طول امل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«طول أمَل» یا «آرزوهاى دور و دراز»، از مهمترین رذایل اخلاقى است که انسان را به انواع گناهان آلوده مى‌کند، از خدا دور مى‌سازد و به شیطان نزدیک مى‌کند. در روایات از «طول امل» نهی شده، زیرا آفاتی مانند غفلت از مرگ، قساوت قلب و کفران نعمت را در پی دارد.

آرزوهای پسند و ناپسند

آرزو نقش بسیار مهمى در حرکت چرخ هاى زندگى و پیشرفت در جنبه هاى مادى و معنوى بشر دارد. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه وآله آمده است: «الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَلَوْلَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَلَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً»؛[۱] امید و آرزو، برای امت من رحمت است و اگر امید و آروز نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‌کاشت».

در این صورت بدون شک‌، امید و آرزو عامل حرکت چرخ‌های زندگی انسان‌ها است‌ که حتی اگر یک روز از دل‌های مردم جهان برداشته شود نظام زندگی به هم می‌ریزد و کمتر کسی دلیلی بر فعالیت و تلاش و جنب و جوش خود پیدا می‌کند.

آرزوهای انسان در جهت گیری صحیح یا غلط زندگی او بسیار اهمیت دارد، زیرا همه همت انسان در زندگی صرف رسیدن به آرزوهایش می شود. اگر آرزوهایش مثبت و سازنده و در جهت رشد و تعالی فرد و جامعه باشد، انسان نعمتها و امکانات ظاهری و باطنی وجودش را در جهتی مفید و مثبت به کار خواهد گرفت؛ امام علی علیه السلام می فرمایند: «مَن قَصُر أملُه حَسُن عملُه»[۲]؛ کسی که آرزویش کوتاه باشد، عملش نیک خواهد بود». ولی اگر انسان درگیر آرزوهای پوچ و بی ارزش شود همه زندگی اش را برای هدفی بی ارزش فانی خواهد کرد؛ مانند کشاورزی است که بهترین بذر را در بدترین زمین بکارد. به همین دلیل آرزوهای کاذب و دور و دراز و به تعبیر دیگر «طول امل» از رذایل اخلاقی شناخته می شود.

آرزوهای ناپسند به دلبستگی‌هایی گفته می‌شود که بیشتر ذهنی‌، غیرمعقول‌، کودکانه بوده و دسترسی به آن‌ها بسیار بعید است‌. آرزو اگر از حد بگذرد و به صورت آرزوی دور و دراز درآید، بدترین عامل انحراف و بدبختی است‌ و درست همانند آب باران است که اگر از حد گذشت مایه غرق شدن و نابودی خواهد شد. این آرزوی کشنده همان است که قرآن کریم می‌فرماید: «رُبَمَا یوَدُّ الَّذِینَ کفَرُوا لَوْ کانُوا مُسْلِمِینَ * ذَرْهُمْ یأْکلُوا وَیتَمَتَّعُوا وَیلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یعْلَمُونَ».[۳] کافران (هنگامی که آثار شوم اعمال را ببینند) چه بسا آرزو می‌کنند مسلمان بودند! بگذار آن‌ها بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنان را غافل می‌سازد ولی بزودی خواهند فهمید.

شاخص‌های آرزوهای ناپسند، درست ضد شاخص‌های آرزوهای پسندیده است‌. به علاوه این­ که آرزوهای ناپسند آثاری هم­چون غفلت از یاد خدا، بازداشتن از حقایق‌، فراموشی از مرگ و قیامت‌ به بطالت گذراندن عمر، اضطراب و تشویش خاطر و... دارد.[۴]

نکوهش طول امل

  • پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله «طول امل» را یکى از دو دشمن بسیار خطرناک براى انسانها شمرده و فرموده است: «إِنَّ أَشَدَّ مَا أَخَافُ عَلَیکمْ خِصْلَتَانٌ اِتِّبَاعُ الْهَوى وَ طُولُ الاَمَلِ، فَاَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوى فَاِنَّهُ یعْدِلُ عَنِ الْحَقِّ، اَمَّا طُولُ الاَْمَلِ فَاِنَّهُ یحبّب الدُّنْیا؛ شدیدترین چیزى که از آن بر شما مى ترسم دو خصلت است: پیروى از هوا و آرزوى طول و دراز زیرا هواپرستى شما را از حق بازمى دارد و اما آرزوى دور و دراز شما را حریص بر دنیا مى کند».[۵]
  • همچنین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: «اَرْبَعَةٌ مِنَ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَینِ وَ قَسَاوَةُ الْقَلْبِ وَ طُولُ الاَْمَلِ وَالْحِرْصِ عَلَى الدُّنْیا؛ چهار چیز است که نشانه شقاوت و بدبختى انسان است: خشک بودن چشمها (به گونه اى که هرگز از خوف خدا اشکى نریزد) و سنگدلى و آرزوهاى دراز و حرص بر دنیا».[۶]
  • در حدیث دیگرى از فاطمه بنت الحسین از پدرش امام حسین علیه السلام از جدش رسول خدا صلى الله علیه و آله چنین آمده است: «اِنَّ صَلاَحَ اَوَّلِ هَذِهِ الاُْمَّةِ بِالزُّهْدِ وَالْیقِینِ وَ هَلاَک آخِرِهَا بِالشُّحِّ (بِالشَّک) وَالاَْمَلِ؛ دو عامل سبب اصلاح (و پیروزى) آغاز این امت شد که یکى زهد (و ترک وابستگى به دنیا) بود و دیگرى ایمان و یقین محکم و آنچه باعث هلاکت (و شکست) آخر این امت مى شود بخل (شک) و آرزوهاى دراز است». [۷] بدیهى است ایمان و یقین محکم، به اضافه بى اعتنایى به زرق و برق دنیا، سبب شد که مسلمانان نخستین به هنگام ورود در میدان جهاد از هیچ چیز پروا نکنند، جز خدا را در نظر نگیرند و جز براى خدا شمشیر نزنند و هرگز پشت به دشمن ننمایند و این عامل مهم پیروزى آنان بود. ولى هنگامى که آرزوهاى دراز و دلبستگى ها و دلدادگى ها نسبت به ظواهر دنیا جاى «زهد» را گرفت و شک و تردید به جاى یقین نشست، عقب گردها و شک ها شروع شد و امروز هم براى تجدید عظمت نخستین، راهى جز احیاى دو اصل نخست نیست.
  • در حدیث دیگرى از همان امام بزرگوار آمده است: «کذَّبَ مَنِ ادَّعَى الاِْیمَانَ وَ هُوَ مَشْغُوفٌ مِنَ الدُّنْیا بِخِدَعِ الاَْمَانِىِّ وَ زُورِ الْمَلاَهِىِّ؛ دروغ مى گوید کسى که ادعاى ایمان مى کند در حالى که به خاطر خدعه هاى آرزوها و سرگرمى هاى باطل، دلباخته دنیا شده است»![۸] روشن است که دلباختگان آرزوها ناگزیرند براى وصول به آنها همه چیز را بدست فراموشى بسپارند و از همین جا رخنه در ایمان آنها پیدا مى شود.

اسباب آرزوهای دراز

برخی از اسباب آرزوهای دراز عبارتند از:

جهل و بی‌خبری:

جهل انسان نسبت به دنیا، قدرت و لطف خدا، آخرت و نعمت‌های بی‌پایان آن و همچنین نسبت به وضع خویش و عدم توجه به این حقیقت که هر لحظه ممکن است پایان عمر او فرارسد، او را به وادی آرزوهای دراز می‌کشاند. امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «اتَّقُوا خِدَاعَ الْآمَالِ فَکمْ مِنْ مُؤَمِّلِ یوْمٍ لَمْ یدْرِکهُ وَ بَانِی بِنَاءٍ لَمْ یسْکنْهُ وَ جَامِعِ مَالٍ لَمْ یأْکلْهُ؛[۹] از فریب آرزوها بپرهیزید؛ چه بسیار کسانی که آرزو داشتند روزی را (در آغوش ناز و نعمت بگذارنند) و هرگز به آن نرسیدند. چه بسیار کسانی که خانه و قصری ساختند ولی هرگز در آن ساکن نشدند و چه بسیار کسانی که اموال زیادی اندوختند ولی هرگز از آن نخوردند».

حب دنیا:

هنگامی که دلبستگی‌ نسبت به ظواهر دنیا جای «زهد» را گرفت و انسان در زرق و برق دنیا غرق شد، کم‌کم‌ از خدا غافل می‌شود و زشتی‌ها در نظرش به صورت زیبایی جلوه می­ کند و او را گرفتار آرزوهای دور و دراز می‌سازد، لذا حق را بدست فراموشی سپرده و به آن پشت می ­کند.

آثار و آفات طول امل

ارتکاب گناه:

رسیدن به آرزوهای دراز معمولاً از طریق مشروع غیرممکن است، بنابراین گرفتاران این رذیله اخلاقی خود را ناگزیر می­ بینند که در کسب درآمدها چشم بر هم نهند و حلال و حرام را شناسایی نکنند و از غصب حقوق دیگران، خوردن اموال یتیمان، کم‌فروشی، رباخواری، رشوه‌ و مانند این امور ترسی نداشته باشند. امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ».[۱۰] هر کس آرزویش را طولانی کند عملش را زشت و ناپسند می­ گرداند. در روایت دیگر آمده است: «مَنْ طَالَ أَمَلُهُ سَاءَ عَمَلُه؛‌ و مَنْ قَصُرَ أَمَلُهُ حَسُنَ عَمَلُه‌؛[۱۱] کسی که آرزویش دراز باشد عملش بد می‌شود و کسی که آرزویش کوتاه باشد عملش نیک خواهد بود».

قساوت قلب:

طول امل انسان را از خدا غافل می‌کند و به دنیا حریص می‌سازد و آخرت او را بدست فراموشی می‌سپارد و این ها همه اسباب سنگدلی و قساوت است. به همین دلیل در حدیثی آمده است که خداوند به موسی علیه‌السلام فرمود: «یا مُوسَى لَا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیا أَمَلَک فَیقْسُوَ قَلْبُک وَالْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ؛[۱۲] ای موسی! آرزوی خود را در دنیا طولانی نکن که قسی­ القلب خواهی شد و قسی ­القلب از من دور است».

فراموشی مرگ و آخرت:

این اثر به خوبی در زندگی آنها که گرفتار این رذیله اخلاقی هستند نمایان است؛ هرگز نه سخنی از مرگ بر زبان می‌رانند و نه در فکر آخرتند بلکه دائماً در گرداب غفلت غوطه‌ ورند. امیرمؤمنان امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «طُولُ الْأَمَلِ یُنْسِی الْآخِرَة؛[۱۳] آرزوی طولانی، آخرت را از یاد می ­برد». در حدیث دیگری از ایشان آمده است: «اکثرُ الناس أملاً اقلُّهم للموت ذکراً»؛[۱۴] کسی که آرزویش از همه طولانی تر است از همه کمتر به یاد مرگ است.

داشتن زندگی پر رنج:

هر قدر آرزوها طولانی­تر باشد تهیه مقدمات بیشتری را می‌طلبد. همچنین صرفه‌جویی بیشتری برای حفظ اموال و ثروت‌ها جهت رسیدن به آن آرزوهای دور و دراز لازم است و نتیجه این ­دو، یک زندگی توأم با درد و رنج و سخت‌گیری و بخل بر خود و خانواده و توأم با تلاش شبانه‌روزی بی‌رویه خواهد بود و انسان را از بهره‌گیری از نعمت‌های الهی محروم می‌سازد.

امیرمؤمنان علی علیه السلام در این مورد می فرماید: «مَنْ کثُرَ مُنَاهُ کثُرَ عَنَاؤُه‌؛[۱۵] کسی که آرزوهایش زیاد باشد، تعب و رنج او فزونی خواهد یافت‌».

زندگی ذلت‌بار:

صاحبان آرزوهای دراز ناچارند شخصیت انسانی خود را درهم شکنند و برای رسیدن به مقصود خیالی در برابر هر کسی خضوع کنند و دست التماس به سوی این و آن دراز نمایند و به زندگی ذلت‌بار تن دهند. امیرمؤمنان علی علیه السلام در این مورد می فرماید: «ذُلُّ الرِّجَالِ فِی خَیبَةِ الْآمَال‌؛[۱۶] خواری مردان در ناکامی آرزوهاست‌».

محروم بودن از درک حقایق:

آرزوهای دراز همچون سرابی است که تشنگان را در بیابان زندگی به دنبال خود می‌کشانند و چهره‌ واقعیت‌ها را به گونه‌ای دروغین نشان می‌دهند و انسان به خاطر آنها درک نمی‌کند کجاست و به کجا می‌رود؟ وظیفه‌اش در برابر این سرنوشت چیست؟

حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «الْأَمَانِی تُعْمِی عُیونَ الْبَصَائِر؛[۱۷] آرزوهای دراز دیدگان بصیرت را نابینا می‌کند. کسی می‌تواند چهره زیبای حقیقت را آن­گونه که هست ببیند و به سرچشمه زلال معرفت برسد که دیده عقل خود را با حجاب آرزوها نپوشاند».

کفران نعمت‌:

آرزوهای دراز، انسان را به آن‌چه ندارد و شاید هرگز به ­آن نمی‌رسد دلبند می‌سازد. به همین دلیل آن‌چه از نعمت‌های الهی در دست دارد کوچک می‌شمارد و نسبت به آنها بی‌اعتنا می‌شود و این کفران نعمت، پیامدهای شومی در دنیا و آخرت برای او دارد. امیرمؤمنان علی علیه السلام در این مورد می فرماید: «تَجَنَّبُوا الْمُنَى فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِبَهْجَةِ نِعَمِ اللَّهِ عِنْدَکمْ وَ تُلْزِمُ اسْتِصْغَارَهَا لَدَیکمْ وَ عَلَى قِلَّةِ الشُّکرِ مِنْکم‌؛[۱۸] از آرزوهای دراز بپرهیزید که زیبایی نعمت‌های الهی را از نظر شما می‌برد و آنها را نزد شما کوچک می‌کند و به کمی شکر (و کفران نعمت) از سوی شما منتهی می‌شود».

درمان طول امل

برای پرهیز از آرزوهای دراز و مقابله با آن، توجه به اموری لازم است، از جمله:

  • توجه به آخرت و یاد مرگ.
  • انسان خود را بشناسد و بداند موجودی آسیب‌پذیر است که فاصله میان مرگ و زندگی او بسیار کم است.
  • توجه به بی‌اعتباری دنیا و کم‌کردن علاقه به آن.
  • مطالعه پیرامون پیامدهای بسیار شوم‌ آرزوهای دراز.
  • واقع­‌بین بودن و برنامه‌ریزی کردن بر طبق واقعیت‌ها، امکانات و استعدادها، نه بر اساس خیالات و آرزوها.

پانویس

  1. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ۱۳۶۴، نوبت دوم، ج ۷، ص‌۱۷۳.
  2. عبدالواحد آمدی، غرر الحکم، ح ۸۴۴۴ و ۸۴۴۵.
  3. سوره حجر، ۲-۳.
  4. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه‌، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۸۲، ج ۱۷، ص۲۴۲-۲۴۴.
  5. المحجّة البیضاء، جلد ۸، صفحه ۲۴۵.
  6. تفسیر قرطبى، جلد ۵، صفحه ۳۶۱۸؛ شبیه به همین معنى با کمى تفاوت در بحارالانوار، جلد ۷۰، صفحه ۱۶۴ نیز آمده است.
  7. بحارالانوار، جلد ۷۰، صفحه ۱۶۴.
  8. تصنیف غررالحکم، صفحه ۳۱۲، حدیث ۷۲۲۳.
  9. عبدالواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص ۳۱۳.
  10. سید رضی؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، بهار ۸۴، نوبت ۲۶، حکمت ۳۶.
  11. عبدالواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص ۳۱۳.
  12. کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول من الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۱، چاپ چهارم، ج‌۲ ص ۳۲۹.
  13. همان، ج‌۱، ص ۴۴.
  14. تصنیف غررالحکم، ص ۳۱۲، ح ۷۲۱۵.
  15. عبدالواحد، آمدی؛ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص ۳۱۴.
  16. همان.
  17. همان، ص۶۵.
  18. همان، ص ۳۱۴.

منابع