنان آل محمد صلى اللّه عليه و اله است و اين جهنم يا اين عذاب است كه خداوند ميترساند بآن بندگان خود را و ميفرمايد اى بندگان من پس بترسيد از عذاب من و آنانكه اجتناب نمودند از عبادت شيطان و هر طاغى ياغى با خدا مانند فرعون و نمرود و شدّاد و گوساله و سامرى اين امّت و توبه نمودند از كفر و خلاف و رجوع نمودند بخدا و اولياء او براى ايشان است بشارت ببهشت كه فوق همه بشارات است پس بشارت بده اى پيغمبر بندگان مرا آنانكه قوّه ادراك و تميزشان بقدرى است كه گوش ميدهند بسخنان حق و باطل پس پيروى ميكنند از حق و در بين سخنان حق اختيار مينمايند بهتر و برتر را اينها هستند كه مهتدى بهدايت الهى شدند و اينها هستند كه داراى عقول سليمه خالى از اوهامند چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل شده كه اين بشارت براى اهل عقل و فهم است و از امام صادق عليه السّلام براويان احاديث ائمه اطهار كه كم و زياد در آن نمى‌كنند تفسير شده است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نبايد ملول باشد از آنكه بعضى گوش شنوا ندارند و مواعظ آن حضرت در آنها اثر نمى‌كند چون جاى تعجب است كسى را كه خدا مقدّر نموده در جهنم معذّب باشد كسى بتواند از آتش نجات دهد و تكرار استفهام براى تأكيد و ضمير مفعول در تنقذ براى تصريح بنوع عذاب تبديل بمن فى النّار شده و اصل كلام افمن حقّ عليه كلمة العذاب انت تنقذه است و كسانيكه تقوى و پرهيزكارى را شعار خود نمودند براى ايشان است در بهشت قصور رفيعه و منازل فوقانى چند طبقه بعضى فوق بعضى ساخته شده باعمال خودشان در دنيا كه در آنها سكونت نموده از مناظر بهشتى بيشتر ملتذّ شوند و از زير اين قصور عاليه و منازل رفيعه نهرهائى از آب شيرين گوارا جارى است و اين منازل بهشتى كه در مقابل آن منازل جهنمى است براى اهل جهنم مبدّل بمنازل سابق‌

جلد 4 صفحه 491

الذكر شده حال بايد ملاحظه كرد چه قدر ضرر نموده و زيانكار شده‌اند وعده داده است خدا وعده دادنى و خداوند از وعده خود تخلف نخواهد فرمود و آن غرفه‌ها از قرارى كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله براى امير المؤمنين عليه السّلام بيان فرموده بروايت كافى از امام باقر عليه السّلام براى اولياء خدا از درّ و ياقوت و زبر جد بنا شده و سقفها مركّب از طلا و نقره است و فرش‌ها از حرير و ديباى متعدّد رنگارنگ روى هم افتاده ولاى آنها مشك و عنبر پاشيده شده و هر غرفه‌اى هزار در طلا دارد و ساير تشريفات هم لابد بدين منوال است رزقنا اللّه تعالى انشاء اللّه.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ إِنِّي‌ أُمِرت‌ُ أَن‌ أَعبُدَ اللّه‌َ مُخلِصاً لَه‌ُ الدِّين‌َ «11» وَ أُمِرت‌ُ لِأَن‌ أَكُون‌َ أَوَّل‌َ المُسلِمِين‌َ «12»

بفرما محققا ‌من‌ مأمور شده‌ام‌ اينكه‌ عبادت‌ كنم‌ خداوند متعال‌ ‌را‌ ‌از‌ روي‌ خلوص‌ و خالص‌ كنم‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ دين‌ ‌را‌ ‌که‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ ‌در‌ ‌او‌ نباشد و مأمور شدم‌ ‌از‌ ‌براي‌ اينكه‌ بوده‌ باشم‌ اول‌ مسلمين‌.

قُل‌ إِنِّي‌ أُمِرت‌ُ أَن‌ أَعبُدَ اللّه‌َ بفرما باين‌ مشركين‌ و كفار ‌که‌ ‌من‌ مأمور شده‌ام‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند متعال‌ اينكه‌ فقط عبادت‌ كنم‌ خداي‌ واحد احد ‌را‌ ‌که‌ جامع‌ جميع‌ كمالات‌ و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ نواقص‌ و عيوب‌ ‌است‌ ‌که‌ لفظ اللّه‌ اسم‌ ‌است‌ ‌از‌ ‌براي‌ ذات‌ متصف‌ بصفات‌ كماليه‌ و جماليه‌ و مبراء و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ و نقايص‌ ‌که‌ تعبير

جلد 15 - صفحه 293

بصفات‌ جلاليه‌ ميكنند و ‌غير‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ آلهه ‌شما‌ نمي‌پرستم‌ ‌از‌ اصنام‌ و ‌غير‌ اصنام‌ ‌که‌ اول‌ دين‌ مسئله توحيد ‌است‌ ‌که‌ امير المؤمنين‌ فرمود

اول‌ الدين‌ معرفة اللّه‌ و كمال‌ معرفته‌ توحيده‌‌-‌ الخطبة.

مُخلِصاً لَه‌ُ الدِّين‌َ ‌که‌ دين‌ خالص‌ دين‌ اسلام‌ ‌است‌ و خلوصش‌ اينست‌ ‌که‌ بمقدار خردلي‌ قدم‌ ‌از‌ دائره اسلام‌ بيرون‌ نگذارد عقيدة و اخلاقا و عملا ‌که‌ معناي‌ عصمت‌ ‌است‌ بلكه‌ فوق‌ عصمت‌ ‌که‌ ‌حتي‌ ترك‌ اولي‌ ‌هم‌ ‌از‌ ‌او‌ صادر نشود و ‌از‌ عوارض‌ نفسانيه‌ ‌هم‌ مصون‌ ‌باشد‌ مثل‌ شك‌ و سهو و نسيان‌ و جهل‌ و امثال‌ اينها و ‌از‌ خطرات‌ شيطاني‌ و هواهاي‌ نفساني‌ محفوظ ‌باشد‌.

وَ أُمِرت‌ُ لِأَن‌ أَكُون‌َ أَوَّل‌َ المُسلِمِين‌َ وجود مقدسش‌ تمام‌ جهات‌ اوليت‌ ‌را‌ دارا ‌بود‌ ‌در‌ خلقت‌ فرمود

اول‌ ‌ما خلق‌ اللّه‌ نوري‌

‌در‌ نبوّت‌ فرمود

كنت‌ نبيا و الادم‌ ‌بين‌ الماء و الطين‌

‌در‌ افضليت‌ ‌در‌ جميع‌ كمالات‌ ‌در‌ شفاعت‌ ‌در‌ رتبه‌ و مقام‌ و ‌غير‌ اينها.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 12)- سپس به ششمین دستور اشاره کرده، می‌افزاید: «و مأمورم که نخستین مسلمان باشم»! (وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع